زندگینامه حضرت زینب علیها سلام 

حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) (۵ یا ۶ ق - ۶۲ ه.ق)، سومین فرزند علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) و همسر عبدالله بن جعفر بود. ایشان را با القاب عقیله بنی‌هاشم، ام المصائب، دانشمند بدون معلم، متفکر بدون استاد، یاد کرده‌اند. زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) مکنای به‌ ام‌الحسن و ام‌کلثوم[۱] . حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) دختر امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) بن‌ عبدالمطلب‌، قریشی‌ هاشمی است. چنانکه منابع در معرفی وی چنین نوشته‌اند: «زینب بنت علی بن ابی‌طالب بن عبد المطلب الهاشمیة سبطة رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) امها فاطمة الزهراء قال ابن الاثیر انها ولدت فی حیاة النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)...»[۱۹] . مادرش فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)[۲۰] [۲۱] [۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶] [۲۷][۲۸]. جدش رسول خدا حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و جده‌اش خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) است. دختر ارشد امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) و حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری در ایام حیات جد بزرگوار خود رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم) در مدینه منوره به دنیا آمد.[۲] [۳] [۴] . حضرت زینب توسط پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نام‌گذاری شد. بر اساس روایات متعدد، نام‌گذاری حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها)، توسط پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صورت گرفت. به این صورت که پس از تولّد وی، حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) دخترش را نزد امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) بردند و از ایشان خواستند که نامی برای وی انتخاب نماید، امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) فرمود: از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در این امر پیشی نمی‌گیرم در آن هنگام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مسافرت بودند. هنگامی که سه روز گذشت، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از سفر مراجعت نمود و همان‌گونه که رسم و سیره رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود، نخست، به منزل حضرت زهرا (علیها سلام) وارد گشتند. امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) به محضرشان شرفیاب شد و از ایشان در خواست کرد که برای دخترش نامی انتخاب بکند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: من هم از پروردگارم پیشی نمی‌گیرم. در این هنگام جبرئیل نازل شد و درود پروردگار را ابلاغ فرمود و گفت: نام این مولود را «زینب» بگذار، چرا که این را در لوح محفوظ نوشته‌ایم.[۱۳۱] . سپس پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قنداقه وی را طلبید، او را بوسید و فرمود: «به حاضران و غایبان امّتم وصیت می‌کنم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا وی مانند خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) است.»[۱۳۲] [۱۳۳] . سپس جبرائیل مصایب و مشکلاتی را که بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو کرد. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گریست و فرمود: هر کس بر این دختر بگرید، همانند کسی است که بر برادرانش حسن و حسین گریسته باشد. «إن من بكى عليها، وعلى مصائبها يكون ثوابه كثواب من بكى على أخويها.»[۱۳۴] [۱۳۵] . بنابر آنچه که بیان شد انتخاب نام حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) از جانب خدا و از طریق وحی بوده که این خود فضیلتی برای ایشان می‌باشد. در معنای لغوی زینب دو نظریه عنوان شده است: ۱. زینب یک کلمه ترکیبی از «زین» و «اب» به معنای «زینت پدر» می‌باشد. [۱۳۶] ۲. زینب کلمه‌ای بسیط بوده و نام «درخت» و یا «گل» می‌باشد. در لسان العرب آمده: «زینب درختی زیبا و خوش‌بو است از این‌رو این نام برای دختران انتخاب می‌گردد.[۱۳۷] [۱۳۸] . در کنایات و استعارات عرب هر شخص بزرگ و نفیس به «درخت» تشبیه می‌شود مانند: «مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ اَصْلُهَا ثَابِتٌ»[۱۳۹] . و یا حدیث «اَنا و علیٍّ من شجرهٍ واحدهٍ»[۱۴۰] [۱۴۱] [۱۴۲] [۱۴۳] [۱۴۴] [۱۴۵] [۱۴۶] [۱۴۷] [۱۴۸] [۱۴۹] [۱۵۰] [۱۵۱] . در هر صورت قدر متیقن از این دو نظریه این است که زینب نامی زیبا و پر معناست. برخی گفته‌اند زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) به نام و یاد زینب، دختر پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که وفات کرده بود، «زینب» نام‌گذاری شده است. چنانکه در احادیث آمده است مردی از اهل قم از امام صادق (علیه‌السّلام) سؤال کرد: آیا زنان می‌توانند بر جنازه نماز بخوانند؟ حضرت در پاسخ فرمودند: آری! زینب دختر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وفات یافت و فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) با تعدادی از زنان رفتند و بر جنازه او نماز گزاردند.» «کُنْتُ عِنْدَ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) فَسَاَلَهُ رَجُلٌ مِنَ الْقُمِّیِّینَ فَقَالَ یَا اَبَا عَبْدِ اللَّهِ! تُصَلِّی النِّسَاءُ عَلَی الْجَنَائِزِ؟ قَالَ فَقَالَ اَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام): اِنَّ زَیْنَبَ بِنْتَ النَّبِیِّ تُوُفِّیَتْ وَ اِنَّ فَاطِمَةَ (سلام‌الله‌علیها) خَرَجَتْ فِی نِسَائِهَا فَصَلَّتْ عَلَی اُخْتِهَا»[۱۵۲] . القاب متعددی نیز برای آن حضرت نقل شده است، از جمله: عقیله بنى هاشم، عقیله طالبیین، موثقه، عارفه، عالمه، محدثه، فاضله، کامله، عابده‌ آل على.  القابی هم که برای آن حضرت نقل شده است به گوشه‌هایی از عظمت شخصیت این بزرگ بانوی اسلام دلالت دارند. ولیة الله - عالمة غیر معلمه - عابدة آل علی - عصمة الصغری - صدّیقة الصغری - عفیفة کریمه - فصیحة بلیغه - صابرة محتسبه - لبوة الهاشمیّه - ایثار و گذشت . پنج تن آل عبا، امام سجاد و امام باقر (علیهماالسّلام) را درک کرده است  - حضرت زینب و پیامبر - زمان امام علی - زمان امام حسن - زمان امام حسین - زمان امام سجاد . حضرت امیرالمؤمنین (ع) بعد از جنگ جمل روز دوشنبه دوازدهم رجب سال 36 هجری قمری به کوفه تشریف بردند.  جعده پس از هجرت به مدینه، مدتی در آن جا ماند و سپس به کوفه رفت و در کوفه مسکن گرفت. و موقعی که حضرت علی علیه السلام از جنگ جمل به کوفه وارد شد، در منزل او مسکن گزید. حضرت پس از مدتی جعده را به خراسان فرستاد، و سپس از خراسان بازگشت و در کوفه ماند و همواره ملازم امیرالمؤمنین علیه السلام بود.روزی حضرت می خواست سخنرانی کند، جعده سنگی گذاشت و حضرت در حالی که لباس پشمی به تن داشت و شمشیر خود را با لیف خرما حمایل کرده بود و پیشانی اش پینه بسته بود، بالای آن سنگ رفت و برای مردم سخنرانی کرد. این در حالی است که روز بیست و پنجم ذی الحجه سال 35 هجری با امام علی(ع) دست بیعت داده بودند ، و در واقع حدود 6 ماه و هفده روز بعد از آنکه مسلمانان در مدینه با حضرت بیعت کردن آن حضرت حکومت اسلامی را به کوفه انتقال دادند. و امام (ع) در آن وقت 58 سال و چند ماه از عمر مبارکشان گذشته بود . [i] . در زمان حضور امیرالمومنین (علیه‌السّلام) در کوفه به زنان کوفه، تفسیر قرآن آموزش می‌داد. پدرش او را به عقد برادرزاده‌اش عبدالله بن جعفر درآورد. حاصل این ازدواج ۵ فرزند به نام‌های علی، عون‌، عباس، محمد و‌ ام‌کلثوم بود.[۸] [۹] [۱۰] [۱۱] «عبداللَّه بن جعفر» همسر زینب[۵۷۳]  یکی از شخصیت‌های مشهور اسلام و از سخاوت‌مندان بنام و معروف است. نام پدر عبدالله، جعفر بن ابی‌طالب، از مسلمانان شجاع و دلیر صدر اسلام و برادر علی (علیه‌السّلام) بود و مادرش اَسماء بنت عُمَیْس بود. زندگی زینب همواره آمیخته با مصائب بود. در پنج سالگی جدش محمد بن عبدالله را از دست داد، چند ماه نگذشته بود که مادرش فاطمه زهرا را بر اثر حوادثی از دست داد، حدوداً بیست و نه سال بعد پدرش علی بن ابی طالب را از دست داد (که بدست ابن ملجم مرادی به قتل رسید)، و بعد شاهد جان دادن برادرش حسن مجتبی بود تا رسید به کربلا و حوادث روز عاشورا و اسارت به سمت شام و هزاران هزار مصائب بسیار که یکی از آنها از دست دادن هجده تن از محارم و نزدیکان در کمتر از یک روز، لذا زینب را ام‌المصائب می خوانند.[۲] . حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) همراه با خمسه طیّبه در مسائل سیاسی‌ـ‌اجتماعی شرکت فعّال داشت. ایشان همراه برادرش امام حسین (علیه‌السّلام) در واقعه کربلا حضور پیدا کرد. بعد از شهادت امام حسین به اسارت درآمد و سرپرستی اسرای کربلا را به عهده گرفت. شاهد حکومت کوتاه پدر و برادرش امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) و در نهایت شهادت آن بزرگواران بود. با حرکت امام حسین (علیه‌السّلام) از مدینه در بیست و هشتم رجب[۱۲] [۱۳] [۱۴] و به نقلی سوم شعبان سال ۶۰ هجری،[۱۵] [۱۶] . حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) نیز به همراه فرزندان و بسیاری از خویشاوندان از جمله برادران، خواهران و برادرزاده‌ها، رهسپار مکه شد.[۱۷] [۱۸] . در سفر طولانی مدینه تا مکه، مکه تا کربلا، کربلا تا کوفه، کوفه تا شام، شام تا کربلا و از کربلا تا مدینه، همراه برادر شهیدش امام حسین (علیه‌السّلام) و اسیران کوفه و شام بود. تلخ‌ترین صحنه‌ها و مصیبت‌ها را در ظهر عاشورا شاهد بود. حضرت زینب در کربلا : با حرکت امام حسین (علیه‌السّلام) از مدینه در ۲۸ رجب[۶۴۴] [۶۴۵] [۶۴۶] . و به نقلی ۳ شعبان سال ۶۰ هجری،[۶۴۷] [۶۴۸] . زینب (سلام‌الله‌علیها) نیز به همراه بسیاری از خویشاوندان امام (علیه‌السّلام) از جمله فرزندان، برادران، خواهران و برادرزاده‌های آن حضرت (علیه‌السّلام)، رهسپار مکه شد[۶۴۹] و سپس از آنجا تا سرزمین کربلا برادر را همراهی کرد. پاسارت زینب در روز یازدهم : در بعد از ظهر روز یازدهم محرم عمر بن سعد و یارانش در حالی که اجساد بی‌سر و مطهر امام (علیه‌السّلام) و یارانش را بر روی زمین رها کرده بودند، بانگ الرحیل سر داده و امام سجاد (علیه‌السّلام) را با همان حال بیماری، زنان و دختران و خواهران و اطفال سالار شهیدان را که امانت‌های رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) در میان امتش بودند در برابر دیدگان هزاران دشمن با رویی گشوده بر شترهای برهنه و بی‌جهاز سوار کردند و همانند اسیران ترک و روم و در حالی که در اوج مصیبت و غم و‌ اندوه به سر می‌بردند به سوی کوفه حرکت دادند.[۶۹۹] [۷۰۰] [۷۰۱] [۷۰۲] [۷۰۳] [۷۰۴] [۷۰۵] . به دستور عمر بن سعد سپاه کوفه کاروان اسرا را از میان قتلگاه عبور دادند، البته در برخی از منابع آمده که عبور اسرا از میان قتلگاه به درخواست خود اسرا بوده است. [۷۰۶] وقتی زینب (سلام‌الله‌علیها) از کنار قتلگاه برادرش می‌گذشت می‌گفت: «یا محمداه! یا محمداه! هذا الحسین بالعراء مرمل بالدماء مقطع الاعضاء. یا محمداه! و بناتک سبایا و ذریتک مقتله تسفی علیها الصبا! یا محمداه! یا محمداه!؛ این همان حسین است زیر آسمان قرار گرفته و به خاک و خون آغشته و اعضایش قطعه قطعه شده است. یا محمداه! دخترانت اسیر گردیده، فرزندانت کشته شده‌اند، باد صبا گرد و غبارش را بر آنان می‌گستراند!» پس هر دوست و دشمنی به گریه افتاد! به طوری که زنان صیحه زده بر صورت‌های خویش سیلی می‌زدند.[۷۰۷] [۷۰۸] [۷۰۹] [۷۱۰] [۷۱۱] [۷۱۲] [۷۱۳]. بر اساس نقل مقاتل و منابع دوست و دشمن از دیدن این ماجرا به گریه افتادند.[۷۱۴] [۷۱۵] [۷۱۶] [۷۱۷] . حوادث دل‌خراش کوفه و شام موهایش را سفید و قامتش را خمیده کرد. با این وجود، هرگز دم از گفتن حقایق و مظلومیت شهدای کربلا فرو نبست و افشاگر حاکمان مستبد عصر خود بود تا آنجا که خطبه‌های دشمن‌شکن وی در کوفه و شام معروف است. خطبه‌های ایشان در کوفه و شام علیه یزید و امویان معروف است. با خطبه‌های خود یزید و یزیدیان را رسوا نموده و پرده از چهره ظالمانه و ننگین حکومت اموی برداشت و پیام امام حسین (علیه‌السّلام)، را به مردمان آن زمان رسانید. بارزترين بعد زندگى حضرت زينب (سلام‌الله‌علیها)، نقش ویژه او در واقعه کربلا و دوران اسارت پس از این واقعه است. به خاطر صبر و پایداری در واقعه عاشورا علی‌رغم از دست‌دادن عزیزترین کسانش از او به عنوان اسوه صبر، یاد کرده‌اند. هجرت دوباره به شام : عمرو بن سعید اشرق که از سوی بنی‌امیه به عنوان حاکم مدینه منصوب شده بود طی نامه‌ای به یزید، مطلب را به اطلاع او رساند و او را از ماجرای برپایی مجالس عزا با خبر کرد. در نامه او به یزید چنین آمده بود: «همانا که وجود زینب در میان مردم مدینه اذهان را می‌آشوبد. او زنی سخنور و عاقل و خردمند است و عزم کرده تا با هوادارانش انتقام خون حسین را بگیرد.» یزید در پاسخ به او دستور داد که میان حضرت زینب (علیهاالسّلام) و مردم مدینه جدایی‌ اندازد. او نیز به آن حضرت اعلام کرد که از مدینه خارج شود و در هر جای دیگری که مایل است، زندگی کند. حضرت زینب (علیهاالسّلام) به ناچار مدینه را در روزهای پایانی ذی‌الحجه سال ۶۱ هجری در حالی که هنوز سالگرد برادرش نرسیده بود به همراه با دختران امام حسین (علیه‌السّلام) (فاطمه و سکینه) و فضه خادم (علیهاالسّلام) ترک کرد و به سوی شام روانه شد.[۱۲۴۶] [۱۲۴۷] [۱۲۴۸][۱۲۴۹] . حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) سرانجام در ۵۷ سالگی و در سال ۶۲ قمری پس از گذشت حدود ۱۸ ماه بعد از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، در دمشق شام چشم از جهان فروبست. درباره مزار حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) اختلاف است ولی مشهور قائل هستند که ایشان در دمشق دفن شده‌اند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: امـــــــام زادگـــــان

تاريخ : جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰ | 13:5 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |