برگوشهامان میرسد - آوایِ زنگِ قافله
برگوشهامان میرسد - آوایِ زنگِ قافله
این قافله تا کربلا - دیگر ندارد فاصله
طی کرده یک راهِ دراز - این قافله تاکربلا
از مکه تا کرببلا - طی کرده است این راه را
از مکّه راه افتاده اند - آنان بیوم التّرویه
راهی بسویِ کربلا - بعد از طواف و تلبیه
از هشتم ذیحجّه و - ازمکّه راه افتاده اند
لبِیکَ یا سبط النّبی - این عاشقان سر داده اند
ازمکّه تا کرببلا - این راه را پیموده اند
از خان و مان و زندگی - این جمله دل ببریده اند
از خان و مان بگذشته اند - این همرهانِ قافله
از مال و جان بگذشته اند - این مؤمنانِ کامله
هفتاد و دو یارانِ دین - بر گردِ آن حبل المتین
این راه را پیموده اند - بر یاریِ قرآن و دین
بر یاریِ دینِ خدا - تا پایِ جان اِستاده اند
این جمعِ انصار الحسین - سرها بکف بنهاده اند
ازشیرخواره تا جوان - مردان پیر و کودکان
تا بانوان و دختران - باشد میانِ همرهان
هم اصغر و هم اکبر و - عبّاس و قاسم تا حبیب
باشد میانِ قافله - با ذکرِ لب ام من یُجیب
از جعفر و عبداللّه و - جون و جناده تا بُریر
از حنظله تا خالد و - سعد و سعید و هم زُهیر
باشد میانِ قافله - همراهِ سبطِ مصطفی
همراهِ آن ثار اللّه و - آن نورِ چشمِ مرتضی
ای باقری هفتادودو - یاران وانصارِ حسین
در کربلا جان داده جُز - فرزندِ بیمارِ حسین
سروده شده توسط باقری پوراول محرم سال 1398
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا