فاطمه علیهاسلام در کلام امامان شیعه
از امامان شیعه احادیثی دربارهٔ فاطمه زهرا نقل شدهاست. درونمایهٔ این احادیث پیامبرشناسیِ فاطمه، علم او، حجاب او، عشقِ پیامبر اسلام به او، فراوانیِ گریهٔ او، دوری او از هر بدی، ستاره بودن او برای ساکنان آسمانها، سروری او زنان عالم را، سخنگفتن او با فرشتگان، انساندوستیش در مقام دعا، کمنظیریش و نبودن کفوی برای او در روی زمین جز علی بن ابیطالب و همسرداری و سختکوشیش در امور خانه است.[۱۶۴] بعضی دیگر از احادیث نیز بر جنبههای ویژهای از فاطمه زهرا تأکید میکند، مانند حدیث در صدّیقه و شهیده بودن او،[۱۶۵][۱۶۶] حُجَّت بودن او بر امامان شیعه[۱۶۷][۱۶۸] و الگو بودنش برای حُجَّتِ بنِ الْحسن، امام دوازدهم شیعیان.[۱۶۹]
آثارفاطمه علیهاسلام
در اعتقادات شیعه مجموعهٔ سخنان برجایمانده از فاطمه از منابع علم امامان شناخته میشود.[۱۷۰]
مصحف فاطمه
مقالهٔ اصلی: مصحف فاطمه
مُصحَفِ فاطمه، بنابر روایات شیعه، کتابی است شامل اخبار و اطلاعاتی دربارهٔ آیندهٔ جهان که توسط جبرئیل به فاطمه داده شدهاست.[۱۷۱] این کتاب رخدادهایی تا روز قیامت شامل سرنوشت فرزندان و ذریهٔ او، نام همه فرمانروایان و کارهاشان و ازایندست علوم و اخبار را دربردارد؛ هرچند مطالب کتاب اخبار غیبی است، اما مشابه قرآن نیست و چیزی دربارهٔ قرآن یا شریعت ندارد، بلکه آیندهٔ تاریخ را تا روز قیامت ترسیم کردهاست.[۱۷۲] بهگزارش امیرمعزّی، این کتاب ازسوی جبرئیل در طول هفتادوپنج روز پس از درگذشت محمّد، به فاطمه زهرا نشان داده و به او تقدیم شد؛ و فاطمه زهرا آن را بر علی بن ابیطالب اِملا کرد و او نیز آن را نوشت.[۱۷۳] باقر شریف قرشی قرآنِ دیگر دانستنِ مصحف فاطمه را احمقانه و سبب متّهمشدن شیعه به تحریف قرآن دانستهاست.[۱۷۴]
خطبهٔ فدکیه
مقالهٔ اصلی: خطبه فدکیه
خطبهٔ فَدَکیه سخنرانی فاطمه زهرا در مسجد پیامبر پس از درگذشت پدرش و در جریان ماجرای اختلاف مالی با ابوبکر بر سر فدک بود. محتوای این خطبه افزونبر توضیح دربارهٔ مسئلهٔ فدک، دربارهٔ توحید، نبوّت، معاد، احکام، قرآن، وضعیت حجاز پیش از بعثت، فعالیتهای پیامبر و علی بن ابیطالب برای گسترش و تثبیت اسلام، فتنهها، غدیرخم، عهدشکنی مردم، ماجرای سقیفه و مخالفت با نَصِّ صریح قرآن است. راویان اصلی این خطبه در آثار اهل سنت و شیعه عبارتند از: زینب، حسین بن علی، محمد باقر، عایشه، ابن عایشه، ابنعباس، عبدالله بن حسن بن حسن، ابوهشام محمد، عَوانه و عطیّه عوفی. تعداد سندهای این خطبه بیش از بیست سند است.[۱۷۶] قدیمیترین سند این خطبه کتاب بَلاغاتُ النِّساء اثر ابن طَیْفور (درگذشته ۲۸۰ ه.ق) است.[۱۷۷]
خطبهٔ عیادت
مقالهٔ اصلی: خطبه عیادت
سخنرانی دیگر فاطمه زهرا در زمان بیماری او و در جمع زنان مهاجرین و انصار مدینه است، که برای عیادت از او آمدهبودند. برطبق منابع پس از ایراد این خطبه و نقل آن از سوی زنان خطاب به مردان مهاجر و انصار، گروهی از آنان نزد فاطمه زهرا آمده و عذر آوردند که اگر پیش از بیعت، علی بن ابیطالب از آنان طلب یاری کردهبود، او را یاری میکردند. اما اکنون دیگر کاری است که شدهاست. فاطمه زهرا در پاسخ، عذر آنان را نپذیرفت و آیات قرآن و احادیث پیامبر را به آنان یادآوری کرد.[۱۷۸] راویان اصلی این خطبه عبارتند از: علی بن ابیطالب، علی بن الحسین، فاطمه دختر حسین بن علی، ابنعباس و عطیّهٔ عوفی. تعداد سندهای نقل این خطبه هشت سند است.[۱۷۹] قدیمیترین سند این خطبه نیز بلاغات النّساء است. این خطبه در کتابهایی مانند اَمالی، کشفالغمّه، احتجاج و بحارالانوار نیز آمدهاست.[۱۸۰]
روایات
روایات نقلشده از فاطمه زهرا در کتابهای تفسیر اهل سنّت تنها دوازده روایت است؛ و این درحالی است که از بین این دوازده حدیث تنها یک حدیث در این کتابهاست و دیگر احادیث در آثار توفیق ابوعَلَم نقل شدهاست. از میان دوازده حدیث نقلشده توسط ابوعلم، سه حدیث مانند همان یک روایت رایج مذکور است.[۱۸۱]
مقالهٔ اصلی: حدیث لوح فاطمه
برطبق منابع شیعه حدیث لوح فاطمه حدیثی است که جبرئیل از جانب خدا در روزهای پس از تولّد حسین بن علی، آن را به محمّد و پیامبر نیز آن را به دخترش فاطمه زهرا هدیه داد. بر روی این لوح که سبزرنگ بوده، نام دوازده امام از اهلبیت پیامبر اسلام نوشته شدهاست. فاطمه نیز آن را به جابر بن عبدالله انصاری از صحابهٔ محمّد نشان داده و اجازه داد تا از آن نسخهای بردارد.[۱۸۲][۱۸۳]
دعا
دعاهای فاطمه زهرا را میتوان چهار دسته کرد: دربارهٔ خدا، دربارهٔ کمالات معنوی، برای نیازمندیهای زندگی و چهارم دعا برای دیگران. «دعای نور» از پرآوازهترین دعاهای فاطمه دربارهٔ صفات خداوندی است.[۱۸۴]
در خصوص خلقت فاطمه، ابن عیاش و ابن بابِوَیْه نام او را بهمانند نام سایر آل عبا برگرفته از یک نام قدسی بهنام «الفاطر (=خالق)» میدانند. حسن عسکری و فُرات بن ابراهیم مینویسند از میان نامهایی که خدا به آدم آموخت، نام آل عبا و ازجمله فاطمه بود.[۱۹۹] در نوشتههای دینی مانند نوشتههای ابنبابویه و فرات بن ابراهیم تولد او معجزهگونه است. منشأ او میوهای است از بهشت که معمولاً سیب یا خرما دانسته میشود که محمّد در هنگام معراج آن را خوردهاست. بنابر حدیثی این میوه قبلاً با شهد و شیرینی که از بال جبرئیل منشأ گرفته، تماس داشتهاست. بهنوشتهٔ محمد بن جریر بن رستم طبری در دلائل الامامه و حسین بن عبدالوهّاب در عُیونُ الْمُعجِزات بههمیندلیل بوده که محمّد همیشه میگفتهاست فاطمه مخلوقی آسمانی در قالب انسان است. او رایحهٔ بهشت را دارد و نام او در بهشت — معمولاً با نام «منصوره» — موجود است. فاطمه با مادرش هنگامی که در رحم بوده سخن میگفتهاست. تمام بانوان پرهیزکار ازجمله سارا، آسیه، صفورا و مریم مادر عیسی در هنگام تولدش حاضر بودند. این زنان بهویژه مریم، همیشه با فاطمه گره خوردهاند و البته فاطمه همیشه برتر از همهٔ آنان است. بهنوشتهٔ ابن شهرآشوب فاطمه در هنگام تولد، اسرار الهی و وقایع آینده را بازگو کرد و در این هنگام دنیا غرق در نور شد.[۲۰۰]
افزون بر نقش پیامبر اسلام و دوازده امام شیعی، فاطمه، دختر پیامبر، همسر امام اول و مادر امامان دیگر، تکمیلکنندهٔ پِلرومای چهارده معصوم در فلسفهٔ عرفانی شیعه است. بهعنوان یکی از اعضای این پلروما، فاطمه نقش مهمی در روز قیامت دارد، و بهویژه زنان از او در این زمینه استمداد میکنند. وجود یک شخصیت زن در میان چهارده معصوم، عنصر «زن مقدس» را به کیهانشناسی مذهبی شیعه اضافه کرد که همتایی سنی برای خود ندارد و با مسیحیان در مسیحیت کاتولیک و اُرتُدُکس مقایسه شدهاست. درواقع، فاطمه برخی از عناوین مریم، مانند «باکره» (بَتول) و حتی «مادر پدرش» (امّابیها) را بهدستآورد. تقریباً بههمین اندازه برای زنان، شخصیت زینب، خواهر حسین بن علی دارای اهمیت است که پس از وقایع کربلا، دربرابر حکومت امویان ایستاده بود و موفق به نجات جان برادرزادهاش، علی بن الحسین شد و در نتیجهٔ آن، خط امامت را حفظ کرد. اقدامات فاطمه و این زنان، الگوهای عملی و نمونههای مهمّی را برای قانون شیعی ارائه داد. بهعنوان نمونه، اصرار فاطمه بر حق بهارثرسیده از خیبر و سرزمین فدک از پدرش در مواجهه و مخالفت با ابوبکر، منجر به بهبود حقوق ارثی زنان در قانون اسلامی شیعه شد. در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ م، روشنفکرانی مانند علی شریعتی روشهای جدیدی را برای زنان بهوجود آوردند که هم اسلامی و هم مدرن بودند. فاطمه و زینب بهطور خاص بهعنوان الگوهای نقش زنان در انقلاب ۱۳۵۷ ایران و در لبنان امروزی اهمیت ویژهای یافتند.[۲۰۱]
شیعیان معتقد هستند که عبارت «حَیِّ عَلیٰ خَیْرِ الْعَمَل» در اذان تنها محدود به نماز نیست و این عبارت به ولایت نسبت به خانوادهٔ پیامبر یا بهعبارت دیگر، تکریم فاطمه و فرزندانش اشاره دارد.[۲۰۲]
هانری کوربَن میگوید در مکتب عرفانیِ شیعیِ شیخیه، چهارده معصوم مظهر حق و اسماء و صفات او هستند که تنها از طریق ایشان میتوان خدا را شناخت.[۲۰۳]
مقام عصمت
عصمت فاطمه، از راه پیوند میان پیامبری و امامت — یعنی دو نهادی که به عصمت و بیگناهی و بیخطایی شناخته میشوند — و از طریق پیوستگیاش با امامان و ویژگیهای آنان در رفتارها و سنتهای گوناگون بهدست میآید. اثبات قرآنی عصمت چهارده معصوم بهترتیب از آیات تطهیر و ۱۲۴ بقره نتیجه گرفته شدهاست. در روایتی محمّد به سلمان فارسی، نام و نشان امامان معصوم و نُه فرزند حسین را میگوید و در آن نام فاطمه نیز برده شدهاست. در همین روایت آمده که خلقت پیامبر، فاطمه و دوازده امام از نور، و «قبل از ایجاد خلقت» بودهاست. توجه به این منشأ درخشانِ چهارده معصوم، تفسیر آیهٔ نور است؛ و درواقع، تقریباً هر ارجاع قرآنی به نور، بهعنوان اشاره به آنان است.[۲۰۴] بهنوشتهٔ هانری کوربن، شیعه بهعنوان یک دین در انتظار معاد که برپایهٔ تفسیر معنوی از حقایق خَفیّه و پنهان در چرخهٔ ولایت شکل گرفتهاست، ارتباط تنگاتنگی با تفسیر مقام الهی و معنوی چهارده معصوم و ازجمله مقام الهی فاطمه دارد. دوازده امام شیعی بههمراه پیامبر اسلام و دخترش فاطمه، مفهوم چهارده معصوم الهی نزد هانری کوربن را شکل میدهند.[۲۰۵]
مقام طهارت
مقالههای اصلی: آیه تطهیر و اصحاب کسا
قرآن در آیهٔ تطهیر به اهل بیت محمّد مقام طهارت میبخشد. هرچند این آیه در خلال آیات مربوط به زنان محمد است، امّا ضمیر آن در صیغهٔ جمع مذکّر است. بهنوشتهٔ مادلونگ، علیرغم رویکرد شیعی در این موضوع، حتی در منابع اهل سنّت مانند تفسیر طبری نیز مصداق این آیه محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین هستند. هرچند بنابر تفسیری زنان محمّد هم از طریق ازدواج میتوانند به طهارت برسند، در اصلْ ارجاعِ آیه به خویشاوندان خونی محمّد است، که بهجهت این مقام از پذیرش صدقه منع شدهاند.[۲۰۶] اهل سنّت نوعی مسامحه دارند و معتقدند در این آیه به دو زنِ پیامبر و علی و فاطمه اشاره شدهاست. عموماً نویسندگان شیعه اهل بیت را، در مفهومی فراگیر، همهٔ نسل علی و فاطمه میدانند، اما در علوم الهی، آن را برای علی و فاطمه و حسن و حسین و باقیِ امامان اختصاص میدهند. آیهٔ قرآن همچون گواهی تفسیر میشود که همهٔ آنان بدونگناه بودهاند.[۲۰۷]
مقامات عالی
عدّهای از شیعیان مقامات عالیهای برای فاطمه قائل هستند که از آن به «معرفت به نورانیّت» یاد میکنند. آنان بر این باورند که معرفتپیداکردن به خداوند از طریق فاطمه ممکن است و تمامی فیضهایی که به بندگان میرسد از طریق فاطمه است. این معرفت از آنجا نتیجه گرفته میشود که با توجه به کُفْوبودن علی بن ابیطالب برای فاطمه زهرا و بنابر حدیثِ معرفت به نورانیتِ علی بن ابیطالب، معرفت به نورانیت فاطمه زهرا نیز از این طریق ممکن است و از طریق شناخت فاطمه میتوان خدا را شناخت. این معرفت از راه شناخت خلقت نورانی اهل بیت و آیهٔ نور امکانپذیر است.[۲۰۸] بهگفتهٔ علامه امینی ویژگی اشتراک چهارده معصوم در مبدأ خلقت بودن، نشانگر مقام ولایت آنان بر عالم و همهٔ مخلوقات است. او در اینباره به احادیثی اشاره میکند که کیفیت خلقت نوری پیامبر و اهل بیتش و همینطور چگونگی خلقت نوری فاطمه زهرا را بیان میکنند.[۲۰۹]
مشارکتها و مواضع سیاسی
فاطمه(س) فعالیتهای اجتماعی و موضعگیریهای سیاسی متعددی داشته است. هجرت به مدینه، مداوای پیامبر(ص) در جریان جنگ احد،[۸۴] حضور در کنار بدن حمزه سیدالشهدا همراه با صفیه خواهر حمزه وعمه پیامبر(ص) در اُحُد[۸۵] رساندن آذوقه برای پیامبر در جنگ خندق[۸۶] و همراهیاش در فتح مکه[۸۷] از جمله فعالیتهای وی قبل از رحلت پیامبر(ص) است؛ اما بیشتر فعالیتهای سیاسی فاطمه(س) مربوط به دوران کوتاه زندگیاش پس از رحلت پیامبر است. از مهمترین موضعگیریهای سیاسی وی این موارد است: مخالفت با واقعه سقیفه و انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه پس از پیامبر، رفتن به خانه سران مهاجر و انصار برای اقرار گرفتن از آنان در خصوص شایستگی و برتری امام علی(ع) برای خلافت، تلاش برای بازپسگیری مالکیت فدک، خواندن خطبه فدکیه در جمع مهاجرین و انصار، دفاع از علی(ع) در ماجرای هجوم به خانه او، سخنرانی در جمع زنان (مهاجر وانصار) که به عیادتش آمدند و وصیت کردن برای انجام مراسم پس از مرگش به صورت مخفیانه و پنهانی. به باور برخی پژوهشگران، بسیاری از گفتارها و رفتارهای فاطمه پس از رحلت پیامبر(ص) به نوعی واکنش سیاسی و اعتراض به غصب خلافت از سوی ابوبکر و طرفداران دستگاه خلافت او بود.[۸۸]
ماجرای فدک و خطبه فدکیه
مقالههای اصلی: ماجرای فدک و خطبه فدکیه
پس از آنکه ابوبکر فدک را از فاطمه(س) گرفت و آن را به نفع خلافت خود مصادره کرد، فاطمه(س) با این اقدام او مخالفت کرد.[۹۲] او برای بازپسگیری فدک با ابوبکر گفتگو کرد و پس از ارائه دلیل و شاهد،[۹۳] ابوبکر در نوشتهای فدک را از آنِ فاطمه دانست؛ اما عمر بن خطاب با بیاحترامی آن نوشته را از فاطمه(س) گرفت و پاره کرد.[۹۴] برخی منابع از ضربه عمر به فاطمه(س) و آسیب دیدن و سقط جنینش در این ماجرا خبر دادهاند.[۹۵] فاطمه پس از بینتیجه ماندن تلاشش برای بازپسگیری فدک، به مسجد پیامبر رفت و در حضور صحابه خطبهای، که بعدها به خطبه فدکیه مشهور شد، خواند و در آن، اقدام ابوبکر در مصادره فدک و غصب خلافت را نکوهش کرد. فاطمه(س) در این خطبه نتیجه اقدامات ابوبکر و طرفداران او را آتش دوزخ دانست.[۹۶] از این خطبه برای اثبات جواز مشارکت زنان مسلمان در اجتماعات سیاسی استفاده میشود.[۹۷]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم سوم حضرت زهراس