از شهریور ۱۳۲۰ تا انقلاب اسلامی
حوزه علمیه مشهد پس از شهریور ۱۳۲۰ وارد دوره ویژهای از حیات خود شد. احیای دوباره حوزه علمیه مشهد پس از سقوط رضاشاه به طور خاص مرهون کوششهای سه شخصیت علمی برجسته یعنی میرزا احمد کفایی، شیخ مرتضی آشتیانی و میرزا مهدی اصفهانی بود.[۱۲۷]
حضور میرزا احمد کفایی
میرزا احمد کفایی فرزند آخوند محمدکاظم خراسانی بود که نزد وی و دیگر استادان حوزه نجف درس خوانده و سپس به مشهد، که برادر بزرگترش میرزا محمد آقازاده زعامت حوزه علمیه و ریاست دینی آن را سالها برعهده داشت، مهاجرت و خود سالها در آنجا تدریس کرده بود. وی در شرایطی که از یک سو حوزه علمیه مشهد در اثر رخدادهای پس از واقعه گوهرشاد و ممنوعیت پوشیدن لباس روحانیت، تقریباً خالی از استادان و طلاب شده و به حالت تعطیل درآمده بود،[۱۲۸] و از سوی دیگر تبلیغات ضدمذهبی توده ایها در فضای آزاد اوایل سلطنت پهلوی دوم فضای دینی و سیاسی مشهد را تحت تأثیر قرار داده بود، با تکیه بر جایگاه و پشتوانه دینی، علمی و خانوادگی خود و با جلب اطمینان حکومت، مدارس و موقوفات آنها را از دولت پس گرفت و تمام موقوفات این مدارس را اجاره بندی کرد و برای مدارس متصدی تعیین نمود و از طریق اجاره این موقوفات برای مخارج مدارس و طلاب و استادان عایداتی فراهم ساخت. درنتیجه بسیاری از استادان و طلاب به حوزه بازگشتند. وی همچنین برای احیای حوزه مشهد، برخی از علمای دیگر شهرها نظیر آقا بزرگ اشرفی شاهرودی، از شاگردان برجسته میرزا محمد حسین نائینی، را به مشهد دعوت کرد.[۱۲۹]
حضور میرزامهدی اصفهانی
میرزا مهدی اصفهانی (متوفی ۱۳۲۵ش) هم که از دانش آموختگان نجف و مسلط بر مبانی فقهی و اصولی مکتبهای نجف و سامرا و از شاگردان نامبردار نائینی بود و از حدود ۱۳۰۰ش در مشهد سکونت و تدریس داشت.
اقدامات میرزامهدی اصفهانی
- وی با تشویق پارهای از طلاب با تصرف حجرات مدرسه نواب که تحت تصرف دولت بود[۱۳۰] بار دیگر درس خارج فقه و اصول خود را، که در اواخر دوره رضاشاه در منزل برگزار میکرد، به طور علنی در مدرسه نواب آغاز کرد.[۱۳۱]
- اصفهانی نخستین عالمی بود که مبانی اصولی استاد خود نائینی را در مشهد مطرح کرد.[۱۳۲]
- آنچه که اصفهانی را از دیگران ممتاز میساخت، ارائه معارف و عقاید شیعی به شیوهای خاص بود، شیوهای که بعدها به «مکتب معارفی خراسان» شهرت یافت و مدعای اصلی آن عدم آمیختگی عقاید دینی با هرگونه فراورده فکر بشری و مشخصاً فلسفه و عرفان است. اصفهانی در ارائه آرا و عقاید خود چنان موفق بود که بسیاری از طلاب و استادان مبرِّز حوزه مشهد که برخی از آنان هم اهل فلسفه بودند به مکتب وی گرویدند. آنچه اصفهانی پی ریزی کرد به وسیله شاگردانش خاصه شیخ مجتبی قزوینی (متوفی ۱۳۴۶ش) تحکیم و تفصیل داده شد و پس از او چنان گسترش یافت که به عنوان ویژگی اصلی حوزه علمیه مشهد در چند دهه اخیر شناخته شد.[۱۳۳]
حضور شیخ مرتضی آشتیانی
شیخ مرتضی آشتیانی هم که از مجتهدان برجستهای بود که در نزد پدر خود محمد حسن آشتیانی در تهران و آخوند خراسانی در نجف، تحصیلات عالی را به انجام رسانده و در دوره رضاشاه به مشهد آمده بود و سالها در این شهر تدریس کرده و پس از ماجرای گوهرشاد به تهران تبعید شده بود، در این دوره به مشهد بازگشت و ارائه درس خارج را آغاز کرد.[۱۳۴] در کنار این دو تن، استادان دیگری چون کفایی و شیخ هاشم قزوینی و شیخ مجتبی قزوینی، به طور محدودتری درس خارج میگفتند.[۱۳۵] دروس ادبیات و سطوح مقدماتی و عالی هم به قوت خود باقی بود و استادان برجستهای چون میرزا احمد مدرس یزدی، شیخ کاظم دامغانی و میرزا محمدتقی ادیب نیشابوری در این مقاطع تدریس میکردند.[۱۳۶]
حضور علمای دیگر
- از دیگر علمای این دوره سید یونس اردبیلی (متوفی ۱۳۳۷ش) است که پیش از واقعه گوهرشاد در مشهد به تدریس و فعالیت علمی و دینی اشتغال داشت، سپس از مشهد تبعید شد و پس از سقوط پهلوی اول به این شهر بازگشت و فعالیت علمی خود را از سرگرفت.[۱۳۷]
- همچنین شیخ غلام حسین مجتهد تبریزی (متوفی ۱۳۵۹ش) از دوره پهلوی اول در مشهد به تدریس و اقامه جماعت اشتغال داشت و اقدامات سیاسی و فعالیتهای اجتماعی او مشهور است.[۱۳۸]
بازگشت حاج آقا حسین قمی
از جمله عواملی که در آغاز راهاندازی دوباره حوزه علمیه مشهد پس از شهریور ۱۳۲۰، مایه تقویت آن گردید و نفوذ و اقتدار دینی حوزههای علمیه را نیز به طور کلی و حوزه علمیه مشهد را به طور خاص در آنچه با سیاست و اجتماع مرتبط است نشان داد، بازگشت مقتدرانه حاج آقا حسین قمی در ۱۳۲۲ش از عراق به ایران بود که در همه شهرهای واقع در مسیر او تا مشهد با استقبال گسترده علما و مردم مواجه شد. وی در واقع در این سفر چندین هدف داشت که یکی از مهمترین آنها رفع مشکل حجاب برای بانوان بود.[۱۳۹] از این رو وی در ۱۴ مرداد ۱۳۲۲ طی مکتوبی از نخست وزیر وقت تحقق اموری را خواستار شد که مهمترین آنها از این قرار است: دولت طی اعلامیهای رسمی قانون منع حجاب را در سراسر کشور لغو کند، همه موقوفاتی که دولت تصرف کرده، خصوصآ موقوفات مدارس دینی به حالت قبلی آن برگردد، مدارس مختلط که در دوره پهلوی اول ایجاد شده بود منحل گردد، تعلیم قرآن و شرعیات جزو برنامه درسی مدارس جدید باشد، و مشکلات مربوط به ارزاق عمومی به طور اطمینان بخشی اصلاح شود.[۱۴۰] با پیگیری مکرر این درخواستها دولت به اجرای این موارد گردن نهاد و قمی پس از درنگ کوتاه در مشهد، به کربلا بازگشت.[۱۴۱]
حضور کوتاه مدت آیت الله بروجردی
از جمله عواملی که در حدود نیمه اول دهه ۱۳۲۰ش تقویت حوزه علمیه مشهد را موجب شد حضور کوتاه مدت آیت اللّه حاج آقاحسین بروجردی در مشهد بود. وی پس از مهاجرت به قم در ۱۳۲۳ش و استقرار در این شهر در مقام مرجع تقلید، در تیر ۱۳۲۴عازم مشهد شد و سه ماه رجب، شعبان و رمضان را در این شهر سپری کرد. حضور وی در مشهد، دیدارهایش با علما و طلاب و هیئتهای مذهبی و نیز رسیدگیش به امور مدارس علمیه، حوزه علمیه مشهد را جان تاز های بخشید.[۱۴۲]
وضعیت حوزه علمیه مشهد
در اثر مساعی میرزا احمد کفایی و تلاش دیگر مقامات علمی و استادان، شمار مجموع طالب علمان این حوزه در سال ۱۳۲۷ش به هفتصد تن رسید.[۱۴۳] با بهبود یافتن اوضاع، شمار طلاب علوم دینی در سالهای بعد، هرچند به کندی، رو به ازدیاد نهاد. در اوایل دهه ۱۳۳۰ش درآمد حاصل از موقوفات که صرف هزینههای جاری مدارس و طلاب و مدرّسان میشد به این قرار بود: مدرسه نواب ۰۰۰، ۵۰۰ ریال، مدرسه میرزا جعفر ۶۰،۰۰۰ ریال، مدرسه خیرات خان ۹۶،۰۰۰ ریال، مدرسه عباسقلی خان ۰۰۰، ۱۱۷ ریال، مدرسه باقریه ۰۰۰، ۲۰۴ ریال، مدرسه بالاسر ۰۰۰، ۱۳ ریال، مدرسه دودر ۰۰۰،۴۸ ریال، مدرسه پریزاد ۰۰۰،۱۷ریال، مدرسه بهزادیه:۰۰۰، ۵ ریال، مدرسه سلیمان خان ۰۰۰، ۱۹۵ ریال، مدرسه ابدال خان ۰۰۰، ۱۴۲ریال، و مدرسه رضوان ۵۰۰، ۱۸ ریال.[۱۴۴]
حضور آیت اللّه سید محمدهادی میلانی
حوزه علمیه مشهد پس از گذراندن مرحله تجدید حیات و سپس تثبیت در دهه ۱۳۲۰ش، در دهه ۱۳۳۰ش تحول و جهش درخور توجهی را آغاز کرد. سبب اصلی و عمده این تحول و جهش که جایگاه علمی و دینی این حوزه را بیش از پیش استوار کرد و ارتقا بخشید، مهاجرت آیت الله محمد هادی میلانی (متوفی ۱۳۵۴ش) به مشهد و استقرار وی بیش از دو دهه در این شهر بود. در ۱۳۳۲ش علمای برجسته مشهد در جهت تقویت حوزه و جلوگیری از مهاجرت طلابِ با استعداد و مدرّسان مشهد به شهرهایی چون قم و نجف، با امضای طوماری از سیدمحمدهادی میلانی، از نامورترین استادان حوزه نجف که در آن زمان در کربلا به سر میبرد، درخواست مهاجرت به مشهد و اقامت و تدریس در این شهر کردند.[۱۴۵] میلانی در ۱۳۳۳ش به مشهد وارد شد و به دعوت و اصرار علمای بزرگ این شهر در مشهد ماند و در مدت ۲۲ سال در عمل ریاست حوزه علمیه مشهد را برعهده گرفت و علاوه بر قرار گرفتن در جایگاه مرجعیت، به ویژه پس از درگذشت آیت الله بروجردی، با تأسیس مدارسی به سبک جدید و ساماندهی برنامههای آموزشی و پژوهشی حوزه گامهای مؤثری در ارتقای کیفی حوزه برداشت.[۱۴۶] محور درس خارج اصول میلانی مبانی متخذ از استادان اصلی خود شیخ محمدحسین اصفهانی و میرزای نائینی بود.[۱۴۷] در درس او نزدیک به چهارصد طالب علم قریب الاجتهاد شرکت میکردند.[۱۴۸]
اقدامات آیت الله میلانی
میلانی در جهت ساماندهی حوزه دست به تأسیس چهار مدرسه زد:
- مدرسهای برای دروس مقدماتی و متوسطه، که خاص آموزش خط، انشا، املا و اندکی ریاضیات و صرف و نحو و منطق بود و آموزش در آن شش سال طول میکشید. در ادامه آن شاگردان به مدرسه متون عالی میرفتند. در این مدرسه طلاب تحت تعلیم و نظارت استادان به آموختن متون عالی فقه و اصول و کلام میپرداختند و در کنار این دروس، دروس جنبی تفسیر و حدیث و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و تاریخ ادیان گنجانده شده بود. این دوره هم پنج سال طول میکشید.[۱۴۹] طلاب، این مرحله را در چهارده دوره آموزشی میگذراندند و پارهای از دروس اصلی خود یعنی زبان عربی و فقه و اصول را نیز براساس کتابهای تازه تألیفی که خواندن آنها قبلا در حوزه مشهد مرسوم نبود، مثل کتابهای عربی آسان و اصول الفقه مظفر، به درس میخواندند.[۱۵۰]اولین مدرسه که خاص این مرحله بود تحت عنوان مدرسه آیت الله میلانی در ۱۳۴۵ش تأسیس شد.[۱۵۱]
- طلاب پس از گذراندن دورههای آموزشی برای مراحل بالاتر تحصیل مخیر بودند که به طور تخصصی به فقه و اصول بپردازند یا به تحصیل در دیگر علوم اسلامی و نیز زبان خارجی، که تخصص در آنها برای یک مبلّغ اسلامی ضرورت دارد، مشغول شوند.[۱۵۲] برای این مرحله دو مدرسه در نظر گرفته شده بود.
- در برنامه درسی این مدارس موادی گنجانده شده بود که پیش از آن دستکم در حوزه مشهد سابقه نداشت. به نظر میرسد مدارس تأسیس شده زیر نظر آیت اللّه میلانی اولین مدارس حوزوی مشهد بودند که در آنها به طور رسمی امتحان برگزار گردید، هرچند این کار در سنّت حوزوی چندان شناخته شده نبود.
- میلانی همچنین به امر تبلیغ دینی اهمیت زیادی میداد، ازاین رو شمار فراوانی از روحانیان به همین منظور تحت اشراف وی ساماندهی و در اوقات مشخصی به نقاط مختلف ایران اعزام میشدند و بدون تبلیغات ظاهری در جهت تقویت بنیه دینی مردم شهرها و روستاها و آگاه کردن آنان از تبلیغات ضد دینی و ضد اسلامی فعالیت میکردند.[۱۵۳]
- از دیگر اقدامات آیت اللّه میلانی پشتیبانی از مؤسسات و تشکلهای دینی غیر حوزوی مروّج معارف اسلامی، همچون کانون نشر حقایق اسلامی، بود. این کانون را محمدتقی شریعتی با همکاری تنی چند از روحانیان مشهد تأسیس کرد. کانون نشر حقایق اسلامی در ترویج تفکر نواندیشانه اسلامی و به ویژه پاسخگویی به شبهات جریانهای ضددینی در بین جوانان و تحصیل کردههای دانشگاهی مشهد، در دهههای ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۰ش، سهم عمده داشت.[۱۵۴]
نظام مالی
حوزه علمیه مشهد در اوایل دهه چهل شمسی از جهت مالی مجموعآ نسبت به دهههای قبل وضع مناسب تری پیدا کرد.[۱۵۵] اما در اواخر این دهه حوزه مشهد وضع مالی مطلوبی نداشت.[۱۵۶] شمار طلاب مجموع مدارس مشهد در اواسط دهه پنجاه شمسی به حدود ۲۵۰۰ تن رسید.[۱۵۷]
پس از فوت آیت الله میلانی
پس از فوت میلانی با وجود علمای برجستهای که در آن وقت در حوزه مشهد، به تدریس اشتغال داشتند (از جمله شیخ محمدکاظم دامغانی، متوفی ۱۳۶۰ش)، زعامت علمی این حوزه عملا برعهده دو تن قرار گرفت: یکی شاگرد خاص و برجسته میلانی، سیدابراهیم علم الهدی سبزواری (متوفی ۱۳۷۸ش)[۱۵۸] و دیگری میرزا علی فلسفی (متوفی ۱۳۸۴ش)،[۱۵۹] شاگرد برجسته آیت الله خویی که از مدتی قبل به دعوت میلانی و به منظور تقویت بنیه علمی حوزه مشهد، در این شهر ساکن و به تدریس مشغول شده بود.[۱۶۰]
حوزه مشهد در جنبشهای اجتماعی
حوزه علمیه مشهد به نوبه خود در پارهای از جنبشهای اجتماعی دهههای سی، چهل و پنجاه شمسی بیش و کم نقش داشته است.
- در جنبش ملی کردن صنعت نفت، با وجود برخی فعالیتهای سیاسی پارهای از گروهها و جمعیتهای مذهبی و غیرمذهبی در مشهد، حوزه علمیه که مراحل نضج گیری دوباره پس از تعطیل دوره پهلوی اول را تجربه میکرد، فعالیت گسترده و متشکلی ارائه نکرد. بااین همه، چند تن از علما نظیر سید یونس اردبیلی و میرزا حسین سبزواری و حاج آقا حسن قمی طرف مشورت احزاب و گروههای سیاسی قرار میگرفتند و در موارد مقتضی تلگرامی صادر میکردند.[۱۶۱] فعالترین روحانی مشهد در جریان نهضت ملی نفت که نماینده طلاب تلقی میشد شیخ محمود حلبی از خطبا و مدرّسان مبرّز مشهد بود.[۱۶۲]
- در آستانه شکل گیری قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، در حوزه علمیه مشهد چهار جناح حضور فعال داشتند: طرفداران سیدمحمدهادی میلانی که درواقع ریاست علمی حوزه مشهد را برعهده داشت؛ طرفداران حاج آقا حسن قمی فرزند مبارز حاج آقا حسین قمی و از مراجع مشهد که در مخالفت با رژیم پهلوی بیپروا عمل میکرد؛ طرفداران شیخ مجتبی قزوینی از مهمترین شاگردان میرزا مهدی اصفهانی و استاد برجسته فقه و نیز معارف و دارای مشرب مخالف با فلسفه، که در جریان نهضت امام خمینی از ایشان حمایت میکرد؛و طرفداران میرزا احمد کفایی و میرزا حسین فقیه سبزواری که در جهت خدمت به مردم و حوزه با رژیم پهلوی مماشات میکردند، هرچند در چشم مردم، وابسته به رژیم تلقی میشدند.[۱۶۳]
- در این قضایا بیشترین فعالیت سیاسی از آنِ میلانی و قمی بود. این دو، رسمآ با لایحه جدید انجمنهای ایالتی و ولایتی مخالفت کردند، در مسئله اصلاحات ارضی موضع صریح گرفتند و در مقابله با همه پرسی لوایح ششگانه دولت معروف به انقلاب سفید فعالیت جدّی کردند.[۱۶۴] در پی همین مواجهات صریح بود که پس از قیام ۱۵ خرداد، آیت اللّه حاج آقاحسن قمی، همزمان با امام خمینی در قم و آیت الله محلاتی در شیراز، دستگیر و به زندان تهران منتقل شد. از این رو، آیت اللّه میلانی، هماهنگ با شماری دیگر از مراجع قم و علمای بزرگ برخی شهرهای ایران، در اعتراض به دستگیری این سه مرجع تقلید راهی تهران شدند و پس از اطمینان کامل از مصونیت جانی آنان، به شهرهای خود بازگشتند.
- پس از دستگیری مجدد امام خمینی در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ و تبعید ایشان به ترکیه نیز حوزه علمیه مشهد واکنش تندی نشان داد و با پیشگامی میلانی و قمی، تلگرامهایی در جهت اعلام همبستگی با اهداف امام خمینی برای علمای قم ارسال شد.[۱۶۵]
- در انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ش روحانیان مشهد شرکت فعال داشتند و منازل علمایی چون سید علدالله شیرازی و حاج آقا حسن قمی، که در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ از تبعید و اقامت دوازده سالهاش در کرج به مشهد بازگشت،[۱۶۶] کانون تصمیم گیری و پناهگاه مردم بود و پیگیری و اجرای توصیههای رهبران نهضت و در رأس آنان امام خمینی و اداره راهپیماییها توسط علما و روحانیان مبارزی چون میرزا جواد آقا تهرانی، شیخ ابوالحسن شیرازی، سید کاظم مرعشی، سید علی خامنه ای، شیخ عباس واعظ طبسی و سید عبدالکریم هاشمی نژاد صورت میگرفت.[۱۶۷]
- شروع حرکت سیاسی مردم مشهد را در این سال باید تشییع جنازه واعظ معروف تهران، شیخ احمد کافی در۳۱ تیر ۱۳۵۷ دانست که در جریان آن مدرسه نواب مورد هجوم و غارت نظامیان قرار گرفت.[۱۶۸] برگزاری مراسم چهلم واقعه مدرسه نواب در ۹ شهریور ۱۳۵۷ نیز که موجب بازگشایی آن مدرسه پس از چهل روز شد و در آن سید عبدالکریم هاشمی نژاد سخنرانی کرد و علمای مهمی چون سید عبدالله شیرازی شرکت کردند به راهپیمایی بزرگ و تأثیرگذاری انجامید.[۱۶۹] درواقع در این سال مدرسه نواب همواره موقعیتی مرکزی برای ساماندهی مبارزات و راهپیماییهای مردم مشهد داشت. بدین ترتیب، روحانیان مشهد که معرف حوزه این شهر بودند، تا پیروزی انقلاب رهبری مبارزات مردمی را برعهده گرفتند.
دوران جمهوری اسلامی
طی سه دهه اخیر، هم زمان با تحولات عمیق اجتماعی، دگرگونیهای عمدهای در حوزه علمیه مشهد رخ داده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی حوزه علمیه مشهد در مسیر آرمانهای آن بازسازی شد.
تاسیس مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان
عباس واعظ طبسی، از روحانیان فعال سیاسی که در مبارزات پیش از انقلاب در مشهد سهم مؤثری داشت، از سوی امام خمینی به ریاست حوزه علمیه خراسان به طور عام و حوزه علمیه مشهد به طور خاص گمارده شد. وی در آغاز با تشکیل هیئت بررسی حوزه علمیه خراسان در ۱۳۶۲ش،[۱۷۰] که در سالهای اخیر به مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان تغییر عنوان داده و از تشکیلات و اختیارات گستردهای برخوردار شده است، مرکب از برخی مدرّسان و کادر اداری، به ساماندهی امور علمی و معیشتی حوزه مشهد همت گمارد.
تاسیس و بازسازی مدارس
در دوره پس از انقلاب، مدارس فراوانی با گرایشهای مختلف فکری بر مدارس پیشین افزوده شد. برخی از مدارس قدیم مشهد بازسازی شد، از جمله مدرسه میرزا جعفر (این مدرسه در سالهای پیش از انقلاب، ظاهراً به قصد تعمیرات، بسته شده بود) و مدرسه خیرات خان که هم اینک در ضمن مجموعه دانشگاه علوم اسلامی رضوی[۱۷۱] مورد استفاده طلاب قرار میگیرند و برخی دیگر مثل مدرسههای پریزاد و دودر، که هرچند به نحو مطلوبی بازسازی شدهاند، اینک دروس حوزه در آنها تدریس نمیشود و به دلیل واقع شدن در مجموعه حرم رضوی، عمدتاً کاربری تبلیغی و ترویجی برای زائران یافتهاند. برخی از مدارس قدیم هم، عمدتاً به سبب گسترش و نوسازی محیط و ابنیه اطراف حرم امام رضا علیهالسلام تخریب شدهاند، نظیرِ مدرسه بالاسر که رواق دارالولایه برجای آن ساخته شده است. مدرسه نواب نیز در همین طرح نوسازی تخریب و بر جای آن مدرسه جدیدی بنا شده است که به مدرسه عالی نواب شهرت دارد.
مهمترین مدرسه عالی مشهد که اینک دروس سطح عالی و خارج در آن عرضه میشود مدرسه آیت الله خوئی است که یک مجتمع بزرگ آموزش علوم اسلامی است و در آستانه پیروزی انقلاب و به عنوان جایگزین مدارسِ تخریب شده در طرح نوسازی محیط اطراف حرم امام رضا(ع)، در ساختمانی قدیمی افتتاح شد و پس از انقلاب ساختمان اصلی آن به تدریج طی سه دهه بنا و تکمیل گردید.[۱۷۲]
تعداد مدارس و طلاب
براساس اطلاعات موجود در مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان در سال تحصیلی ۱۳۸۷ـ۱۳۸۸ش در حوزه علمیه مشهد ۳۱ مدرسه سطح یک، و سه مدرسه سطح دو و سه و براساس آمار سال تحصیلی ۱۳۱۸۶ـ۱۳۸۷ش، پنج مدرسه خوابگاهی وجود دارد. همچنین اینک در حوزه علمیه مشهد دوازده مدرسه علمیه ویژه خواهران مشغول به کار است. در مجموع در شهرهای سه استان خراسان رضوی، خراسان شمالی و خراسان جنوبی غیر از مشهد هم ۴۶ مدرسه وجود دارد. برطبق آمار رسمی موجود در کارنمای عملکرد سال ۱۳۸۶ مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان که در فروردین ۱۳۸۷ منتشر شده، تعداد طلاب سطح یک مشهد ۲،۴۱۰، سطح دو و سه ۹۰۱،۳، و شرکت کنندگان در امتحانات خارج فقه ۷۳۰ و شرکت کنندگان در امتحانات خارج اصول ۲۸۷ تن بوده است.[۱۷۳] تعداد مدرّسان دارای پرونده سطح یک ۲۳۶، و بدون پرونده ۱۲۱، کل استادان سطح دو و سه ۱۱۳، استادان دروس عمومی ۸۶ و استادان دروس خارج فقه و اصول ۲۰ تن بوده است.
نظام آموزشی
براساس اطلاعات مندرج در جدیدترین خبرنامه روابط عمومی مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان[۱۷۴] هم اینک در حوزه علمیه مشهد گذشته از دروس مقدماتی، و علاوه بر ارائه دهها درس رسائل و مکاسب و کفایه، حدود هجده درس خارج فقه و پانزده درس خارج اصول به توسط استادان ماهر و بعضاً صاحب نظر و مشهور و عمدتآ در مدرسه آیت الله خوئی و مدرسه عالی نواب عرضه میگردد. در سالهای اخیر، طلاب حوزههای علمیه به رسم دانشگاهیان در مدارج مختلف تحصیلی مدرک دریافت میدارند. در حوزه علمیه مشهد این مدارک را که پس از ارزیابی طلاب ارائه میشود، مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان صادر میکند. مثلا براساس آمار رسمی، این مرکز در ۱۳۸۶ش تعداد ۲۴۲ مدرک رسمی برای طلاب صادر کرده است.[۱۷۵] اداره و برنامه ریزی برای مجموع مدراس حوزه علمیه خراسان اینک برعهده تشکیلاتی است تحت عنوان «مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان» که متشکل از بخشهای زیر است:
- کمیسیونهای تهذیب و اخلاق، پژوهش، آموزش، اجتماعی و ارتباطات، و معیشت و رفاه
- مدیر اجرایی
- پذیرش
- آموزش و پژوهش
- فرهنگی سیاسی
- مرکز مشاوره
- دفتر امور خواهران
- اهل سنّت.[۱۷۶]
مکتب تفکیک
در دوران پس از انقلاب اسلامی، مکتب معارفی خراسان معروف به مکتب تفکیک،[۱۷۷] با اتکا بر شخصیتهای عمدهای نظیر حسن علی مروارید (متوفی ۱۳۸۴ش) و میرزا جوادآقا تهرانی (متوفی ۱۳۶۸ش) و خاصه سید جعفر سیدان به حیات خود ادامه داده و تا حد زیادی غلبه خود را به عنوان جریان فکری ناقد تفکر فلسفی از منظر آموزههای دینی، و در برابر، ارائه کننده نظامی معرفتی مبتنی بر قرآن و حدیث، حفظ کرده است.
تدریس فلسفه و علوم دیگر
با این همه تفکر فلسفی و تدریس متون فلسفه اسلامی نیز در این سالها در حوزه مشهد رواج پیدا کرده است. در دو دهه اخیر دفتر تبلیغات اسلامی خراسان در این زمینه البته سهم بسیار مؤثری داشته است، نه تنها در ترویج فلسفه و کلام اسلامی بلکه همچنین در آشناسازی طلاب با فلسفه غرب و به طور کلی دین پژوهی با روشها و رویکردهای جدید، از طریق برگزاری دورههای متعدد درسی؛ حتی دروسی چون نهایة الحکمه و اسفار اربعه، در کنار تفسیر و عقاید جزو دروس رسمی حوزه علمیه قرار گرفته است.[۱۷۸]
پیوند به بیرون
- منبع مقاله:دانشنامه جهان اسلام
- حوزه علمیه خراسان