چارُمِ شعبان نِگَر بیتِ عَلی
چارُمِ شعبان نِگَر بیتِ عَلی - گشته سرشار از صفا و هَمدِلی
خانه یِ شیرِ حق و اُمّ البنین - گشته روشن، باصفا، زان مَه جَبین
چون که سَر زَد یک قَمَر از خانه اَش - گَشت سرشار از صَفا سامانه اَش
آن قَمَر ماهِ بنی هاشم لَقَب - آنکه بُد بَهرِ حسین در تاب و تَب
خانه یِ حیدر از او روشن شُده - شهرِ یَثرِب هَم چنان گُلشن شُده
نام آن قُرص قَمَر عَبّاس شُد - شهرِ یَثرِب پُر زِ عطرِ یاس شُد
چون به دنیا آمد عَبّاسِ عَلی - بود همراهش صفا و هَمدلی
حَضرتِ حیدر چو دیدش شاد شُد - خانه یِ حیدر زِ غَم آزاد شُد
چون عَلَمداری بِیامَد بَهرِ دین - بَرحُسین ابنِ امیر المؤمنین
چونکه سَقّا و سپهداری کَبیر - آمده از بَهرِ یارِیِّ اَمیر
چونکه پَرچَمدارِ اسلام آمده - بهرِ دشمن روز، چون شام آمده
در بَغَل بِگرِفت قُرصِ ماه را - گوئیا آمد وزیری شاه را
یک نَظَر بر آن قَد و بالایِ او – کَرد، مَولا، بابِ دین پالای او
دستها و پایها و چشم و گوش - او نِگَه میکرد، آرام و خَموش
ناگَهان دیدَند مولا گریه کَرد - او نِگَه بر بازوان و ناله کرد
گفته شد کِاین گریه آقا بهر چیست؟ - گوئیا بازویِ طفلک را غَمی است
عیب و نقصی دیده شُد بر بازوان - که شُما دیدی و مینالی از آن
گفت: نَه، بَل بازوانش سالِم است - بلکه سالمتر زِ کُلِّ عالَم است
لیک یادم آمد از عاشور او - از دلیری و سَرِ پُر شُورِ او
روز عاشورا چنین گشته رَقَم - گردد این بازو و این دَستان قَلَم
خون چَکَد زین بازو وَ دَستانِ یَل - این بُوَد از بهرِ او خیر العمل
آری آقا اینچنین آوایه کرد - روزِ میلادَش برایش گریه کرد
گریه کرد اُمُّ البنین هَم زین سُخَن - گریه بر عَبّاس دارد، ما وَ مَن
کاشف الکَرب است عَبّاسِ عَلِی - در گرفتاری است یارِ هَمدلی
یکصد و سی و سه بار ای نُورِ عَین - تو بگو یا کاشف الکرب حسین
باقری هرگاه گشتی دل غمین - گوی یا عَبّاس، یا اُمُّ البنین
سروده شده میلاد حضرت عباس علیه السلام زمستان 1401
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری