فضایل حضرت زهرا
فضایل و کمالات حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، مانند فضایل معصومان دیگر است؛ چون آن حضرت دختر خاتم پیامبران است که برای تولدش رسول خدا چنین بشارت داده شد: «انا اعطیناک الکوثر: ما برای تو خیر فراوان عطا کردیم». برای درک مقام معنوی و فضایل آن حضرت، کافی است که روایات رسیده از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را از خاطر بگذرانیم. فاطمه بهترین زنان دو عالم است، افضل از همه بانوان جهان، از مقام عصمت کبری برخوردار بود، و از هر حیث نسبت به بانوان جهان برتری داشت و الگوی زنان بعد از خود است: «فاطمه سیدة زنان عالمین است».
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را متهم میکردند که بلاعقب و ابتر است. این زخم زبان هنگامی بود که «قاسم» و «عبدالله» دو فرزندان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از دنیا رفتند. آیه نازل شد: «انا اعطیناک الکوثر»؛ «ای پیامبر ما به تو کوثر عطا کردیم».
بنا بر قویترین احتمال در این سوره، «کوثر» همان فاطمه زهرا (سلاماللهعلیهم) است؛ زیرا خیر کثیر از ایشان نشأت گرفت و نسل و ذریه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به وسیله همین دختر گرامی در جهان انتشار یافت. [۹] نسلی که آیین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و تمام ارزشهای اسلام را حفظ کرد و به آیندگان ابلاغ نمود. نهتنها امامان معصوم (علیهمالسلام)، بلکه هزاران هزار نفر از فرزندان فاطمه (سلاماللهعلیها) در سراسر جهان هستند.
«فاطمه (سلاماللهعلیهم) دختر من، برترین زنان از اولین تا آخرین آنهاست. فاطمه (سلاماللهعلیهم) پاره تن من است. زهرا (سلاماللهعلیها) نور دو چشم من است. زهرا (سلاماللهعلیها) میوه قلب من است».[۱۱]
وجود حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، قسمتی از وجود رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است و سیره او، جلوه دیگری از سیره رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میباشد. وجود آن حضرت (سلاماللهعلیها)، مکمل وجود پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است و اسوهگری فاطمه (سلاماللهعلیها) تکمیلکننده اسوهگری پیغمبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میباشد. تکمیلکننده اسوه حسنه در عرصههایی چون:
ـ دفاع جانانه از ارزشهای اسلام؛ ـ جانبازی برای استمرار رسالت؛ ـ عشقبازی در راه بقا و دوام ولایت؛ ـ جهاد بیامان فرهنگی؛ ـ تقوا و عبادت؛ ـ مهرورزی و محبت؛ ـ عفاف و حجاب؛ ـ تربیت فرزند؛ ـ تدبیر منزل؛ ـ تجهیز روحی و روانی مرد برای جهاد و... [۱۲]
عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یُکْثِرُ تَقْبِیلَ فَاطِمَةَ (سلاماللهعلیها) فَاَنْکَرَتْ ذَلِکَ عَائِشَةُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَا عَائِشَةُ اِنِّی لَمَّا اُسْرِیَ بِی اِلَی السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَاَدْنَانِی جَبْرَئِیلُ مِنْ شَجَرَةِ طُوبَی وَ نَاوَلَنِی مِنْ ثِمَارِهَا فَاَکَلْتُ فَحَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ مَاءً فِی ظَهْرِی فَلَمَّا هَبَطْتُ اِلَی الْاَرْضِ وَاقَعْتُ خَدِیجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ فَمَا قَبَّلْتُهَا قَطُّ اِلَّا وَجَدْتُ رَائِحَةَ شَجَرَةِ طُوبَی مِنْهَا.»[۱] [۲]
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فاطمه را زیاد میبوسید، عایشه از این کار اظهار ناراحتی میکرد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: ای عایشه! در آن شبی که مرا به آسمان بردند، داخل بهشت شدم، جبرئیل دست مرا گرفته نزدیک درخت طوبی برد و مقداری از میوه آنرا به من داد، پس از خوردن آن میوه، نطفهای در پشت من به هم رسید، هنگامی که به زمین بازگشتم با خدیجه همبستر شدم و او به دخترم فاطمه باردار شد، پس هیچگاه فاطمه را نبوسیدم مگر آنکه بوی درخت طوبی را از او استشمام کردهام.
عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ: «قَالَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا (علیهالسّلام). .. قَالَ النَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): لَمَّا عُرِجَ بِی اِلَی السَّمَاءِ اَخَذَ بِیَدِی جَبْرَئِیلُ فَاَدْخَلَنِی الْجَنَّةَ فَنَاوَلَنِی مِنْ رُطَبِهَا فَاَکَلْتُهُ فَتَحَوَّلَ ذَلِکَ نُطْفَةً فِی صُلْبِی فَلَمَّا هَبَطْتُ اِلَی الْاَرْضِ وَاقَعْتُ خَدِیجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ فَفَاطِمَةُ حَوْرَاءُ اِنْسِیَّةٌ فَکُلَّمَا اشْتَقْتُ اِلَی رَائِحَةِ الْجَنَّةِ شَمِمْتُ رَائِحَةَ ابْنَتِی فَاطِمَةَ.»[۸]
امام رضا (علیهالسّلام) چنین نقل میکند: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: چون مرا به آسمان بردند جبرئیل دست مرا گرفت و به بهشت برد، از خرمایش به من داد، من آن را خوردم و آن در صلب من تبدیل به نطفه شد، چون به زمین آمدم با خدیجه همبستر شدم و او به فاطمه باردار شد. همانا فاطمه حوراء انسیه است، هرگاه مشتاق بوی بهشت میشوم دخترم فاطمه را میبویم.
عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ اَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (علیهمالسّلام) قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ... لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) آدَمَ وَ اَخْرَجَنِی مِنْ صُلْبِهِ اَحَبَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْ یُخْرِجَهَا (فَاطِمَةَ) مِنْ صُلْبِی جَعَلَهَا تُفَّاحَةً فِی الْجَنَّةِ وَ اَتَانِی بِهَا جَبْرَئِیلُ فَقَالَ لِی... یَا مُحَمَّدُ اِنَّ هَذِهِ تُفَّاحَةٌ اَهْدَاهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیْکَ مِنَ الْجَنَّةِ فَاَخَذْتُهَا وَ ضَمَمْتُهَا اِلَی صَدْرِی قَالَ یَا مُحَمَّدُ یَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ کُلْهَا فَفَلَقْتُهَا فَرَاَیْتُ نُوراً سَاطِعاً فَفَزِعْتُ مِنْهُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ مَا لَکَ لَا تَاْکُلُ، کُلْهَا وَ لَا تَخَفْ فَاِنَّ ذَلِکَ النُّورَ الْمَنْصُورَةُ فِی السَّمَاءِ وَ هِیَ فِی الْاَرْضِ فَاطِمَةُ.»[۱۱]
امام سجاد (علیهالسّلام) از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اینگونه نقل میکند: آنگاه که خداوند متعال آدم (علیهالسّلام) را آفرید و مرا از پشت او بیرون نمود، دوست داشت فاطمه را از صلب من بیرون آورد، او را بهصورت یک سیب در بهشت درآورد، جبرئیل آن سیب را نزد من آورد و به من گفت ... ای محمّد، این سیبی است که خداوند متعال از بهشت برای تو هدیه فرستاده، من آن را گرفتم و به سینه خود نهادم، جبرئیل گفت: ای محمّد! خداوند متعال میفرماید: این سیب را بخور، چون آن سیب را شکافتم، نوری از آن تابید که موجب هراسم شد، گفت: ای محمد، چرا آن را نمیخوری؟ بخور و نترس! همانا آن نور بانوئی است که نامش در آسمان «منصوره» و در زمین «فاطمه» میباشد.
روایت جابر بن عبدالله از رسول خدا
عَنْ جَابِرٍ عَنْ اَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ (علیهماالسلام) عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: «قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ اِنَّکَ تَلْثَمُ فَاطِمَةَ وَ تَلْتَزِمُهَا وَ تُدْنِیهَا مِنْکَ وَ تَفْعَلُ بِهَا مَا لَا تَفْعَلُهُ بِاَحَدٍ مِنْ بَنَاتِکَ فَقَالَ اِنَّ جَبْرَئِیلَ اَتَانِی بِتُفَّاحَةٍ مِنْ تُفَّاحِ الْجَنَّةِ فَاَکَلْتُهَا فَتَحَوَّلَتْ مَاءً فِی صُلْبِی ثُمَّ وَاقَعْتُ خَدِیجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ فَاَنَا اَشَمُّ مِنْهَا رَائِحَةَ الْجَنَّةِ.»[۱۲]
جابر بن عبداللَّه میگوید: به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عرض شد: همانا شما دهان و صورت فاطمه را بوسه زده، ملازم او بوده، او را به خود نزدیک نموده و نسبت به او آنگونه مهربانی میکنید که درباره دیگر دخترانتان چنین نمیکنید؟ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: جبرئیل سیبی از سیبهای بهشت برایم آورد، من آن را خوردم، آن سیب در صلب من به نطفه تبدیل شد، سپس با خدیجه همبستر شدم و او به فاطمه باردار شد. همانا من بوی بهشت را از فاطمه استشمام میکنم.
روایت محمد بن مسلم از امام باقر
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ الثَّقَفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ اَبَا جَعْفَرٍ (علیهالسّلام) «یَقُولُ: لِفَاطِمَةَ (سلاماللهعلیها) وَقْفَةٌ عَلَی بَابِ جَهَنَّمَ فَاِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ کُتِبَ بَیْنَ عَیْنَیْ کُلِّ رَجُلٍ مُؤْمِنٌ اَوْ کَافِرٌ فَیُؤْمَرُ بِمُحِبٍّ قَدْ کَثُرَتْ ذُنُوبُهُ اِلَی النَّارِ فَتَقْرَاُ فَاطِمَةُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ مُحِبّاً فَتَقُولُ اِلَهِی وَ سَیِّدِی سَمَّیْتَنِی فَاطِمَةَ وَ فَطَمْتَ بِی مَنْ تَوَلَّانِی وَ تَوَلَّی ذُرِّیَّتِی مِنَ النَّارِ وَ وَعْدُکَ الْحَقُّ وَ اَنْتَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ فَیَقُولُ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) صَدَقْتِ یَا فَاطِمَةُ اِنِّی سَمَّیْتُکِ فَاطِمَةَ وَ فَطَمْتُ بِکِ مَنْ اَحَبَّکِ وَ تَوَلَّاکِ وَ اَحَبَّ ذُرِّیَّتَکِ وَ تَوَلَّاهُمْ مِنَ النَّارِ.»[۱۳]
محمد بن مسلم از امام باقر (علیهالسّلام) نقل میکند: فاطمه (سلاماللهعلیها) بر درب جهنم توقف دارد، چون روز قیامت شود بین دیدگان هر شخصی نوشته میشود که او مؤمن است یا کافر، چهبسا شخصی را که دوستدار اهلبیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است میآورند و به واسطه گناهان زیادش دستور داده میشود او را در آتش بیاندازند، فاطمه (سلاماللهعلیها) بین دو دیدگانش را میخواند که نوشته او دوستدار اهلبیت است، به درگاه پروردگار عرض میکند: پروردگارا تو مرا فاطمه نام نهادی و (وعده دادی که) بوسیله من، هر کسی که من و ذرّیّهام را دوست دارد از آتش دوزخ جدا کنی، همانا وعده تو حق است، در این هنگام خداوند متعال میفرماید: ای فاطمه راست میگویی، من تو را فاطمه نام نهادهام و وعده دادهام که هر کسی که محبّت و ولایت تو و فرزندانت را داشته باشد از آتش جهنم جدایش کنم.
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ اَبِیهِ (علیهمالسّلام) «قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَا فَاطِمَةُ اَتَدْرِینَ لِمَ سُمِّیتِ فَاطِمَةَ فَقَالَ عَلِیٌّ (علیهالسّلام) یَا رَسُولَ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَتْ؟ قَالَ: لِاَنَّهَا فُطِمَتْ هِیَ وَ شِیعَتُهَا مِنَ النَّارِ.»[۲۲]
امام باقر (علیهالسّلام) میفرماید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: ای فاطمه؛ آیا میدانی چرا فاطمه نامیده شدی؟ در این هنگام امام علی (علیهالسّلام) فرمود: چرا یا رسول الله؟ فرمود: برای آنکه او و شیعیانش از آتش جهنم جدا شدهاند.
عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ اَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (علیهمالسّلام) «قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): اَتَانِی جَبْرَئِیلُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ... اِنَّ هَذِهِ تُفَّاحَةٌ اَهْدَاهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیْکَ مِنَ الْجَنَّةِ قَالَ یَا مُحَمَّدُ یَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ کُلْهَا فَفَلَقْتُهَا فَرَاَیْتُ نُوراً سَاطِعاً فَفَزِعْتُ مِنْهُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ مَا لَکَ لَا تَاْکُلُ کُلْهَا وَ لَا تَخَفْ فَاِنَّ ذَلِکَ النُّورَ الْمَنْصُورَةُ فِی السَّمَاءِ وَ هِیَ فِی الْاَرْضِ فَاطِمَةُ قُلْتُ حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ وَ لِمَ سُمِّیَتْ فِی السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةَ وَ فِی الْاَرْضِ فَاطِمَةَ قَالَ سُمِّیَتْ فِی الْاَرْضِ فَاطِمَةَ لِاَنَّهَا فَطَمَتْ شِیعَتَهَا مِنَ النَّارِ وَ هِیَ فِی السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةُ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ) (یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ• بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ) یَعْنِی نَصْرَ فَاطِمَةَ لِمُحِبِّیهَا.»[۲۳]
امام سجاد (علیهالسّلام) از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اینگونه نقل میکند: جبرئیل نزد من آمد و گفت ... ای محمّد، این سیبی است که خداوند متعال از بهشت برای تو هدیه فرستاده، من آن را گرفتم و به سینه خود نهادم، جبرئیل گفت: ای محمّد! خداوند متعال میفرماید: این سیب را بخور، چون آن سیب را شکافتم، نوری از آن تابید که موجب هراسم شد، گفت: ای محمد، چرا آن را نمیخوری؟ بخور و نترس! همانا آن نور بانوئی است که نامش در آسمان «منصوره» و در زمین «فاطمه» میباشد. گفتم: چرا در آسمان به منصوره و در زمین به فاطمه نام نهاده شده است؟ گفت: در زمین به فاطمه نام نهاده شده برای آنکه شعیانش را از آتش جدا میکند و از آنجهت در آسمان به منصوره نام نهاده شده که خداوند میفرماید: «یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ، بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ؛ [۲۴] در روز قیامت مؤمنان بهجهت یاری خدا که هر فردی را بخواهد یاری دهد خرسند میشوند» منظور از این یاری، همان نصرتی است که فاطمه (سلاماللهعلیها) به دوستان خویش خواهد کرد.
روایت امیرمؤمنان و امام صادق از رسول خدا
عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): «اِنِّی سَمَّیْتُ ابْنَتِی فَاطِمَةَ لِاَنَّ اللَّهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ اَحَبَّهَا مِنَ النَّار.»[۲۵]
امام علی (علیهالسّلام) از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند: همانا دخترم را فاطمه نامیدم برای آنکه خداوند متعال، او و دوستدارانش را از آتش جهنم جدا کرده است.
عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ (علیهمالسّلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): اِنَّمَا سَمَّیْتُ ابْنَتِی فَاطِمَةَ لِاَنَّ اللَّهَ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ اَحَبَّهَا مِنَ النَّارِ.»[۲۶]
امام علی (علیهالسّلام) از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند: همانا دخترم را فاطمه نامیدم برای آنکه خداوند متعال، او و دوستدارانش را از آتش جهنم جدا کرده است.
قَالَ الصَّادِقُ (علیهالسّلام): قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): اِنَّمَا سُمِّیَتْ ابْنَتِی فَاطِمَةَ لِاَنَّ اللَّهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ اَحَبَّهَا مِنَ النَّارِ.»[۲۷]
امام صادق (علیهالسّلام) از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند: همانا دخترم را فاطمه نامیدم برای آنکه خداوند متعال، او و دوستدارانش را از آتش جهنم جدا کرده است.
ابوبصیر میگوید: از امام صادق (علیهالسّلام) پرسیدم: ... مردم میگویند: چرا خداوند متعال نام علی و خاندانش را در قرآن نیاورد؟ امام (علیهالسّلام) فرمود: در پاسخ آنان بگوئید: دستور نماز خواندن بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شد و خداوند سخنی از سه رکعت و چهار رکعت بهمیان نیاورد تا آنکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رکعات نماز را تفسیر کرد ... آیه (اَطِیعُوا اللَّهَ وَ اَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الْاَمْرِ مِنْکُمْ)[۳۰]
درباره علی و حسن و حسین (علیهمالسّلام) نازل شد، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره علی (علیهالسّلام) فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ» و فرمود: شما را درباره کتاب خدا و اهلبیتم سفارش میکنم... اگر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خاندان خود را معرفی نمیکرد، خاندان فلان و فلان مدعی میشدند که ما صاحب الامر شمائیم. اما خداوند متعال برای این که سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را در معرفی خاندانش تایید کند، آیهی (اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً) [۳۱]
را نازل کرد. خاندان رسول خدا، فقط علی، حسن، حسین و فاطمه (علیهمالسّلام) بودند و لذا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنها را در خانه ام سلمه زیر سایه عبا گرد آورد و گفت: «بار خدایا! هر پیامبری، خاندانی دارد و چشم و چراغی که از خود بجا میگذارد، اینان خاندان من و چشم و چراغ من میباشند». ام سلمه همسر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گفت: آیا من از خاندان تو نیستم؟ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: تو به سوی خیر هستی، اما اهلبیت من در این آیه، اکنون همین چهار تن میباشند. [۲۹]
عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ کَثِیرٍ قَالَ: «قُلْتُ لِاَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) مَا عَنَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِقَوْلِهِ (اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً) قَالَ نَزَلَتْ فِی النَّبِیِّ وَ اَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ فَاطِمَةَ (علیهمالسّلام).»[۳۸]
عبدالرحمن بن کثیر میگوید: از امام صادق (علیهالسّلام) پرسیدم: خداوند متعال از آیه (اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً) چه چیزی را قصد کرد؟ فرمود: درباره رسول خدا، امیرمومنان، حسن و حسین و فاطمه (علیهمالسّلام) نازل شده است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فاطمیه