درامتداد تاریکی-راهکارهای مقابله با شیطان‌های هوسران

علایم کودک آزار دیده چیست؟ و چگونه مهارت خود مراقبتی را به بچه ها بیاموزیم و...

نگرانی‌های والدین هر بار بعد از این که خبرهایی درباره دستگیری یک آزارگر کودکان و چگونگی رسیدن به اهداف شوم و پلیدش در رسانه‌ها منتشر می‌شود، به اوج خود می‌رسد اما متاسفانه معمولا با این تصور که امکان ندارد چنین اتفاقی برای فرزند ما بیفتد، آن را سرکوب می کنند و به فراموشی می‌سپارند. به تازگی کودک‌آزاری در حالی بازداشت شد که قصد اغفال یک نوجوان را داشت. ماجرا این‌طور بوده که چند روز پیش، پدری به کلانتری مراجعه کرده و به یکی از افسران پلیس گفته: «مدتی بود فرزند 16 ساله‌ام دچار نوعی افسردگی شده بود به طوری که نه تنها گوشه‌گیری می‌کرد بلکه رفتارش هم به کلی تغییر کرده بود. به همین دلیل به ماجرا حساس شدم و احتمال می‌دادم که او از موضوع دلهره‌آوری رنج می‌برد اما جرئت بیان آن را ندارد. این‌گونه بود که به اتفاق همسرم پیگیر علت افسردگی و تغییر رفتار فرزندم شدیم و به گونه‌ای پنهانی با یکی از دوستان نزدیک او به گفت‌وگو پرداختیم و دلیل تغییر رفتار پسرم را از او جویا شدیم اما ناگهان «س»(همکلاسی پسرم) از راز وحشتناکی پرده برداشت که من همچنان حیران و متعجب به او می نگریستم. «س» به من گفت که در موسسه آموزشی، مسائل غیراخلاقی و زشتی رخ می‌داد اما هیچ‌کدام از ما جرئت نداشتیم برای دیگران یا اعضای خانواده آن‌ها را بازگو کنیم. مربی آموزشگاه ما را آزار می‌داد و حتی زمانی که خانواده‌اش در منزل نبودند، هرکدام از بچه‌ها را به خانه‌اش می‌برد و ....» در همین اتفاق تلخ، اگر آموزش‌های خودمراقبتی والدین به کودکان درست بود و اولین بچه‌ای که مورد آزار قرار گرفته بود به والدین اطلاع می‌داد، فرد آزارگر نمی‌توانست به سوء استفاده‌اش ادامه دهد. واضح است که وقتی ما فرزندمان را با آموزش‌های صحیح در برابر چنین اتفاق‌هایی ایمن کرده باشیم، احتمال تکرار چنین حوادثی به شدت کاهش می‌یابد. اما والدین باید برای آموزش خود مراقبتی فرزندشان چه کنند؟ اگر بچه‌شان از مورد آزار و اذیت‌قرارگرفتنش خبر داد، باید چه واکنشی داشته باشند؟ نشانه‌های کودکی که مورد آزار قرار گرفته، چیست؟ در این پرونده، می خواهیم به این سوالات پاسخ دهیم.

ممنوعیت رازداری و درک مفهوم اندام‌خصوصی

اولین و مهم‌ترین گام برای جلوگیری از بروز آزار جنسی، پیشگیری است که با آموزش صحیح فرزند توسط والدین محقق خواهد شد

مصطفی نجمی | کارشناس‌ارشد روان‌شناسی

برخی والدین به اشتباه تصور می‌کنند که در آموزش تربیت‌جنسی کودکان(با هدف خود مراقبتی و پیشگیری از آزار جنسی )، به کنش و عملکرد جنسی پرداخته و همین موضوع باعث بیداری جنسی و ایجاد سوالات مکرر در ذهن کودکان می‌شود. در صورتی که در تربیت‌جنسی کودکان نیازی به ورود به مسئله کنش جنسی نیست چراکه اساسا کودکان(به‌ویژه قبل از سن پیش دبستانی) به این آموزش نیاز ندارند. نکته جالب توجه این است که ما برای آموزش تربیت جنسی اغلب به آموزش مدون و کاملا از پیش برنامه‌‌ریزی شده‌ نیازی نداریم چرا که کودکان در هر دوره سنی نیاز به آموزش جنسی را با گفتار و رفتارهای خود مطرح می‌کنند و این جاست که والدین باید آمادگی لازم را به منظور مواجهه مطلوب با این موقعیت‌ها به دست بیاورند.

آموزش خودمراقبتی به فرزند با رفتارهای غیرمستقیم

والدین با رفتار و گفتار‌شان می‌توانند خودمراقبتی را به فرزندشان آموزش دهند. به‌طور مثال، والدین با جدا کردن اتاق خود از کودک، حریم خصوصی شان را رعایت کنند و به طور غیرمستقیم ‌به او بفهمانند که اگر بخواهد به اتاق خواب آن‌ها بیاید، باید اجازه بگیرد و پدر و مادر هم اگر بخواهند به اتاق او بروند، باید در بزنند تا او با مفهوم حریم‌خصوصی آشنا شود. کودک باید بفهمد قسمتی از بدن و پوشش من، مهم است و دوست نداریم که کسی غیر از خودمان ببیند. این مسئله را بچه‌ها در رفتار ما باید یاد بگیرند. حتی پوشش والدین هم در خانه به همین دلیل بسیار مهم است و یک نوع آموزش رفتاری به کودک می‌دهد. ما با پوشش‌مان به کودک آموزش می‌دهیم که کدام قسمت‌ها از بدن، خصوصی است و بچه‌ها می‌فهمند کسی نباید به آن‌ها نگاه کند. همچنین برای رفتن به سرویس‌بهداشتی یا حمام ، زمانی که بچه‌ها توانایی استفاده از مکان‌ها را دارند مثلا یک بچه 3 یا 4 ساله، باید مفهوم اندام خصوصی و پوشاندن آن از چشم دیگران را یاد بگیرد.

توجیه کودک درباره ممنوعیت رازداری در این ماجرا

والدین باید بر اساس سن کودک و درک او توضیح بدهند که بخشی از بدن ما، جزو اندام خصوصی محسوب می‌شود و هیچ فردی در هیچ شرایطی حق تماس و دست زدن یا لمس آن‌ها را ندارد. حالا اگر فردی به هر دلیلی این کار را انجام داد، بچه باید به والدین اش اطلاع بدهد. همچنین ما باید کودک را توجیه کنیم که مفهوم رازداری در این زمینه، هیچ جایگاهی ندارد. بچه‌هایی که مورد آزار قرار می‌گیرند، یا از سمت فرد آزارگر تهدید می‌شوند یا به کودک می‌گویند که این موضوع رازی است بین من و تو که دیگران نباید از آن مطلع شوند. در این زمینه والدین باید کودک را روشن کنند تا او حتما موضوع را بدون ترس از این که مواخذه شود به والدین اطلاع دهد.

زنگ‌ های خطر و رفتار اصولی با کودک آزاردیده

نشانه‌های کودکان آزاردیده، متفاوت و گاهی پنهان است؛ از اشتباهات رایج و آسیب‌زای والدین در مواجهه با کودکان مورد آزار قرار گرفته، چه می‌دانید؟

دکتر فریده ناصری | روان‌شناس کودک

آزار جنسی و تجاوز به کودکان، فصل مشترک‌شان این است که ارتباطی بدون رضایت طرف ها برقرار شده اما آسیب‌هایش از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است. آسیب‌های تجاوز چون خشونت در آن بالاست، نشانه‌هایش هم واضح‌تر است و کودک به‌شدت افسرده و پرخاشگر خواهد شد و علایم آن بسیار واضح است اما در بحث آزار جنسی، این‌طور نیست. یکی از علت‌هایی که آزار جنسی متاسفانه خیلی سخت و دیر لو می‌رود، این است که برخی کودکان به دلیل سن و ... خیلی آزرده خاطر نمی‌شوند چون درک درستی از آن ندارند. البته همین فرد در سنین بالاتر احساس مورد سوء استفاده قرار گرفتن می‌کند که برایش خطرناک خواهد بود. بنابراین ما بعد از آزار جنسی با کودکی مواجهیم که علایمش برای والدین خیلی واضح نیست و دقت بیشتری می‌طلبد.

علایم هشداردهنده کودکان آزاردیده

از آن جایی که این کودکان یا نوجوانان دچار سرخوردگی‌های فراوان می‌شوند و گاه عواقب روحی و جسمی آن تا مدت‌ طولانی اثرات سوئی را بر فرد باقی می‌گذارد، لازم است که والدین با علایم هشداردهنده کودکان آزاردیده آشنا باشند. انزوا، افسردگی، پرخاشگری، زودرنجی، افت تحصیلی برای دانش‌آموزان، بی‌علاقگی به محیط و اشخاصی که در آن کودک مورد بزه(آسیب) قرار گرفته است، می‌توانند علایم آشکاری از بروز این رفتار باشند.

عواقب کنجکاوی و مدیریت‌نکردن هیجانات

اما چنان چه این عمل اتفاق افتاده، بعد از مورد آزار قرار گرفتن برای جلوگیری از تکرار و درمان روحی فرد آسیب‌دیده باید کاملا سنجیده اقدام شود. روش برخورد اولیه والدین با این قضیه بسیار مهم است. به محض این که والدین متوجه آزار جنسی فرزندشان می‌شوند، اشتباه رایج‌شان این است که به شدت کنجکاو می‌شوند و نمی‌توانند هیجانات خود را مدیریت کنند که انصافا هم مدیریت این کار سخت است. اما فشاری که والدین تجربه می‌کنند به کودک منتقل می‌شود، این‌که پدر و مادری با گریه از کودک می‌خواهند که ماجرا را توضیح دهد و سوالات جزئی و زیادی در همان لحظات اولیه بعد از مطلع‌شدن از ماجرا از کودک می‌پرسند. بعضی رفتارها ازسمت والدین، آسیب این ماجرا را بیشتر خواهد کرد. بنابراین باید حتما از مشاوران کودک در این حوزه کمک گرفت. کودک در این مواقع نباید بازجویی شود. بعضی والدین در این مواقع، بچه‌ها را سرزنش می کنند، محدودیت ایجاد می‌کنند و ... که نه تنها مشکل را حل نمی‌کند بلکه با مقصر جلوه دادن خودشان، زمینه افسردگی و اضطراب شدیدتر‌شان را فراهم می‌کنند. بنابراین والدین بدون هیاهو و جنجال و با پذیرفتن این خطا به عنوان عملی که کودک یا نوجوان در شروع و ادامه آن نقش نداشته‌، باید برخورد کنند. همچنین باید توجه داشت سریع به مراجع ذی‌صلاح و قانونی برای جلوگیری از تکرار و شیوع این عمل با مشخصات فرد بزهکار مراجعه کرد.

چرا پسرانِ آزاردیده سکوت می‌کنند؟

وقتی درباره قربانیان «آزار جنسی» صحبت می‌کنیم، به‌طور پیش‎فرض منظورمان «زنانِ» آزاردیده است. آزار جنسی، طبق تعریف «عملی است با ماهیت جنسی که در آن فرد یا افرادی با تعرض به شخصیت یک فرد، خواستار دریافت التفات جنسی یا تحقیر جنسیتی با توسل به آزار کلامی می‌شوند. ایسنا». در نتیجه هرکسی، با هر سن‌وسال و جنسیتی ممکن است مورد آزار جنسی واقع شود. پس چرا جز در معدود مواردی که خبر تجاوز به پسران ازسوی رسانه‌ها اعلام می‌شود، چیزی در این‌باره نمی‌خوانیم و نمی‌شنویم؟

عوامل زمینه‌ساز آزار در پسرها

آزار جنسی در پسرها هم از سوی مردان و هم از جانب زنان اتفاق می‌افتد. با این‌حال خانواده‌ها اغلب این واقعیت را فراموش می‌کنند و توجه شان صرفا معطوف به تنها نگذاشتن فرزند دخترشان با مردان است. از طرف دیگر در سیستم تربیتی غالب در جامعه ما، پسرها باید اجتماعی و مستقل بار بیایند، البته این ها ویژگی‌های مثبتی هستند اما وقتی با این تصور همراه می‌شوند که پسرها نیازی به نظارت و کنترل ندارند، آن‌ها را آسیب‌پذیر می‌کند. در این سیستم تربیتی، باور کلیشه‌ای «پسرها قوی‌اند» هم مزید بر علت می‌شود تا آن‌ها را دربرابر تجربه آزار، بیش از آن‌چه در ذات خود این تجربه نهفته است، خلع سلاح کند. پسرها با این تصور و توقع بزرگ می‌شوند که موجوداتی قوی و قدرتمند هستند؛ باوری که گرچه ظاهرا امتیاز محسوب می‌شود ولی می‌تواند در تجربه آزار از دو نظر، آسیب‌زا باشد. اول این‌که پسران خطر را از خودشان دور بدانند و از موقعیت‌های بالقوه تهدیدآمیز دوری نکنند. دوم آن‌که وقتی درمعرض آزار قرار می‌گیرند، هویت‌ و خودپنداره‌شان را زیرسوال فرض کنند؛ «تو چطور پسری هستی که نتونستی جلوی این اتفاق رو بگیری؟» پسرها ممکن است در مدرسه (از سوی هم‌مدرسه‌ای‌ها) آزار ببینند. مراکز آموزشی دیگر و مراکز ورزشی هم موقعیت هایی است که به خاطر خوش بینی و اعتماد خانواده ها و نبود آموزش بستری برای این اتفاق تلخ هستند.

بایدونبایدهای رفتاری والدین با کودک آزاردیده

دامنه تأثیرگذاری تجربه آزار، طولانی‌مدت است و نمی‌توانیم توقع داشته‌باشیم با چند جلسه تراپی و چند ساعت حرف زدن در خانه، قضیه به‌سرعت رفع‌ورجوع شود. قابل‌درک است که شما و فرزندتان تمایلی به مرور موضوع و ادامه پیدا کردن وضع نداشته‌باشید اما معنی‌اش این نیست که بعد از پشت‌سر گذاشتن روزهای پرالتهاب اولیه به کمک درمانگر متخصص، همه‌چیز فوری به حالت عادی برگردد.

فرزند شما ممکن است تا مدت‌ها با عوارض جسمی و روانی آزار درگیر باشد، برای کاستن از فشار روانی خودتان در چنین شرایطی، بهتر است تجربه آزاردیدگی فرزندتان را با دوست و آشنا درمیان نگذارید. حفظ حریم شخصی فرزندتان اهمیت زیادی دارد، بنابراین برای گذر از این روزهای سخت، موضوع را با یک درمانگر ماهر درمیان بگذارید. در موارد این‌چنینی بنا به تشخیص روان‌شناس ممکن است به جلسات گروه‌درمانی ارجاع داده شوید. در این شرایط می‌توانید احساس درک‌شدگی و همدردی را از کسانی دریافت کنید که بعدها هیچ مواجهه‌ای با آن‌ها نخواهیدداشت. احساس آزردگی و کلافگی شما کاملا طبیعی است ولی مراقب باشید که درنتیجه این احساسات به فرزندتان برای مواجه شدن با موضوع یا فراموش کردنش فشار نیاورید؛ «ما کلی راجع به این موضوع حرف زدیم»، «سعی کن فراموشش کنی» و مانند این‌ها فرزندتان را وادار به سرکوب کردن احساساتش می‌کند و سرکوبی به‌معنای حذف تجربه ناخوشایند از ذهن نیست بلکه آن را به لایه‌های عمیق‌تری از روان پس می‌راند که باعث می‌شود بعدها دسترسی به آن و تلاش برای حلش به‌مراتب دشوارتر شود.

تجربه اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در بین کودکان و بزرگ سالان آزاردیده، رایج است؛ بازگشت به ماجرا و مرور آن، کابوس، اضطراب شدید و بروز افکار ناخوشایند از علایم PTSDاست که می تواند بعد از یک تأخیر چندهفته‌ای یا چندماهه شروع شود. صبوری شما و همراهی با فرزندتان در تمام مراحل درمان دارویی و روان‌شناختی به او کمک می‌کند مسیر بسیار دشوار پیش رویش را با آسیب کمتری طی کند. ضمیمه روزنامه خراسان : شماره : 21044 - ۱۴۰۱ شنبه ۹ مهر

دختری در پناه پلیس

آن قدر تحت تاثیر جملات عاشقانه و فریبنده دوست برادرم قرار گرفته بودم که با یک تصمیم احمقانه از خانه فرار کردم و به خانه آن ها رفتم تا به قول خودش مرا خوشبخت کند اما ...

به گزارش روزنامه خراسان، دختر 19 ساله در حالی که بیان می کرد نمی دانم چگونه از این مخمصه وحشتناک خودم را نجات بدهم به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: به تازگی وارد دانشگاه شده بودم و از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم چرا که پدرم همواره آرزو داشت من به دانشگاه راه پیدا کنم و ادامه تحصیل بدهم. در همین روزها بود که متوجه نگاه های معنادار امیرعلی شدم. او به خاطر دوستی با برادرم از مدت ها قبل به خانه ما رفت و آمد داشت. پدر و مادرم نیز از روی دلسوزی مانع رفت و آمد او به خانه ما نمی شدند. مادر امیرعلی طلاق گرفته بود و برای تامین مخارج زندگی ،دو شیفت کار می کرد، در این میان امیرعلی هم همواره به رابطه صمیمانه بین اعضای خانواده ما غبطه می خورد و آرزو می کرد روزی چنین خانواده ای داشته باشد. خلاصه من هم نفهمیدم چگونه اسیر نگاه های امیرعلی شدم و به او دل باختم. ارتباط پنهانی من و او در حالی شروع شد که هیچ گاه فکر نمی کردم قدم در مسیری اشتباه گذاشته ام. طولی نکشید که مادر امیرعلی به خانه ما آمد و از من برای پسرش خواستگاری کرد، اما پدرم وقتی این موضوع را شنید بسیار عصبانی شد و دیگر اجازه نداد امیرعلی به منزل ما رفت و آمد کند چرا که معتقد بود او با افکاری خاص و در خانواده ای آشفته رشد کرده است و نمی تواند شریک زندگی مناسبی برای من باشد، از سوی دیگر من که دل باخته او بودم نمی توانستم با نصیحت های پدرم کنار بیایم. جملات عاشقانه و فریبنده امیرعلی نیز دلتنگی های مرا بیشتر می کرد به طوری که دیدارهای پنهانی ما به کوچه و خیابان کشید و من با هر بهانه ای از خانه بیرون می رفتم تا علاقه ام را به او ابراز کنم، بالاخره آن قدر تحت تاثیر حرف های عاشقانه و احساسی او قرار گرفتم که با یک تصمیم نسنجیده از خانه فرار کردم و به خانه آن ها رفتم. مادر امیرعلی از من استقبال کرد و با بیان این که پسرم تو را خوشبخت می کند، مرا در خانه پنهان کردند، از سوی دیگر متوجه شدم پدر و مادرم با نگرانی خاصی در جست وجوی من هستند و به هر جایی سر می زنند، این در حالی بود که مادر امیرعلی نیز ادعا می کرد هیچ خبری از من ندارد در حالی که من بسیار مضطرب و نگران بودم امیرعلی تا پاسی از شب به دنبال رفیق بازی و خوشگذرانی با دوستانش بود به طوری که حتی پول توجیبی اش را از مادرش می گرفت. در این شرایط بود که متوجه اشتباه بزرگم در زندگی شدم و با ندامت به دنبال راه چاره ای بودم که ناگهان جملات یکی از مشاوران نیروی انتظامی به خاطرم آمد که در مقطع دبیرستان برای ما از آسیب های دوستی های خیابانی و عشق های هوس آلود دوران نوجوانی می گفت، او تاکید می کرد هرگاه در چنین مخمصه ای افتادید بهترین راه آن است که به پلیس پناه ببرید و از مشاوران دایره مددکاری کمک بخواهید. به همین خاطر یک روز صبح وقتی مادر امیرعلی از خانه بیرون رفت و او نیز در خواب بود به آرامی از منزل آن ها فرار کردم و خودم را به کلانتری رساندم تا مرا یاری کنند.

گزارش خراسان حاکی است با دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) بررسی های کارشناسی و مشاوره ای در این باره آغاز شد و این ماجرا با دعوت از خانواده دختر جوان از نظر قانونی بررسی شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21044 - ۱۴۰۱ شنبه ۹ مهر

لگد مرگبار در آتش خشم!

بررسی های دقیق پزشکان قانونی برای تعیین علت مرگ کودک 11 ساله آغاز شده است

سیدخلیل سجادپور- جوان موتورسواری با مشاهده یک کودک که با برادر کوچک تر وی گلاویز شده بود، ناگهان آتش خشم وجودش را فراگرفت و با ضربه لگدی که بر پیکر کودک 11 ساله فرود آورد حادثه هولناکی را در مشهد رقم زد.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اوایل شب دوشنبه گذشته در حالی که تعدادی از اهالی روستای مارشک در مسجد روستا بودند برخی از کودکان و نوجوانان نیز در بیرون از مسجد با یکدیگر بازی می کردند. در اثنای همین بازی های کودکانه و در یک لحظه دو کودک 10 و 11 ساله با یکدیگر گلاویز شدند، به طوری که گویی در تشک کشتی با هم سرشاخ شده اند. «بنیامین» (کودک 11 ساله) که جثه ای بزرگ تر از «سعید» داشت تلاش کرد تا او را روی زمین بیندازد. هنوز درگیری کودکان در میان نگاه های دیگر هم سن و سالان خودشان ادامه داشت که ناگهان جوان 22 ساله موتورسوار در حالی از راه رسید که یکی از بستگانش نیز بر ترک موتورسیکلت او نشسته بود. وحید ( جوان موتورسوار) وقتی برادر 10 ساله اش را دید که زیر دست و پای «بنیامین» قرار گرفته است، شعله های خشم از وجودش زبانه کشید. او بی درنگ از روی موتورسیکلت پایین آمد و در حالی که موتورسیکلت را به ترک نشین می سپرد به یاری برادرش رفت و با لگدی که بر پیکر بنیامین 11 ساله زد، به این درگیری کودکانه پایان داد، اما در همین هنگام پاهای «بنیامین» شل شد و زانوهایش روی زمین قرار گرفت. هنوز پیشانی کودک بی گناه به زمین نرسیده بود که ناله اش سکوت را شکست.

گزارش روزنامه خراسان حاکی است «وحید» نیز که برادرش را از زیر پیکر کودک 11 ساله بیرون کشیده بود، دوباره در مقابل چشم شاهدان عینی، سوار بر موتورسیکلت شد و به همراه «ح» از محل گریخت. اهالی محل با دیدن این صحنه دلخراش، به یاری بنیامین آمدند و او را روی زمین دراز کردند، ولی کودک 11 ساله حال وخیمی داشت. این گونه بود که دقایقی بعد امدادگران اورژانس هم از راه رسیدند و پیکر نیمه جان «بنیامین» را به بیمارستان طالقانی مشهد انتقال دادند، اما تلاش های کادر درمان برای نجات این کودک به نتیجه نرسید و او جان خود را از دست داد. ساعتی بعد ماموران پاسگاه انتظامی سد کارده، ماجرای این حادثه هولناک و تاسف‌بار را به قاضی ویژه قتل عمد اعلام کردند و به این ترتیب با حضور شبانه قاضی دکتر صادق صفری در مرکز درمانی، بررسی های قضایی در این باره آغاز شد. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، بی درنگ گروهی از کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز با دستور مقام قضایی وارد عمل شدند و این گونه دامنه تحقیقات به محل گلاویزی دو کودک کشید.

دقایقی بعد و با اظهارات برخی از شاهدان عینی، دستور دستگیری «وحید» (جوان موتورسوار) صادر شد و نیروهای پاسگاه انتظامی سد کارده، متهم 22 ساله را در منزل مسکونی دستگیر و به مقر انتظامی منتقل کردند.

متهم این پرونده که دیگر مقابل قاضی ویژه قتل عمد قرار گرفته بود در بازجویی ها مدعی شد: من وقتی برادرم «سعید» را دیدم که با «بنیامین» درگیر است بلافاصله آن ها را از هم جدا کردم چرا که «بنیامین» خودش را روی برادرم انداخته بود و نمی توانست نفس بکشد. من هم زمانی که «بنیامین» را بلند کردم و «سعید» را از زیر دست و پاهای او بیرون آوردم، فقط با دستم او را هل دادم و گفتم «گم شو!» ولی هیچ ضربه ای به او نزدم!

بنا بر گزارش خراسان، در پی اظهارات متهم 22 ساله که با حضور کارآگاهان تا پاسی از شب ادامه یافت، قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد دستور داد تا وی برای انجام بازجویی های تخصصی در اختیار گروه ویژه کارآگاهان دایره قتل عمد پلیس آگاهی قرار گیرد.

طولی نکشید که بررسی های کارشناسی با شیوه فنی به سرپرستی سروان «اسماعیل عظیمی مقدم» در پلیس آگاهی آغاز شد و متهم این پرونده به وارد آوردن ضربه ای با لگد به کودک 11 ساله اعتراف کرد. او گفت: وقتی دیدم «بنیامین» برادرم را می زند، در یک لحظه نتوانستم خودم را کنترل کنم و لگدی بر پیکر او زدم ...

بنا بر گزارش روزنامه خراسان، تحقیقات پلیس در پرونده مرگ مشکوک این کودک 11 ساله در حالی با دستورات ویژه و راهنمایی های قاضی صفری ادامه دارد که بررسی های دقیق پزشکان قانونی برای تعیین علت مرگ وی آغاز شده است. به همین دلیل و تا تشخیص علت دقیق مرگ، متهم 22 ساله با صدور قرار قانونی در بازداشت به سر می برد.

اختصاصی خراسان . خراسان : شماره : 21044 - ۱۴۰۱ شنبه ۹ مهر


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مشاوره حقوقی

تاريخ : شنبه ۹ مهر ۱۴۰۱ | 14:24 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |