قرائت و قرّاء بزرگ

با وجود نهایت احتیاط و امانتداری در مشورت و دقت، اختلاف قرائات در قرآن مجید راه یافت، و نمی‌شد راه نیابد. و در واقع از آن زاده شد. در حیات و حضور خود پیامبر(ص) نیز گاهی تفاوت دو تلفظ نزد ایشان مطرح می‌شد و حضرت یکی یا گاه هر دو را تصویب می‌کردند. حدیث سبعة اَحرُف (اینکه قرآن ۷ وجه مقبول دارد) ناظر به همین معناست. یعنی پیامبر(ص) برای رفع عسر و حرج، و تا زمانی که قرآن همه‌گیر شود و هیچ صاحب لهجه‌ای خود را از آن یا آن را از خود بیگانه نیابد در این باب چندان سخت نمی‌گرفت، و اختلاف تلفظها را، تا حدی که مخل معنی نبود، خطیر یا خطرناک نمی‌یافت. علل عمده اختلاف قرائات چند امر بود. از جمله:

  1. اختلاف لهجه‌ها. چنانکه مثلاً تمیمیها به جای «حتی حین» «عتّی عین» می‌گفتند.
  2. نبودن اعراب در خط عربی و مصاحف امام؛ تا آنکه ابوالاسود دؤلی به رهنمود امام علی(ع) اقداماتی در این باب صورت داد ولی کمال و تکمیل آن دو سه قرن به طول انجامید.
  3. نبودن اعجام یا نقطه و نشان در حروف. برای رفع این نقیصه در اواخر قرن اول، در عهد حجاج بن یوسف، کوششهایی به میان آمد ولی کمال و تکمیل آن نیز تا آخر قرن سوم طول کشیده است.
  4. اجتهادات فردی صحابه و قاریان و به طور کلی قرآن پژوهان که هر یک استنباط نحوی و معنایی و تفسیری خاصی از یک آیه و کلمات آن داشته‌اند.
  5. دور بودن از عهد اول و مهد اول اسلام- مکه و مدینه.
  6. نبودن علائم سجاوندی و وقف و ابتدا و هرگونه فصل و وصلی که بعدها علم قرائت و تجوید عهده‌دار تدارک آن شد. از اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم نهضت تدوین قرائات درگرفت و بسیاری از قرائت شناسان بر آن شدند که از میان انواع قرائات، صحیحترین آنها را برگزیده و ثبت کنند. نخستین کسانی که به این کار همت گماشتند هارون بن موسی (۲۰۱-۲۹۱ق) و ابو عبید قاسم بن سلّام (۱۵۷-۲۲۴ق) بودند که فرد اخیر، ۲۵ تن قاری ثقه را شناسایی و قرائات ایشان را ثبت و ضبط کرد که قاریان هفت گانه (قراء سبعه) از آن جمله بودند. یک قرن بعد، ابوبکر بن مجاهد (۲۴۵-۳۲۴ق) که قرآن پژوه برجسته‌ای بود، در سال ۳۲۲ق از میان قاریان بسیار، قرّاء سبعه را برگزید که از آن پس مرجع طراز اول قرائت قرآن شناخته شدند. بعدها سه قاری بزرگ دیگر نیز بر این عده افزوده شدند (=قراء عشره). البته قاریان چهارده گانه و بیست گانه هم در تاریخ علم قرائت مشهورند؛ ولی قاریان دهگانه کسانی هستند که سند روایت آنان از طریق تابعین تابعین، به تابعین و از آن طریق به صحابه، اعم از کاتب وحی و حافظان قرآن یا دیگران، و سپس به پیامبر(ص) می‌رسد.[۴۸]

قاریان هفتگانه و دهگانه

از قراء سبعه عده بسیاری نقل کرده‌اند، ولی قرآن پژوهان و قرائت شناسان بعدی، روایت دو تن از راویان هر قاری را که از نظر ضبط و صحت سند و طول ملازمت و آموزش نزد قاریان یا مقریان هفتگانه، دقیقتر و پذیرفتنی‌تر بوده است، به اصطلاح استاندارد کرده‌اند، لذا ۱۴ روایت پدید آمده است.

قرآن پژوهان و اصولیان شیعه درباره حجیت قرائات هفتگانه و دهگانه بحث کرده‌اند.[۴۹]

تحریف‌ناپذیری قرآن

افراد اندکی بر این گمان بوده‌اند که برخی مطالب از قرآن حذف شده است اما اجماع مسلمین بر این است که متن کنونی رایج این کتاب به صورت متواتر در میان نسلهای مسلمانان نقل شده است و هیچگونه کمی یا زیادتی در آن راه نیافته است.[۵۰]

برخی از مجتهدان و مراجع تقلید معاصر شیعه در پاسخ به استفتاهای صورت گرفته از آنها درباره تحریف قرآن کریم به صراحت قرآن را مصون از تحریف معرفی کرده‌اند.[یادداشت ۱]

مکی و مدنی

نوشتار اصلی: مکی و مدنی

قرآن پژوهان اعم از شیعه و اهل سنت برای شناخت سوره‌ها (و آیات) مکی و مدنی، سه قاعده یا معیار نهاده‌اند:

  1. (قاعده مکانی) آنچه در مکه (و پیرامون آن) نازل شده، ولو بعد از هجرت، مکی است. و آنچه در مدینه (و پیرامون) آن نازل شده، مدنی است.
  2. قاعده ناظر به انسانها. آنچه خطاب به اهل مکه باشد (غالباً با «یا ایها الناس» یا «یا بنی آدم») مکی است، و آنچه خطاب به اهل مدینه باشد (غالباً با خطاب «یا ایها الذین آمنوا») مدنی است.
  3. (قاعده زمانی) که محققان آن را جامع و مانعتر شمرده‌اند، این است که آیات و سوره‌هایی که پیش از هجرت نازل شده است، مکی است، و آیات و سوره‌هایی که پس از هجرت فرود آمده است، مدنی است. چه در مکه نازل شده باشد، چه در مدینه یا در سفرها و غزوات.[۵۱] شناخت مکی و مدنی از طریق نَقل و تاریخ است و ملاک همان است که از پیامبر(ص) و صحابه و تابعان به ما رسیده است.

ناسخ و منسوخ

نوشتارهای اصلی: نسخ و ناسخ و منسوخ

نسخ در لغت به معنای ابطال و ازاله است و در اصطلاح علوم قرآنی عبارت است از «پایان یافتن تعبد مؤمنان به قرائت یک آیه یا حکم برگرفته از آن یا به هر دو».[۵۲]

خود قرآن مجید به وقوع نسخ در قرآن تصریح دارد. چنانکه می‌فرماید: «هر آیه‌ای را که نسخ کنیم یا فروگذاریم، بهتر از آن یا همانندش را در میان می‌آوریم».[۵۳] همچنین: «و چون آیه‌ای را جانشین آیه دیگر سازیم -و خدا داناتر است که چه فروفرستاده است- گویند تو دروغزنی، چنین نیست بلکه اکثرشان نمی‌دانند».[۵۴] همچنین: «خداوند هرچه را بخواهد می‌زداید یا می‌نگارد، و‌ام الکتاب نزد اوست».[۵۵] از نظر قرآن پژوهان مسلمان اعم از اهل سنت و شیعه، نسخ هم در قرآن و هم در سنت امکان‌پذیر است

‌شان نزول (اسباب نزول)

نوشتار اصلی: اسباب نزول

آیات قرآن به دو دسته عمده تقسیم می‌شوند. قسمتی که بخش اعظم را تشکیل می‌دهد، آیاتی است که به اراده الهی بدون هیچ انگیزه و اتفاق پیشینی بر پیامبر(ص) وحی شده است. قسم دیگر و کمتر، آیاتی است که به دنبال حادثه‌ای یا پرسشی پیش آمده است. سبب نزول یا‌شأن نزول، عبارت از سؤال یا رویدادی است که در عصر رسالت پیامبر(ص) پیش آمده و انگیزه نزول آیه یا آیاتی شده است. برخی آیات با کلماتی چون «یَسئلونَک» (و مشتقات دیگر آن) و «یستفتونک» از پیامبر(ص) حکم یا حکمت الهی پرسیده شده است.[۵۶]

محکم و متشابه

«محکم» از اِحکام به معنای اتقان است. و مراد از کلمه یا آیه محکمه، آن است که معنای آن واضح است و چندوجهی یا مبهم نیست و چه از نظر لفظ و چه از نظر معنی، شبهه در آن راه ندارد؛ متشابه آن است که با توجه به ظاهرش مراد از آن دانسته نشود، مگر آنکه قرینه‌ای [خارجی] بر آن افزوده شود که معنای مراد را برساند.[۵۷] اکثریت عظیم آیات قرآنی محکم، و اقلیت آنها (در حدود ۲۰۰ آیه)[۵۸] متشابه هستند.

در خود قرآن کریم به وجود محکمات و متشابهات تصریح شده است، و درباره هر یک توضیحی آمده است:
هُوَ الَّذِی أَنزَلَ عَلَیک الْکتَابَ مِنْهُ آیاتٌ مُّحْکمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ ۗ وَمَا یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّ‌اسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کلٌّ مِّنْ عِندِ رَ‌بِّنَا ۗ وَمَا یذَّکرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ (ترجمه: اوست کسی که این کتاب [=قرآن‌] را بر تو فرو فرستاد. پاره‌ای از آن، آیات محکم [=صریح و روشن‌] است. آنها اساس کتابند؛ و [پاره‌ای‌] دیگر متشابهاتند [که تأویل‌پذیرند]. اما کسانی که در دلهایشان انحراف است برای فتنه‌جویی و طلب تأویل آن [به دلخواه خود،] از متشابه آن پیروی می‌کنند، با آنکه تأویلش را جز خدا و ریشه‌داران در دانش کسی نمی‌داند. [آنان که‌] می‌گویند: «ما بدان ایمان آوردیم، همه [چه محکم و چه متشابه‌] از جانب پروردگار ماست»، و جز خردمندان کسی متذکر نمی‌شود.)[۳–۷]

تحدّی و اعجاز قرآن

تحدّی

نوشتار اصلی: تحدی

تحدی که از معجزات قرآن کریم است به این معناست که خداوند از کسانی که شک دارند یا انکار می‌کنند که قرآن از سوی خداست دعوت می‌کند نمونه‌ای مانند آن بیاورند و در صورتی که به کمک یکدیگر نیز از عهده این کار بر نیامدند، اعجاز و وحیانی بودن قرآن را بپذیرند.[۵۹]

اعجاز قرآن

نوشتار اصلی: اعجاز قرآن

در علت معجزه بودن قرآن چند وجه گفته‌اند:

  1. فصاحت و بلاغت بی‌مانند که نظیر و بدیلی ندارد [= نظریه اعجاز زبانی].
  2. موسیقی و آهنگ آن.
  3. بی‌مانندی معارف و تعالیم آن.
  4. تشریعات آن که موافق فطرت و عقل سلیم است و سعادت دو جهانی دربردارد.
  5. براهین آن قاطع و دارای فصل الخطاب است.
  6. مشتمل بر اخبار غیبی است، چه مربوط به گذشته، چه آینده.
  7. مشتمل بر اشارات علمی بر اسرار آفرینش است.
  8. استقامت بیان دارد و خالی از تناقض و اختلاف است، با آن که در هنگامه حوادث بسیار و در طول ۲۳ سال نازل شده است.
  9. قول به اینکه خداوند، دلها و همتهای مخالفان را از آوردن نظیر قرآن، منصرف داشته است (= نظریه صرفه).

دو وجه اعجاز بیانی و نظریه صرفه از دیگر وجوه برجسته‌تر هستند.[۶۰]

حدوث و قدم قرآن

نوشتار اصلی: حدوث و قدم قرآن

یکی از بحثهای کلامی_عقیدتی که در اطراف قرآن مجید درگرفته است بحث در این بوده است که آیا قرآن که کلام خداست پیوسته با خود صاحب کلام (خداوند) و همانند ذات او قدیم است، یا مانند جهان و همه آفریدگان حادث یا مخلوق است. اشاعره قائل به اینند که قرآن کلام نفسی است و قائم به ذات الهی و قدیم به قدم او و از صفات ذاتی اوست. ولی معتزله و شیعه برآنند که تکلم الهی از صفات فعلیه اوست و قرآن کلام لفظی و حادث است.[۶۱]

حجیت ظواهر قرآن

نوشتار اصلی: حجیت ظواهر قرآن

«حجیت ظواهر کتاب یا قرآن» مبحث و اصطلاحی است که بیشتر در علم اصول از آن سخن می‌رود و مراد این است که آیا مخاطبانی که فی الجمله فرهنگی دارند و زبان عربی بدانند می‌توانند قرآن را درست بفهمند، یا باید به دیگران یا منابع دیگر رجوع کنند. خوئی در مقاله‌ای تحت همین عنوان می‌نویسد: تردیدی نیست که پیامبر(ص) برای خود طریقه خاصی برای تفهیم مقاصدش وضع و اختراع نکرده بود، بلکه با قوم خودش به شیوه‌هایی از تفهیم و تکلم که با آن آشنا بودند، سخن می‌گفت و برای آنان قرآنی می‌آورد که معانیش را بفهمند و در آیاتش تدبر کنند و اوامرش را انجام دهند و نواهیش را رها کنند و در آیات عدیده‌ای این معنی آشکارا بیان شده است.[۶۲] و آیات دیگری که دلالت بر وجوب عمل به محتویات قرآن و لزوم اخذ به آنچه از ظواهرش فهمیده می‌شود، دارد.[۶۳]

تفسیر و تأویل

تفسیر در لغت یعنی شرح و بیان و توضیح و تبیین، و در قرآن یکبار هم به این معنی به کار رفته است.[۶۴] در اصطلاح علوم قرآنی، چندین تعریف برای تفسیر به دست داده‌اند:

  1. «علم قرآن»[۶۵]
  2. «تفهیم مراد الله تعالی از قرآن است در حد مستطاع بشر، مستند به قواعد لسان عرب، و اسلوب آن، و کتاب الله و اثر مرفوع پیامبر(ص) و اوصیاء او، غیر معارض با عقل و کتاب و سنت و اجماع»[۶۶]
  3. «علمی است که درباره قرآن کریم از حیث دلالتش بر مراد الله تعالی به قدر طاقت بشری بحث می‌کند.»[۶۷]
  4. «علمی است که در آن از احوال قرآن از جهت نزول و سند و اداء و الفاظ و معانی متعلق به الفاظ و متعلق به احکام بحث می‌کند».[۶۸]

تأویل که در قرآن مجید نیز به کار رفته است[۶۹] در لغت به معنای رجوع[۷۰] است و در اطلاح به معنای دریافت معنی و مفهوم نهفته و پنهان از ظاهر کلام که نیاز به دلالت صریحی از خارج آن لفظ دارد.[۷۱] تأویل قرآن، کاری دشوار بوده و کار هر کسی نیست.[۷۲]

تجوید و ترتیل

نوشتارهای اصلی: تجوید و ترتیل

تجوید علم و قواعد درست خواندن، و ترتیل، هنر درست خوانی قرآن مجید است. تجوید از علوم شرعی و علوم قرآنی است. قدمت آن به عصر پیامبر(ص) و مواظبت ایشان بر ادای درست کلمات قرآنی و آموختن درست خوانی قرآن باز می‌گردد.

تجوید از شعب علم قرائت است. فرق آن با قرائت این است که علم قرائت متصدی ضبط صحیح کلمات قرآن است که هم اعراب آن درست باشد و هم ثبت و ضبط کلمات، اما تجوید بعد از علم قرائت و ضبط متن مجال ظهور می‌یابد و به ادای شفاهی درست کلمات مربوط می‌گردد.

ترتیل یعنی هنر درست و شمرده و شیواخواندن قرآن مجید و در قرآن چندبار و روشن‌تر از همه در آیه سوم سوره مزمّل به آن توصیه شده است: «و رتّل القرآن ترتیلاً» (و قرآن را شمرده و شیوا بخوان). وقتی درباره همین آیه قرآنی از امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند فرمود: «الترتیل تجوید الحروف و معرفة الوقوف». (ترتیل، خوب اداکردن حروف و آشنایی به وقفهای قرآن است).[۷۳] همین ابن الجرزی در تعریف ترتیل می‌نویسد: «پیوسته و آهسته خواندن بدون شتاب است و قرآن بدون شتاب و به تأنی نازل شده است». [و باید به همان نحو با تأنی خوانده شود].[۷۴]

قصص قرآن

بخشی از آیات قرآن به بیان تاریخ و زندگی تعدادی از پیامبران و افراد عادی می‌پردازد. این داستان‌ها معمولا به صورت پراکنده در سوره های قرآن آمده‌اند و داستان حضرت یوسف یک استثنا در این زمینه است.

بعضی از شخصیتها یا اعلام قصص قرآن عبارت است از: آدم، آزر، ابلیس، ادریس، ارم ذات العماد، اسحاق، اسماعیل، اصحاب الاخدود، اصحاب الرس، اصحاب الرقیم (که با اصحاب کهف یکی است)، اصحاب السبت، اصحاب السفینه، اصحاب الکهف، بنی آدم، بنی اسرائیل، تبّع، ثمود، جالوت، جن، حوا (بدون بردن نام)، حواریون، خضر (رجل صالح)، داود، ذوالقرنین، ذوالکفل، روم، زکریا، زلیخا (بدون اسم)، زید بن حارثه، زینب بنت جحش (بدون اسم)، سامری، سبأ، سحره، سلیمان، شعیب، صالح، طالوت، عاد، عزیر، عیسی بن مریم، فرعون، قارون، کنعان بن نوح (بدون اسم)، لقمان، لوط، حضرت محمد(ص)، مدین، مریم، مؤتفکات (شهرستانهای لوطموسی، نصاری، نمرود، نوح، هابیل و قابیل، هاروت و ماروت، هارون، هامان، هود، یأجوج و مأجوج، یحیی، یعقوب، یونس، یهود.[۷۵]

فقه یا احکام قرآن

نوشتارهای اصلی: احکام القرآن‎ و آیات الاحکام

در اصطلاح فقه و اصول، به قرآن، «کتاب» گفته می‌شود که اولین و مهمترین مصدر تشریع احکام و منشأ فقه اسلامی است. «قرآن، جامع قوانین الهی و معیار سنجش اخبار و احادیث بوده و خواهد بود و بر همین اساس است که از زمان نزول بر پیامبر اکرم(ص) تا به امروز و برای همیشه به عنوان اولین مرجع احکام مورد توجه فقهای اسلامی بوده است و خواهد بود و تاریخ فقاهت و اجتهاد، خود گواه این مدعاست».[۷۶]

معروف است که آیات فقهی یا آیات الاحکام در قرآن مجید در حدود ۵۰۰ آیه است.[۷۷]

ترجمه قرآن

نوشتار اصلی: ترجمه قرآن

سابقه ترجمه قرآن بسیار کهن است و معروف است که سلمان فارسی، بسم الله الرحمن الرحیم را «به نام یزدان بخشاینده» ترجمه کرده بوده است.[۷۸] در گذشته برخی عالمان اهل سنت ترجمه قرآن را ناروا می‌دانستند. قوی‌ترین حجت طرفداران ترجمه قرآن این است که خداوند می‌فرماید: لَا یکلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا[۲–۲۸۶]. علمای شیعه، جز در مورد نماز، همواره طرفدار جواز و لزوم ترجمه قرآن بوده‌اند.[۷۹]

علوم قرآنی

علوم قرآنی اصطلاحی است نسبتاً جدید ولی مصداق آن کهن و تاریخ آن به قدمت تاریخ قرآن است. و مراد از آن علومی است که پیرامون و بر محور قرآن، شکل گرفته و رشد کرده و هدف آن شناخت همه شئون مربوط به قرآن اعم از تاریخ و تفسیر و صورت و محتوا و نهایتاً استفاده بهتر بردن از قرآن در حوزه علوم شرعی و معارف دینی است. این علوم عبارتند از:

  1. تاریخ قرآن
  2. علم تفسیر
  3. علم قرائت و تجوید و ترتیل
  4. علم رسم عثمانی، یعنی چگونگی رسم الخط و املای قدیمی و ثابت قرآن مجید
  5. علم اعجاز قرآن
  6. علم اسباب نزول
  7. علم ناسخ و منسوخ
  8. علم محکم و متشابه
  9. علم شناخت مکی و مدنی
  10. علم اعراب
  11. علم غریب القرآن و مفردات قرآن و وجوه و نظایر (واژگان شناسی قرآن)
  12. علم قصص
  13. فقه قرآن یا احکام القرآن

سابقه علم قرائت و شناخت اختلاف قرائات به صدر اول و عصر پیامبر(ص) و صحابه برمی‌گردد. ولی بعضی علوم قرآنی مانند علم اعجاز قرآن، یا اعراب قرآن متأخرتر است. زرقانی می‌نویسد: نخستین اثری که در علوم قرآنی تدوین شده است، البرهان فی علوم القرآن اثر علی بن ابراهیم بن سعید مشهور به حوفی (م. ۳۳۰ق) است که در ۳۰ مجلد بوده و نسخه ۱۵ جلد آن در دارالکتب المصریه محفوظ است. سایر آثاری که در علوم قرآنی و مشتمل بر همه یا اغلب علوم و فنون نامبرده، تدوین شده است عبارتند از:

  • فنون الافنان فی علوم القرآن؛ اثر ابن جوزی (م ۵۹۷ق)
  • المجتبی فی علوم القرآن؛ اثر ابن جوزی (م ۵۹۷ق)(هر دو کتاب در دارالکتب المصریه در قاهره محفوظ است).
  • جمال القرّاء، اثر علم الدین سخاوی (م ۶۴۱ق)
  • المرشد الوجیز، اثر ابوشامه (م ۶۶۵ق)(این اثر به طبع رسیده است).
  • البرهان فی علوم القرآن، اثر بدرالدین زرکشی (م۷۹۴ق)، این اثر عظیم و خوش تدوین چهارجلدی که به تصحیح محمدابوالفضل ابراهیم به طبع رسیده است اساس و منبع اصلی اتقان است.
  • مواقع العلوم من مواقع النجوم، اثر جلال الدین بلقینی (م۸۲۴ق)
  • الاتقان فی علوم القرآن، اثر محدث و قرآن پژوه مصری، ایرانی تبار، جلال الدین سیوطی (م۹۱۱ق) است.این اثر مهم‌ترین اثر در علوم قرآنی شمرد می‌شود و از آن، به ترجمه به فارسی موجود است.

در دوره جدید چند اثر قابل توجه در علوم قرآنی پدید آمده است که مهمترین آنها عبارتند از:

چاپ قرآن

تاریخ چاپ قرآن به آغاز رواج چاپ در اروپا و جهان باز می‌گردد. متن عربی قرآن، نخستین بار به وسیله پاگانینی در ونیز در فاصله سالهای ۱۵۰۳ تا ۱۵۲۳م به چاپ رسید.[۸۱] و کلیه نسخه‌های آن به دستور پاپ، جمع آوری و نابود شد. سپس ابراهام هینکلمان آن را در سال ۱۶۹۴م در هامبورگ به چاپ رساند. یکی از مهمترین چاپهای قدیم و صحیح قرآن در اروپا، چاپ فلوگل است (۱۸۳۴م، لایپزیک). پس از چاپ ایتالیا و آلمان که بدان اشاره شد، اولین باری که متن قرآن برای مسلمانان چاپ شد، در روسیه سال ۱۷۸۷م در سن پطرزبورگ بود.[۸۲]

درباره اولین طبع قرآن در ایران، منابع، اختلاف دارند. بعضی اولین طبع قرآن را در تبریز به سال ۱۲۴۲ق یاد می‌کنند[۸۳] و بعضی ۱۲۴۶ق.[۸۴]

نقطه عطف مهم در طبع منقح و علمی قرآن مجید، طبع قاهره است. صبحی صالح می‌نویسد: «در قاهره، در سال ۱۳۴۲ق/۱۹۲۳م، چاپ زیبا و دقیقی از قرآن کریم، تحت اشراف مشیخه الازهر، به اهتمام هیأتی که ملک فؤاد اول تعیین کرده بود، منتشر گردید. این مصحف بر وفق روایت حفص از قرائت عاصم تدوین شده بود و عالم اسلامی، استقبال شایانی از آن کرد».[۸۵] مصحف قاهره، مبنای کتابت خوشنویس نامدار سوری، عثمان طه قرار گرفته و مصحف خوشنوشته او در قطعهای مختلف به تیراژ وسیع در سوریه انتشار یافته، و سپس در حدود سالهای اولیه آغاز قرن پانزدهم هجری قمری، مجمع ملک فهد، خاص طبع مصحف در مدینه، با تعیین گروهی از خبرگان قرآن شناس و تدقیقات علمی و فنی بسیار، همان مصحف کتابت عثمان طه را که در واقع مصحف قاهره است، با بهترین امکانات فنی و چاپ امروز، به زیباترین وجهی به طبع رسانده است و سالانه بیش از ۲ میلیون نسخه از آن را تجدید طبع کرده به حجاج و نهادهای دینی سراسر جهان اهدا می‌کند. به این ترتیب این مصحف که بر مبنای رسم الخط عثمانی کتابت شده است، و خوشبختانه قرائت آن (حفص از عاصم) مورد قبول و استناد شیعه امامیه هم هست، در جهان اسلام و سراسر جهان قبول عام و خاص یافته است و می‌توان آن را مصحف رسمی جهان اسلام تلقی کرد و این امر در ائتلاف بین شیعه و سنی اثری بسزا دارد.[۸۶]

منابع قرآن پژوهی

الف) لغت نامه ها و فرهنگهای قرآن

اغلب لغت نامه‌های عربی، از لسان العرب و پیش از آن گرفته تا المعجم الوسیط و پس از آن، همه دارای شواهدی از مفردات و ترکیبات قرآنی هستند. علاوه بر این منابع عمومی، فرهنگ‌های خاص واژگان قرآن مجید هم از همان صدر اول، تدوین شده است. قدیمترین واژه‌نامه قرآن، مسائل نافع بن ازرق (یعنی سوالات لغوی نافع از ابن عباس است) که تماما در اتقان سیوطی آمده است.[۸۷]

واژه‌نامه‌های قدیمی دیگر قرآن عبارتند از: مجازالقرآن، ابوعبید معمربن مثنی(م ۲۱۰ق) (که در وقاع کمی فراتر از واژه‌نامه است و ترکیبات و عبارت دشوار و مجازی را هم شرح می‌دهد)؛ تاویل مشکل القرآن، و تفسیر غریب القرآن، هر دو، اثر ابن قتیبه(م ۲۷۶ق). سپس به مفردات راغب اصفهانی (م۴۰۱ق) می‌رسیم که نام کامل یا امروزین آن، معجم مفردات الفاظ قرآن است و بارها به طبع رسیده و اخیرا به فارسی هم ترجمه شده است. دیگر از فرهنگ‌های قرآن می‌توان از این آثار نام برد: قاموس القرآن، دامغانی، دارای ترجمه فارسی؛ وجوه قرآن، اثر تفلیسی که مانند لسان التنزیل (مجهول المولف) و ترجمان القرآن میر سید شریف جرجانی عربی فارسی است. از مولفان شیعه، مجمع البحرین، اثر فخر الدین طریحی که فرهنگ لغات قرآن و حدیث است؛ وی در اثر دیگری به نام تفسیر غریب القرآن نیز به بیان واژگان قرآن کریم پرداخته است. قرآن پژوهان معاصر نیز آثار فاخری در بیان واژگان قرآن کریم پدید آورده‌اند، از جمله مهم‌ترین آنها عبارتند از:التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ اثر حسن مصطفوی، در ۱۴ جلد، فرهنگ قرآن؛ تألیف اکبر هاشمی رفسنجانی در ۳۳ جلد و قاموس قرآن؛ اثر سید علی اکبر قرشی، در ۷ جزء و سه مجلد.

ب) دایره المعارف‌های قرآن

  1. الموسوعة القرآنیة، جمع و تصنیف ابراهیم الابیاری (۱۱ مجلد، ۱۴۰۵ق)؛
  2. دایرة الفراید، در فرهنگ قرآن، تألیف سید محمدباقر محقق.

ج) فهارس قرآن

فهرست‌های قرآنی دو گونه‌اند یا لفظی‌اند یا موضوعی. فهرست لفظی یعنی فهرست کلمات قرآنی را کشاف الآیات (در عرف فارس: کشف الآیات) نیز گفته‌اند که تدوین آنها؛ تاریخی سه چهار قرنه دارد. کشف الآیات که به آن آیه یاب هم می‌گویند با کشف الکلمات که به آن واژه‌نما (=کنکوردانس) هم می‌گویند از نظر فنی فرق دارد. مشهورترین و متداول‌ترین کشف‌الآیات، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، تدوین محمد فواد عبدالباقی (۱۱۳۸۸ق) است که کلمات کلیدی قرآن را طبق ماده آنها، به ترتیب الفایی، همراه بخشی از آیه، یاد کرده است.[یادداشت ۲]

د) فهرست آثار قرآن‌پژوهی و کتاب‌شناسی‌های قرآن

مرجع مهم دیگری که جزء مفیدترین و ضروری‌ترین ابزار تحقیق است، کتاب‌شناسی‌ها و فهرست‌هایی است که آثار قرآن‌پژوهی را ثبت کرده است. در فهرست ابن ندیم، یا کشف الظنون حاجی خلیفه، یا الذریعة آقابزرگ تهرانی صدها اثر قرآنی و قرآن‌پژوهی، به نحو پراکنده، و ذیل عنوان یا موضع آنها، معرفی شده است. چنان‌که در الذریعه، ذیل کلمه تفسیر بیش از ۳۴۰ تفسیر شیعه معرفی شده است. ولی کتاب‌شناسی قرآن به شیوه اثری منفرد و مستقل که فقط دربردارنده آثار قرآنی است، در عصر جدید پدید آمده است. و پیش از ظهور کتاب‌شناسی‌ها، در بعضی از فهرست‌های کتابخانه‌ها و کتاب‌شناسی‌های عام، بسیاری از آثار قرآن‌پژوهی ثبت شده است. مهمترین و پرمحتواترین این‌گونه فهرست‌ها عبارتند از:

  1. تاریخ التراق العربی. اثر فواد سرگین، ج ۱.
  2. فهرست نسخه‌های خطی فارسی، نگارش احمد منزوی(تهران، ۱۳۴۸ش) ج ۱/۱۱۳۱۰ که ۱۱۵۱ نسخه خطی در زمینه قرآن‌پژوهی را معرفی کرده است.
  3. فهرس مخطوطات دارالکتب الظاهریة، وضع و تدوین صلاح محمد الخیمی (دمشق، ۱۴۰۴۱۴۰۵ق)، ۳جزء از این فهرست مفصل چند جلدی که به عربی نگاشته شده و مخطوطات کتابخانه ظاهریه دمشق را معرفی می‌کند، درباره علوم قرآنی و آثار قرآن‌پژوهی است.
  4. ادبیات فارسی، بر مبنای تالیف استوری. ترجمه یو.ا.برگل. ترجمه یحیی آرین‌پور(ودیگران). تحریر احمد منزوی (تهران ۱۳۶۲ش). (گفتنی است که در اینجا، مراد از ادبیات فن یا هنر ادبیات نیست، بلکه منابع و متون است)
  5. فهرست موضوعی نسخه‌های خطی عربی کتابخانه‌های جمهوری اسلامی ایران، علوم قرآنی، بخش اول قرائت و تجوید. نگارش دکتر سید محمدباقر حجتی، (تهران، ۱۳۷۰ش).

اما کتاب‌شناسی‌های قرآن چند فقره در عصر جدید تدوین شده که مهمترین آنها عبارت است از:

  1. معجم مصنفات القرآن الکریم، تدوین شواخ اسحاق (۴جلد، الریاض، ۱۴۰۳ق).
  2. معجم الدراسات القرآنیة، که احتمالا ۲۰ هزار مدخل را اعم از چاپی و خطی و کتاب و مقاله به هر زبانی در برمی‌گیرد، عبدالجبار الرفاعی که دو مجلد آن در سال ۱۳۷۲ش از سوی مرکز فرهنگ و معارف قرآن انتشار یافع است و انتشار باقی مجلدات ادامه دارد
  3. معجم الدراسات القرآنیة عندالشیعة الامامیة، اثر عامرالحلو.
  4. یک کتابشناسی قرآن به زبان اردو هم منتشر شده است. یکی از مهمترین و جامع‌ترین کتاب‌شناسی‌های قرآن کتابنامه بزرگ قرآن کریم، تدوین حجت الاسلام محمد حسن بکایی است.

پانویس

  1. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۰-۱۶۳۱
  2. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۲.
  3. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۰-۱۶۳۱
  4. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۱
  5. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۱
  6. رامیار، تاریخ قرآن، ص۱۵.
  7. رامیار، تاریخ قرآن، ص۱۶.
  8. رامیار، تاریخ قرآن، ص۲۱.
  9. رجوع کنید به: ترجمه فارسی اتقان، ج ۱، ص۱۸۱ به بعد؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه...، ص۱۶۳۱.
  10. سوره فرقان، ۱
  11. انبیاء، ۵۰
  12. شعراء، ۱۹۲
  13. بقره، ۲؛ حجر، ۱
  14. توبه، ۶؛ فتح، ۱۵
  15. سوره «ق»، ۲؛ بروج، ۲۱
  16. حجر، ۷۸
  17. سوره یس، ۲
  18. واقعه ۷۷
  19. حجر، ۱
  20. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۱.
  21. http://www.hadith.net/n5205-e43687-p2.html
  22. فرهنگ آماری کلمات قرآن کریم، دکتر محمود روحانی، ج ۲۳/۱؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه...، ج ۲، ص۱۶۳۱.
  23. تاریخ قرآن، رامیار، ۵۴۳؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه...، ج ۲، ص۱۶۳۱.
  24. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۱.
  25. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۱-۱۶۳۲.
  26. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۲.
  27. تاریخ قرآن، رامیار، ۵۷۰؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه...، ج ۲، ص۱۶۳۲.
  28. از جمله در بقره، ۲۳؛ توبه، ۶۴، ۸۶؛ نور، ۱
  29. خرمشاهی، دانشنامه...، ج ۲، ص۱۶۳۲.
  30. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۳
  31. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۳
  32. التمهید، ج ۹۳/۱-۹۸؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه...، ج ۲، ص۱۶۳۴.
  33. بحار الانوار، ج ۲۵۳/۱۸-۲۵۴؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه، ج ۲، ص۱۶۳۴.
  34. مقدمه نهم از تفسیر صافی؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه...، ج ۲، ص۱۶۳۴.
  35. خرمشاهی، دانشنامه قرآن...، ج ۲، ص۱۶۳۴.
  36. ترجمه اتقان، ج ۲۰۰/۱؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۴
  37. تاریخ قرآن، رامیار، ص۲۱۱؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۴
  38. تاریخ قرآن، رامیار، ص۲۱۳؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۴
  39. تاریخ قرآن، رامیار، ص۲۵۵؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۴
  40. تاریخ قرآن، رامیار، ص۲۸۰؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۴
  41. تاریخ قرآن، رامیار، ص۲۸۱؛ نیز ترجمه اتقان، ج ۲۰۱/۱، ۲۰۵؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۴
  42. طباطبائی، قرآن در اسلام، ص۱۱۳؛ السجستانی، کتاب المصاحف، ص۱۶؛ سیوطی، الاتقان، ج ۱، ص۱۶۱.
  43. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۴
  44. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۵
  45. تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۲۳؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۵
  46. تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۰۷-۴۳۱؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۵
  47. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۵
  48. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۶
  49. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۶-۱۶۳۷
  50. خرمشاهی، بهاءالدین، تحریف‌ناپذیری قرآن کریم، در دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۴۹۵.
  51. ترجمه اتقان، ۴۶/۱-۴۷؛ مناهل العرفان، ۱۸۶/۱-۱۸۷؛ تاریخ قرآن، رامیار، ص۶۰۱-۶۰۳؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۷
  52. تفسیر بیضاوی؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۷
  53. بقره، ۱۰۶
  54. نحل، ۱۰۱.
  55. رعد، ۳۹.
  56. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۷
  57. تبیان، ذیل تفسیر آیه ۷ سوره آل عمران؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن...، ج ۲، ص۱۶۳۷-۱۶۳۸.
  58. التمهید، ج۱۴/۳؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن...، ج ۲، ص۱۶۳۸.
  59. خرمشاهی، دانشنامه قرآن...، ج ۲، ص۱۶۳۸.
  60. خرمشاهی، دانشنامه قرآن...، ج ۲، ص۱۶۳۹.
  61. خوئی، البیان، «حدوث القرآن و قدمه»، ص۴۳۲؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن، ج ۲، ص۱۶۳۹.
  62. از جمله سوره محمد، ۲۴؛ سوره زمر، ۲۷؛ سوره شعراء، ۱۹۲-۱۹۵.
  63. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۹
  64. فرقان، ۳۲.
  65. کمالی، سیدعلی، قانون تفسیر، ص۲۷؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۹
  66. کمالی، سیدعلی، قانون تفسیر، ص۴۶-۴۷؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۰-۱۶۳۹
  67. زرقانی، مناهل العرفان، ج ۴۷۱/۱؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۰
  68. زرقانی، مناهل العرفان، ج ۴۷۱/۱؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۰
  69. آل عمران، ۷؛ نساء، ۵۹ و چند آیه دیگر.
  70. قاموس.
  71. التمهید، ج ۳۰/۳-۳۱؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۰
  72. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۰
  73. النشر، ابن الجزری، ج ۲۰۹/۱؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۰
  74. النشر، ابن الجزری، ج ۲۰۷/۱؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۰
  75. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۱
  76. جناتی، محمدابراهیم، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، ص۶؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۱
  77. جناتی، محمدابراهیم، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، ص۱۳، ۱۴؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۱
  78. رامیار، تاریخ قرآن، ص۶۵۳؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۲
  79. از جمله نگاه کنید به رأی و نظر صریح آیت الله خوئی در البیان، تعلیقه ۵؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن...، ج ۲، ص۱۶۴۳.
  80. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۳-۱۶۴۴
  81. دائرة المعارف فارسی؛ صبحی صالح، این تاریخ را حدود ۱۵۳۰م یاد می‌کند؛ به نقل خرمشاهی، بهاء الدین، دانشنامه قرآن...، ج ۲، ص۱۶۴۶.
  82. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۴.
  83. تاریخ جمع قرآن کریم، جلالی نایینی، ۴۰۶؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۴.
  84. «قرآنهای چاپی» نوشته کاظم مدیر شانه چی، مشکوة، شماره ۲، ص۱۳۵؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۴.
  85. مباحث فی علوم القرآن، ص۱۰۰؛ به نقل خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۴.
  86. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۴۴.
  87. متن اصلی، ج ۲/ ۶۷۱۰۵.

یادداشت‌ها

  1. * فتوای سید محسن طباطبائی حکیم:
    «بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و الصلوة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین محمد و آله الطیبین و الطاهرین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین. و بعد رأی بزرگان و محققین و عقیده علمای فریقین و نوع مسلمین از صدر اسلام تاکنون بر آن است که ترتیب آیات و سور و جمع قرآن به نحوی [است] که فعلاً در دست می‌باشد. بزرگان قائل به تحریف نبوده و نیستند. از نجف اشرف، محسن الحکیم الطباطبائی، ۲۳، ذق ۱۳۸۳ق»
    «بسم الله الرحمن الرحیم. قول به تحریف، از خرافات است و در قرآن مجید که فعلاً در بین مسلمانان متداول است هیچ گونه تحریف نشده و این مطلب را در تفسیر البیان مفصلاً متعرض شده ام، مراجعه شود. نجف اشرف، به تاریخ ۱۲ شهر رمضان المبارک سال ۱۳۸۳ هجری ابوالقاسم الموسوی الخوئی.»
    «بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله و سلام علی عباده الذین اصطفی. راجع به تحریف که مورد سؤال واقع شده به طور قطع بیان می‌نمایم: در قرآن هیچ گونه تحریف نه به زیاده و نه به نقیصه و نه به تغییر الفاظ واقع نشده و اگر در بعض روایات از تحریف نامی برده شده، منظور تغییر معنی به آراء و توجیهات و تأویلات باطله می‌باشد، نه به تغییر الفاظ و عبارات. و آنچه دیده یا شنیده می‌شود از روایاتی در اسقاط آیات و سور از این معجزه خالده خاتمیه، همانا مجعول و ضعیف است، و خود آن آیات و سور دلیل روشنی هستند بر ساختگی بودنشان. مثلاً دو سوره که در کتاب اتقان یا سوره‌ای که در دبستان المذاهب یا در کتاب دیگر نقل شده، هر شخص خبیر و بصیر آنها را عرضه به قرآن کریم بدارد، مجعول و باطل بودن آنها را بدیهی خواهد دید. بعلاوه آنکه در قرآن کریم زیادتی را احدی نگفته است و آنچه بعضی توهم کرده‌اند که نقیصه است آن را هم نتوان گفت. با توجه به تعهد خداوندی که فرمود: «ان علینا جمعه و قرآنه»، و فرمود: «انا له لحافظون» و فرمود: «لایأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه» و همچنین آیات دیگر که دلالت بر این معنی دارد، بالجمله به همین ملاحظات و جهات علمیه و براهین متقنه دیگر علماء بزرگ شیعه امامیه از صدر اول، مانند شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی و شیخ طبرسی و سایر بزرگان، خلفاً عن سلف، تصریح به عدم تحریف نموده‌اند و عقیده شان همان است که رئیس المحدثین شیخ صدوق فرموده است. در کتاب اعتقادات که بیش از هزار سال قبل بر این نوشته‌اند و عبارتشان این است: «اعتقادنا ان القرآن الذی انزله الله تعالی علی نبیه محمد صلی الله علیه و آله، هو ما بین الدفتین و ما فی ایدی الناس لیس باکثر من ذلک». تا اینکه می‌فرماید: «و من نسب الینا انا نقول انه اکثر من ذلک فهو کاذب». و الحاصل هر کس تأمل کند و به ادله و براهین مراجعه نماید و تاریخ اهتمام مسلمین را از عصر نبوت و بعد از آن در ضبط و حفظ و تعلیم و تعلم قرآن مطالعه کند، یقین می‌کند که از قرآن کریم محال است یک کلمه اسقاط شده باشد. و اگر کسی روایتی بیند و ظن به صدق آن پیدا کند اشتباه و خطا کرده است «و ان الظن لایغنی من الحق شیئاً». محمدهادی الحسینی المیلانی شهر رمضان، ۱۳۸۳ق». خرمشاهی، بهاءالدین، تحریف‌ناپذیری قرآن کریم، در دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، صص۴۹۷-۴۹۸.
  2. زیرا اولی که می‌خواهد آیه را (با ذکر بخشی از آن) بازیابی کند، فقط کلمات کلیدی را فهرست می‌کند و حروف و کلمات غیرکلیدی (مانند الذی یا الذین) را رها می‌کند، ولی دومی می‌خواهد از همه الفاظ قرآنی، حتی حروف (حتی واو) فهرستی کامل به دست دهد. ولی خواه ناخواه اشتراک و شباهت ساختاری بین آنها هست. یکی از مهمترین و معروفترین کشف الکلمات قرآن مجید، نجوم الفرقان فی اطراف القرآن، اثر گوستاو فلوگل (۱۸۰۲-۱۸۷۰م) مستشرق و قرآن‌پژوه آلمانی است که آن را همراه با قرآن مصحح خود انتشار داده است. در عصر جدید، شادروان محمود رامیار (م ۱۳۶۳ش) قرآن‌پژوه نامدار و نویسنده بهترین تاریخ قرآن به زبان فارسی، فهرست الفاظ یا فهرست کلمات که همانند یک کشف الآیات الفبایی است، تدوین کرده است. ترتیب الفبایی این اثر، طبق ظاهر کلمات است، نه ماده اصلی، لذا برای ایرانیان، آسان‌یاب‌تر است؛ و همراه با قرآن کتابت مصطفی نظیف (قدرغه‌لی) در سال ۱۳۴۵ش به طبع رسیده است. (تحت عنوان: قرآن مبین و فهارس القرآن). مشهورترین و متداول‌ترین کشف‌الآیات، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، تدوین محمد فواد عبدالباقی (۱۱۳۸۸ق) است که کلمات کلیدی قرآن را طبق ماده آنها، به ترتیب الفایی، همراه بخشی از آیه، یاد کرده است. و کتابی است کم حجم و پرفایده. گفتنی است که به رقم آیات این اثر با قرآن طبع ملک فواد (= مصحف قاهره) و از آنجا با مصحف المدینه همخوان است. آخرین دستارود علمی در این زمینه، فرهنگ آماری کلمات قرآن کریم/المعجم الاحصائی لالفاظ القرآن الکریم، اثر قرآن‌پژوه معاصر دکتر محمود روحانی است در ۳ مجلد که به ترتیب الفبایی حروف ظاهر (و نه ماده کلمات) تدوین شده است. بعضی فهرست‌های موضوعی قرآن کریم، فهرس المطالب، یا کشف المطالب یا تفصیل الآیات نام دارد. معروفترین و کم فایده‌ترین اثر در این زمینه تفصیل الآیات اثر ژول لابوم (۱۸۷۶ ق) مستشرق فرانسوی است که کل قرآن را به ۱۸ باب و جمعا ۳۵۰ موضوع تقسیم کرده است. کشف المطالب اعتمادالسلطنه فهرست موضوع گسترش‌یافته‌تری است بر مبنای همین اثر ژول لابوم. فهرس المطالب مرحوم رامیار، که همراه با فهرست کلمات یا فهرس الالفاظ پیشگفته است، روایت گسترش‌یافته‌تر، همان است. جامع‌ترین و روشمند‌ترین فهرست موضوعی قرآن که با استفاده از شیوه‌های نوین فهرست‌سازی تحلیلی، تدوین شده، فرهنگ موضوعی قرآن مجید/الفهرس الموضوعی للقرآن الکریم، تدوین کامران فانی و بهاءالدین خرمشاهی است.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران: دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
  • دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاء الدین خرمشاهی، تهران: دوستان-ناهید، ۱۳۷۷.
  • السجستانی، عبدالله بن سلیمان، کتاب المصاحف، بیروت: دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
  • طباطبائی، سیدمحمدحسین، قرآن در اسلام، مصحح: محمدباقر بهبودی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۶ش.
  • سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، تحقیق: سعید المندوب، لبنان: دارالفکر، ۱۴۱۶ق/۱۹۹۶م.
  • رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۹.

[نمایش]

قرآن کریم

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مــــطـــــالـــب قــــرآنـــی

تاريخ : جمعه ۱۰ مهر ۱۳۹۴ | 6:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |