حسن بن علی بن ابیطالب نخستین فرزند امام علی(ع) و فاطمه(س) و نخستین نوه پیامبر اسلام(ص) است.[۱] نسب او به بنیهاشم و قریش میرسد.[۲]
واژه «حَسَن» به معنای نیکو است. این نام را پیامبر(ص) برای او برگزید.[۳] در روایاتی آمده است، این نامگذاری به فرمان الهی انجام شد.[۴] نامهای حسن و حسین معادل شَبَّر و شَبیر (یا شَبّیر)،[۵] نام پسران هارون است[۶] که قبل از اسلام نزد مردم عرب سابقهای نداشت.[۷]
کنیه او را «ابومحمد» و «ابوالقاسم» گفتهاند[۸] و برای او القابی همچون مجتبی (برگزیده) و سَیّد (سرور) و زَکیّ (پاکیزه) برشمردهاند.[۹] القابی نیز مشترک میان حَسَنَین است از جمله «سیّد شباب اهل الجنة» و «ریحانة نبیّ الله»[۱۰] و «سبط».[۱۱] در روایتی از پیامبر(ص) آمده است: «حسن یکی از اسباط است».[۱۲] واژه سبط را در روایات و برخی آیات قرآن به معنای امام و نَقیبی دانستهاند که از طرف خداوند برگزیده شده و از نسل پیامبران است.[۱۳]
حسن بن علی بن ابیطالب (علیهماالسلام) دومین امام شیعه و بزرگترین فرزند امام علی (علیهالسّلام) و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و سبط اکبر پیامبر بزرگوار اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) بنابر قول مشهور در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت [۶] [۷] [۸] [۹] در شهر مدینه[۱۰] [۱۱] دیده به جهان گشود.[۱۲] [۱۳] [۱۴]
البته در اینباره در کتابهای شیعه و سنی اقوال دیگری هم نقل شده که خلاف مشهور است،[۱۵] [۱۶] مثلا برخی منابع تولد ایشان را سال دوم هجرت دانستهاند[۱۷] [۱۸] [۱۹]
از جمله سنتهای اسلامی درباره نوزاد، گفتن اذان و اقامه در گوش راست و چپ اوست که رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) این سنت را درباره این نوزاد عزیز انجام داد، [۲۰]
و پس از اینکه او را به دست آن حضرت دادند، در گوش راستش اذان و در گوش چپ او اقامه گفتند[۲۱] [۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵] و در هفتمین روز ولادتش گوسفندی را عقیقه نموده و یک ران آن را به قابله دادند.[۲۶] [۲۷] [۲۸] [۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴] [۳۵]
از دیگر سنتهای نوزاد در اسلام تعویذ او به دعاست، یعنی برای سلامتی و حفظ او از چشم زخم و شیاطین جنی و انسی به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا میسپارند. طبق روایات بسیاری که در کتابهای شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) دو فرزند خود حسن و حسین (علیهماالسلام) را به این دعا تعویذ فرمود: «اعیذ کما بکلمات الله التامه من کل شیطان وهامه و من کل عین لامه؛ شما را پناه میدهم به کلمات تامه و کامله پروردگار از هر شیطان بدخواهی و از هر چشم زخمی.»[۴۲] [۴۳]
در سیره پیامبر و اهل بیت (علیهمالسّلام) انتخاب نام نیک و پسندیده برای فرزندان از حقوق اولیه آنان شمرده شده و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بدان توصیه نموده بود. از این روبه هنگام ولادت سبط اکبر پیامبر همگی در فکر انتخاب زیباترین نام برای او بودند. در میان شیعه و سنی مشهور است که انتخاب نام امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) به امر خدا، بوده و به دستور رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) نام حسنین (علیهماالسّلام) برای امام حسن (علیهالسّلام) و امام حسین (علیهالسّلام) برگزیده شد. [۴۴] [۴۵]
به گفته برخی از منابع تاریخی و روایی: «مردم محیط جزیرة العرب پیش از آن با نام حسن و حسین آشنا نبودند تا فرزندان خود را به این دو اسم نامگذاری کنند و این دو نام از جانب خداوند بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وحی شد، تا آن حضرت بر فرزندان علی (علیهالسّلام) و فاطمه (علیهاالسّلام) این نامها را بنهد.» [۴۶] [۴۷] [۴۸] [۴۹] [۵۰]
در روایات بسیاری از طریق اهل سنت آمده که این دو نام شریف «حسن» و «حسین» در جاهلیت سابقه نداشته و از نامهای بهشتی است، و متن یکی از آن روایات که طبری در کتاب ذخائر العقبی روایت کرده، این گونه است که عمران بن سلیمان گفته: «الحسن و الحسین اسمان من اسماء اهل الجنه، ما سمیت بهما فی الجاهلیه؛ حسن و حسین دو نام از نامهای اهل بهشت است که در زمان جاهلیت سابقه نداشته است.» [۵۱] [۵۲]
جلال الدین سیوطی از علمای معروف اهل سنّت در قرن دهم نقل کرده است که: «حسن و حسین دو نام از نامهای اهل بهشت است و مردم عرب پیش از این، این دو نام را بر فرزندان خویش نمینهادند». [۵۳] [۵۴]
ابن اثیر در کتاب اسد الغابه مینویسد: «مردم پیش از ولادت امام حسن و امام حسین (علیهالسّلام) با این نام آشنا نبودند تا فرزندان خود را به این دو نامگذاری کنند چرا که این دو اسم در زمان ولادت حسنین، از جانب خداوند بر پیامبر وحی شد، تا آن حضرت بر فرزندان علی (علیهالسّلام) و فاطمه (علیهاالسّلام) این نامها را بگذارد.» [۵۵]
در کتاب عبقات الانوار آمده است: آن روز که امام حسن (علیهالسّلام) متولد شد حضرت جبرییل (علیهالسّلام) بر حضرت رسول (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرود آمد و گفت: «ای محمد! پروردگار عالم به تو سلام رساند و فرمود که علی (علیهالسّلام) برای تو به منزله هارون برای موسی است لیکن بعد تو نبی نیست پس مسمی کن این پسر خود را بنام پسرهارون، که فرزندانهارون: شبّر و شبّیر یعنی حسن وحسین نام داشتند.» [۵۶] [۵۷]
در مناقب ابن شهر آشوب از عمران بن سلیمان و عمرو بن ثابت نقل کرده که گفتهاند: «ان الحسن و الحسین اسمان من اسامی اهل الجنه و لم یکونا فی الدنیا؛ حسن و حسین دو نام از نامهای اهل بهشت است که در دنیا وجود نداشتند.» [۵۸]
محبّ الدین طبری به سندش از اسماء دختر عمیس نقل کرده که گفت: «فاطمه (علیهاالسّلام) فرزندش حسن را به دنیا آورد. پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) بر او وارد شد و فرمود: ای اسماء! فرزندم را نزد من آور. من او را در پارچهای زرد پیچیده و به حضرت دادم. حضرت آن پارچه را از او جدا کرد و فرمود: آیا به شما سفارش نکردم که هیچ مولودی را در پارچه زرد نپیچید؟! اسماء میگوید: فرزند را در پارچهای سفید پیچیدم. حضرت او را گرفت و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند. آن گاه به علی (علیهالسّلام) فرمود: او را چه نام گذاردی؟ حضرت عرض کرد: من هرگز بر نامگذاری از شما سبقت نمیگیرم. پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرمود: من نیز از پروردگارم در این امر سبقت نمیگیرم. جبرییل در این هنگام نازل شد و عرض کرد: ای محمّد! پروردگارت تو را سلام میرساند و میفرماید: علی نزد تو به منزلههارون نزد موسی است، ولیکن پیامبری بعد از تو نیست. فرزندت را به اسم فرزندهارون نامگذاری کن. پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فرمود: ای جبرییل! اسم فرزندهارون چه بوده است؟ جبرییل عرض کرد: شبّر. حضرت فرمود: زبان من عربی است؟ جبرییل عرض کرد: نام او را حسن بگذار. لذا حضرت او را حسن نامید.» [۵۹] [۶۰] [۶۱]
در برابر این روایت که مشهور بین شیعه و اهل سنت است، روایات دیگری هم وجود دارد به این مضمون که چون حسن (علیهالسّلام) به دنیا آمد، علی (علیهالسّلام) نام این نوزاد را «حرب» [۶۲] [۶۳] [۶۴] [۶۵] یا «حمزه»[۶۶]
گذارد و چون رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) اطلاع یافت به علی (علیهالسّلام) دستور داد آن نام را به «حسن» تغییر دهد.[۶۷] [۶۸] [۶۹] [۷۰] [۷۱] [۷۲] [۷۳] [۷۴]
ولی همان گونه که صاحب کشف الغمه گفته است، این مطلب بعید به نظر میرسد، و خلاف مشهور و ضعیف است، و مشهور همان است که در روایت بالا ذکر شد، و باقر شریف در کتاب حیاة الحسین این گونه روایات را از موضوعات و جعلیات دانسته و دلیلهایی بر این مطلب ذکر کرده است.[۷۵] [۷۶]
امام حسن شبیهترین مردم به رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) در خوی، رفتار و سیادت بودند. [۱۰۲] [۱۰۳] [۱۰۴]
از پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) نقل شده است که فرمود: ای حسن، تو از جهت آفرینش (صورت) و اخلاق ( سیرت و رفتار) شبیه من هستی.[۱۰۵] او قامتی متوسط و محاسنی انبوه داشت[۱۰۶] و به رنگ سیاه خضاب میکرد.
ابن شهر آشوب روایتی نقل میکند که در آن امام مجتبی (علیهالسّلام) خود را شبیهترین فرد به حضرت خدیجه کبری (علیهاالسّلام) معرفی میکند و مینویسد: حسن بن علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) در باره آیه شریفه «فی ایّ صوره ما شاءَ رکّبک؛[۱۱۷]
به هر صورتی که خواست، تو را ترکیب کرد.» فرمودند: خدای سبحان علی بن ابیطالب را در صُلب ابوطالب به صورت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آفرید، از این رو شبیهترین مردم به رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) علی بود و حسین بن علی شبیهترین مردم به فاطمه (علیهاالسّلام) است و من شبیهترین مردم به خدیجه کبری (علیهاالسّلام) هستم. [۱۱۸] [۱۱۹] [۱۲۰]
حسن بن علی بن ابیطالب (به عربی: ٱلْحَسَن ٱبْن عَلِيّ ٱبْن أَبِي طَالِب؛ ۱۵ رمضان ۳ هجری قمری / ۲۹ فوریهٔ ۶۲۵ میلادی – ۷ یا ۲۸ صفر ۵۰ هجری قمری / ۵ یا ۲۶ مارس ۶۷۰ میلادی) امام دوم شیعیان است و جدِّ مادری سلسلهٔ امامان شیعه دوازدهامامی از محمد باقر تا حجت بن الحسن و نیز امامان اسماعیلیه بهشمار میرود. او فرزندِ علی بن ابیطالب و فاطمه زهرا و نوهٔ محمد بن عبدالله، پیامبر اسلام، است. مسلمانان و به ویژه شیعیان از وی با عنوان امام حسن مجتبی یاد میکنند. کُنیهٔ وی ابومحمّد است. او از اهل بیت و نیز آل کسا بهشمار میآید. از دیدگاه برخی از اهل سنت همچون ابن کثیر و ابن حجر، او پنجمین و آخرین خلیفه از خلفای راشدین محسوب میشود.
هفت سال آغازین زندگی حسن همزمان با حیات پدربزرگش، محمّد، بود. گفتههایی از محمّد نقل شدهاست که نشان از علاقهاش به حسن و برادرش، حسین، دارد؛ مانند: «حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند». مهمترین رویداد روزگار کودکی حسن شرکت در رویداد مباهله و نامیده شدن به عبارت «ابناءَنا» در آیهٔ مباهله است. در دوران خلافت علی بن ابیطالب، حسن در رکاب پدرش بود و او را در جنگها همراهی میکرد. مفسران شیعه و سنی در شأن نزول آیات دیگری چون آیه اطعام، آیه تطهیر و آیه مودت؛ گزارشهایی را نقل کردهاند.
واژه «حَسَن» به معنای نیکو است. این نام را پیامبر(ص) برای او برگزید.[۳] در روایاتی آمده است، این نامگذاری به فرمان الهی انجام شد.[۴] نامهای حسن و حسین معادل شَبَّر و شَبیر (یا شَبّیر)،[۵] نام پسران هارون است[۶] که قبل از اسلام نزد مردم عرب سابقهای نداشت.[۷]
کنیه او را «ابومحمد» و «ابوالقاسم» گفتهاند[۸] و برای او القابی همچون مجتبی (برگزیده) و سَیّد (سرور) و زَکیّ (پاکیزه) برشمردهاند.[۹] القابی نیز مشترک میان حَسَنَین است از جمله «سیّد شباب اهل الجنة» و «ریحانة نبیّ الله»[۱۰] و «سبط».[۱۱] در روایتی از پیامبر(ص) آمده است: «حسن یکی از اسباط است».[۱۲] واژه سبط را در روایات و برخی آیات قرآن به معنای امام و نَقیبی دانستهاند که از طرف خداوند برگزیده شده و از نسل پیامبران است.[۱۳]
بنابر قول مشهور،[۲۱] ولادت امام حسن(ع)، ۱۵ رمضان سال سوم هجری است. کلینی و شیخ طوسی تولد وی را سال دوم هجرت دانسته است.[۲۲] او در مدینه به دنیا آمد[۲۳] و پیامبر در گوش راستش اذان و در گوش چپ او اقامه گفت[۲۴] و در هفتمین روز ولادتش، گوسفندی را برای او عقیقه کرد.[۲۵]
بر اساس پارهای از گزارشهای اهلسنت، امام علی(ع) پیش از آنکه پیامبر(ص) نام حسن را برای فرزند او انتخاب کند، نام حمزه[۲۶] یا حرب[۲۷] را برای او در نظر گرفته بود ولی وقتی پیامبر از نام او پرسید، گفت در نامگذاری فرزندش، بر رسول خدا پیشی نمیگیرد.[۲۸] باقر شریف قرشی از پژوهشگران شیعه دلایلی در رد این گزارشها برشمرده است.[۲۹]
از دوره کودکی و نوجوانی حسن بن علی(ع) اطلاع چندانی در دست نیست.[۳۲] او کمتر از هشت سال از عمرش را در دوران پیامبر سپری کرد و از این جهت نام او در زمره آخرین طبقهٔ صحابه ذکر شده است.[۳۳] گزارشهای مربوط به محبت بسیار پیامبر(ص) به او و برادرش حسین(ع) در بیشتر منابع شیعه و اهلسنت آمده است.[۳۴]
از مهمترین حوادث این دوره، حضور او به همراه پدر و مادر و برادرش در ماجرای مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران است. او و برادرش، مصداق واژه «أَبْنَاءَنَا» در آیه مباهله بودند.[۳۵] به گفته سید جعفر مرتضی او در بیعت رضوان نیز حضور داشت و با پیامبر بیعت کرد.[۳۶] آیاتی از قرآن درباره او و دیگر اصحاب کساء نازل شده است.[۳۷] گفتهاند او در هفتسالگی در مجلس پیامبر(ص) حضور مییافت و آنچه بر پیامبر وحی میشد را برای مادرش بازگو میکرد.[۳۸]
از سُلَیم بن قَیس (درگذشته اواخر قرن اول هجری) نقل شده است پس از رحلت رسول خدا(ص) که ابوبکر خلافت را به دست گرفت، حسن بن علی به همراه پدر، مادر و برادرش، شبانه به درِ خانه انصار میرفتند و آنان را به یاری امام علی(ع)، فرامیخواندند.[۳۹] همچنین گفتهاند او به نشستن ابوبکر بر منبر پیامبر اعتراض داشت.[۴۰]
امامخمینی، امامحسن(ع) را سبط اکبر پیامبر(ص) خوانده و احتمال داده یکی از معانی «حمله عرش» در قرآن، حاملان علم و دانش هستند که چهار نفر از پیامبران گذشته و چهار نفر از افراد کامل امت اسلامی شامل پیامبر اکرم(ص)، امامعلی(ع)، امامحسن(ع) و امام حسین(ع) حاملان آن باشند. امامخمینی، امامحسن(ع) را از اصحاب پیامبر(ص) خوانده و اینکه مانند دیگر امامان(ع) دارای ولایت کلی (تکوینی) و تشریعی است.
امامخمینی با اشاره به قیام امامحسن(ع) علیه معاویه و سپس به علل صلح آن حضرت با معاویه پرداخته و معتقد است حیلهگری و خیانت برخی از همراهان امامحسن(ع) از علتهای صلح تحمیلی است. به گفته او ادامه تفکر خوارج و مقدسان نهروان که برای علی(ع) آن همه مشکل درست کردند، از موجبات صلح تحمیلی امامحسن(ع) است که در صورت آگاهی و استقامت یاران، امامحسن(ع) گرفتار آن مصائب نمیشد و قضایای کربلا پیش نمیآمد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهارم امام حسن ع