بررسی توصیفی مباحث و موضوع های مطرح شده در فرمان حضرت امیر المؤمنین امام علی(ع)به مالک اشتر،بیانگر آن است که در این گنجینۀ ارزشمند دستور العمل ها برای تـحقق یک فرمانروایی،حکمرانی،مردم داری و حکومت داری شایسته و بایسته بر جوامع انسانی، می توان رهیفت هایی در حوزۀ تنظیم خطمشی های ارتباطی حکومت ها با شهروندان،به عنوان آموزه های مانا برای تمامی جوامع بشری مشاهده کرد.

1.توجه و احترام یکسـان بـه تمامی شهروندان

امام علی(ع)در بخشی از عهدنامۀ مالک و پیش از تأکید بر گونه گونه بودن شهروندان هر جامعه ای و کارکردهای تعاملی آنها با یکدیگر،ابتدا بر این نکتۀ مهم،اساسی و کلیدی تأکید دارند که: «...و مهربانی بـر رعـیت را برای دل خود پوششی گردان و دوستی ورزیدن با آنان را و مهربانی کردن با همگان،و مباش همچون جانوری شکاری که خوردنشان را غنیمت شماری!چه،رعیت دو دسته اند:دسته ای بـرادر دینـی تواند و دسته دیگر در آفرینش بـا تـو همانند.»(نهج البلاغه،1380:نامۀ 326/53)

2.مشخص کردن گروه های اجـتماعی که شـهروندان به آنها تعلق دارند و فراهم سازی امکان تعامل بین حکومت و گروه های مختلف جامعه

امـام عـلی(ع)در بـخشی از عهدنامۀ مالک،پس از اشاره به انگارۀ اجتماعی مورد نظرشان برای تنظیم روابط حکومت با تمامی شهروندان،بـر گونه گونه بودن گروه های اجتماعی در هر جامعه و کارکرد تعاطی آنها با یکدیگر و با حکومت تأکید داشـته می فرمایند:

«و بدان که رعیت را صـنف هـاست که کار برخی جز به برخی دیگر راست نباید،و به برخی از برخی دیگر بی نیازی نشاید. از آنان سپاهیان خدایند و دبیران که در نوشتن نامه های عمومی و یا محرمانه انجام وظیفه نمایند؛ و از آنها داورانند که کار به عدالت دارند و عـاملانند که کار خود به انصاف و مدارا رانند؛ و از آنان اهل جزیه [8] و خراجند[9]، از ذمیان و مسلمانان؛ و بازرگانند و صنعتگران و طبقۀ فرودین از حاجتمندان و درویشان. و خدا نصیب هر دسته را معین داشته و میزان واجب آن را در کتاب خود یا سنت پیامبرش(ص) نگاشته، که پیمـانی از جانب خدا و نگهداری شده نزد ماست.

پس سپاهیان-به فرمان خدا -رعیت را دژهای استوارند،و والیان را زینت و وقار. دین به آنان ارجمند است،و راه ها بی گزند؛و کار رعیت جز به سپاهیان قرار نگیرد،

و کار سپاهیان جز بـا خـراجی که خدا برای آنان معین فرموده درستی نپذیرد، تا بدان در جهاد با دشمن خود نیرومند شوند و کار خود را سامان دهند. و آنان را از خراج آن اندازه باید که نیازمندیشان را کفایت کند.

و این دو دسته-رعیت و سپاهیان-بـرپای نـماند جز با سومین دسته از مردمان که قاضیانند و عاملان و نویسندگان دیوان، که کار عقدها را استوار می کنند و آنچه سود مسلمانان است،فراهم می آورند، و در کارهای خصوصی و عمومی مورد اعتمادند.

و کار این جمله استوار نشود جز بـا بـازرگانان و صـنعتگران که فراهم می شوند و با سودی که بـه دسـت مـی آرند،بازارها را برپا می دارند،و کار مردم را کفایت می کنند،در آنچه دیگران مانند آن نتوانند.

سپس طبقۀ فرودینند از نیازمندان و درویشان که سزاوار است بخشیدن به آنان،و یاری کردن ایشـان. و بـرای هـریک از آنان نزد خدا-از غنیمت –گشایشی است، و هریک را بر والی حـقی، چـندان که کارشان را سامان دهد، و والی چنان که باید از عهدۀ آنچه خدا بر او واجب کرده برنیاید، جز با کوشش و از خدا یاری جستن و خود را برای اجـرای حـق آمـاده کردن، و شکیبایی در انجام کار، بر او آسان باشد یا دشوار.» (نهج البلاغه،1380:نـامۀ 329/53-330)

3.فراهم کردن فرصت هایی برای بـرقراری ارتـباط مـستقیم،مباحثه و گفت وگوی عمومی شهروندان با بالاترین مقامات حکومتی

امام علی (ع)در بخشی از عهدنامۀ مالک بـه طور صـریح و شفاف بر ضرورت تلاش حکومت برای ایجاد زمینه ها و فرصت هایی که عموم شهروندان بتوانند بـا بـالاترین مـقامات حکومتی هر جامعه ای ارتباط مستقیم داشته باشند و با آنان مباحثه (discussion) و گفت وگو (dialogue) کنند،تأکید کردنـد و حـتی بایدها و نبایدهای فضای روانی-اجتماعی[10] را که مقامات حکومتی باید برای تحقق این مهم،فراهم کنـند،تـبیین کرده اند.

«و بخشی از وقت خود را خاص کسانی که به تو نیاز دارند.  خود را برای کار آنان فارغ دار و در مجلسی عـمومی بـنشین تا در آن فروتنی کنی خدایی را که تو را آفرید؛ و سپاهیان و یارانت را که نگهبانانند یا تو را پاسبانانند،از آنـان بـازدار،تـا سخنگوی آن مردم با تو گفت وگو کند بی درماندگی در گفتار که من از رسول خدا(ص) بارها شنیدم که می فرمود: «هـرگز امـتی را پاک-از گـناه-نخوانند که در آن امت-بی آنکه بترسند و-در گفتار درمان اند،حق ناتوان را از توانا نستانند»؛و درشـتی کردن و درسـت سخن نگفتن آنان را بر خود هموار کن و تَنگ‏خویی بر آنان و خود بزرگ بینی را از خود بران،تا خـدا بـدین کار درهای رحمت خودرا بر روی تو بگشاید و تو را پاداش فرمانبری عطا فرماید؛و آنچه مـی بخشی، چـنان بخش که بر تو گوارا افتد و  آنچه بـازمی داری بـا مـهربانی و پوزش خواهی همراه بود.»(نهج البلاغه،1380:نامۀ 336/53)

4- فراهم کردن زمینه هایی برای دسترسی گروه های اجتماعی ضعیف تر به مراکز قدرت و نیز انتقال نیازهای آنان به حکومت،بدون آنـکه این طـبقه از شهروندان در بیان تقاضاها و انتظارات خود پیش قدم باشند

امام علی (ع)در بخشی از عهدنامۀ مالک،توصیه و تأکیدی خاص بر روی گروه های اجتماعی ضعیف تر و آسیب پذیرتر جامعه دارند:

«...سپس خدا را!خدا را! در طبقۀ فرودین از مردم؛ آنـان که راه چاره ندانند و از درویشان و نیازمندان و بینوایان و از بیماری برجای ماندگانند،که در این طبقه مستمندی است خواهنده، و مستحق عطای است به روی خود نیاورنده...پس، از رسیدگی به کارشان دریغ مدار و روی ترش بدانان میار، و به کارهای کسی که بـه تـو دسـترسی ندارد، بنگر -آنان که در دیده ها خـوارند و مـردم خـردشان می شمارند- و کسی را که به او اعتماد داری، برای تفقد حال آن جماعت بگذار که از خدا ترسان باشد و از فروتنان، تا در خواست های آنان را به تو رساند.»(نـهج البـلاغه،1380:نـامۀ 335/53-336)

5.فراهم کردن فـرصت های مـتنوع ارتباطی برای بیان انتقادات و ارائۀ نظرات شهروندان و یا گروه های اجتماعی به مقامات حکومتی

امام علی(ع)به دلیل اینکه هـر شـهروند را فـی نفسه یک ارتباطساز قلمداد می کنند،در بخشی از عهدنامۀ مالک تأکید کرده اند که هر حکومتی بـرای ادارۀ مـطلوب امـور جامعه،به دریافت مستمر انتقادات و نظرات شهروندان و یا گروه های مختلف اجتماعی نیازمند است؛و حتی در فـرازی دیگـر،پیامـدهای زیانبار و توجه نکردن مقامات حکومتی به این موضوع را تبیین کرده اند:

«...فراوان خود را از رعیت خویش پنـهان مـکن که پنهان شدن والیان از رعیت،نمونه ای است از تَنگ‏خویی و کم اطلاعی در کارها؛ و نهان شدن از رعیت،والیان را از دانستن آنـچه بـر آنـان پوشیده است،باز دارد؛پس کار بزرگ نزد آنان خرد به شمار آید،و کار خرد بزرگ نماید، زیبـا زشـت شود و زشت زیبا، و باطل به لباس حق درآید.

و همانا والی انسانی است که آنچه را مردم از او پوشـیده دارنـد، نـداند، و حق را نشان هایی نبود تا بدان راست از دروغ شناخته شود،و تو به هرحال یکی از دو کس خواهی بود:یا مردی که نفس او در اجـرای حـق سخاوتمند است،پس چرا خود را بپوشانی و حق واجبی را که بر عهدۀ تو است.نرسانی؟یا کار نـیکی را نـکنی که کردن آن توانی؟یا بـه بازداشتن حق گرفتاری،که در این صورت،مردم زود خود را از درخواست از تو بازدارند،چه از بخشش تو نومیدند-و چاره نـدارند-بـا اینـکه بیشتر نیازمندی مردم بر تو رنجی ندارد،چرا که شکایت از ستم است و عـدالت خـواستن یا در معاملتی انصاف جستن....»(نهج البلاغه، 1380:نامۀ 337/53-338)

نتیجه گیری

دستورها و خواست های حضرت علی(ع)از کارگزاران حکومت های اسلامی و به عبارتی جـامع تر از تمامی حکومت های بشری،که در قالب گنجینۀ ارزشمندی به نام فرمان امام علی (ع)به مالک اشتر برای بشریت به میراث مانده است -با توجه به مصادیقی که ارائه شد - از منظر ارتباطی تأکید دارد که هیچ حـکومتی بـه طور کلی نمی تواند بدون ارتباط با شهروندان خود عمل کند و باید جریان مداوم اطلاعات، دستور العمل ها،عقاید،...بین حکومت (حاکم،نهادها و دستگاه های حکومتی ) با عموم شهروندان و گروه های مختلف جامعه فراهم شـود، چـنان که از باب اشاره و متناسب با دریافت نگارندگان، می توان رهنمودها و به عبارتی رهیافت های زیر را در حوزۀ تنظیم خطمشی های ارتباطی حکومت ها با شهروندان مشاهده کرد:

-توجه و احترم یکسان بـه تـمامی شهروندان.

-مشخص کردن گروه های اجتماعی کهـ شـهروندان به آنها تعلق دارند و فراهم سازی امکان تعامل بین حکومت با اقشار مختلف جامعه.

-فراهم کردن فرصت هایی برای برقراری ارتباط مستقیم،مباحثه و گفت وگوی عموم شـهروندان بـا بالاترین مقامات حکومتی.

-فـراهم کردن فرصت هایی برای دسترسی گروه های اجتماعی ضعیف تر به مراکز قدرت و همچنین انتقال نیازهای آنان به حکومت، بدون آنکه این طبقه از شهروندان در بیان تقاضاها و انتظارات خود پیش قدم باشند.

-فراهم کردن فرصت های متنوع ارتـباطی بـرای بیان انتقادات و ارائۀ نظرت شهروندان و یا گروه های اجتماعی به مقامات حکومتی.

رهنمودهای حاصل از عهدنامه مالک اشتر برای تنظیم خط مشی ارتباطی حکومت ها با شهروندان


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وظایف حاکمان در نهج البلاغه

تاريخ : جمعه ۱۸ تیر ۱۴۰۰ | 11:16 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |