مادرِ سادات شُدی تو شَهید
مادرِ سادات شُدی تو شَهید - روحِ مناجات شُدی تو شَهید
ماهِ جمادی شده ماهِ عزات - ماه مُحرّم شده از نو پدید
ظلم و سِتم گشت به دُختِ نبی - آتشِ کین شد به سرایِ ولی
ظلم و ستم بعدِ نبی شد فزون - به فاطمه هم حسنین و علی
بعدِ نبی تیغِ ستم آختند - بر درِ بیتِ عَلَوی تاختند
به بیتِ زهرا و علی و نبی - آتشِ ظلم و ستم انداختند
بازویِ زهرا شده از کین سیاه - شهید شد مُحسنِ او بی گناه
پهلویِ زهرا بشکست از غلاف - میان آن کوچه یِ بی سر پناه
مریضه شد فاطمه از ضربِ در - دید بَسی ظُلم زِ بعدِ پدر
سینه و بازوش کبود و سیاه - گشت خوراکش غَم و خونِ جگر
عُمر شریفش چو بِشُد خاتمه - کرد وصیّت به علی، فاطمه
گفت: مرا غسل بِدِه، دَفن کُن - نیمه یِ شب که خواب باشد همه
مادرِ سادات برفت از جهان - شد غم و ماتم به دلِ شیعیان
نیمه یِ شب غُسل بدادش علی - دَفن و کَفَن گشت زِ مردم نِهان
شهید شد مادرِ غمدیده ها - مدفنِ او نهان شد از دیده ها
قبرِ شریفش ز همه شد نهان - خاصه زِ کوران و زِ خوابیده ها
تا برسد مهدیِ صاحب زمان - برون شَوَد زِ پرده رازِ نهان
روز ظُهورش بِشَوَد آشکار - مرقَدِ او بر همه یِ شیعیان
باقریا روزِ ظهورِ اِمام - بگیرد او زِ دشمنان اِنتِقام
مُنتقِمِ خونِ خدا چون رَسَد - کَندَه شود ریشه یِ قَومِ ظلام
سروده شده فاطمیه سال 1401
برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
http://asharebageri.blogfa.com
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، دهه فاطمیه