#دعای روز بیست و چهارم ماه رمضان

اَللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ، وَأَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ، وَأَسْأَلُكَ التَّوْفِيقَ فِيهِ لِأَنْ أُطِيعَكَ وَلَا أَعْصِيَكَ، يَا جَوادَ السَّائِلِينَ. خدایا در این ماه آنچه تو را خشنود می‌کند و رضای تو در آنست از تو درخواست می‌کنم، و از آنچه تو را ناخشنود می‌کند و موجب اذیت تو میشود به تو پناه می‌برم، و از تو توفیق می‌خواهم که تحت فرمان تو باشم و تو را اطاعت کنم و هیچگاه معصیت و نافرمانی نکنم‌، ای عطا بخش سؤال‌ کنندگان و بخشنده به نیازمندان.

دراين دعاچندنکته وجوددارد، 1: در خواست انجام کارهایی که موجب رضاو خُشنودی خداوند است، 2: پناه بردن به خدا از آنچه در نزد خدا ناپسند است و موجب اذیت اوست، 3: توفیق اطاعت و فرمانبرداری از خداوند و معصیت نکردن، 4: خداوند جواد است و عطا بخش به سؤال‌ کنندگان و بخشنده به نیازمندان .

موجبات رضایت خدا : «اللهم انی اسئلک فیه ما یرضیک» . در دعای دومین روز از ماه مبارک رمضان : اَللّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ إِلَی مَرْضَاتِک . یعنی خدایا مرا در این ماه به خشنودی‌ات نزدیک کن . دردعای روز نهم : وَخُذْ بِناصِیتی اِلی مَرْضاتِكَ الْجامِعَةِ . من را به سمت موجبات خوشنودی و رضایت خودت ببر«رضای الهی جامع ترین نعمت های خداوند است كه در این روز از او به حق دوستی و محبتش به جمیع بندگان می خواهیم كه این رضا و خشنودی را نصیب ما گرداند» .در دعای روز بیست و یکم : اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فیهِ اِلی مَرْضاتِكَ دَلیلاً . خدایا برایم در این ماه دلیلی به موجبات خوشنودی خود مقرر فرما«خدایا كاری كن كه از من توفیقات و كارهایی سر زند كه تو از من راضی باشی» . در دعای روز بیست ودوم هم دارد : وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِكَ . خدایا من را به اموری كه مورد رضای توست موفق بدار، اهل دعا و دستگیری از دیگران باشم. كاری بكنم كه تو از من راضی شوی . در دعای روز بیست و چهارم : اللهم انی اسئلك فیه ما یرضیك . خدایا در این روز از تو درخواست می كنم آنچه را كه رضای تو در اوست . چه چیزهایی موجب رضایت پروردگار عالمیان می‌گردد؟ در جواب میگوییم هر عملی را که خداوند انسان‌ها را به انجام آن امر فرموده است: موجبات رضایت خداوند از بندگان است که اگر بنده ‌ای به آن دستورات عمل نماید رضایت خداوند را برای خود واجب نموده و اگر نافرمانی از آن دستورات نماید خشم و غضب الهی را بر خود واجب نموده است. اگر می‌خواهید بدانید که خدا از شما راضی هست یا نه، ببینید خودتان در ته دل از خدا راضی هستید؟ اگر راضی باشید، خدا هم از شما راضی است. حدیث داریم که شما مانند بیمار هستید و خدا مانند دکتر و طبیب. همانطور که دکتر هر چه بگوید، بیمار می‌پذیرد، خدا هر چه به ما داد، ما هم باید رضایت داشته باشیم. اگر در مصیبت‌ها و نداری‌ها از خدا گله نکنیم و تسلیم خدا باشیم، یعنی اینکه ما از خدا راضی هستیم و خدا هم از ما رضایت دارد ... وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ اکبَرُ... جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ، ذلِک لِمَنْ خَشِی رَبَّهُ.[سوره بینه، آیه 8] پاداش آنان نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان که نهرها از زیر آنها جاری است می باشد. آنان همیشه در آن می مانند، هم خداوند از آنها خشنود و هم آنان از خدا راضی می باشند، و این مقام والا از آن کسی است که از پروردگارش بترسد . ... رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِک حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.[سوره مجادله، آیه 22] خدا از آنان راضی و آنان نیز از خداوند خشنود می باشند، آنان حزب الله هستند و بدانید که حزب الله پیروز است. رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ[مائده/119] خداوند از آنها خشنود و آنها نیز از او خشنود خواهند بود و این فوز عظیم و رستگاری بزرگی است. وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [توبه 72] خداوند به مردان و زنان با ایمان باغ‌هایى وعده داده است که از زیر [درختان] آن نهرها جارى است در آن جاودانه خواهند بود و [نیز] سراهایى پاکیزه در بهشت‌هاى جاودان [به آنان وعده داده است] و خشنودى خدا بزرگتر است این است همان کامیابى بزرگ . در پایان سوره مباركه فجر كه به سوره امام حسین (علیه السّلام) مشهور است سخن از مقام رضا صحبت شده است، می فرماید: «یا اَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی اِلی رَبِّك راضِیةً مَرْضِیةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی»[فجر] ای نفس آرام گرفته به سوی پروردگارت باز گرد در حالی كه تو از او راضی هستی و او از تو راضی، پس داخل بندگان من شو، و وارد بهشت من شو . قال علی علیه السلام: ...وَ لا تُنالُ مَرْضاتُهُ الّا بِطاعَتِهِ.[نهج ‏البلاغه، خطبه 129] ...و جز با اطاعتش، رضایتش را نتوان کسب کرد . حضرت امیر علیه السلام رضای بنده از خالق را، علامت رضای معبود معرفی نموده است. عَلامَةُ رِضی اللَّهِ سُبْحانَهُ عَنِ الْعَبْدِ، رِضاهُ بِما قَضی بِهِ سُبْحانَهُ لَهُ وَ عَلَیهِ.[غررالحکم] علامت رضاى خداوند سبحان از عبد، خشنودى بنده از خداوند بزرگ است به آنچه براى وى مقرّر نموده خواه به نفع وى باشد و یا به ظاهر به ضرر او . حضرت جوادالائمه(ع) در حدیثی نورانی مسیر رسیدن به رضایت و خشنودی خداوند را برای ما نمایان کرده‌ و فرمودند: ثَلَاثٌ‏ یَبْلُغْنَ‏ بِالْعَبْدِ رِضْوَانَ اللَّهِ کَثْرَةُ الِاسْتِغْفَارِ وَ خَفْضُ الْجَانِبِ وَ کَثْرَةُ الصَّدَقَة؛ سه چیز است که رضوان خداوند متعال را به بنده می‌رساند: زیاد استغفار کردن، فروتنی و زیاد صدقه دادن .

موجبات اذیت خداوند : «و اعوذبک مما یوذیک» منظور از مما یوذیک چه می‌باشد؟ در اینجا منظور از مما یوذیک : آنچه که ترا ناپسند است، انجام اعمالی است که خداوند انسان را از انجام آن اعمال منع نموده است. مثل: دروغ، غیبت، تهمت، فحش که هنگامی که انسانی یکی از این اعمال را انجام دهد موجبات عذاب و عقوبت الهی را فراهم می‌سازد. به عنوان مثال: امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) در حدیثی فرمودند: ان الله حرم الجنه علی کل بذی قلیل الحیاء لایبالی ما قال و ما قیل فیه؛ یعنی خداوند بهشت را حرام نموده بر کسانی که دارای زبانی فحاش‌اند و حیای آنها کم است، باک ندارند از اینکه خودشان چه می‌گویند و باک ندارند که درباره آنان چه گفته می‌شود. که این نمونه‌ ای از اعمالی است که در پیشگاه خداوند زشت و ناپسند است.

إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا [احزاب 57] آنها که خدا و پیامبرش را آزار می‌ دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و برای آنها عذاب خوارکننده ‌ای آماده کرده است. (بنا بر قولی، مقصود از ایذای خدا، سخنان ناحق درباره او و شریک پنداشتن برای او و الحاد در اسما و صفات او است.) [الکشاف، ج۳، ص۵۵۹ ، مجمع البیان، ذیل آیه] . منظور از "ایذاء پروردگار" بعضی گفته ‌اند کفر و الحاد است که خدا را به خشم می‌آورد، چرا که آزار در مورد خداوند جز ایجاد خشم مفهوم دیگری نمی‌تواند داشته باشد. این احتمال نیز وجود دارد که ایذاء خداوند ایذاء پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مؤمنان است، و ذکر خداوند برای اهمیت و تاکید مطلب است. [ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۵۰۸] . ایذاء پیامبر اسلام (ص) مفهوم وسیعى دارد، و هر گونه کارى که او را آزار دهد شامل مى شود، اعم از کفر و الحاد و مخالفت دستورات خداوند، همچنین نسبتهاى ناروا و تهمت، و یا ایجاد مزاحمت به هنگامى که آنها را دعوت به خانه خود مى کند همانگونه که در آیه 53 همین سوره احزاب آمده" إِنَّ ذلِکُمْ کانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ":" این کار شما پیامبر را آزار مى دهد". [تفسیر نمونه، ج 17، ص: 422] . و یا موضوعى که در آیه 61 سوره توبه آمده که پیامبر (ص) را به خاطر انعطافى که در برابر سخنان مردم نشان مى داد به خوش باورى و ساده دلى متهم مى ساختند: وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ. گروهى از آنها پیامبر را آزار مى دهند و مى گویند: او آدم خوش باورى است که گوش به حرف هر کس مى دهد" و مانند اینها. حتى از روایاتى که در ذیل آیه وارد شده چنین استفاده مى شود که آزار خاندان پیامبر (ص) مخصوصا على (ع) و دخترش فاطمه زهرا (س) نیز مشمول همین آیه بوده است، در صحیح" بخارى" جزء پنجم چنین آمده است که: رسول خدا فرمود: فاطمة بضعة منى فمن اغضبها اغضبنى. فاطمه پاره تن من است هر کس او را به خشم در آورد مرا به خشم در آورده است [صحیح بخارى، جزء 5 ، ص 26]. همین حدیث در صحیح" مسلم" به این صورت آمده:" ان فاطمة بضعة منى یؤذینى ما آذاها . فاطمه پاره اى از تن من است هر چه او را آزار دهد مرا مى آزارد[صحیح مسلم، ج 4 ، ص 1903، (باب فضائل فاطمة)]. شبیه همین معنى در باره على (ع) از پیامبر گرامى اسلام (ص) نقل شده است [تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه مورد بحث] .

درخواست توفیق : «و اسئلک التوفیق فیه لان اطیعک و لا اعصیک» خدایا از تو توفیق می‌خواهم که در ماه رمضان اطاعت تو را کنم و گناه انجام ندهم! روایت داریم از امام نهم (علیه‌السّلام) که فرمود: ‌مؤمن باید سه خصلت داشته باشد. اول توفیق داشته باشد، دوم خودش را موعظه کند و سوم اینکه نصیحت دیگران را قبول کند. «الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلی ثَلاثِ خِصال: تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ»؛[بحارالأنوار، ج72، ص65، ح3] . برای "توفیق" معانی مختلفی را ذکر کرده اند؛ از جمله اینکه گفته اند توفیق به معنای موفق بودن ویا تصدیق کردن است. اما یک معنا با متن حدیث سازگارتر است و آن اینکه بگوییم توفیق، ارشاد شدن فردی به سمت خیر و فراهم شدن شرایط کارخیرازسوی خداوند است.[جوهری؛ ذیل «وفق»]

توفیق در لغت به معنای موافق بودن یا موافق گرداندن، اتفاق نظر داشتن، موافقت و تصدیق کردن، میان کسانی را اصلاح کردن و آشتی دادن، ارشاد شدن کسی توسط خداوند و فراهم شدن شرایط کافی برای انجام کار خیر برای یک فرد از سوی خداست.[ جوهری؛ ابن منظور، ذیل «وفق»] . هر گونه سازگاری و مناسبت و همراهی بین دو چیز [مقاییس اللغه، ج۶، ص۱۲۸. التحقیق فی کلمات القرآن،ج۱۳، ص۱۵۸ - ۱۵۹، «وفق»]  . اهل لغه توفیق را به معنای موافق گردانیدن اسباب می دانند. (فرهنگ فارسی، ج 2، ص 1168) . توفیق، ترتیب و سامان دادن اسباب است به نحوی که بنده را به عمل صالح می‌رساند یا اینکه او را از رسیدن به اسبابی که موجب معصیت می‌گردد باز می‌دارد. [المیزان ج۱۰، ص۳۷۶. تفسیر سورة الحمد، حکیم، محمدباقر، ص۲۸۸] . و در اصطلاح «توفیق» یعنی اینکه خداوند مقدمات وصول به مقصود را برای بنده اش فراهم کند، و «سلب توفیق» از میان بردن آنها است (تفسیر نمونه، ج‏ 19، ص 485) که البته نتیجه اعمال خود انسان‏ها است که این امور را در پى دارد. (تفسیر نمونه، ج‏ 1، ص 189) . برخی مواقع مترادف هدایت و ضلالت معنی می شوند مثلاً منظور از افزودن ضلالت و گمراهى ظالمان و ستمگران در آیه «و لا تزد الظالمین الا ضلالا»، همان سلب توفیق الهى معنی شده است.(برگزیده تفسیر نمونه، ج‏ 5، ص 293 و تفسیر نمونه، ج‏ 25، ص 93) جالب اینکه واژه «یُسْر» و «عُسْر» که در سوره لیل آمده است، را برخی از مفسران بزرگ، به زمینه‏هاى توفیق و آسان شدن راه اطاعت خدا و سلب توفیق و پیچیدگى راه طاعت، تفسیر کرده اند.(اخلاق در قرآن، ج‏ 2، ص 380) . توفیق و موافق قراردادن همه اسباب و وسائل خارجی تنها از جانب خداوند متعال امکان‌ پذیر است زیرا کسی را چنین نیروی فراگیر و کاملی نیست که بتواند در هر موردی که می‌خواهد همه اسباب و مسائل مادی و معنوی را موافق سازد. (تفسیر روشن، ج 11، ص 285) در قرآن از زبان حضرت شعیب(علیه السلام) آمده است: «و ما توفیقی الا بالله»؛ توفیق من تنها از جانب خداوند است. (سوره هود، آیه 88) . مشتقات ریشه توفیق در قرآن کریم چهار بار به کار رفته[نساء: ۳۵، ۶۲؛ هود: ۸۸؛ نبأ: ۲۶] که تنها یک مورد (... و ماتوفیقی اِلاّ باللّه...)[هود: ۸۸] ناظر به معنای اصطلاحی توفیق است. طبق این آیه، توفیق منحصراً از جانب خداست. شیخ طوسی در تفسیر این آیه، توفیق را لطفی الهی دانسته که به واسطه آن طاعت انجام می‌شود و تأکید کرده است که تنها خدا می‌تواند انسان را موفق بر طاعت بدارد، [التبیان، ذیل آیه ، میزان الحکمه ج ۴، ص۳۶۰۶] . بر اساس حدیثی از امام علی علیه‌السلام هر خیری به توفیق الاهی حاصل می‌شود.[حسن بن فضل طبرسی، ص۳۰۲] . منشا اصلی توفیق، خداست. [إِنْ أُرِیدُ إِلا الاصلَحَ مَا استَطعْت وَمَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ، من جز اصلاح در حدّ توانم، منظور دیگری ندارم، و در این کار، غیر از خدا، کسی را توفیق دهنده و سبب ساز نمی دانم. هود/سوره۱۱، آیه۸۸. التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۳، ص۱۶۰، «وفق»] دادن توفیق تنها به دست خداست؛ ولی بندگان نیز می‌توانند با اعمال و صفاتی زمینه جلب توفیق الهی را فراهم سازند . امام باقر (ع) در پاسخ به سؤال از معنای «لَا حَولَ وَلَا قُوَّةَ اِلَّا بِالله» فرمود: لَا حَولَ لَنَا عَن مَعصِیةِ اللهِ اِلَّا بِعَونِ اللهِ، وَلَا قُوَّةَ لَنَا عَلَی طَاعَةِ اللهِ اِلَّا بَتَوفِیقُ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ؛ (التوحید: ترجمه محمد علی سلطانی، ص371، باب 35، ح 3.) ما قدرت روی گرداندن از معصیت خدا نداریم، مگر به یاری خدا و توانایی بر طاعت خدا نداریم، مگر با توفیق خدا . در غرر الحکم، ح 3390 : اِنَّ اللهَ سُبحَانَهُ اِذَا اَرَادَ بِعَبدٍ خَیراً وَفَّقَهُ لاِنفَاذِ اَجَلِهِ فِی اَحسَنِ عَمَلِهِ وَرَزَقَهُ مُبَادَرَةَ مَهَلِهِ فِی طَاعَتِهِ قَبلَ الفَوتِ؛ هرگاه خداوند، خوبی بنده ای را بخواهد، به او توفیق می دهد تا عمرش را در بهترین کارهایش سپری کند و شتافتن در طاعت او پیش از فرا رسیدن مرگ را روزی اش می کند. در دعاهای فراوانی هم ازخداوند، توفیق طلب شده، مثل : ارزقنی فیها التوفیق لما وفقت له محمد و آل محمد (دعای شب بیست و دوم رمضان) و یا : وفقنی للّتی هی أزکی .... (دعای مکارم الاخلاق) و یا : «اللهم ارزقنی توفیق الطاعۀ و بعد المعصیۀ...» و ... در دعای پس از نماز جعفر طیار نیز آمده است که: اللَّهُمَّ اِنِّی اَساَلُکَ تَوفِیقَ اَهلِ الهُدَی وَ اَعمَالَ اَهلِ التَّقوَی؛ (بحار الانوار، ج 1، ص 198) خدایا! از تو توفیق هدایت یافتگان و اعمالِ تقواپیشگان را می طلبم.

اطاعت خدا : «لان اطیعک» : اِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِیمَةَ الاَکْیَاسِ عِنْدَ تَفْرِیطِ الْعَجَزَةِ. [حکمت323 نهج البلاغه] خداوند سبحان اطاعت را غنیمت هوشیاران خردمند قرار داده در آن هنگام که مردم ناتوان قصور نمایند. هر بنده ‌ای برای آنکه به هدایت و رستگاری دست یابد لازمه آن این است که اطاعت خداوند و رسولش را نماید، چرا که رسول، فرستاده خداوند است که دستورات خدا را برای مردم بیان می‌دارد . اگر کسی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اطاعت نکند یقینا خدا را اطاعت نکرده و کسی که خدا را اطاعت نکند از پیروان شیطان گشته و کافر تلقی می‌گردد به طوری که خداوند عزوجل در قرآن کریم می‌فرماید: قل اطیعوالله و الرسول فان تولوا فان الله لا یحب الکافرین؛ [آل عمران/سوره3، آیه32] یعنی بگو اطاعت خداوند و رسولش را کنید پس اگر روی برگردانید به درستی که خداوند کافران را دوست ندارد . و اِنَّ اللهَ لاَیَهْدِی القَوْمَ الکَافِرینَ؛ [مائده/سوره5، آیه67] یعنی و خداوند قوم کافر را هدایت نمی‌کند .

قُل اَطیعوا اللّهَ والرَّسولَ؛ [آل عمران آیه۳۲] . یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اَطیعُوا اللّهَ واَطیعُوا الرَّسولَ...؛ [نساء آیه۵۹] . با توجه به اینکه اطاعت از پیامبر (صلی الله علیه وآله) به دستور خدا لازم شده است، اطاعت از وی اطاعت از خدا محسوب می‌شود. [جامع‌البیان، مج، ۴، ج‌۵، ص‌۲۴۲] . مَن یُطِعِ الرَّسولَ فَقَد اَطاعَ اللّهَ؛ [نساء آیه۸۰] مقصود آن است که اطاعت رسول هم باید به قصد اطاعت‌اللّه باشد. [التبیان، ج‌۲، ص‌۵۹۰] . نه تنها در زمین که در آسمانها نیز پیامبر واجب الاطاعه است و فرمانش را فرشتگان اطاعت می‌کنند، ازاین‌رو در شب معراج، فرشتگان به فرمان پیامبر درهای بهشت را گشودند. [کشف الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۳۹۸] . مُطاع ثَمَّ اَمین؛ [تکویر آیه۲۱] و چون شریعت محمدی (صلی الله علیه وآله) تا قیامت پابرجاست، اطاعت از فرمانهای آن حضرت پس از وفات ایشان نیز واجب است. [مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۱۱۴] . گروهی دیگر که در قرآن به اطاعت از آنان امر شده، اولی‌ الامر هستند: ...اَطیعُوا اللّهَ واَطیعُوا الرَّسولَ واُولِی الاَمرِ مِنکُم...؛ [نساء آیه۵۹] . اطاعت پیامبر، مانند اطاعت از خداست. [جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵، ص‌۹۹ ، التبیان، ج‌۲، ص‌۵۹۰، تفسیر مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۱۱۳] . «اَطیعُوا اللّه» یعنی وجوب پیروی از کتاب الهی و «اَطیعُوا الرَّسول» یعنی وجوب پیروی از سنّت نبوی. [جامع‌البیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۳‌ـ‌۲۰۴ ، تفسیر مجمع‌ البیان، ج۳، ص‌۱۱۴ ، التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص۱۴۳] . اطاعت از خدا و رسول، آثار و برکاتی را در پی دارد: بهره‌مندی از رحمت الهی : واَطیعوا اللّهَ والرَّسولَ لَعَلَّکُم تُرحَمون؛ [آل عمران آیه۱۳۲] . ورود به بهشت : ...و مَن یُطِعِ اللّهَ و رَسولَهُ یُدخِلهُ جَنّـت تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهـرُ‌...؛ [نساء آیه۱۳] ورود اهل طاعت به بهشت طبق قاعده عقلی وجوب وفا به وعده است که ترک آن ظلم محسوب می‌شود. [المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۱، ص‌۳۵] . قرار گرفتن در کنار نعمت داده‌شدگان : ومَن یُطِعِ اللّهَ والرَّسولَ فَاُولئِکَ مَعَ الَّذینَ اَنعَمَ اللّهُ عَلَیهِم مِنَ النَّبِیّینَ والصِّدّیقِینَ والشُّهَداءِ والصّــلِحین. [نساء آیه۶۹] . پاداش نیکو و عدم کاستی : ...فَاِن تُطیعوا یُؤتِکُمُ اللّهُ اَجرًا حَسَنـًا؛ [فتح آیه۱۶] ...‌و‌اِن تُطیعُوا اللّهَ ورَسولَهُ لا‌یَلِتکُم مِن اَعمــلِکُم شیــًا. [حجرات آیه۱۴، جامع البیان، مج‌۱۳، ج‌۲۵، ص‌۱۸۵] . رسیدن به فوز بزرگ : ومَن یُطِعِ اللّهَ و رَسولَهُ فَقَد فازَ فَوزًا عَظیمـا. [احزاب آیه۷۱] . برخی با تمسک به آیات وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم...؛ [مائده آیه۶۶] . وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ [اعراف آیه۹۶] . وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ [نور آیه۵۲] . وسعت روزی و گشایش درهای خیر را هم از آثار اطاعت دانسته اند. [کشف الاسرار، ج‌۳، ص‌۱۷۹ ، التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۱۳۷] . در مقابل، پیامدهای سوء اطاعت نکردن از خدا و رسول و نافرمانی امر و نهی الهی، گریبانگیر خود فرد وجامعه عصیانگر می‌شود. وظیفه پیامبر (صلی الله علیه وآله) تنها رساندن پیام الهی است. [جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۱۵۸] . واَطیعُوا اللّهَ واَطیعُوا الرَّسولَ فَاِن تَوَلَّیتُم فَاِنَّما عَلی رَسولِنَا البَلـغُ المُبین؛ [تغابن آیه۱۲] . و این انسان است که با عصیان فرمان خدا و رسول، گرفتار گمراهی آشکار خواهد شد. [جامع البیان، مج‌۱۲، ج‌۲۳، ص‌۱۶‌ـ‌۱۷] ...و مَن یَعصِ اللّهَ و رَسولَهُ فَقَد ضَلَّ ضَلـلاً مُبینـا؛ [احزاب آیه۳۶]  . خداوند به اطاعت از همه پیامبران فرمان داده است ، هر کس در زمان هر پیغمبری بوده واجب بوده از آن پیغمبر زمانش اطاعت کند : وما اَرسَلنا مِن رَسول اِلاّ لِیُطاعَ بِاِذنِ اللّهِ؛ [۷۳] و قرآن از پیامبرانی چون عیسی، نوح، هود، صالح، لوط و شعیب نقل می‌کند که پیام مشترک آنان برای قوم خود، امر به تقوای الهی و اطاعت از خویش بوده است: «فَاتَّقوا اللّهَ واَطیعون» [آل عمران آیه۵۰. شعراء آیه، ۱۰۷و ۱۰۸و۱۱۰و۱۲۶و۱۳۱و۱۴۴و۱۵۰و۱۶۳و۱۷۹] . اطاعت و فرمانبری از فقیه جامع الشرایط به عنوان نایب امام معصوم در قلمرو ولایت ثابت برای وی نیز واجب است. نیز اطاعت از کارگزاران حکومت و فرماندهان نظامی منصوب از جانب او نیز واجب می‌باشد. [عوائد الایام، ص۵۴۰. جواهر الکلام ج۱۵، ص۴۲۱-۴۲۲] . فرمانبری زن از همسر خود در مسائل زناشویی، از مواردی است که خداوند بدان فرمان داده است. از رسول ‌خدا (صلی الله علیه وآله) نقل است که «بهترین زنان، کسی است که وقتی به او فرمان دادی، از تو اطاعت کند». زنی که مخالفت کند و ناشزه شود، از پاره ‌ای حقوق از جمله حق هم‌خوابی محروم می‌گردد. [جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵، ص‌۸۲‌ـ‌۹۹] و چنانچه از سرپیچی دست برداشت و مطیع گردید، شوهر حق ستم و آزار وی را ندارد: «...‌فَاِن اَطَعنَکُم فَلا تَبغوا عَلَیهِنَّ سَبیلاً»؛ [نساء آیه۳۴] .

معصیت خدا : «و لا اعصیک» . حضرت علی (ع) می‌فرمایند: یَابْنَ آدَمَ، إذا رَأَیْتَ رَبَّکَ سُبحَانَهُ یُتابِعُ عَلَیْکَ نِعَمَهُ وَأَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْهُ [نهج‌البلاغه، حکمت ۲۵]؛ ای فرزند آدم، هنگامی که ببینی پروردگارت پی در پی نعمت‌هایی را بر تو می‌فرستد در حالی که تو معصیت او را می‌کنی بترس (که مجازات سنگینی در انتظار توست) . قرآن درباره ى پرهيزكاران مى فرمايد: آنان آگاهانه بر گناهانشان ، اصرار نورزند. (آل عمران، 135) . امام باقر (عليه السلام) در شرح اين آيه فرمود: اصرار، عبارت از اين است كه كسى گناهى كند و از خدا آمرزش نخواهد و در فكر توبه نباشد . اميرمؤمنان على (عليه السلام) فرمود: اياك و الاصرار فانه من اكبر الكبائر و اعظم الجرائم. از اصرار بر گناه بپرهيز، چرا كه از بزرگترين جرايم است. (مستدرك الوسايل،موسسه آل البيت، ج11، ص368) . از گناهان كوچك غافل نشويم: امام صادق (عليه السلام) فرمود: رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) همراه ياران (در سفرى ) در سرزمين بى آب و علفى فرود آمد، به يارانش فرمود: ائتوابحطب ، هيزم بياوريد كه از آن آتش روشن كنيم تا غذا بپزيم . ياران عرض كردند: اينجا سرزمين خشكى است و هيچگونه هيزم در آن نيست !. رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) فرمود: برويد هر كدام هر مقدار مى توانيد جمع كنيد آنها رفتند و هر يك مختصرى هيزم يا چوب خشكيده اى با خود آورد و همه را در پيش روى پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) روى هم ريختند، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اين گونه گناهان ، روى هم انباشته مى شوند. سپس فرمود: ايّاكم و المحقّرات من الذّنوب. از گناهان كوچك بپرهيزيد كه همه آنها جمع و ثبت مى گردد...( اصول كافي، ج2، ص 288 ) . امام صادق عليه السلام فرمود: لا صَغيرة مع الاِصرار در صورت اصرار، گناه صغيره اى نباشد. ( بحار الانوار، ج 8، ص 352) . در كتاب تحرير الوسيله امام خمينى قدس سره پيرامون معيار گناهان كبيره ، چنين آمده است : 1- گناهانى كه در مورد آنها در قرآن يا روايات اسلامى وعده آتش ‍ دوزخ ، داده شده باشد . 2- از طرف شرع ، به شدت ، از آن نهى شده است . 3- دلايلي وجود دارد كه معلوم مي شود آن گناه ، بزرگتر از بعضى از گناهان كبيره است . 4- عقل ، حكم كند كه فلان گناه، كبيره است . 5- در ذهن مسلمينِ پاى بند به دستورات الهى ، چنين تثبيت شده كه فلان گناه ، از گناهان بزرگ است . 6- از طرف پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) يا امامان (عليهم السلام) در خصوص گناهى تصريح شده كه از گناهان كبيره است . امام صادق (عليه السلام) گناهان كبيره اى را كه در قرآن آمده بيان نمودند: 1- بزرگترين گناهان كبيره ، شرك به خدا است : قرآن مى فرمايد كسي كه براى خدا، شريك قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام مى كند. (مائده، 72) . 2- نا اميدى از رحمت خدا: هيچ كس جز كافران از رحمت خدا، نوميد نگردد. (يوسف،87) . 3- ايمنى از مكر (عذاب و مهلت ) خدا: از مكر خدا ايمن نشود، مگر مردم زيان كار. ( اعراف، 99) . 4- عقوق (و آزار) والدين : چنان كه قرآن از زبان عيسى (عليه السلام) مى فرمايد: خدا دستور داده كه به مادرم نيكى كنم و مرا زورگوى تيره بخت قرار نداده است . (مريم، 32) . 5- كشتن انسانِ بى گناه : و هر كس فرد با ايمانى را از روى عمد، به قتل برساند مجازات او، دوزخ است كه جاودانه در آن مى ماند، و خداوند بر او غضب مى كند و از رحمتش دور مى سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است . (نساء، 93) . 6- نسبت نارواى زنا به زن پاكدامن : كسانى كه زنان پاكدامن و بى خبر (از هر گونه آلودگى ) و با ايمان را متهم مى سازند، در دنيا و آخرت ، از رحمت الهى بدورند، و عذاب بزرگى در انتظارشان است . (نور، 23) . 7- خوردن مال يتيم: همانا كسانى كه اموال يتيمان را مى خورند، آنها در شكم هاى خود، آتش فرو مى برند و بزودى در آتش سوزان مى سوزند. ( نساء، 10) . 8- فرار از جبهه جهاد: و هر كس در آن هنگام (جنگ ) به آنها پشت كند مگر در صورتى كه هدفش ، كناره گيرى از ميدان براى حمله مجدد و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان ) بوده باشد (چنين كسى ) گرفتار خشم پروردگار خواهد شد، و جايگاه او جهنم ، و چه بد عاقبتى است . ( انفال، 16) . 9- ربا خوارى: كسانى كه ربا مى خورند، بر نمى خيزند مگر مانند كسى كه شيطان باتماس ‍ خود، او را همچون ديوانه ، آشفته حال كرده است . ( بقره، 275) . 10- سحر و جادو: قطعا دانستند كه هر كس خريدار جادو شود، در آخرت ، بى بهره خواهد بود. ( بقره، 102) . 11- زنا: هر كس كه زنا كند، مجازاتش را خواهد ديد، عذاب چنين كسى در قيامت ، مضاعف گردد و با خوارى ، هميشه در آن خواهد ماند. ( فرقان، 68) . 12- سوگند دروغ براى گناه : كسانى كه پيمان خود با خدا و سوگندهاى خود را به بهاى اندك مى فروشند، در آخرت ، بى بهره اند. (آل عمران، 77) . 13- خيانت در غنايم جنگى : و هر كه در غنيمت جنگى ، خيانت كند، روز قيامت با آنچه خيانت كرده بيايد. ( آل عمران، 161) . 14- نپرداختن زكات واجب : در آن روز) طلاها و نقره ها را) در آتش دوزخ داغ و سوزان كرده و با آن صورت ها و پهلوها و پشت هايشان را داغ مى گذارند. ( توبه، 35) . 15- گواهى به دروغ ، كتمان : و هر كس گواهى دادن را پنهان كند، قلبش گنهكار است . ( بقره، 283) . 16- شراب خوارى : اى كسانى كه ايمان آورده ايد، شراب و قمار و بت ها و تيرهاى قرعه پليدند و از عمل شيطانند. پس از آنها دورى كنيد باشد كه رستگار شويد. ( مائده، 90) . 17- ترك نماز يا واجبات ديگر بطور عمد، زيرا پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) فرمود: هر كس عمدا نماز را ترك كند از پيمان خدا و رسول خدا بيزارى جسته است . (بحار الانوار، ج47، ص17) . 18و19- پيمان شكنى و قطع رحم ، چنانكه خداوند مى فرمايد: براى آنانكه (پيمان را مى شكنند و قطع رحم مى كنند) لعنت و خانه بد در آخرت ، است. (رعد، 25) . امام صادق (عليه السلام) به اينجا كه رسيد، عمروبن عبيد در حالى كه از شدت ناراحتى ، شيون مى كشيد از محضر آن حضرت خارج شد و مى گفت: به هلاكت رسيد آنكس كه به راءى ، فتوا داد، و در فضل و علم با شما، ستيزكرد. (بحارالانوار، ج76، ص 8) . امام محمد باقر علیه السلام می فرماید: ما عَرَفَ اَللهَ مَن عَصاهُ؛ خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند. [تحف العقول، ص294] . پیامبر اکرم (ص) می فرماید: لا تَتظُروا اِلی صَغیرِ الذّنبِ ولَکنِ انظُرُوا اِلی ما اجتَرَأتُم؛به کوچکی گناه نگاه نکنید بلکه به چیزی [نافرمانی خدا] که برآن جرات یافته اید بنگرید. [جهاد النفس،ح405] .

 

يَا جَوادَ السَّائِلِينَ. ای عطا بخش سؤال‌ کنندگان.

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.htm

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.pdf

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoa.apk


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان ، سی روز سی دعا

تاريخ : پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ | 23:58 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |