جنایت نقابداران پژو سوار تا داماد کشی !
سیدخلیل سجادپور- طی 3 نزاع دستهجمعی در نقاط مختلف مشهد،3 جوان در حالی با ضربات چاقو وقمه به قتل رسیدند که این حوادث تکان دهنده فقط در 12 ساعت رخ داد.
جنایت نقابداران قمه کش
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،اولین جنایت حدود ساعت22 شب چهارشنبه گذشته هنگامی رخ داد که چند نفر در منطقه خواجه ربیع مشهد گرداگرد شعله های آتش ایستاده بودند تا ساعاتی را در کنار یکدیگر خوش بگذرانند و به شادی و شادمانی بپردازند اما ناگهان یک دستگاه پژو 405 درکنار آنان توقف کرد و چند جوان و نوجوان با صورت های پوشیده درحالی از خودرو بیرون پریدند که برخی از آنان قمه و خنجر نیز در دست داشتند. دریک لحظه با هجوم نقابداران قمه کش به سوی افرادی که کنار شعله های آتش بودند،درگیری وحشتناکی رخ داد که در این میان جوان 32 ساله ای خون آلود نقش بر زمین شد. درپی وقوع این حادثه هولناک پژوسواران از محل گریختند و جوان مجروح که «مجید-س»نام داشت به مرکز درمانی شهید هاشمی نژاد انتقال یافت.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:با وجود آن که تلاش های کادر درمانی بلافاصله برای نجات جوان مجروح آغاز شد اما او بر اثر عوارض ناشی از اصابت چاقو به قفسه سینه جان خود را از دست داد. طولی نکشید که افسر انتظامی مستقر در بیمارستان مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع داد و بدین ترتیب دقایقی بعد با حضور قاضی دکتر صادق صفری در مرکز درمانی،تحقیقات گسترده ای دراین باره آغاز شد. با توجه به اهمیت موضوع و با دستور مقام قضایی گروهی از کارآگاهان کارآزموده پلیس آگاهی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی(رئیس دایره قتل عمد آگاهی) عازم بیمارستان شدند و عملیات پلیسی را با راهنمایی های قاضی ویژه پرونده های جنایی ادامه دادند. بررسی های مقدماتی حکایت از آن داشت که تیغه سلاح سرد تا عمق 10 سانتی متری بر پیکر جوان 32 ساله فرو رفته است.
در این شرایط قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد قبل از عزیمت به محل وقوع نزاع،دستورات تلفنی محرمانه ای را به نیروهای انتظامی صادر کرد و از آنان خواست با بهره گیری از توان اطلاعاتی پلیس،برای ردیابی پژوسواران نقابدار اقدام کنند. اما هنوز بررسی های تخصصی قاضی صفری در مرکز درمانی ادامه داشت که ناگهان زنگ تلفن همراه وی،خبر از وقوع جنایتی دیگر در منطقه الهیه مشهد داد.
نزاع مرگبار به خاطر ترقه بازی
به گزارش روزنامه خراسان،حالا عقربه های ساعت24 نیمه شب را نشان می داد که با این تماس تلفنی ،بی درنگ قاضی ویژه قتل عمد ادامه تحقیق را به کارآگاهان پلیس سپرد و خود به همراه گروهی دیگر از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ مرادی(یکی از افسران دایره جنایی)به طرف بیمارستان ناظران حرکت کرد. بررسی های مقدماتی بیانگر آن بود که جوانی حدود 28 ساله با ضربه کاردی به قتل رسیده است که تیغه آن 8 سانتی متر زیر گلویش را شکافته بود.
از سوی دیگر مشخص شد که «محمدجواد-ط»(مقتول)دربیست ودوم اسفند سال 1375 به دنیا آمده و درجشن تولدش به دعوت دوستان خود به خیابان الهیه 54 رفته بود تا مراسم چهارشنبه سوری را برگزار کند اما ناگهان چند جوان ناشناس که وارد آن محل شده بودند ترقه ای را کنار پراید پارک شده آن ها منفجر کردند که خسارتی به خودرو وارد آمد. همین موضوع به مشاجره ای انجامید که ناگهان درتاریکی شب تیغه کارد در فضا درخشید و بر بالای سینه جوان مذکور فرود آمد.
لحظاتی بعد با فرار مهاجمان ترقه باز از صحنه درگیری ،دوستان محمد جواد،پیکر خون آلود وی را به مرکز درمانی رساندند اما او علایم حیاتی نداشت و جان خود را از دست داده بود.
براساس گزارش روزنامه خراسان ،یکی از دوستان مقتول که درمحل نزاع حضور داشت به قاضی دکتر صادق صفری گفت:من رفیق محمد جواد(مقتول )هستم و او شب را مهمان بود که به خاطر تولدش چهارشنبه سوری را دور هم باشیم. به همین خاطر او و دوست دیگرش پراید را مقابل منزل ما پارک کردند که دریک لحظه چند جوان اقدام به ترقه پرانی کردند به گونه ای که شیشه عقب یک خودروی دیگر هم شکست. وقتی اعتراض کردیم آن ها چاقو و قمه کشیدند ودرگیری شروع شد. یکی دیگر از دوستان مقتول نیز با تایید این ماجرا گفت:هنگامی که آن چند نفر با ما درگیر شدند محمدجواد هم چند بار با لگد آن ها را زد دراین هنگام من جلو رفتم و محمدجواد را میان دستانم گرفتم که ناگهان دیدم از زیر گلویش خون فواره می زند. خیلی سعی کردم جلوی خونریزی را بگیرم ولی فایده ای نداشت تا این که امدادگران اورژانس رسیدند و او را به مرکز درمانی انتقال دادند. از سوی دیگر با تحقیقات میدانی مقام قضایی در صحنه جنایت مشخص شد که فیلمی توسط فردی ناشناس از صحنه این نزاع مرگبار گرفته شده است. بنابراین عاملان این جنایت وحشتناک زیر ذره بین تحقیقات قرارگرفته اند وبه زودی درچنگ عدالت گرفتار خواهند شد.
دستگیری نقابدار پژوسوار
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:درحالی که خورشید چهارشنبه آسمان مشهد را روشن کرده بود و هنوز قاضی ویژه قتل به تحقیقات میدانی خود درباره جنایت ترقه بازی درحوزه استحفاظی کلانتری الهیه مشهد ادامه می داد ،خبر دیگری در بی سیم های پلیس پیچید و مشخص شد که یکی از عاملان اصلی پرونده جنایت نقابداران پژوسوار دستگیر شده است. قاضی صادق صفری که ساعاتی قبل با راهنمایی های قضایی،دستورات ویژه ای را برای شناسایی عاملان این جنایت صادر کرده بود،بی درنگ عازم مقر انتظامی شد و به تحقیق از جوان 17 ساله ای پرداخت که با رصدهای اطلاعاتی به چنگ قانون افتاده بود.
این نوجوان که ابتدا سعی می کرد حضور خود در صحنه جنایت را هم انکار کند وقتی در برابر شواهد و مستندات انکارناپذیر قرارگرفت به مقام قضایی گفت:من در منزل خواب بودم که نیروهای انتظامی به منزلمان آمدند و مرا دستگیر کردند اما قبل از آن من به همراه چند تن از دوستانم و برای دعوا رفته بودیم. من نیمچه(قمه) را از داخل انباری منزل برداشتم و به همراه دوستانم درحالی که چهره خود را با شال پوشانده بودیم به محل حضور طرف های مقابل رفتیم.
من فریاد زدم«سعید اشی مشی!» ولی سعید ناراحت شد و گفت چرا مرا اشی مشی صدا زدی؟ به همین خاطر من با سعید که دوست «مجید-س»(مقتول)بود درگیر شدم . من مجید را می شناسم ولی او را با نیمچه نزدم! دیگر دوستانم نیز مانند من چهره خود را پوشانده بودند و چاقو و شمشیر در دست داشتند. شب قرار بود باهم به باغ برویم که این ماجرا رخ داد. دانیال (متهم پرونده جنایی)ادامه داد:من قرص پرگام استفاده می کنم ولی مشروب نخورده بودم. من فقط با سعید اشی مشی خصومت قبلی داشتم و پرونده ای هم به خاطر درگیری و نزاع در دادسرا دارم که هنوز رسیدگی به آن ادامه دارد. به همین خاطر هم سعید اشی مشی مدعی بود که می خواهد برای من رضایت بگیرد و...
سومین جنایت دامادکشی بود!
بنابرگزارش روزنامه خراسان ،هنوز تحقیق مقام قضایی درباره 2 جنایت شبانه به پایان نرسیده بود که بازهم صدای زنگ تلفن همراه ویژه قتل عمد به صدا درآمد و ماجرای جنایی دیگری در بولوار شهید کامیاب مشهد گزارش شد. اما این خبر درحالی روی بی سیم های پلیس پیچید که قاضی محمود عارفی راد گوشی تلفن را از قاضی صفری تحویل گرفته بود تا پرونده های جنایی دیگر را زیر ذره بین تحقیقات قضایی ببرد. به همین دلیل قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بلافاصله عازم بیمارستان شهید هاشمی نژاد شد تا بررسی های تخصصی را آغاز کند. جسد مربوط به جوانی 38 ساله به نام «محسن-الف»بود که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود. طولی نکشید که دامنه تحقیقات قضایی به بولوار شهید کامیاب کشید و بررسی ها نشان داد :چند نفر که با خودروی ال 90 به محل نزاع آمده بودند به دلیل اختلافات خانوادگی با یکدیگر درگیر شده اند و دراین میان برادرزن «محسن»اورا هدف ضربه چاقو قرارداده است اما هنوز تحقیقات میدانی وارد مرحله جدیدی نشده بود که قاضی «عارفی راد» دستورات تلفنی تخصصی را به کارآگاهان داد و از آنان خواست بی درنگ برای دستگیری فردی به نام «محمد-ش»اقدام کنند چرا که او درهمان بررسی های مقدماتی به زوایای پنهان این جنایت خانوادگی پی برده بود.
براساس گزارش اختصاصی روزنامه خراسان ،تحقیقات جنایی درباره 3 قتل مذکور که فقط طی 12 ساعت در مشهد رخ داد، همچنان ادامه دارد.
در همین حال قاضی صفری به افراد حاضر در صحنه نزاع دستهجمعی بولوار الهیه مشهد توصیه کرد: درصورتی که نقشی در این نزاع خونبار ندارند خود را به اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد واقع در منطقه رضاشهر معرفی کنند تا تحت حمایت های قضایی قرارگیرند اما اگر این افراد توسط پلیس دستگیر شوند تا پایان تحقیقات در بازداشت خواهند ماند چرا که تصاویر و مشخصات این افراد در اختیار پلیس آگاهی قراردارد.
مقام قضایی همچنین توصیه کرد شهروندانی که اطلاعاتی دراین باره دارند نیز با شماره تلفن 21825290 پلیس آگاهی تماس بگیرند.
تبهکارانی که با کارت های خالی بانکی میلیونر شدند
سه کلاهبردار حرفهای که اقدام به خرید کالا برگ الکترونیکی با کارتهای بانکی و هدیه خالی و سوخته میکردند، دستگیر شدند.
به گزارش رکنا، سردار جواد تقوی فرمانده انتظامی استان اردبیل روز چهارشنبه با اعلام این خبر افزود: در پی شکایت تعدادی از شهروندان مبنی بر این که افرادی با مراجعه به یکی از فروشگاههای زنجیره ای در شهر اردبیل اقدام به دریافت اقلام مربوط به کالا برگ الکترونیکی آنان کرده و این موضوع باعث عدم واریز یارانه نقدی به حساب آنها شده است، بررسی موضوع به صورت ویژه در دستور کار ماموران اداره مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی اردبیل قرار گرفت. وی گفت: پلیس با انجام بررسیهای تخصصی و تحقیقات هدفمند ردپای سه کلاهبردار را در رابطه با شکایات واصله شناسایی کرد و پس از هماهنگی قضایی، این سه کلاهبردار حرفه ای در عملیات پلیسی دستگیر شدند.
سردار تقوی اظهار کرد: ماموران در بازرسی از محل سکونت این کلاهبرداران حرفهای ۸۰ عدد کارت عابر بانک و کارت هدیه سوخته کشف کردند.
فرمانده انتظامی استان اردبیل با اشاره به نحوه کلاهبرداری دستگیرشدگان، بیان کرد: متهمان دستگیر شده با جمع آوری کارتهای عابر بانک و کارت هدیه سوخته و خالی از اطراف بانکها، اقدام به خرید اقلام مشمول کالا برگ الکترونیکی از فروشگاه ها میکردند.
سردار تقوی با اشاره به اعتراف کلاهبرداران به ۴۰ فقره ارتکاب جرم، اضافه کرد: هر سه کلاهبردار دستگیر شده که یکی از آنها زن است، با تشکیل پرونده و صدور قرار وثیقه پنج میلیارد ریالی روانه زندان شدند تا به اتهامات آنان در مراجع قضایی رسیدگی شود.
وی پدیده قاچاق و هرگونه فعالیتهای اقتصادی غیرقانونی را موجب اخلال در نظام اقتصادی کشور دانست و ادامه داد: برخورد با فرصتطلبان، سوءاستفادهکنندگان، کلاهبرداران و مفسدان اقتصادی از اولویتهای نیروی انتظامی است.
وی با تاکید بر برخورد قاطع و قانونی پلیس با کلاهبرداران، قاچاقچیان، سودجویان و محتکران از شهروندان خواست هرگونه موارد مشکوک در خصوص احتکار و قاچاق کالا را از طریق سامانه ۱۱۰ به پلیس اطلاع دهند. استان اردبیل با جمعیت بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر جمعیت و ۱۲ شهرستان در شمالغربی ایران و همجوار با استانهای آذربایجانشرقی، زنجان، گیلان و کشور جمهوری آذربایجان قرار دارد. طرح ملی کالابرگ الکترونیکی با عنوان "طرح فجرانه" در راستای حمایت مضاعف از سبد غذایی خانوار یارانهبگیر با اولویت خانوار دهکهای اول تا هفتم توسط دولت از ۱۷ بهمنماه امسال آغاز شده است و تا ۱۷ اردیبهشت سال آینده ادامه خواهد داشت. تنها راه اطلاع افراد از تحت شمول طرح بودن، واریز مرحله دوم و یا استعلام میزان باقی مانده کالابرگ الکترونیکی فجرانه استفاده از برنامه شما یا کد دستوری موبایلی #۱۴۶۳*۵۰۰* است که باید با استفاده از تلفن همراه سرپرستان خانوار مورد استفاده قرار بگیرد. اطلاع از تحت شمول طرح قرار گرفتن و یا استعلام میزان کالابرگ باقی مانده در حساب سرپرستان خانوار تنها از همین ۲ روش مورد اشاره امکانپذیر است و مردم باید مراقب کلاهبرداریهای احتمالی باشند.
جدل با رفتارهای خیانت آلود !
اگرچه اختلاف های اخلاقی و اعتقادی من و همسرم از همان روزهای آغازین زندگی مشخص شد ولی من همه رفتارهای نابههنجار شوهرم را تحمل می کردم چرا که طلاق در خانواده ما مفهومی زشت و ناپسند داشت و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،این ها بخشی از اظهارات زن 32 ساله ای است که در گرداب رفتارهای خیانت بار شوهرش دست و پا می زد و برای رهایی از وضعیت اسفبار راهی کلانتری شده بود. این زن درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت:18سال بیشتر نداشتم که مادرم مرا به داخل حیاط برد و از خاطرات گذشته اش تا زمان ازدواج با پدرم سخن گفت و سپس ماجرای خواستگاری را پیش کشید و برایم آرزوی خوشبختی کرد.
خلاصه خیلی زود و درحالی من و مجید پای سفره عقد نشستیم که من هم عاشق تیپ وقیافه او شده بودم. اما موضوعی که هیچ گاه به آن توجهی نداشتم اختلاف های زیاد اعتقادی بین ما و خانواده همسرم بود. زمانی که برای اولین بار قدم در منزل مادر شوهرم گذاشتم همه آن ها را پای «ماهواره» دیدم که فیلم هایی از ماجراهای خیانت زناشویی را به تماشا نشسته بودند. خواهر شوهرم را به درون آشپزخانه کشیدم ولی او تماشای این فیلم ها را بسیار طبیعی دانست و از من خواست زیاد سخت نگیرم اما هنگام بازگشت از خانه مادر شوهرم با «مجید»به مشاجره پرداختم . با وجود این، او نگذاشت بیشتر در این باره بحث کنم. ولی تفاوت های اخلاقی و اعتقادی ما درحالی آشکارتر می شد که حتی همسرم به مراکز زیارتی قدم نمی گذاشت وهربار که من به مکانی زیارتی می رفتم، او بیرون منتظر من می ایستاد! این درحالی بود که من از همان کودکی با مسجد و حسینیه خو گرفته بودم و در همه مراسم های مذهبی شرکت می کردم. خلاصه با به دنیا آمدن دخترم من در رشته ریاضی به تحصیل در دانشگاه پرداختم و امیدوار بودم شوهرم از رفتارهای ناهنجار خود دست بردارد اما تازه فهمیدم که او گاهی سیگار هم مصرف می کند. هر چقدر اعتراض می کردم که دود سیگار برای دخترمان ضرردارد، باز هم گوشش بدهکار نبود و توجهی به خواسته های من نداشت. شوهرم با آن که تعمیرگاه لوازم خانگی داشت ولی درآمدش برای مخارج زندگی کافی نبود به همین خاطر من در یکی از مراکز فرهنگی به عنوان حسابدار به صورت موقت استخدام شدم تا کمک خرج خانواده باشم اما نمی دانستم در نبود من چه حوادثی در خانه ام رخ می دهد. یک روز که سرزده و زودتر از هر روز به خانه بازگشتم، ناگهان «مجید» را در حال مصرف شیشه دیدم و دنیا روی سرم خراب شد ولی او در همان حالت توهم مرا به شدت کتک زد تا حدی که همسایه طبقه بالا با جیغ و فریادهایم به دادم رسید و مرا از چنگ او نجات داد. ازآن روز به بعد این اعتیاد لعنتی همه زندگی ام را به نابودی کشاند. دیگر «مجید»حتی به «نازنین»هم توجهی نداشت و مهر وعاطفه از وجودش رخت بربسته بود. حالا او مدام مرا کتک می زد و حرف های زشتی بر زبان جاری می کرد ولی بازهم تحمل کردم چرا که خانواده ام طلاق را بسیار زشت و ناپسند می دانستند. از سوی دیگر هم معتقد بودم اگر یک پدر معتاد بالای سر دخترم باشد بهتر از آن است که پدر نداشته باشد! بالاخره باآن که همواره در جنگ و جدل بودیم ولی گویا این تفاوت های اعتقادی واخلاقی پایانی نداشت چرا که بعد از مدتی فهمیدم که شوهرم به من خیانت می کند! اگرچه خودم ریشه آن را در فیلم های خیانت باری می دیدم که همسرم از دوران نوجوانی و جوانی با آن ها خو گرفته بود ولی دیگران غفلت از شوهرم را دلیل رفتارهای زشت او می دانستند. با وجود این باورم نمی شد که چگونه یک مرد معتاد و شیشه ای می تواند با برخی از زنان ارتباط داشته باشد و آن ها را با چرب زبانی فریب بدهد!
خلاصه روزگار سختی را می گذراندم و به خاطر دخترم خیلی از رفتارهای دردناک را تحمل می کردم اما در نهایت کار به جایی رسید که او مقابلم ایستاد و گفت:من زنی را به عقد موقت خودم درآورده ام و تو هم به دنبال کارهای طلاق برو!!
با این جملات دیگر نتوانستم درخانه بمانم به همین خاطر به کلانتری آمدم تا مرا راهنمایی کنید اما ای کاش ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با راهنمایی ها و تجربیات ارزنده سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد)این زن جوان به مرکز مشاوره آرامش نیروی انتظامی معرفی شد تا اقدامات مشاوره ای و راهکارهای قانونی مورد بررسی های کارشناسی قرار گیرد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی