#دعای روز هفتم ماه رمضان

اَللّهُمّ اَعِنّی فیهِ عَلی صِیامِهِ وقیامِهِ، وَجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وَآثامِهِ، وَارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ، بتوفیقِکَ یا‌هادیَ المُضِلّین. خدایا در این ماه کمکم کن و یاری ام ده بر روزه گرفتن و قیام به طاعت و عبادت، و دورم بدار از لغزشها و گناهان و بیهودگیها، و روزیم کن ذکر و یاد دائمی و همیشگی ات را، به توفیق خودت‌ ای راهنمای گمراهان.

دراين دعاچندنکته وجوددارد، 1: کمک و یاری خواستن از خداوند برای روزه داری و انجام طاعت و عبادت، 2: دورنگهداشته شدن شدن از لغزشها و گناهان و بیهودگیها، 3: دوام پیداکردن ذکر ویاد خدا، 4: توفیق خواستن از خداوندِ راهنمای گمراهان .

کمک خواستن از خدا برای انجام عبادت و روزه گرفتن : «اَللّهُمَّ اَعِنّی فیهِ عَلی صِیامِهِ وَقِیامِهِ» خدایا کمک کن در این ماه روزه بگیریم و شب زنده‌داری کنیم. اگر خدا کمک کند، گرسنگی را نمی‌فهمیم. عبادت شب و سحر، دعاهای ابوحمزه ثمالی و افتتاح را انجام می‌دهیم. گاهی افرادی غصه می‌خورند که ماه رمضان چگونه روزه بگیریم؟ خوب دعا کنید و خدا کمکتان می‌کند. درست است كه خداوند از ما عبادت خواسته و به نماز و روزه فرمان داده است، ليكن در موفّق شدن به اينها نيز، خدا بايد خود، يارى كند. شبهاى پربركت، سحرهاى پر معنويت، روزهايى كه سفره ضيافت الهى گسترده است. زمينه عمل آماده است، امّا بايد خداوند توفيق دهد بر «صيام» و «قيام». تا از «لغزش»ها، «گناهان»، دورى كنيم. در طريق عمل، با موانعى روبه رو هستيم. نفس، سنگ اندازى مى كند، دل، تمايل به هوس و شهوات دارد، غرور و رياست طلبى و خودخواهى گاهى زبانه مى كشد، ابليس در جهت بازداشتن ما از پرداختن به حق، وسوسه مى كند، بالأخره دشمنانى درونى و بيرونى داريم كه بايد از چنگشان رها شويم تا به خدا برسيم. امدادهاى الهى، بايد «همراه» ما باشد. طىّ اين مرحله، بى همرهى خضر مكن - ظلمات است، بترس از خطر گمراهى آيا نمازى كه مى خوانيم، همان نماز خدا خواسته است؟! «عمر ما، بانگِ كور عادت هاست، كو نماز على؟... كجاست؟... كجاست؟» .

صیام وقیام : صیام به معنای روزه است و قیام  معانی متعددی دارد : همچون نماز خواندن، شب زنده داری، انجام واجبات دینی و اقامه دین .

روزه چیست و چه فوایدی دارد؟! : روزه طبق آنچه در لغت و رساله‌های عملیه آمده است، عبارت است از: خودداری کردن شخص از خوردن و آشامیدن و دیگر مبطلات روزه (که در رساله‌های عملیه ذکر گردیده است) و نیز پرهیز از گناهان اعضا و جوارح و در نهایت هرگونه خودداری قلبی شخص روزه‌دار از توجه به غیر خداوند. برای روزه فواید و آثار زیادی ذکر گردیده است که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌گردد : 1. یکی از فوائد روزه در اسلام تندرستی است. چنانچه پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: «روزه بگیرید تا سالم بمانید.» [بحارالانوار، ج93، ص255ص] و هرچه که علم بیشتر پیشرفت می‌کند، ابعاد مختلفی از فواید روزه‌داری معلوم می‌گردد. روزه باعث تحریک انسان‌ها نسبت به همنوع خود می‌شود! چنانکه در روایتی آمده است: خداوند روزه را واجب کرد تا ثروتمندان و فقرا را همسان سازد. [وسائل الشیعه، ج7، ص3] روزه باعث می‌شود تا ثروتمندان طعم تشنگی و گرسنگی را چشیده و به یاد فقرا و مستمندان بیفتند تا بدین وسیله عاطفه آن‌ها تحریک شده و بخشی از درآمد خود را به آنان اختصاص دهند . 2. سپر در برابر آتش جهنم است. حضرت رسول اکرم (صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله ‌و سلّم) می‌فرمایند: «الصوم جنه من النار»؛ روزه سپری در مقابل آتش جهنم است. [وسائل الشیعه، ج7، ص289] . 3. مایه اجابت دعا. رسول خدا (صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله ‌و سلّم): «لا ترد دعوه الصائم؛ دعای روزه‌دار رد نمی‌شود». [بحارالانوار، ج93، ص256]  . 4. باعث بخشیده شدن گناهان. رسول خدا (صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله ‌و سلّم) می‌فرمایند: هرکس ماه رمضان را برای خدا روزه بدارد، تمام گناهانش آمرزیده می‌شود. [تفسیر مراغی، ج2، ص69] . 5. باعث می‌شود فرشتگان برایش دعا کنند. رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در این‌ باره می‌فرمایند: خداوند فرشتگان خود را موظف کرده است که برای روزه‌داران دعا کنند. [بحارالانوار، ج93 ص255].

فواید اجتماعی روزه : البته این‌ها و ده‌ها فایده دیگر که در آیات و روایات ذکر گردیده، اشاره ‌ای بود به فوایدوآثار فردی روزه. برای روزه فواید اجتماعی فراوانی ذکر گردیده که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود : 1. روزه باعث تحریک انسان‌ها نسبت به همنوع خود می‌شود! چنانکه در روایتی آمده است: خداوند روزه را واجب کرد تا ثروتمندان و فقرا را همسان سازد. [وسائل الشیعه، ج7، ص3] . روزه باعث می‌شود تا ثروتمندان طعم تشنگی و گرسنگی را چشیده و به یاد فقرا و مستمندان بیفتند تا بدین وسیله عاطفه آن‌ها تحریک شده و بخشی از درآمد خود را به آنان اختصاص دهند . 2. روزه‌داری باعث خودداری شخص از خیلی از جرائم و صفات زشت اخلاقی و اجتماعی می‌گردد. از جمله آن‌ها: دروغ، مجادله و درگیری، غیبت، تهمت، فحش، سرزنش و خشم، مردم‌آزاری، معاشرت با مفسدان، سخن‌چینی، حرام‌ خواری و... است بی‌تردید هر یک از این گناهان که کنترل شود، باعث جلوگیری از آسیب‌های فراوان اجتماعی شده و باعث آرامش آن می‌گردد. «و ذکر دائمی را نصیبم فرما» باید دانست قرآن کریم علاوه بر ذکر زبانی، ذکر قلبی و یاد درونی را می‌ستاید. ذکر و فکر، همراه یکدیگر ارزش است. متاسفانه کسانی که ذکر می‌گویند، ولی اهل فکر نیستند و کسانی اهل فکر هستند ولی اهل ذکر نیستند! ذکر یکی از نمونه‌های روشن عبادت است و ذکر خدا و نعمت‌های او، زمینه شکر و سپاس است، چنان که غفلت از یاد خدا، مایه کفران است. ذکر یک نوع حضور قلبی است که اثرات زیادی برای ذاکر دارد، از جمله؛ باعث توکل، معرفت، شکر، توجه دائمی به خداوند و جلوگیری از لغزش و گناه، محبت نسبت به قلب هستی یعنی خداوند، امید و رجاء و... می‌شود. ذکر مقام انسان را تا جایی بالامیبردکه میفرماید: تویادمن باش، تا من هم یادتوباشم. «فاذکرونی اذکرکم؛ [بقره، آیه152]»

دوری از لغزشگاهها وگناهان : «وَجَنِّبْنی فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ آثامِهِ» خدایا ماه رمضان ما را از لغزش و گناه حفظ کن. از خداوند می‌خواهیم که ما را از لغزش‌ها و گناهان این روز برکنار دارد. اگر تا دیروز از جرم و سفاهت و اشتباه‌کاری و عصیان و نافرمانی خویش، طلب بخشش کرده و بیزاری می‌جستیم، امروز حتی لغزش‌ها را هم به حساب می‌آوریم. اگر آنها سقوط و افتادن بود، اینک مقدمه آن، که لغزش و سُرخوردن «هفوات» است را هم برنمی‌تابیم و از او می‌خواهیم که ما را از آن هم برکنار دارد. این سیری است که آغاز شده و می‌رود تا همه کژی‌ها و ناراستی‌هایمان را و همچنین اثم و گناهان‌مان را که به دنبال این لغزش‌ها می‌آیند پاک کند. آثام پس از هفوات آمده است. سقوط پس از لغزیدن رخ می‌دهد و این اثم چیزی است متفاوت با ذنب یا معصیت یا سیئه و خطیئه که اینها هر کدام تعاریفی دارند و محدوده ‌ای. در لغت‌نامه دهخدا هفوات جمع هفوة به معنی لغزشهاست . «أثام» در لغت به‌معنای گناه و به هر چیزی گفته می‌شود که جلو رسیدن پاداش را بگیرد. [مفردات، ص۶۳. لسان العرب، ج۱، ص‌۷۴. التحقیق، ج۱، ص۳۴، «أثم»] . یكى از عمیق‌ترین جایگاه‌هاى جهنم، درّه أثام است[جامع ‌البیان، مج‌11، ج‌9، ص‌58] . در آیه شریفه کلمه «يَلْقَ أَثَامًا» آمده است : وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا . و كسانى‏ اند كه با خدا معبودى ديگر نمى‏ خوانند و كسى را كه خدا [خونش را] حرام كرده است جزبه حق نمى ‏كشند و زنا نمى كنند و هر كس اينها را انجام دهد سزايش را دريافت‏ خواهد كرد. براى او در روز قيامت عذاب دو چندان مى ‏شود و پيوسته در آن خوار مى‏ ماند (سوره فرقان آیه 68و۶۹) . آیة الله مظاهری : علمای علم اخلاق به این رذیلۀ اخلاقی «هفوات» می‌گویند. هفوات جمع «هفوه» و به این معناست که فکر انسان دست خودش نباشد. در این صورت، تخیّل‌ها، توهمّ‌ها و وسوسه ها روی او کار می‌کنند و به طور ناخودآگاه افکار بی پایه و بدون نتیجه بر او مسلط می‌شود. به‌عبارت دیگر، فکر تخیّلی و فکر توهّمی بر او مسلط می‌شود، که معمولاً انسان‌ها چنین‌ هستند. البته بزرگان معتقدند که نمی شود انسان فکر نداشته باشد، اما اکثر مردم فکرشان بی پایه است، فکرهایشان تخیّلی و توهّمی است و اولین ضرری که برایشان دارد، آن است که دل را سیاه می کند. اگر سیاهی همۀ دل را گرفت، به تعبیر قرآن کریم، وای بر این دل: «أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّه» وای بر آن دلی که سیاه است و فکرهای تخیّلی و توهّمی بر او مسلّط است. چنین کسی توجه ندارد و فراموش کرده است که افکارش باید موجب استکمال او باشد. کمتر کسی پیدا می شود که فکرش دست خودش باشد. استاد بزرگوار ما علامۀ طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» می‌فرمود: بارها ما به مرحوم آقای قاضی همین نکته را می گفتیم که این «هفوات» را چه کنیم و چه کنیم که ما فکرهای بی‌جا نداشته باشیم و فکرمان دست خودمان باشد و موجب استکمال شود؟ آقای قاضی«رحمت‌الله‌علیه» هم اقرار می کردند که این کار مشکل است، اما بالأخره نشدنی نیست و باید روی آن کار کرد. قرآن کریم لغزشگاههای انسان را در آیه 14 تا 17 سوره مبارکه «آل‌عمران» برمیشمارد: «زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ؛ دوستى خواستنی‌ها[ى گوناگون] از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سیم و اسب‏‌هاى نشاندار و دام‌ها و کشتزار[ها] براى مردم آراسته شده [لیکن] این جمله مایه تمتع زندگى دنیاست و [حال آنکه] فرجام نیکو نزد خداست» در این آیه مهم‌ترین چیزهایی که انسان از آن طریق گمراه می‌شود، مورد توجه قرار گرفته است.

هفوات : لغت‌نامه دهخدا : هفوات . [ هََ ف َ ] (ع اِ) ج ِ هفوة. لغزشها. (یادداشت مؤلف ) : از جانب سلطان بر آن هفوات اغضا میرفت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). ... و اغضا بر هفوات و بادرات آن قوم مبذول داشت . (جهانگشای جوینی ). از هفوات ایشان تجاوز و اغماض رفت . (جهانگشای جوینی ). هفوة : لغت‌نامه دهخدا : هفوة. [ هََ ف ْ وَ ] (ع اِ) لغزش . (منتهی الارب ). السقطة و الزلة. ج ، هفوات . گویند: الانسان کثیرالهفوات. (اقرب الموارد). || (مص ) شتافتن . || شکوخیدن . || بال زدن مرغ و پریدن و جنبیدن وی . || گرسنه شدن . (منتهی الارب ).

آثام : لغت‌نامه دهخدا : آثام . (ع اِ) ج ِ اِثم . بزه ها. گناهان . آثام : فرهنگ فارسی معین : [ ع . ] ( اِ.) جِ اثم ؛ گناه ها، بزه ها. آثام : فرهنگ فارسی عمید : (اسم) [عربی، جمعِ اِثْم] [قدیمی] 'āsām = اثم . اثم : لغت‌نامه دهخدا: اثم . [ اِ ] (ع اِ) گناه . ذنب . وزر. بزه . جناح . معصیت . جرم . خطا. عصیان . ناشایست . || می . باده . (منتهی الارب ). || قمار. || کاری که کردن آن ناروا باشد. (منتهی الارب ). || آنچه که تحرز و اجتناب ازآن شرعاً و طبعاً واجب باشد. (تعریفات ). ج ، آثام... اثم : لغت‌نامه دهخدا : اثم . [ اِ ] (ع مص ) گناه کردن . (منتهی الارب ). گناهکار شدن . بزه مند شدن . (زوزنی ). آثم : لغت‌نامه دهخدا : آثم . [ ث ِ ] (ع ص ) بزهمند. بزهکار. (مهذب الاسماء). گناهکار. مجرم . مذنب . عاصی . ج ، آثمین ، آثمون . اثم : فرهنگ فارسی معین : ( اِ) [ ع . ] ( اِ.) 1 - گناه ، خطا. 2 - کاری که کردن آن روا نباشد. آثم : فرهنگ فارسی معین : (ثِ) [ ع . ] (اِفا.) گناهکار، مجرم . اثم : فرهنگ فارسی عمید : (اثم) [عربی، جمع: آثام] [قدیمی] 'esm گناه؛ بزه. آثم : فرهنگ فارسی عمید : (صفت) [عربی، جمع: اَثَمَة] [قدیمی] 'āsem گناهکار. إِثْمِ : فرهنگ واژگان قرآن : گناه .

دوام ذکر خدا : «وَارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بدَوامِهِ» خدایا روزی کن که در ماه رمضان یاد تو باشم. «ذکر»، هم یاد معنا می‌کند و هم معنای ذکر زبانی را می‌دهد. دائماً باید به یاد خدا باشم. آنچه كه در اين فراز، در دعاى امروز از خداوند خواسته ايم، «دوام ذكر» است، نه فقط «ذكر»، نه اينكه يك بار، يا دوبار، به ياد خدا بيفتيم، نه... بلكه هميشه به ياد خدا بودن و خدا را در ياد داشتن و عظمت و آگاهى و علم و بصيرت و شنوايى او را در نظر داشتن. نماز خواندن مهمّ نيست، بايد اهل نماز بود. ذكر مرحله اى مفيد نيست، ذكر مدام، سازنده است. خواجه عبداللّه انصارى در كتاب «صدميدان» گفته است: «فرق ميان تفكّر و تذكّر آن است كه تفكّر، «جستن» است، و تذكّر «يافتن» است. و تذكّر سه چيز است: به گوش ترس، نداى وعيد شنيدن، و به چشم رجا، با منادى به وعده دوست نگريستن، و به زبانِ نيازمندى، منّت را اجابت كردن است». مرحوم، ملاّاحمد نراقى گفته است: «... ياد خدا كردن، نفع آن در صورتى است كه دوامى داشته باشد، يعنى دائم يا اكثر اوقات در ياد خدا باشد و با زبان او را ياد كند، با حضور قلب و فراغت دل و توجّه تام به خداوند علاّم، تا اينكه فكر او در دل قرار گيرد و انوار عظمت او بر دل بتابد و از اشراقات خورشيد جمال او، سينه گشاده گردد...»[معراج السعادة، ص 574]

«بِتَوْفیقِکَ یاهادِی الْمُضِلّینَ» به توفیق خودت‌ ای راهنمای گمراهان. ای خدایی که گمراهان را راهنمایی می‌کنی، به من توفیق عنایت فرما .

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.htm

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.pdf

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoa.apk


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان ، سی روز سی دعا

تاريخ : دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ | 20:48 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |