درامتداد تاریکی-96 سرقت در 20 روز!
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- اعضای یک باند حرفه ای سرقت با شیوه کش روزنی که از استان های دیگر وارد مشهد شده بودند و در پوشش مسافر به فروشگاه ها دستبرد می زدند، در حالی با کمک شهروندان دستگیر شدند که به 96 فقره سرقت در 20 روز اعتراف کردند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ساعت حدود 20 شب اول تیر، فروشنده پوشاکی در بولوار عبدالمطلب مشهد متوجه دستبرد به اموال فروشگاه شد و بلافاصله از کسبه محل و رهگذران برای دستگیری سارقان کمک خواست. در همین حال دو زن جوان از فروشگاه بیرون رفتند و سوار بر یک دستگاه خودروی تیبا که راننده آن منتظر اجرای آخرین مرحله سرقت بود، از محل گریختند اما مرد 33 ساله در محاصره شهروندان قرار گرفت و فرصت فرار پیدا نکرد. در همین حال نیروهای گشت انتظامی کلانتری شفا از راه رسیدند و مردجوان را به مقر انتظامی انتقال دادند. این متهم جوان که اهل یکی از استان های شمالی کشور بود، در بازجویی ها 3 عضو دیگر باند سرقت را به پلیس لو داد و مدعی شد از 20 روز قبل وارد مشهد شده اند و به صورت کش روزنی از فروشگاه های سطح شهر سرقت می کنند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است در پی اعترافات وی، بلافاصله عوامل انتظامی عازم مخفیگاه سارقان شدند اما متصدی مسافرخانه گفت: آن ها ساعتی قبل تسویه حساب کردند و از مسافرخانه رفتند!
در حالی که نیروهای انتظامی به جست وجو در خیابان های اطراف ادامه می دادند ناگهان خودروی تیبای مذکور که مشخصات آن در سامانه پلیس ثبت شده بود، در برابر دیدگان عوامل انتظامی قرار گرفت. با توقیف تیبا، 3 سرنشین آن که مردی میان سال به همراه یک مادر و دختر 27 و 47 ساله بودند، به کلانتری منتقل شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند.
در بازرسی از صندوق عقب تیبا نیز مقادیر زیادی لوازم سرقتی به همراه 12 گرم حشیش کشف شد. بررسی های پلیس نشان داد مرد میان سال برادر شوهر سابق زن 27 ساله است که از شوهرش طلاق گرفته و عضو باند سرقت شده است. در همین حال نیروهای انتظامی با کسب مجوزهای قضایی عازم منزل استیجاری متهمان در بولوار مصلی شدند و در بازرسی از این منزل 80 متری کیسه های بزرگ حاوی لباس و کفش های اسپرت، لوازم بهداشتی، پارچه های کت و شلواری و پیراهن، سرویس های ظروف آشپزخانه، طاقه های پتو و کیسه های برنج ایرانی به همراه کالاهای دیگر و مواد غذایی مانند کارتن های ماکارونی و سویا کشف شد.
بازجویی های تکمیلی از اعضای سابقه دار این باند سرقت بیانگر آن بود که آن ها در پوشش مسافر و به عنوان اعضای یک خانواده وارد فروشگاه های مشهد می شدند و با سرگرم کردن فروشنده، لوازم را از مراکز تجاری و روز بازارها می ربودند و سپس سوار بر خودروی تیبا متواری می شدند.
براساس گزارش روزنامه خراسان، متهمان درحالی به 96 فقره سرقت در 20 روز اعتراف کرده اند که تاکنون مورد شناسایی 28 تن از مال باختگان قرار گرفته اند.
ادامه بررسی ها همچنین نشان داد اعضای باند برای آن که مورد ظن صاحبخانه قرار نگیرند، خود را تاجر برنج معرفی کرده و مدعی شده اند که پوشاک و کالاهای دیگر را به صورت تهاتری با برنج معاوضه کرده اند.
از سوی دیگر تحقیقات پلیس درباره شگرد انتقال کالاهای سرقتی به استان های دیگر نیز مشخص کرد متهمان برخی از کالاها را به مالخران در بازار روزهای مختلف به فروش می رساندند و بسیاری دیگر را از طریق دفاتر باربری به استان های دیگر انتقال می دادند که تحقیقات در این باره همچنان ادامه دارد. خراسان : شماره : 21247 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۷ تير
رفیق کشی با کارد طلایی!
سجادپور- جوانی که پس از مصرف مشروبات الکلی دوستش را به صرف کله پاچه صبحگاهی دعوت کرده بود، او را با ضربات کارد طلایی رنگ به قتل رساند و متواری شد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این حادثه هولناک بامداد سی و یکم خرداد در بولوار شهید قرنی مشهد هنگامی رخ داد که 4 نفر سوار بر یک دستگاه پراید مقابل طباخی توقف کردند و سفارش سیرابی دادند. در این میان هنوز صرف صبحانه به پایان نرسیده بود که سجاد جوان 28 ساله باب گلایه از دوستش محمد را در حضور دوست دختر وی باز کرد و گفت: چرا به تماس هایم پاسخ ندادی! و مرا مدتی مقابل منزل تان سرگردان کردی؟ سپس ادامه داد: نمی خواستی من به خانه ات بیایم؟!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است هنوز سخنان سجاد به پایان نرسیده بود که «محمد» (جوان 29 ساله) گفت: اگر قصد نداشتم تو را به منزل راه بدهم که اکنون غذایت را نمی خوردم! و با این جمله «سجاد» چشم در چشم دوستش دوخت و گفت: اکنون مقابل دوست دخترت نمی خواهم چیزی بگویم...
در همین حال «محمد» سخن او را قطع کرد و گفت: بیا از طباخی بیرون برویم تا ببینم تو را چه فازی برداشته است!
هنگامی که دو جوان به بیرون از طباخی رفتند، دختر جوان رو به دایی محمد کرد که درون طباخی نشسته بود و به او گفت: شما هم بروید تا با یکدیگر دعوا نکنند ولی مرد میان سال که راننده پراید بود با خونسردی گفت: نه! اتفاقی نمی افتد!
بنابراین گزارش، هنوز جر و بحث های دو جوان در بیرون از طباخی ادامه داشت که ناگهان «محمد» سیلی به صورت دوستش نواخت و او نیز در یک لحظه کارد طلایی رنگ را از کمرش بیرون کشید و دوستش را هدف تیغه کارد قرار داد. او بی رحمانه و در حالی که هر دو نفر به دلیل مصرف مشروبات الکلی مست بودند، ضربات را بر سرو صورت و شانه محمد فرود آورد و او را نقش بر زمین کرد.
دقایقی بعد مجروح این حادثه به مرکز درمانی انتقال یافت و دایی محمد نیز پا به فرار گذاشت اما با مرگ جوان 29 ساله در مرکز درمانی، پرونده ای جنایی شکل گرفت و تحقیقات قضایی از سپیده دم سی و یکم خرداد توسط قاضی ویژه قتل عمد مشهد آغاز شد. به دستور قاضی «محمود عارفی راد» دختر جوان که هنوز در محل وقوع حادثه بود، توسط نیروهای کلانتری سناباد مشهد دستگیر شد و به مقر انتظامی انتقال یافت.
از سوی دیگر نیز قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، دستورهای ویژه ای را برای دستگیری متهم فراری صادر کرد اما «سجاد» به مکان نامعلومی گریخته بود. با اعترافات دختر جوان که مدعی است در 10 و 13 سالگی دو بار ازدواج کرده است، بررسی های تخصصی برای دستگیری متهم فراری توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی ادامه دارد. خراسان : شماره : 21247 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۷ تير
تیغ تهدید برای ازدواج!
همه بدبختی ها و مصیبت های من از روزی شروع شد که به اصرار یکی از دوستان شوهر مرحومم برای دریافت مبلغی پول، پاسخ مثبت دادم و بدین ترتیب در چاله ای افتادم که اکنون نمی توانم از آن بیرون بیایم، این در حالی است که همچنان زیر تیغ تهدید برای ازدواج با او قرار دارم و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، زن 42 ساله که به همراه شوهر خواهرش وارد مرکز انتظامی شده بود، با بیان این که برای ازدواج تهدید به مرگ شده است، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: در یک خانواده 11 نفره متولد شدم و در یکی از روستاهای تایباد به مدرسه رفتم اما به دلیل این که علاقه ای به درس نداشتم، در همان کلاس اول ابتدایی چند سال مردود شدم و دیگر به مدرسه نرفتم. به همین دلیل هم بی سواد ماندم و در روستا به خانواده ام کمک می کردم. هنگامی که به 20 سالگی رسیدم «غلام» به خواستگاری ام آمد. او تبعه خارجی بود و رانندگی خودروهای سنگین را به عهده داشت.
«غلام» گاهی برای انتقال کالا به افغانستان سفر می کرد و گاهی نیز در جاده های ایران به حمل و نقل مشغول بود. خلاصه وقتی دیدم او جوانی شایسته و موقر است پای سفره عقد نشستم اگرچه می دانستم که ازدواج با اتباع خارجی دردسرهای زیادی دارد و در آینده حتی فرزندانم نمی توانند شناسنامه بگیرند و دچار مشکلات زیادی می شوند ولی می ترسیدم چون بی سواد هستم، کسی با من ازدواج نکند! با وجود این، غلام مردی آرام بود و هیچ گاه مرا کتک نزد. در چند سال اول زندگی مشترک، او همه تلاشش را برای رفاه و آسایش من می کرد و سفرهای بیشتری به افغانستان می رفت ولی در یکی از همین سفرها که بار روغن خوراکی داشت، ماموران در یکی از ایست و بازرسی های جاده ای به او مشکوک شدند و کامیون را بازرسی کردند. آن جا بود که مشخص شد درون همه قوطی های روغن، مواد مخدر جاسازی شده است که به این صورت محموله سنگین مواد مخدر به پای شوهرم نوشته شد. او اگرچه ادعا کرد که مالک آن مواد مخدر به افغانستان گریخته است ولی ادعاهایش بی فایده بود و دادگاه او را به اعدام محکوم کرد. هنگامی که شوهرم به زندان چناران منتقل شد، من هر هفته به دیدارش می رفتم اما بعد از 3 سال دادرسی و طی مراحل قانونی بالاخره حکم اعدام او در دیوان عالی کشور تایید شد و همسرم پای چوبه دار قرار گرفت. در این میان یک روز مردی از زندان با من تماس گرفت و خودش را دوست غلام معرفی کرد. او گفت با غلام مانند برادر است و با یکدیگر هم بند بودند. آن روز او خبر داد که 3 روز دیگر غلام را اعدام می کنند. بعد از این ماجرا ما برای آخرین ملاقات به زندان رفتیم و بعد هم همسرم اعدام شد.
اما هنوز در سوگ شوهرم بودم که «پرویز» دوباره از زندان با من تماس گرفت و گفت: «غلام» قبل از مرگش مرا قسم داده بود تا هر کمکی که از دستم برمی آید برای شما انجام بدهم! من هم از او تشکر کردم و گفتم فعلا به چیزی نیاز ندارم!
با وجود این اصرار کرد مبلغی را به حساب بانکی ام واریز می کند تا مخارج عزاداری را بپردازم! من هم شماره حسابم را دادم و او 6 میلیون تومان به حسابم ریخت.
چند ماه بعد او ماجرای خواستگاری را مطرح کرد و مدعی شد که قصد ازدواج با مرا دارد! من هم پیشنهادش را رد کردم و گفتم هنوز یک سال از مرگ همسرم نگذشته است ولی او اصرار داشت که باید مرا ببیند به همین دلیل هم وقتی به مرخصی آمد، بلافاصله آدرس منزل پدرم را پیدا کرد و من برای اولین بار وقتی او را دیدم در شوک فرو رفتم چرا که همه جای دستانش آثار خراشیدگی با تیغ و چاقو بود. هنگامی که با دیدن این صحنه ها به او گفتم قصد ازدواج ندارم ناگهان چهره وحشتناکی به خود گرفت و سرش را محکم به دیوار کوبید! خیلی ترسیده بودم. او همان شب خودش را از پنجره به داخل اتاقم انداخت تا مثلا مرا راضی کند! از ترس زبانم بند آمده بود. وقتی فهمیدم به مواد مخدر صنعتی هم اعتیاد دارد، دیگر از وحشت به خود می لرزیدم که از خانه بیرون آمدم و به منزل خواهرم رفتم تا چند روزی از این مرد فاصله بگیرم اما متاسفانه او با تعقیب من، نشانی منزل شوهر خواهرم را پیدا کرده بود و در آن جا آبروریزی به راه انداخت و مدعی شد که من با او ارتباط داشتم و پول اخاذی کرده ام. شوهر خواهرم ابتدا حرف هایش را باور کرد ولی زمانی که پیامک هایش را نشان دادم، حرفم را پذیرفت و با من به کلانتری آمد تا از «پرویز» شکایت کنیم چرا که او اکنون من و خانواده ام را تهدید به مرگ با شلیک گلوله می کند و مدعی است اگر با او ازدواج نکنم باید مبلغ 50 تا 60 میلیون تومان بپردازم و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است به دنبال اعلام این شکایت و با صدور دستوری از سوی سرهنگ قاسم همت آبادی، بررسی های قانونی درباره این ماجرا به گروهی از افسران دایره تجسس کلانتری سپرده شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21247 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۷ تير
اعترافات تلفنی عامل جنایت در آلونک مخروبه!
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- مردی که 6 سال قبل همسر سابقش را در یک آلونک مخروبه به قتل رسانده و متواری شده بود، عصر روز گذشته به اتهام آدم ربایی در شاهرود به دام افتاد و راز جنایت در مشهد را نیز فاش کرد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اوایل صبح روز ششم دی سال 1396، نگهبان یک زمین بزرگ محصور در انتهای بولوار امامت مشهد به منظور سرکشی و مراقبت از برخی اموال داخل زمین به گشت زنی پرداخت. در حالی که صدای عبور خودروها در بزرگراه امام علی (ع) گاهی سکوت صبحگاهی را در هم می شکست، نگهبان مذکور به طرف آلونک مخروبه ای حرکت کرد که درون زمین مذکور قرار داشت. اگرچه آلونک هیچ در و پنجره ای نداشت،نگهبان زمین که احتمال می داد به دلیل سردی هوا در شب گذشته، معتادان کارتن خواب وارد آن جا شده باشند، به آرامی قدم درون آلونک گذاشت ولی ناگهان باصحنه حیرت آوری روبه رو شد.
او پیکر بی جان زن جوانی را دید که کف آلونک مخروبه افتاده بود و کیف دستی نیز در کنار جسد قرار داشت. نگهبان که با دیدن جسد بسیار مضطرب شده بود، هراسان با پلیس 110 تماس گرفت و ماجرای وجود جسد یک زن در آلونک مخروبه را گزارش داد. دقایقی بعد خودروهای پلیس آژیرکشان در کنار بزرگراه توقف کردند و به بررسی صحنه پرداختند. آنان با مشاهده جسدی که روی موکت کهنه کف آلونک افتاده بود، بی درنگ با قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه تماس گرفتند و بدین ترتیب حدود ساعت 8:30 صبح بود که قاضی کاظم میرزایی وارد زمین محصور شد و تحقیقات قضایی خود را در حالی آغاز کرد که گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز در محل کشف جسد حضور یافتند.
در همین حال با نمایان شدن شال مشکی رنگی که دو بار دور گردن زن 22 ساله حلقه شده بود، فرضیه وقوع جنایت قوت گرفت و مشخص شد که زن جوان به دست فرد یا افراد ناشناسی به قتل رسیده است و عامل یا عاملان جنایت او را با استفاده از شالی خفه کرده و با یک گره محکم به گردن وی بسته اند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: این گونه بود که روند تحقیقات تغییر کرد و ماجرای مرگ زن جوان به شیوه جنایی پیگیری شد. در همین حال کارت شناسایی و کارت تبلیغی مربوط به یک بنگاه املاک از درون کیف کنار جسد پیدا شد ولی مشخصات روی کارت با زن جوان مطابقت نداشت. ساعتی بعد با انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد که حدود 10 ساعت از مرگ زن جوان می گذرد و او اوایل شب پنجم دی به قتل رسیده است. بنابراین با راهنمایی های قاضی میرزایی، گروهی از کارآگاهان به طرف بنگاه املاکی حرکت کردند که نشانی آن روی کارت تبلیغاتی نوشته شده بود. متصدی این بنگاه املاک که در بولوار رسالت فعالیت می کرد با مشاهده تصویر جسد زن جوان بلافاصله او را شناخت و گفت: این زن به همراه زن دیگری که مدعی بود خواهرش است، روز گذشته (پنجم دی) به بنگاه املاک آمدند تا خانه ای را اجاره کنند. وی همچنین نشانی محل سکونت زن جوان را به کارآگاهان داد و گفت: آن ها در منطقه همت آباد سکونت دارند. طولی نکشید که کارآگاهان اداره جنایی زنگ منزل آن ها را به صدا درآوردند و با زن میان سالی روبه رو شدند که مدعی بود یکی از دخترانش در منزل حضور دارد ولی درباره دختر دیگرش گفت: «ستاره» که دو فرزند دارد، از همسرش طلاق گرفته و در کنار ما زندگی می کند اما عصر روز گذشته (پنجم دی) شوهر سابقش به در منزل ما آمد و ستاره را برای دیدار با فرزندانش با خود برد و دیگر از او اطلاعی نداریم. او شب هم به منزل بازنگشته است و ما بسیار نگرانش هستیم.
براساس گزارش روزنامه خراسان، حالا دیگر تردیدی وجود نداشت که مقتوله همان «ستاره» زن جوان 22 ساله است که به احتمال قوی توسط شوهر سابقش به قتل رسیده بود. در این شرایط کارآگاهان از مادر «ستاره» خواستند تا عکس دخترش را به آن ها نشان دهد که لحظاتی بعد با تایید کارآگاهان، مادر وی نیز در جریان قتل دخترش قرار گرفت و با مراجعه به دستگاه قضایی شکایتی را علیه عامل جنایت مطرح کرد. از سوی دیگر با لو رفتن هویت متهم به قتل که «اسماعیل- ف» نام دارد، تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی مخفیگاه وی وارد مرحله جدیدی شد و آنان در جست و جوی قاتل به روستاهای اطراف صالح آباد در منطقه تربت جام رفتند چرا که بسیاری از بستگان و نزدیکان متهم تحت تعقیب در آن منطقه زندگی می کردند و احتمال اختفای «اسماعیل – ف» در روستاهای مذکور وجود داشت اما ردزنی ها به نتیجه نرسید و تلاش کارآگاهان برای دستگیری وی به شیوه های پلیسی کشید. در همین حال افسر پرونده مشخصات کامل و تصاویری از متهم به قتل فراری را با دستور قضایی به همه یگان ها و مراکز انتظامی و مرزبانی اعلام کرد و تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه وی ادامه یافت.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، پس از گذشت 6 سال از ماجرای این جنایت و درحالی که قاضی «محمود عارفی راد» ادامه رسیدگی به این پرونده جنایی را به عنوان قاضی ویژه قتل عمد به عهده گرفته بود، سرنخ هایی از حضور متهم به قتل در استان سمنان به دست آمد اما باز هم مخفیگاه وی شناسایی نشد و متهم به زندگی مخفیانه خود ادامه داد تا این که روز گذشته زن جوانی در شهرستان شاهرود شکایتی را مبنی بر اتهام آدم ربایی مطرح کرد. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع با صدوردستوری از سوی سرهنگ حدادان (رئیس پلیس آگاهی شاهرود) گروهی از افسران کارآزموده به سرپرستی سرهنگ حسنخانی (رئیس اداره جنایی آگاهی شاهرود) وارد عمل شدند و جوانی حدود 31 ساله را به اتهام آدم ربایی در یک عملیات هماهنگ و ضربتی دستگیر کردند.
دقایقی بعد و با انتقال متهم مذکور به مقر انتظامی، بازجویی های تخصصی از وی در حالی آغاز شد که درون مدارک متهم کارت شناسایی با هویت «اسماعیل – ف» کشف شد. در این هنگام بود که چشمان کارآگاه روی این نام خیره ماند و بی درنگ به بررسی سوابق متهمان تحت تعقیب پرداخت.
این بررسی های محرمانه بیانگر آن بود که جوان دستگیر شده متهم به قتل فراری است که از سوی پلیس آگاهی خراسان رضوی تحت تعقیب قرار دارد و مشخصات وی در سامانه پلیس ثبت شده است اما جوان مذکور مدعی بود که کارت شناسایی همراه وی ، متعلق به فرد دیگری است و او فقط آن را نگهداری می کند. با وجود این انکارها، ماجرا از اهمیت ویژه ای برخوردار بود بنابراین رئیس اداره جنایی آگاهی شاهرود در تماس تلفنی با سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی خراسان رضوی) موضوع متهم به قتل فراری با مشخصات «اسماعیل – ف» را بازگو کرد و لحظاتی بعد با ارسال تصاویر متهم از طریق فضای مجازی به مشهد، مشخص شد که متهم به آدم ربایی همان جوان تحت تعقیب به اتهام قتل در آلونک مخروبه است. به همین دلیل گفت وگوی تلفنی سرهنگ نجفی با متهم دستگیر شده راز همسرکشی در مشهد را فاش کرد و متهم که دیگر چاره ای جز بیان حقیقت نداشت، به ناچار قتل همسر سابقش را پذیرفت و مدعی شد به خاطر کینه ای که از ماجرای طلاق همسرش به دل گرفته بود، او را به بهانه دیدار با فرزندانش و سپس به بهانه گفت وگو با یکدیگر به آلونک مخروبه برده و در آن جا او را با شال خودش خفه کرده است. طولی نکشید که با اعترافات تلفنی متهم، کارآگاهان با دستور سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) مراتب را به قاضی «عارفی راد» (قاضی ویژه قتل عمد) اطلاع دادند و بدین ترتیب هماهنگی های قضایی با دستورات نیابتی برای انتقال متهم به قتل فراری به مشهد آغاز شد و متهم به همسرکشی به زودی در شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد زوایا و ابعاد پنهان این جنایت تکان دهنده را فاش خواهد کرد. خراسان : شماره : 21244 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۴ تير
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی