#دعای روز بیست و دوم ماه رمضان
اَللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ اَبْوَابَ فَضْلِکَ، وَ اَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ، وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ، وَ اَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ، یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین . خدایا در این ماه به روی من درهای فضل و کرمت را مفتوح کن، و بر من برکاتت را نازل فرما، و بر موجبات رضا و خوشنودیت موفقم بدار، و در وسط بهشت هایت مرا مسکن و جایگاه بده، ای پذیرنده دعای مضطرین و پریشان حالها و درماندگان!
دراين دعاچندنکته وجوددارد، 1: باز شدن ابواب فضل و رحمت خدا بروی بندگان، 2: نزول برکات خداوند بر بندگان، 3: توفیق یافتن برای جلب رضا و خُشنودی خداوند، 4: سکونت پیداکردن بندگان خوب دروسطهای بهشت، 5: پذیرفته شدن دعای مضطرین و پریشان حالها و درماندگان! .
ابواب فضل خدا : «اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ اَبْوَابَ فَضْلِکَ» . خدایا درهای فضلت را به روی من باز کن؛ الان خداوند با فضل خود با ما معامله میکند و اگر بخواهد با عدلش با ما برخورد کند کار همه ما خراب است. در دعا میخوانیم «اَللّهم عاِملنا بِفَضلِک وَ لا تُعامِلنا بِعَدلِک» [مازندرانی، ملاصالح، شرح اصول کافی، ج10، ص215]. منظور از ابواب (دربها) چیست؟ اگر به ظاهر آن نظر اندازیم میبینیم که ابواب همان موانعی هستند که برای وارد شدن به مکانهای مورد نظر نیاز به فتح و گشودن آنها داریم که برای فتح و گشودن آنها نیز نیاز به مفتاح و کلید داریم آن هم کلیدی که مخصوص درب مورد نظر باشد چرا که اگر کلید هر درب در جای خود قرار نگیرد آن درب گشوده نمیشود مگر اینکه شاه کلید داشته باشیم که آن کلیدی است که تمام دربها را میگشاید... فضل خداوند به بندگانش همان هدایت به صراط مستقیم است هدایتی که دربهای رحمت و بخشش خداوند را بر روی بندگانش میگشاید که ما نیز در این روز از خداوند میخواهیم که ابواب فضل و رحمتش را بر روی ما بگشاید... و اگر به بطن آن نظر کنیم منظور از ابواب (دربها) همان دربها و ورودیهایی است که بر اساس رضا و خشنودی خداوند و یا خشم و غضب او باز میگردد،
فضل الهی : انَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُون [بقره/243] خدا بر همه مردم صاحب فضل است ولی اکثر مردم سپاسگزار نیستند . وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيم [آل عمران/74] خدا صاحب فضل بزرگی است . فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً [جمعه/10] در روز جمعه پس از نماز جمعه در زمین پخش شوید و از فضل خدا طلب کنید . وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيما . مردم را متوجه فضل خود كرده و دستور داده، از آنچه در دست مردم است، بدان چه در درگاه او است روى بگردانند، و از فضل او درخواست كنند، چون همه فضلها به دست او است آن افرادى هم كه فضلى و يا فضل هايى دارند، خدا به آنان داده، پس اوست که مىتواند به شما نيز بدهد، و شما نيز از ديگران و حتى از آنهايى كه آرزوى برترىهايشان را داشتيد برتر شويد.[ ترجمه الميزان، ج4، ص: 535] . وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللهُ واسِعٌ عَليمٌ [نور 32] مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را؛ اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنياز مىسازد؛ [فضل] خداوند واسع و [از نيازهاى بندگان] آگاه است . عن الجواد علیه السلام : الْحَمْدُ لِلَّهِ إِقْرَاراً بِنِعْمَتِهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِخْلَاصاً لِوَحْدَانِیَّتِهِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِ بَرِیَّتِهِ وَ الْأَصْفِیَاءِ مِنْ عِتْرَتِهِ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ کَانَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَی الْأَنَامِ أَنْ أَغْنَاهُمْ بِالْحَلَالِ عَنِ الْحَرَامِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللهُ واسِعٌ عَلِیمٌ. [تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۲۳۲ بحارالأنوار، ج۱۰۰، ص۲۷۲/ مستدرک الوسایل، ج۱۴، ص۲۱۰؛ «بتفاوت»] امام جواد : خدا را میستایم و به روزی او اقرار دارم و او را خدای یکتای بیهمتا میدانم و در برابر وحدانیّت او خاکسارم و درود خدا بر محمّد (آقای آفریدگان و بر خاندان برگزیدهی او باد)، امّا بعد از فضل خدا بر بندگان خود، آن است که آنها را به اعطای حلال از حرام خدا بینیاز ساخته و فرموده است: وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللهُ واسِعٌ عَلِیمٌ . إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشا ء [آیه 73 آل عمران] بگو این تفضل به دست خدا آنرا به هر کسی که بخواهد می دهدُ . وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ . و هر چه می خواهید از فضل خدا درخواست کنید [نساء 32] . طبرسی در مجمع البیان در باره جمله «وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ» می گوید: اگر به آنچه ديگران دارند، احتياج پيدا كرديد و خواستيد كه شما هم مثل ايشان باشيد، از خداوند مسألت كنيد تا بشما بدهد، بشرطى كه فسادى براى خود شما يا براى ديگرى در بر نداشته باشد. و در روایتی به نقل از ابن مسعود می گوید: «از فضل خداوند مسألت كنيد زيرا سؤال از خدا واجب است و بهترين عبادتها انتظار گشايش است» [ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج5، ص126] . قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ [یونس/58] (بگو که باید منحصرا به فضل و رحمت خدا شادمان شوند (و به نزول قرآن مسرور باشند) که آن بهتر و مفیدتر از ثروتی است که میاندوزند) . فَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِینَ؛ [بقره آیه64] یعنی پس اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود البته در شمار زیانکاران عالم بودید . وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیطَانَ اِلَّا قَلِیل؛ [نساء/سوره4، آیه83] یعنی و اگر فضل و رحمت الهی شامل حال شما نبود همانا جزاندکی همه از شیطان پیروی میکردید . همانطوری که در این آیه مشاهده مینماییم خداوند (عزوجل) میفرماید: اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود جز اندکی همه از شیطان پیروی مینمودید، و این را میدانیم که پیروی از شیطان برابر است با ضلالت و گمراهی و ورود به خشم و غضب الهی و فضل خداوند، توفیق و عنایتش به بندگان و راهنمایی آنان به سوی عبادت و اطاعتش میباشد که یَهْدی مَنْ یَشاءُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ؛ [یونس آیه25] یعنی (خداوند) هر که را بخواهد به راه مستقیم هدایت مینماید . به طوری که درقرآن میفرماید: وَلاتَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ اِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛ [بقره آیه168] یعنی و از وسوسههای شیطانی پیروی نکنید، به درستی که او برای شما دشمنی آشکار است .
فضل : در لغت «فضل» به معنای زیاده از حد اقتصاد و میانه است و به هر عطیه ای که دادن آن واجب نیست، «فضل» گفته می شود[المفردات في غريب القرآن،ص639] و به این لحاظ، واژگانی همچون «خیر»، «بقاء»، «احسان»، «شرف«، و «ترک شی بعد از طعام» که در حقیقت لوازم معنایی «فضل» هستند در معنای این واژه ذکر شده است. ["هو الزيادة على ما هو اللازم المقرّر، لا مطلقا. و بهذا اللحاظ يطلق على الخير و الباقي و الإحسان و الشرف و ترك شيء بعد الطعام و فواضل المال" ، التحقيق في كلمات القرآن الكريم] . در یک بیان کلی می توان گفت «فضل» به معنای معروف یعنی امر پسندیده است[لسان العرب] که به نظر می رسد «فضل» در معنای فوق الذکر از مصادیق آن است . بر این اساس می توان گفت «فضل» همان فزونی، مقدار زائد بر حد وسط است که بیشتر در چیزهای محمود و پسندیده استعمال می شود . در قرآن کریم «فضل» در دو معنای برتری دادن و اعطا و بخشش به کار رفته است، البته معنای «فضل» با توجه به سیاق آیات متفاوت است و قرار گرفتن در متن آیه موجب انتزاع معنایی خاص از این واژه میشود . برخی مفسرین مصادیق «فضل» در قرآن را هفت مورد دانسته است که عبارت است از: 1- اسلام 2- پیامبری 3-بدل در مال 4- سپاس نهادن 5- روزی در دنیا 6- روزی در بهشت 7- بهشت . آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم مصادیق فضل و رحمت الهی را در چهار مورد خلاصه می کند: 1- قرآن 2- رسالت 3- نبوت پیامبر 4- ولایت اهل بیت، عالمان عادل و نائبان اولیای الهی . در تفسیر عیاشی روایتی به نقل از زراره از امام جعفر صادق(علیهالسلام) در ذیل آیه 83 نساء چنین آمده است که «فضل» پیامبر و رحمت، ولایت ائمه اطهار است . با توجه به معنای «فضل» در قرآن کریم موارد و مصادیقی از فضل الهی آمده و اموری را خداوند به عنوان فضل خویش بر مردم معرّفی کرده است : عطیه و بخشش ؛ رزق در دنیا ؛ منت ؛ تجارت ؛ اسلام ؛ رزق در بهشت ؛ غنیمت ؛ نبوت ؛ قرآن ؛ طاعت ؛ درجات بهشت ؛ خودبهشت .
برکات مادی و معنوی : «و انزل عَلَیَّ فیه برکاتک» و در این روز بر من برکاتت را نازل فرما. در اول دعا از خداوند درخواست نمودیم که دربهای فضل و رحمتش را بر روی ما بگشاید، زیرا هنگامی که دربهای فضل و رحمت او بر روی بندگان گشوده شود آنگاه است که برکات و رحمات الهی بر سر بندگان فرود میآید که اگر بخواهیم به آن برکات اشاره نماییم آنها را به دو دسته تقسیم میکنیم : 1- برکات مادی 2- برکات معنوی، که برکات مادی شامل جمیع نعمتهایی است که انسان از آنها به عنوان مایحتاج زندگی خود استفاده مینماید که عبارت است مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا (سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز و آب و میوه جات و سبزیجات و...) و برکات معنوی شامل نعمتهایی است که انسان از آنها به عنوان راه و وسیله ای برای تقرب به ذات اقدس الهی استفاده میکند مثل (توبه، استغفار، ذکر، دعا و...) که ما نیز از خداوند در این روز میخواهیم که برکاتش را بر سر ما بباراند... در اصطلاح قرآن برکت ثبوت خیر الهی است [المفردات فیغریب القرآن] و برکات، نعمتهای دائمی و خیر ثابت هستند. [التبیان، ج۵، ص۴۹۸] شاید تفسیر برکات به خیرهای فزاینده توسط طبرسی [مجمع البیان، ج۴، ص۶۹۷] نیز که با معنای لغوی سازگارتر است، همان خیر ثابت را افاده نماید؛ چون هر خیری با رشد و فزونی، ثبوت و دوام خود را نیز حفظ میکند. برکات آسمان به فزونی باران، و برکات زمین به فراوانی گیاه و میوه آن تفسیر شده است. [التبیان، ج۴، ص۴۷۷] . قرآن کریم کتابی پر برکت معرفی شده است؛ [وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ... ﴿انعام 92﴾] . آب و باران که در شرایط مخصوص مایۀ برکت و فراوانی نعمت است. [وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَكًا فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ ﴿ق 9﴾] . پیامبری همچون حضرت عیسی علیهالسلام بهعنوان وجود مبارک (با برکت) معرفی شده است؛ [وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا ﴿مریم 31﴾] چراکه پیامبران مایۀ هدایت و سعادت انسانهایی هستند که به حق پیرو آنها باشند. سرزمین مکه و خانه خدا، [إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ ﴿آل عمران 96﴾] مسجد الاقصی، [سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ ﴿اسراء 1﴾] شب قدر ، [إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ ﴿دخان 3﴾] و... مکانها و زمانهایی با برکت شمرده شده اند. وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض [اعراف آیه ۱۹۶] و اگر اهل آبادیها، ایمان مىآوردند و تقوا پیشه مىكردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مىگشودیم . در این آیه، برکات به دو قسم تقسیم میشود : ۱- برکات آسمانی (بركات معنوى): [تفسیر نمونه، ج۶، ص۳۲۱] بركات آسمانی عبارت است از توجّهات معنوى و رحمتهاى روحانى كه سبب گشایش و خوشى روح و وسعت قلبى و نورانیّت باطنى و استفاضه از فیوضات إلهى مىشود. [تفسير روشن، ج۹، ص۷۱] . ۲- برکات زمینی (بركات مادى یا حسّى): [تفسیر نمونه، ج۶، ص۳۲۱، ترجمه المیزان، ج۷، ص۳۹۰] برکات زمینی برکاتی است که منشأ آنها از زمین است مانند: آب، خاك، هوا، اشجار، زراعات و حیوانات دریایى، صحرایى و هوایى و آنچه مورد استفاده انسانها قرار مىگیرد. [تفسير روشن، ج۹، ص ۷۱] .
بركت در إصطلاح یعنى استقرار خیر از سوی خداوند، در یك چیز. [المفردات فی غریب القرآن، واژه برک ، لسان العرب، ج۱۰، ص ۳۹۵] . ریشه «ب ر ک» در زبان اقوام سامی وجود داشته [یروت،دار صادر،۱۴۱۴. ER، ج۲، ص۲۵۰] . و در لغت عرب به معنای مطلق رشد و فزونی، [العین ، لسان العرب، ماده برک] یا فزونی و کثرت در خیر [تهذیب اللغة] است. فیروزآبادی سعادت را نیز به همین معنا میافزاید. [قاموس، ماده برک] . «برکات»، جمع «برکت» در اصل به معنای « ثبات » و استقرار چیزی است، و به هر نعمت و موهبتی که پایدار بماند، اطلاق میشود، در برابر موجودات بیبرکت که زود از بین میروند و بیاثر میشوند. [تفسیر نمونه، ج ۶، ص ۲۶۷] . « برکات » به معنای هر چیز زیاد و فراوان است؛ [المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، محمدباقر، ج ۸، ص ۲۵۴] و شامل برکتهای مادی و معنوی میشود؛ [تفسیر نور، ج ۴، ص ۱۲۶] مانند امنیت ، آسایش، سلامتی ، مال، فرزند ، عمر و... «برکت»؛ یعنی، ثبوت خیر خدایی در یک چیز. [مفردات الفاظ قرآن، ج ۱، ص ۱۹۱، ذیل واژه "برک"] . برکات در زبان محاوره ای : امروز فارسیزبانان، برکت به معنای فراوانی نعمت و فزونی در خیر است.؛ بهعنوان نمونه، وقتی که میگویند خداوند به شما برکت دهد، منظور فزونی در نعمتهاست.
موجبات رضایت الهی : «وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ» . خدایا من را به اموری که مورد رضای توست موفق بدار، اهل دعا و دستگیری از دیگران باشم. کاری بکنم که خدا از من راضی بشود. خداوند در قرآن میفرماید: «اِذَا سَاَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذَا دَعَانِ...؛ [بقره آیه186] یعنی هنگامی که بندگان من از تو در مورد من سؤال میکنند، بگو که من نزدیک (آنها هستم) و اجابت میکنم دعای کسانی را که مرا میخوانند و از من درخواست میکنند.» پس ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم که ما را از خشم و غضب خود دور ساخته و به بهشت برینش که سرچشمه رضایت اوست، داخل سازد. با توجه به آیات و روایات رضایت خداوند در این است که بنده مؤمن از دستورات خداوند و رسولش اطاعت نموده و در انجام آنها قصور نورزد «وَ اَطیعوالله وَ الرَّسول لَعَلَّکُم تُرحَمون؛ [آل عمران آیه132] یعنی و از حکم خدا و رسول او فرمان برید، باشد که مشمول رحمت و لطف خداوند گردید» و به صورت جامعتر انجام واجبات و ترک محرمات الهی است که موجبات رضایت الهی را از بندگان خویش فراهم میسازد. تا به درجه «رضی الله عنهم و رضوعنه ذلک الفوز العظیم [مائده آیه119] یعنی خداوند از آنان راضی است و آنان از پروردگار خویش که این رستگاری عظیم است» دست یابند که ما نیز از خداوند در این روز خواستاریم که ما را موفق بدارد تا اینکه به رضا و خشنودی او دست یابیم...
در زیارت جامعه کبیره : والاَدِلاّءِ عَلى مَرْضاتِ اللّهِ; و (سلام بر) رسانندگان به مرضات خدا. ائمّه عليهم السلام رسانندگان به مرضات خدا هستند. قرآن كريم آن گاه كه ورود به بهشت و نعمت ها و امتيازات آن را براى مؤمنان و اهل بيت عليهم السلام شرح مى دهد، مى فرمايد: (وَرِضْوانٌ مِنَ اللّهِ أَكْبَرُ); [سوره توبه آيه 72] و رضاى خدا (از همه اين موارد) برتر است. رضوان خدا در كجاست؟ هر جا باشد اين ائمّه عليهم السلام هستند كه مردم را به آن مى رسانند. در آيه ديگرى مى فرمايد: (رَضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ); [سوره مائده آيه 119] خداوند از آنان راضى است و آن ها نيز از او راضى خشنودند. اين همان رستگارى بزرگ است . رضوان چيست؟ رضوان همان فوز عظيم است كه ائمّه عليهم السلام براى رسيدن به چنين مقام و جايگاهى دليل هستند. در آيه ديگرى مى فرمايد: (رَضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ); [سوره مجادله آيه 22] خداوند از آنان راضى است و آن ها نيز از او راضى هستند. اينان حزب خدا هستند; هان كه حزب خدا همان رستگارانند. ائمّه عليهم السلام آمدند تا انسان را مرحله به مرحله بالا ببرند. اين همان فوز عظيم و موفقيّت بزرگ است. در اين زمينه آياتى است كه مى فرمايد: (فَهُوَ في عيشَة راضِيَة في جَنَّة عالِيَة); [سوره حاقه آيه 21 و 22] پس او در يك زندگى رضايت بخش، در بهشتى عالى قرار خواهد داشت. در آيه ديگرى مى فرمايد: (ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً); [سوره فجر آيه 28] به سوى پروردگارت باز گرد، در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده است : إنَّ اللّهَ تَعالى إذا رَضِىَ عَنِ العَبدِ أثنى عَلَيهِ بِسَبعَةِ أصنافٍ مِنَ الخَيرِ لَم يَعمَلهُ . [الجامع الصغير ، ج ۱ ، ص ۲۵۴ ، ح ۱۶۶۹] به يقين ، خداى متعال ، هنگامى كه از بنده اى خشنود شود ، او را براى [انجام دادن] نيكى هاى هفتگانه اى مى سِتايد كه هيچ يك را انجام نداده است . امير مؤمنان عليه السلام فرمود : وَ رِضاهُ أمانٌ وَ رَحمَةٌ . [نهج البلاغة ، خطبه ۱۶۰] و خشنودى او ، [مايه] ايمنى و رحمت است . امام حسین (ع) می فرماید:رضی الله رضانا أهل البیت. (الشهاده، ص ۲۲۹) رضایت و خشنودی خداوند در رضایت ما اهل بیت رسول الله (ص) خواهد بود. «ما نداریم از رضای حق گله». پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرمود : إنَّ اللّهَ تعالى يَغضِبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ وَ يَرضى لِرِضاها . [عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج ۲ ، ص ۴۶ ، ح ۱۷۶] به يقين ، خداوند متعال ، با خشم فاطمه ، به خشم مى آيد و با خشنودى او ، خشنود مى شود . امام علی(ع) نیز میفرمایند: «رِضَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ مَقْرُونٌ بِطَاعَتِهِ؛ رضایت خداوند تعالی، مقرون به طاعت او میباشد»، (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۱۸۲) . امام صادق علیه السلام فرمودند: راس طاعة الله الرضا بما صنع الله فیما احب العبد و فیما کره[بحارالانوار، ج 71، ص 208، حدیث 17]؛ سر [و اساس بندگی خداوند، راضی بودن به آن چیزی است که خداوند پیش می آورد؛در آنچه بنده دوست دارد و یا ناخوشایند اوست. و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضاة الله والله رؤوف بالعباد» ؛«و از مردم کسی است که جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشد، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.»[بقره/207] .
مَرْضاة : مصدر ميمى از مادّه «رَضى» ، ضدّ «سَخَط» ، به معناى خشنودى ، رضايت . [«الرِّضا : ضدّ السَخَط» (لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۳۲۳)]
سکونت در وسطهای بهشت : «وَ اَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ» . خدایا من را در وسط بهشت ساکن کن، شاید وسط بهشت محل سکونت اولیاء الهی است که آن را از خدا درخواست میکنیم، همان طور که میدانیم خداوند در قرآن میفرماید: «اِذَا سَاَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذَا دَعَانِ...؛ [بقره آیه186] یعنی هنگامی که بندگان من از تو در مورد من سؤال میکنند، بگو که من نزدیک (آنها هستم) و اجابت میکنم دعای کسانی را که مرا میخوانند و از من درخواست میکنند.» پس ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم که ما را از خشم و غضب خود دور ساخته و به بهشت برینش که سرچشمه رضایت اوست، داخل سازد. از روايات اسلامى به خوبى استفاده مىشود كه میانۀ بهشت، «جنات الفردوس» را شامل می گردد؛ پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در روایتی فرمود: «... فَانَّهُ وَسَطُ الجنَّةُ وَ اعْلى الجنَّةِ...؛ هنگامى كه از خداوند متعال تقاضا مىكنيد، فردوس را تقاضا كنيد كه وسط بهشت، و قسمت اعلى و برتر آن است و بر فراز آن عرش خداست و از فردوس نهرهاى بهشتى سرچشمه مىگيرد»!.[روحالمعانى؛ ج16؛ ص47.پيام قرآن، ج6، ص268]. إِنَّ الْمُتَّقینَ فی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ . حقیقتاً اهل تقوا در باغها و کنار نهرهایند، در جایگاهی پسندیده و مورد رضایت نزد فرمانروانی نیرومند [قمر آیه ۵۵ و ۵۶] . انواع بهشت از منظر قرآن کریم : نوع اول و نوع دوم، بهشت هایی است که خوراک و میوه های گوناگون و همچنین همسران پاک در آن وجود دارد؛ در آیه ۲۵ سوره بقره می خوانیم: وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ. به کسانی که ایمان آورده ، و کارهای شایسته انجام داده اند ، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه ای از آن ، به آنان داده شود ، می گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود. (ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است)» و میوه هایی که برای آنها آورده می شود ، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است ، و جاودانه در آن خواهند بود . نوع سوم، بهشت هایی است که رضوان الهی نیز در آن وجود دارد؛ در آیه ۱۵ سوره آل عمران آمده است: قُلْ أَ أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرٍ مِنْ ذلِکُمْ لِلَّذینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِالْعِبادِ . بگو: آیا شما را از چیزی آگاه کنم که از این (سرمایه های مادی) ، بهتر است؟» برای کسانی که پرهیزگاری پیشه کرده اند ، (و از این سرمایه ها ، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده می کنند ،) در نزد پروردگارشان (در جهان دیگر) ، باغهایی است که نهرها از پایِ درختانش می گذرد همیشه در آن خواهند بود و همسرانی پاکیزه ، و خشنودی خداوند (نصیب آنهاست) . و خدا به (امورِ) بندگان، بیناست. نوع چهارم، بهشت هایی است که همه این نعمت هایی را که شمردیم در آن بهشت به عنوان پیشکش حساب شده؛ نه پاداش اصلی؛ در آیه ۱۹۸ سوره آل عمران می خوانیم: لکِنِ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرارِ. ولی کسانی (که ایمان دارند ، و) از پروردگارشان می پرهیزند ، برای آنها باغهایی از بهشت است ، که از زیر درختانش نهرها جاری است همیشه در آن خواهند بود. این ، نخستین پذیرایی است که از سوی خداوند به آنها می رسد و آنچه در نزد خداست ، برای نیکان بهتر است!. نوع پنجم، بهشت هایی است که جنات نعیم است؛ در آیه ۶۵ سوره مائده آمده است: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتابِ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَکَفَّرْنا عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَأَدْخَلْناهُمْ جَنَّاتِ النَّعیمِ. و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند ، گناهان آنها را می بخشیم و آنها را در باغهای پرنعمت بهشت ، وارد می سازیم. نوع ششم، جنتی است که خداوند رضایت از آنان را اعلام کرده و رستگاری بزرگ را به آنان می دهد؛ این بهشت مخصوص کسانی است که صداقت را اثبات کرده اند؛ در آیه ۱۱۹ سوره مائده می خوانیم: قالَ اللَّهُ هذا یَوْمُ یَنْفَعُ الصَّادِقینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ. خداوند می گوید: امروز ، روزی است که راستی راستگویان ، به آنها سود می بخشد برای آنها باغهایی از بهشت است که نهرها از زیر (درختان) آن می گذرد ، و تا ابد ، جاودانه در آن می مانند هم خداوند از آنها خشنود است ، و هم آنها از خدا خشنودند این ، رستگاری بزرگ است!. نوع هفتم، بهشتی است که خانواده و فامیل ها را نیز داخل می کنند و جنات عدن نامگذاری شده است؛ در آیه ۲۳ سوره رعد می خوانیم: جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بابٍ. (همان) باغ های جاویدان بهشتی که وارد آن می شوند و همچنین پدران و همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد می گردند. نوع هشتم، جنت عدنی است که هرچه انسان بخواهد، خداوند به او خواهد داد؛ در آیه ۳۱ سوره نحل آمده است: جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فیها ما یَشاؤُنَ کَذلِکَ یَجْزِی اللَّهُ الْمُتَّقینَ. باغهایی از بهشت جاویدان است که همگی وارد آن می شوند نهرها از زیر درختانش می گذرد هر چه بخواهند در آنجا هست خداوند پرهیزگاران را چنین پاداش می دهد!. نوع نهم، بهشت فردوس است؛ که در آیه ۱۰۷ سوره کهف می خوانیم: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً. امّا کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند ، باغهای بهشت برین محل پذیرایی آنان خواهد بود . خدایا مرا در وسط تمام این بهشت ها قرار بده، یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین/ ای اجابت کننده خواسته ها و دعاهای بیچارگان .
بحبوحات : واژه بُحبوحه در لغت یعنی بهترینِ از هر چیز. «بُحْبوحاتِ» معنای وسط دارد. همان گونه که در زندگي روز مره ما بالای شهر و پایین شهر داريم، وقيمت زمين در همه جاي شهر يكسان نيست، بهشت نیز دارای مراتب است و همه جای آن یکسان نیست. و هرکس نمی تواند به همه جای آن داخل شود. درباره حضرت جعفر طیار و ابا الفضل العباس(ع) آمده است كه در بهشت دو بال دارند که به وسیله آن به هرکجا که بخواهند پرواز می کنند. [الخصال، ص 68 . امام زين العابدين علیه السلام : رحم الله العباس يعني ابن علي فلقد آثر وأبلى وفدى أخاه بنفسه حتى قطعت يداه، فأبدله الله بهما جناحين يطير بهما مع الملائكة في الجنة، كما جعل لجعفر بن أبي طالب...]، و این در عوض این است که دو دست خود را از دست داده اند. آنها می توانند به همه جای بهشت روند، نه همه. معلوم مي شود كه مرکز و وسط بهشت نسبت به مکان های دیگر بهشت برتری دارد، و شاید این امر بدان علت است که مرکز بهشت جایگاه انبیاء وائمه عليهم السلام است.
یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین . ای خدایی که دعای مضطرین را اجابت میکنی.
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.htm
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.pdf
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoa.apk
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان ، سی روز سی دعا