همگامِ با زائرینِ پیاده (9)

پاداش زائران پیاده امام(ع)

پیامبر اکرم’ درباره استحباب پیاده به زیارت رفتن فرموده اند: «مَنْ اِغْبرّت قدماه فی سبیل الله حَرَّمَها عَلَی النّار». محقق اردبیلی فرموده است: بدین حدیث شریف نبوی می توان برای چند نمونه پیاده رفتن و پیاده روی استدلال کرد؛ از جمله پیاده روی در حرم، پیاده بودن در نماز میت؛ بلکه در عموم عبادات و پیاده روی در زیارت امام حسین(ع) و غیر آن. (احمد بن محمد مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج 2، ص 408)

پیاده روی در زیارت امامان(ع) در حقیقت انجام سه عبادت است : 1. زیارت پیشوایان؛

2. خضوع و تذلل برای خداوند؛ 3. بزرگداشت شعائر الهی. بنابراین پیاده روی اجری مضاعف برای زائران دارد.

پاداش زیارت پیاده امام شهیدان بسیار فراوان است ازجمله :

نوید آسمانیان هنگام آمادگی برای زیارت : امام صادق(ع) فرمود: «وقتی یکی از شما لوازم سفر را آماده می کند و برای زیارت آماده می شود، آسمانیان به هم نوید رسیدن زائر را می دهند». (ابن‌قولویه قمی، کامل الزیارات، ص 375)

درود ملائکه و بدرقه و همراهی فرشتگان : امام صادق(ع) فرمودند: «وقتی زائر از منزل بیرون می آید، خداوند چهارهزار فرشته را مأمور سلام و درود بر او می کند تا به دیدار قبر امام حسین(ع) شرفیاب شود». (ابن‌قولویه قمی، کامل الزیارات، ص 375) و در حدیث دیگر فرموده است: «وقتی از خانه به قصد زیارت امام حسین(ع) بیرون می آید، هفتصد فرشته از بالای سر و زیر پا و سمت راست و چپ و پیش رو و پشت سر (شش جهت) او را همراهی میکنند،تابه جایگاه امن خویش بازگردد». (کامل الزیارات،ص351)

هر گام پیاده روی، یک حسنه : حسین بن علی بن ثویر بن ابی فاضه می گوید: امام صادق(ع) به من فرمود: «ای حسین هر کس از خانه خارج شود و آهنگ زیارت امام حسین(ع) داشته باشد، اگر پیاده باشد، هر گامش یک کار نیک شمرده می شود و یک گناه از او بخشیده می شود».

پیاده روی در آفتاب و محو گناهان : امام صادق(ع) فرموده است: «وقتی زائر امام حسین(ع) زیر تابش خورشید قرار می گیرد، گناهانش محو می گردد؛ همان طور که آتش همه را تباه می سازد. تابش آفتاب گناهی برایش باقی نمی گذارد و وقتی بازمی گردد، از گناهان پاک است و به مقامی می رسد که در خون تپیدگان در راه خدا نمی رسند». (ابن‌قولویه قمی، کامل الزیارات، ص 496)

هفتاد ملک در حال رنج و عرق برایش تسبیح می گویند : در روایت آمده است: «خدای متعال از هر ذرة عرق زائران قبر امام حسین(ع) هفتادهزار فرشته می آفریند که برای ایشان تسبیح می گویند و استغفار می کنند و تا روز قیامت این کار ایشان ادامه دارد». (محمد بن جعفر مشهدی، المزار الکبیر، ص 417)

استقبال ملائکه در کربلا و قرار گرفتن در شمار صالحان : از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: «به راستی که چهارهزار ملک در نزد قبر امام حسین(ع) پریشان و غبارآلود مشغول گریه بر امام هستند و بزرگ ایشان فرشته ای به نام منصور است که هر زائری برسد، به استقبال او می روند». (الکافی، ج 4، ص 581) و در روایتی آمده که وقتی به حائر حسینی رسید، نامش در شمار صالحان ثبت می گردد (سائل الشیعه، ج 14، ص 439) و وارد شده که وقتی مناسک خود را ادا کند، خداوند او را در شمار فائزان ثبت نام می کند (کامل الزیارات، ص 253) و در راه بازگشت، تمام گناهانش آمرزیده می شود.

حسین بن علی بن ثویر می گوید: امام صادق(ع) فرمودند: «وقتی زائر قصد بازگشت کند، فرشته ای نزد او می رسد و به او می گوید: من پیام آور خدایم. خداوند سلامت می رساند ومیگوید: کاررا از سر گیر، زیرا گذشته ها بخشوده شد». (وسائل الشیعه، ج 14، ص 439)

مدت زیارت، جزو عمر زائر محسوب نمی شود : محمد بن مسلم از امام باقر و صادق‘ نقل می کند که فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ عَوَّضَ الْحُسَینَ ع مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الْإِمَامَةَ مِنْ ذُرِّیتِهِ وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ وَ لَا تُعَدُّ أَیامُ زَائِرِیهِ جَائِیاً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِهِ»؛ (وسائل الشیعه، ج 14، ص 423) خداوند در برابر شهادت، به امام حسین(ع) چنین پاداشی داد: امامت در نسب او، شفا در تربت او، اجابت دعا در نزد قبر او و این که مدت زمان رفت و برگشت زائرانش، جزو عمرشان محاسبه نمی شود.

سید بحر العلوم به قصد زیارت سامرا در حال حرکت بود و در بین راه، درباره این مسئله فکر می‌کرد که چگونه گریه برای امام حسین (ع) گناهان را می‌آمرزد! در همان حال، به ناگاه اسب‌سوار عربی را در کنار خود حاضر دید. ایشان به سید بحر العلوم سلام کرد و فرمود: «جناب سید! شما را در حال فکر می‌بینم، به چه می‌اندیشی؟ اگر مسئله علمی است، مطرح بفرمایید، شاید من هم بی‌اطلاع نباشم.» سید بحر العلوم در جواب گفت: «در این اندیشه‌ام که چگونه و بر چه اساس، حق‌تعالی این‌همه ثواب به زائران و گریه‌کنان حضرت سیدالشهدا (ع) عطا می‌کند؛ تا جایی که در ازای هر قدمی که زائر او بر می‌دارد، ثواب یک حج و عمره در نامه عملش نوشته می‌شود و در ازای یک قطره اشک بر مظلومیت او تمام گناهان صغیره و کبیره‌اش آمرزیده می‌شود؟!» آن مرد عرب فرمود: «از این‌همه فضیلت برای زائران و گریه‌کنان آن حضرت تعجب مکن! اینک برای شما مثالی می‌آورم تا مشکلت حل شود: سلطانی به همراه خادمان و غلامان خویش به شکار رفت. در صحرا و بیابان به دنبال شکاری افتاد تا جایی که همراهان خود را گم کرد. پس از مدتی سرگردانی، در حالی که گرسنگی و تشنگی بر او غلبه کرده بود، از دور چادر سیاهی را مشاهده کرد. خود را به آن خیمه و چادر رسانید. در آن، پیرزنی را با پسرش دید که در گوشه‌ای از خیمه‌شان بز شیردهی را نگهداری می‌کردند که با مصرف شیر آن، زندگی خود را می‌گذراندند. آن مادر و پسر، با ورود سلطان، با آنکه او را نمی‌شناختند، برای احترام ورود مهمان و اکرام و اطعام او، بز را دوشیدند و آنگاه سرش را بریدند و بریان کردند؛ چراکه برای پذیرایی از مهمان‌هایش چیز دیگری نداشتند. سلطان با نوشیدن شیر آن بز و تناول از گوشت کباب شده‌اش، از مرگ حتمی نجات یافت و شب در همان خیمه به استراحت پرداخت. روز بعد، سلطان همراهان خویش را یافت و دستور داد آن پیرزن و پسرش را با احترام و عزت فراوان به بارگاهش آوردند. آنگاه وزیران و مشاوران خود را در مجلس عمومی حاضر ساخت و خطاب به آنان گفت: «دیروز در شکارگاه از غلامان خود دور افتادم. تشنه و گرسنه، گرمازده و خسته، در بیابان سرگردان شده بودم که به خیمه این پیرزن برخوردم. تمام دارایی این پیرزن و پسرش بزی بود که از شیر آن گذران زندگی می‌کردند. بز را کشتند و کباب کردند و برای من حاضر ساختند، در حالی که مرا هرگز نشناخته بودند. حال بگویید به این پیرزن و پسرش چه چیزی عطا کنم تا آن محبتشان را تلافی کرده باشم.» یکی گفت: «صد گوسفند به ایشان عطا کنید! یکی از وزیران گفت: صد گوسفند و صد اشرفی به آن‌ها ببخشید!» یکی از حاضران گفت: «فلان مزرعه را به آن‌ها هدیه کنید!» در این حال، سلطان گفت: «بدانید که هرچه به ایشان دهم بازهم کم است؛ چرا که اینان هرچه را داشتند، برای من فدا کردند و من نیز می‌بایست هرچه از سلطنت، ثروت و تاج‌وتخت دارم، به ایشان بدهم تا مقابله به مثل کرده باشم.» بیان آن سید اسب‌سوار به اینجا که رسید، خطاب به سید بحر العلوم فرمود: «جناب بحر العلوم! حضرت سیدالشهدا (ع) هر آنچه که از مال‌ومنال، اهل‌وعیال، پسر و برادر، دختر و خواهر و سر و پیکر که داشت، همه را در راه خدا فدا ساخت. پس در این حال، اگر خداوند به زیارت کنندگان و گریه‌کنان او آن همه اجر و ثواب عطا نماید، نباید تعجب کرد.» آن تک ‌سوار عرب، چون این مطلب را فرمود، به ناگاه از نظر سید غایب شد. (العبقری الحسان، ج ۱، ص ۱۱۹)

ازکتاب همگام با زائرین پیاده نوشته حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور

برای اطلاع بیشتر به لینک زیر مراجعه شود

http://hedayat.blogfa.com/category/380

برای دریافت فایل پی دی اف کتاب روی لینک زیر کلیک کنید

http://dl.hodanet.tv/ketabbageri/zeyaratraftanpeyade.pdf


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همگام بازائرین پیاده

تاريخ : دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ | 4:26 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |