خاطرات ناگفته از ورود واقامت «رهبر محبوب خلق»

نویسنده : جواد نوائیان رودسری info@khorasannews.com

ورود امام خمینی(ره) به ایران در 12 بهمن 1357، به روند پیروزی انقلاب اسلامی شتابی دو چندان داد. با این حال، همه می‌دانستند که حفاظت از جان رهبر انقلاب، در روزهای پرالتهاب بهمن 1357، کاری سخت، دشوار و در عین حال، حیاتی است. به همین دلیل، گروهی از جوانان انقلابی آن روز، کمر همت بستند و به پاسداری و حراست از جان رهبر انقلاب پرداختند. این جوانان از جان گذشته، نخستین تیم حفاظتی حضرت امام(ره) را در ایران تشکیل دادند. بدیهی است که حضور دایم در محل اقامت امام (ره)، در کنار تمام مشکلات و سختی‌های کار، در ذهن این افراد، خاطراتی را ثبت کرد که می‌تواند در بررسی تاریخ انقلاب اسلامی، نقشی ویژه و مهم ایفا کند. در آستانه سالروز ورود تاریخی حضرت امام(ره) به ایران، در 12 بهمن 1357، در گفت‌وگویی با حمیدرضا نقاشیان، سرتیم حفاظت حضرت امام(ره) پس از ورود ایشان به ایران و استقرار در دو مدرسه رفاه و علوی، به مرور وقایع نخستین ساعات حضور رهبر انقلاب در میهن پرداختیم. آقای نقاشیان در گفت‌وگو با خراسان، ضمن تشریح مشکلاتی که تیم حفاظت با آن روبه رو بود، روایت‌های ناب و ناشنیده‌ای را از نخستین ساعات ورود حضرت امام(ره) به ایران، روایت کرد.
نخستین مکانی که حضرت امام(ره) پس از ورود به ایران در آن‌جا مستقر شدند، کجا بود؟
نخستین مکانی که برای اقامت حضرت امام(ره)، پس از ورود ایشان به ایران، در نظر گرفته شد، مدرسه رفاه بود. طبیعتاً مجموعه‌ای که وظیفه حفاظت امام(ره) را برعهده داشت، از چند روز قبل مدرسه رفاه را تحویل گرفته و برای پاکسازی و ایمن کردن آن، اقدام کرده بود. به همین دلیل، من در مدرسه رفاه مستقر بودم.
بنابراین هنگام ورود امام(ره)، در فرودگاه مهرآباد حضور نداشتید.
همین‌طور است.
چطور شد که مدرسه رفاه را به عنوان اقامتگاه اولیه انتخاب کردند؟
انتخاب مدرسه دخترانه رفاه در خیابان «ایران»، توسط مرحوم شهید بهشتی و تعدادی از یاران امام انجام شد. به لحاظ مکانی هم جای بدی نبود؛ منتها چون در میان تیم اولیه‌ای که برای حفاظت محل انتخاب کرده بودند، افرادی وجود داشتند که به لحاظ فکری، نزدیکی چندانی با جریان نهضت اسلامی نداشتند و بعضاً، به گروه‌هایی وابسته بودند که بعدها راهی غیر از راه انقلاب اسلامی را برگزیدند، اعتراض‌هایی از سوی تعدادی از یاران امام، مانند شهید مطهری، صورت گرفت که باید در تیم حفاظت از مدرسه تغییراتی ایجاد شود.
چرا چنین افرادی برای تیم حفاظت انتخاب شده بودند؟
انتخاب آن ها ریشه در خوش بینی و نوع نگاه برخی از اطرافیان داشت. به هر حال، این افراد را از حفاظت قسمت مرکزی ساختمان، یعنی محل اصلی اقامت حضرت امام(ره) ، کنار گذاشتند و از اعضای گروه مبارز «صف» که در آن افرادی مانند شهید بروجردی عضو بودند، خواستند که کار حفاظت این بخش را برعهده بگیرند. مرحوم شهید بروجردی از من خواست که انجام این کار را برعهده بگیرم و بنده هم، با تعدادی از دوستان، تیمی حفاظتی را تشکیل دادیم و محل را تحویل گرفتیم. البته بچه‌های گروه «صف» کار حفاظت پیرامونی حضرت امام(ره) در بهشت‌زهرا(س) را هم برعهده داشتند. حفاظت از دیگر مکان‌ها و مسیرها، برعهده گروه‌های دیگری مانند «مؤتلفه اسلامی» بود.
افرادی که از قبل آن‌جا مستقر بودند، در برابر تحویل دادن محل به شما، مقاومت نکردند؟
چرا؛ آن ها در برابر این تغییر مقاومت می‌کردند و طبیعتاً، سر و صداهایی هم به راه افتاد. اما شهید بهشتی، طی جلسه‌ای که با حضور ما و آن ها برگزار کرد، موفق به مدیریت این ناراحتی و اختلاف شد و قضیه به خیر و خوشی پایان یافت.

آوای انقلاب

«بانگ آزادی» از سرودهای انقلابی و به یادماندنی است که در سال 59 اجرا شد. این شعر را استاد حمید سبزواری، پدر شعر انقلاب سروده و محمد گلریز آن را اجرا کرده و آهنگ ساز بانگ آزادی هم احمد علی راغب بوده است. در ادامه بخشی از این شعر انقلابی را مرور می کنیم.
این بانگ آزادی ست، کز خاوران خیزد
فریاد انسان‌هاست، کزنای جان خیزد
اعلام توفان‌هاست، کز هر کران خیزد
آتشفشان قهر ملت‌های در بند است
حبل‌المتین توده‌های آرزومند است


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: امـام و رهـبـری انـقلاب اسلامی

تاريخ : چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ | 9:38 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |