زینب معروفترین نام دختر ارشد امیرالمومنین امام علی (علیهالسّلام) است. بر اساس روایات متعدد، نامگذاری حضرت زینب (سلاماللهعلیها)، توسط پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صورت گرفت. به این صورت که پس از تولّد وی، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) دخترش را نزد امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) بردند و از ایشان خواستند که نامی برای وی انتخاب نماید، امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) فرمود: از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این امر پیشی نمیگیرم در آن هنگام پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مسافرت بودند. هنگامی که سه روز گذشت، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از سفر مراجعت نمود و همانگونه که رسم و سیره رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود، نخست، به منزل حضرت زهرا (علیها سلام) وارد گشتند. امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) به محضرشان شرفیاب شد و از ایشان در خواست کرد که برای دخترش نامی انتخاب بکند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: من هم از پروردگارم پیشی نمیگیرم. در این هنگام جبرئیل نازل شد و درود پروردگار را ابلاغ فرمود و گفت: نام این مولود را «زینب» بگذار، چرا که این را در لوح محفوظ نوشتهایم. [۱۳۱] سپس پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قنداقه وی را طلبید، او را بوسید و فرمود: «به حاضران و غایبان امّتم وصیت میکنم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا وی مانند خدیجه کبری (سلاماللهعلیها) است.» [۱۳۲] [۱۳۳] سپس جبرائیل مصایب و مشکلاتی را که بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو کرد. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گریست و فرمود: هر کس بر این دختر بگرید، همانند کسی است که بر برادرانش حسن و حسین گریسته باشد. «إن من بكى عليها، وعلى مصائبها يكون ثوابه كثواب من بكى على أخويها.»[۱۳۴] [۱۳۵]
بنابر آنچه که بیان شد انتخاب نام حضرت زینب (سلاماللهعلیها) از جانب خدا و از طریق وحی بوده که این خود فضیلتی برای ایشان میباشد. در معنای لغوی زینب دو نظریه عنوان شده
است:
زینب یک کلمه ترکیبی از «زین» و «اب» به معنای «زینت پدر» میباشد. [۱۳۶]
زینب کلمهای بسیط بوده و نام «درخت» و یا «گل» میباشد. در لسان العرب آمده: «زینب درختی زیبا و خوشبو است از اینرو این نام برای دختران انتخاب میگردد. [۱۳۷] [۱۳۸]
در کنایات و استعارات عرب هر شخص بزرگ و نفیس به «درخت» تشبیه میشود مانند: «مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ اَصْلُهَا ثَابِتٌ»[۱۳۹] و یا حدیث «اَنا و علیٍّ من شجرهٍ واحدهٍ» [۱۴۰] [۱۴۱] [۱۴۲] [۱۴۳] [۱۴۴] [۱۴۵] [۱۴۶] [۱۴۷] [۱۴۸][۱۴۹] [۱۵۰] [۱۵۱] در هر صورت قدر متیقن از این دو نظریه این است که زینب نامی زیبا و پر معناست.
برخی گفتهاند زینب کبری (سلاماللهعلیها) به نام و یاد زینب، دختر پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که وفات کرده بود، «زینب» نامگذاری شده است. چنانکه در احادیث آمده است مردی از اهل قم از امام صادق (علیهالسّلام) سؤال کرد: آیا زنان میتوانند بر جنازه نماز بخوانند؟ حضرت در پاسخ فرمودند: آری! زینب دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وفات یافت و فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) با تعدادی از زنان رفتند و بر جنازه او نماز گزاردند.» «کُنْتُ عِنْدَ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) فَسَاَلَهُ رَجُلٌ مِنَ الْقُمِّیِّینَ فَقَالَ یَا اَبَا عَبْدِ اللَّهِ! تُصَلِّی النِّسَاءُ عَلَی الْجَنَائِزِ؟ قَالَ فَقَالَ اَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام): اِنَّ زَیْنَبَ بِنْتَ النَّبِیِّ تُوُفِّیَتْ وَ اِنَّ فَاطِمَةَ (سلاماللهعلیها) خَرَجَتْ فِی نِسَائِهَا فَصَلَّتْ عَلَی اُخْتِهَا»[۱۵۲]
ولادت، نام، لقب و کنیه
زینب دختر اول امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س)[۱] و خواهرِ امام حسن(ع) و امام حسین(ع)[۲] و امکلثوم[۳] است. درباره تاریخ ولادت زینب(س) اختلاف وجود دارد: برخی منابع، ولادتش را در ۵ جمادیالاول،[۴] سال پنجم[۵] و برخی دیگر سال ۶ قمری[۶] در مدینه گفتهاند. در برخی منابع، ولادت وی را پنج سال پیش از رحلت پیامبر(ص) ذکر کردهاند.[۷] تاریخهای دیگری مانند سال چهارم و نهم قمری نیز ذکر شده است.[۸] گفته میشود هیچ یک از این تاریخها دلیل تاریخی ندارد.[۹]
نامگذاری حضرت زینب(س)، توسط پیامبر اسلام(ص) صورت گرفت؛ گفته شده است که جبرئیل از سوی خداوند این نام را به پیامبر(ص) رسانده است.[۱۰] در کتاب «الخصائص الزینبیة» آمده است پیامبر(ص) او را بوسید و فرمود: «حاضران امّتم، غایبان را از کرامت این دخترم زینب آگاه کنند؛ همانا او مانند جدهاش خدیجه است.»[۱۱] زینب در لغت به معنای «درخت نیکو منظر و خوشبو»[۱۲] یا «زینت پدر»[۱۳] آمده است.
کنیه زینب(س) را امکلثوم و امالحسن گفتهاند.[۱۴] به جهت فرق گذاشتن بین او و خواهران همنامش، او را زینب کبری و به جهت فرق گذاشتن میان او و مادرش صدیقه کبری، او را صدیقه صغری لقب دادهاند.[۱۵] القاب فراوانی نیز برای وی نقل شده است.[۱۶] برخی بیش از ۶۰ لقب برای او ذکر کردهاند[۱۷] که بعضی از آنها عبارتند از: عَقیله بنیهاشم، عالمة غیر مُعَلَّمَة، فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة،[یادداشت ۱] عارفه، موثّقه، فاضله، کامله، عابده آل علی، صدیقه صغری، معصومه صغری، امینةالله، نائبةالزهرا، نائبةالحسین، عقیلة النساء، شریکة الشهداء، بلیغه، فصیحه، شریکةالحسین، محبوبة المصطفی.[۱۸]
حضرت زینب(س) را به سبب سختیهای بسیاری که در زندگی دید، امالمصائب لقب دادهاند؛ درگذشت جدش پیامبر(ص)، بیماری و شهادت مادرش فاطمه(س)، شهادت پدرش امیرالمؤمنین(ع)، شهادت برادرش امام مجتبی(ع)، واقعه کربلا و به اسارت رفتن در کوفه و شام از جمله وقایع سخت و تلخ زندگی وی به شمار میآید.[۱۹]
حضرت زینب (علیهاالسّلام) به اعتراف همه تاریخنویسان، آراسته به همه فضایل و خصلتهای والای اخلاقی و الهی بودند. زینب کبری (علیهاالسّلام) در وقار و شخصیت مانند جدهاش خدیجه (علیهاالسّلام) در حیا و عفّت همچون مادرش فاطمه (سلاماللهعلیها)، در رسایی و شیوایی بیان، مانند پدرش علی (علیهالسّلام)، در حلم و بردباری چون امام حسن (علیهالسّلام) و در شجاعت و قوّت قلب، مانند برادرش حسین بود.
زینب کبری (سلاماللهعلیها) تحت تربیت پدر و مادری همچون حضرت علی (علیهالسّلام) و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و با شایستگی و استعداد ذاتی که از آن بهرهمند بود به مراتب عالی از فضائل و کمالات انسانی دست یافت. او همانند پدر و مادرش جامع همه کمالات و صفات پسندیده بود. سخنرانیهای او در کوفه و شام خاطره خطبههای پدرش امیرمؤمنان (علیهالسّلام) را در یادها زنده کرد.
زینب کبری (سلاماللهعلیها) یکی از محدثان و راویان حدیث به شمار میآید و در سنین کودکی، در حالی که بیش از ۵ یا ۶ سال از عمرش نمیگذشت، خطبه مادرش حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را با آن مضامین بسیار بلند و عالی شنید و پس از آن برای دیگران نقل میکند. عبدالله بن عباس، شاگرد برجسته حضرت علی (علیهالسّلام) و مفسر قرآن کریم، خطبه فدک حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را از زینب نقل میکند و از آن بانوی بزرگ با عنوان «عقیلتنا؛ عاقل و دانای ما» یاد میکند.
زینب (سلاماللهعلیها) از جنبه عبادت در حدّی بود که در دوران اسارت و سختترین شرایط جسمی و روحی که ممکن است برای یک انسان پیش آید، شبزندهداری و نماز شبش ترک نگردید، در حالی که در شرایطی به مراتب آسانتر و سهلتر از آن انسانهای معمولی قادر به حفظ برنامههای عادی و معمولی زندگی خود نیستند. عبادت و اطاعت خدا، حضرت زینب (سلاماللهعلیها) را از مصادیق روشن و بارز این حدیث قدسی قرار داده بود که خداوند متعال میفرماید: «یابن آدم، انا اقول للشیء کن فیکون، اطعنی فیما امرتک اجعلک تقول للشیء کن فیکون؛[۱۵۳] [۱۵۴] [۱۵۵] [۱۵۶] [۱۵۷] [۱۵۸] ای فرزند آدم! من به هر چه بگویم باش، موجود میشود، در آنچه به تو دستور دادهام از من اطاعت کن تا تو را آنگونه قرار دهم که هر چیز بگویی باش، موجود شود! » حضرت زینب (سلاماللهعلیها) نیز بر اثر عبادت و اطاعت خدا به مقامی رسیده بود که از ولایت تکوینی برخوردار بود. روایت شده که آن حضرت پیش از سخنرانی خود در کوفه به مردم اشاره کرد، با آن اشاره نفسها در سینهها حبس شد و زنگها از صدا باز ایستاد و در یک کلام حضرت زینب (سلاماللهعلیها) به حق، زینت پدر، آن شخصیت یگانه تاریخ بود، همچنان که خداوند این نام را برای وی برگزید.
در کتاب مستدرک سفینة البحار چنین آمده است: «أما زينب الكبرى (سلاماللهعلیها) من رواة الحديث، أدركت النبي و ولدت في حياته؛[۱۵۹] زینب کبری (سلاماللهعلیها) از راویان حدیث هستند که در زمان حیات پیامبر اسلام به دنیا آمدند و ایشان را درک نمودند.» همچنین در ادامه آمده است: «هِیَ عَقیلَةُ بَنیهاشِمٍ وَ قَدْ حازَتْ مِنَ الصِّفاتِ الْحَمیدَةِ مـا لَم یُحزْها بَعْدَ اُمِّها احَدٌ حَتی حَقَّ اَنْ یُقالَ هِیَ الصِدّیقَةُ الصُغْری، هِیَ فِی الْحِجابِ والْلِفّافِ مَزیدَةٌ لَمْ یَر شَخْصَها احَدٌ مِنَ الرِّجالِ فی زَمانِ اَبیها وَ اَخَویها الاّ یَومَ طَّفِّ وَ هِیَ فـِی الصـَّبْرِ وَ الثَّباتِ وَ قـُوَّةِ الایمانِ وَالتَّقوی وَحیدَةٌ وَ هِیَ فِی الْفَصاحَةِ وَ الْبَلاغَةِ کَاَنَّها تَفْرَغُ عَنْ لِسانِ امیرِالمؤمنین (علیهالسّلام)...؛[۱۶۰]
زینب بانوی بنیهاشم است که در صفات ستوده، برترین اسـت و کسی جز مادرش بر او افتخار و برتری ندارد، تا جایی که اگر بگوییم او «صدیقه صغری» است، حق گفتهایم. در پوشـیدگی و حجاب، چنان بود که کسی از مردان در زمان پدر و برادرانش او را ندید، جز در واقعه کربلا. او در صـبر و قـوّت ایمان و تقوا منحصر به فرد بود و در فصاحت و بلاغت، گویا از زبان امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) سخن میگوید.» علامه مجلسی نیز از آن حـضرت، حدیث نقل کرده است. [۱۶۱]
سخنان و اشعار حضرت زینب (علیهاالسّلام) درباره گفتار و حالات امام حـسین (علیهالسّلام) نیز به عنوان حدیث، از معصوم (علیهالسّلام) محسوب میگردند. [۱۶۲]
القابی هم که برای آن حضرت نقل شده است به گوشههایی از عظمت شخصیت این بزرگ بانوی اسلام دلالت دارند. در ذیل گوشههایی از فضیلتهای زینب کبری (سلاماللهعلیها)، در قالب القاب ایشان بیان میگردد:
هر لقب و فضیلتی که برای حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) ذکر شده است همه فروعات همین مقام ولایت زینب کبری میباشد. ولایت از ماده ولی است و ولی به معنی شدت قرب میباشد به نحوی که بین دو شی فاصله و حجابی وجود نداشته باشد از ریشه ولی هم وِلایت به کسر واو ساخته میشود و هم وَلایت به فتح واو ساخته میشود.
وزن فِعاله به کسر فاء در زبان عربی دلالت بر شانی از شئونی جمعی و اجتماعی میکند، مثل سقایة و تجارة. لذا وِلایه به معنی تدبیر امور است و اگر نسبت به جامعه انسانها درنظر بگیریم، یعنی تدبیر امور انسانها و اگر به معنی مطلق بگیریم یعنی تدبیر ما سوی الله و کل عالم هستی. اما وَلایت به فتح واو به معنی محبت و دوستی است و در هر دوی اینها شدت قرب ملحوظ است؛ محب باید فانی در محبوبش باشد و نباید بین او و محبوب فاصلهای باشد. ولی الله به معنی اول، کسی است که از جانب حق متعال تعیین شده و شان ولایت و شئون جمعی را به عهده دارد و ولایت به معنی دوم یعنی عاشق و فانی خدا.
لقب ولیة الله درباره حضرت زینب (سلاماللهعلیها) آمده است و هر دو معنی درباره شخصیت عظیم زینب کبری (سلاماللهعلیها) صدق میکند و این یعنی زینب (سلاماللهعلیها) کسی است که میتواند سرپرستی کند و در حوادث و مشکلات و مصائب خویشتندار باشد و تسلط بر نفس داشته باشد و اداره امور را بدست گیرد و همچنین ولی به معنی فانی در حق نیز بر این بانوی مجلله صادق است، اگر این لقب امینة الله بودن را اساس قرار بدهیم قضیه عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ بودن حضرت نیز روشن میشد. زینب چون ولی الله است عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة است. [۱۶۳]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حضرت زینب ع