حوزه علمیه تهران(3)
حوزه تهران و تحولات جدید
به طور کلی از دوره قاجار بدین سو، تهران مرکز مواجهات ایرانیان با مظاهر تمدن و فرهنگ مغرب زمین و اندیشهها و آرا و مذاهب گوناگون و محل جنبشها و حرکتهای اجتماعی و سیاسی متعددی بوده است. باتوجه به چنین شرایطی، هرگونه تلاش برای تبیین فعالیتها و گرایشهای حوزه علمیه تهران، بدون بررسی چگونگی مواجهه این حوزه با تحولات جدید و نیز تأثیر این تحولات بر چند و چون فعالیتهای حوزه تهران، ناقص و نامفهوم خواهد بود. تحت تأثیر چنین شرایطی بود که حوزه تهران، علاوه بر فعالیت گسترده در عرصه تبلیغات عمومی، چه به گونه شفاهی و چه به صورت عرضه آثار مکتوب، در ایجاد مدارس جدید و کمک به رونق و پیشرفت آنها مشارکت ورزید و فراتر از این دست فعالیتهای فرهنگی، پیشاپیش حرکتها و جنبشها و فعالیتهای سیاسی، از واقعه تنباکو و مشروطه گرفته تا انقلاب اسلامی، به گستردگی حضور یافت.
عرصه تبلیغات شفاهی
حوزه تهران با وقوف بر شرایط اجتماعی و فرهنگی و بافت ویژه جمعیتی تهران، بر ضرورت استفاده گستردهتر و سنجیدهتر از منابر و خطابهها بیش از پیش پی برد و با تربیت خطیبان و واعظان برجسته، عرصه تبلیغات شفاهی را در تهران و حتی در شهرهای دیگر، به ویژه در ماههای محرّم و رمضان در اختیار گرفت.
سخنرانان مشهور
از میان صدها سخنور نامی تهران، برخی مشهورتر شدهاند.
- ملا فیض الله دربندی پیش نماز مسجد سقّاباشی سخنوری بیپروا بود و به علت خرده گیری بر سیاستهای ناصرالدین شاه از تهران تبعید شد.[۹۱]
- ملاآقا دربندی مشهور به فاضلِ دربندی (متوفی۱۲۸۵یا۱۲۸۶)، فقیه و رجالی برجسته و صاحب تألیفاتی چون خزائن الاحکام و اسرارالشهادة منبرهای پررونقی داشت و در امر به معروف و نهی از منکر صریح و کوشا بود.[۹۲]
- از دیگر واعظان مشهور این دوره باید به ملا باقر واعظ تهرانی (متوفی ۱۳۱۳) صاحب الخصایص الفاطمیة[۹۳] و ملا اسماعیل واعظ سبزواری (متوفی ۱۳۱۲)،[۹۴] شیخ عباس نهاوندی (متوفی۱۳۱۱) شاگرد شیخ مرتضی انصاری و پیش نماز مسجد دانگی و میرزا محمدرضا همدانی تهرانی (متوفی ۱۳۱۸) اشاره کرد. محمدرضا تهرانی، مؤلف چنداثر در رد مسالک انحرافی،مثل شیخیه، واعظی بسیار خوش سخن بود و در پای منبر او مردمِ بسیار و حتی مجتهدان حاضر میشدند.[۹۵] پای منبر سید ریحان الله بروجردی، مشهور به کشفی (متوفی ۱۳۲۸) فقیه، مفسر و مؤلف برجسته نیز انبوه عوام و خواص حضور مییافتند.[۹۶]
وعاظ و خطیبان نامدار حوزه تهران
در میان دیگر وعاظ و خطیبان نامدار حوزه تهران این نامها مشهورترند : محمدعلی معروف به فاضل هزار جریبی (متوفی ۱۳۳۴)،[۹۷] عیسی چاله میدانی (متوفی ۱۳۳۹) عالم برجسته تهران،[۹۸] شیخ محمد واعظ تهرانی ملقب به سلطان المتکلمین مؤلف کتاب بشارات الامة و زبدةالمآثر (متوفی ۱۳۵۳)[۹۹] سلطان الواعظین شیرازی (متوفی ۱۳۹۱)، شیخ محمدحسین زاهد فصیح الزمان شیرازی، میرزا عبدالله صبوحی (متوفی ۱۳۷۰)،[۱۰۰] سید صادق تهرانی (متوفی ۱۳۷۰)،[۱۰۱] شیخ عباس تهرانی (متوفی ۱۳۴۴ش)، میرزا علی هسته ای (متوفی ۱۳۴۷ش) مجتهد برآمده از حوزه اصفهان، شیخ حسین خندق آبادی (متوفی ۱۳۴۵ش)، محمد ابراهیم آیتی (متوفی ۱۳۴۰ش)، شهید مرتضی مطهری، حسین علی راشد تربتی (متوفی ۱۳۵۸ش)، صدر بلاغی (متوفی۱۳۷۳ش)، و محمد تقی فلسفی (متوفی ۱۳۷۷ش) که خطیبی بسیار توانا بوده و شهرتش از تهران و حتی ایران هم فراتر رفته است.
برگزاری مجالس مناظره
علمای حوزه تهران، علاوه بر استفاده گسترده از مجالس وعظ، برای رویارویی با تبلیغات ضد دینی یا شبهه افکنیهای مخالفان، به ویژه فعالیتهای مذهبی سیاحان خارجی و مبلّغان مسیحی که در تهران به تنوع امکان بروز مییافت، مجالس مناظره و نقد و نظر نیز برپا میکردند، یا تألیفاتی در نقد آرای آنان پدید میآوردند.
- یکی از اولین عالمان مناظره کننده با مخالفان، شیخ محمدرضابن محمدامین همدانی (متوفی ۱۲۴۷) بود که بارها با پیروان مذاهب دیگر به بحث و مناظره پرداخت. وی همچنین کتاب مفتاح النبوة، و ارشادالمضلین را در پاسخ میزان الحق هنری مارتین مسیحی تألیف کرد.[۱۰۲]
- سیدعلی بن حسین حسینی طهرانی (متوفی ح ۱۳۰۶) که از هم بحثان میرزای شیرازی و شاگرد شیخ مرتضی انصاری در نجف بود، پس از بازگشت به تهران با تکیه بر تسلطی که بر زبان عبری داشت، کتاب اقامةالشهود فی رَدالیهود نوشته میرزامحمدرضا جدیدالاسلام یزدی (تألیف دوره فتحعلی شاه) را از عبری به فارسی درآورد و خود نیز مطالبی بر آن افزود و آن را اقامةالشهود فی ردّالیهود فی منقول الرضا (معروف به منقول رضائی) نام نهاد.[۱۰۳]
- میرزا ابوالفضل نوری، معروف به فخرالاسلام نیز پس از ترک مسیحیت و تشرف به اسلام، در ۱۳۱۹ در جلسات هفتگی در منزل سیدمحمد صادق طباطبایی با حضور برخی از عالمان مسلمان دیگر شرکت میکرد که در آنها به شبهههای دینی پاسخ گفته میشد. فخرالاسلام چند کتاب در نقد مسیحیت نوشته است.[۱۰۴]
آثار مکتوب
علمای حوزه تهران علاوه بر فعالیت گسترده در عرصه تبلیغات عمومی به صورت شفاهی، از تولید و عرضه آثار مکتوب نیز غافل نبودهاند. این آثار که مخاطبان آن عموم کتاب خوانان بودهاند، برخلاف آثار تخصصی که به زبان عربی بوده، به فارسی نوشته شده و مشتمل بر مباحثی در اصول و فروع دین و زندگی امامان است.
- شیخ هادی نجم آبادی نویسنده تحریرالعقلاء در کتاب خود کوشیده ضمن خرافه زدایی از دین و دعوت به انصاف و تعقل، حقیقت دعوت انبیا و قرآن را تبیین نماید و نادرستی فرقه سازیهای جدید را توضیح دهد.
- حاج مهدی سراج انصاری (متوفی ۱۳۴۰ش) فرزند میرزاعبدالرحیم کلیبری انصاری، نیز از نویسندگانی بود که از دهه ۱۳۲۰ش به این سو در راه مبارزه با تحریفها و انحراف ها، به ویژه در مواجهه با آثار احمد کسروی، تلاشهای زیادی به عمل آورد؛ از جمله آثار او اینهاست: نبرد با بیدینی، دین چیست و برای چیست؟، در پیرامون ماتریالیسم، خرد چیست و خردمند کیست؟[۱۰۵]
- ابوالفضل خراسانی (متوفی ۱۳۹۱/ ۱۳۵۰ش) از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری نیز علاوه بر ایراد سخنرانیهای مؤثر، در ۱۳۲۵ش/ ۱۳۶۵ق رساله مفصّلی در ضرورت حجاب شرعی با بیانی جذاب با نام احسن الحکایات فی حجاب السافرات نوشته است.[۱۰۶]
- میرزا احمد آشتیانی، فرزند محمدحسن آشتیانی، مؤلف بیش از شصت اثر در حوزههای گوناگون دینی، آثاری نیز به زبان فارسی نوشت.
- شیخ ذبیح الله محلاتی نیز درباره زندگی امامان و بزرگان شیعه آثاری پدید آورد. مشهورترین اثر او کتاب ریاحین الشریعة در شرح احوال زنان دانشمند شیعه است.
- حسن فرید گلپایگانی (متوفی ۱۳۶۶ش) نیز که در ۱۳۲۳ش/۱۳۶۴ق از قم به تهران آمد، چند اثر از جمله قانون اساسی اسلام، تفسیر سوره حشر، و رسالهای در ولایت پدید آورد.
- حسین عمادزاده اصفهانی (متوفی ۱۳۶۹ش) نیز آثار گوناگونی به ویژه در باب زندگانی ائمه شیعه تألیف کرد.
- محمدباقر کمره ای (متوفی ۱۳۷۴ش) نیز علاوه بر تألیف کتابهایی به عربی، آثاری نیز به فارسی ساده نوشته و آثار کلاسیک شیعه به ویژه برخی از تألیفات شیخ صدوق را به فارسی ترجمه کرده است.
حوزه تهران و جراید
تبلیغات کتبی حوزه تهران به تألیف و عرضه کتابهای دینی به زبان فارسی، محدود نبوده، بلکه ایجاد و راهاندازی جراید مذهبی یا درج مقالات مذهبی در نشریات[۱۰۷] از ظرفیتهای مورد استفاده علمای حوزه تهران بوده است. راهاندازی این نشریات به ویژه در صدر نهضت مشروطه بسیار گسترش داشت، از جمله:
- مجله دعوةالحق به صاحب امتیازی شیخ محمد علی بهجت دزفولی از شاگردان آخوند خراسانی که انتشار آن از ۱۳۲۱ آغاز شد.
- دعوةالاسلام نیز به صاحب امتیازی سید محمدعلی تهرانی چاله میدانی از خطبای تهران که در ۱۳۲۵ آغاز به نشر کرد.
- در همین سال شیخ فضل الله نوری برای تبیین اندیشههای خود در مخالفت با مشروطه اقدام به انتشار روزنامه کرد.[۱۰۸]
- راهاندازی روزنامه مجلس نیز به دستور مظفرالدین شاه برعهده یکی از علمای حوزه تهران، میرزا محسن مجتهد، امام جمعه تهران، قرار گرفت. مدیریت این روزنامه را که اولین شمارهاش در ۸ شوال ۱۳۲۴ انتشار یافت، یکی دیگر از علمای حوزه، سید محمدصادق حسینی طباطبایی برعهده داشت.
- با روزنامه حبل المتین نیز علمایی چون شیخ یحیی کاشانی، درس آموخته حوزه نجف و تهران و مدیر روزنامه مجلس، همکاری میکردند.[۱۰۹]
- ابوالحسن طالقانی(متوفی ۱۳۵۰)، پدر سیدمحمود طالقانی، نیز جریده البلاغ را بنیان نهاد که اقدام او تشویق و حمایت سید ابوالحسن اصفهانی را در پی داشت.[۱۱۰]
- با پدید آمدن آزادیهای سیاسی و اجتماعی مشابه عصر مشروطه، پس از شهریور ۱۳۲۰، بار دیگر زمینه رونق مطبوعات فراهم شد و علمای حوزه تهران نیز بار دیگر به راهاندازی نشریات اسلامی روی آوردند. از جمله نشریات این دوره میتوان به نشریههای مجد، و نور دانش از منشورات انجمن تبلیغات اسلامی (تأسیس ۱۳۲۱ش) اشاره کرد.
- در همین دوره شیخ مهدی سراج انصاری از علمای حوزه، از نویسندگان دائمی هفته نامه آیین اسلام به مدیریت نصرت اللّه نوریانی، و دنیای اسلام به مدیریت سید محمدعلی تقوی بوده است.[۱۱۱]
حوزه تهران و مؤسسات جدید آموزشی
حوزه علمیه تهران با بهرهمندی از تجارب گرانبهای آموزشی و برخورداری از مدرّسان زبردست در علوم ادبی و حکمت و نیز طب و ریاضی، در نقش مستحکمترین پشتوانه علمی مراکز جدید آموزشی ظاهر شد. پیوند این حوزه با این گونه مراکز، از دارالفنون گرفته تا دانشگاه تهران و برخی دبیرستانها و دبستانها، چنان بوده که میتوان این مراکز را به گونهای مولود حوزه تهران تلقی کرد. با راهاندازی مؤسسه دارالفنون در تهران، که هدف اعلام شده آن پیشرفت صنعت و فرهنگ بود، بسیاری از استادان و مدرّسان حوزه به تدریس در این مؤسسه روی آوردند. علمای حوزه علاوه بر تدریس در این مؤسسات جدید آموزشی، خود نیز در راهاندازی اینگونه مدارس سهیم شدند یا دستکم توسعه و تقویت آنها را تشویق میکردند. چنانکه شیخ فضل الله نوری، مردم دیندار را به راهاندازی مدرسههای جدید ترغیب میکرد و خود نیز در کمک به این راه پیش قدم شده بود.[۱۱۲]
مدارسی که با مباشرت علمای حوزه تاسیس شد
برخی از مهمترین مدارسی که به مباشرت علمای حوزه، در تهران ایجاد شده است عبارتاند از:
- مدرسه قدسیه که میرزا ابراهیم لاریجانی معروف به سیدالعلماء (متوفی ۱۳۳۳) از شاگردان میرزا محمدحسن آشتیانی و ابوالحسن جلوه به ایجاد آن همت گماشت.[۱۱۳]
- مدرسه اسلام که بانی آن سید محمد طباطبایی و مدیرش پسر او، محمدصادق طباطبایی، بوده است.[۱۱۴]
- مدرسه ضیاءالدین درّی از فلاسفه حوزه اصفهان.[۱۱۵]
- دبستان نو، ویژه دختران، دبستان نو، ویژه پسران و کودکستان و چند مؤسسه مشابه دیگر که بانی آنها شیخ جواد فومنی حائری (۱۳۳۰ق ۱۳۸۴/ ۱۳۴۳ش) بوده است.
- مدرسه علوی که به اهتمام تنی چند از روحانیان و دانشگاهیان و در رأس آنان شیخ علی اصغر کرباسچیان معروف به علامه در ۱۳۳۵ش بنیاد نهاده شد. کرباسچیان خود از درس آموختگان حوزه تهران و قم بود و تألیف رساله فارسی توضیح المسائل آیت الله بروجردی از ابتکارات اوست و سرانجام، مدرسههای متعددی که شیخ عباس علی اسلامی پس از شهریور ۱۳۲۰ در تهران دایر کرد.
در مسائل سیاسی
در کنار مطالعه نقش فرهنگی حوزه تهران، باید به نقش آفرینیهای سیاسی این حوزه نیز توجه نمود. بدون نادیده گرفتن روحانیان مخالف با فعالیتهای سیاسی، با اطمینان میتوان چنین اظهار کرد که حوزه تهران در مبارزات اسلامی و ملی ایرانیان همواره نقش مهم و تعیین کنندهای ایفا کرده است. در همه وقایع و جنبشهای سیاسی یکی دو قرن اخیر، از امتیاز انحصار تنباکو و اعتراض صریح حاج ملا علی کنی، رئیس حوزه تهران به اعطای امتیاز رویتر و نهضت تحریم تنباکو گرفته تا نهضت مشروطه و سپس مشروعه خواهی جمعی از علما به رهبری شیخ فضل الله نوری، ایجاد تشکل طلاب مشروطه خواه در راه پیشبرد جنبش مشروطه و حضور در انتخابات مجلس شورای ملی و ایفای نقش در تصویب قوانین، مبارزه با اقدامات دین ستیزانه رضاشاه، نهضت ملی شدن نفت، قیام پانزده خرداد و انقلاب اسلامی و روی دادهای پس از آن، نقش حوزه تهران کاملا چشمگیر و پیشتازانه بوده است.
حوزه تهران در دهههای متاخر
شماری از مدارس دینی که در پی سیاستهای ضد مذهب رضا شاه از رونق افتاده بود، از دوره مرجعیت آیت الله بروجردی و با حمایت و اهتمام وی به ترویج و تقویت حوزه ها، بار دیگر احیا شدند. مدرّسان بسیاری در این سالها از حوزه قم جذب حوزه تهران شدند و در آنجا به تدریس علوم دینی پرداختند. از برجستهترین عالمان فعال در حوزه تهران در دهههای پیش از انقلاب، که به تدریس سطوح عالی و خارج اشتغال داشتند، باید از میرزا محمد تقی آملی، میرزاابوالحسن شعرانی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، میرزا احمد آشتیانی، میرزا محمد ثقفی تهرانی، آیت الله برهان، سید احمد خوانساری، از مراجع تقلید، میرزا باقر آشتیانی، سید محمدعلی سبط، سیدحسن شریعتمدار جهرمی، سید محمد صادق لواسانی، شیخ اسماعیل جاپلقی، یحیی نوری و دهها عالم دیگر نام برد.
مدرسههای فعال
از مدرسههای فعال دهههای اخیر تاکنون، علاوه بر مدرسه سپهسالار و مروی، باید از مدرسه قائم چیذر و مدرسه مجتهدی یاد کرد.
- بانی مدرسه چیذر که در میدان چیذر در منطقه یک شهر تهران واقع شده علی اصغر هاشمیان بوده است. در ۱۳۴۵ش در این مدرسه حدود پنجاه طلبه مشغول تحصیل بودهاند. سید علی اندرزگو، از مبارزان مشهور زمان شاه، در همین مدرسه تحصیل کرده است.
- مدرسه مجتهدی، واقع در خیابان ۱۵ خرداد، در ۱۳۳۵ش پایه گذاری شد. این مدرسه در کنار مسجدی به نام ملامحمدجعفر از مساجد عهد قاجار ساخته شد، بدین ترتیب که در ۱۳۳۵ش، احمد مجتهدی (۱۳۰۲ش ۱۳۸۶ش)، از دانش آموختگان حوزه قم، به درخواست جمعی از مردم به این مسجد رفت و پس از سامان دادن وضع مسجد، آنجا را به محل تدریس خود تبدیل کرد و به زودی با خرید ساختمانهای اطراف و توسعه آن، مدرسه موسوم به مجتهدی را به راهانداخت. به نوشته برخوردار فرید[۱۱۶] هم اکنون قریب هزار طلبه در دو نوبت صبح و عصر در این مدرسه مشغول تحصیلاند.
- به جز مدارس مشهور یاد شده، امروز دهها مدرسه علمیه دیگر در مناطق مختلف تهران دایر است و حتی مدرسههایی نیز ویژه خواهران، مانند مدرسة الزهراء، و جامعه علمیه امیرالمومنین(تأسیس ۱۳۶۴ش) در شهر ری و تهران مشغول فعالیتاند.
امروزه حوزه علمیه تهران زیرنظر شورای عالی حوزههای علمیه اداره میشود و طلاب از طریق آزمون سراسری که در روزنامهها اعلام میشود برگزیده میشوند و با طی یک دوره تقریباً ده ساله دروس مقدمات و سطح را به پایان رسانده، آماده ورود به دوره خارج میشوند.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله:دانشنامه جهان اسلام
- حوزه علمیه تهران
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حوزه علمیه قم ، مشهد ، اصفهان ، تهران ، ری ،نجف...