گریه آدم تا خاتم برای امام حسین علیه السلام
در تفسير آيه مبارکه و تلقّي آدم من ربه کلمات فتاب عليه آيه 36 سوره بقره ابوالفتوح نقل مي کند که چون خداي تعالي آدم را بيافريد و حيات او آفريد راست بنشست اوراعطسه فرود آمد حقتعالي اورا الهام داد گفت الحمد لله خدايتعالي او را گفت خدايتعالي بر تو رحمت کند و ترا براي رحمت آفريد واوبرساق عرش نگريست اشباح و تماثيلي ديد بر صورت خود كه نام هر يکي بالاي سراونوشته محمد و علي و فاطمه و الحسن و الحسين آدم گفت بارخدايا پيش ازمن برصورت من خلقي آفريدي گفت نه گفت اينان کيانند گفت فرزندان تواند و اگر نبود ايشان ترا نيافريدم گفت بار خدايا گرامي تر بندگانند برتو گفت اي آدم اين نامها ياد گير تا در وقت درماندگي مرا به اين نامها بخواني تا بفريادت رسم آدم آن نامها ياد گرفت .
سپهر از کتاب در الثمين نقل مي کند آدم عليه السلام چند کلمه در ساق عرش نوشته ديد جبرئيل آن کلمات را که نام رسول خدا صلي الله عليه وآله وخاندان بزرگواراوبود بآدم ياد داد تا با آن نامها پناهنده شود ودرپيشگاه پروردگار بگويد آدم گفت يا حميد بحق محمد يا عالي بحق علي يا فاطربحق فاطمه يا محسن بحق الحسن والحسين ومنک الاحسان و خداوند را باين نامهاي مقدس سوگند داد چون بنام حسين عليه السلام رسيد قلبش ازاندوه فشرده شد واشک ازديدگانش فرو ريخت علت اين اندوه و گريه را از جبرئيل جويا شد جبرئيل گفت اين فرزند تو به مصيبتي بزرگ مبتلا مي شود که تمام مصائب دربرابرآن کوچک است گفت آن مصيبت کدامست جبرئيل گفت حسين عليه السلام با حال تشنگي وغريبي و تنهائي و بي کسي کشته مي شود يا روياوري ندارد اي آدم اگراورا ببيني در حالي که مي گويد آه از تنشگي آه ازبي ياوري تا آنکه شدت تشنگي بين اووآسمان مانند دود حائل مي شود ولي هيچکس جوابش نگويد مگر با شمشير و شربت مرگ .
حضرت آدم عليه السلام هنگام گذشتن از کربلا غمناک و محزون شد و به زمين خورد و خون ازپاي مبارکش جاري شد ازمصدر وحي به او خطاب شد که وقوع اين حادثه بخاطر موافقت با خوني است که ازامام حسين عليه السلام دراين زمين ريخته مي شود .
هنگامي که کشتي نوح از کربلا مي گذشت زمين آنرا گرفته و به شدت به طرف خود جذب مي کرد بطوري که نزديک بودغرق شود و خوف و وحشت سرنشينان را فرا گرفت به حضرت نوح وحي شد که اينجا محل شهادت امام حسين عليه السلام است .
هنگام عبور حضرت ابراهيم عليه السلام از کربلا مرکب آن حضرت لغزيد و به زمين افتاد و سرمبارکش شکست وخون جاري شد به اووحي شد که براي همراهي با خوني که ازامام حسين عليه السلام درا ينجا ريخته مي شود اين قضيه پيش آمد .
حضرت اسماعيل عليه السلام هنگامي که گوسفندان خويش را براي چرا فرستاده بود چوپان ايشان خبر داد که گوسفندان مدتي است از آب فرات نمي آشامند سپس گوسفندان به اعجاز عرض کردند فرزندت حسين عليه السلام با لب تشنه در اينجا کشته مي شوند و ما چون ازاين قضيه محزون هستيم از نوشيدن آب فرات صرف نظر کرد ه ا يم .
حضرت يونس عليه السلام ازکربلا گذشتند بند کفش آن حضرت پاره شد و خار در پاي مبارکش رفته خون جاري شد سپس برايشان خطاب آمد که اينجا امام حسين عليه السلام به شهادت مي رسد به جهت همراهي با خون او پايت خون افتا د .
حضرت سليمان عليه السلام موقعي که بر فرش مخصوص (قاليچه سليمان) نشسته بود و باد آن را به حرکت درمي آورد به کربلا رسيد در آنجا باد سه مرتبه به شدت آن فرش را به دور خود چرخاند و نزديک بود سقوط کند سپس آرام شد و در کربلا فرود آمد خبر شهادت امام حسين عليه السلام را در آن سرزمين به آن حضرت اعلان کرد ند .
حضرت عيسي عليه السلام هنگامي که با حواريون ازکربلا گذشتند آهواني ديدند که اجتماع کرده گريه مي کنند آنها هم نشستند وگريه سردادند هنگامي که علت آن را از حضرت عيسي عليه السلام سئوال کردند فرمودند دراين سرزمين ميوه دل پيامبر خدا حضرت احمد صلي الله عليه وآله که فرزند حضرت طاهره بتول عليهاسلام که شبيه مادرمن است کشته خواهد شد و دراينجا خاک سپرده مي شود که از مشک خوشبوتر ا ست .
از امام صادق عليه السلام روايت است که ملائکه زيارت نمودند کربلا را هزار سال پيش از آنکه جدم حسين درآن ساکن شود .
سعد بن عبدالله اشعري که به محضر مبارک امام زمان عج شرفياب شده بيان مي کند که مولا در تاويل کهيعص فرمودند اين حروف رموز غيب است که خدا بنده خود ذکريا را بوسيله آن مطلع نمود چون ذکريا از پروردگارش خواست که نام پنج تن را به او بياموزد جبرئيل آنها را به او آموخت و زکريا هر وقت نام محمد و علي و فاطمه و حسن را مي برد دلش روشن مي گرديد واندوهش برطرف مي شد و همينکه نام حسين را مي برد گريه گلويش را مي فشرد وگيج مي گشت يکروزعرض کرد معبود من مرا چه شده که چون نام چهار تن را مي برم غمها از دلم مي رود و تسلي مي يابم و چون نام حسين را برزبان مي آورم اشکم مي ريزد ناله ام بلند مي شود خداي تبارک و تعالي سرگذشت اورا برايش د ر کلمه کهيعص گفت . کا ف کربلا- هاء هلا ک عترت – يا ء يزيد - عين عطش - صاد صبر.
سيد بن طاوس در لهوف مي گويد چون يک سال اززندگاني حسين عليه السلام گذشت دوازده فرشته بر رسول خدا صلي الله عليه وآله نازل شد که داراي صورتهاي مختلف و چهره هاي قرمز بودند و در حالي که پروبال خويش را باز کرده بودند گفتند يا محمد همان ستمي که از قابيل بر هابيل وارد آمد بر فرزندت حسين عليه السلام وارد خواهد شد ومانند اجري که به هابيل داده شده باو داده مي شود وعذاب وگرفتاري کشندگانش چون عذاب قابيل خواهد بود آن موقع در آسمانها فرشته مقربي نبود مگر آنکه بخدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله مشرف و آن حضرت را برکشته شدن حسين عليه السلام تسليت دادند و به آنچه خداوند درعوض شهادتش براي او معين فرموده اخبارمي کردند و تربت قبر حسين عليه السلام را بر رسول خدا صلي الله عليه وآله نشان مي دادند .
سيد بن طاووس در لهوف مي گويد چون حسين عليه السلام دو ساله شد سفري براي پيغمبر صلي الله عليه و آله پيش آمد در بين راه ناگهان آن حضرت ايستاد و فرمود انا لله و انا اليه راجعون واشک ازچشمانش سرازيرشد علت گريه را سئوال کردند فرمود اينک جبرئيل است به من خبر مي دهد از زميني که نزديک شط فرات است وآنرا کربلا مي گويند فرزندم حسين عليه السلام را درآن سرزمين مي کشند پرسيدند يا رسول الله کشنده او کيست فرمود شخصي است که او را يزيد مينامند و گويا اکنون جايگاه کشته شدن و محل دفن حسين را به چشم خويش مي بينم رسول خدا صلي الله عليه و آله ازآن سفرغمگين مراجعت نمود ...
در سال 36 هجري علي عليه السلام که به جنگ صفين مي رفت هنگامي که از سرزمين کربلا عبور کرد مقداري از خاک کربلا برداشت و بوئيد و فرمود خوشا بحال اين خاک که از اوگروهي بدون حساب به بهشت مي روند .
د ر تفسير آ يه شريه حملته امه کرها ووضعته کرها سوره احقاف آيه 14 حضرت صادق عليه السلام مي فرمايد آن انسان کاملي که خدا اورا توصيه فرموده به رعايت والدين حسين عليه السلام است حملته امه کرها و وضعته کرها يعني فاطمه زهرا عليها سلام حامله شد بحسين ازروي کراهت و زائيد او را از روي کراهت بعد حضرت مي فرمايد دردنيا ديده نشده است که مادري پسربزايد و کراهت داشته باشد ازوجود پسر لکن فاطمه عليها سلام کراهت پيدا کرد ازتولد حسين عليه السلام چون دانست او را شهيد مي کنند .
امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارخويش روايت کرد که روزي حسين بن علي عليه السلام بمنزل برادرش حسن عليه السلام وارد شد و چون نگاهش به برادر افتاد اشک ازديدگانش سرازير گرديد حسن عليه السلام پرسيد چرا گريه مي کني گفت گريه ام ازظلم و ستمهائي است که بر شما وارد مي شود حسن عليه السلام فرمود ظلمي که بر من وارد خواهد شد همانا زهري است که در خفاء و پنهان مي نوشانند و بدان وسيله مرا مسموم و بقتل مي رسانند ولي لا يوم کيومک يا ابا عبدالله هيچ روزي را درعالم مانند روز شهادت تو نمي توان يافت .
ام سلمه رضي الله عنها روايت مي کند دروقتي که جناب امام حسين عليه السلام متوجه عراق بود عرض کردم يابن رسول الله رفتن شما را به عراق مصلحت نمي دانم زيرا که من ازرسول خدا شنيدم که مي فرمود فرزندم حسين عليه السلام ظلما مقتول مي گردد و قدري از خاک آن موضع که مقتل حضرت بود بمن داده و فرمود هرگاه مشاهده کني اين خاک مستحيل بخون شده باشد يقين بدان که حسينم شهيد شده و من آن خاک را درشيشه کرده ام والحال نزد من است حضرت فرمود بخدا سوگند يقين مي دانم که درعراق کشته خواهم شد مکررازجد بزرگوار و پدر عالي مقدارم شنيده ام که اگر بجانب عراق هم نروم کشته مي شوم بعد فرمود يا ام سلمه اگر مي خواهي آن موضع را که با من مقاتله کنند و خوابگاه من آنجا باشد بتو بنمايم پس دست به روي من کشيده رفع حجاب از نظرمن گرديده نگاه کردم صحرائي ديدم با هيبت که سگان چهارچشم براطراف آن وادي مي گرديدند و حضرت امام حسين عليه السلام از آن موضع قبضه اي خاک برداشته بمن داد آن را درشيشه اي کردم پس فرمود اي ام سلمه روزي که اين خاک منقلب بخون گردد مي داني که مرا شهيد کردند چون آن حضرت بجانب عراق رفت هر روزدرآن نگاه مي کردم چون روزعاشورا بعد از ظهر نگاه کردم خون را رنگين ديدم دانستم که آن حضرت را شهيد کرده اند .
در مکه عبدالله بن عباس و عبدالله بن زبير خدمت امام حسين عليه السلام مشرف شدند و اظهار داشتند شما درمکه بمانيد فرمود من از رسول خدا صلي الله عليه و آله دستوري دارم که بايد آنرا انجام دهم ابن عباس ازنزد حسين عليه السلام بيرون آمد و در بين راه مي گفت و احسيناه پس ازآن عبدالله بن عمرآمد و گفت بهتر آنست که با اين مردم گمراه اصلاح کني واقدام بجنگ نفرمائي فرمود مگر ندانستي که از پستي دنيا بود که سر يحيي بن زکريا را براي سرکشي از سرکشان بني اسرائيل به هديه بردند آيا نمي داني که بني اسرائيل از طلوع فجر تا برآمدن آفتاب هفتاد پيامبر را مي کشتند و سپس به بازار آمده و به معاملات خود مشغول مي شدند و خريد و فروش مي کردند گويا هيچ کاري انجام نداده اند ولي خداوند در عذاب آنها تعجيل نکرد و به آنها مهلت داد و پس ازمهلت انتقام شديدي ازآنان گرفت .
هنگام حرکت از مکه محمد بن حنفيه آمد مهارناقه آنحضرت را گرفت و گفت برادر جان مگر تو بمن وعده ندادي که در سخن من تأملي کني فرمود بلي پرسيد پس براي چه دررفتن شتاب نمودي حسين عليه السلام گفت پس از رفتن تو رسول خدا صلي الله عليه و آله نزد من آمد و فرمود اي حسين برو بسوي عراق زيرا خدا مايل است ترا کشته ببيند ...
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
امام رضا علیه السّلام: یا ابن شبیب! ان کنت باکیا لشی ء فابک للحسین بن علی بن ابی طالب (علیه السّلام) فانه ذبح کما یذبح الکبش. ای پسر شبیب! اگر بر چیزی گریه می کنی، بر حسین بن علی بن ابی طالب (علیه السّلام) گریه کن، چرا که او را مانند گوسفند سر بریدند. بحارالانوار، ج 44، ص 286
امام صادق علیه السلام به یکى از گریه کنان امام حسین علیه السلام فرمودند: ...رَحِم َاللَّهُ دَمْعَتَک... خداوند این اشک هایت را رحمت نماید. منبع : «اشک حسینی سرمایه شیعه» به نقل از کامل الزیارات
امام صادق علیه السلام فرمودند: گریه کننده جدَّم از جاى خود برنمى خیزد، مگر اینکه مانند روزى که از مادر متولد شده از گناهان پاک است. منبع : کتاب الکسیر العبادات
حضرت زهرا علیها السلام فرمودند: هرگاه گریه کنندگان بر حسینم داخل بهشت شوند، من هم داخل بهشت میشوم. منبع : «اشک حسینی سرمایه شیعه» به نقل از البکا ص 86
حضرت صادق علیه السلام فرمودند: خدا حیا مى کند گریه کننده بر حسین ابن على علیه السلام را عذاب نماید. منبع : «اشک حسینی سرمایه شیعه» به نقل از البکا ص 94
حضرت صادق علیه السلام فرمودند: امام حسین علیه السلام دائماً به زوّار و گریه کنندگان و اقامه کنندگان عزایش نظر رحمت دارد. منبع: اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات
امام صادق علیه السلام فرمودند: براى هر چیزى ثوابى معین است؛ جز اشکى که براى ما ریخته مى شود که ثواب آن با خداست. منبع: اکسیر العبادات فى اسرار الشهادات ص 99
امام صادق علیه السلام فرمودند: جدِّ ما حسین علیه السلام هنگامى که به گریه کنندگان خود نگاه مى کند٬ براى آنان استغفار مى کند و از جدّ و پدر و مادر و برادر خویش مى خواهد که آنها هم براى گریه کنندگان و اقامه کنندگان عزاى او استغفار کنند. منبع: اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات
امام صادق علیه السلام فرمودند: حضرت امام حسین علیه السلام با حالى حزین و اندوه کشته شدند و سزاوار است، بر خدا که هیچ حزین و اندوهگینى به زیارت آن جناب نرود؛ مگر آنکه حق تعالى وى را مسرور و شادمان به اهلش برگرداند. منبع : کامل الزیارات باب 39
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کسى هنگام یاد ما اشک از چشمانش جارى شود، خدا آتش را بر صورت او حرام مى کند. منبع: اکسیر العبادات به نقل از کتاب کامل الزیارات
امام باقر علیه السلام بعد از آموختن زیارت عاشورا به علقمه فرمودند: هر کس این زیارت را بخواند (از دور یا نزدیک) و بر حسین علیه السلام ناله کند و امر کند اهل خود را که بدون تقیه بر حسین علیه السلام گریه کنند، من ضامن او مى شوم نزد خدا که ثواب هزار حج، هزار عمره و هزار غزوه براى او بنویسند. منبع : اکسیر العبادات فى اسرار الشهادات ص 91
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا