درامتداد تاریکی-5 نزاع مرگبار در 6 روز

سیدخلیل سجادپور- طی 6 روز گذشته 5 جوان در نزاع‌های مرگبار در مشهد به قتل رسیدند که ریشه همه آن‌ها از خشم و عصبانیت سرچشمه می گیرد.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، پنجم تیر جاری، نزاع مسلحانه ای در روستای جغری از توابع مشهد در حالی رخ داد که مشاجره لفظی و اختلافات همسران چند پسرعمو، آن ها را مقابل یکدیگر قرار داد و کار به تهدید و قرار نزاع کشید. پسرعموها که به دلیل جر و بحث های همسرانشان به شدت عصبانی شده بودند به قصد گرفتن زهر چشم از همدیگر وارد عمل شدند. در این هنگام عده ای به سمت منزل طرف مقابل حرکت کردند تا برای ایجاد ترس شیشه خودروها را بشکنند اما ناگهان صدای شلیک گلوله در فضا پیچید و نزاع مذکور شکل مسلحانه به خود گرفت. در این میان جوان 35 ساله ای به نام «حامد – ف» با اصابت حدود 80 گلوله ساچمه ای به قتل رسید و فرد دیگری نیز به شدت مصدوم شد. تحقیقات جنایی درباره این نزاع مرگبار که توسط قاضی دکتر صادق صفری صورت گرفت، بیانگر آن بود که گلوله ها از فاصله حدود 15 متری شلیک شده اند. در همین حال با راهنمایی های قاضی ویژه قتل عمد مشهد، دوتن از متهمان این پرونده جنایی روز گذشته دستگیر شدند اما بررسی های تخصصی برای ریشه یابی این حادثه وحشتناک ادامه دارد.

بنابر گزارش خراسان، دومین نزاع مرگبار نیز هشتم تیر هنگامی رخ داد که جوان 18 ساله ای سوار بر موتورسیکلت وارد خیابان توس 33 شد و پرایدسواری را که در صحنه تصادف مشغول گفت وگوبا راننده پژو 206 بود با ضربه قمه به قتل رساند. بررسی های قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد نشان داد که موتورسوار مذکور و راننده پراید از قبل با یکدیگر درگیری داشتند و نزاع هایی بین آن ها رخ داده بود.

گزارش روزنامه خراسان درباره ماجرای سومین قتل حاکی است،نهم تیر گذشته پرایدسوارانی که در تعقیب موتورسوار 29 ساله ای بودند او را در منطقه کنه بیست و در یک تصادف عمدی واژگون کردند. آن ها سپس از خودرو بیرون آمدند و موتورسوار را با ضربه چاقو به کشاله ران به قتل رساندند و متواری شدند.

تحقیقات قضایی با حضور قاضی صفری در محل وقوع جنایت آغاز شد و سرنخ هایی از متهمان فراری به دست آمد که تلاش برای دستگیری آنان ادامه دارد.

براساس گزارش روزنامه خراسان، چهارمین جنایت هولناک، بامداد روز گذشته در شهرک شهید رجایی مشهد هنگامی اتفاق افتاد که نزاع بامدادی دو جوان در طباخی (کله پزی) به عده کشی انجامید و چند جوان تبعه خارجی با قمه و شمشیر به جان هم افتادند. در این درگیری هولناک، «محمد – ر» (جوان 24 ساله) به قتل رسید و جوان دیگری نیز مصدوم شد. دقایقی بعد با گزارش این جنایت تکان دهنده به قاضی ویژه قتل عمد مشهد، بلافاصله قاضی صفری عازم مرکز درمانی شد بدین ترتیب تحقیقات قضایی برای شناسایی و دستگیری عاملان این نزاع وحشتناک ادامه یافت. طولی نکشید که گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با هدایت و نظارت سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) رصدهای اطلاعاتی را آغاز کردند و موفق شدند دو تن از عاملان نزاع منجر به قتل «وحید و امید- ت» را دستگیر کنند که در بازجویی های فنی یکی از متهمان دستگیر شده به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و تلاش برای دستگیری دیگر متهمان فراری ادامه یافت.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، پنجمین جنایت در پی نزاع نیز صبح روز گذشته در بولوار توس در حالی رخ داد که راننده یک دستگاه سمند به نام «ایمان- الف» مشغول مسافرکشی بود در همین حال نزاعی بین او و افراد دیگری در اطراف میدان هفت خان بولوار شاهنامه رخ داد و طرف های مقابل شیشه عقب راننده 42 ساله را تخریب کردند. او پس از تماس با پلیس 110 به سمت کلانتری کاظم آباد رفت و در حالی که قفل فرمان را در دست داشت از خودرو پیاده شد و وسط جاده فریاد می زد «دزد! دزد!» واز سرباز نگهبان کلانتری خواست تا موتورسوارانی را که در تعقیبش بودند، متوقف کند ولی موتورسواران به او رسیدند و سرنشین موتورسیکلت با سنگ بزرگی که به سر راننده سمند زد او را نقش بر زمین کرد. دقایقی بعد با انتقال مجروح این حادثه به مرکز درمانی، تلاش ها برای نجات وی به نتیجه نرسید و او بر اثر شکستگی جمجمه جان سپرد.

این گزارش حاکی است، تحقیقات کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی برای دستگیری موتورسواران فراری در حالی ادامه دارد که روند صعودی پرونده های جنایی و به ویژه نزاع های مرگبار طی روزهای گذشته، مشکلات حادی را برای رسیدگی های سریع به وجود آورده است. خراسان : شماره : 21250 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۱۲ تير

دختری بر لبه پرتگاه!

امروز خیلی خوشحالم که خواهرزاده ام با یک تصمیم عاقلانه به مرکز مشاوره کلانتری آمده است. او به علت مشکلاتی که در زندگی دارد، همچنان بر لبه پرتگاه ایستاده است و می ترسم اگر مسیر درست زندگی را پیدا نکند به ورطه تباهی بیفتد؛ چراکه...

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، زن 32 ساله که هراسان و مضطرب وارد مرکز انتظامی شده بود، در حالی که دختر 15 ساله را به آغوش می کشید و زمزمه های محبت در گوشش نجوا می کرد، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مصلای مشهد گفت: «راحله» خواهرزاده من است که با مشکلات حادی دست و پنجه نرم می کند و خیلی خوشحالم که بعد از فرار از منزل به کلانتری پناه آورده است. این زن جوان ادامه داد: من و خواهرم (مادر راحله) کودکانی خردسال بودیم که پدرمان ما را رها کرد و به مکان نامعلومی رفت. از آن روز به بعد مادرم من و «فرشته» را زیر بال و پر خودش گرفت و به سختی بزرگ کرد. اگرچه به دلیل نبود پدر، سختی های زیادی را تحمل کردیم، اما همواره به مهر مادری و صبوری هایش دلخوش بودیم و در تنهایی و خلوت اشک می ریختیم. وقتی بزرگ تر شدیم هر کدام از ما رویاها و آرزوهای زیادی در سر داشتیم. مادر راحله از من بزرگ تر و مونس و همدم مادرم بود. او یک دنیا مهربانی و عاطفه نثارمان می کرد و سنگ صبورمان بود تا این که دیپلم گرفت و بعد از آن خواستگاران زیادی داشت، ولی در این میان با «پرهام» ازدواج کرد؛ چراکه همه اطرافیان او را پسری شایسته می دانستند، ولی بعد از آغاز زندگی مشترک همه فهمیدیم که «فرشته» همسرش را دوست ندارد و از همان دوران نوجوانی عاشق پسرعمویمان شده است. مادرم خیلی «فرشته» را نصیحت می کرد که باید به شوهرش عشق بورزد، ولی این نصیحت های دلسوزانه هیچ فایده ای نداشت. «فرشته» در حالی تصمیم به طلاق گرفته بود که «سیامک» (پسرعمو) نیز به او قول ازدواج داده بود. خلاصه مرغ «فرشته» یک پا داشت و او سرانجام از «پرهام» جدا شد و به سراغ «سیامک» رفت. طولی نکشید که آن ها با هم ازدواج کردند و سبد سبد عشق و محبت نثار هم می کردند، ولی این خوشی ها و لبخندهای هیجانی چند ماه بیشتر دوام نیاورد؛ چراکه مشخص شد «سیامک» به موادمخدر صنعتی اعتیاد دارد. حالا دیگر روزگار خواهرم سیاه شده بود و همه از اعتیاد وحشتناک «سیامک» خبر داشتند. او نمی توانست مخارج زندگی را تامین کند و از شدت خماری هم دست به هر کاری می زد. درگیری ها و دعواهای فرشته و سیامک در حالی به اوج خودش رسید که راحله دوران کودکی خود را می گذراند. خواهرم برای حفظ زندگی مشترک خودش خیلی تلاش کرد، اما سرانجام بعد از به دنیا آمدن «فرزین» (برادر راحله) دیگر نتوانست این شرایط را تحمل کند و به طور ناگهانی دست به خودکشی زد. با وجود این، «راحله» متوجه حال وخیم مادرش شد و او از مرگ نجات یافت. بعد از این ماجرا، «فرشته» همه حق و حقوق خودش را بخشید و از سیامک طلاق گرفت و به خانه پدرم بازگشت، اما نمی توانست دوری فرزندانش را تحمل کند، به همین دلیل با شوهرش تماس گرفت و از او خواست تا اجازه دهد به خاطر فرزندانش دوباره به زندگی گذشته خودش بازگردد، ولی سیامک تلفن را در حالی قطع کرد که به او ناسزا می گفت. همان روز خواهرم به طور پنهانی به دیدار فرزندانش رفت و بعد هم ما با جسد او رو به رو شدیم که دوباره خودکشی کرده بود. این موضوع تاثیر بدی بر روح و روان «راحله» گذاشت و او که پدرش را مقصر مرگ مادرش می داند، چند بار از خانه فرار کرده است؛ چراکه هنوز پدرش به موادمخدر صنعتی اعتیاد دارد و ما هم می ترسیم راحله به پرتگاه تباهی سقوط کند و...

گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، با توجه به اهمیت موضوع و با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ محمد ولیان (رئیس کلانتری مصلای مشهد) راحله با هماهنگی های مشاور کلانتری تحویل مادربزرگ و خاله اش شد تا بررسی های قانونی و روان شناختی در این باره انجام شود.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21254 - ۱۴۰۲ شنبه ۱۷ تير

ماجرای نصب کامپیوترهای سرقتی خودرو در محل!

اختصاصی خراسان

سیدخلیل سجادپور- یک باند مالخری و فروش کامپیوترهای سرقتی در حالی متلاشی شد که اعضای آن فقط با یک تماس تلفنی، لوازم سرقتی را در محل درخواست خریدار روی خودرو نصب می کردند.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، دستگیری اعضای این باند حرفه ای از شب سوم تیر هنگامی با دستورهای ویژه سرهنگ احمد نگهبان (فرمانده انتظامی مشهد) در دستور کار پلیس مشهد قرار گرفت که نیروهای کارآزموده تجسس کلانتری شهرک فراجا همزمان با رصدهای اطلاعاتی در فضای مجازی به سرنخ هایی از فروش و نصب کامپیوتر (ای سی یو) خودرو در محل درخواست خریدار دست یافتند و به کنکاش در این باره پرداختند.

بررسی های تخصصی آنان با توجه به نوع و قیمت کامپیوترها بیانگر آن بود که کامپیوترهای مذکور سرقتی است. به همین دلیل گروهی از افسران تجسس با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ محمد فیاضی (رئیس کلانتری شهرک فراجا) وارد عمل شدند و عملیات نفوذی را آغاز کردند.

طولی نکشید که ماموران انتظامی با شماره تلفنی تماس گرفتند که فروشنده و نصاب کامپیوترها در سایت دیوار اعلام کرده بود.

گزارش روزنامه خراسان حاکی است، ساعتی بعد جوانی که خود را «ابوالفضل – الف» و نصاب کامپیوتر معرفی می کرد از یک دستگاه پژو 405 در خیابان آموزگار (محل قرار صوری) پیاده شد که رانندگی آن را جوان 35 ساله دیگری به عهده داشت.

نصاب مذکور که قرار بود با گرفتن یک میلیون و 900 هزار تومان، کامپیوتر را روی خودروی افسر نفوذی نیروی انتظامی نصب کند، ناگهان دستان خود را گرفتار در حلقه های قانون دید و به این ترتیب به همراه راننده به کلانتری هدایت شد.

اما راننده پژو پس از طرح چند سوال فنی در حالی با دستور مقام قضایی آزاد شد که پلیس تشخیص داد وی نقشی در ماجرای خرید وفروش کامپیوترهای سرقتی ندارد.

از سوی دیگر «ابوالفضل- الف» (نصاب) هنگامی به سرقتی بودن دو دستگاه کامپیوتر اعتراف کرد که لوازم و قطعات دیگر خودرو نیز از وی کشف شد. وی که همه راه های گریز قانونی را مسدود می دید به ناچار اعضای باند را لو داد و مدعی شد یک مغازه دار و زنی به نام «عفت بانو» از سرکردگان فروش کامپیوترهای سرقتی هستند. دقایقی بعد سیستم های شنود پلیسی به کار افتاد و نیروهای تجسس از متهم خواستند برای خرید تعدادی کامپیوتر با دیگر اعضای باند تماس بگیرد. دو عضو باند در پاسخ به درخواست متهم بیان کردند هرچند عدد کامپیوتر لازم داری تا فردا ظهر برایت آماده می کنیم! چراکه تعدادی از کامپیوترها باید از شهر جدید گلبهار برسد!

به گزارش روزنامه خراسان، این جوان 27 ساله که ادعا می کرد از حدود یک ماه قبل در این زمینه فعالیت دارد،همچنین گفت: فرد دیگری در یک اوراق فروشی در بولوار شهید مفتح شرقی نیز قرار بود 9 دستگاه کامپیوتر را تحویل بدهد که به توافق نرسیدیم. در پی اعترافات این متهم، بلافاصله عملیات دستگیری اعضای دیگر این باند با دستورهای خاص قاضی نعمتی (بازپرس شعبه 601 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) ادامه یافت و گروه عملیاتی به سرپرستی سروان سیفی (رئیس تجسس کلانتری شهرک فراجا) با یکی دیگر از اعضای باند به نام «اسماعیل- ز» تماس گرفتند. این فرد در تماس تلفنی اظهار کرد: من کامپیوتر سالم ندارم و فقط کامپیوترهای «لب پر» می فروشم! (لب پر اصطلاحی در بین سارقان و مالخران است که به کامپیوترهای سوکت شکسته می گویند؛ چراکه هنگام دستبرد سارقان به خودرو به دلیل عجله و ترسی که دارند قسمتی از سوکت کامپیوتر شکسته می شود) وی همچنین از افسر نفوذی پلیس خواست مبلغ یک میلیون و 900 هزار تومان برای هر کامپیوتر کارت به کارت کند و کامپیوتر سرقتی را از یک زن در اطراف میدان شهید فهمیده تحویل بگیرد.

با این قرار صوری، کارآگاهان در میدان شهید فهمیده به انتظار نشستند تا این که بالاخره «عفت بانو» از پشت فرمان یک دستگاه خودروی کوئیک بیرون آمد و دو دستگاه کامپیوتر سرقتی (لب پر) را به افسر نیروی انتظامی تحویل داد. لحظاتی بعد بانوان پلیس وارد عمل شدند و این زن جوان را در حالی دستگیر کردند که 5 دستگاه کامپیوتر سرقتی دیگر نیز از صندوق عقب خودروی وی کشف و ضبط شد.

این زن جوان که در کلانتری مورد بازجویی های فنی قرار گرفته بود، یکی دیگر از سرکردگان باند «لب پرفروش ها» را لو داد و گفت: کامپیوترهای کشف شده را مغازه داری به نام «اسماعیل» در اختیار وی گذاشته است به همین دلیل افسران انتظامی عازم منطقه شیر حصار در حاشیه بزرگراه آسیایی مشهد – چناران شدند و با دستگیری «اسماعیل» اقلام زیادی از قطعات خودرو مانند باند، ساب، رینگ، لاستیک پژو و تیبا و کپسول گاز خودرو را به همراه لپ تاپ و دیاگ کشف کردند.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، در ادامه تلاش های عوامل تجسس کلانتری که با راهنمایی های رئیس پلیس مشهد وارد مرحله جدیدی شده است، هویت یک مغازه دار دیگر در بزرگراه شهید بابانظر نیز لو رفت که در زمینه خرید و فروش کامپیوترهای سرقتی فعالیت می کرد. به همین دلیل نیروهای انتظامی این جوان 28 ساله را هنگامی دستگیر کردند که در بازرسی از تعمیرگاه برق خودروی وی 3 دستگاه کامپیوتر نیز کشف و ضبط شد. با انتقال متهمان به کلانتری، عملیات پلیس برای شناسایی و دستگیری دیگر اعضای مرتبط با باند «لب پرفروش ها» همچنان با دستورهای محرمانه قضایی ادامه دارد. خراسان : شماره : 21254 - ۱۴۰۲ شنبه ۱۷ تير

قتل در عطاری!

اختصاصی خراسان

سیدخلیل سجادپور- متصدی یک عطاری درحالی به دنبال نزاع خونینی در منطقه خواجه ربیع به قتل رسید که طی چند روز گذشته 5 نزاع هولناک منجر به قتل دیگر در مشهد رخ داده بود.

به گزارش روزنامه خراسان، ساعت حدود 22 شب چهاردهم تیر، 3 جوان وارد فروشگاه عطاری در خیابان مهرمادر 26 شدند و متصدی فروشگاه را با ضربه چاقو نقش بر زمین کردند. لحظاتی بعد با فرار متهمان از صحنه حادثه، امدادگران اورژانس به محل رسیدند و پیکر جوان مجروح را درحالی به بیمارستان شهید هاشمی نژاد انتقال دادند که اقدامات اولیه درمانی به نتیجه نرسید و او به دلیل عوارض ناشی از اصابت چاقو جان سپرد. عقربه های ساعت 22:30 شب را نشان می داد که قاضی ویژه قتل عمد مشهد برای بررسی ماجرای این جنایت تحقیقات گسترده‌ای را از مرکز درمانی آغاز کرد. جسد مربوط به جوانی بود که هدف ضربه چاقو از ناحیه کتف قرار گرفته بود و خون زیادی روی پیکرش دیده می شد. بررسی های قاضی دکتر صادق صفری در حالی ادامه یافت که براساس نظر پزشکی قانونی، زمان زیادی از مرگ «سجاد- س» نمی گذشت. جراحت 3.5 سانتی متری روی کتف وی بیانگر آن بود که جوان 27 ساله با ضربه چاقوی یک دم به قتل رسیده است، بنابراین قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد عازم محل درگیری شد و بررسی های تخصصی را در حالی ادامه داد که متهم اصلی پرونده با دستورهای تلفنی وی در چنگ قانون گرفتار شده بود.

گزارش روزنامه خراسان حاکی است با توجه به این که منزل متهم و مقتول در مجاورت هم قرار داشت، تعدادی از دوستان مقتول به منزل متهم حمله ور شده و با شکستن در ورودی منزل مسکونی، شیشه ها را نیز تخریب کرده بودند.در همین حال هنگام حضور مقام قضایی در صحنه درگیری مشخص شد که نیروهای انتظامی برای متفرق کردن افرادی که در محل تجمع کرده بودند از افشانه فلفل استفاده کرده اند، اما در بازدید میدانی از فروشگاه عطاری (محل نزاع) آثاری از به هم ریختگی وجود نداشت و شواهد حکایت از آن داشت که نزاع مذکور مدت زیادی طول نکشیده است. همزمان با اثربرداری عوامل بررسی صحنه جرم از خون های ریخته شده روی سرامیک های کف مغازه، تحقیق از شاهدان عینی این جنایت هولناک نیز وارد مرحله جدیدی شد. شاهدان ضارب را فردی به نام «عباس- ن» معرفی می کردند که دست چپ وی هم قبلا آسیب دیده بود.

بنا بر گزارش روزنامه خراسان، تحقیقات شبانه مقام قضایی بیانگر آن بود که نزاع مذکور به دلیل اختلافات قبلی رخ داده است و 3 جوان با تصمیم قبلی در این نزاع وحشتناک شرکت کرده اند.

در همین حال متهم دستگیر شده که نقش خود را در ارتکاب جنایت انکار می کرد در پاسخ به سوالات فنی قاضی صفری گفت:من از سر شب پیگیر امور درمانی دست خودم در مطب پزشک بودم و می توانم این مورد را اثبات کنم اما وقتی قاضی ویژه قتل عمد تصاویر دوربین مدار بسته را به نمایش گذاشت و مشخص شد که او در صحنه نزاع حضور داشته ، به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: هفته قبل سجاد (مقتول) مرا پس از درگیری لفظی با شمشیر زده بود اما این رفتار خود را انکار می کرد تا این که من به همراه «رضا- ق» و «علی – ر» معروف به «علی فری» به در مغازه عطاری او رفتیم چرا که دوستانم قصد داشتند ما را با یکدیگر آشتی بدهند اما زمانی که وارد فروشگاه شدیم دوباره جر و بحث بین ما شروع شد که این بار سجاد می خواست وسیله ای برای زدن من از مغازه اش بردارد ،ولی من پیش دستی کردم و با چاقویی که همراه داشتم ضربه ای به سر شانه اش زدم و سپس چاقو را در همان محل و درون جوی آب کنار خیابان انداختم! وی در پاسخ به سوال قاضی ویژه پرونده های جنایی که چرا ابتدا ماجرای قتل را انکار کردید؟ نیز گفت: من مشروب نوشیده بودم و حال طبیعی نداشتم از سوی دیگر هم «سجاد» مرا با شمشیر زده بود اما این قضیه را انکار می کرد به همین دلیل من هم ابتدا دروغ گفتم!

به گزارش روزنامه خراسان، با توجه به ادعای متهم درباره مصرف مشروبات الکلی، وی بلافاصله با دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی انتقال یافت تا آزمایش های تخصصی در این باره صورت گیرد. از سوی دیگر نیز یکی از شاهدان درباره نقش دو متهم دیگر پرونده گفت: وقتی من به محل رسیدم «عباس- ن» را دیدم که در اطراف دور می زند، ولی شنیدم که «علی فری» و«رضا – ق» دستان سجاد را گرفته اند و عباس او را چاقو زده است!

براساس این گزارش، تحقیقات قضایی درحالی تا سپیده دم به طول انجامید که قاضی دکتر صفری دستورهای ویژه ای را برای ریشه یابی این نزاع مرگبار به کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی صادر کرد و بدین ترتیب گروهی از افسران کارآزموده اداره جنایی، بررسی های دقیق و کارشناسی را با هدایت سرهنگ سلطانیان (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) آغاز کردند. بررسی های بیشتر که به سرپرستی سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) وارد تحقیقات نامحسوس شده بود، نشان داد که نهم فروردین سال 1401 نیز در همین فروشگاه عطاری که قبلا میوه فروشی بوده نزاع وحشتناک دیگری رخ داده و جوانی به نام «محمد –ت» به قتل رسیده است که رسیدگی به آن پرونده جنایی در دستگاه قضایی ادامه دارد. در خور یادآوری است: از پنجم تا چهاردهم تیر در مشهد شش قتل در نزاع های مرگبار رخ داده است. خراسان : شماره : 21255 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۸ تير


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

تاريخ : یکشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۲ | 20:47 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |