#دعای روز شانزدهم ماه رمضان
اَللّهُمّ وَفِّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الاَبْرارِ، وَجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الاشْرار، وَ آوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ الی دارِ القَرارِ، بِاِلهِیّتَکِ یا اِلَهَ العالَمین . خدایا در این ماه به موافق شدن و همراهی و همسویی با ابرار و نیکان مرا موفّق بدار، و از رفاقت و هم نشینی با اشرار و بدان دورم بدار، و جایم ده برحمتت و مهرت به خانه آرامش و جاودانگی، به اُلوهیتت و خدایی خودت، ای معبـود جهانیان .
دراين دعاچندنکته وجوددارد، 1: موفّق شدن به موافقت و همراهی و همسویی با ابرار و نیکان، 2: دوری از رفاقت و هم نشینی با اشرار و بدان، 3: پناه بردن به رحمت جاودانه پروردگار و آرامش خدادادی، 4: الوهیّت و الاهیّت پروردگار و اله العالمین بودنش .
ابرار و نیکوکاران : «اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الابْرارِ» . در دعای روز دوم ماه مبارک رمضان : و وَفِّقْنی فیهِ لِقِرآئَةِ آیاتِکَ . در دعای روز سیزدهم است : وَ وَفِّقْنی فیهِ لِلتُّقى وَ صُحْبَةِ الْأبرارِ . در دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان : وَ وَفِّقْنی فیهِ لِتِلاوَةِ القُرآنِ . در دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان : وَ وَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِکَ . در دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان : اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَهِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَهِ . در دعای بیستم صحیفه سجادیه : وَ وَفِّقْنِی لِلَّتِی هِی أَزْکی . در دعای حضرت مهدی (عج) : اللّٰهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِيقَ الطّاعَةِ . یکی از ذکرهایی که تا کید شده است : اللهمّ وَفِّقنی لِما تُحِبُّ و تَرضی (بحارالانوار، ج ۸۳، ص ۳۲۶) .
وَفّقْنی از توفیق است . قالَ الامام الجواد(ع): الْمُؤْمِنُ يَحْتَاجُ إِلَى تَوْفِيقٍ مِنَ اللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ. امام جواد(ع) فرمود: مؤمن نیازمند سه خصلت است: توفیق از سوی خداوند، واعظی از درون خود، پذیرش از کسی که او را پند میدهد. (تحف العقول، ص۴۵۷) . توفیق را در اصطلاح، این گونه تعریف کردهاند که خداوند افعال بندگانش را موافق خشنودی خود قرار دهد. [التعریفات، جرجانی، علی بن محمد، ص۶۹]. راغب مي گويد: الوفق المطابقه بين الشيئين : قال ((جزاءا وفاقا)) و يقال ذلك في الخير و الشر. يقال : اتفق لفلان خير واتفق له شر و التوفيق نحوه لكنه يختص في التعارف بالخير دون الشر . وقتي عبارت از مطابقت و توافق بين دو چيز است . قرآن شريف فرموده : ((جزايي بر وفق عمل))، وفق در مورد كار خوب و بد به كار برده مي شود. مي گويند: براي فلاني خوب پيش آمد يا بد پيش آمد، و توفيق به معناي وفق است ، ولي در عرف مردم ، كلمه ((توفيق)) فقط به خير و خوبي اطلاق مي شود و بدي . مجمع البحرين مي گويد: التوفيق من الله : توجيه الاسباب نحو المطلوب الخير . توفيق از خداوند عبارت از اين است كه براي تحقق يك امر خوب ، وسايل و اسباب به گونه اي تنظيم شود كه مقصود حاصل گردد. حضرت علي بن الحسين عليهماالسلام عرض مي كند: و وفقني لطاعة من سدّدني...بارالها! به من توفيق ده تا از كسي كه مرا به راه درستي و صواب مي خواند اطاعت كنم . فيض توفيق باري تعالي در انجام عمل خير شامل حال كساني مي شود كه خواهان آن باشد، كسي كه در باطن به انجام عمل خير بي تفاوت است و نسبت به آن علاقه ندارد توفيق در مقابل خذلان آمده است . خذلان به معناي ترك نصرت است و توفيق به معناي ياري نمودن . عن علي عليه السلام قال : التوفيق و الخذلان يتجاذبان النفس فايهما غلب كانت في حيزه (فهرست موضوعي غرر، ص 409) توفيق و خذلان در كشاكش جذب نفس آدمي هستند، هر يك از اين دو غلبه كرد نفس به آن ميل مي كند و به سوي آن گرايش مي يابد. امام صادق عليه السلام نيز به بيان ديگري توفيق و خذلان را در مقابل هم قرار داده و چنين فرموده است : اذا فعل العبد ما امره الله عزوجل به من الطاعه كان فعله وفقا لامر الله عزوجل و سمي العبد به موفقا، و اذا اراد العبد ان يدخل في شي ء من معاصي الله عزوجل فحال الله تبارك و تعالي بينه و بين تلك المعصيه فتركها كان تركه لها بتوفيق الله تعالي ذكره و متي خلي بينه و بين تلك المعصيه فلم يحل بينه و بينها حتي يرتكبها فقد خذله ولم ينصره ولم يوفقه (ميزان الحكمه ، ج 10، ص 594) موقعي كه بنده خدا امر الهي را اطاعت مي كند و بر وفق دستور ذات مقدسش انجام وظيفه مي نمايد، او بنده موفق خوانده مي شود. وقتي اراده مي كند كه مرتكب معصيتي شود، خداوند بين او و معصيت حايل مي گردد و بر اثر آن ، گناه را ترك مي گويد، اين ترك نمودن به توفيق باري تعالي انجام شده است و هر زمان خداوند بين گناه و گناهكار فاصله نشود و او را به حال خودش واگذارد و مرتكب معصيت گردد، خداوند آن بنده را مخذول نموده و از نصرت و توفيقش برخوردار نساخته است . امام سجاد (ع) از خداوند درخواست می کند: (و وفّقنی إذا اشتکلت علیّ الأمور لأهداها و إذا تشابهت الأعمال لأزکاها و إذا تناقضت الملل لأرضاها) امام (ع) از خداوند درخواست گزینش حقّ در امور مشکل - انتخاب پاکیزه تر در کارهای مشابه - خدا را گزیدن در تناقض ملل مرضیّ می نماید. در قرآن از زبان حضرت شعیب(علیه السلام) آمده است: «و ما توفیقی الا بالله»؛ (توفیق من تنها از جانب خداوند است). (سوره هود، آیه 88) . سلب توفیق واگذاری انسان بحال خود است که در دعاى ابوحمزه، به هنگام مناجات با خدا، عرض مى کند: «او لَعَلَّکَ رَأَیْتَنى آلِفُ مَجَالِسَ البَطَّالِینَ فَبَیْنى وَ بَیْنَهُم خَلَّیْتَنى»؛ (شاید مرا علاقه مند به مجالس غافلین دیدى و مرا در میان آنها رها ساختى). (اخلاق در قرآن، ج 2، ص 359 و والاترین بندگان ص 211) . برخی از دیگر عوامل سلب توفیق هم عبارتند از: تنبلی و کسالت، همنشین بد، حرام خواری، کفران نعمت، غفلت و... امام على عليه السلام : التَّوفيقُ عِنايَةٌ . توفيق، عنايت [الهى ]است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ رَحمَةٌ . توفيق، رحمت [الهى ]است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ مِن جَذَباتِ الرَّبِّ . توفيق، از كشش هاى پروردگار است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ عِنايَةُ الرَّحمنِ . توفيق، عنايت خداوند رحمان است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ أوَّلُ النِّعمَةِ . توفيق، نخستين نعمت است. امام على عليه السلام :
التَّوفيقُ قائدُ الصَّلاحِ . توفيق، كشاننده به سوى پاكى و صلاح است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ أشرَفُ الحَظَّينِ . توفيق، با ارزشترين دو نصيب است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ رأسُ النَّجاحِ . توفيق، رأس كاميابى است. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ رأسُ السَّعادَةِ . توفيق، اساس خوشبختى است. امام على عليه السلام : بِالتَّوفيقِ تَكونُ السَّعادَةُ . با توفيق، سعادت باشد. امام على عليه السلام : التَّوفيقُ مِفتاحُ الرِّفقِ . توفيق، كليد نرمش (مدارا) است. (میزان الحکمه،جلد سیزدهم)
توفیق : توفیق : لغتنامه دهخدا : توفیق . [ ت َ ] (ع مص ) (از: وف ق ) سازوار گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). سازگار گردانیدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). موافق گردانیدن اسباب . (آنندراج ). ... موافق گردانیدن کاری . (از اقرب الموارد). موافق گردانیدن اسباب . (آنندراج... توفیق : فرهنگ فارسی معین : (تُ) [ ع . ] (مص م .) 1 - موافق گردانیدن . 2 - مدد کردن . 3 - دست یافتن . توفیق : فرهنگ فارسی عمید : (اسم مصدر) [عربی: تَوفیق] to[w]fiq ۱. کسی را به کاری مدد کردن.۲. به کاری دست یافتن.۳. مدد کردن بخت.۴. فراهم شدن اسباب کاری. موفق : فرهنگ فارسی عمید : (صفت) [عربی] movaffaq توفیقیافته؛ کامروا؛ بهره مند. تَوْفِيقاً : فرهنگ واژگان قرآن : توفیق - موفق شدن.
ابرار : ابرار6 بار و در6 آیه از قرآن کریم تکرار شده است. در4 آیه از این آیات [آل عمران/سوره3، آیه198. دهر/سوره76، آیه5. انفطار/سوره82، آیه13. مطففین/سوره83، آیه22] به تعبیرات گوناگون از ابرار به عنوان اهل نعیم و بهشت یاد شده و در آیه ای [مطففین/سوره83، آیه18] . گفته شده است که کتاب (نامۀ اعمالِ) ابرار در علیین (به اقوال گوناگون: زیر عرش، سدره المنتهی ، لوحی از زبرجد آویخته در زیر عرش که اعمال افراد بشر در آن ثبت است، بالاترین طبقۀ بهشت ) است و نیز در آیه ای دیگر [آل عمران/سوره3، آیه193] از بان اولوالالباب (خردمندان) از پروردگار درخواست میشود که آنان را با ابرار بمیراند. خداوند (عزوجل) در قرآن کریم در مورد ابرار و نیکوکاران پانزده صفت به کار برده است که به آن اشاره مینماییم : 1- ایمان به خداوند یگانه. 2- ایمان به روز قیامت. 3- ایمان به فرشتگان. 4- ایمان به قرآن. 5- ایمان به پیامبران.6- نیت خالص برای رضای خداوند.7- بخشیدن بخشی از اموال به خویشان. 8- کمک به یتیمان. 9- کمک به فقیران. 10- کمک به رهگذران. 11- آزاد نمودن بنده. 12- اقامه و برپاداری نماز. 13- زکات به مستحقان دادن. 14- وفای به عهد. 15- صبر در برابر شدائد و سختیها. که اگر بخواهیم هر یک از این صفات را شرح دهیم آنگاه است که رابطه متقابل هر یک از این صفات را نسبت به یکدیگر در مییابیم که به نوعی هر یک از این صفات مکمل یکدیگرند، به طور مثال، کسی که به خداوند عزوجل ایمان آورده است نمیتواند بگوید که من به قرآن ایمان ندارم چرا که قرآن است که انسانها را به سوی ایمان به خدا و تعبد و بندگی ذات اقدس هدایت مینماید و کسی که به قرآن ایمان آورده است نمیتواند منکر نماز و زکات گردد چرا که اگر چنین کند دستورات صریح قرآن را در این باره زیر پا گذاشته است و ... که برای واضح شدن این مطلب آیه مورد نظر را بیان میداریم: «إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ؛ [بقره/سوره2، آیه169] این شیطان است که به شما دستور بدکاری و زشتی میدهد و طوری عمل مینماید که سخنانی از روی جهل و نادانی (مانند شرک و ظلم و افترا) به خداوند نسبت دهید«که شیطان دشمنی آشکارا برای انسان است» «لَّیْسَ الْبِرَّ اَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَی الْمَالَ عَلَی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّآئِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَاَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَی الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ اِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَاْسَاء والضَّرَّاء وَحِینَ الْبَاْسِ اُولَـئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَاُولَـئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ؛ [بقره/سوره2، آیه177] یعنی نیکوکاری بدان نیست که روی به جانب مشرق یا مغرب کنید (زیرا این اثری نخواهد داشت) لیکن نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آورده و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و رهگذران و گدایان بدهد و هم در آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز به پا دارد و زکات مال به مستحقان برساند و با هر که عهد بسته به موقع خود وفا کند و در کارزار و سختیها صبور و شکیبا باشد و به وقت رنج و تعب صبر پیشه کند، کسانی که بدین اوصاف آراسته اند، آنان به حقیقت راستگویان عالم و آنها پرهیزگارانند» که ما نیز از خداوند در این روز میخواهیم که ما راجزءکسانی که پیروی ازراه ابرارونیکان واقعی میکنندوصفات آنان در قرآن آمده است قرار دهد.
اَبْرار، واژه ای است عربی به معنی نیکان و نیکوکاران اهل مرتبه عالی ایمان، دارای منزلتی برتر از اولوا الالباب (خردمندان) و نازلتر از مقرّبان که چندینبار در قرآن کریم آمده . ابرار ۶ بار و در ۶ آیه از قرآن کریم تکرار شده است. در ۴ آیه از این آیات [وَمَا عِندَ اللّهِ خَيْرٌ لِّلأَبْرَارِ آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۸. إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا دهر/سوره۷۶، آیه۵. إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ انفطار/سوره۸۲، آیه۱۳. إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ مطففین/سوره۸۳، آیه۲۲] به تعبیرات گوناگون از ابرار به عنوان اهل نعیم و بهشت یاد شده . و در آیه [كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ . مطففین 18] گفته شده است که کتاب (نامۀ اعمالِ) ابرار در علیین (به اقوال گوناگون: زیر عرش، سدره المنتهی ، لوحی از زبرجد آویخته در زیر عرش که اعمال افراد بشر در آن ثبت است، بالاترین طبقۀ بهشت ) است و نیز در آیه [وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ آل عمران 93] از بان اولوالالباب (خردمندان) از پروردگار درخواست میشود که آنان را با ابرار بمیراند . مفهوم قرآنی بِرّ و به تعبیر دقیقتر، اَبرار در آیه ۱۷۷ سوره بقره [لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ] به تفصیل بیان شده است، اوصاف ابرار در این آیه، در بر دارنده مراتب سه گانه اعتقاد، اخلاق و عمل است. [وقد عرفهم أولا في جميع المراتب الثلاث من الاعتقاد والاعمال والاخلاق بقوله : (من آمن بالله) وثانيا بقوله : (أولئك الذين صدقوا) وثالثا بقوله: (وأولئك هم المتقون). المیزان، ج۱، ص۴۲۸] . برخی از مفسران و نیز بسیاری از فرهنگنویسان این واﮊه را تنها جمع بَرّ دانسته اند . برّ به صیغۀ مفرد ۳ بار در قرآن مجید به کار رفته [إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ . طور آیه۲۸. وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ مریم آیه۱۴. وَبَرًّا بِوَالِدَتِي مریم آیه۳۲] . بِرّ به «گستردگی خیر و معروف» معنا شده است. [المفردات فی غریب القرآن، ص۴۱] . مفهوم محوری واژه بِرّ «نیکوبودن کار در برابر غیر» است و این معنا، باتوجّه به اختلاف اشخاص، موضوعات و موارد، تفاوت دارد؛ چنان که بِرّ خدا درباره بندگان، لطف و احسان به آنان و در گذشتن از لغزشهایشان است و بِرّ بنده در پیشگاه خدا، پیروی و عمل به وظایف بندگی است. بِرّ پدر به فرزندان، تربیت و تأمین آنان و برآوردن نیازهایشان و بِرّ فرزند به پدر ؛ خدمت، خضوع و رحمت است، و بِرّ در سخن گفتن، راست گویی، و در عبادت، منطبق بودن آن با شرایط ویژه عبادت است، بِرّ همان احسان، وتحقّق آن چنین است که آدمی کار خودرا نیکو کند و کار نیک را برای نیک بودن آن یا از این رو که خیر دیگران در آن است، انجامدهد، نه برای پاداش یا تشکّر، ودر این راه، بر تلخی مخالفتِ با نفس، صبور باشد. [المیزان، ج۲۰، ص۱۲۴] ، پیامبر(صلی الله علیه وآله)در پاسخ پرسشی درباره بِرّ، آیه ۱۷۷ سوره بقره را که در بر دارنده برخی عقاید و اعمال واجب و مستحب است، تلاوت کرد. [المفردات فی غریب القرآن، ص۱۱۴] خدای سبحان، بِرّ را در کلام خود [وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ...بقره آیه۱۷۷] بهایمان و احسان در عبادتها و معاملهها تفسیرکرده است. [المیزان، ج۵، ص۱۶۳] . مصادیق بِر ؛ چون طاعت، [آلاءالرحمن، ج۱، ص۲۸۵. روحالمعانی، ج۱، ص۳۹۳] صدق، [آلاءالرحمن، ج۱، ص۲۸۵] ثواب یا بهشت، [مجمعالبیان، ج۲، ص۷۹۲ ، الکشاف، ج۱، ص۳۸۴] صله رحم یا پیوند، [مجمعالبیان، ج۹، ص۴۰۸] تقوا، [مجمعالبیان، ج۲، ص۷۹۲] اعمال مقبول، [التفسیر الکبیر، ج۹، ص۱۴۶] مهربانی، احسان [مجمعالبیان، ج۲، ص۴۷۳] و صدقه. [الکشاف، ج۱، ص۱۳۳] . . مفسّران، در تفسیر ابرار، تعریفها یا تعبیرهای گوناگونی دارند؛ مانند: کسانی که طاعت خدا را به طور کامل به جای آرند و او را از خود خشنود سازند [جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۲۸۲. مجمعالبیان، ج۲، ص۹۰۸. التبیان، ج۳، ص۸۵] . و از گناهان بپرهیزند. [کشفالأسرار، ج۱۰، ص۴۰۶. جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۹، ص۲۵۷] . آنان که به خدا، پیامبر و روز بازپسین ایمانی از روی رشد و بصیرت دارند. [المیزان، ج۲۰، ص۱۲۴] . مؤمنانی که در ایمان خود صادقند. [کشفالأسرار، ج۱۰ ص۳۱۸] . نیکوکارانی که کار نیک را فقط برای رضای خدا انجام میدهند؛ بیآن که اغراض ناپسندی را در نظر داشته باشند. [التبیان، ج۱۰، ص۳۰۲] . برخی در تفسیر آیه ۱۹۳ سوره آل عمران [رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ] . مقصود از ابرار را انبیا و اولیا دانسته اند. [کشفالاسرار، ج۲، ص۳۸۸] . به گفتۀ طبرسی، به اجماع اهل بیت و موافقان و بسیاری از مخالفان آنان، در آیۀ اِنّ الاَبْراَر یَشْرَبونَ مِنْ کَأسِ کانَ مَزاجُها کافوراً [دهر آیه۵] . مراد از ابرار علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) است. [مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۶] . ابن شهر آشوب نیز روایتی نزدیک به همین مضمون از امام حسن مجتبی (علیه السلام) نقل میکند. [مناقب آل ابیطالب، ج۲، ص۴] . در روایت از رسول اکرم ابرار یاران علی (علیه السلام) معرفی شدهاند. [التفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۱۲] . ناگفته نماند که شیخ احمد احسایی نیز در شرح زیاره جامعۀ کبیر ابرار را در عبارت «عناصر الابرار» شیعیان ائمۀ اطهار، اعم ار مرسلین و انبیا و اوصیا و صالحان و فرشتگان، دانسته است. [شرح الزیاره الجامعه الکبیره، ص۶۰] . برخی از مفسران در تفسیر ابرار روایتی از رسول اکرم (ص) نقل کردهاند، بدین مضمون که ابرار آنانند که به پدران و فرزندان خود نیکی میکنند. [عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۶، کشف الاسرار وعده الابرار، ج۱۰، ص۴۰۶، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۹، ص۱۲۵ ، الدرر المنثور، ج۲، ص۴۱۵] .
ابرار : ابرار : لغتنامه دهخدا : ابرار. [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ بَرّ. نیکان . نیکوکاران . طائعان . ابرار : فرهنگ فارسی معین : ( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ بر؛ نیکان ، نیکوکاران . ابرار : فرهنگ فارسی عمید : (اسم) [عربی، جمعِ بِرّ] 'abrār = بِرّ . أَبْرَارِ : فرهنگ واژگان قرآن : نيکان .
اشرار و بدکاران : «و جنبنی فیه مرافقه الاشرار» . مرحوم صدوق نقل مینماید: محمد پسر قیس میگوید: امام باقر علیه السلام به نقل از پدرانش فرمود که امیرمؤمنان علیهالسلام میفرمود: ثمره همنشینی کردن با بدکاران، بدگمانی به خوبان است و همنشینی با نیکان، سبب اصلاح بدکاران است. همانگونه که همنشینی (بدکاران) با نیکان، آنان را ملحق به خوبان میکند و هر زمانی که نتوانستید دین کسی را بشناسید، به رفقایش نگاه کنید، اگر از مردان خدا هستند، او هم بر آیین خداست و چنانچه دوستانش بر راه خدا نیستند، او هم بهره ای از آیین یزدانپرستی ندارد. پیغمبر خدا صلیاللهعلیهوآله میفرمود: هر که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارد، با هیچ کافری دوستی نمیکند و با بدکاران نشست و برخاست نمینماید و اگر با آنان همنشینی کرد، خود نیز کافر و بدکاره است. [صفات الشیعة، ص ۵] . هر انسانی اگر در انجام عملی از شیطان پیروی نماید به یقین شر آن عمل گریبان گیر او خواهد شد، چرا که شیطان انسانها را امر به کارهای زشت و ناپسند مینماید «اِنَّمَا یَاْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاء وَاَن تَقُولُواْ عَلَی اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ؛ [بقره/سوره2، آیه169] یعنی این شیطان است که به شما دستور بدکاری و زشتی میدهد و طوری عمل مینماید که سخنانی از روی جهل و نادانی (مانند شرک و ظلم و افترا) به خداوند نسبت دهید» که شیطان دشمنی آشکارا برای انسان است «اِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ؛ [بقره/سوره2، آیه168] یعنی محققا شیطان از برای شما دشمنی واضح و آشکار است» و میخواهد انسان را به ضلالت و گمراهی بکشاند و به همین دلیل است که خداوند بلند مرتبه میفرماید: «وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ؛ [بقره/سوره2، آیه168] یعنی وسوسه های شیطان را پیروی نکنید» که شیطان عامل هر شری است، پس کسانی که از شیطان و وسوسه های او که همه نافرمانی از دستورات ذات اقدس پروردگار میباشد پیروی کنند جزو اشرار میگردند زیرا آنان هر عملی را که انجام میدهند به دستور شیطان است و شیطان جز شر و فساد انسان را به چه چیز دیگری دعوت نمینماید که ما نیز در این روز از خداوند میخواهیم که ما را از دوستی و رفاقت با شیطان و پیروان و یارانش که عامل هر شر و فتنه ای میباشند دور سازد. (ای پیامبر) به امت بگو:«قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَلِكُمْ ۚ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ؛ [آل عمران/سوره3، آیه15] میخواهید شما را آگاه گردانم به بهتر از اینها، که بر آنان تقوا پیشه کنند نزد خداوند باغهای بهشتی است که از زیر درختان آن نهرها جاری است و در آن جاوید هستند و زنان پاکیزه و آراسته ای و (بهتر از همه آنها خشنودی خداوند است) و خداوند به حال بندگان بینا است».
تا توانی می گریز از یار بد - یار بد بدتر بود از مار بد . مار بد تنها تو را بر جان زند - یار بد بر جان و بر ایمان زند . امام محمد تقی(ع) میفرماید: اِیّاکَ وَمُصاحَبَةَ الشَّرِیرِ فَانَّهُ کالسیَّفْ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ و یَقْبُحُ أَثَرُهُ؛ زنهار از همنشینی با بدکار، زیرا او همچون شمشیر آخته است که ظاهرش زیبا و نشانی که میگذارد زشت است. امام علی(ع) نیز رفاقت با اشرار را موجب تباهی و سقوط انسان میدانند و میفرمایند: مُصَاحَبَهُ الْأَشْرَارِ تُوجِبُ التَّلفَ؛ دوستی با اشرار موجب تلف و نابودی انسان خواهد شد، (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ۴۳۲) . امیر المؤمنین (علیه السلام) آمده است: ایاک و مصاحبة الشریر فان طبعک یسرق من طبعه شرا و أنت لا تعلم (از دوستی با انسان شرور بپرهیز زیرا، طبیعت تو از طبیعت او می دزدد (همانند او می شوی) بدون آنکه خود، بدانی). . طبق گفته راغب در مفردات، شر عبارت از چیزی است که همه از آن دوری می کنند، چنان که خیر آن است که همه به آن مایل می شوند، و قوم شرور یعنی مردمی فتنه انگیز.المفردات فی غریب القرآن، ص 448] در مجمع البحرین، شر نقیض خیر، یعنی بدی، فساد و ظلم معنا شده است.[مجمع البحرین، ج 3، ص 344] . محمد پسر قیس می گوید امام باقر (ع) به نقل از پدرانش فرمود که امیر مؤمنان (ع) مى فرمود: ثمره همنشینى کردن با بدکاران، بد گمانی به خوبان است و همنشینى با نیکان سبب اصلاح بدکاران است. همان گونه که هم نشینى (بدکاران) با نیکان، آنان را ملحق به خوبان مىکند و هر زمانى که نتوانستید دین کسى را بشناسید، به رفقایش نگاه کنید، اگر از مردان خدا هستند او هم بر آئین خدا است و چنانچه دوستانش بر راه خدا نیستند، او هم بهرهاى از آئین یزدان پرستى ندارد. پیغمبر خدا (ص) مىفرمود: هر که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارد با هیچ کافرى دوستى نمىکند و با بدکاران نشست و برخاست نمى نماید و اگر با آنان همنشینى کرد خود نیز کافر و بدکاره است.[صفات الشیعة، ص 5] . حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «مُصَاحَبَةُ الْأَشْرَارِ تُوجِبُ التَّلفَ، دوستی با اشرار موجب تلف و نابودی انسان خواهد شد تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: 432»، . یا اَباذَرْ، سَیَکُونُ ناسٌ مِنَ أُمَّتى یُولَدوُنَ فِى النَّعیمِ وَ یُغْذَوْنَ بِه; هِمَّتُهُمْ أَلْوانُ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ، وَ یَمْدَحُونَ بِالْقَوْلِ، اوُلئِکَ شرارُ أُمَّتى.(بحار، ج 74، ص 90) اى ابوذر، به زودى گروهى از امّت من در ناز و نعمت رشد مى کند و همّتشان غذاها و نوشیدنیهاى رنگارنگ است و اهل ستایش هستند. اینان بدترین امّت من هستند. روزی یکی از اصحاب نبیّاکرم صلّیاللَّهعلیه آله و سلّم در حضور پیغمبر دعا کرد و گفت: «اللّهم لا تحتجنی علی احداً من خلقک»؛ «خدایا، مرا محتاج هیچ آفریده ای نکن.» «فقال رسول، صلّیاللَّهعلیهوآله: لا تقولنها کذا.» «پیغمبر، صلّیاللَّهعلیهوآله فرمود: این طور نگو.» «فلیس من احداً الّا و هو محتاج الی النّاس.» مگر میشود که یک انسان، محتاج دیگران نباشد؟ «نگو که خدایا مرا محتاج هیچ کس نکن. این، خلافِ طبیعت بشری، خلافِ سنّت الهی و خلافِ طبعِ نهادهی پروردگار در وجودِ انسان است.» چرا میگویی «خدایا، مرا محتاج هیچ کس نکن»؟ این دعا، مستجاب نمیشود. آن فرد، عرض کرد: «یا رسولاللَّه! پس چگونه دعا کنم؟» فرمود: «قل اللّهم لا تحتجنی علی شرار خلقک.» (مجموعة ورام، ج ۱، ص ۳۹ ؛ بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۳۲۵، ح ۶ ) «بگو: خدایا! مرا محتاج اشرار از بندگان خود مکن. مرا نیازمند مردمان شریر مکن. مرا محتاج انسانهای لئیم مکن. این درست است. این میشود. این را از خدا بخواه.» پس، اگر چیزی را از خدای متعال طلب کردیم که نشدنی و به خلاف سنّتهایِ معمولیِ عالم است، برآورده نمیشود.
اشرار : اشرار : لغتنامه دهخدا : اشرار. [ اِ ] (ع مص )به بدی منسوب کردن کسی را. (منتهی الارب ). نسبت کردن با شر. (تاج المصادر بیهقی ). نسبت کردن کسی را به شر. || پیدا کردن . (منتهی الارب ). آشکارا کردن . (تاج المصادر بیهقی ): و حتی اُشِرَّت بالاکُف ّ المصاحف ؛ ای نُشرت و اُظهرت . (ا... اشرار : فرهنگ فارسی معین : ( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ شریر؛ بدکاران .
نوید جانبخش الهی : «و آونی برحمتک الی دارالقرار» . برای آنکه انسان بتواند به دارالقرار (محل آرامش) یعنی بهشت برین دست یابد لازمه آن این است که صفاتی را که برای ابرار ذکر گردید را دارا باشد و خود را از صفات و حرکات و رذیله اشرار که همه آنها نشات گرفته از شیطان رجیم و رانده شده از درگاه حق میباشد دور سازد و به قول خداوند تعالی «وَتَعَاوَنُواْ عَلَی الْبرِّ وَالتَّقْوَی وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَی الاِثْمِ وَالْعُدْوَانِ؛ [مائده/سوره5، آیه2] یعنی و یکدیگر را در نیکوکاری و تقوا یاری نمایید نه بر گناه و دشمنی و ستمکاری» که آن هنگام است که خداوند به نیکوکاران و تقواپیشگان اینگونه بشارت میدهد. «قُلْ اَؤُنَبِّئُکُم بِخَیْرٍ مِّن ذَلِکُمْ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الاَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَاَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ؛ [آل عمران/سوره3، آیه15] یعنی (ای پیامبر) به امت بگو: میخواهید شما را آگاه گردانم به بهتر از اینها، که بر آنان تقوا پیشه کنند نزد خداوند باغهای بهشتی است که از زیر درختان آن نهرها جاری است و در آن جاوید هستند و زنان پاکیزه و آراستهای و (بهتر از همه آنها خشنودی خداوند است) و خداوند به حال بندگان بینا است» که ما نیز در این روز از خداوند به حق خداوندیش درخواست مینماییم که ما را در دارالقرار یعنی بهشت برینش جای دهد و ما را از عذاب و آتش دوزخ در امان بدارد.
بالهیتک یا اله العالمین. به خدایی خودت، ای معبـود جهانیان.
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.htm
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.pdf
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoa.apk
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان ، سی روز سی دعا