درامتداد تاریکی-عاملان نزاع مرگبار در عروسی اتباع خارجی به دام افتادند
توکلی - درپی درگیری ایجاد شده بین تعدادی ازافراد حاضردرجشن عروسی اتباع افغانستانی مقیم زرند، یک جوان از ناحیه سینه با ضربات چاقو مجروح شد،که هنگام انتقال به بیمارستان جان باخت.
به گزارش خراسان فرمانده انتظامی شهرستان زرندکرمان درتشریح این جنایت توضیح داد:به دنبال اعلام وقوع یک فقره نزاع منجر به قتل درمراسم جشن عروسی دوشنبه شب اتباع خارجی ، بلافاصله گروهی از نیروهای انتظامی پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدندکه با حضور ماموران در محل وقوع جرم و بررسی های اولیه و میدانی صحنه، مشخص شد یک نفر در جریان یک نزاع بر اثر ضربات سلاح سرد به قتل رسیده است و ضارب هم پس از ارتکاب جرم به همراه دیگر همدستانش از صحنه جنایت فرار کرده اند .
سرهنگ صمدا... ترابی ادامه داد:با هوشیاری و سرعت عمل نیروهای پلیس آگاهی و با بررسی میدانی و بر اساس شواهد موجود هویت قاتل را که از مهاجران افغانستانی بود، شناسایی کردند و در نهایت با انجام اقدامات اطلاعاتی پلیسی خوشبختانه قاتل و چهار نفر از عوامل نزاع را در کمتر از یک ساعت از زمان وقوع قتل در دوعملیات ضربتی شناسایی و با هماهنگی مرجع قضایی طی عملیاتی غافلگیرانه دستگیرکردند.
این مسئول انتظامی خاطرنشان کرد: این افراد پس از انتقال به مقر پلیس آگاهی به جرم ارتکابی خود به سبب بالا گرفتن تنش در یک نزاع اعتراف کردند و با تکمیل پرونده به مرجع قضایی تحویل داده شدند. خراسان : شماره : 21264 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۸ تير
دختری در دام شیاد!
رفتارهای پدرم تاثیر بدی بر روح و روانم گذاشته بود به طوری که برای رهایی از این وضعیت به سمت انواع ناهنجاری های اجتماعی کشیده شدم و در نهایت با پسر جوانی دوست شدم که 5 سال از خودم کوچک تر بود اما وقتی سرگذشتم را برای او بازگو کردم تازه فهمیدم که در دام یک شیاد گرفتار شده ام و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات دختر 23 ساله ای است که برای رهایی از چنگ جوان شیاد و جلوگیری از رسوایی انتشار تصاویر خصوصی اش وارد مرکز انتظامی شده بود. این دختر جوان با بیان این که دیگر به آخر خط رسیده است و گاهی افکار وحشتناکی برای انتقام از آن جوان در ذهنش مرور می شود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد توضیح داد: در خانواده ای مرفه بزرگ شدم و تنها فرزند خانواده بودم باآن که در رشته تربیت بدنی دانش آموخته شدم اما به قول معروف ظاهرم از سر درونم خبر می دهد چرا که به مصرف سیگار آلوده هستم و روزی 2 پاکت سیگار را دود می کنم! من همه ناهنجاری ها و مسیرهای خلاف را از همان دوران نوجوانی تجربه کرده و اکنون به آخر خط رسیده ام ولی من تنها مقصر این گونه رفتارهای زشت و زننده نیستم چرا که از همان دوران کودکی، پدرم را در همین مسیر دیدم به گونه ای که رفتارهای او تاثیر بدی بر روح و روانم گذاشت. آن زمان وقتی مادرم به سرکار می رفت، پدرم نیز مرا با خود به مهمانی ها و پارتی های مختلط می برد و من از همان زمان شاهد هنجارشکنی های اجتماعی بودم و پدرم را می دیدم که چگونه در مسیر خلاف و خیانت قدم برمی دارد جالب آن که مادرم نیز این ماجراها را می دانست اما هیچ گاه دم برنمی آورد و سکوت می کرد تا این که وقتی به سن نوجوانی رسیدم، افکار شیطانی و رفتارهای پدرم را تجربه کردم. متاسفانه من برای فرار از این آسیب های روحی به مصرف سیگار روی آوردم و بعد هم با شرکت در دورهمی های دوستانه به نوشیدن مشروبات الکلی آلوده شدم و ...دیگر انواع خلاف های اجتماعی برایم عادی شده بود و با پول هایی که از پدرم می گرفتم در مسیر غلط زندگی گام برمی داشتم و خودم را با کلمه «انتقام از دیگران» توجیه می کردم. بالاخره مدتی قبل با پسر جوانی دوست شدم که 5 سال از خودم کوچک تر بود. تصور می کردم از این طریق می توانم عقده های درونی ام را بگشایم و از این مشکلات رها شوم ولی اوضاع بدتر شد چرا که «مهرداد» مدام مرا اذیت می کند و نه تنها حمایت های مالی می خواهد بلکه مرا تهدید می کند که تصاویر و فیلم هایی را که از این ارتباط خیابانی دارد در فضاهای مجازی منتشر می کند. من نمی دانستم او یک شیاد حرفه ای است و از سرگذشت تلخ من سوء استفاده می کند. به همین دلیل هم ماجرای خیانت های پدرم را در قرارهای خیابانی برایش بازگو کردم و او هم از همه این موارد فیلم تهیه کرده است و اکنون ادعا می کند که آن فیلم ها را در اختیار پدرم می گذارد. وقتی ماجرا به این جا رسید افکار شیطانی انتقام دوباره در وجودم شعله ور شد و تصمیم گرفتم از این پسر تازه به دوران رسیده انتقام وحشتناکی بگیرم تا آرام شوم اما باز هم ترسیدم که خودم در گرداب بدبختی دیگری بیفتم و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با صدور دستوری توسط سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری آبکوه مشهد) اقدامات روان شناختی و کارشناسی برای این دختر جوان درحالی توسط مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آغاز شد که ماجرای شیادی های «مهرداد» نیز در مسیر برخوردهای قانونی قرار گرفت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21264 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۸ تير
دزد دوچرخه، راز سرقت های محلی را فاش کرد
سجادپور- دزدی که با هوشیاری مال باخته به دام نیروهای انتظامی افتاده بود، راز سرقت های محلی از منازل را فاش کرد.
به گزارش روزنامه خراسان، روز گذشته ماموران کلانتری رسالت مشهد از طریق تماس های مردمی در جریان سرقت نافرجام دوچرخه قرار گرفتند و بلافاصله به محل وقوع حادثه در خیابان کافی عزیمت کردند.
بررسی های پلیسی مشخص کرد: دزدی برای سرقت دوچرخه وارد حیاط منزل مسکونی شده اما در همین هنگام صاحبخانه از راه رسیده و با قفل کردن در حیاط، او را به دام انداخته است. دقایقی بعد سارق 38 ساله به مقر انتظامی انتقال یافت و با دستور سرگرد لطفی (رئیس کلانتری رسالت) مورد بازجویی های فنی قرارگرفت.
این سارق جوان که به مواد مخدر نیز اعتیاد دارد ضمن اعتراف به سرقت نافرجام دوچرخه گفت: از سرکارم اخراج شده بودم و برای تامین هزینه های اعتیادم مشکل داشتم به همین دلیل دسته کلیدهایی را تهیه کردم و در همین منطقه به راه افتادم. کلیدها را روی قفل در منازل امتحان می کردم و سپس آن منزل را زیر نظر می گرفتم و در فرصت مناسب به آن جا دستبرد می زدم و هر آن چه را در مقابل چشمانم قرار می گرفت ، سرقت می کردم.
وقتی دیدم به راحتی به چند منزل در همین منطقه دستبرد زدم و دستگیر نشدم، این بار وارد خانه ای شدم که صاحبخانه حضور نداشت اما ناگهان او از راه رسید و در حیاط را از بیرون قفل کرد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: بررسی های بیشتر افسران دایره تجسس برای کشف سرقت های احتمالی دیگر این جوان معتاد آغاز شده است. خراسان : شماره : 21265 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۲۹ تير
هفت تیرکشی دزدان مسلح برای دستبرد به خودروها!
سارق مسلح یک گلوله برای خودکشی هنگام دستگیری کنار گذاشته بود!
سیدخلیل سجادپور- دو عضو بی رحم باند سرقت مسلحانه که هنگام ارتکاب جرم به سوی شهروندان و نیروهای انتظامی شلیک کرده بودند، در حالی با تلاش شبانه روزی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شدند که بررسی ها نشان می داد یکی از دزدان مسلح گلوله ای را برای خودکشی در هنگام دستگیری کنار گذاشته بود.
فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی روز گذشته در تشریح ماجرای دستگیری باند سرقت مسلحانه قطعات و محتویات خودروها به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: سپیده دم بیست و سوم خرداد، شهروندی وظیفه شناس با پلیس 110 تماس گرفت و از دستبرد سارقان به یک دستگاه پراید پارک شده در حاشیه خیابان یاس خبر داد.
سردار سرتیپ محمد کاظم تقوی افزود: با این تماس مردمی، بی درنگ گروه گشت پلیس 110 کلانتری شفا عازم محل وقوع سرقت شدند اما در یک لحظه، دزدان خودرو با مشاهده نیروهای موتورسوار، به سوی آن ها آتش گشودند و با شلیک 2 گلوله در حالی با استفاده از تاریکی شب سوار بر یک دستگاه خودروی پژو 405 از محل گریختند که یکی از گلوله ها به باک موتورسیکلت پلیس اصابت کرده بود.
مقام ارشد انتظامی خراسان رضوی تصریح کرد: دقایقی بعد نیروهای انتظامی به ردزنی خودروی دزدان مسلح پرداختند اما این خودرو را هنگامی در منطقه بزرگراه شهید طرحچی کشف کردند که پلاک آن سرقت و خودرو در حاشیه خیابان رها شده بود. بررسی های پلیس در این باره نشان داد که پژو 405 ساعتی قبل از حاشیه پارک خطی در حوزه استحفاظی کلانتری معراج مشهد سرقت شده است. این موضوع بیانگر آن بود که سارقان مسلح از خودروهای سرقتی برای دستبرد به قطعات و محتویات دیگر خودروها استفاده می کنند.
سکاندار امنیت سرزمین خورشید اضافه کرد: با توجه به اهمیت و حساسیت این حادثه، پرونده ای در پلیس آگاهی خراسان رضوی تشکیل شد و گروهی از کارآگاهان دایره مبارزه با سرقت مسلحانه، تجزیه و تحلیل های کارشناسی را زیر نظر سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) آغاز کردند. وی گفت: تحلیل های پلیسی حکایت از آن داشت که اعضای این باند خطرناک، حتی از ارتکاب جنایت برای سرقت های مسلحانه فروگذار نخواهند کرد بنابراین کارآگاهان در چند شاخه عملیاتی وارد عمل شدند و با بررسی دو پوکه کشف شده در صحنه سرقت نوع سلاح دزدان را مشخص کردند.
سردار تقوی ادامه داد: هنوز بررسی های تخصصی پلیس در این باره ادامه داشت که دوازدهم تیر سرقت مشابه دیگری در بولوار عبدالمطلب مشهد رخ داد اما این بار هنگامی که سارقان قصد دستبرد به پراید پارک شده مقابل یک منزل مسکونی را داشتند، آژیر خودرو به صدا درآمد و مالک پراید هراسان به همراه یکی از بستگانش به بیرون از منزل دوید که ناگهان با تیراندازی دزدان مسلح روبه رو شد.
سارقان بی رحم با شلیک به سوی شهروندان، سوار بر یک دستگاه پراید سرقتی شدند و در تاریکی شب از محل گریختند. لحظاتی بعد نیروهای گشت کلانتری به صحنه حادثه رسیدند و با کشف پوکه شلیک شده، در حالی ماجرا را به گروه تخصصی کارآگاهان اطلاع دادند که تحقیقات میدانی نشان داد: خودروی پرایدی که مورد استفاده سارقان قرار گرفته،ساعتی قبل از خیابان خواجه ربیع سرقت شده است.
رئیس پلیس خراسان رضوی درادامه این گفت و گوی اختصاصی افزود: شلیک سارقان به سوی شهروندان، اهمیت این پرونده سرقت مسلحانه رامضاعف کرد و کارآگاهان را به تلاش بیشتر واداشت چرا که اکنون دیگر جان شهروندان در معرض خطر قرار گرفته بود و دزدان بی رحم هر لحظه امکان داشت با شلیک به سوی مردم، حادثه ای جبران ناپذیر را رقم بزنند. به همین دلیل با راهنمایی های رئیس پلیس آگاهی، گروه دیگری از کارآگاهان با هدایت سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) رصدهای اطلاعاتی گسترده ای را در دستور کار قرار دادند و دامنه تحقیقات خود را به شمال شرقی مشهد کشاندند چرا که بررسی موقعیت های جغرافیایی جرم بیانگر آن بود که دزدان مسلح در اطراف بزرگراه فجر لانه کرده اند.
فرمانده با تجربه انتظامی خراسان رضوی ادامه داد: هنوز چند ساعت بیشتر از این حادثه تیراندازی نگذشته بود که ساعت 23 همان شب یکی دیگر از شهروندان با پلیس 110 تماس گرفت و از پرسه زنی دو جوان در کنار یک دستگاه پراید پارک شده در خیابان شهید طرحچی خبر داد. این بار بلافاصله نیروهای گشت محل مذکور را به محاصره درآوردند و دو جوان مظنون را دستگیر کردند اما در همین حال مالک خودرو از راه رسید و با بیان این که چیزی از داخل خودرواش سرقت نشده است به صورت کتبی از افراد مظنون گذشت کرد و رضایت داد.
سردار سرتیپ محمد کاظم تقوی گفت: ماجرای گذشت شاکی زمانی ظن کارآگاهان را برانگیخت که نتیجه تحقیقات آنان به همان محیط جغرافیایی در خیابان شهید طرحچی رسیده بود و کارآگاهان یقین داشتند که دزدان مسلح در آن منطقه مخفی شده اند بنابراین آن ها با هماهنگی های قضایی، مالک پراید را به پلیس آگاهی احضار کردند و به بازجویی های فنی از وی پرداختند. این مال باخته در حالی مدعی بود که دزدان پراید او را ساعت 12 شب گذشته به سرقت برده و در خیابان طرحچی رها کرده اند که بررسی های کارآگاهان درباره مسیر تردد روز گذشته وی با استفاده از دوربین های ترافیکی نشان می داد او ساعت 3 بامداد در منطقه خواجه ربیع و ساعت حدود 5 بامداد در اطراف میدان شهید فهمیده با همین خودرو تردد کرده است.
رئیس پلیس خراسان رضوی که تدابیر ابلاغی وی برای مبارزه قاطعانه با جرایم سرقت، تلاش های گسترده ای را در استان خراسان رضوی ایجاد کرده است، افزود: با تیزبینی کارآگاهان و کسب دستورات قضایی، مالک پراید به اتاق بازجویی هدایت شد و مقابل اسناد و مدارک انکارناپذیر قرار گرفت. این مرد که خود را «سامان – ک» معرفی می کرد، وقتی چاره ای جز بیان حقیقت ندید، به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: در سرقت های مسلحانه با فردی به نام «حسین – ر» شرکت داشته اما تیراندازی ها را همدستش انجام داده است.
سردار سرتیپ تقوی با اشاره به آغاز گسترده عملیات برای دستگیری عضو مسلح این باند تصریح کرد: در پی اعترافات وی بررسی های تخصصی ادامه یافت و با توجه به اقاریر سارق دستگیر شده نتایجی به دست آمد که نشان می داد «حسین – ر» از دزدان حرفه ای و سابقه دار است که ادعا می کند این بار قصد ندارد هنگام ارتکاب جرم دستگیر شود چرا که گلوله ای از 50 گلوله سلاح کلت خود را برای خودکشی هنگام دستگیری کنار گذاشته است. به همین دلیل کارآگاهان با رعایت همه جوانب و موارد امنیتی در دو گروه عملیاتی به سرپرستی سرهنگ حمیدفر (رئیس دایره سرقت مسلحانه پلیس آگاهی) وارد عمل شدند و مخفیگاه دزد مسلح را در منطقه توس 33 به محاصره درآوردند اما او در مخفیگاه حضور نداشت بنابراین آن ها به صورت نامحسوس تا سپیده دم به انتظار نشستند تا این که سحرگاهان این سارق 35 ساله وارد مخفیگاه شد و ساعتی بعد کارآگاهان او را در حالی دستگیر کردند که با چشمانی خواب آلود قصد داشت خود را به سلاح برساند.
فرمانده انتظامی مشهد اضافه کرد: در بازرسی از مخفیگاه وی، یک قبضه کلت جنگی به همراه مقادیری مهمات و انواع سلاح های سرد مانند شمشیر و قمه، ماسک ضد گاز و قطعات سرقتی خودرو به همراه مقداری مواد مخدر کشف شد.
سردار محمد کاظم تقوی با اشاره به آغاز بازجویی ها برای کشف سرقت ها و دستگیری دیگر اعضای این باند خاطرنشان کرد: بررسی های پلیس نشان می دهد که متهمان مذکور لوازم سرقتی را دقایقی بعد از ارتکاب جرم به مالخران می فروختند و هیچ کدام از لوازم را با خود حمل نمی کردند. وی گفت: تحقیقات بیشتر در این باره همچنان ادامه دارد.
اختصاصی خراسان . خراسان : شماره : 21265 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۲۹ تير
تولدی در سیاهی!
چند سال قبل هنگامی که از شوهرم طلاق گرفتم به عقد موقت پسر جوانی درآمدم که او نیز مانند من معتاد بود. وقتی سال گذشته دخترم به دنیا آمد، فقط توانستم 2 ماه از او نگهداری کنم چرا که به دلیل مصرف هرویین اوضاع خوبی نداشتم و مجبور شدم او را به یکی از مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست تحویل بدهم اما باز هم باردار شدم و این بار زمانی که در خانه خواهرزاده ام وضع حمل کردم ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات زن 40 ساله ای است که اشک ریزان خود را به مرکز انتظامی رساند و در حالی که از یک «تولد سیاه» خبر می داد، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت: 16 سال بیشتر نداشتم که مرا به عقد جوانی معتاد درآوردند چرا که پدرم وقتی 6 ساله بودم، فوت کرده بود و روزگار خانواده ام به سختی می گذشت. با این حال، آن زمان هیچ کدام از اعضای خانواده ام نظر مرا نپرسیدند و خودشان همه تصمیمات مربوط به ازدواجم را گرفتند و این گونه من زندگی مشترکم را آغاز کردم. شوهرم کارگری ساده بود و هنگامی که از سرکار به خانه بازمی گشت بساط تریاک کشی را پهن می کرد. طولی نکشید که با تشویق و ترغیب های همسرم من هم در کنار او نشستم و به مصرف شیره و تریاک روی آوردم. این زندگی 20 سال ادامه یافت اما بالاخره نتوانستم با اخلاق و رفتار و بیکاری های شوهرم کنار بیایم به همین دلیل در حالی با اصرار از او طلاق گرفتم که 3 فرزند داشتم و فرزندانم را نزد پدرشان گذاشتم و خودم آواره و سرگردان شدم. مادرم نیز به سختی می توانست مخارج زندگی خودش را تامین کند و من نمی توانستم نزد او بروم. بالاخره زندگی مجردی را شروع کردم و در نهایت برای رهایی از تنهایی حدود 3 سال قبل به عقدموقت جوان 20 ساله ای درآمدم که او نیز مانند من معتاد بود و در یکی از پاتوق های استعمال مواد مخدر با او آشنا شده بودم. او گاهی هزینه های مصرف هرویین مرا می پرداخت و من هم در این شرایط راضی بودم تا این که دوسال قبل باردار شدم و دختری را در منزل به دنیا آوردم اما به دلیل وضعیت و شرایط سخت زندگی نمی توانستم از او نگهداری کنم. این بود که وقتی 2 ماهه شد،هر روز لاغرتر و ضعیف تر می شد چون من پول هایم را صرف خرید هرویین می کردم و او تغذیه مناسبی نداشت به همین دلیل به ناچار او را به یکی از شیرخوارگاه های نگهداری کودکان بی سرپرست بردم و به آن ها تحویل دادم ولی متاسفانه هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که دوباره باردار شدم.با این حال نمی توانستم اعتیادم را کنار بگذارم تا این که وقتی به 35 هفتگی بارداری رسیدم به منزل خواهرزاده ام رفتم که آن جا هم پاتوق مصرف کنندگان مواد مخدر است. هنوز یک هفته دیگر تا زمان وضع حمل باقی مانده بود و من هیچ گاه تصور نمی کردم چنین اتفاقی رخ دهد. آن روز عصر ناگهان احساس کردم درد زایمان دارم. خواهرم که در منزل دخترش حضور داشت وقتی اوضاع وخیم مرا دید بلافاصله به سراغ قابله محلی رفت و آن پیرزن را به خانه آورد. دقایقی بعد دخترم در همان پاتوق سیاه به دنیا آمد و من او را دیدم ولی هنوز لحظاتی از تولدش نگذشته بود که من بیهوش شدم ودیگر چیزی نفهمیدم. زمانی که دوباره چشم گشودم و به اطرافم نگاه کردم، نوزادم را ندیدم! وقتی از خواهرم درباره دخترم پرسیدم، مدعی شد که دخترم مرده است، با آن که 3 روز در خانه خواهرم ماندم و آن ها از من مراقبت کردند ولی حرف های آن ها را باور نمی کنم. از سوی دیگر شنیده ام جنین مرده ای در همان منطقه سکونت خواهرم پیدا شده است، به همین دلیل به کلانتری آمدم تا موضوع را پیگیری کنم و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با صدور دستوری از سوی سرگرد امیررضا فعال (رئیس کلانتری معراج) بررسی های پلیسی درباره ادعاهای این زن جوان در حالی آغاز شد که اقدامات مشاوره ای برای رهایی زن جوان از مرداب اعتیاد نیز ادامه یافت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21265 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۲۹ تير
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی