درامتداد تاریکی-رسوایی در بیمارستان دولتی!
اعضای باند کارمندان متخلف، سرم ها را با آمبولانس از مرکز درمانی خارج می کردند!
سیدخلیل سجادپور – اعضای یک باند حرفه ای که سرم های مرکز درمانی را با آمبولانس بخش خصوصی از بیمارستان دولتی خارج می کردند و در استان های دیگر کشور به فروش می رساندند در حالی توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدند که ریشه یابی این ماجرا به فروش کارت واکسن کرونا و گوشی های سرقتی رسید. به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، چند روز قبل یکی از مدیران انبار دارویی یکی از بیمارستان های بزرگ دولتی مشهد، کمبود هزار و 500 سرم بیمارستانی را در آمار و ارقام دارویی گزارش داد و به این ترتیب پلیس برای بررسی موضوع وارد ماجرا شد. بررسی های مقدماتی که با دستورهای ویژه قاضی شعبه 202 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به انبار دارویی بیمارستان مذکور کشید، بیانگر آن بود که تعداد زیادی حواله های جعلی و بدون مهر در مرکز درمانی ثبت شده است. پیگیری این سرنخ با استفاده از فناوری های نوین پلیسی، دو کارمند باسابقه بیمارستان را در مظان اتهام قرار داد.بنابراین دو کارمند این مرکز درمانی بازداشت و به مقر انتظامی منتقل شدند. بازجویی های فنی از دو متهم 42 ساله، پای راننده آمبولانس بخش خصوصی را نیز به پرونده گم شدن سرم ها گشود و مشخص شد آن ها باندی حرفه ای را در بیمارستان دولتی تشکیل داده و از مدت ها قبل در حالی به خلافکاری روی آورده اند که یکی از کارمندان بیمارستان سابقه سرقت نیز در پرونده سیاه خود دارد. افشای این موضوع، اهمیت پرونده مذکور را دوچندان کرد و این گونه ماجرای سرم های بیمارستانی وارد مرحله جدیدی شد.
همزمان با بازبینی دوربین های مداربسته توسط افسران زبده کلانتری احمدآباد مشهد، سرنخ هایی از جرایم دیگر اعضای این باند به دست آمد و بررسی ها به شیوه نامحسوس زیرنظر مستقیم مقام قضایی ادامه یافت. گزارش روزنامه خراسان حاکی است، تحقیقات پلیس حکایت از آن داشت که کارمندان متخلف با حواله های جعلی، دارو و سرم را از انبار بیمارستان خارج کرده اند، سپس این اقلام را تحویل کارمند بخش خصوصی (راننده آمبولانس) داده اند و او نیز محموله های دارویی را از بیمارستان خارج کرده و در استان های سیستان و بلوچستان، فارس و کردستان در بازار آزاد به فروش رسانده است.از سوی دیگر کنکاش های دقیق تر پلیس از ماجرای فروش کارت واکسن به شهروندان نیز پرده برداشت و مشخص شد که اعضای این باند حرفه ای در هنگام همه گیری کرونا، مبالغی را از 300 تا 700 هزار تومان از متقاضیان دریافت کرده و کارت واکسن کرونا را بدون تزریق واکسن به آن ها فروخته اند. با افشای زوایای پنهان از خلافکاری های متهمان، نیروهای انتظامی با دستور مقام قضایی سومین متهم پرونده را نیز دستگیر کردند و مخفیگاه او را مورد بازرسی قرار دادند. در این عملیات علاوه بر کشف تعدادی سرم های بیمارستانی، 80 دستگاه گوشی تلفن همراه هوشمند و 100 دستگاه گوشی تلفن همراه ساده از مخفیگاه وی کشف شد و به مقر انتظامی انتقال یافت. بررسی های بیشتر در این باره نشان داد که تعدادی از گوشی های مذکور که سریال های آنان مخدوش نشده بود، سرقتی هستند به همین دلیل ماجرای کارمندان متخلف ابعاد دیگری پیدا کرد، اما متهم یاد شده که بهیار بخش خصوصی است، در بازجویی ها مدعی شد، تلفن های مکشوفه به پدر خانمش تعلق دارد که حدود دو ماه قبل دار فانی را وداع گفته است.بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اگرچه بررسی سوابق پدر خانم متهم در بانک اطلاعاتی مجرمان نشان داد که وی سابقه کیفری در زمینه مالخری داشته است، اما اهمیت این پرونده موجب شد تا سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) دستورهای محرمانه ای برای بررسی همه زوایا و ابعاد این ماجرا صادر کند.تحقیقات این پرونده حساس در حالی ادامه دارد که اعضای این باند با صدور قرار قانونی مناسب از سوی قاضی شعبه 202 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد روانه زندان شدند.
اختصاصی خراسان . خراسان : شماره : 21212 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۵ ارديبهشت
سرقت میلیاردی دزدان از انبار یک شهرداری
توکلی -سارقانی که به انبار شهرداری انار کرمان دستبرد زده بودند به دام پلیس افتادند.به گزارش خراسان،فرمانده انتظامی شهرستان انار با اشاره به دستگیری پنج سارق و یک مالخر بیان کرد:متهمان به سرقت ۱۱ هزار متر سیم و کابل از انبار شهرداری اعتراف کردند.سرهنگ صادق نیک نفس ادامه داد: به دنبال گزارش وقوع سرقت ۸ میلیارد ریالی سیم و کابل از انبار شهرداری شهرستان انار، موضوع به صورت ویژه در دستور کار نیروهای پلیس آگاهی قرار گرفت.وی گفت:نیروهای پلیس آگاهی با استفاده از روشهای علمی و تخصصی، در نهایت سرنخهایی از دست داشتن یک باند شش نفره از سارقان غیربومی به دست آوردند و با انجام تحقیقات میدانی موفق شدند، مخفیگاه این متهمان را شناسایی کنند.این مسئول انتظامی تصریح کرد:ماموران پس از دریافت اطلاعات لازم و کسب مجوزهای قانونی از مرجع قضایی در یک اقدام ضربتی، شش متهم را دستگیر کردند.وی خاطرنشان کرد: متهمان دربرابر مدارک و مستندات پلیس، چارهای جز بیان حقیقت نداشتند و به سرقت از انبار شهرداری اعتراف کردند. خراسان : شماره : 21212 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۵ ارديبهشت
دختری با 20 میلیون پول توجیبی!
وقتی دخترم نتوانست در کشور هندوستان به تحصیل ادامه دهد، در حالی به ایران بازگشت که به ماری جوانا اعتیاد پیدا کرده بود، ولی با آن که از من خواسته بود پول توجیبی ماهانه او را به 20 میلیون تومان برسانم باز هم برای باج گیری، خودروی گران قیمت مرا تخریب کرد و...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، مرد 56 ساله داروساز که در زمینه دارویی کشور فعالیت دارد ضمن اعلام شکایت از دخترش به دلیل توهین و فحاشی و تخریب خودرو، درباره این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: یکی از دخترانم را برای ادامه تحصیل به کشورهای اروپایی فرستادم که پیشرفت کرد و در امور تحصیلی و شغلی موفق شد، اما «ژینوس» دختر دیگرم را حدود 6 سال قبل راهی هندوستان کردم. او تازه دیپلم گرفته بود و قصد داشت در یکی از کشورهای خارجی به تحصیلات خودش ادامه دهد به همین دلیل هم کشور هندوستان را انتخاب کرد و من هم به خواست او احترام گذاشتم تا در هر کجای دنیا که دوست دارد تحصیل کند! خلاصه او به هندوستان رفت و من هم ماهانه مبالغ زیادی برایش واریز می کردم تا در کشور غریب مشکلی نداشته باشد. با آن که هزینه های زیادی را می پرداختم و امیدوار بودم که او روزی به جایگاه خوبی برسد و مدارج علمی را کسب کند، اما متاسفانه بعد از گذشت 2 سال از این ماجرا تازه فهمیدم که «ژینوس» نه تنها در هندوستان ادامه تحصیل نمی دهد و دانشگاه را رها کرده است بلکه به «ماری جوانا» هم اعتیاد دارد و بیشتر پول هایی را که برایش واریز می کنم صرف خرید موادمخدر می کند به همین دلیل او در حالی به ایران بازگشت که به دختری سرکش و ناسازگار تبدیل شده بود؛ چرا که به خواهرش نیز حسادت می کرد و از پیشرفت های او ناراحت بود. رفتارهای عذاب آور دخترم به جایی رسید که حتی با مادرش نیز کنار نمی آمد به گونه ای که همسرم مجبور شد به خانه مادرش برود و آن جا زندگی کند. با همه این تلخکامی ها من همه امکانات رفاهی و تفریحی را برای دخترم فراهم می کردم که دختران هم سن و سال او در خواب هم چنین امکاناتی را نمی دیدند. «ژینوس» به ماهی و پرنده علاقه دارد و به همین دلیل انواع ماهی و پرندگان گران قیمت را خریداری و از آنان مراقبت می کند. در عین حال هزینه های علاقه او به این موجودات را نیز می پردازم، ولی او هر روز به بهانه هایی مانند این که یکی از ماهی ها بیماری قارچی گرفته و باید آن را نزد متخصص آبزیان ببرد یا پرنده اش شاد نیست، پول زیادی از من می گیرد. از سوی دیگر هم من برای ترک اعتیاد دخترم، او را نزد بهترین متخصصان روان پزشکی بردم، اما باز هم آثار اعتیاد در چهره اش نمایان است و می دانم که پنهانی به مصرف ماری جوانا ادامه می دهد. در همین شرایط «ژینوس» از من خواست تا پول توجیبی او را از ماهی 10 میلیون تومان به 20 میلیون افزایش دهم. من هم همان روز مبلغ 4 میلیون تومان به حساب بانکی او واریز کردم، اما هنگامی که از محل کارم بیرون آمدم، چرخ های خودروی گران قیمتم پنچر و درهای آن نیز تخریب شده بود. زمانی که دوربین های مداربسته را بررسی کردم، دخترم را دیدم که خودروام را تخریب می کند، ولی او نه تنها اشتباهش را نپذیرفت و به من توهین کرد بلکه تخریب خودرو را نیز به شخص خیالی اش نسبت داد که او را «کارما» صدا می زند! از سوی دیگر وقتی فهمید که من مبلغ 4 میلیون تومان به حسابش واریز کرده ام خیلی خونسرد گفت: «پیامک بانک دیر رسید و من آن را ندیده بودم!»
با وجود این، دخترم با سر و صدا در خیابان و آبروریزی، مرا تهدید می کند که با یک 20 لیتری بنزین، خودروام را به آتش می کشد و...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، به دنبال شکایت این مرد داروساز، اقدامات مشاوره ای و قانونی با صدور دستوری از سوی سرهنگ احمد زمانی (رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد) در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21212 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۵ ارديبهشت
رمزگشایی از معمای جنایت در مسافر پذیر شخصی
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور - با دستگیری مردی که دوستش را در یکی از مسافرپذیرهای شخصی غیرمجاز به قتل رسانده بود، از یک پرونده جنایی دیگر در مشهد رمزگشایی شد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، عصر چهاردهم اردیبهشت بود که جسد خون آلود جوان 35 ساله ای در یکی از مسافرپذیرهای شخصی در خیابان دانش مشهد کشف شد و بدین ترتیب تحقیقات جنایی با حضور قاضی ویژه قتل عمد در منزل مذکور ادامه یافت.
بررسی های مقدماتی حکایت از آن داشت که مرد جوان درون یکی از اتاق های مسافرپذیر شخصی با واردآمدن ضربات سنگ و تکه ای از آسفالت به قتل رسیده است و سپس عامل یا عاملان جنایت تلاش کرده اند تا جسد را درون چاه فاضلاب داخل حیاط بیندازند که به دلیل قطر کم دهانه چاه موفق به انجام این کار نشده اند.
ادامه تحقیقات سرنخ ها را به سوی زنی کشاند که اتاق های غیربهداشتی و کثیف این منزل را به مسافران اجاره می داد اما این زن در پاسخ به سوالات قاضی دکتر صادق صفری گفت که مقتول را نمی شناسد و اتاق را به 3 نفر دیگر اجاره داده است! و آن ها نیز صبح روز حادثه اتاق را تخلیه کرده اند!
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، هنگامی که زن میان سال با دستور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد با شماره تلفن مسافران تماس گرفت، گوشی آن ها در داخل اتاق محل وقوع جنایت زنگ خورد و مشخص شد که گوشی مذکور به جوان 35 ساله (مقتول) تعلق دارد. به همین دلیل این زن میان سال در مظان اتهام قرار گرفت و بازداشت شد.
از سوی دیگر، گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) تحقیقات گسترده ای را با راهنمایی های مقام قضایی برای رمزگشایی از این معمای جنایی آغاز کردند و برای شناسایی قاتل یا قاتلان به رصدهای اطلاعاتی پرداختند.
واکاوی کارآگاهان بیانگر آن بود که خودروی پژوی مقتول نیز سرقت شده است، بنابراین آن ها به ردیابی خودرو پرداختند و به اخباری دست یافتند که نشان می داد خودروی مذکور در مسیر تردد در محور مشهد – چناران و در نزدیکی پیچ ساغروان واژگون شده است. به همین دلیل کارآگاهان بلافاصله این ماجرا را پیگیری کردند تا از سرنوشت راننده آن اطلاعاتی به دست آورند چرا که راننده پژو در مظان اتهام قتل قرار داشت. پیگیری کارآگاهان از پلیس راهور و اورژانس مشخص کرد که راننده پژو مردی لاغراندام و حدود 48 ساله بوده که تصویر یک عقاب با بال های باز را روی گلویش خالکوبی کرده است و بعد از واژگونی خودرو به بیمارستان طالقانی مشهد منتقل شده است. با این سرنخ مهم، بی درنگ کارآگاهان وارد عملیات شدند و به طرف بیمارستان طالقانی حرکت کردند، اما راننده خودرو با رضایت کتبی و شخصی از مرکز درمانی گریخته بود. در عین حال بازبینی دوربین های مداربسته، چهره متهم به قتل را برای کارآگاهان نمایان کرد و آن ها با استفاده از فناوری های نوین پلیسی موفق شدند هویت راننده فراری را به دست آورند.
از سوی دیگر، گروهی از کارآگاهان، زن 22 ساله معتادی را زیر چتر اطلاعاتی خود گرفته بودند که طبق اظهارات شاهدان محلی و متصدی مسافرپذیر، همراه دو مرد دیگر بوده است که تصویر وی نیز در دوربین های ترافیکی مشخص شد. بررسی های میدانی حاکی از آن بود که زن جوان همسر صیغه ای متهم به قتل فراری است، بنابراین احتمال ارتباط پنهانی آن ها با یکدیگر وجود داشت به همین دلیل، زن 22 ساله، با دستور قاضی ویژه قتل عمد مشهد، لحظه به لحظه و به طور نامحسوس ردیابی می شد تا این که بالاخره سرنخ هایی از قرار ملاقات وی و متهم به قتل فراری در یکی از مسافرپذیرهای متروکه به دست آمد و صبح روز گذشته کارآگاهان در یک عملیات ضربتی و هماهنگ وارد این مسافرپذیر شخصی در بولوار وحدت شدند و حلقه های قانون را بر دستان هر دو نفر بستند.
به گزارش روزنامه خراسان، بررسی های مقدماتی نشان داد که زن معتاد نقشی در جنایت ندارد بنابراین وی با صدور قرار قانونی آزاد شد و مرد 48 ساله به شعبه ویژه جنایی دادسرا انتقال یافت. وی که روز گذشته در برابر میز عدالت ایستاده بود ابتدا سعی کرد خود را بی خبر از ماجرای جنایت در مسافرپذیر شخصی نشان دهد به همین دلیل مدعی بود که مقتول را نمی شناسد، اما وقتی به تماشای صحنه هایی از جنایت خود نشست که روی صفحه نمایشگر نقش بست دیگر نتوانست حقیقت را کتمان کند. در این حال وی با خونسردی کم نظیری به رمزگشایی از این معمای جنایی پرداخت و گفت: من و آن جوان از سال ها قبل دوست بودیم ولی او (مقتول) همه اموال مرا صاحب شده بود و به من هم جوابی نمی داد. پول خرید خودروی پژویی را که او سوار می شد، من پرداخت کرده بودم. از طرف دیگر منزلم را به او اجاره داده بودم اما آن را تخلیه نمی کرد. روز حادثه وقتی به همراه همسر صیغه ای ام به مسافرخانه شخصی رفتیم با او جر و بحث کردم که ناگهان چاقو کشید و من هم با سنگی که پشت در اتاق بود ضربه ای به سرش زدم و سپس تکه آسفالتی را از بیرون آوردم و با آن ضربات دیگری به سرش کوبیدم. قصد داشتم جسد را درون چاه فاضلاب داخل حیاط بیندازم ولی بعد از آن که سنگ های اطراف دهانه چاه را برداشتم تازه فهمیدم که قطر دهانه آن خیلی کم است، با وجود این، تلاش کردم تا پیکر او را درون چاه رها کنم که موفق نشدم و خودم به همراه همسر صیغه ای ام سوار پژو شدیم و از آن جا گریختیم!...
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، با توجه به این که هنوز زوایای پنهان دیگری در این ماجرای جنایی وجود دارد، وی با دستور قاضی دکتر صفری، در اختیار کارآگاهان اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت تا کنکاش های بیشتری درباره ابعاد دیگر این جنایت صورت گیرد. خراسان : شماره : 21214 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۲۸ ارديبهشت
اشک های دختر دانش آموز
خیلی اشتباه کردم، کشمکش های خانوادگی و درگیری های بیهوده با همسرم موجب شده بود تا نقشی در تربیت فرزندانم نداشته باشم، در واقع به گونه ای از فرزندانم غفلت کرده بودم و تنها دختر نوجوانم را سرساعت به کلاس خصوصی می رساندم تا در تحصیل پیشرفت کند، اما وقتی اشک های او را دیدم تازه فهمیدم که چه بلای وحشتناکی به سرم آمده است و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات مرد 45 ساله ای است که به همراه همسرش و برای شکایت از یک مرد شیطان صفت وارد کلانتری احمدآباد مشهد شده بود. این مرد که از شدت ناراحتی لیوان آب را سر می کشید درباره ماجرای تاسف باری که آینده دخترش را تحت تاثیر قرار داده بود، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: از همان روزهای آغازین زندگی مشترک، اگرچه با همسرم مشکل حادی نداشتم، اما متاسفانه رفتارهای ما طوری بود که گویی مدام با همدیگر در حال مشاجره و جدال هستیم. لج و لجبازی تنها موضوعی بود که در زندگی ما موج می زد و به خاطر هر رفتار و گفتار بی اهمیتی به مخالفت با یکدیگر می پرداختیم و به تفاهم نمی رسیدیم. در واقع ناسازگاری های اخلاقی و کلامی، بخش زیادی از زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار می داد. از زمانی که دخترم «نیوشا» به دنیا آمد این مشکل نه تنها برطرف نشد بلکه گاهی شدت هم می گرفت تا جایی که من دیگر نقشی در تربیت فرزندم نداشتم و حتی بعد از چند سال که فرزند دیگرم نیز قدم در این دنیا گذاشت، من تقریبا همه نیازهای عاطفی و تربیتی آن ها را به همسرم سپرده بودم و ارتباط صمیمانه ای با آن ها نداشتم. به همین دلیل هنگامی که دخترم بزرگ تر شد و به سن نوجوانی رسید آن ها همه مشکلات و درددل هایشان را برای مادرشان بازگو می کردند و چیزی به من نمی گفتند. از سوی دیگر من هم به خاطر لجبازی با همسرم از این موضوع سوء استفاده می کردم و از وظیفه سنگین پدری غافل شدم ،بهانه ام نیز این بود که فرزندانم با مادرشان راحت تر هستند و به من نیازی ندارند!
از طرف دیگر همسرم برای آن که دخترم ناراحت نشود بسیاری از امور تربیتی را ساده می انگاشت و به آن ها برای برخی رفتارهای هیجانی، ایرادی نمی گرفت اگر من هم درصدد راهنمایی یا سرزنش دخترم برمی آمدم بلافاصله با تقابل همسرم روبه رو می شدم و به این ترتیب همسرم به دفاع مادرانه از دخترم برمی خاست و با من به مشاجره می پرداخت که با این رفتارها موجب ناراحتی او نشوم. زندگی ما به گونه ای ادامه داشت که بی تفاوتی در امور زندگی ما نقش اساسی را بازی می کرد و من حتی در امور تحصیلی دخترم نیز دخالت نمی کردم تا این که روزی دختر 16 ساله ام برای پیشرفت در امور تحصیلی در کلاس خصوصی ریاضیات ثبت نام کرد چرا که امتحانات پایان سال تحصیلی نزدیک شده بود و او در این درس ضعف داشت. بعد از این ماجرا من هر روز او را سوار خودرو می کردم و سرساعت به کلاس خصوصی می رساندم. دخترم را سرکوچه ای پیاده می کردم که در آن مکان کلاس های درس ریاضیات برگزار می شد و بعد از اتمام کلاس نیز به دنبالش می رفتم و او را به خانه بازمی گرداندم ولی هیچ گاه از او نپرسیدم که این کلاس خصوصی توسط چه کسی برگزار می شود؟ آیا وابسته به آموزش و پرورش یا موسسه آموزشی معتبری است؟ یا حتی سوال نکردم که مربی آموزش خانم است یا آقا؟ و اصلا فردی مورد تایید و صلاحیت دار است یا این که فقط ادعای آموزش ریاضیات را دارد؟! سخنان مرد به این جا که رسید اشک در چشمانش حلقه زد و با نگاهی شرمگین به چهره همسرش ادامه داد: هر روز راس ساعت 4 بعد از ظهر دخترم را سر آن کوچه لعنتی پیاده می کردم ولی هیچ گاه با خودم فکر نکردم که این چگونه کلاس تدریس خصوصی است که حتی یک تابلو هم ندارد و ...بعد از مدتی همسرم متوجه اشک های دخترم شده و از او درباره نگرانی هایش پرسیده بود که به ناچار دخترم از یک ماجرای تاسف بار پرده برداشت و اشک ریزان از مرد شیطان صفتی سخن گفت که به بهانه تدریس خصوصی او را مورد تعرض قرار داده است و ... ای کاش نظارت بیشتری در این باره داشتم و قبل از واریز مبلغ تدریس خصوصی درباره مربی یا چگونگی برگزاری این کلاس ها تحقیق می کردم تا امروز چنین بلایی به سرم نمی آمد ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، با توجه به ادعای این مرد 45 ساله و اهمیت این ماجرا، پرونده ای با دستورهای ویژه سرگرد علی عسگری (رئیس کلانتری احمدآباد) تشکیل و برای رسیدگی به دستگاه قضایی ارسال شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21213 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۷ ارديبهشت
درامتداد تاریکی
http://dl.hodanet.tv/filespicturs/daremtedad.jpg
خراسان : شماره : 21212 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۵ ارديبهشت
رسوایی در بیمارستان دولتی!
اعضای باند کارمندان متخلف، سرم ها را با آمبولانس از مرکز درمانی خارج می کردند!
سیدخلیل سجادپور – اعضای یک باند حرفه ای که سرم های مرکز درمانی را با آمبولانس بخش خصوصی از بیمارستان دولتی خارج می کردند و در استان های دیگر کشور به فروش می رساندند در حالی توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدند که ریشه یابی این ماجرا به فروش کارت واکسن کرونا و گوشی های سرقتی رسید. به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، چند روز قبل یکی از مدیران انبار دارویی یکی از بیمارستان های بزرگ دولتی مشهد، کمبود هزار و 500 سرم بیمارستانی را در آمار و ارقام دارویی گزارش داد و به این ترتیب پلیس برای بررسی موضوع وارد ماجرا شد. بررسی های مقدماتی که با دستورهای ویژه قاضی شعبه 202 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به انبار دارویی بیمارستان مذکور کشید، بیانگر آن بود که تعداد زیادی حواله های جعلی و بدون مهر در مرکز درمانی ثبت شده است. پیگیری این سرنخ با استفاده از فناوری های نوین پلیسی، دو کارمند باسابقه بیمارستان را در مظان اتهام قرار داد.بنابراین دو کارمند این مرکز درمانی بازداشت و به مقر انتظامی منتقل شدند. بازجویی های فنی از دو متهم 42 ساله، پای راننده آمبولانس بخش خصوصی را نیز به پرونده گم شدن سرم ها گشود و مشخص شد آن ها باندی حرفه ای را در بیمارستان دولتی تشکیل داده و از مدت ها قبل در حالی به خلافکاری روی آورده اند که یکی از کارمندان بیمارستان سابقه سرقت نیز در پرونده سیاه خود دارد. افشای این موضوع، اهمیت پرونده مذکور را دوچندان کرد و این گونه ماجرای سرم های بیمارستانی وارد مرحله جدیدی شد.
همزمان با بازبینی دوربین های مداربسته توسط افسران زبده کلانتری احمدآباد مشهد، سرنخ هایی از جرایم دیگر اعضای این باند به دست آمد و بررسی ها به شیوه نامحسوس زیرنظر مستقیم مقام قضایی ادامه یافت. گزارش روزنامه خراسان حاکی است، تحقیقات پلیس حکایت از آن داشت که کارمندان متخلف با حواله های جعلی، دارو و سرم را از انبار بیمارستان خارج کرده اند، سپس این اقلام را تحویل کارمند بخش خصوصی (راننده آمبولانس) داده اند و او نیز محموله های دارویی را از بیمارستان خارج کرده و در استان های سیستان و بلوچستان، فارس و کردستان در بازار آزاد به فروش رسانده است.از سوی دیگر کنکاش های دقیق تر پلیس از ماجرای فروش کارت واکسن به شهروندان نیز پرده برداشت و مشخص شد که اعضای این باند حرفه ای در هنگام همه گیری کرونا، مبالغی را از 300 تا 700 هزار تومان از متقاضیان دریافت کرده و کارت واکسن کرونا را بدون تزریق واکسن به آن ها فروخته اند. با افشای زوایای پنهان از خلافکاری های متهمان، نیروهای انتظامی با دستور مقام قضایی سومین متهم پرونده را نیز دستگیر کردند و مخفیگاه او را مورد بازرسی قرار دادند. در این عملیات علاوه بر کشف تعدادی سرم های بیمارستانی، 80 دستگاه گوشی تلفن همراه هوشمند و 100 دستگاه گوشی تلفن همراه ساده از مخفیگاه وی کشف شد و به مقر انتظامی انتقال یافت. بررسی های بیشتر در این باره نشان داد که تعدادی از گوشی های مذکور که سریال های آنان مخدوش نشده بود، سرقتی هستند به همین دلیل ماجرای کارمندان متخلف ابعاد دیگری پیدا کرد، اما متهم یاد شده که بهیار بخش خصوصی است، در بازجویی ها مدعی شد، تلفن های مکشوفه به پدر خانمش تعلق دارد که حدود دو ماه قبل دار فانی را وداع گفته است.بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اگرچه بررسی سوابق پدر خانم متهم در بانک اطلاعاتی مجرمان نشان داد که وی سابقه کیفری در زمینه مالخری داشته است، اما اهمیت این پرونده موجب شد تا سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) دستورهای محرمانه ای برای بررسی همه زوایا و ابعاد این ماجرا صادر کند.تحقیقات این پرونده حساس در حالی ادامه دارد که اعضای این باند با صدور قرار قانونی مناسب از سوی قاضی شعبه 202 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد روانه زندان شدند.
اختصاصی خراسان . خراسان : شماره : 21212 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۵ ارديبهشت
سرقت میلیاردی دزدان از انبار یک شهرداری
توکلی -سارقانی که به انبار شهرداری انار کرمان دستبرد زده بودند به دام پلیس افتادند.به گزارش خراسان،فرمانده انتظامی شهرستان انار با اشاره به دستگیری پنج سارق و یک مالخر بیان کرد:متهمان به سرقت ۱۱ هزار متر سیم و کابل از انبار شهرداری اعتراف کردند.سرهنگ صادق نیک نفس ادامه داد: به دنبال گزارش وقوع سرقت ۸ میلیارد ریالی سیم و کابل از انبار شهرداری شهرستان انار، موضوع به صورت ویژه در دستور کار نیروهای پلیس آگاهی قرار گرفت.وی گفت:نیروهای پلیس آگاهی با استفاده از روشهای علمی و تخصصی، در نهایت سرنخهایی از دست داشتن یک باند شش نفره از سارقان غیربومی به دست آوردند و با انجام تحقیقات میدانی موفق شدند، مخفیگاه این متهمان را شناسایی کنند.این مسئول انتظامی تصریح کرد:ماموران پس از دریافت اطلاعات لازم و کسب مجوزهای قانونی از مرجع قضایی در یک اقدام ضربتی، شش متهم را دستگیر کردند.وی خاطرنشان کرد: متهمان دربرابر مدارک و مستندات پلیس، چارهای جز بیان حقیقت نداشتند و به سرقت از انبار شهرداری اعتراف کردند. خراسان : شماره : 21212 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۵ ارديبهشت
دختری با 20 میلیون پول توجیبی!
وقتی دخترم نتوانست در کشور هندوستان به تحصیل ادامه دهد، در حالی به ایران بازگشت که به ماری جوانا اعتیاد پیدا کرده بود، ولی با آن که از من خواسته بود پول توجیبی ماهانه او را به 20 میلیون تومان برسانم باز هم برای باج گیری، خودروی گران قیمت مرا تخریب کرد و...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، مرد 56 ساله داروساز که در زمینه دارویی کشور فعالیت دارد ضمن اعلام شکایت از دخترش به دلیل توهین و فحاشی و تخریب خودرو، درباره این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: یکی از دخترانم را برای ادامه تحصیل به کشورهای اروپایی فرستادم که پیشرفت کرد و در امور تحصیلی و شغلی موفق شد، اما «ژینوس» دختر دیگرم را حدود 6 سال قبل راهی هندوستان کردم. او تازه دیپلم گرفته بود و قصد داشت در یکی از کشورهای خارجی به تحصیلات خودش ادامه دهد به همین دلیل هم کشور هندوستان را انتخاب کرد و من هم به خواست او احترام گذاشتم تا در هر کجای دنیا که دوست دارد تحصیل کند! خلاصه او به هندوستان رفت و من هم ماهانه مبالغ زیادی برایش واریز می کردم تا در کشور غریب مشکلی نداشته باشد. با آن که هزینه های زیادی را می پرداختم و امیدوار بودم که او روزی به جایگاه خوبی برسد و مدارج علمی را کسب کند، اما متاسفانه بعد از گذشت 2 سال از این ماجرا تازه فهمیدم که «ژینوس» نه تنها در هندوستان ادامه تحصیل نمی دهد و دانشگاه را رها کرده است بلکه به «ماری جوانا» هم اعتیاد دارد و بیشتر پول هایی را که برایش واریز می کنم صرف خرید موادمخدر می کند به همین دلیل او در حالی به ایران بازگشت که به دختری سرکش و ناسازگار تبدیل شده بود؛ چرا که به خواهرش نیز حسادت می کرد و از پیشرفت های او ناراحت بود. رفتارهای عذاب آور دخترم به جایی رسید که حتی با مادرش نیز کنار نمی آمد به گونه ای که همسرم مجبور شد به خانه مادرش برود و آن جا زندگی کند. با همه این تلخکامی ها من همه امکانات رفاهی و تفریحی را برای دخترم فراهم می کردم که دختران هم سن و سال او در خواب هم چنین امکاناتی را نمی دیدند. «ژینوس» به ماهی و پرنده علاقه دارد و به همین دلیل انواع ماهی و پرندگان گران قیمت را خریداری و از آنان مراقبت می کند. در عین حال هزینه های علاقه او به این موجودات را نیز می پردازم، ولی او هر روز به بهانه هایی مانند این که یکی از ماهی ها بیماری قارچی گرفته و باید آن را نزد متخصص آبزیان ببرد یا پرنده اش شاد نیست، پول زیادی از من می گیرد. از سوی دیگر هم من برای ترک اعتیاد دخترم، او را نزد بهترین متخصصان روان پزشکی بردم، اما باز هم آثار اعتیاد در چهره اش نمایان است و می دانم که پنهانی به مصرف ماری جوانا ادامه می دهد. در همین شرایط «ژینوس» از من خواست تا پول توجیبی او را از ماهی 10 میلیون تومان به 20 میلیون افزایش دهم. من هم همان روز مبلغ 4 میلیون تومان به حساب بانکی او واریز کردم، اما هنگامی که از محل کارم بیرون آمدم، چرخ های خودروی گران قیمتم پنچر و درهای آن نیز تخریب شده بود. زمانی که دوربین های مداربسته را بررسی کردم، دخترم را دیدم که خودروام را تخریب می کند، ولی او نه تنها اشتباهش را نپذیرفت و به من توهین کرد بلکه تخریب خودرو را نیز به شخص خیالی اش نسبت داد که او را «کارما» صدا می زند! از سوی دیگر وقتی فهمید که من مبلغ 4 میلیون تومان به حسابش واریز کرده ام خیلی خونسرد گفت: «پیامک بانک دیر رسید و من آن را ندیده بودم!»
با وجود این، دخترم با سر و صدا در خیابان و آبروریزی، مرا تهدید می کند که با یک 20 لیتری بنزین، خودروام را به آتش می کشد و...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، به دنبال شکایت این مرد داروساز، اقدامات مشاوره ای و قانونی با صدور دستوری از سوی سرهنگ احمد زمانی (رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد) در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21212 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۵ ارديبهشت
رمزگشایی از معمای جنایت در مسافر پذیر شخصی
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور - با دستگیری مردی که دوستش را در یکی از مسافرپذیرهای شخصی غیرمجاز به قتل رسانده بود، از یک پرونده جنایی دیگر در مشهد رمزگشایی شد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، عصر چهاردهم اردیبهشت بود که جسد خون آلود جوان 35 ساله ای در یکی از مسافرپذیرهای شخصی در خیابان دانش مشهد کشف شد و بدین ترتیب تحقیقات جنایی با حضور قاضی ویژه قتل عمد در منزل مذکور ادامه یافت.
بررسی های مقدماتی حکایت از آن داشت که مرد جوان درون یکی از اتاق های مسافرپذیر شخصی با واردآمدن ضربات سنگ و تکه ای از آسفالت به قتل رسیده است و سپس عامل یا عاملان جنایت تلاش کرده اند تا جسد را درون چاه فاضلاب داخل حیاط بیندازند که به دلیل قطر کم دهانه چاه موفق به انجام این کار نشده اند.
ادامه تحقیقات سرنخ ها را به سوی زنی کشاند که اتاق های غیربهداشتی و کثیف این منزل را به مسافران اجاره می داد اما این زن در پاسخ به سوالات قاضی دکتر صادق صفری گفت که مقتول را نمی شناسد و اتاق را به 3 نفر دیگر اجاره داده است! و آن ها نیز صبح روز حادثه اتاق را تخلیه کرده اند!
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، هنگامی که زن میان سال با دستور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد با شماره تلفن مسافران تماس گرفت، گوشی آن ها در داخل اتاق محل وقوع جنایت زنگ خورد و مشخص شد که گوشی مذکور به جوان 35 ساله (مقتول) تعلق دارد. به همین دلیل این زن میان سال در مظان اتهام قرار گرفت و بازداشت شد.
از سوی دیگر، گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) تحقیقات گسترده ای را با راهنمایی های مقام قضایی برای رمزگشایی از این معمای جنایی آغاز کردند و برای شناسایی قاتل یا قاتلان به رصدهای اطلاعاتی پرداختند.
واکاوی کارآگاهان بیانگر آن بود که خودروی پژوی مقتول نیز سرقت شده است، بنابراین آن ها به ردیابی خودرو پرداختند و به اخباری دست یافتند که نشان می داد خودروی مذکور در مسیر تردد در محور مشهد – چناران و در نزدیکی پیچ ساغروان واژگون شده است. به همین دلیل کارآگاهان بلافاصله این ماجرا را پیگیری کردند تا از سرنوشت راننده آن اطلاعاتی به دست آورند چرا که راننده پژو در مظان اتهام قتل قرار داشت. پیگیری کارآگاهان از پلیس راهور و اورژانس مشخص کرد که راننده پژو مردی لاغراندام و حدود 48 ساله بوده که تصویر یک عقاب با بال های باز را روی گلویش خالکوبی کرده است و بعد از واژگونی خودرو به بیمارستان طالقانی مشهد منتقل شده است. با این سرنخ مهم، بی درنگ کارآگاهان وارد عملیات شدند و به طرف بیمارستان طالقانی حرکت کردند، اما راننده خودرو با رضایت کتبی و شخصی از مرکز درمانی گریخته بود. در عین حال بازبینی دوربین های مداربسته، چهره متهم به قتل را برای کارآگاهان نمایان کرد و آن ها با استفاده از فناوری های نوین پلیسی موفق شدند هویت راننده فراری را به دست آورند.
از سوی دیگر، گروهی از کارآگاهان، زن 22 ساله معتادی را زیر چتر اطلاعاتی خود گرفته بودند که طبق اظهارات شاهدان محلی و متصدی مسافرپذیر، همراه دو مرد دیگر بوده است که تصویر وی نیز در دوربین های ترافیکی مشخص شد. بررسی های میدانی حاکی از آن بود که زن جوان همسر صیغه ای متهم به قتل فراری است، بنابراین احتمال ارتباط پنهانی آن ها با یکدیگر وجود داشت به همین دلیل، زن 22 ساله، با دستور قاضی ویژه قتل عمد مشهد، لحظه به لحظه و به طور نامحسوس ردیابی می شد تا این که بالاخره سرنخ هایی از قرار ملاقات وی و متهم به قتل فراری در یکی از مسافرپذیرهای متروکه به دست آمد و صبح روز گذشته کارآگاهان در یک عملیات ضربتی و هماهنگ وارد این مسافرپذیر شخصی در بولوار وحدت شدند و حلقه های قانون را بر دستان هر دو نفر بستند.
به گزارش روزنامه خراسان، بررسی های مقدماتی نشان داد که زن معتاد نقشی در جنایت ندارد بنابراین وی با صدور قرار قانونی آزاد شد و مرد 48 ساله به شعبه ویژه جنایی دادسرا انتقال یافت. وی که روز گذشته در برابر میز عدالت ایستاده بود ابتدا سعی کرد خود را بی خبر از ماجرای جنایت در مسافرپذیر شخصی نشان دهد به همین دلیل مدعی بود که مقتول را نمی شناسد، اما وقتی به تماشای صحنه هایی از جنایت خود نشست که روی صفحه نمایشگر نقش بست دیگر نتوانست حقیقت را کتمان کند. در این حال وی با خونسردی کم نظیری به رمزگشایی از این معمای جنایی پرداخت و گفت: من و آن جوان از سال ها قبل دوست بودیم ولی او (مقتول) همه اموال مرا صاحب شده بود و به من هم جوابی نمی داد. پول خرید خودروی پژویی را که او سوار می شد، من پرداخت کرده بودم. از طرف دیگر منزلم را به او اجاره داده بودم اما آن را تخلیه نمی کرد. روز حادثه وقتی به همراه همسر صیغه ای ام به مسافرخانه شخصی رفتیم با او جر و بحث کردم که ناگهان چاقو کشید و من هم با سنگی که پشت در اتاق بود ضربه ای به سرش زدم و سپس تکه آسفالتی را از بیرون آوردم و با آن ضربات دیگری به سرش کوبیدم. قصد داشتم جسد را درون چاه فاضلاب داخل حیاط بیندازم ولی بعد از آن که سنگ های اطراف دهانه چاه را برداشتم تازه فهمیدم که قطر دهانه آن خیلی کم است، با وجود این، تلاش کردم تا پیکر او را درون چاه رها کنم که موفق نشدم و خودم به همراه همسر صیغه ای ام سوار پژو شدیم و از آن جا گریختیم!...
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، با توجه به این که هنوز زوایای پنهان دیگری در این ماجرای جنایی وجود دارد، وی با دستور قاضی دکتر صفری، در اختیار کارآگاهان اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت تا کنکاش های بیشتری درباره ابعاد دیگر این جنایت صورت گیرد. خراسان : شماره : 21214 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۲۸ ارديبهشت
اشک های دختر دانش آموز
خیلی اشتباه کردم، کشمکش های خانوادگی و درگیری های بیهوده با همسرم موجب شده بود تا نقشی در تربیت فرزندانم نداشته باشم، در واقع به گونه ای از فرزندانم غفلت کرده بودم و تنها دختر نوجوانم را سرساعت به کلاس خصوصی می رساندم تا در تحصیل پیشرفت کند، اما وقتی اشک های او را دیدم تازه فهمیدم که چه بلای وحشتناکی به سرم آمده است و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات مرد 45 ساله ای است که به همراه همسرش و برای شکایت از یک مرد شیطان صفت وارد کلانتری احمدآباد مشهد شده بود. این مرد که از شدت ناراحتی لیوان آب را سر می کشید درباره ماجرای تاسف باری که آینده دخترش را تحت تاثیر قرار داده بود، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: از همان روزهای آغازین زندگی مشترک، اگرچه با همسرم مشکل حادی نداشتم، اما متاسفانه رفتارهای ما طوری بود که گویی مدام با همدیگر در حال مشاجره و جدال هستیم. لج و لجبازی تنها موضوعی بود که در زندگی ما موج می زد و به خاطر هر رفتار و گفتار بی اهمیتی به مخالفت با یکدیگر می پرداختیم و به تفاهم نمی رسیدیم. در واقع ناسازگاری های اخلاقی و کلامی، بخش زیادی از زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار می داد. از زمانی که دخترم «نیوشا» به دنیا آمد این مشکل نه تنها برطرف نشد بلکه گاهی شدت هم می گرفت تا جایی که من دیگر نقشی در تربیت فرزندم نداشتم و حتی بعد از چند سال که فرزند دیگرم نیز قدم در این دنیا گذاشت، من تقریبا همه نیازهای عاطفی و تربیتی آن ها را به همسرم سپرده بودم و ارتباط صمیمانه ای با آن ها نداشتم. به همین دلیل هنگامی که دخترم بزرگ تر شد و به سن نوجوانی رسید آن ها همه مشکلات و درددل هایشان را برای مادرشان بازگو می کردند و چیزی به من نمی گفتند. از سوی دیگر من هم به خاطر لجبازی با همسرم از این موضوع سوء استفاده می کردم و از وظیفه سنگین پدری غافل شدم ،بهانه ام نیز این بود که فرزندانم با مادرشان راحت تر هستند و به من نیازی ندارند!
از طرف دیگر همسرم برای آن که دخترم ناراحت نشود بسیاری از امور تربیتی را ساده می انگاشت و به آن ها برای برخی رفتارهای هیجانی، ایرادی نمی گرفت اگر من هم درصدد راهنمایی یا سرزنش دخترم برمی آمدم بلافاصله با تقابل همسرم روبه رو می شدم و به این ترتیب همسرم به دفاع مادرانه از دخترم برمی خاست و با من به مشاجره می پرداخت که با این رفتارها موجب ناراحتی او نشوم. زندگی ما به گونه ای ادامه داشت که بی تفاوتی در امور زندگی ما نقش اساسی را بازی می کرد و من حتی در امور تحصیلی دخترم نیز دخالت نمی کردم تا این که روزی دختر 16 ساله ام برای پیشرفت در امور تحصیلی در کلاس خصوصی ریاضیات ثبت نام کرد چرا که امتحانات پایان سال تحصیلی نزدیک شده بود و او در این درس ضعف داشت. بعد از این ماجرا من هر روز او را سوار خودرو می کردم و سرساعت به کلاس خصوصی می رساندم. دخترم را سرکوچه ای پیاده می کردم که در آن مکان کلاس های درس ریاضیات برگزار می شد و بعد از اتمام کلاس نیز به دنبالش می رفتم و او را به خانه بازمی گرداندم ولی هیچ گاه از او نپرسیدم که این کلاس خصوصی توسط چه کسی برگزار می شود؟ آیا وابسته به آموزش و پرورش یا موسسه آموزشی معتبری است؟ یا حتی سوال نکردم که مربی آموزش خانم است یا آقا؟ و اصلا فردی مورد تایید و صلاحیت دار است یا این که فقط ادعای آموزش ریاضیات را دارد؟! سخنان مرد به این جا که رسید اشک در چشمانش حلقه زد و با نگاهی شرمگین به چهره همسرش ادامه داد: هر روز راس ساعت 4 بعد از ظهر دخترم را سر آن کوچه لعنتی پیاده می کردم ولی هیچ گاه با خودم فکر نکردم که این چگونه کلاس تدریس خصوصی است که حتی یک تابلو هم ندارد و ...بعد از مدتی همسرم متوجه اشک های دخترم شده و از او درباره نگرانی هایش پرسیده بود که به ناچار دخترم از یک ماجرای تاسف بار پرده برداشت و اشک ریزان از مرد شیطان صفتی سخن گفت که به بهانه تدریس خصوصی او را مورد تعرض قرار داده است و ... ای کاش نظارت بیشتری در این باره داشتم و قبل از واریز مبلغ تدریس خصوصی درباره مربی یا چگونگی برگزاری این کلاس ها تحقیق می کردم تا امروز چنین بلایی به سرم نمی آمد ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، با توجه به ادعای این مرد 45 ساله و اهمیت این ماجرا، پرونده ای با دستورهای ویژه سرگرد علی عسگری (رئیس کلانتری احمدآباد) تشکیل و برای رسیدگی به دستگاه قضایی ارسال شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21213 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۷ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی