
یکی از مباحث مهم اعتقادی در میان مسلمانان و بویژه شیعیان، مسئله انتظار فرج است. انتظار فرج به دو صورت انتظار سازنده و انتظار تخریب گر قابل تقسیم و تبیین است؛ برخی وقتی سخن از انتظار ظهور میگویند، منظورشان این است که صبر کنند تا جهان پر از ظلم و جور شود و این پر شدن جهان از ظلم و جور را به معنای پر شدن جهان از ظالم و جائر معنا میکنند و میگویند هر چه ظالم و ستم کار بیشتر باشد، زمینه ظهور زودتر فراهم میشود یعنی به تعطیلی امر به معروف و نهی از منکر و به تعطیلی احکام شیعی نظر میدهند و معتقدند که در این صورت است که زمینه ظهور فراهم میشود. چنین انتظاری انتظار ویرانگر است؛ انتظاری که جامعه را به تباهی و انحطاط میکشاند. این افراد علی الظاهر ادعای انتظار میکنند ولی چنین معنایی از انتظار را در متون دینی و آیات و روایت به هیچ وجه نمیتوان برداشت کرد، وقتی در متون دینی ما از «حرام محمدٍ، حرام علی یوم القیامه و حلال محمدٍ، حلال علی یوم القیامه» سخن گفته میشود،وقتی از جامعیت اسلام و استمرار حیات اسلام تا روز قیامت سخن گفته میشود به این معناست که احکام الهی باید تحقق پیدا کند و تعطیلی احکام در هیچ مقطع تاریخی، معنا ندارد. به همین خاطر ضرورت حکومت دینی و جامعه دینی معنا پیدا میکند در واقع انتظار حقیقی انتظار سازنده است و انتظار سازنده، انتظاری است که با رشد و بالندگی و توسعه همراه است. این انتظار در یک جامعه اسلامی تحقق پیدا میکند که ما آن را به جامعه منتظر تعبیر میکنیم. در واقع زمان ظهور حضرت مهدی (ع)، جامعه مهدوی تحقق پیدا میکند و جهان پر از عدل و داد میشود ولی قبل از ظهور حضرت، باید جامعه منتظر تحقق پیدا کند. یک از ویژگیهای جامعه منتظر این است که انتظار سازنده داشته باشد. در واقع فلسفه انتظار هم به این معناست که مومنان و متدینان با تحقق و اجرایی کردن حکومت اسلامی و پیاده کردن احکام اجتماعی و سیاسی اسلام، به اسلام، عینیت اجتماعی میدهند و در نهایت جامعه منتظر شکل پیدا میکند. جامعه منتظر از این منظر جامعهای عدالت خواه میشود و چون عدالت خواه شده است، زمینه ظهور فراهم میشود،ویژگی افراد منتظر و جامعه منتظر این است که از ایدئولوژی و جهانبینی منتظر برخوردارند. آن شخصی که انتظارش، انتظار ویرانگر است، جهانبینیاش هم جهانبینی ویرانگر است. وقتی جهانبینی یک جامعه ویرانگر بررسی میشود، میبینیم خدایی که در جهانبینی او وجود دارد یک خدای زمینی است؛ خدایی که نهایتا عالم را خلق کرده است اما ربوبیت ندارد. خدای این فرد، تدبیر تکوینی و تشریعی نسبت به او ندارد. چنین جهانبینی، قطعا جهانبینی ویران گر است و ایدئولوژیاش هم ایدئولوژی سکولار است. در یک جامعه سکولار نهاد خانواده از بین میرود. روابط نامشروع توسعه پیدا میکند. نهاد همجنس بازی به جای نهاد خانواده قرار میگیرد و این همان وضعیتی است که جهان غرب به آن دچار شده است. در یک جامعه منتظر، جهانبینی توحیدی وجود دارد. ایدئولوژی جامعه منتظر، ایدئولوژی اسلام اجتماعی است. در واقع مبنای یک جامعه منتظر، اسلام جامعنگر اجتهادی است. یعنی اسلامی که توحیدش در عرصه عمل انسانی، یعنی ایمان و عمل صالح سرایت دارد. این مهمترین ویژگی جامعه منتظر است. معنای حقیقی انتظار تحصیل شرایط حضور و ظهور ولی عصر(عج) است و هر که در این مسیر مجاهده نکند انتظارش به حقیقت انتظار موصوف نمی شود؛برپایه روایات تشریح وقایع پس از ظهور هنگام قیام ولی عصر(عج) دست لطف الهی بر سر امت کشیده و عقل هایشان کامل می گردد و بردبار می شوند. این رشد و بالندگی چیزی نیست که نیازی به زمینه سازی نداشته و انسان ها ناگاه و یکباره از نادانی به دانایی رسند. تعالی سطح فرهنگ تعقل و فهم عمومی نخستین زمینه لازم جهت ادراک پیام انسان کامل و ظهور ولی مطلق خداست و این مهم از گرانمایه ترین وظایف منتظران آن حضرت است زیرا جامعه ای که از سطح فرهنگ والاتر و بالاتری برخوردار باشد معارف الهی را که امام(ع) عرضه خواهد کرد بهتر ادراک و در برابر هجوم امواج جهل و کینه بهتر ایستادگی و دفاع می کند. نه خود گرفتار جهل و تجاهل می گردد و نه اجازه می دهد از جهل دیگران سوءاستفاده شود. منتظران امام زمان(ع) در دوره غیبت نه تنها از گروه بى تفاوت ها و گوشه نشین ها نیستند و بر رفتار گناه آلوده بندگان خدا و انحرافات جامعه خود بى خیال و بى احساس نمى گذرند، بلكه شب و روز در تلاش هدایت و دعوت دیگران به سر مى برند و در پیدا و پنهان به كار تبلیغ فرهنگ ولایت و انتظار به بى خبران و غفلت زدگان اشتغال دارند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شــبــهــات مــهـــدویـت
تاريخ : سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۴ | 22:12 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |