عبدالعظیم حسنی (دائرةالمعارف‌مؤلفان‌اسلامی)
abdolazimحضرت عبدالعظیم بن عبدالله حسنی (علیه‌السلام) (۱۷۳-۲۵۲ ق)، معروف به عبدالعظیم حسنی، شاه عبدالعظیم و سیدالکریم، از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) است که با چهار واسطه به ایشان می‌رسد. طبق نقل تاریخ‌نویسان حضرت عبدالعظیم عالم، زاهد، عابد و از بزرگان محدثین و مورد اعتماد شیعه در زمان خود به شمار می‌رود. ستایش‌هایی که ائمّه معصومین (علیهم‌السّلام) از وی به عمل آورده‌اند، نشان‌دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتمادبودن اوست. محل قبر و حرم ایشان در شهر ری از توابع تهران قرار دارد که مورد توجه شیعیان است. ‌
بر اساس آنچه در تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نقل شده، ایشان دوران حیات پنج امام از امامان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) یعنی امام کاظم (علیه‌السلام) تا امام عسکری (علیه‌السلام) را درک کرده و آنچه قطعی و مسلّم است، ایشان محضر امام جواد (علیه‌السلام) و امام هادی (علیه‌السلام) را درک نموده و از آنها احادیث فراوانی نقل کرده‌ است.
مهم‌ترین نشانه عظمت معنوی و مقامات باطنی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) برابری فضیلت زیارت مزار ایشان، با فضیلت زیارت سیّدالشهداء (علیه‌السلام) است. حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) با چهار واسطه، به امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) و خاندان وحی می‌رسد. احمد بن علی نجاشی (که یکی از ارکان علم رجال است (درباره نسب ایشان) می‌نویسد: هنگامی که جنازه او را برای غسل برهنه می‌کردند، در جیب لباس وی نوشته‌ای یافت شد که در آن، نسبش، این‌گونه ذکر شده بود: من ابوالقاسم، عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن علی بن حسن بن علی بن ابی‌طالب هستم.[۱] [۲] [۳] [۴] [۵] [۶] [۷] [۸] [۹] . جده مادری او «لبابه» از بنی‌هاشم و دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب است. او در ابتدا همسر حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السلام) بود که از او عبید‌الله به دنیا آمد و پس از شهادت آن حضرت به همسری زید بن امام حسن (علیه‌السلام) در آمد و از آن جناب حسن الامیر به دنیا آمد پس معلوم شد که پدر حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) عبدالله قافه و مادرش دخترزاده اسماعیل بن ابراهیم و یا به گفته منتقلة الطالبیه‌ ام ولد بوده است، اما ابونصر بخاری نام مادر حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) را امینه دختر اسماعیل بن ابراهیم می‌داند.[۱۰] . بر اساس نسخه مذکور از رجال النجاشی، در نسب ایشان، میان وی و امام حسن (علیه‌السلام)، پنج نفر واسطه وجود دارد؛ لیکن در نسخه‌های معتبر این کتاب،[۱۱] . میان «زید» (یعنی جد سوم ایشان) و امام حسن (علیه‌السلام)، شخص دیگری واسطه نیست. بنابراین نیاکان حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) به ترتیب، عبارت اند از: پدر حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، «عبدالله» نام داشت و مادرش، «فاطمه» دختر عقبة بن قیس بود.[۱۲] [۱۳] [۱۴] . عبدالله، در زمان حیات جدش «حسن بن زید» متولد شد و چون قبل از تولّدش، پدرش «علی» در زندان درگذشت، جدش کفالت او را به‌عهده گرفت.[۱۵] [۱۶] [۱۷] . از عبدالله، به نقلی، پنج پسر و به نقلی، نُه پسر[۱۸] . بر جای ماند که یکی از ایشان حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) بوده است. نام جدّ اوّل حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، «علی» و لقب او «سدید»[۱۹] [۲۰] . است. وی همراه پسرعمویش عبدالله محض و گروهی دیگر از سادات حسینی، در دوران خلافت ابوجعفر منصور عباسی بر ضد عباسیان قیام کرد. جمعی از آنان و از جمله وی، دستگیر و به بغداد منتقل شدند. او پس از مدتی در زندان وفات یافت.[۲۱] [۲۲] [۲۳] . جد دوم حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، «حسن» نام داشت. وی تنها فرزند پسر زید بود که از بزرگان عصر خودش به‌شمار می‌رفته، و در بین بنی‌هاشم، به بخشش، کَرَم، سخاوت و خدمت به محرومان، شهرت داشته است. وی از سوی منصور عبّاسی به ولایت مدینه گمارده شد؛ ولی پس از مدتی، مورد خشم او قرار گرفت و به زندان افتاد[۲۴] [۲۵] . و در سال ۱۶۸ ق، در هشتاد سالگی از دنیا رفت.[۲۶] [۲۷] . جد سوم حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام)، زید فرزند بزرگ امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) است. ایشان متولی اوقاف پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بوده و به جلالت قدر، کرامت طبع، عزت نفس و کثرت نیکوکاری، توصیف گردیده است. شاعران، او را ستوده‌اند و مردم از هر سو برای برخورداری از فضلش به وی روی می‌آورده‌اند.[۲۸] . وی در یکصد سالگی، چشم از جهان فرو بست.[۲۹] . در عمدة الطالب، قول ۹۰ و ۹۵ سالگی هم گفته شده است.[۳۰] . او در محلّی به نام «حاجز» در چند منزلی مدینه دفن گردید.[۳۱] . از مطالعه تاریخ زندگانی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) این‌ مطلب روشن می‌شود که او نسبت به ائمه (علیهم‌السّلام) زمان خود اخلاص و اعتقاد کاملی داشته و به محضر سه نفر از معصومین (علیهم‌السّلام) رسیده و از آن بزرگواران نقل حدیث کرده است. از اخبار منقوله به‌طور وضوح استفاده می‌گردد که وی مورد علاقه و محل اعتماد و اطمینان حضرات ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) بوده است. فرمایشات حضرت امام رضا (علیه‌السلام) در پیامی‌ که توسط ایشان برای شیعیان فرستاده‌اند، خود شاهدی روشن برای اثبات این موضوع و حدیث «عرض دین» او خدمت امام‌ هادی (علیه‌السلام) و تصدیق آن حضرت اعتقادات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) را، دلیلی بزرگ بر ایمان و قداست و عقیده ثابت او به ائمه هدی (علیهم‌السّلام) و مذهب جعفری می‌باشد. حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) در زمان خود، دارای موقعیتی عظیم بود. وی با بزرگان شیعه و روات درجه اول ارتباط کامل داشته و با عده کثیری از اصحاب حضرت امام صادق و امام کاظم و امام رضا (علیهم‌السّلام) معاصر و هم‌نشین بود... هشام بن حکم، ابن‌ ابی‌عمیر، علی بن جعفر (علیهم‌السّلام) ، حسن بن محبوب، که از مشایخ او هستند، دلیل بارزی است که وی دارای مقام رفیع و ارجمندی بوده، و با این‌گونه اشخاص که از خواص اصحاب حضرت امام صادق و امام موسی بن جعفر (علیهم‌السّلام) بودند، مجالست داشته است. علمای رجال و فقهای بزرگ، حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) را در کتب خود آورده و او را توصیف و تمجید کرده‌اند و همگان او را به‌ خلوص‌ عقیده و صفای باطن و اعتقاد صحیح و راسخ ستوده و معرفی می‌نمایند.[۳۲] [۳۳] [۳۴] [۳۵] [۳۶] [۳۷] . بر اساس آنچه در تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) گذشت، ایشان دوران حیات پنج امام از امامان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) (یعنی امام کاظم (علیه‌السلام) تا امام عسکری (علیه‌السلام) را درک کرده است؛ اما این بِدان معنا نیست که به محضر همه آنها هم رسیده و یا از آنها سخنی نقل کرده است. آنچه قطعی و مسلّم است، این است که ایشان محضر امام جواد (علیه‌السلام) و امام هادی (علیه‌السلام) را درک نموده و از آنها احادیث فراوانی نقل کرده. همچنین اگر به روایت کتاب الاختصاص منسوب به شیخ مفید اعتماد کنیم، حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) محضر امام رضا (علیه‌السلام) را نیز درک کرده و از ایشان روایت نموده است لیکن نمی‌توان به این روایت اعتماد کرد[۳۸] . و بر فرض پذیرش آن، احتمال دارد مقصود از «ابی الحسن»، امام هادی (علیه‌السّلام) باشد و کلمه «الرضا» توسط راوی یا مستنسخ، افزوده شده باشد. گفتنی است که طبق برخی از نسخه‌های رجال الطوسی، حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) از اصحاب امام عسکری شمرده[۳۹] . و در کتاب شرعة التسعیه میرداماد نیز آمده که ایشان محضر امام عسکری (علیه‌السلام) را نیز درک کرده است؛[۴۰] . لیکن روایتی از آن امام، از طریق ایشان به ما نرسیده است. ایمان، مقام علمی‌ و فضایل اخلاقی عبدالعظیم (علیه‌السّلام) از زبان ائمه معصومین (علیه‌السّلام) این‌طور بیان شده: شیخ صدوق (رحمه‌الله) در کتاب کمال الدین . [۴۱] [۴۲] . در ضمن حدیث «عرض دین» آورده است: وقتی که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) خدمت امام‌ هادی (علیه‌السلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی. ابونصر بخاری در بیان حالات فرزندان امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) از ابوعلی محمد بن همام (ابوعلی محمد بن ابی‌بکر همام بن سهیل کاتب اسکافی از بزرگان علما و محدثین جلیل‌القدر بوده. شیخ طوسی در رجال خود این راوی را از ثقات روات و مشایخ عظیم‌الشان شمرده است. نجاشی نیز او را توثیق کرده و از وی به‌ عظمت یاد می‌کند. علامه در قسم اول خلاصه از این محدث جلیل‌القدر تجلیل زیادی به‌عمل آورده است. محمد بن همام از معاصران شیخ کلینی بوده که در سال ۳۳۲ ه ق وفات نموده است) از حضرت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) روایت کرده که در نزد آن جناب از عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) صحبت به‌میان آمد، حضرت فرمود: اگر عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) نبود، می‌گفتم علی بن حسن بن زید بن حسن (علیه‌السلام) فرزندی از خود باقی نگذاشته است.[۴۳] . حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) در میان فرزندان ائمه هدی (علیهم‌السّلام)، گذشته از چند تن، از همه افضل و اعلا، بلکه از اجلاء الساداة و سادة الاجلاء بوده و شیخ صدوق[۴۴] [۴۵] . (علیه‌الرحمه) او را چنین ستوده است: «کان عبدالعظیم الحسنی عابداً ورعاً مرضیاً؛ حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) شخصی خداپرست، پارسا و پسندیده خدا و رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و مردم بوده است». اسماعیل بن عباد معروف به صاحب بن عباد، که وزیر فخرالدوله دیلمی‌ بود، می‌گوید: «عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دین‌دار و خداپرست، معروف به امانت‌داری، و دارای صداقت لهجه، و دانای به امور دین، و گویای توحید، و عدل بسیار بود و در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا بعد از امام زمانش، بر تمام معاصران خویش برتری داشته و اتکایی کامل و نهایت توسل به معصومین (علیهم‌السّلام) را دارا بود. هیچ‌کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیت و تقلید از حضرات ائمه می‌نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) کسی به قدر رتبه و مقام او به منصه ظهور نرسیده است».[۴۶] . برای اثبات عظمت علمی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) کافی است که بدانیم امام معصوم، مردم را برای حل مشکلات دینی و یافتن پرسش‌های اعتقادی و عملی‌شان، به‌ایشان ارجاع داده است.
صاحب بن عَبّاد در رساله‌ای که در شرح‌حال حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نوشته، این رساله در سال ۵۱۶ ق، به‌خط یکی از بنی بابویه نگارش یافته است[۴۷] . در توصیف علمی ایشان آورده‌اند: مؤلف کتاب جنة النعیم یا روح و ریحان و دیگران نوشته‌اند: شخصی به نام اباحماد رازی از شیعیان و موالیان شهر ریبا مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت امام علی النقی (علیه‌السلام) رسید و مسائلی را پرسید. پس امام پاسخ او را چنین داد: «اما بعد یا اباحماد اذا اشکل علیک شیء من امر دینک فاسئل عنه من عبدالعظیم الحسنی و اقراه منّی السلام». ‌ای اباحماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان».[۴۸] [۴۹] [۵۰] . این تعبیر، به روشنی نشان می دهد که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) در عصر خود، مجتهد توانمندی بوده که بر اساس اصول و قواعدی که از اهل‌بیت (عليهم‌السلام) در اختیار داشته، می‌توانسته دیدگاه‌های اسلام ناب را در زمینه‌های مختلف اعتقادی و عملی، استخراج کند و به پرسش‌های مردم پاسخ گوید. بنابراین، ایشان تنها یک محدّث و راوی احادیث اهل‌بیت (عليهم‌السلام) نبوده است؛ بلکه از علمای بزرگ خاندان رسالت بوده که پس از معصومان، توان پاسخگویی به مسائل علمی را داشته و توانمندی علمی‌اش مورد تأیید و تصدیق امام هادی (علیه‌السلام) قرار گرفته است. بخش قابل توجهی از کتاب‌هایی که در شرح‌حال حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) تألیف شده‌اند، به روایاتی اختصاص یافته که در سلسه سند آنها قرار گرفته است، مانند: کتاب جنّات النعیم (نگارش ملّااسماعیل فدایی‌ کزاری (‌م ۱۲۶۳ ق)) شصت روایت؛ روح و ریحان (نگارش ملامحمدباقر کجوری۱۳۱۳ ق) ۵۷ روایت؛ التذکرة العظیمیه نگارش محمّدابراهیم کلباسی۱۳۶۲ ق) چهل روایت؛ عبدالعظیم الحسنی حیاته و مسنده (نگارش عزیزالله عطاردی (معاصر)) ۷۸ روایت؛ مسند حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) (که در مجموعه آثار کنگره حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) به چاپ رسیده) یکصد و بیست روایت.[۵۵] . لیکن باید توجه داشت که آنچه بدان اشارت رفت، همه روایات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نیستند. صاحب بن عباد، ایشان را «کثیر الحدیث و الروایة» توصیف کرده و در رساله کوتاه خود، ایشان را چنین توصیف نموده: ذو ورع و دین، عابد معروف بالامانة و صدق اللهجة، عالم بامور الدین، قائل بالتوحید و العدل، کثیر الحدیث و الروایة.[۵۶] . عبدالعظیم، شخصی پرهیزکار و دیندار بود. اهل عبادت بود و به آثار امانت‌داری و راستگویی شهرت داشت. به امور دینی دانا بود. توحید و عدل را باور داشت و بسیار حدیث و روایت از اهل‌بیت (علیه‌السلام) نقل می‌کرد. همانگونه که پیش از این اشاره شد، کتاب خطب امیرالمؤمنین و کتاب یوم و لیلة از جمله مصنفات ایشان است، و بر این اساس باید گفت: بسیاری از روایات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) به دلایل مختلف به ما نرسیده‌اند. جزئیات مسائل مربوط به علل مهاجرت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) به شهر ری، مشخص نیست؛ لیکن می‌توان گفت که سابقه مبارزاتی خاندان آن بزرگوار از یک‌سو، و شخصیت علمی و جهادی و ارتباط بسیار نزدیک حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) با اهل‌بیت (علیهم‌السلام) از سوی دیگر، موجب شدند که ایشان در سال‌های پایانی زندگی، تحت تعقیب حکومت وقت، قرار گیرد. از این‌رو، برای ادامه فعالیت‌ها و چه‌بسا با اشاره امام هادی (علیه‌السلام)، زندگی مخفی را انتخاب کرد، و با لباس پیک و به صورت مسافری ناشناس، وطن اصلی خود را ترک کرد و شهرهای مختلفی را پشت سر گذاشت تا آن‌که در شهر ری در مکانی به نام «سربان»[۵۷] . رحل اقامت افکند و در خانه یکی از پیروان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در محلّه‌ای (که «سکّة الموالی» نامیده می شد) سکونت یافت. روزها روزه بود و شب‌ها به عبادت می‌پرداخت و گاه به‌صورت مخفیانه از خانه‌ای که در آن ساکن بود، خارج می‌شد و به زیارت قبری که هم‌اکنون در مقابل مزار او قرار دارد، می‌رفت و می‌فرمود: این، قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر (علیه‌السلام) است. معلوم نیست که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) چند سال در شهر ری سکونت داشته است. مسلّم، این است که ایشان به‌قدری در این شهر بوده که بیشتر شیعیان ری، به‌تدریج با ایشان آشنا شده بودند (این‌ مطلب در گزارش نجاشی و صاحب بن عبّاد آمده است)، و با در نظر گرفتن این‌که ایشان به شدت تحت تعقیب بوده و ارتباط تک تک مردم با او چه‌بسا مدت‌ها طول می‌کشید، می‌توان گفت: احتمالاً ایشان چند سال از سال‌های پایانی عمر خود را در ری گذرانده است. همچنین رفت و آمد بیشتر با وی، حاکی از فعّالیت‌های فرهنگی و سیاسی اوست. درباره زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) جای شک و تردید نیست که از سوی امام معصوم (علیه‌السلام) برای اصل زیارت وی توصیه شده است، لذا از وظایف اخلاقی و دینی ما محسوب می‌شود که به زیارت آن بزرگوار بشتابیم و از فیض زیارت وی بیش از پیش بهره‌مند گردیم. در بیانی «مرحوم محدث قمی‌ (رحمةالله‌علیه)» از امام معصوم روایت می‌کند، پاداش زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) را بهشت معین فرموده است.[۷۲] [۷۳] . سید محمدباقر میرداماد استرآبادی (رحمة‌الله‌علیه) در الرواشح السماویه فرمود احادیث بسیاری در فضیلت و زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) روایت شده است که هر که زیارت کند قبر او را، بهشت بر او واجب می‌شود».[۷۴] [۷۵] . مهم‌ترین نشانه عظمت معنوی و مقامات باطنی آستانه حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) برابری فضیلت زیارت مزار آن بزرگوار، با فضیلت زیارت سیّدالشهداء است. شیخ المحدّثین، صدوق، از محمد بن یحیی عطّار (که یکی از اهالی ری است) این‌گونه نقل کرده که: خدمت امام هادی (علیه‌السلام) رسیدم. ایشان فرمود: «کجا بودی؟» گفتم: حسین بن علی (علیه‌السلام) را زیارت کردم. امام هادی (علیه‌السلام) فرمود: أما إنّک لَوزُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظیمِ عِندَکُم کُنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ (علیه‌السلام).[۷۶] [۷۷] [۷۸] [۷۹] . بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی (علیه‌السلام) را زیارت کرده باشد. در احادیث اهل‌بیت (عليهم‌السلام)، فضایل، آثار و برکات فراوانی برای زیارت امام حسین (علیه‌السلام) بیان شده است، مانند: آمرزیده شدن گناهان، دعای فرشتگان، دعای اهل‌بیت (عليهم‌السلام) طولانی شدن عمر، افزوده شدن روزی، زدوده شدن اندوه، شادی دل، تبدیل شدن بدی‌ها به خوبی‌ها، تبدیل شدن شقاوت به سعادت، و برخورداری از حق شفاعت. همچنین در شماری از احادیث، فضیلت زیارت امام حسین (علیه‌السلام) بیشتر از حج و حتی طبق برخی از احادیث، ثواب آن، بیش از هزار حج و هزار عمره است.[۸۰] [۸۱] . مسئله این است که بر اساس حدیث یاد شده، آیا زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) به‌طور مطلق می‌تواند جایگزین زیارت امام حسین (علیه‌السلام) شود و یا در شرایط خاصی، از چنین فضلیتی برخوردار است؟ در یک جمله، آیا برابری زیارت عبدالعظیم (علیه‌السلام) و زیارت امام حسین (علیه‌السلام) مطلق است و یا مقید؟ بی تردید، مقصود امام هادی (علیه‌السلام) در حدیث یاد شده، این نیست که از فضایل زیارت امام حسین (علیه‌السلام) بکاهد و یا در بیان فضیلت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) مبالغه نماید. بنابراین، در پاسخ به سؤالی که مطرح شد، می توان گفت: برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم (علیه‌السلام) و امام حسین (علیه‌السلام) مقیّد است به فضای سیاسی ویژه‌ای که پیروان اهل‌بیت (عليهم‌السلام) در آن مقطع تاریخی در آن زندگی می‌کردند، در زمانی که اختناق شدیدی جهان اسلام را فراگرفته بود و جامعه تشیع در دوران زمامداری افرادی مانند: متوکّل، مُعتّز و معتمد عباسی، سخت‌ترین دوران‌های تاریخیِ خود را سپری می‌کرد. در چنین شرایطی، امام هادی (علیه‌السلام) به‌منظور پیشگیری از خطرهایی که از طرف حکومت‌های وقت، شیعیان را تهدید می‌کرد، فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم را با زیارت امام حسین (علیه‌السلام) برابر دانسته است. به تعبیری روشن‌تر، زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) برای کسانی که آمادگی خطرپذیری برای زیارت امام حسین (علیه‌السلام) را داشته باشند، پاداشی معادل زیارت آن حضرت دارد و حرم حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) شعبه‌ای از حرم سیدالشهدا (علیه‌السلام) است. و این خود، فضیلتی بزرگ و حاکی از جایگاه بلند عبدالعظیم در نزد اهل‌بیت (عليهم‌السلام) است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری

تاريخ : یکشنبه ۸ آبان ۱۴۰۱ | 10:52 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |