شعر-مدایح حضرت زینب علیهاسلام

زینب که دل و روح بلندی دارد

زینب که دل و روح بلندی دارد - درنزدخدا مقامِ ارجمندی دارد

اویافته ادب زجدوپدرومادرِ خویش - خودموعظه های سودمندی دارد

زینب که بود زین اب و مادرِخویش

زینب که بود زین اب و مادرِخویش - درراهِ خدا ز کَس ندارد تشویش

دریاری دین بود پس از مادرِ خود - در بینِ زنان همّتِ او از همه بیش

زینب که خود او اُسوه یِ تسلیم رضاست

زینب که خود او اُسوه یِ تسلیم و رضاست - ازبهرخدای خویش راضی به قضاست

او زینِ اب و محمّد است و زهرا - ازبهرِ تو باقری شفیعه در روزِجزاست

پنجم ماه جمادی زینت عرش برین

پنجم ماه جمادی زینت عرش برین - زدقدم درخانه یِ مولا امیرالمؤمنین

دختِ كبرایِ علی درخانۀ مولاعلی - پانهادوخانه ازنوررخش شدمنجلی

آنكه نامش را زلطف خودخدا زینب نهاد - نامِ زینب راخدا بردخت زهراهدیه داد

فاطمه خوشحال شدازدیدنِ رخساراو - بوسه زدبردیدگان و لعل گوهرباراو

شدامیرالمؤمنین خوشحال وشادازاین ولید - كردشكرحق ازاین میلاد و مولود سعید

شدحسن شادوحسین خوشحال ازاین مولودپاك - گشته است بیت ولایت ازفروغش تابناك

شدحسین بیش ازهمه دل بسته براین مه جبین - كس ندیده یك برادر،خواهری را اینچنین

بود زینب برحسینش یاور و پشت وپناه - خاصه اندر كربلا و كوفه و شام سیاه

گرنبودی زینب اندركربلا خونهای پاك - بی ثمرمیشد نمیشد همچنان خورتابناك

انقلابی بی هدف میشداگرزینب نبود - همچه درّی درصدف میشداگرزینب نبود

انقلاب كربلارانام زینب زنده كرد - باقری زینب یزید سفله راشرمنده كرد

مظهرِ صبر و شهامت زینب

مظهرِ صبر و شهامت زینب - دخترمجد و کرامت زینب

دختر فاطمه و بنت علی - زینبش نام نهاده است نبی

چشمه ای هست ازآن کوثرِپاک نام - نورچشمی است به شاهِ لولاک

دختر فاطمه و شاه نجف - یارِ هفتاد دو رزمنده یِ طف

پدرش بنده یِ اَلرّحمن است - مادرش کوثری ازقرآن است

هست او زینت بابش حیدر - چشمه ای گشته جدا از کوثر

یاور پنج تنِ آلِ عبا است - زینتِ هریک از اصحابِ کسا است

اوگُلِ بوته یِ گلزارِ نبی است - زینتِ خانه یِ زهرا وعلی است

هست اومظهری ازشوروشعور - پای تا سرهمگی عشق و حضور

چادر فاطمه او کرده به سر - هست تابنده چو خورشید و قمر

او که تفسیر کند قرآن را - سوره یِ کوثر و اَلانسان را

او که خود دخت ولیّ الله است - عمّه و اخت ولیّ الله است

اوعقیله است بنی هاشم را - عمّه است اکبرو هم قاسم را

خواهرحضرت عباس بود - عطرخوشبویِ گلِ یاس بود

یاوراست او به حسینِ زهرا - کربلا روزوشبِ عاشورا

زینب و زینِ اب است این بانو - همه علم وادب است این بانو

زینبیه به دمشق است مدام - همچوماهی که بتابد برشام

باقری زائر کویش باشد - صبح وشب روی به سویش باشد

ای عمّه یِ سادات ایا زینبِ کبرا

ای روح مناجات ایا زینبِ کبرا - ای قبله حاجات ایا زینبِ کبرا

انت جَبَلُ الصَّبرِعَلِی زینب کبرا - تو نورشبِ قدرِعَلِی زینب کبرا

ای نورِ دلِ فاطمه یِ امّ ابیها - وَ ای روشنیِ چشمِ نبی سیّدِ بطحا

ای مظهر صبرعلوی درهمه حالات - اي نوردل و روشني ارض وسماوات

ای زین اب و جلوه یِ رب دخترزهرا - ای بنت علی دختِ نبی آن شهِ بطحا

ای عالمه و فاضله، محبوبه ي طاها - اخت حسنینی تو و دردانه ي زهرا

نور دل حیدر توئی و دخت پیمبر- برصبرعلی حلم نبی گشته تو مظهر

مارابرسان برحرمت، عمه یِ سادات - کن حاجت ماراتورواقبله یِ حاجات

بنما تو نصیب باقری کرببلا را - هم سوریه و مدینه و بیت خدارا

ازکتاب مجموعه اشعارباقری-سروده های حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور

http://dl.hodanet.tv/fileshtm/asharebageri.htm

http://hedayat.blogfa.com/category/307


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

تاريخ : سه شنبه ۸ آذر ۱۴۰۱ | 15:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |