اي بَضعَةُ النّبي و اَيا هشتمين امام
اي بَضعَةُ النّبي و اَيا هشتمين امام _ باشی تو هشتمین ولِیِّ خداوندِ لایَنام
دار الشّفا حریم تو باشد به خاص و عام _ گيرد به يك نگاهِ تو هر زخم اِلتِيام
تو اي امامِ ثامن و اي ضامنِ غريب _ محبوبِ عالمي و هم از بهرِ ما حبيب
دار الشَّفايِ تو به مريضان بود طبيب _ آرند رو به درگهِ تو جمله يِ انام
ازشِدّتِ مصائب و از قِلَّتِ رجا _ آرند رو به بارگاهِ تو اربابِ التجا
گویند سلام جمله ز هر شهر و هرکجا _ خواهند از شما كه شوي شافع الانام
هر مستمند رو به پنجره فولادت آورد _ هرجا بُوَد مريض بهرِ شفا يادت آورد
مارا بيادِ زمزم، آبِ سنابادت آورد _ نوشیم ما زِ حوضِ طلا يت به صبح و شام
آن صحنهات هست چو صحنِ بهشتيان _ باشند خادمانِ تو، همه، حوران، فرشتگان
زیرا تویی وَلیِّ خداوندِ لا مکان _ باشد رواقها و مَضجَعِ تو مَلجَاءِ اَنام
هر زائری که روی کند سویِ آن حرم _ نزدِ خدای عزّ وجلّ هست محترم
دارد ثواب نزدِ خدا بهرِ هر قدم _ از هر کجا که سوي تو زائر كند سلام
گاهی ز دور و گاه زِ نزدیک زائران - گویند سلام سویِ حریمت زِ هر مکان
دارند امید زِ حضرتِ آقا جوابشان _ ای باقری امامِ رضا یَسمَعُ الكَلام
سروده شده پایان صفر سال 1399
مُلکِ خراسان را ببين دارد به سر هشت آسمان
هفت آسمان باشد بسر بهر تمام مردمان _ مُلکِ خراسان را ببين دارد به سر هشت آسمان
در مشهد و بين دو كوه هست آسماني هشتمین _ آن آسمان هشتمین، باشد امام شيعيان
آن آسمان هشتمين باشد علي موسي الرضا _ باشد مزارش روضه اي از هشت رضوان جنان
چونكه حريمش قطعه اي باشد ز اَقطاعِ بهشت _ شد خادمش روح الامين با جمله يِ كروبيان
ايران بود در سايه يِ لطفِ علي موسي الرّضا _ لطف خدا شد شاملِ ما جمله یِ ايرانيان
مشهد درخشد چون نگين در نقشه يِ ايران زمين _ ماهم در اين مشهد شديم همواره در دار الامان
محفوظ فرما اي خدا حقِّ علي موسي الرّضا _ اين باقري و جمله ي ايران و هم ايرانيان
سروده شده پایان صفر سال 1399
در خراسان هست خورشيدي عيان
گرچه هست هفت آسمان بالايِ سر _ كافريده خالِقِ كُلِّ جهان
بهر خود هر آسمان را عالمي است _ هريكي را هست خورشيدي عيان
زير آن هفت آسمان باشد زمين _ رُبعِ آن مسكون زِ بهرِ ساكنان
ساكنانش انس و جن و وحش وطير _ آدمي هم ساكن قسمي از آن
بهر انسانها بود یک رهنما _ بهرِ هر عصری به هر دور و زمان
هر زمانی رهنمایی لازم است _ تا نمايد راه و بي رَه را عيان
رهنما و هادي و هم مقتدا _ بهر انسانها بود پيغمبران
خاتمِ پيغمبران احمد بود _ او بُوَد پيغمبرِ كُلِّ جهان
بعد احمد نیست در دنیا نبی _ لیک باشد یک امامی هر زمان
جانشينِ مصطفی، شد مرتضي _ تا امامِ مهديِ صاحب زمان
از دوازده جانشين مصطفي _ در خراسان هست خورشيدي عيان
شد علي موسي الرضا شمس الشّموس _ بهرِ مشهد یک امامي مهربان
بَضعَةٌ مِنِّی علی موسی الرّضا _ شد حریمش بهرِ ما دار الامان
خفته اندر مشهد و بینِ دو کوه _ جنَّتی باشد حریمش مِن جَنان
خقته در ایران امامی بس رئوف _ خوش بحالِ جمله یِ ایرانیان
او پناه و ضامنِ این کشور است _ بیمه یِ ایران بُوَد در هر زمان
باقری و خاندانش جملگی است _ خادمی بر درگهِ شاهِ جهان
سروده شده توسط حجة الاسلام باقری پور پایان صفر سال 1399
شعر-درمشهد است خفته رضا هشتمین
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، اشعار و سروده های باقری ، معصوم دهم امام رضاع