#دعای روز هجدهم ماه رمضان
اَللّهمّ نَبِّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ اَسْحارِهِ، وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلبِی بِضِیاءِ انْوارِهِ، وَ خُذْ بِکُلّ اَعْضائی اِلَی اتّباعِ آثارِهِ، بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین. خدایا در این ماه مرا از برکات سحرهای پر فضیلتش آگاه و بهره مند کن، و قلبم را به روشنی انوارش روشن و منوّر گردان، و تمامی اعضا و جوارحم را در راه پیروی از آثار و نشانههایش به کار گیر، به نور خودت ای روشنی بخش دلهای حق شناسان و عارفان و خداپرستان .
دراين دعاچندنکته وجوددارد، 1: آگاه شدن و بهره مندی از برکات سحرهای پر فضیلت رمضان، 2: نورانی شدن قلبها با استفاده از روشنی انوار رمضان، 3: قرار دادن کل اعضای بدن در خدمت این ماه مبارک برای رسیدن به اثرات آن، 4: بهره گیری از نور روشنی بخش دلهای حق شناسان و عارفان و خداپرستان .
ارزش سحرها : «اللّهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ اسْحارِهِ» . خداوندا مرا در این روز برای برکات سحرهایش بیدار و هوشیار کن . خدایا متوجه کن من را تا از برکات سحر ماه رمضان استفاده کنم. در طول سال از سحر باید استفاده کرد به خصوص در ایام ماه رمضان . حافظ میگوید: هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ - از يمن دعاي شب و ورد سحري بود . سحرهای ماه مبارک رمضان از ارزش والا و ویژهای برخوردار است به طوری که اعمال بسیاری در هنگام سحرهای این ماه تاکید شده است، مثل (دعای ابوحمزه ثمالی، دعای سحر، قرائت قرآن، خوردن سحری و ...) که از خداوند میخواهیم که ما را در سحرهای این ماه از خواب غفلت بیدار سازد تا بتوانیم از فیوضات و برکات آن بهرهمند گردیم. از برکات سحر استفاده کنیم و حتی اگر به دلایل شرعی روزه هم نمیگیریم هنگام سحر بیدار شویم و دعا کنیم و از برکات سحر بهره ببریم. «وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالاَسْحَارِ؛ [آل عمران آیه17] یعنی (تقوا پیشگان) صابران و راستگویان و فرمان برداران و انفاق کنندگان و استغفار کنندگان در سحرگاهانند».
«اللّهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ اسْحارِهِ» . خداوندا مرا در این روز برای برکات سحرهایش بیدار و هوشیار کن . دردعای روز اول ماه رمضان : وَ نَبّهْنی فیهِ عن نَومَةِ الغافِلینَ . امام سجاد علیه السلام در برکات اسحاره : دعاى بیستم صحیفه سجادیه : نَبِّهْنی لِذِكْرِكَ فی اَوْقاتِ الْغَفْلَةِ . بار الها! مرا در هنگام غفلت به یاد خود آگاه گردان . بار الها! در مواقع غفلت به من آگاهي وبيدار دلي عطا فرما .
نبهنی : نبه : لغتنامه دهخدا : نبه . [ ن َ ب َه ْ ] (ع مص ) یادآوری کاری را که فراموش بود. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || بیدارشدن از خواب . (از معجم متن اللغة) (از ناظم الاطباء).بیدار شدن . (زوزنی ). || زیرک گردیدن در کاری . (از ناظم الاطباء): نبه للامر نبهاً؛ فطن له . (...نبه : لغتنامه دهخدا : نبه . [ ن َب ْه ْ ] (ع اِمص ) زیرکی . (اقرب الموارد). فطنت . || (مص ) آگاه شدن . (غیاث اللغات ). نبه : لغتنامه دهخدا : نبه . [ ن ُب ْه ْ ] (ع اِمص ) زیرکی . بیداری . فطانت . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). نباهت . فطنت . ضد خمول . (از معجم متن اللغة). فطنة. (المنجد). || (مص ) یادآوری فراموش شده را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || برخاستن از خواب... تنبیه : لغتنامه دهخدا : تنبیه . [ تَم ْ ] (ع مص ) بیاگاهانیدن و بیدار کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). بیدار گردانیدن و واقف کردن برچیزی . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بیدار نمودن و آگاهانیدن . (آنندراج ). آگاه و هوشیار کردن . (غیاث اللغات...
برکات اسحار : قرآن کریم در مورد اهل تقوا در دو جا چنین بیان می کند: پارسایان اهل استغفار در سحر هستند و در ساعات پایانی شب از خدا طلب مغفرت مینمایند.[وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ. آلعمران، آیه ۱۷ و وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ. ذاریات آیه ۱۸] . در قرآن کریم خطاب به پیامبر ص : یا اَیُّها المُزَّمِّلُ قُمِ الَّیْلَ اِلّا قَلیلا نِصْفَهُ اَوانْقُصْ مِنْهُ قَلیلاً اَوْزِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقرآنَ تَرْتیلاً [سوره مزمل]؛ هان ای جامه به خود پیچیده پارهای از شب بجزاندکی ازآن را برخیزوزنده بدار، یانصف آن رایاکمی کمترازنصف را، ویااندکی بر نصف بیفزا و قرآن را شمرده شمرده بخوان. در جای دیگری از قرآن در بیان صفات ویژه متقین و پارسایان میخوانیم: کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ [ذاریات 17]؛ آنها اندکی از شب را میخفتند . خداوند در سوره مبارکه اسرا برای رسیدن پیامبر(ص)به مقام محمود او را به خواندن نافله شب سفارش میفرماید: وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَی أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَّحْمُودًا[اسرا 79] ؛ و پاسی از شب را به نماز و عبادت بیدار باش، این یک غنیمتی است برای تو، امید است پروردگارت تو را به مقام محمود (در خور ستایش) برانگیزد. علیّبنإبراهیم (رحمة الله علیه): وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ وَ هُمْ الدّعَاءُونَ. علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه) وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالأَسْحَارِ؛ آنها همان دعاکنندگاناند. (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۹۲ القمی، ج۱، ص۹۷/ البرهان) . الصّادق (علیه السلام): الا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَی الْمُتَسَحِّرِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ. امام صادق (علیه السلام) هان! درود خدا بر سحرخیزان و استغفارکنندگان در سحرها. (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۹۲ بحارالأنوار، ج۸۴، ص۲۲۱) . عن الباقر (علیه السلام): سُئِلَ أَبُوجَعْفَرٍالْبَاقِرُ (علیه السلام) عَنْ وَقْتِ صَلَاةِ اللَّیْلِ فَقَالَ: الْوَقْتُ الَّذِی جَاءَ عَنْ جَدِّی رسولالله (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُ قَالَ فِیهِ یُنَادِی مُنَادِی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هَلْ مِنْ دَاعٍ فَأُجِیبَهُ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ؟ قَالَ السَّائِلُ: وَ مَا هُوَ؟ قَالَ: الْوَقْتُ الَّذِی وَعَدَ یَعْقُوبُ فِیهِ بَنِیهِ بِقَوْلِهِ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی ، قَالَ: وَ مَا هُوَ؟ قَالَ: الْوَقْتُ الَّذِی قَالَ اللَّهُ فِیهِ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ إِنَّ صَلَاةَ اللَّیْلِ فِی آخِرِهِ أَفْضَلُ مِنْهَا قَبْلَ ذَلِکَ وَ هُوَ وَقْتُ الْإِجَابَةِ. امام باقر (علیه السلام) از امام باقر (علیه السلام) دربارهی وقت نماز شب سؤال شد. فرمود: «همان وقتی است که از جدّم رسولخدا (صلی الله علیه و آله) رسیده که فرمود: «در آن وقت منادی خدای عزّوجلّ ندا میدهد: آیا دعاکنندهای هست تا اجابتش کنم؟ آیا استغفارکنندهای هست تا او را بیامرزم»؟ سؤالکننده گفت: «آن چه وقتی است»؟ فرمود: «وقتی است که یعقوب (علیه السلام) در آن وقت، با این سخنش به فرزندانش وعده داد: بهزودی برایتان از پروردگارم طلب آمرزش میکنم. (یوسف/۹۸) سؤال کننده گفت: «آن چه وقت است»؟ فرمود: «وقتی است که خداوند درباره اش فرمود: وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ. نماز شب در آخر شب، از قبل از آن برتر است و آن هنگام اجابت است». (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۸۸ مستدرک الوسایل، ج۳، ص۱۵۰/ بحارالأنوار، ج۸۴، ص۲۲۲/ إرشادالقلوب، ج۱، ص۹۲/ أعلام الدین، ص۲۶۲) . أمیرالمؤمنین (علیه السلام): مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ فِی السَّحَرِ سَبْعِینَ مَرَّةً کَانَ مِنَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ فِیهِمْ: وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ وَ قَالَ: مَنْ قَرَأَ فِی لَیْلِهِ سَبْعِینَ آیَةً لَمْ یَکُنْ مِنَ الْغَافِلِین. امام علی (علیه السلام) : هرکس هنگام سحر هفتاد بار بگوید: استغفرالله، جزء کسانی خواهد بود که خدا فرموده است: الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ و هرکس در شب هفتاد آیه از قرآن تلاوت کند جزء غافلین محسوب نخواهد شد. (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۹۰ إرشادالقلوب، ج۱، ص۹۴) . لقمان (ع) در سفارشی به فرزند خود او را به امر مراقبت از وقت سحر توصیه کرده و فرمود: ای فرزندم! مبادا خروس از تو زرنگتر باشد، هنگام سحر که تو در خوابی او برمیخیرد و آمرزش میطلبد.[ میزان الحکمه، ج ۸، ص ۴۶۶] . آری، کم زخروسی مباش مشت پری بیش نیست/ از دل شب تا سحر خدا خدا می کند. سحرخیزی چنان پربرکت است که انسان به واسطه استغفار در سحر و به فرموده امیرمؤمنان علی (ع) مشمول درود خداوند و فرشتگان او میشود.[من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۳۷] . علمای بزرگ شیعه یکی از زمانهای اجابت دعا را یکسوم آخر شب میدانند. روایات فراوانی در این باره وجود دارد که یکی از آنها این بیان نورانی از وجود مبارک رسول خدا(ص) است که فرمودند: ذات اقدس الهی در آخر هر شب این چنین میگوید: آیا دعا کننده ای هست تا من او را اجابت کنم؟ آیا درخواست کننده ای هست تا خواسته اش را عطا کنم؟ آیا آمرزشخواهی هست تا او را بیامرزم؟ آیا بنده توبه کاری هست تا توبه اش را بپذیرم؟ [عدةالداعی، ص ۷۴] . رسول گرامی اسلام همچنین در فرمایشی، صدای استغفار کنندگان در سحرگاهان را یکی از صداهایی که خداوند دوست دارد معرفی میکند. [مکارم الاخلاق، ص ۳۱۳] . عن الرّسول (صلی الله علیه و آله): سَحَّرُوا وَ لَوْ عَلَی شَرْبَةِ مَاءٍ وَ أَفْطِرُوا وَ لَوْ عَلَی شِقِّ تَمْرَةٍ یَعْنِی إِذَا حَلَّ الْفِطْرُ وَ قَالَ: السَّحُورُ بَرَکَةٌ وَ لِلَّهِ مَلَائِکَةٌ یُصَلُّونَ عَلَی الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ وَ عَلَی الْمُتَسَحِّرِینَ وَ أُکْلَةُ السَّحُورِ. پیامبر (صلی الله علیه و آله) : سحری بخورید هرچند با یک جرعه آب و هنگامیکه زمان افطار رسید هرچند با نصف خرما هم که باشد افطار کنید سحری برکت است و خداوند فرشتگانی دارد که بر استغفارکنندگان در سحرگاهان و سحرخیزان و سحریخورندگان درود میفرستند. (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۹۰ بحارالأنوار، ج۹۳، ص۳۱۰) . عن الصّادق (علیه السلام): إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی إِذَا رَأَی أَهْلَ قَرْیَةٍ قَدْ أَسْرَفُوا فِی الْمَعَاصِی وَ فِیهَا ثَلَاثَةُ نَفَرٍ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ نَادَاهُمْ جَلَّ جَلَالُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ یَا أَهْلَ مَعْصِیَتِی لَوْ لَا مَنْ فِیکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ الْمُتَحَابِّینَ بِجَلَالِی الْعَامِرِینَ بِصَلَاتِهِمْ أَرْضِی وَ مَسَاجِدِی وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ خَوْفاً مِنِّی لَأَنْزَلْتُ بِکُمْ عَذَابِی ثُمَّ لَا أُبَالِی. امام صادق (علیه السلام) : همانا خدای تبارکوتعالی چون ببیند مردم یک آبادی و گناهان از اندازه بیرون شدند و در آن آبادی سه نفر مؤمن هستند. خداوند باعظمت به آنها ندا میدهد: «ای گناهپیشهها! اگر در میان شما از مؤمنانی که همدیگر را دوست دارند و به خاطر بزرگی من، آنان که زمین مرا و مسجدهایم را با نماز خود آباد سازند و آنانکه از خوف من در سحرها آمرزش خواهند نبود عذابم را به شما فرود میآوردم و باکی نداشتم». (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۹۰ بحارالأنوار، ج۸۴، ص۱۳۷) . عن الرّسول (صلی الله علیه و آله): رَوَی أَنَسٌ عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ: إِنِّی لَأَهُمُ بِأَهْلِ الْأَرْضِ عَذَاباً فَإِذَا نَظَرْتُ إِلَی عُمَّارِ بُیُوتِی وَ إِلَی الْمُتَهَجِّدِینَ وَ إِلَی الْمُتَحَابِّینَ فِی اللَّهِ وَ إِلَی الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ صَرَفْتُهُ عَنْهُم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود : خدایتعالی میفرماید : من اراده میکنم که اهل زمین را عذاب کنم ولی هنگامی که به آبادکنندگان خانههایم نگاه میکنم و به کسانیکه در شب بیدارند و عبادت میکنند و به کسانیکه در راه من یکدیگر را دوست دارند و به کسانیکه در سحرگاهان طلب آمرزش میکنند، عذاب را از آنها برمیگردانم. (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۹۲ بحارالأنوار، ج۸۴، ص۱۲۰) .عن الرّسول (صلی الله علیه و آله): ثَلَاثَةُ أَصْوَاتٍ یُحِبُّهَا اللَّهُ تَعَالَی صَوْتُ الدِّیکِ وَ صَوْتُ قَارِئِ الْقُرْآنِ وَ صَوْتُ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحارِ. پیامبر (صلی الله علیه و آله) خداوند سه صدا را دوست دارد: صدای خروس و صدای قاری قرآن و صدای استغفارکننده در سحرگاهان. (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۹۲ بحارالأنوار، ج۶۲، ص۸) .
نورانیت قلب : «ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ انْوارِهِ» منظور از نور فیه قلبی بضیاء انواره چیست؟ در این روز قلبم را به انوار سحر نورانی کن، همان نور هدایت است که بر قلب انسان تابیده میشود و او را از ظلمتهای جهل و نادانی و دوری از خداوند نجات میبخشد و به قول خداوند (عزوجل) «اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ اِلَی النُّوُرِ؛ [بقره آیه257] یعنی خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند که خارج میکند ایشان را از تاریکیهای جهالت (و وارد میکند) به سوی نور و هدایت» که این نور همان هدایتی است که انسان را به مسیر سعادت میکشاند... قلبهای ما زنگ زده و چشم و گوش ما آلوده شده است؛ دیگر مانند گذشته با شور عبادت نمیکنیم. در ماه رمضان از خدا بخواهیم تا قلبمان را نورانی کند . در دعای روز هجدهم : یا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِینَ. در نامه ۳۱ نهج البلاغه به فرزند گرامیشان امام مجتبی علیه السلام می فرمایند: فرزندم، قلبت را با موعظه زنده کن، و ...«... نَوِّرْهُ بِالْحِکْمَةِ» و آن را بوسیله ی حکمت، نورانی کن؛ علی علیهالسلام میفرماید: "استدیموا الذکر فانه ینیر القلب؛ مداومت به ذکر خدا داشته باشید که دل را نورانی میکند"[ غرر الحکم ص 189]. قالَ رَسولُ اللهِ (صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) : يَا عَلِىُّ : خَمسَة تُنَوِّرُ القَلبَ : کَثرَةُ قِرائَةُ «قُل هُوَ اللهُ اَحَد» وَ قِلَّةُ الکَلامِ وَ مُجالَسَةُ العُلَماءِ وَ الصَّلاةُ فِى اللَّيلِ وَ المَشىِ اِلَى المَساجِدِ . يا على ! پنج چيز دل را نورانى مى كند: كثرت تلاوت سوره ((قل هو الله احد))،كم گويى ، مجالست با علما، نماز شب و گام برداشتن به سوى مسجد. [لمواعظ العدديه ، ص 258] . پیغمبر(ص) می فرماید: "إذَا دَخَلَ النّورُ الْقَلْبَ انْفَسَحَ وَانْشَرَحَ"، قلب گنجایش عجیبی پیدا می کند و روشنایی که وارد قلب می شود، ابد و ازل را به من نشان می دهد، من ابد و ازل را حق می بینم. نمونه های تمام جریانات را به من نشان می دهد و جریانات حق و باطل را میبینم چون عاشق هستم لذا جذب حق می شوم و از باطل دوری می کنیم. دردعای سحر : «اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِاَنْوَرِهِ وَكُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ» خداوندا! روشنترين درجات نورت را خواستارم، در حالى كه همه مراتب و درجات نورت روشن و تابنده است، خدايا! درخواست مى كنم بحقّ تمام مراتب نورت . قرآن کریم میفرماید اَللّهُ نُورُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ»[سوره نور آيه 35]. شيخ اشراق در تعريف «نور» مىگويد: «ظاهِرٌ بِذاتِهِ، مُظْهرٌ لِغَيرِه»، نور خود ظاهر و روشن است، و چيز ديگر را هم ظاهر و روشن مى كند. «نور» اسم براى ذات اقدس اله است به اعتبار اين كه به بركت مشيت بالغه الهى جميع اشيا را ظاهر و روشن نموده است. پس ظهور عالم هستى در پرتو اسم شريف «نور» است. مرحوم صدرالمتألهين شيرازى، در تفسير آيه نور مىفرمايد: «هذا النّور احد اسماءاللّهتعالى، و هو منوّرالانوار و محققالحقايق و مظهر الهويّات وموجد الماهيات». اين نور يكى از نام هاى خداوند سبحان است كه نورها و روشنى ها، به واسطه آن، نورانى و روشن مى گردند، آن نور، حقايق موجودات را ايجاد، و هويّات وجودى را آشكار، و ماهيات را وجود مى بخشد. آنگاه بعد از نقل اين كلام شيخ اشراق سهروردى كه «فهو (النّور) حقيقةٌ بسيطةٌ ظاهرةٌ لذاتها مظهرةٌ لغيرها»، در شرح اين كلام مىگويد: «پس بنابراين چون حقيقت نور بسيط است و تركيب در او راه ندارد، جنس و فصل براى آن نيست، و چون جنس و فصل ندارد تعريف حدّى و رسمى در آن مطرح نخواهد بود. بلكه حقيقت نور اظهر اشيا است به جهت اين كه مقابل ظلمت و خفاست، و تقابل نور و ظلمت، تقابل سلب و ايجاب است. بر اين اساس براى او دليل و برهانى نيست بلكه خود دليل و برهان بر همه چيز است، ولى پنهانى و پوشيدگى كه بر آن عارض مى گردد به حسب مراتب و درجات نور است، مانند نور قيّومى الهى به حسب نهايت ظهور و غايت بروز، زيرا شدّت ظهور و بروز و برترى و غلبه تجلّى چه بسا باعث پنهانى و خفاى تجلّى كننده و از قصور تجلّى شونده بر او پوشيده و پنهان گردد.» جامعترين و مؤثرترين تعابير درباره نور اين فقره از دعاى نورانى جوشن كبير است كه: «يا نُورَ النُّورِ، يا مُنَوِّرَ النُّورِ، يا خالِقَ النُّورِ، يا مُدَبِّرَ النُّورِ، يا مُقَدِّرَ النُّورِ، يا نُورَ كُلِّ نُورٍ، يا نُورا قَبْلَ كُلِّ نُورٍ، يا نُورا بَعْدَ كُلِّ نُورٍ، يا نُوراً فَوْقَ كُلِّ نُورٍ، يا نُوراً لَيْسَ كَمِثْلِهِ نُورٌ». هرگـونـه ظهورى در عالم در پرتو آن نورِ محض است. قرآن كريم، خداوند سبحان را نور محض معرّفى مى نمايد وهرگونه ظهورى را در پرتو آن نورِ صرف مى داند، «اللّهُ نُورُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ»[سوره نور آيه 35]، و كسانى كه نور حق را نمى بينند، محجوب به پرده هاى پندارى و باطل مى داند، «الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَن ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعاً»[سوره كهف 101]. و چيزى اين پرده و حجاب وَهمى را كنار نمى زند مگر ظهور كامل همان نور محض و در هر موطنى كه آن نور صرف ظهور تام نمود، تمام تار و پود آن پرده دريده مى گردد. نه تنها زمين به نور حق نورانى است «وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا»[سوره زمرآيه 69]، بلكه ماسوى اللّه به نور او روشن است. بارى! چون ويژگى نور اين است كه ظاهر به ذاتِ خود و مُظهر اشياى ديگر است، اين خصوصيت، هم براى نورِ محسوس كه اشياى مادىِ فاقد نور را قابل رؤيت مى كند و هم براى نور معنوى مانند عقل و وحى وجود دارد. وجود، نور است كه مفاهيم و ماهيات را روشن مى كند هر وجودى نور خود را از نور مطلق گرفته است، يعنى هرچه وجود بر آن صدق مى كند، نور خود را از خداى سبحان گرفته است. از اين جهت هيچ يك از آنها نمى توانند معرِّف و مُظهر خدا باشند، زيرا موجوداتى كه خود در پرتو آن نور مطلق هويدا شدند، فرض ندارد كه بتوانند پيش از او ديده شوند، «اللّهُ نُورُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ»[سوره نور آيه 35]. «آفرينش، تجلّى خداست: «اَلحَمْدُللّهِ المُتَجَلّى لِخَلقِهِ بِخَلقِهِ»[نهج البلاغه، خطبه 107]. قرآن حكيم تجلّى ويژه الهى است: «فَتَجَلّى لَهُم سُبحانَهُ فى كِتابِهِ مِنْ غَيرِ اَنْ يَكُونُوا رَأوْهُ»[نهج البلاغه، خطبه 146]، تجلّى خداوند در هر موجود خاصّى، با اسمى مخصوص از اسماى حسناى الهى است، و گرنه ويژگى نمىيافت. يكى از اسماى بزرگ خداوند همانا «نور» است، «اللّهُ نُورُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ»[سوره نور آيه 35]، خداوند در قرآن كريم كه عصاره وحى و نبوت است، از مظهر اسم شريف «نور» تجلّى فرمود، لذا اين آخرين كتاب الهى به سمه «نور» موسوم شد: «قَدْ جَاءَكُم مِنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ»[ سوره مائده 5، آيه 15]. و «فَآمِنُوا بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ»[سوره تغابن 64، آيه 8]. هدف والاى تجلّى خداوند، در مهمترين كتاب آسمانى به اسم برين «نور»، آن است كه فضاى زندگى جوامع انسانى نورانى گردد، چنان كه به اين مقصد سامى صريحا عنايت شد: «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ»[سوره ابراهيم آيه 1] . [سروش هدايت، ج 4، ص 59، حضرت آيت اللّه جوادى آملى]» . در ذيل اين آيه كريمه «أَفَمَن شَرَحَ اللّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِن رَبِّهِ»[ سوره زمر آيه 22]. از وجود مقدس رسول خدا صلىاللهعليهوآله نقل شده است كه: «عن النّبى صلىاللهعليهوآله اَنّه قرء هذه الآية فقال انّ النّور اذا وقع فى القلب انفسخ له و انشرح، قالوا يا رسول اللّه فهل لذلك علامة يعرف بها قال: التجافى عن دارالغرور و الانابة الى دارالخلود والاستعداد للموت قبل نزوله.»[تفسير صافى ج 4، ص 319] . امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «احی قلبک بالموعظه. . . و نوره بالحکمة؛ دلت را با موعظه زنده گردان. . . و آن را با حکمت روشنایی بخش» (میزان الحکمة/ ج10/ ح17053)
توکل بر ذات اقدس الهی : «وخُذْ بِکُلّ اعْضائی الی اتّباعِ آثارِهِ» از خداوند میخواهیم که تمام اعضا و جوارح ما را مسخر فرماید تا اینکه به انجام اعمال این روز مشغول گردیده و از آثار و برکات آن بهرهمند گردیم، خدایا کاری کن تا تمام اعضای من از آثار تو پیروی کند. در دعا هر دو دستتان را بلند کنید و هر چه میتوانید دستان خود را بلند کنید. در این حالت خدا زودتر حاجت میدهد . در اینجا منظور از اعضای مرا مسخر گردان به نوعی همان توکل بر ذات اقدس پروردگار است تا اینکه ما را به حسن و نیکوترین ثوابها در این روز موفق بدارد چرا که خداوند متعال عالم به تمام امور است و از هر چیز نهان و آشکار باخبر است «یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَجَهرَکُمْ؛ [انعام آیه3] یعنی میداند (اعمال) نهان و آشکارتان را» و او میداند که چگونه بندگان خویش را راهنمایی نموده و آنها را به نور هدایت منور و نورانی گرداند؛ چنانچه رسول خدا (ص) فرمودند: ما منکم احد الا و له الشیطان، قالوا ولا انت یا رسول الله؟ قال و لا انا الا ان الله عزوجل اعاننی علیه فاسلم؛ ابلیس برای هر انسانی شیطانی را گمارده است تا او را بفریبد و یکی از آنان را بر من گمارده است اما خداوند مرا یاری نموده پس از او در امان هستم. [محجة البیضاء، ج5، ص49].
بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین. به نور خودت، ای روشنی بخش دلهای حق شناسان.
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.htm
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.pdf
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoa.apk
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان ، سی روز سی دعا