زندگی حضرت زهرا و امیرالمؤمنین
حضرت زهرا سلام الله علیها و امام علی علیه السلام زوجی هستند که هر دو معصوم و از خطا و اشتباه مبرا هستند. لذا زندگی ایشان زندگی کامل، سرتاسر طهارت و از هر نقص و اشتباهی بدور است. از روایات اندکی که در این مورد به دست رسیده است بر می آید که رفتار آنها با یکدیگر و با فرزندانشان به بهترین وجه و سرشار از عشق و علاقه بوده است. و آن دو همه امور خویش را بر اساس دستورات پیامبر اکرم (ص) تنظیم مینمودند.
رضایتمندی از یکدیگر:
امیرالمؤمنین علیه السلام در وصف زندگی شان با حضرت فاطمه سلام الله علیها می فرمایند: به خدای سوگند که در همه ی عمر زندگی مشترک، هرگز به فاطمه خشم نگرفته و هرگز او را به کاری وادار نساختم... . و او نیز به من هرگز خشم نگرفت و در هیچ کاری مرا نافرمانی نکرد. او به گونه ای بود که هر گاه به او می نگریستم غمها و اندوه هایم زدوده میشد.[۳۸]
تقسیم کارها:
حضرت على (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) خدمت رسول خدا (صلى الله علیه و آله) آمدند و تقاضا کردند که خدمات خانه و زندگى را براى هر یک مقرر فرماید. رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) فاطمه (سلام الله علیها) را به خدمات درون خانه گماشت و بیرون خانه را به على (علیه السلام) واگذاشت.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: فقط خدا مىداند که من چه قدر مسرورم از این که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) مرا ماءمور به امورى نساخت که فقط از عهده مردان برمىآید (کنایه از این که زنان توانایى حمل بار گران زندگى را ندارند).[۳۹] البته در موارد متعددی نیز ذکر شده است که امیرالمؤمنین (ع) در کارهای خانه به همسرشان کمک میکنند.[۴۰]
از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: حضرت امیر علیه السلام هیزم میآورد، آب میآورد، جاروب میکرد و فاطمه زهراء علیها السلام آسیاب میکرد، خمیر میکرد، نان میپخت.[۴۱]
تحمل سختی های زندگی:
از روایات و گزارشهای تاریخی مشخص می گردد که زندگی این زوح با سختی و البته صبر ایشان در برابر این سختیها همراه بوده است.
فرزندان:
بی شک هیج زندگی در عالم، ثمره اش پربارتر و گرانبهاتر از زندگی این دو بزرگوار نیست. ثمره این زندگی درخت امامت است. امیرالمؤمنین و حضرت زهرا(س) صاحب سه پسر و دو دختر شدند. فرزندان این دو بزرگوار عبارتند از:
امام حسن (ع) دومین امام شیعیان که در سال سوم هجرت به دنیا آمدند.
امام حسین (ع) سومین امام شیعیان که در سال چهارم هجرت به دنیا آمدند.
حضرت زینب (س) که در سال پنجم هجری به دینا آمدند.
حضرت ام کلثوم (س)
حضرت محسن (ع) اولین شهید راه ولایت که به علت ضربه ای که به حضرت زهرا(س) وارد شد، ایشان در شکم مادرشان سقط شدند و به شهادت رسیدند.
آن حضرت را چهار اولاد بوده امام حسن و امام حسین و زینب کبری و زینب صغری که مکنات است به ام کلثوم (سلاماللّهعلیها) اجمعین و فرزندی را حامله بوده که او را پیغمبر (صلیاللّهعلیه وآلهوسلّم) حضرت محسن نامیده بود و بعد از رسول خدا (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) آن طفل را سقط فرمود.
شیخ صدوق گوید: در معنی حدیث نبوی که به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: «اِنَّ لَک کنْزا فِی الْجَنَّةِ وَ اَنْتَ ذُوقَرْنَیها» شنیدم که از بعض مشایخ خود که میفرمود: این گنجی که پیغمبر (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) فرموده به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که در بهشت دارد، این همان (مُحسن) است که به واسطه فشار دَرِ خانه سِقط شد.
فرزندان
منابع شیعه و اهلسنت همرأیاند که حسن،[۶۴] حسین،[۶۵] زینب[۶۶] و امکلثوم[۶۷] چهار فرزند فاطمه و علی هستند.[۶۸] در منابع شیعه و برخی از منابع اهل سنت از فرزند دیگری برای او نام برده شده که بر اثر آسیبی که در جریان حوادثِ پس از پیامبر(ص) بر فاطمه وارد شد سقط گردید. نام او مُحسِن یا مُحَسَّن ذکر شده است.[۶۹]
فضائل
در منابع روایی، تفسیری و تاریخیِ شیعه و اهل سنت فضائل متعددی برای حضرت زهرا(س) گزارش شده است. برخی از این فضیلتها منشأ قرآنی دارند، مانند آیه تطهیر و آیه مباهله. در این گونه فضائل شأن نزول آیات دربارهٔ اهلبیت پیامبر است و فاطمه نیز یکی از اهلبیت است. شماری از فضیلتها نیز در روایات نقل شدهاند نظیر حدیث بَضعه و مُحَدَّثه بودن.
عصمت
به گفته علامه مجلسی، شیعیان اجماع قطعی بر عصمت حضرت فاطمه(س) دارند.[۱۳۸] آیه تطهیر،[۱۳۹] حدیث بضعه و احادیث بیان کننده عصمت اهل بیت(ع) از دلایل عصمت فاطمه(س) بهشمار میروند.[۱۴۰] بر اساس آیه تطهیر، خداوند اراده کرده است اهل بیت(ع) را از هرگونه زشتی و پلیدی پاک گرداند و بنابر بسیاری از روایات شیعه و اهل سنت، فاطمه یکی از مصادیق اهلبیت است.[۱۴۱] لازمه معصوم بودن حضرت زهرا(س) آن است که از برخی شئون پیامبران و امامان(ع)، مانند حجیت گفتار و رفتار و تقریر و مرجعیت دینی و صلاحیت تفسیر و تبیین دین برخوردار بوده و سیره عملی و موضعگیرهای او ملاک تشخیص حق از باطل باشد و همچنین الگوی کامل در عرصههای زندگی بهشمار میرود.[۱۴۲]
در منابع روایی و تاریخی اهلسنت نیز روایاتی گزارش شده که پیامبر(ص) با استشهاد به آیه تطهیر، اهل بیت خود یعنی فاطمه(س)، علی(ع)، حسن(ع) و حسین(ع) را از هرگونه گناه مبری دانسته است.[۱۴۳]
عبادت
فاطمه زهرا(س) همانند پیامبر(ص) علاقه زیادی به عبادت داشت و بخشی از اوقات خود را به نماز و مناجات میگذراند.[۱۴۴] در برخی منابع گزارشهایی دربارهٔ امداد غیبی نسبت به فاطمه(س) وجود دارد؛ برای نمونه سلمان فارسی از اینکه زهرا(س) در کنار سنگ آسیاب در حال قرائت قرآن است و سنگ آسیاب به خودی خود میچرخد، تعجب کرد و موضوع را با پیامبر در میان گذاشت. پیامبر در جواب فرمود: «... خداوند جبرئیل را فرستاده است تا آسیاب را برای او بگرداند».[۱۴۵] طولانی بودن نمازها، شبزندهداری، دعا برای دیگران از جمله همسایهها،[۱۴۶] روزهداری، زیارت قبور شهدا از جمله ویژگیهای رفتاری فاطمه(س) است که در سخنان اهلبیت، برخی صحابه و تابعین بر آن تأکید شده است.[۱۴۷] بر همین اساس در کتابهای دعا و مناجات برخی از نمازها، ادعیه و تسبیحات به فاطمه(س) منسوب است.[۱۴۸]
جایگاه فاطمه نزد خدا و پیامبر
علمای شیعه[۱۴۹] و اهلسنت،[۱۵۰] براساس آیه ۲۳ سوره شوری مشهور به آیه مودت، محبت و دوست داشتن فاطمه را سفارش خدا به مسلمانان دانستهاند. در آیه مودت پاداش رسالت پیامبر(ص) دوستی و محبت با خویشاوندان معرفی شده است که مفسران از آن به اهلبیت(ع) تعبیر کردهاند.[۱۵۱] بر اساس روایات، خویشاوندان یا (به تعبیر مفسران) اهلبیت در این آیه، فاطمه(س)، علی(ع) و حسنین(ع) هستند.[۱۵۲] علاوه بر آیه مودت، روایاتی از پیامبر(ص) نقل شده است که بر اساس آن خداوند به خشم فاطمه خشمگین و به خشنودی او خشنود میشود.[۱۵۳]
سید محمدحسن میرجهانی در کتاب جُنّة العاصمه حدیثی را در کتاب خود آورده است که خلقت فاطمه را علت خلقت افلاک میداند. این حدیث که با نام حدیث لولاک خوانده میشود از پیامبر(ص) نقل شده است، و بر اساس آن خلقت افلاک در گرو خلقت پیامبر و خلقت پیامبر در گرو خلقت علی(ع) بوده است و خلقت پیامبر و علی در گرو خلقت فاطمه.[۱۵۴] برخی ضمن اشکال به سند این حدیث، محتوای آن را قابل توجیه میدانند.[۱۵۵]
پیامبر(ص) علاقه زیادی به فاطمه(س) داشت و به او بیشتر از دیگران محبت و احترام میکرد. در حدیثی مشهور به حدیث بضعه پیامبر(ص) فاطمه را پاره تن خود معرفی میکند و میگوید هر کس او را بیازارد، مرا آزرده است. این روایت را محدثان نخستین نظیر شیخ مفید از میان علمای شیعه و احمد بن حنبل از میان علمای اهلسنت، به گونههای مختلف گزارش کردهاند.[۱۵۶] رسول اسلام(ص) زمانی که به مسافرت میرفت، آخرین نفری که با او خداحافظی میکرد فاطمه(س) بود و وقتی از سفر برمیگشت، ابتدا به دیدن فاطمه میرفت.[۱۵۷]
سرور زنان
در روایات متعددی که شیعیان و اهلسنت نقل کردهاند آمده است فاطمه برترینِ زنان بهشت، برترینِ زنان دو عالم و برترینِ زنان امت است.[۱۵۸]
تنها زن برگزیده در ماجرای مباهله
از میان زنان مسلمان تنها فاطمه(س) برای حضور در مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران انتخاب شد. این ماجرا در آیه مباهله ذکر شده است. بنابر منابع تفسیری، روایی و تاریخی، آیه مباهله در برتری و فضیلت اهلبیت پیامبر نازل شده است.[۱۵۹] فاطمه، امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) همراهان پیامبر در این واقعه بودند.[۱۶۰]
استمرار نسل پیامبر از طریق فاطمه
تداوم نسل پیامبر از فاطمه و تعیین امامان شیعه از فرزندان فاطمه به عنوان یکی از فضائل او ذکر شده است.[۱۶۱] برخی از مفسران استمرار نسل پیامبر از فاطمه را مصداق کوثر یعنی خیر فراوان در سوره کوثر دانستهاند.[۱۶۲]
حضرت فاطمه پس از پیامبر
جریان غصب خلافت:
گر چه پیامبر اکرم (ص) قبل از وفات خویش در جایگاه های مختلفی از جمله غدیر خم، حضرت علی علیه السلام را به جانشینی خویش تعیین نموده بودند، اما پس از انتشار خبر رحلت پیامبر (صلى الله علیه وآله)، در حالى که على (علیه السلام) و برخى اصحاب در تدارک غسل و تدفین پیامبر بودند، جمعى از انصار در سقیفه بنى ساعده، جمع شده و بر آن بودند تا سعد بن عباده، شیخى از بزرگان خزرج را به جانشینى رسول خدا نصب کنند. ابوبکر، عمر و ابوعبیده جراح با شنیدن این خبر، بى درنگ و شتابان روانه سقیفه شدند. و پس از رد و بدل شدن سخنانی بین افراد حاضر از قبیله های اوس و خزرج که در این جریان مقابل یکدیگر قرار گرفته بودند و عده اندک مهاجرین حاضر در جلسه که مدعی بودند طبق سخن پیامبر ائمه باید از قریش باشند، در نهایت ابوبکر، عمر و ابوعبیده توانستند به کمک فضای مخالفت پیش آمده بین اوس و خزرج توانستند برای ابوبکر به عنوان خلیفه مسلمین -علی رغم تعیین علی علیه السلام توسط پیامبر- از جمع حاضر در سقیفه بیعت بگیرند.
این امر با اعتراضات اهل بیت و اصحاب ایشان مواجه شد. در روایات آمده است که امام علی علیه السلام به همراه حضرت زهرا (ع) و حسنین (ع) در هنگام شب برای اتمام حجت با اصحاب به درب خانه های آنان می رفت و واقعه غدیر و سخنان پیامبر در حق خود، آنان را به دفاع از حق خویش فرا می خواند.[۴۲]
همچنین آمده است که عده ای از اصحاب ضمن سر باز زدن از بیعت، در خانه حضرت زهرا (س) به نشانه اعتراض تحصن کردند. خلیفه اول و دوم خبر یافتند که گروهى از مهاجرین و انصار با على بن ابیطالب در خانه فاطمه دختر رسول خدا جمع شدهاند، پس با گروهى آمدند و به خانه هجوم آوردند.
طبری گوید: پس زبیر (پسر عمه امام علی)، با شمشیر کشیده، به مقابله او شتافت، ولی پایش لغزید و شمشیر از دستش بر زمین افتاد. پس مهاجمان حمله بردند و او را دستگیر کردند. نص طبری در این مورد این چنین است: بایعَ النّاسُ و استَشْبَتُوا لِلْبَیعه و تَخَلَّفَ عَلِیَّ و الزُّبَیرُ وَ اخْتَرطَ الزُّبَیرُ سَیفَه وَ قالَ لا اَعمَدُهُ حَتّی یبایعَ عَلیّ. فَبَلَغَ ذلِک اَبابکرِ وَ عُمَرَ. فقالَ عُمَرُ: خُذُوا سَیفَ الزُّبَیرِ فَاضْرِبوا بِهِ الحَجَر.[۴۳]
عمر به همراه دیگر مهاجمان با خشونت وارد خانه شدند. در این میان، حضرت فاطمه(س) مهاجمان را تهدید کرد که اگر از خانه بیرون نروند به خدا شکایت خواهد کرد.[۴۴] از این رو مهاجمان خانه را ترک کردند و به جز علی و بنیهاشم همه تحصنکنندگان را به مسجد بردند تا با ابوبکر بیعت کنند.[۴۵]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فاطمیه