حزب بعث؛ از «ميشل عفلق» تا «صدام تکريتي»
خراسان - مورخ سه‌شنبه 1394/06/31 شماره انتشار 19076
نويسنده: جواد نوائيان رودسري info@khorasannews.com

حزب بعث عراق، با نام کامل «حزب البعث العربي الاشتراکي في العراق»، در سال 1951م، توسط «فواد الرکابي» تأسيس شد. در ابتداي کار، اين حزب شاخه اي از حزب بعث در سوريه بود و ديدگاه هاي آن تفاوت چنداني با انديشه هاي «ميشل عفلق»، بنيانگذار حزب بعث سوريه نداشت. «ميشل عفلق»، به عنوان يک عرب مسيحي اهل  سوريه، در پي ايجاد حزبي چپ گرا و در عين حال مبتني بر انديشه هاي ناسيوناليسم عربي بود. برخي از پژوهشگران معتقدند تأسيس اين حزب، در واقع، با هدف ايجاد يک جريان موازي و رقيب در برابر جريان هاي اسلام گرايي مانند «اخوان المسلمين»، انجام گرفت. با اين حال، ديدگاه هاي «ميشل عفلق» خيلي زود طرفدارانش را در سوريه از دست داد و او نيز مدتي بعد، در اوايل دهه 60 ميلادي، به عراق گريخت. به اين ترتيب، حزب بعث عراق در سال 1968م، اعلام استقلال کرد و نام خود را به «حزب بعث» تغيير داد. اين اتفاق، مقدمه اي براي به قدرت رسيدن صدام، ديکتاتور سفاک عراق بود.

 

پيشينه نفوذ

انگليسي ها پيش از استقلال عراق، در اين کشور رژيم پادشاهي ايجاد کردند. «فيصل اول»، نخستين پادشاه اسمي عراق بود. با اين حال پسرش، «غازي اول»، رويه اي ضد انگليسي و متمايل به آلمان نازي در پيش گرفت و به همين دليل توسط سرويس جاسوسي انگليس به قتل رسيد. پس از وي، پسرش، «فيصل دوم»، با حمايت انگليس، پادشاه عراق شد، اما فرجامي تلخ و ناگوار داشت. روز 23 تيرماه سال 1337، کودتايي خونين با فرماندهي «عبدالکريم قاسم»، ژنرال 44 ساله و چپ گراي ارتش عراق، انجام شد. در پي اين کودتا، «فيصل دوم» را دستگير کردند و با وضع فجيعي به قتل رساندند. به اين ترتيب، نظاميان متمايل به شوروي، حکومت عراق را در دست گرفتند. «عبدالکريم قاسم»، به عنوان اولين نخست وزير جمهوري عراق، از پيمان سنتو خارج شد و با شوروي قراردادهاي امنيتي و تسليحاتي امضا کرد. اتخاذ اين رويکرد براي انگليس و آمريکا، که به تازگي در خاورميانه جا پاي خود را محکم کرده بود، قابل تحمل نبود. همين مسئله باعث گرم شدن روابط حزب بعث عراق با سرويس هاي جاسوسي آمريکا شد. بر اساس نقشه سيا، بعثي ها تيمي شش نفره براي ترور «عبدالکريم قاسم» آماده کردند که يکي از اعضاي آن «صدام تکريتي» بود. او دوسال پيش از پيوستن به تيم ترور، به عضويت حزب بعث درآمده بود.

 

کودتا در کودتا

روز 14 مهرماه سال 1338، تيم شش نفره ترور به خودروي حامل «عبدالکريم قاسم» حمله کرد. «صدام» راننده را به قتل رساند، اما از ناحيه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و «عبدالکريم قاسم» به دليل چابکي و هوشياري از مهلکه، جان سالم به در برد. با شکست ترور، حزب بعث موضعي انفعالي در پيش گرفت و رهبران آن مخفي شدند. «صدام» که مجروح شده بود، به مصر گريخت. با اين حال، سه سال بعد، تعدادي از افسران ارتش عراق، به فرماندهي دو برادر به نام هاي «عبدالسلام عارف» و «عبدالرحمن عارف»، کودتايي موفقيت آميز را با همکاري حزب بعث، عليه «عبدالکريم قاسم» سازماندهي کردند. «صدام» که ظاهراً طي مدت حضورش در خارج از عراق، دوره هاي اطلاعاتي و امنيتي را گذرانده بود، مخفيانه به عراق بازگشت و رياست شبکه مخفي حزب بعث، معروف به «جهاز الخاص» را برعهده گرفت. اين بار کودتاچيان توانستند دولت «عبدالکريم قاسم» را ساقط کنند و او را به قتل برسانند. در پي اجراي موفقيت آميز کودتا، «عبدالسلام عارف» رئيس جمهور عراق شد. او خيلي زود دريافت که حزب بعث درصدد عبور از نظاميان مجري کودتا و به دست گرفتن قدرت در کشور است. به همين دليل، کمتر از 9 ماه پس از انجام کودتا، در آبان ماه سال 1342، به دستور «عبدالسلام عارف»، وابستگان حزب بعث از دستگاه هاي اجرايي و ارتش عراق تصفيه شدند. «صدام» نيز بازداشت شد و مدتي را در زندان گذراند؛ اما اين رويکرد تغييري در اهداف بعثي ها ايجاد نکرد.

 

صعود به قدرت

سه سال بعد، «عبدالسلام عارف»، در يک سانحه هوايي، اطراف بصره، کشته شد. باور همگاني اين بود که حزب بعث مقدمات اين واقعه را فراهم کرده است. بلافاصله پس از قتل «عبدالسلام عارف»، برادر کوچک ترش«عبدالرحمن عارف» به رياست جمهوري عراق رسيد. با اين حال، دوران حکومت او هم به دو سال نرسيد. بعثي ها که سوداي قدرت در سر مي پروراندند، کودتايي را عليه «عبدالرحمن عارف» طراحي کردند. مجريان کودتا، دو افسر بلندپايه ارتش عراق، «سرهنگ عبدالرزاق نايف»، رئيس ضداطلاعات ارتش و «ژنرال ابراهيم الداوود» رئيس گارد رياست جمهوري عراق، بودند. در پي کودتا «عبدالرحمن عارف» از کشور اخراج، «احمد حسن البکر»، از حزب بعث، رئيس جمهور و «عبدالرزاق نايف» نخست وزير عراق شد؛ اما بعثي ها تمام قدرت را مي خواستند. به همين دليل 16 روز پس از کودتا عليه «عبدالرحمن عارف»، کودتاي ديگري را ترتيب دادند. اين بار «نايف» نيز از دور خارج شد. «احمد حسن البکر» به رياست جمهوري رسيد و صدام، طراح اصلي کودتاهاي قبلي، معاون رئيس جمهور عراق شد.

 

صدام، ديکتاتوري از حزب بعث

بعثي ها پس از به دست گرفتن قدرت در عراق، بسياري از مخالفان خود را به قتل رساندند. «احمد حسن البکر»، اهل شهر «تکريت» و از اقوام «صدام» بود. به همين دليل دست او را در امور کشور بازگذاشت. با وجود اين، صدام نسبت به آينده خود چندان مطمئن نبود. «احمد حسن البکر» در سال 1358 در پي بهبود روابط با سوريه برآمد. طبق معاهده اي که ميان او و حافظ اسد به امضا رسيد، قرار بود عراق و سوريه دو کشور متحد باشند و «اسد» رياست اين اتحاديه را برعهده بگيرد. «صدام» که نگران بود با اجراي اين معاهده موقعيت خود را از دست بدهد، چند روز بعد، در کودتايي آرام و بي سر و صدا، «احمد حسن البکر» را از کار برکنار کرد و خود به رياست جمهوري عراق رسيد.

 

حزب بعث، آلت دست ديکتاتور

واضح بود که استقرار ديکتاتوري مانند صدام، بر سرير قدرت، با مخالفت بسياري از اعضاي قديمي حزب بعث روبه رو شود. به همين دليل، صدام دست به تصفيه اي خونين زد. چند روز پس از برکناري «احمد حسن البکر»، صدام در 31 تيرماه سال 1358، دستور برگزاري گردهمايي رهبران حزب بعث را صادر کرد. او در اين مراسم، که به سفارش او از آن فيلم تهيه کردند، اسامي تعداد زيادي از مخالفان خود را خواند و آنان را به عنوان خائن به جوخه اعدامي که خارج از سالن بود سپرد. اين اقدام وحشيانه، دهان تمام مخالفان او را بست و راه را براي برقراري ديکتاتوري وي هموار کرد. صدام حزب بعث را به پايگاه طرفداران و افراد مورد اعتماد خود تبديل کرد. روش او براي مهار مخالفانش، کشتار، شکنجه، قتل و زندان بود. اعضاي حزب بعث، يعني کساني که سوگند وفاداري به صدام خورده بودند، تمام ارکان اداري، نظامي و اقتصادي عراق را در دست داشتند. آن ها در جناياتي که طي جنگ تحميلي هشت ساله عليه ايران رخ داد، نقش اصلي را ايفا مي کردند. با اين حال، جنايات بعثي ها منحصر به وقايع مربوط به جنگ تحميلي عليه ايران نبود. آن ها، با فرمان صدام، جنايات متعددي را در عراق مرتکب شدند. به عنوان نمونه، وقتي در سال 1361ش، صدام در شهر «دجيل» مورد سوءقصد قرار گرفت، بعثي ها، بيش از 160 نفر از مردم اين شهر را قتل عام کردند که در ميان آن ها تعداد زيادي زن و کودک نيز وجود داشت. پس از آن، 1600 نفر از مردم «دجيل» براي بازجويي و شکنجه به بازداشتگاه هاي مخوف بعثي ها فرستاده شدند. به فرمان صدام، زمين هاي زراعي اهالي «دجيل» آتش زده شد و مردم اين شهر تا 10 سال بعد نتوانستند روي اين زمين ها کشاورزي کنند. سال هاي حاکميت رژيم بعث بر کشور عراق، سال هايي توام با وحشت، قتل، کشتار و اختناق بود. طي اين سال ها، افرادي که نسبت به صدام وفادارتر و از حس انسان دوستي، تهي تر بودند، توانستند بر کرسي هيئت رئيسه حزب تکيه زنند. ميراث سياه سال هاي حاکميت حزب بعث در عراق را، اين روزها مي توان در جنايات داعش عليه شهروندان اين کشور مشاهده کرد؛ جناياتي که سازماندهي و طراحي آن ها توسط افرادي مانند «ابراهيم عزت الدوري» و «حاجي البکر»، افسران بلندپايه حزب بعث انجام مي شود.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـگـاهي به تـاريـخـچـه کـشـورهـا

تاريخ : سه شنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۴ | 17:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |