نامها، القاب و کنیهها
مقالهٔ اصلی: نامها و لقبهای فاطمه زهرا
لغت «فاطمه» وصفی و از مصدر «فطم» است؛ و «فطم» در زبان عربی به معنی بریدن، قطعکردن و جداشدن آمده است. این صیغه، بر وزن «فاعله»، معنای مفعولی میدهد و به معنی «بریده» و «جداشده» است.[۸] محمّد در پاسخ علی بن ابیطالب که از او دربارهٔ علت نامگذاری فاطمه پرسید، گفت: «چون او و پیروانش از آتش بریده شدهاند.»[۹] ابن حَجَر هِیْتَمی در اَلصَّواعِقُ الْمُحْرِقَة و نَسائی در سُنَن آوردهاند: «خداوند او را فاطمه نامید چراکه او و دوستدارانش را از آتش جهنم قطع کرده است.» فَتّال نیشابوری در رُوضَةُالْواعِظین از جعفر صادق نقل کرده است: «فاطمه نامیده شد چون از بدیها بریده شده است.»[۱۰] برای فاطمه نامهای دیگری هم برشمردهاند که «صِدّیقه»، «مُبارَکه»، «طاهِره»، «زَکیّه»، «راضیّه»، «مَرضیّه»، «مُحَدَّثه»، «بَتول» و «زهرا» از آنجملهاند.[۱۱][۱۲] یکی از مهمترین کنیههای او «امّ ابیها»، به معنای «مادرِ پدرش» است.[۱۳]
نامگذاری نوزاد تنها رسمی دیرینه در میان بشر نیست، از سنتهای خدایی است که با آفرینش نخستین آفریده، همراه بوده است. «آدم» و «حوا» اولین نامهای بشری است. بعد از آن نیز لازمترین و مهمترین چیزهایی که به آدمی آموخته شد اسمهایی چند بود. و علم آدم الاسماء (پروردگار به آدم اسمهایی آموخت.)[۵] پس از آن، بشر برای برقراری روابط خود هیچ راهی جز نامگذاری اشخاص و اشیا نداشت. چه اینکه گفتگوها و آموختنهایش جز از طریق شناخت نامها میسر نمیشد .در این میان، نامگذاری افراد آدمی از اهمیت ویژهای برخوردار بود و چنین معلوم میشود که بعضی اسمها از سوی خدای متعال برای افراد نهاده شده است. از جمله نام فرزند حضرت زکریا است که پیش از تولد، از سوی خداوند، یحیی خوانده شد. فهب لی من لدنک...سمیا[۶] [زکریا گفت]: پروردگارا، برایم یاور و جانشینی قرار ده که از من و آل یعقوب ارث برد و او را مورد رضایت خویش گردان. (خدای متعال به وی فرمود: ) تو را به داشتن فرزندی به نام یحیی بشارت میدهیم که قبل از او کسی را به این نام ننهاده بودیم. [۷]
ابن بابویه به سند معتبر از یونس بن ظبیان روایت کرده است که حضرت صادق (علیهالسلام) فرموده که فاطمه (علیهاالسلام) را نُه نام است نزد حقتعالی: فاطمه (علیهاالسلام) و صدیقه و مبارکه و طاهره و زکیه و راضیه و مرضیه و محدّثه و زهراء. پس حضرت فرمود که آیا میدانی که چیست تفسیر فاطمه؟ یونس گفت، گفتم: خبر ده مرا از معنی آن ای سید من؛ حضرت فرمود: فُطِمَتْ مِنَ الشَّر؛ یعنی بریده شده است از بدیها، پس حضرت فرمود که اگر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) تزویج نمینمود اورا، کفوی و نظیری نبود او را بر روی زمین تا روز قیامت نه آدم و نه آنها که بعد از او بودند. [۸]
علامه مجلسی (رحمهالله) در ذیل ترجمه این حدیث فرموده که «صدیقه» به معنی معصومه است، و «مبارکه» یعنی صاحب برکت در علم و فضل و کمالات و معجزات و اولاد کرام و «طاهره» یعنی پاکیزه از صفات نقص و «زکیه» یعنی نموّ کننده در کمالات و خیرات و «راضیه» یعنی راضی به قضای حق تعالی و «مرضیه» یعنی پسندیده خدا و دوستان خدا و «محدّثه» یعنی ملک با او سخن میگفت و «زهراء» یعنی نورانی به نور صُوری ومعنوی. این حدیث شریف دلالت میکند بر اینکه امیرالمؤ منین (علیهالسلام) از جمیع پیغمبران و اوصیای ایشان به غیر از پیغمبر آخر الزّمان افضل میباشد بلکه بعضی استدلال بر افضلیت فاطمه زهرا ((علیهاالسّلام)) بر ایشان نیز کرده اند. [۹]
و در احادیث متواتره از طریق خاصّه و عامّه روایت شده است که آن حضرت را برای این فاطمه نامیدهاند که حق تعالی او را و شیعیان اورا از آتش جهنم بریده است. [۱۰] [۱۱]
روایت شده که از حضرت رسول (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) پرسیدند که به چه سبب فاطمه را بتول مینامی؟ فرمود: برای آنکه خونی که زنان دیگر میبینند اونمیبیند، دیدن خون در دختران پیغمبران ناخوش است. [۱۲] [۱۳]
پس آن حضرت دارای القاب فراوانی مانند: "زهرا"، "صدیقه"، "طاهره"، "بتول"، "زکیه"، "راضیه"، "مرضیه" و غیره میباشد. مشهورترین لقب حضرت فاطمه (سلاماللهعلیهم)، زهرا میباشد.[۱۴]
زهرا در لغت به معنی درخشنده و روشن میباشد.[۱۵]
این در حالی است که برای بانو حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) نامها و القابی است که برخی آسمانیاند و از سوی آفریدگار تعیین شده و بعضی از سوی برگزیدگان الهی.
اما نامهای آسمانی نه اسم است که در حدیث ذیل آمده است.
امام جعفر صادق (علیهالسّلام) فرمود: برای فاطمه (سلاماللهعلیها) نزد خدای (عزّوجلّ) نه اسم است: «فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا»[۱۶] [۱۷] [۱۸] [۱۹] [۲۰]
آنچه این نامها را برای حضرت فضیلت قرار داده اینکه نامهای حضرتش حاکی از صفتی والاست که در وی وجود داشته است و چون نامهای دیگر افراد نیست که صاحب نام از معنی نام خود هیچ بهرهای نبرده باشد.
ما در ذیل، نامها، لقبها و کنیههای آن حضرت را به ترتیب حروف الفبا یاد میکنیم.
ام الائمه ام الائمه [۲۱] (مادر امامان):
به موجب روایات نقل شده از سوی اهل تسنن و شیعه، نسل پاک پیامبر به وسیله دخترش به وجود آمده و گسترش یافته است. رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده است: پروردگار عزیز و بلند مرتبه نسل هر پیامبر را در صلب خود آن پیامبر قرار داد، حال آنکه نسل مرا در صلب علی جای قرار داد. [۲۲] [۲۳]
آن حضرت چندین بار به دختر عزیزش فرمود: ای فاطمه، تو را بشارت میدهم که از نسل تو یازده فرزند معصوم، امام مردم خواهد شد و آخرین آنها مهدی (علیهالسّلام) است.
ام ابیها ام ابیها[۲۴] [۲۵] [۲۶] یعنی: مادر (و دلسوز) پدرش.
کنیهای است که پدر بزرگوارش حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وی را بدان خواند. چه اینکه پیامبر در خردسالی مادر را از دست داد و سراسر عمر عزیزش را بسختی گذراند و تا قبل از ازدواج با بانو خدیجه و حتی پس از آن، پیوسته مورد آزار مشرکان بود، یا در جنگها به این سو و آن سو میرفت و دشواری تحمل میکرد. در این همه پس از تولد دختر عزیزش فاطمه، با اینکه وی کودکی بیش نبود همواره چون پروانه به گرد شمع، از پدر جدا نمیشد و در رفع اندوه او آنچه میتوانست میکوشید و از پدر دلجویی میکرد. اگر آن بزرگوار در جنگی آسیب میدید فاطمه خردسالش بود که بر زخم و رنج پدر مرهم مینهاد و بر آرامش و سلامت جانش اصرار داشت. چون رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دلسوزی وی را میدید اشک میریخت و میفرمود: او مادر پدرش است. [۲۷]
«ام» به معنی مادر و اصل و ریشه است و در حقیقت آن بانو را باید مادر نبوت دانست.
ام ابیها بود آن خوش خصال - چونکه بود بانوی کاخ جلال . (حیدر تهرانی)
این کنیه را شیعه و سنی نقل کرده[۲۸] [۲۹]
و در معنای آن وجوهی بیان نمودهاند. در میان معانی آن شاید بهترین وجه این باشد که: «ام» در لغت به معنی مقصود و هدف نیز آمده است و چون فاطمه ثمره درخت نبوت و حاصل عمر حضرت ختمی مرتبت بود او را ام ابیها گفتند. او بود که مقصود حقیقی و هدف و ثمره واقعی زندگانی پیغمبر بود و فرزندی شناخته میشد که پیامبر میخواست. [۳۰]
ام الحسن و ام الحسین ام الحسن. ام الحسین [۳۱] [۳۲] (مادر حسن (علیهالسّلام). مادر حسین (علیهالسّلام))
امام مجتبی (علیهالسّلام) نخستین فرزند حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است که در پانزدهم رمضان سال سوم هجرت (در حالی که مادرش دوازده ساله بود) در مدینه به دنیا آمد.
ای فاطمه، تو را بشارت میدهم که از نسل تو یازده فرزند معصوم، امام مردم خواهد شد و آخرین آنها مهدی (علیهالسّلام) است. پس از شش ماه واندی از این تاریخ، وجود مقدس حسین (علیهالسّلام) در سوم شعبان سال چهارم هجری به دنیا آمد.
ام المحسن ام المحسن[۳۳] [۳۴] (مادر محسن (علیهالسّلام) )
آن حضرت را پنج فرزند بود: حسن (علیهالسّلام)، حسین (علیهالسّلام)، زینب ۳، ام کلثوم (علیهاالسّلام) و محسن (علیهالسّلام). محسن آخرین فرزند آن بانو و اولین شهید اهل بیت: پس از پیامبر بود که در ماه آخر حمل، در رحم کشته و سقط شد.
بتول (بتول یعنی جدا و ممتاز از دیگران، یا آن که حیض نبیند)
ابن اثیر در النهایه مینویسد: فاطمه را بتول نامیدند زیرا از زنان زمان خویش [و زمانهای قبل و بعد خود] از نظر فضیلت و دین و حسب جدا و ممتاز بود. یا آنکه از دنیا منقطع گشته و به خدای تعالی روی آورده بود. [۳۵] [۳۶]
از حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرسیده شد به چه کسی بتول گویند؟ فرمود: آن که سرخی (حیض و...) نبیند. بدرستی که حیض برای دختران پیامبران ناپسند است. [۳۷] [۳۸] [۳۹]
حانیه و الحرة حانیه [۴۰] (آن که به شوهر و فرزندانش بسیار مهربان است. ) الحرة [۴۱] (بانوی آزاد) چون فاطمه ثمره درخت نبوت و حاصل عمر حضرت ختمی مرتبت بود او را ام ابیها گفتند.
حورای انسیه حورا/حورای انسیه (انسانی زمینی که از حوریان بهشتی است. ) [حوریهای شبیه آدمی] در یکی از معراجهای پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به آسمان، آن حضرت از میوهها و از خرمای تازه و سیب بهشتی تناول کرد و خداوند متعال آن غذاهای بهشتی را در صلب پیامبر قرار داد و هنگامی که ایشان از معراج به زمین بازگشت با حضرت خدیجه همبستر شد و بدین ترتیب حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در رحم حضرت خدیجه قرار گرفت. بدین سبب حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) «حورای انسیه» نام گرفت. [۴۴] [۴۵]
راضیه راضیه [۴۶] (کسی که به تقدیر و قوانین الهی خشنود بود. )
این صفت از والاترین درجات ایمان است و آن حضرت در تمام مراحل زندگی به آنچه که از سوی خدای عزیز (از ترس و آزار در راه دین و ظلم و اندوه و غم) برایش مقدر شده بود رضایت داشت و هیچگاه از وضع خود گله نکرد تا آنکه این آیه شریف از آن صفت وی یاد کرد: (يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ • ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً)
«ای دارنده روان قدسی مطمئن، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که تو از او راضی و
خدا نیز از تو خشنود است.» [۴۷]
زکیه زکیه از دیگر نامهای حضرت است که به معنی پاک و پاکدامن یا وجود پربرکت است.
قرآن هر یک از این معانی را در سه آیه مختلف بیان فرموده است. در جایی از پاکدامنی و مقام عصمت حضرت عیسی (علیهالسّلام) چنین یاد میکند: (قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا) [۴۸] یعنی «جبرئیل به مریم گفت من فرستاده پروردگار توام تا از جانب او پسری پاکیزه به تو بخشم.» در آیه دیگر آمده است: (فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِيَا غُلَامًا فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ) [۴۹] یعنی »چون خضر آن پسر را کشت موسی گفت آیا جوانی پاکیزه و بی گناه را بی آنکه کسی را کشته باشد، کشتی؟» در جایی دیگر میفرماید: (قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا)[۵۰] یعنی «رستگار شد هر که روان خود را پاک ساخت.»
در حقیقت زکیه به بانویی گویند که از همه ناپاکیهای اخلاقی دور باشد و هرگز در وجودش هیچ صفت بد یافت نشود.
زهرا زهرا (درخشان، نورانی و درخشنده) «زهر» به معنی روشنی و درخشندگی است. امام عسکری (علیهالسّلام) فرموده است: اینکه فاطمه (سلاماللهعلیها) را زهرا نامیدند بدان علت بود که هر روز سه بار آن بانوی بزرگوار برای علی (علیهالسّلام) میدرخشید.
امام صادق (علیهالسّلام) فرموده است: علت آنکه ایشان را زهرا نامیدند آن است که به او بارگاهی از یاقوت سرخ در بهشت رحمت خواهد شد که اهل بهشت آن بارگاه را به بلندی و عظمتی که دارد مانند ستارهای درخشان که در آسمانست خواهند دید و به یکدیگر میگویند این بارگاه درخشنده از آن فاطمه (سلاماللهعلیها) است.
از امام صادق (علیهالسّلام) پرسیدند چرا فاطمه را زهرا نامیدند؟ فرمود: زیرا فاطمه چنان بود که چون در محراب میایستاد نوری از او برای اهل آسمان درخشش میکرد همان طور که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند.
سماویه سماویه [۵۱] [۵۲] (گرانبها گوهری آسمانی)
سیدة نساءالعالمین سیدة/سیدة نساء العالمین (بزرگ بانوی جهانیان) [۵۳] [۵۴]
شیخ صدوق در کتاب امالی حدیثی را از حضرت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چنین نقل کرده که فرمود: «ابنتی فاطمه سیدة نساء العالمین.» یعنی: دخترم فاطمه بزرگ بانوی زنان جهانیان است. [۵۵]
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به دخترش فرمود: ای فاطمه، بدرستی که خداوند تو را بر همه زنان جهان و بر همه زنان اسلام که بهترین دین است برگزید. [۵۶]
چون رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از نزدیک بودن وفات خود از طریق وحی با اطلاع شد دخترش فاطمه را از این موضوع آگاه ساخت و آن بانو گریست. در این حال رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به وی فرمود: تو اولین کسی از خانوادهام هستی که به من خواهی پیوست. آیا دوست نداری که ارجمندترین زنان بهشت باشی!
صدیقه کبری صدیقه/صدیقه کبری: «صدیقه» یعنی کسی که در راستگویی کامل است. یا آن که هرگز دروغ نگفته است. یا کسی که سخن خود را با عمل خویش تصدیق میکند. [۵۷] [۵۸]
فاطمه چنان بود که چون در محراب میایستاد نوری از او برای اهل آسمان درخشش میکرد همان طور که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند.
مرتبه صدیقین در ردیف پیامبران و شهیدان است. این مطلب را آیات بسیاری روشن میکنند که از آن جملهاند: (وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا) [۵۹]
مریم (سلاماللهعلیها) را از این نظر صدیقه میگفتند که آیات الهی را با گفتار و عملش تصدیق میکرد و آنچه که پروردگار درباره فرزندش به وی خبر داد کاملا پذیرفت. در تایید این سخن حدیثی از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اینچنین رسیده است که به علی (علیهالسّلام) فرمود: «سه چیز به تو داده شده که به هیچ کس حتی به من داده نشده است:
تو داماد کسی مانند رسول خدا هستی و من داماد کسی نیستم که پدر زنم مانند پدر زن تو باشد.
همسری صدیقه مانند دختر من به تو داده شده که من چنین همسری ندارم.
به تو فرزندانی مانند حسن و حسین عنایت شد. در حالی که من فرزندانی مانند آنان ندارم. ولی با این حال شما از من هستید و من از شما.»
مفضل بن عمر گوید از امام صادق (علیهالسّلام) سؤال کرد: چه کسی فاطمه را غسل داد؟ فرمود: امیرالمؤمنین. این مطلب بر من سنگین آمد. فرمود: مثل اینکه این مطلب بر تو گران آمد! عرض کردم آری، فدایت شوم. فرمود: قبول این مطلب بر تو دشوار نیاید زیرا که جدهام فاطمه زهرا صدیقه بود و کسی جز صدیق را نرسد که صدیقه را غسل دهد. آیا نمیدانستی که مریم را جز عیسی هیچ کسی غسل نداد!
اهل تسنن از عایشه روایتی را چنین نقل کردهاند: ما رایت احدا اصدق من فاطمه (سلاماللهعلیها) غیر ابیها: پس از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هرگز کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم. [۶۰] [۶۱]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم سوم حضرت زهراس