اصل کلمه جبرئیل عِبری است و در عربی به صورتهای مختلفی چون جبریل، جبرائیل، جبرئیل ضبط شده است.
در فلسفه و عرفان، حقیقت و جایگاه جبرئیل به لحاظ فلسفی و عرفانی بحث شده و فیلسوفان و حکیمان مسلمان با تعابیری چون «عقل فَعّال» از او یاد کرهاند. در متون دینی یهودیت و مسیحیت نیز از این فرشته یاد شده است.
محتویات
معنای لغوی در زبانهای مختلف
واژۀ جبرئیل در اصل عِبری است و ظاهراً به صورت سریانیاش به عربی راه یافته است.[۱] نویسندگان و محققان زبان عربی بر غیرعربی بودن آن تصریح کردهاند[۲] که در تلفظ آن تصرف شده است. ابوحیان غرناطی[۳] سیزده صورت مختلف آن، نظیر جِبْریل، جَبْریل، جَبَرئیل، جَبَرئِل، جَبرائل، جَبرائیل، را آورده است.[۴] همچنین دانی[۵] صورتهای قرائت این کلمه در قرآن را برشمرده[۶] که «جِبْرِیل» مشهورترین و فصیحترین آنها به لهجۀ اهل حجاز و بنا بر قرائت حفص، ابوعمرو، نافع و ابن عامر است.[۷]
برخی واژه شناسان عرب با اشاره به معانی گوناگون «جَبْر»، از جمله پادشاه، بنده، شجاع، مرد،[۸] و ایل به عنوان اسمی از اسامی خداوند در عبری،[۹] جبرئیل را همچون میکائیل و اسرافیل مرکّب از دو بخش دانستهاند که بدین ترتیب جبرئیل («جَبْر» + «ایل») به معنای مرد خدا یا بندۀ خدا (عبداللّه) است.
با توجه به معنای «جبروت» که در عبری به معنای نیرومندی و قدرت است،[۱۰] احتمالاً جبرئیل از «جبروت» مشتق شده است.[۱۱] باتوجه به اینکه «جَبَر» از زبان عبری به معنای قدرت داشتن و توانمندی و «جبرئیل» به معنای شخص نیرومند نیز آمده است،[۱۲] این احتمال تقویت میشود. حتی القاب «شدیدالقوی» و «ذومرّة» نیز معادل عربی جبرئیل دانسته شده است.[۱۳]
جَبْر در زبانهای حبشی و سریانی و آرامی و عبری به معنای مرد، قهرمان و دلاور است و جبرئیل در این زبانها مرد خدا و قهرمان خدا معنا میشود.[۱۴] برخی ایل را به معنای بنده و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل را به معنای عبداللّه، عبدالرحمان و عبدالقدوس میدانند.[۱۵]
در قرآن
نام جبرئیل در قرآن سه بار در آیات مدنی آمده است.[۱۶] به وظیفه اصلی جبرئیل، یعنی پیامآوری وحی، در آیۀ ...فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَیٰ قَلْبِک بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَینَ یدَیهِ وَهُدًی وَبُشْرَیٰ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿۹۷﴾[بقره–۹۷] تصریح شده است، هرچند دربارۀ کیفیت انتقال و نزول وحی سخنی به میان نیامده است.[۱۷]
در قرآن تعابیر دیگری نیز هست که مفسران[۱۸] آنها را ناظر به جبرئیل دانستهاند، از جمله:
- «الروح الامین»[۱۹] که حاکی از امانتداری او در رساندن وحی است.
- «رسولٍ کریم»[۲۰] که بر خصلتهای نیک وی دلالت دارد.
- «شدیدالقوی» و «ذومِرّة» و «ذی قوة»[۲۱] که بیان کننده توانمندی و قدرت بر انجام اوامر الاهی است.
- «مَکین» و «مُطاع»[۲۲] که از جایگاه و منزلت ویژۀ او نزد خداوند و دیگر فرشتگان حکایت میکند.
- «روح القُدُس»[۲۳]
جبرئیل نقش ویژهای در ولادت عیسی(ع) داشته است. او مژدۀ ولادت عیسی را به حضرت مریم داده[۲۴] و به صورت انسان نزد او متمثل شده[۲۵] و روح الاهی را در رحم او دمیده[۲۶] و سرانجام خداوند به عیسی (ع) با جبرئیل یاری رسانده و نیرو بخشیده است.[۲۷]
مفسران در وساطت جبرئیل برای تولد عیسی تردید نکرده و تعبیر «روح» در آیات یاد شده را همگی ناظر به جبرئیل دانستهاند.[۲۸]
روح
در بارۀ سبب کاربرد کلمه «روح» برای اشاره به جبرئیل مفسران اقوال گوناگونی ذکر کردهاند، نظیر تعلق او به عالم مجردات و روحانیات، تکوین بدون ولادت، غلبه حیات در او، افاضۀ حیات و احیای شریعت به واسطۀ او یا بیان برتری او بر سایر فرشتگان.[۲۹]
دربارۀ نسبت جبرئیل با روح و مراد از روح، که به همراه ملائکه از آن در سوره قدر یاد شده[۳۰] یا دربارهاش سؤال شده،[۳۱] اختلاف است. برخی آن را فرشتهای موکل بر ارواح یا موجودی برتر از ملائکه و جبرئیل دانسته و گروهی مراد از آن را جبرئیل و تعبیر روح را دالّ بر عظمت و برتری جبرئیل بر دیگر ملائک دانستهاند.[۳۲]
انتقاد به پندار یهود
آیات ۹۷ و ۹۸ سورۀ بقره در واکنش به پندار یهودیان در بارۀ جبرئیل نازل شده است.[۳۳] آنان از پیامبر(ص) پرسیدند، کدام فرشته نزد او میآید و چون شنیدند که آن فرشته جبرئیل است، به علت کینهای که از جبرئیل داشتند، جبرئیل را دشمن خود خواندند.
ظاهراً ایشان جبرئیل را فرشته نازل کنندۀ بلا و سختی و فرمان جنگ و قتال و میکائیل را فرشتۀ رحمت و بشارت برای قوم یهود میدانستند،[۳۴] از این رو آیۀ ۹۸ سورۀ بقره دشمنی با جبرئیل را مساوی عداوت با میکائیل و دیگر فرشتگان و حتی خدا میشمرَد. گویا یهودیان به دنبال بهانهای بودند تا از پذیرش اسلام سر باز زنند، چه پیش از این سؤال، پرسشهای دیگری از پیامبر(ص) کرده بودند تا نبوت او را بیازمایند و هنگامی که حضرت به پرسشهای پیشین نیکو پاسخ داد، سؤال از فرشتۀ وحی را مطرح کردند.[۳۵] این در حالی است که عبداللّه بن سلام، از علمای یهود، پس از طرح پرسشهایی که فکر میکرد فقط انبیاء پاسخش را میدانند و شنیدن جوابهای پیامبر(ص)، مسلمان شد.[۳۶]
افسانه خان الامین
برخی از اهل سنت، شیعه را متهم نمودهاند که معتقدند جبرئیل در جریان وحی خیانت کرده و به جای آن که رسالت را به علی بن ابیطالب ابلاغ کند آن را بر حضرت محمد(ص) ابلاغ نموده است. از این رو بعد از سلام نمازشان سه بار دست خود را بالا میبرند و میگویند: خانَ الاَمینُ.
ریشه این اتهام از اعتقاد یهود به خیانت جبرئیل در ابلاغ رسالت است، چراکه تصور میکنند خداوند به وی دستور داده بود نبوت را در دودمان اسرائیل قرار دهد لکن او بر خلاف فرمان خدا آن را در سلسله اسماعیل قرار داد. بنابراین گروه یهود جبرئیل را دشمن دانسته و جمله خان الأمین (جبرئیل خیانت نمود) را شعار خود قرار دادند و به همین خاطر قرآن در مقام انتقاد از آنان و اثبات بیپایگی سخنانشان جبرئیل را فرشتهای امین و درستکار معرفی کرد.[یادداشت ۱]
ابن تیمیه از عالمان وهابی میگوید: یهود درصدد وارد کردن نقص و عیب بر جبرئیل برآمده و او را از بین ملائکه دشمن خود میدانند همانگونه که شیعه میگویند: جبرئیل به اشتباه وحی را بر محمد نازل کرده است.[۳۷]
این در حالی است که شیعیان چنین باوری نداشته و عالمان آنها از این اتهام پاسخ دادهاند.(مطالعه بیشتر: سایت ولی عصر-عج-)
نزول وحی
بر اساس روایات موجود در منابع اسلامی، جبرئیل نخستین آیات قرآن[۳۸] را در غار حرا به پیامبر(ص) وحی کرد. سپس پیامبر(ص) نزد خدیجه(س) بازگشت و او را از این امر مهم آگاه ساخت.[۳۹]
رویکرد اهل سنت
طبق روایات متعدد در منابع اهل سنّت، پیامبر(ص) دچار تردید شد که آیا فرشتۀ وحی را دیده یا با شیطان ملاقات کرده است و به توصیۀ همسرش نزد وَرَقَة بن نَوْفَل فردی نصرانی که با کتب پیشین آشنا بود رفت و او ایشان را مطمئن کرد که آن فرشته همان ناموس اکبر است که پیشتر بر موسی(ع) نازل شده است.[۴۰]
این داستان را عموم سیره نویسان و محدّثان و مفسران بعدی پذیرفتهاند.[۴۱] حتی این احادیث به منابع حدیثی و تفسیری شیعی نیز راه یافته است.[۴۲]
نظر شیعه
دانشمندان شیعه به تفصیل به نقد سند و محتوای این روایات پرداختهاند، از جمله اینکه سلسله سند هیچ یک از این روایتها به طور متصل به شاهد داستان نمیرسد؛ اختلاف نقل داستان خود گواهی بر ساختگی بودن آن است ؛ تردید پیامبر(ص) در ماهیت وحی و ملاقات با جبرئیل یا شیطان با مقام عصمت پیامبر(ص) سازگاری ندارد.[۴۳]
گفتنی است در روایات شیعی گزارشی که از آغاز وحی ارائه شده، از مشکلات یاد شده مبراست و با مقام و منزلت پیامبر(ص) هماهنگ است.[۴۴]
کمک به پیامبر(ص)
جبرئیل در مدت رسالت پیامبر(ص) همواره ولی و یاور او بود:
- شرح صدر پیامبر(ص) و تطهیر آن به دست او و میکائیل انجام گرفت.[۴۵]
- وضو گرفتن و نماز خواندن را به پیامبر(ص) تعلیم داد.[۴۶]
- در معراج همسفر و راهنمای حضرت رسول(ص) بود،[۴۷] هرچند در سدرة المنتهی از همراهی پیامبر(ص) بازماند و حضرت به تنهایی به سیر معراج ادامه داد.[۴۸]
- هنگامی که پیامبر(ص) میخواست رسالتش را به خانوادهاش ابلاغ کند،[۴۹] جبرئیل بر انجام این امر تأکید کرد.[۵۰]
- همو پیامبر(ص) را از توطئۀ کفار برای قتل او پیش از هجرت آگاه ساخت.[۵۱]
- در غزوۀ بدر، او به همراه هزاران فرشته به یاری پیامبر(ص) و اصحابش شتافت.[۵۲]
جبرئیل همواره با تواضع نزد پیامبر اکرم(ص) حاضر میشد و پیش از ورود بر حضرت از او اجازه میگرفت. مکان حضور جبرئیل در مسجدالنبی مقام جبرئیل نام گرفته است.[۵۳] پیامبر(ص) هر سال یک بار در ماه رمضان قرآن را بر جبرئیل عرضه میکرد.[۵۴] گفته شده او شصت هزار مرتبه بر پیامبر اکرم(ص) فرود آمده است.[۵۵]
رؤیت جبرئیل
چهره حقیقی
بنا بر روایات کتب اهل سنّت و شیعه،[۵۶] پیامبر(ص) دوبار جبرئیل را در صورت حقیقیاش رؤیت کرده است.[۵۷]
- یک بار در «افق اعلی»، هنگامی که پیامبر از او درخواست کرد تا صورت واقعیاش را ببیند.
- بار دیگر در معراج، نزد «سدرة المنتهی»
نیز گفتهاند که یک بار پیامبر(ص) او را در حالی که بین آسمان و زمین بر «کرسی» نشسته بوده، دیده و سپس آیات سورۀ مدثر بر او نازل شده است.[۵۸]
در وصف صورت حقیقی جبرئیل برخی گفتهاند که او ششصد بال مرصع به دُر و مروارید دارد و در عظمت، مشرق و مغرب عالم را پر میکند.[۵۹]
صورت انسانی
پیامبر فرمود جبرئیل غالباً با چهرۀ جوان خوشرویی به نام دِحْیة بن خلیفه کلبی بر او ظاهر میشده است[۶۰] و حتی گفتهاند که برخی صحابه و نیز عایشه جبرئیل را با این شمایل دیده و گمان برده بودند که او دحیۀ کلبی است.[۶۱]
طبق برخی روایات، او یک بار در هیئت مردی برای تعلیم دین به میان صحابه آمد.[۶۲] او معمولاً همچون مرد معمولی با جامهای سبز رنگ بر تن و عمامهای ابریشمی بر سر، سوار بر اسب یا استر ظاهر میشد.[۶۳]
یاری امامان(ع)
طبق احادیث، امامان شیعه نیز از یاری و پشتیبانی جبرئیل بهرهمند بودهاند. چنانکه مجلسی[۶۴] بابی با این عنوان گشوده و احادیث بسیاری نقل کرده است.
نیز گفته شده است که دعای «لیلة السبت» را جبرئیل به علی(ع) آموخت[۶۵] و پس از درگذشت رسول اکرم(ص) مطالبی را بر فاطمه(س) القا کرد که حضرت علی(ع) آنها را در مصحفی، مشهور به مصحف فاطمه(س)، نگاشته است.[۶۶]
در مجموعهای از روایات، تفاوت «رسول»، «نبی» و «امام» از نظر کیفیت نزول جبرئیل بر هر یک بیان شده است. چنانکه رسول جبرئیل را میبیند و با او صحبت میکند، نبی او را در خواب میبیند و صدایش را میشنود و امام فقط صدایش را میشنود. صفار قمی[۶۷] این احادیث را در بابی با همین عنوان گرد آورده است.[۶۸]
در قصص انبیاء
جبرئیل در قصص انبیا نیز نقشی ممتاز دارد، چرا که آموزگار و مددکار همۀ انبیا از آدم تا عیسی بوده است. او به آدم زراعت و نحوۀ استفاده از آهن و مناسک حج، به نوح ساختن کشتی و به داود(ع) ساختن زره را آموخت؛ ابراهیم(ع) را از آتش نمرود رهانید؛ اسماعیل(ع) را هنگام ذبح و یوسف را زمان افکنده شدن در چاه یاری رساند و برای حمایت از موسی در مبارزه با فرعونیان، آنان را به بحر احمر کشاند و غرق کرد. اکثر این داستانها را کعب الاحبار و وَهْب بن مُنَبِّه (که افرادی ناموثق هستند) روایت کردهاند و به تفصیل در قصص الانبیای ثعلبی[۶۹] آمده است.
القاب
در روایات، جبرئیل با القاب طاووس الملائکه، افضل الملائکه، ناموس اکبر (به معنای صاحب خبر خیر، در مقابل جاسوس به معنای صاحب خبر شر) یاد شده است.[۷۰]
جبرئیل در شمار چهار فرشتۀ برگزیده و مقرب الاهی است که وظیفۀ تدبیر عالم را برعهده دارند؛[۷۱] جبرئیل آورندۀ وحی، میکائیل موکَّل بر رزق و باران، اسرافیل دمنده در صور و عزرائیل فرشتۀ مرگ است.
برتری بر فرشتگان
در روایات اقوالی دالّ بر برتری دیگر ملائک بر جبرئیل وجود دارد، چنانکه گاهی به دلیل وساطت میکائیل و اسرافیل در نزول وحی یا به دلیل بزرگی میکائیل یا به سبب میراندن جبرئیل به واسطۀ عزرائیل در روز حشر، این سه ملک برتر از جبرئیل شمرده شدهاند؛[۷۲] اما، به برتری جبرئیل اشارات صریحتری هست.[۷۳]
در سنّت یهودی - مسیحی
واژة عبری Gaḇrīēl که در یونانی Gabriel تلفظ شده لفظاً به معنای «خدا قادر است» یا مرد خدا و قهرمان خداست.[۷۴] نام جبرئیل چهار بار در عهدین آمده است:
- دوبار در کتاب دانیال نبی:
- در کتاب دانیال نبی،[۷۵] جبرئیل به صورت انسانی بر دانیال پدیدار میشود تا معنای رؤیای او را برایش باز گوید. حضور جبرئیل با جذبهای همراه است که دانیال از آن مدهوش میشود.
- در جای دیگری از کتاب دانیال نبی،[۷۶] جبرئیل در زمانی که دانیال مشغول دعا و قربانی است، پروازکنان نزد وی میآید تا اسراری را برایش آشکار کند. در این موارد جبرئیل فرشته نامیده نشده، بلکه صرفاً موجودی آسمانی است که میتوان او را پیامآورِ خدا دانست و حضورش با جذبه و قدرتی الاهی همراه است.[۷۷]
- دوبار در انجیل لوقا:
گفته شده است که حضور جبرئیل در عهد قدیم صرفاً نشان دهندۀ قدرت الهی است اما حضور او در عهد جدید، علاوه بر آن، آرامش بخش و اطمینان آفرین نیز هست.[۸۰] همچنین گفته شده است که هر چهار بار حضور جبرئیل در کتاب مقدّس به نحوی ناظر به وعدۀ الهی به ظهور مسیح است.[۸۱]
آثار غیررسمی
جبرئیل در آثار غیررسمی و مجعول بین عهدین[۸۲] و بعد از آن حضور برجستهای دارد و در حد ملکی مقرب ارتقا یافته است. در ترجمه و تفسیر آرامی تورات، نقش جبرئیل بیشتر شده و به او فعالیتهایی نسبت داده شده که در دورههای اولیۀ عهد عتیق اتفاق افتاده است، مثلاً اوست که یوسف(ع) را راهنمایی میکند[۸۳] یا در دفن موسی(ع) شرکت دارد.[۸۴]
همچنین در نوشتههای یهودی، جبرئیل که تصور میشود از آتش ساخته شده، در کنار میکائیل، اوریل و رافائل جزو چهار فرشتهای است که در اطراف عرشاند. به علاوه، او در زمره فرشتگان ملاقات کننده با ابراهیم(ع) و نیز ویران کننده سَدوم (از شهرهای قوم لوط) دانسته شده است.[۸۵]
رتبه در میان فرشتگان
هر چند جبرئیل هم در سنّت یهودی و هم در سنّت مسیحی، به مرور زمان، اهمیت و ارج و قرب بیشتری یافته و حتی تصویر او به صورت فرشتهای بالدار به آثار هنری راه پیدا کرده است، نه در سنّت یهودی (که در آن میکائیل مدافع همیشگی قوم یهود تلقی میشده است) و نه در سنّت مسیحی، جبرئیل هیچگاه بهاندازه میکائیل اهمیت نیافته و همیشه مرتبهای ثانوی داشته است.[۸۶]
در فلسفه
در متون فلسفی و عرفانی، جبرئیل با مفاهیم و اصطلاحاتی همچون عقل و روح پیوند دارد.
ابن سینا
ابن سینا با بیان اینکه منظور از عقول، ملائکۀ مقرباند، در تبیین کیفیت وحی، معتقد به اتصال رسول اکرم(ص) به عقل فَعّال و دریافت معارف از این طریق است.[۸۷] او فرشتۀ نازل کنندۀ وحی را روح القُدُس میخواند و آن را شریفترین ارواح و نفس قدسی یا واسطه میان واجب و عقل اول معرفی میکند.[۸۸]
شیخ اشراق
شهاب الدین سهروردی[۸۹] نیز جبرئیل را در سیر نزولی عقول و کلمات الاهی، آخرین کلمه و عقل دهم دانسته است. در اصطلاح فلسفۀ اشراق، جبرئیل از جملۀ انوار قاهره و از بزرگترین آنان و صاحب طلسم نوع انسانی است.[۹۰] سهروردی پیدایش عالم عنصری و محسوس و نیز ارواح آدمیان را معلول فعل جبرئیل دانسته[۹۱] و علاوه بر بخشش حیات، اعطای علم و فضیلت را نیز به او نسبت داده است.[۹۲]
به نظر سهروردی[۹۳] جبرئیل یا روح القدس، نفوس انسانی را از قوه به فعل میآورد و اگر انسانها استعداد لازم را در خود فراهم آورند، میتوانند به او متصل شوند و از گنجینۀ علم و فضائل او بهرهمند گردند. در این دیدگاه، نسبتی که جبرائیل با نفوس انسانی دارد، به نسبت خورشید با چشم یا قلم با لوح تمثیل شده است. به این ترتیب، جبرئیل واسطۀ وجود و منشأ معرفت نفوس انسانی است.
ملاصدرا
ملاصدرا[۹۴] جبرئیل و روح القدس و عقل فَعّال را یکی دانسته است. از نظر او[۹۵] جبرئیل فرشتۀ هدایت است و در میان فرشتگان، نقش برجستهای در تکمیل نفوس دارد و به واسطه او علوم به نفوس و وحی به انبیا افاضه میشود. از نظر ملاصدرا،[۹۶] جبرئیل در افاضۀ علم به انسانها، همه را برابر میداند و درجه و میزان کسب علوم و معارف، به تفاوت استعدادها و قابلیتهای نفوس که زمینهساز ارتباط با جبرئیل یا عقل فعال است بستگی دارد. به نظر ملاصدرا،[۹۷] جبرئیل دو مَقام دارد که به تناسب آنها دو لقب به او داده شده است : مادامی که از آسمانِ تجرد و قرب، نزول نیافته، شایسته لقب «روح القدس» است و هنگامی که از آن مقام تنزل بیابد و در صورتی متناسب، متمثل شود، تعبیر «روح» برای او به کار میرود.
اسماعیلیه
ابویعقوب سجستانی (متوفی ۳۵۳ق)، از اندیشمندان اسماعیلیه، ضمن توضیحِ سه اصطلاح «جَدّ»، «فتح» و «خیال» و تطبیق آنها بر جبرئیل و میکائیل و اسرافیل، «جدّ» را همان «بخت» و عامل تعیین کننده سعادت و شقاوت انسانها دانسته است که اگر نفسی پاک را مورد توجه قرار دهد، آن فرد مربی عصر خود میشود و مردم را به رضوان الاهی رهنمون میگردد. انوار ملکوتی از طریق جدّ به این فرد میرسد و هرگاه این پیامها مجمل و مبهم باشند، فتح (میکائیل) آنها را خواهد گشود.[۹۸]
ناصرخسرو (متوفی ۴۸۱) نیز که پیرو همان عقاید و آرای فکری بوده است، جبرئیل، میکائیل و اسرافیل را با سه لقب «جدّ» «فتح» و «خیال»، در زمره هفت نور ازلی و پس از عقل و نفس نام برده است.[۹۹]
متون عرفانی
در متون عرفانی، جبرئیل مبدأ حیات، مظهر علم حق تعالی، صورت متمثلۀ عقل، موکَّل بر تحصیل علوم و تدبیر معاش و استاد رسل خوانده شده است.[۱۰۰] او یکی از چهار فرشتهای است که قبل از قیامت، و نیز یکی از هشت حاملی است که در هنگام قیامت، عرش الاهی را حمل میکنند.[۱۰۱]
به گفته فناری،[۱۰۲] مُقام جبرئیل در سدرة المنتهی است و آن مقام، برزخی میان عالم طبیعتِ عنصری و عالم طبیعتِ کلی ثابت است که مختص است به عالم مثال و عرش و کرسی و آنچه مشتمل بر آنهاست؛ از این رو، صورت جبرئیل که در آن مقام ظاهر شده مشتمل بر خواص چیزهایی است که فوق سدره و مادون آن است. جبرئیل ناقل کلمۀ الاهی است:[۱۰۳]
- فعلی: انتقال کلمه الاهی به مریم(س) و تولد عیسی(ع) از نوع اول است و به همین اعتبار به او روح القدس گفته میشود.
- قولی: روح الامین، لقب او به اعتبار دوم (قولی) است.
سید حیدر آملی[۱۰۴] به اعتباری جبرئیل را همان عقل اول دانسته است اما به اعتقاد جیلی[۱۰۵] خدا جبرئیل را از عقل اول که همان روحانیت حضرت محمد(ص) است، در ازل خلق کرد و به این سبب، رسول اکرم(ص) پدر جبرئیل و اصلِ همۀ عالم است. به همین دلیل در شب معراج، جبرئیل که فروتر از رسول اکرم است، از ادامه عروج به مراتب بالاتر باز ماند.
او معتقد است که «حقیقت محمدیه» یا «روح»، اشرف فرشتگان و برترینِ موجودات است و بسیاری از ملائک و از جمله جبرئیل، صورتی از وی و مخلوق اویند.[۱۰۶] روح القدس و روح الامین نیز نزد جیلی، لقب ویژة جبرئیل نیست و به نظر او اینکه جبرئیل را روح الامین نامیدهاند از باب تسمیه فرع (جبرئیل) به اعتبار اصلش (یعنی عقل اول) است.[۱۰۷] در اصطلاح اهل تصوف، به جبرئیل، روح القاء (واسطه القای علم غیب بر قلوب) نیز گفته شده است.[۱۰۸]
در ادبیات عرفانی
در ادبیات عرفانی، امکان تطبیق خصوصیات سیمرغ بر جبرئیل مطرح شده است. سیمرغ، پرندهای افسانهای، مقدّس و ماوراء طبیعی است و همچون جبرئیل با بال و پر بزرگ و جثه عظیم وصف شده است.[۱۰۹] حمایت سیمرغ از زال و واسطه بودن او برای انتقال نیروهای غیبی به زال، بیشباهت به ارتباط جبرئیل با پیامبر(ص) نیست.[۱۱۰]
درخت یا کوهی که سیمرغ بر آن آشیانه دارد نیز دارای خصوصیات غیرمادّی است:
- آن درخت که طوبی نام دارد، از میان کوهها بیرون آمده و مادرِ همه گیاهان و روییدنیهاست. هر بامداد که سیمرغ از آشیان خود بیرون میپرد و بر زمین بال میگسترد، هر میوه که بر درخت و هر نباتی که بر زمین میروید از اثر پرِ اوست.[۱۱۱]
- متناظر با آن، مکان جبرئیل را در سدرة المنتهی دانستهاند که درختی با عظمت است و علم و عمل خلایق و مقامات انبیا و ملائکه به آنجا ختم میشود.[۱۱۲]
- سیمرغ، شاه مرغان است[۱۱۳] و آنچه در رساله الطیر ابن سینا[۱۱۴] و داستان مرغان احمد غزالی[۱۱۵] در بارۀ سفر پرندگان به سوی او و طی مراحل و مدارج آمده، مشابه مراحل تکامل نفس و رسیدن آن به مرحله عقل مستفاد و اتصال به عقل فعال (جبرئیل) است.[۱۱۶]
یاری سیمرغ به عرفا
ملاصدرا[۱۱۷] نیز از اهل عرفان نقل کرده که رسیدن همه مخلوقات به انواع کمالاتی که میتوانند به آنها نایل شوند و همچنین وصول سالکان به خواستها و مقاصدشان، به یاری این پرنده قدسی است.
خصوصیات عرفانی جبرئیل
سهروردی در رسالۀ آواز پر جبرئیل،[۱۱۸] متأثر از آنچه در قرآن[۱۱۹] در وصف بال ملائک و در روایات درباره بالهای جبرئیل آمده است، جبرئیل را به سبب داشتن دو بال، برتر از ملائکی میداند که سه یا چهار بال دارند، زیرا دو از سایر اعداد به یک نزدیکتر است. او همچنین به روشن بودن بال راست و تاریکی بال چپ جبرئیل اشاره کرده است. نور از دیدگاه سهروردی نشانه وجود و ظلمت نشانۀ عدم است و غیر از نورالانوار که نور محض و واجب الوجود بالذات است، هر موجود دیگری ممکن الوجود است و به سبب همین امکان، بال چپِ جبرئیل تاریک است. از بال راست جبرئیل که نورانی است، نفوس و از بال چپ او، عالم مادّی پدید میآید. القای حقایق به انبیا و اولیا به بال راست و قهر و صیحه و حوادث به بال چپ او منتسب است.[۱۲۰]
همچنین بنا بر گزارش صدرالدین شیرازی[۱۲۱] به نظر اهل عرفان این پرندۀ قدسی که در کوه قاف جای دارد، صفیرش موجب بیداری خفتگانِ در تاریکی و سبب هوشیاری غافلانِ از ذکر آیات الاهی میشود اما شمار کسانی که به آوای او گوش دهند و آوازش را بشناسند اندک است. هرکس زبان او را بفهمد زبان همه مرغان را میفهمد.
در ادبیات منظوم، شهپر یا پر جبرئیل نیز اصطلاحی پرکاربرد است[۱۲۲] و ویژگیهایی همچون محافظت در برابر دشمنان، جلوگیری از صدمۀ آتش و آب، و ترمیم جراحت برای آن بیان شده است[۱۲۳] جبرئیل را «طاووس الملائکه»، «اَبِ ما» (پدر ما) و عقل کل نیز خواندهاند.[۱۲۴]
منبع مقاله: دانشنامۀ جهان اسلام
- جبرئیل و میکائیل، خادمان امیرمؤمنان علیهالسلام
- دعایی که جبرئیل به پیغمیر(ص) آموخت
- بررسی جبرئیل در حکمه الاشراق سهروردی و هنر نگارگری ایرانی
- تصویر جبرئیل در هنر نگارگری
- آواز پر جبرئیل؛ از روایت شیخ اشراق تا بازار کتاب
- جبرئیل کیست و وظایفش چیست؟
- حضرت زهرا(س) هم راز جبرئیل
- جبرئیل
- فریاد عجیب حضرت جبرئیل در روز عاشورا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مــــطـــــالـــب قــــرآنـــی