مشاوره حقوقي خانمي 20 سال است که عقد موقت من است
خراسان - مورخ پنجشنبه 1393/08/01 شماره انتشار 18816
پرسش:
خانمي 20 سال است که عقد موقت من است. آيا بعد از مرگم از اموالم ارث مي برد؟
پاسخ:
خير، به موجب ماده940 قانون مدني «زوجين که زوجيت آنها دايمي بوده و ممنوع از ارث نباشند از يکديگر ارث مي برند.» بنابراين رابطه زناشويي حاصل از ازدواج موقت از موجبات ارث نيست و مدت ازدواج موقت هر چند طولاني باشد تأثيري در اين حکم ندارد.
مشاوره حقوقي بنده8 ماه است که همسرم را عقدکرده ام و الان که خانه خودم هستم متوجه شدم که مشکل خونى حاد دارد
خراسان - مورخ پنجشنبه 1393/08/01 شماره انتشار 18816
پرسش:
بنده8 ماه است که همسرم را عقدکرده ام و الان که خانه خودم هستم متوجه شدم که مشکل خونى حاد دارد و ممکن است بنده هم مبتلا شوم . همسرم و خانواده اش زمان عقد به بنده نگفتند و مرا فريب دادند. حالا بايد چکارکنم؟
پاسخ:
ماده 1123 قانون مدني به طور مشخص از شش بيماري (1- قرن، 2- جذام، 3- برص، 4- افضاء، 5- زمين گيري، 6- نابينايي از هر دو چشم) نام برده است که اگر زن پيش از ازدواج به هر يک از آن ها مبتلا باشد و مردي بدون آگاهي از اين امر با وي ازدواج کند و بعد از عقد از موضوع مطلع شود، براي مرد حق فسخ نکاح ايجاد مي شود. برخي دادگاه ها با توجه به اين ماده، ابتلاي زن به ساير بيماري ها را هر چند خطرناک و مسري باشند، موجب حق فسخ براي مرد نمي دانند اگرچه در اين صورت نيز مرد مي تواند با پرداخت حقوق مالي زن از جمله مهريه وي را طلاق دهد.از سوي ديگر ماده 1128 قانون مدني بيان مي دارد: «هرگاه در يکي از طرفين صفت خاصي شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده، براي طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مذکور در عقد تصريح شده يا عقد متبايناً بر آن واقع شده باشد.» يعني حتي اگر آن صفت در عقدنامه يا جلسات پيش از عقد به صراحت ذکر نشده باشد اما هر دو طرف آن را در نظر داشته باشند، نبود آن صفت ممکن است موجب حق فسخ شود. به نظر مي رسد سلامت همسر و حداقل مبتلا نبودن وي به بيماري هاي لاعلاج، صعب العلاج يا خطرناک و مسري، از صفاتي است که عقد ازدواج عموما بر مبناي آن انجام مي شود.
بنابراين وجود چنين بيماري در همسر قبل از ازدواج و مخفي کردن آن از شما مي تواند موجب حق فسخ شود.در صورت فسخ نکاح از طرف مرد پيش از نزديکي، مهريه اي به زن تعلق نمي گيرد اما پس از نزديکي زن مستحق کل مهر خواهد بود. اگر علت فسخ نکاح، فريب مرد از سوي زن باشد نيز زن مستحق مهريه نخواهد بود.در مورد اعمال حق فسخ بايد فوراً تصميم گيري و تصميم خود بر فسخ را اعلام کرد در غير اين صورت حق فسخ از بين مي رود. به عنوان مثال اگر براي يکي از زوجين به دليلي حق فسخ نکاح ايجاد شد اما به دليل علاقه به ادامه زندگي مشترک، حق فسخ خود را اعمال نکرد، نمي تواند بعداً و پس از يک سال نظر خود را تغيير دهد و نکاح را فسخ کند. به حکم ماده 1131 قانون مدني «خيار فسخ فوري است و اگر طرفي که حق فسخ دارد، بعد از اطلاع به علت فسخ، نکاح را فسخ نکند، خيار او ساقط مي شود، به شرط اين که علم به حق فسخ و فوريت آن داشته باشد. تشخيص مدتي که براي امکان استفاده از خيار لازم بوده، به نظر عرف و عادت است». براي فسخ نکاح، نيازي به حکم دادگاه نيست. کسي که داراي حق فسخ است، بايد اعمال حق فسخ خود را به گونه اي صريح و قابل اثبات اعلام کند. معمولاً اين امر از طريق ارسال اظهارنامه انجام مي شود. هرچند پس از فسخ براي ثبت انحلال نکاح در دفاتر رسمي و شناسنامه طرفين، لازم است به دادگاه مراجعه شود. در اين صورت خواهان بايد دادخواستي به دادگاه تقديم کند و دلايل خود را مبني بر داشتن حق فسخ و اعمال به موقع آن به دادگاه ارايه کند.فريب همسر در برخي موارد جرم بوده و مي تواند موجب محکوميت مرتکب آن به 6 ماه تا دو سال حبس شود. ماده 647 قانون مجازات اسلامي مقرر مي دارد: «چنانچه هر يک از زوجين قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهي از قبيل داشتن تحصيلات عالي، تمکن مالي، موقعيت اجتماعي، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فريب دهد و عقد بر مبناي هر يک از آنها واقع شود مرتکب به حبس تعزيري از شش ماه تا دو سال محکوم مي گردد.»
با توجه به مواد 23، 55 و 56 قانون حمايت خانواده و ماده 19 قانون مجازات اسلامي، پزشکي که عمدا و بر خلاف واقع گواهي سلامت براي ثبت ازدواج صادر نمايد ممکن است به حکم دادگاه تا پنج سال از اشتغال به طبابت محروم شود. همچنين سردفتري که بدون ارايه گواهي سلامت، ازدواج را ثبت کند ممکن است به حکم دادگاه به انفصال دائم از خدمات دولتي و عمومي محکوم شود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مــشــــاوره حــــقـــــو قــــي