درامتداد تاریکی-ماجرای جنایت خیابانی با ضربه ناگهانی!
سجادپور-روز گذشته جنایتی هولناک در مشهد به گونه ای رخ داد که جوانی هدف ضربه ناگهانی چاقو در حاشیه خیابان قرارگرفت وبه قتل رسید.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان ،روزگذشته جوان27 ساله ای که درحاشیه تقاطع خیابان گاز و رسالت مشغول گفت وگو بایکی ازآشنایانش بود ناگهان تیغه چاقو را بیرون کشید و ضربه ای غافلگیرانه به سینه جوان 35 ساله زد وگریخت.جوان مجروح در حالی که ضارب رابه کسبه و رهگذران نشان می داد، نقش بر زمین شد. در این هنگام شهروندان به تعقیب ضارب پرداختند و او را دستگیر کردند.این درحالی بود که با انتقال «علی-ب»به بیمارستان شهید هاشمی نژاد، مشخص شد که او بر اثر عوارض ناشی از اصابت چاقو جان باخته است.طولی نکشید که با حضور قاضی محمود عارفی راد(قاضی ویژه قتل عمد مشهد)در محل وقوع جنایت، تحقیقات قضایی وارد مرحله جدیدی شد.متهم که «مرتضی-ب»نام دارد و هنوز برچسب قیمت خرید چاقو را از روی تیغه آن باز نکرده بود به مقام قضایی گفت:با«علی-ب»اختلاف قبلی داشتم چرا که به من تهمت ناروایی زده بود که نمی توانستم آن را تحمل کنم!بررسی های بیشتر در این باره با دستور قضایی به کارآگاهان اداره جنایی آگاهی سپرده شد. خراسان : شماره : 21352 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۷ آبان
ماجراهای باند مخوف«آتش»!
نویسنده : سید خلیل سجادپور
اعضای باند سرقت مسلحانه معروف به «آتش»درحالی راز صدها فقره سرقت را فاش کردند که در ماجراهای وحشتناک ارتکاب جرم، به سوی شهروندان و نیروهای انتظامی آتش گشودند!
فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی روز گذشته در تشریح ابعاد جدیدی از دستبردهای مسلحانه باند مخوف«آتش»به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: ماجراهای این باند تبهکار از حدود4ماه قبل و با سرقت یک دستگاه پژو 405 نوک مدادی در مشهد هنگامی آغاز شد که آنان خودروی مذکور را از بولوار وکیل آباد ربودند و دستبرد به قطعات خودرو های پارک شده در حاشیه خیابان ها را شروع کردند اما طولی نکشید که همه اعضای باند به سلاح های جنگی مجهز شدند و بدین ترتیب به سرقت های مسلحانه در مشهد روآوردند.
شلیک به زن ولستر سوار!
سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی افزود: اعضای اصلی این باند که 2مرد ویک زن بودند اولین حادثه هولناک را دریک سرقت مسلحانه نافرجام، زمانی رقم زدند که به فکر سرقت های گران قیمت افتادند. وی گفت: حدود تیرماه گذشته بود که تبهکاران مخوف کناریک دستگاه خودروی ولستر در بولوار پیروزی توقف کردند. در این هنگام یکی از دزدان مسلح به سمت خودرو رفت و با دست ضربه ای به شیشه زد. 2زن جوان که درون خودروی ولستر نشسته بودند با تصور این که فرد مذکور گداست، به او توجهی نکردند ولی ناگهان او اسلحه کلت را بیرون کشید و با آن به شیشه ضربه زد! زن جوان با دیدن این صحنه، وحشت زده پدال گاز را فشرد اما تبهکار مسلح گلوله ای به پای راننده شلیک کرد. با وجود این زن جوان توقف نکرد و با همان پای زخمی خود را از مهلکه نجات داد.رئیس پلیس استان خراسان رضوی با اشاره به گزارش این ماجرای تکان دهنده به پلیس 110 تصریح کرد:به محض گزارش این سرقت نافرجام، بی درنگ نیروهای انتظامی وارد عمل شدند و تحقیقات گسترده ای رابرای شناسایی و دستگیری تبهکاران مخوف آغاز کردند.
وحشت آفرینی برای سرقت لکسوس!
سکاندار امنیت سرزمین خورشید افزود: هنوز 2روز بیشتر از این ماجرای تکان دهنده نگذشته بود که حادثه دیگری در حدود ساعت23:30 در بولوار فرودگاه رخ داد.آن شب تبهکاران مسلح باز هم به تعقیب یک زن لکسوس سوار پرداختند و با یک تصادف ساختگی او را در مکانی خلوت متوقف کردند. زن عضو باند دزدان مسلح از خودروی سرقتی پیاده شد و با عصبانیت از راننده لکسوس خواست تا از خودرو پیاده شود و صحنه تصادف را نگاه کند که چه خسارتی به خودروی آن ها وارد آمده است. درهمین لحظه و به محض این که زن جوان از پشت فرمان بیرون آمد ناگهان یکی از مردان سارق، اسلحه کلت را کشید وباآن ضربه ای به سر زن مذکور زد و پیکر او را در حالی به حاشیه خیابان کشاند که راننده جوان بر اثر اصابت ضربه سلاح گیج شده بود. سردار سرتیپ تقوی خاطر نشان کرد:یکی از تبهکاران با استفاده از این فرصت پشت فرمان لکسوس نشست و زن و مرد دیگر نیز درحالی سوار بر پژو405 سرقتی از محل متواری شدند که طلاها و گوشی آیفون راننده را نیز به سرقت بردند.وی ادامه داد:این گونه بود که ماجرای وحشت آفرینی های اعضای این باند سرقت مسلحانه اهمیت ویژه ای یافت و گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی مامور دستگیری تبهکاران شدند اما سارقان با تهیه پلاک جعلی با شماره های واقعی یک دستگاه خودروی لکسوس مشابه که از پلاک آن عکس گرفته بودند، به سرقت های، ای- سی- یو و باتری خودروها ادامه دادند.
تیراندازی به سوی مرد رستوران دار!
فرمانده انتظامی خراسان رضوی به جرایم هولناک دیگر اعضای این باند در طرقبه و شاندیز اشاره کرد وگفت: درحالی که کارآگاهان به دنبال سرنخ هایی از تبهکاران مخوف بودند،آنان دریک شب به ای –سی-یو(کامپیوتر)تعدادی از خودروهای پارک شده در حاشیه یکی از خیابان های طرقبه و شاندیز دستبرد زدند. دراین هنگام یکی از رستوران داران محلی متوجه زنی شد که با همدستی 2مرد جوان مشغول سرقت قطعات خودرو بودند. او وقتی با سروصدا به سمت سارقان رفت ناگهان دزدان مسلح،سلاح ها را بیرون کشیدند و به سوی مرد رستوران دار آتش گشودند اما خوشبختانه هیچ کدام از گلوله ها به شهروند مذکور اصابت نکرد و دزدان مسلح بازهم شبانه از محل گریختند. وی افزود:با این رخداد مسلحانه،دزدان مسلح به«آتش» معروف شدند چرا که هر بار یکی ازآنان فریاد «آتش» را بر زبان جاری می کرد،دیگران اقدام به تیراندازی می کردند! بنابراین مشخصات دزدان مسلح به کلیه عوامل گشت و مراکز انتظامی اعلام شد وگروه کارآگاهان نیز به بازبینی دوربین های مداربسته پرداختند و سارقان مسلح را چهره زنی کردند.
شلیک پلیس !
رئیس پلیس استان خراسان رضوی همچنین به یکی دیگر از ماجراهای وحشتناک اعضای این باند اشاره کرد و گفت:حدود دو هفته قبل 3 عضو باند در یکی از خیابان ها به محاصره نیروهای انتظامی درآمدند ولی آن ها با خودروی لکسوس وبرخورد با خودروی پلیس قصد فرار داشتند که هدف شلیک های پلیس قرار گرفتند.درهمین حال گلوله ای به سینه یکی از تبهکاران اصابت کرد اما او با همان وضعیت خون آلود پدال گاز را فشرد و از محاصره پلیس گریخت.سرتیپ محمد کاظم تقوی یاد آور شد:ردیابی های پلیس پس از فرارآنان نشان داد که سارق مسلح به یکی از مراکز زیر زمینی و غیرمجاز برای درمان خود مراجعه کرده که تحقیقات برای ریشه یابی این ماجرا نیز آغاز شده است.
درگیری مسلحانه با پلیس
سردار تقوی افزود: درهمین حال بود که کارآگاهان به سرنخ هایی رسیدند که بیانگر استفاده دزدان مسلح از خودروهای دیگری مانند مزدا3 بود. به همین خاطر عملیات ضربتی برای دستگیری تبهکاران وارد مرحله جدیدشد تا این که هفته گذشته نیروهای گشت پلیس مشهد به یک دستگاه خودروی مزدا3 دربولوار شهید ساجدی مشکوک شدند که سرنشینان آن از خودرو پیاده شده بودند. ناگهان عوامل انتظامی زن ومردی را کنار یک دستگاه خودروی دیگر مشاهده کردند که مشغول سرقت قطعات بودند اما وقتی 2مامور گشت موتوری به سوی زن ومرد جوان رفتند دریک لحظه آن ها اسلحه های کلت کمری را به طرف ماموران نشانه رفتند و با شلیک گلوله ،هر2 مامور انتظامی را مجروح کردند ولی جان برکفان انتظامی درهمان شرایط دزدان مسلح را هدف گرفتند ویکی از آن ها به نام «ابوالفضل-چ»را مجروح کردند. سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی تصریح کرد:طولی نکشید که با انتقال مجروحان به مرکز درمانی، رصدهای اطلاعاتی برای دستگیری زن و مرد فراری ادامه یافت و نیروهای پلیس مشهد زن عضو باند را با مقادیری مهمات دراطراف میدان امام حسین(ع) دستگیر کردند و چند ساعت بعد نیز عضو دیگرباند مخوف«آتش» به دام افتاد.ولی با توجه به اهمیت و حساسیت وحشت آفرینی های اعضای این باند خطرناک در سرقت های مسلحانه، بی درنگ گروه ورزیده ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی،عملیات تخصصی را برای ریشه یابی این پرونده درحالی ادامه دادند که خودروی مزدا3 دربولوار فرامرز عباسی کشف شد و نیروهای پلیس یک قبضه سلاح کمری را به همراه 3دستگاه خودروی لکسوس، اپتیما و زانتیا در مخفیگاه عضو سوم باند در خیابان شهید علیمردانی کوی طلاب ضبط کردند.مقام ارشد انتظامی خراسان رضوی با اشاره به کشف 3قبضه سلاح جنگی،انواع مهمات،کارت های سوخت،مدارک هویتی افراد مختلف، بیسیم، انواع ساعت، لپ تاپ و قطعات مختلف خودرو از مخفیگاه های اعضای باند خاطرنشان کرد:کارآگاهان درادامه این عملیات ودرپی اعتراف متهمان به باغی در منطقه برزش آباد رفتند و مقادیر زیادی اموال سرقتی را نیز در مخفیگاه یکی از مالخران کشف کردند.سردار تقوی گفت:بررسی های کارآگاهان اداره جنایی نشان داد که یکی از سلاح های کشف شده همان سلاحی است که زن عضو باند دربولوار شهید ساجدی به سوی ماموران انتظامی شلیک کرده است.
دستگیری مالخر حرفه ای
وی اضافه کرد:درادامه این عملیات یکی از مالخران حرفه ای تبعه خارجی(افغانستانی)دربولوار رسالت مشهد به دام افتاد که تحقیقات کارآگاهان مشخص کرد این مالخر سابقه دار «جلیل-ل» نام دارد که مدتی قبل با همین اتهام درتهران دستگیر وبا سپردن قرار وثیقه به دادسرا تا زمان رسیدگی به پرونده آزاد شده است اما او متنبه نشده و با عزیمت به مشهد به جرایم مالخری خود در حالی ادامه داده است که دربازرسی از مخفیگاه وی بیش از صد دستگاه ای-سی-یو، سرقتی کشف شد .اما یکی از اعضای باند مخوف «آتش» اعتراف کرد که تاکنون بیش از 200 دستگاه ای-سی-یو به وی فروخته است.سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی ادامه داد:بررسی های تخصصی کارآگاهان بیانگرآن است که اعضای این باند حدود هزار فقره سرقت درمناطق مختلف انجام داده اند چرا که آن ها لوازم سرقتی زیادی را نیز با خودروهای باربری به تهران ارسال کرده وبه مالخران فروخته اند.از سوی دیگر نیز طبق اعترافات متهمان آنان برخی خودروهای مدل بالای سرقتی را نیز دراستان سیستان وبلوچستان به فروش رسانده اند که دستگیری مالخران ودیگر افراد مرتبط با اعضای این باند خطرناک مسلح همچنان ادامه دارد.فرمانده انتظامی خراسان رضوی درپایان با تقدیر از همه عوامل انتظامی و دستورات قاطع قضایی برای دستگیری اعضای باند مخوف معروف به«آتش» خاطرنشان کرد:تبهکاران ومجرمان یقین داشته باشند که پلیس برای احساس امنیت مردم به عاملان اخلال در نظم و آسایش رحم نخواهد کرد و با مجرمان و خلافکاران در نقاط مختلف استان خراسان رضوی قاطعانه برخورد می شود. خراسان : شماره : 21356 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۲ آبان
در آرزوی اولین ازدواج !
نویسنده : ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
نمی دانم چرا هیچ وقت قدر مهربانی ها و از خودگذشتگی های همسر اولم را ندانستم و به خاطر غرورهای دروغین تا حدی پیش رفتم که به ناچار از من طلاق گرفت.بعد از این ماجرا دو بار دیگر هم ازدواج کردم و آن ها را هم طلاق دادم اما اکنون برای بازگشت اولین همسرم به زندگی مشترک لحظه شماری می کنم چراکه ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات مرد34 ساله ای است که اشک ریزان به دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد آمده بود تا شاید واسطه ای امین برای بیان آشفتگی های زندگی اش بیابد.این مرد جوان با بیان این که اکنون قدر و منزلت همسر اولم را می دانم درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت:پدرم فردی مستبد بود و هیچ وقت شغل درست و حسابی نداشت و مدام به دنبال شغل جدیدی بود.او نه تنها به خاطر همین رفتارهایش چندبار به سر مادرم هوو آورد بلکه چندین بار نیز به زندان افتاد و خانواده ام دچار مشکلات و سختی های زیادی شدند.دراین میان همواره در خانه ما صحبت از ازدواج من با دخترعمه ام سر زبان ها بود به طوری که من هم در اوایل دوران نوجوانی به دخترعمه ام دل بستم تا این که وقتی تحصیلاتم در مقطع دبیرستان به پایان رسید مادرم، «حمیده»را برایم خواستگاری کرد، ولی او که به همراه خانواده اش در عراق زندگی می کردند به خواستگاری مادرم پاسخ منفی داد چراکه مدعی بود نمی تواند دوری خانواده اش را تحمل کند!بالاخره با وساطت بزرگ ترها «حمیده»راضی به ازدواج شد و من بعد از یک سال گذراندن خدمت سربازی درحالی پای سفره عقد نشستم که«حمیده»فقط 15 سال داشت، اما آن قدر مهربان بود که خیلی زود در دل همه فامیل جا گرفت.پدرم همیشه با او مشورت می کرد و هیچ کاری را بدون نظر«حمیده»انجام نمی داد. این رفتارهای شیرین و محبت آمیز«حمیده»به جایی رسید که خانواده ام تقریبا مرا فراموش کردند و من دچار حسادت های خانوادگی شدم.اولین پسرم که به دنیا آمد روزگار شیرین من هم باصفاتر می شد.با قناعت ها و پس اندازهای «حمیده»یک قطعه زمین درحاشیه شهر خریدم و آن را درحالی ساختم که همسرم نیز پا به پای من در آن ساختمان کار کرد، حتی لوازم منزل را هم اقساطی خرید و بعد هم من به سفر زیارتی کربلا رفتم. با وجود این خودم نیز نفهمیدم که چگونه احساس غرور و حسادت زندگی ام را از هم پاشید و رفتارهای من به گونه ای تغییر کرد که ارتباط صمیمانه ام با «حمیده» را از دست دادم و با هر بهانه پوچی او را آزار می دادم و کتک می زدم تا این که بالاخره همسرم به خانه مادرش رفت، اما طوری برخورد نمی کرد که دیگران متوجه اختلافات خانوادگی ما شوند و با صمیمیت از اطرافیانم پذیرایی می کرد.خلاصه«حمیده»درحالی به صورت توافقی از من طلاق گرفت که خانه و خودرو را به خاطر فرزندم به من بخشید و فقط مبلغ10 میلیون تومان وام قرض الحسنه در قرعه کشی خانوادگی را گرفت، با آن که همه آن ها حقش بود.
من هم دراین شرایط به خانه پدرم رفتم، ولی هنوز دلم با «حمیده»بود. او برای گذران زندگی در یک فروشگاه لباس کار می کرد و همان جا هم با مرد دیگری ازدواج کرد. درهمین روزها نیز مادرم اصرار کرد تا به خاطر پسرم با «لیلا» ازدواج کنم.او اهل یکی از روستاهای اطراف مشهد بود که خودش تا به حال ازدواج نکرده بود، ولی من از او خواستم فقط با پسرم مهربان باشد!ولی بعد از مدتی متوجه شدم که او با فرزندم بدرفتاری می کند و همیشه خواب است!آن قدر در این باره با هم مشاجره کردیم که بالاخره کارد به استخوانش رسید و از من طلاق گرفت. باز هم من تنها شدم و پدر ومادرم از پسرم نگهداری می کردند، ولی «لیلا» حکم جلب مرا از دادگاه گرفت و من هم یک سال فراری شدم با وجود این او خانه و خودروی مرا برای حق و حقوقش گرفت و من دلم به حال زحمت های همسر اولم می سوخت که برای گذاشتن هر آجر روی یکدیگر چقدر در این ساختمان سختی کشید!خلاصه چند سال بعد مادرم دختر دیگری را برایم انتخاب کرد و من برای سومین بار ازدواج کردم ولی از این زندگی جدید هم راضی نبودم و فقط به دنبال بهانه ای می گشتم تا ایرادی از همسرم بگیرم. به همین خاطر«میترا»هم نتوانست با من زندگی کند و او هم درحالی از من طلاق گرفت که این بار چیزی برای پرداخت حق و حقوق او نداشتم. ولی اکنون درحالی در آرزوی اولین ازدواجم افسوس می خورم که شنیده ام«حمیده»با همسرش اختلاف دارد و می خواهد از او طلاق بگیرد.به همین دلیل به کلانتری آمده ام تا مرا برای ازدواجی صحیح راهنمایی کنید اما ای کاش...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با دستور سرهنگ قاسم همت آبادی(رئیس کلانتری طبرسی شمالی)اقدامات مشاوره ای درباره ماجراهای تاسف بار این مرد34 ساله در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد. خراسان : شماره : 21357 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۳ آبان
شگرد عجیب یک دزد،برای فروش دوچرخه های سرقتی!
نویسنده : سید خلیل سجادپور
دزد سابقه داری که دوچرخه های سرقتی را با شگرد پیچیده و عجیب به پول تبدیل می کرد در حالی با تلاش پلیس مشهد دستگیر شد که چهره زنی شده بود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،ساعت 23 بیستم آبان بود که عوامل گشت نامحسوس کلانتری سناباد مشهد برای بررسی گزارش سرقت دوچرخه در سه راه ادبیات مشهد عازم محل مذکور شدند و با بررسی دوربین های مداربسته به دزد44 ساله ای رسیدند که سوار بر دوچرخه سرقتی است.با چهره زنی دزد مذکور،تصویر وی در اختیار نیروهای گشت خودرویی و پیاده قرار گرفت و به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری وی آغاز شد.از سوی دیگر بررسی های پلیس با توجه به تصویر سارق نشان داد که وی از دزدان حرفه ای است که تاکنون 4فقره سابقه کیفری دارد و همواره دوچرخه های بدون قفل و زنجیر را از حاشیه خیابان ها سرقت می کند. بنابر گزارش روزنامه خراسان، هنوز 3ساعت بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که نیروی گشت نامحسوس سارق44ساله را در خیابان شهید قرنی شناسایی کردند که به صورت پیاده در حرکت بود، اما او با مشاهده عوامل انتظامی تلاش کرد تا با ایجاد درگیری از چنگ آنان بگریزد که موفق نشد و این دزد سابقه دار به مقر انتظامی انتقال یافت. وی در بازجویی های فنی که زیر نظر سرگرد صفایی(رئیس کلانتری سناباد مشهد) انجام شد با اعتراف به سرقت چندین دستگاه دوچرخه بدون قفل و زنجیر،درباره شگرد عجیب خود برای فروش دوچرخه های سرقتی نیز گفت:برخی از دوچرخه ها را در جمع دوستان و فامیل یا مراسم های ترحیم و عروسی بدین صورت می فروختم که ادعا می کردم یکی از دوستانم دوچرخه ای گران قیمت دارد، اما به خاطر مشکلات مالی قصد دارد آن را به یکی از آشنایان و با بهای کمتری بفروشد!وی اضافه کرد: با این ادعا افرادی از بستگانم دوچرخه ها را بدون سند و مدرک فقط به خاطر قیمت ارزان آن می خریدند، اما بعضی از دوچرخه ها را نیز پس از خرید از فروشگاه های سطح شهر با این ادعا که کارت بانکی همراهم نیست نزد فروشنده به امانت می گذاشتم و متواری می شدم و این گونه هرآن چه نیاز داشتم از مغازه ها می خریدم .آخرین بار هم برای خرید 2پرنده زیبا و گران قیمت ،دوچرخه سرقتی را نزد فروشنده پرندگان زینتی به امانت گذاشتم که بعد پول پرندگان را پرداخت کنم و دوچرخه را پس بگیرم...
گزارش روزنامه خراسان حاکی است تحقیقات ماموران کلانتری سناباد با دستورات ویژه سرهنگ احمد نگهبان(فرمانده انتظامی مشهد) برای کشف سرقت های دیگر این دزد سابقه دار وارد مرحله جدیدی شده است. خراسان : شماره : 21357 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۳ آبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی