تشکیل سازمان وکالت

از روزگار امام ‌صادق‌ علیه‌السلام‌، ائمه‌ از شیعیان ‌خود وجوه‌شرعی‌ و هدایای مالی ‌می ‌پذیر فتند، [۲۹۰] [۲۹۱] [۲۹۲] [۲۹۳]

ولی‌ امام‌صادق ‌کسی‌ را وکیل ‌در اخذ اموال ‌نکرده‌بود. نظام‌ وکالت ‌را امام‌کاظم ‌علیه‌السلام بنیان ‌گذاشت‌. وکلای‌ امام ‌در شهرهای ‌مختلف ‌زندگی ‌می‌کردند. [۲۹۴] [۲۹۵] [۲۹۶]

حضرت‌رضا علیه‌السلام‌ تشکیلات‌ منظمی‌ را که‌ پدرش‌ بنا نهاده ‌بود حفظ ‌کرد و از جانب‌ خود، در همه‌ نقاط ‌وکلایی ‌گماشت‌. [۲۹۷] [۲۹۸] [۲۹۹]

وکلای ‌امام‌رضا نیز پس از امتحان‌ حضرت‌جواد در موسم‌حج‌ و پی‌بردن‌ به‌ حقانیت ‌آن ‌حضرت‌، فعالیت ‌خویش ‌را ادامه‌ دادند.[۳۰۰]

برخی از وکلا ی مرتبط با امام جواد

شیعیان ‌امامی که ‌در سراسر بلاد اسلامی‌ پراکنده‌بودند، [۳۰۱] به ‌جز در ایام حج‌، که‌ مستقیماً با امام‌جواد ملاقات می‌کردند، از طریق وکلای وی‌ در شهر‌ها با او ارتباط ‌داشتند که‌ برخی ‌از آن‌ها عبارت‌اند بودند از علی‌ بن ‌مَهْزیار در اهواز ، [۳۰۲] ابراهیم‌ بن ‌محمد همدانی‌ در همدان ‌، [۳۰۳] یحیی‌ بن ‌ابی‌عمران ‌در ری[۳۰۴][۳۰۵] یونس‌ بن ‌عبدالرحمان ‌و ابوعمرو حَذّاء در بصره ‌، [۳۰۶] [۳۰۷] علی‌ بن ‌حسان ‌واسطی ‌ در بغداد [۳۰۸] علی‌ بن ‌اسباط ‌در مصر، [۳۰۹] صفوان‌ بن ‌یحیی‌ در کوفه ، [۳۱۰] [۳۱۱] صالح‌ بن محمد بن ‌سهل ‌ و زکری ابن ‌آدم در قم ‌. [۳۱۲] [۳۱۳] [۳۱۴]

حضرت ‌جواد علیه‌السلام‌ علاوه ‌بر وکلای ‌ثابت ‌و مقیم‌، گاه‌ نمایندگانی ‌ویژه‌ به ‌شهر‌ها می‌فرستاد تا وجوه‌ شرعی ‌و نیز مبالغی ‌را که ‌نزد وکلای‌ مقیم‌ بود، جمع‌آوری‌کنند. [۳۱۵]

پاره‌ای ‌از شیعیان ‌امام‌ اجازه‌ یافتند به ‌دستگاه‌خلافت‌ وارد شوند و برخی‌ از آنان‌ حتی‌ به‌ مقامات ‌بالا رسیدند، [۳۱۶] از جمله‌ محمد بن ‌اسماعیل‌ بن ‌بَزِیع‌ ، وزیر بود. [۳۱۷] [۳۱۸] [۳۱۹] [۳۲۰] همگی‌ این ‌موارد از فعالیتهای ‌مخفی‌ سازمان‌ وکالت‌، به ‌منظور هدایت‌ امور مالی‌ و مذهبیشیعه ‌امامیه‌ بود.

فعالیتهای ‌سیاسی ‌وکلای ‌امام

مآخذ امامیه ‌درباره ‌اقدامات‌نظامی سازمان‌وکالت‌سکوت‌کرده‌اند، اما جاسم حسین‌ [۳۲۱] قیام ‌قم ‌و سرکوب‌ آن ‌را ــ که ‌به ‌دستور مأمون ‌در سال‌۲۱۰ صورت ‌گرفت ‌و در آنیحیی‌ بن ‌ابی ‌عمران‌ ، یکی ‌از وکلای ‌امام‌جواد علیه‌السلام‌، به‌ قتل ‌رسید [۳۲۲] ــ با فعالیتهای ‌سیاسی ‌وکلای ‌امام ‌مرتبط‌ دانسته ‌است‌.به ‌نظر او، [۳۲۳] مأمون‌، که ‌امام‌جواد را با این ‌شورش‌ها مرتبط‌ می‌دانست‌، در ۲۱۵ او را از مدینه‌ به‌ بغداد فراخواند و از وی وی ‌خواست‌ با همسرش‌، ام‌فضل ‌که ‌نزد پدر بود، به‌ مدینهبازگردد. این ‌ازدواج ‌نه ‌موجب حمایت ‌حمایت ‌امامیه‌ از مأمون‌شد و نه‌ قیامهای ‌قم ‌را متوقف ‌ساخت‌. جعفر بن ‌داوود قمی‌ ، از رهبران ‌این ‌قیام‌ که‌ به‌ مصر تبعید شده‌ بود، در ۲۱۶ از مصر گریخت ‌و بار دیگر در قم ‌قیام‌ کرد و لشکر مأمون ‌را شکست‌داد. در ۲۱۷، عباسیان ‌قیام ‌وی ‌را سرکوب‌ و او را اعدام‌کردند، [۳۲۴] [۳۲۵] [۳۲۶] اما از آن ‌پس‌ قیامهای ‌مخفی‌ علویان ‌گسترده‌تر شد و معتصم‌، ناچار، امام‌جواد و محمد بن ‌قاسم‌ ، از نوادگانامام‌زین‌العابدین ‌علیه‌السلام‌، را به‌ بغداد فراخواند تا نقش ‌آنان ‌را در قیامهای‌ پنهانی‌ شیعی ‌دریابد [۳۲۷] [۳۲۸]

فعالیت وکلا در سالهای‌ پایانی ‌امامت‌ امام‌جواد

در سالهای‌ پایانی ‌امامت‌ امام‌جواد علیه‌السلام‌، تشکیلات ‌و فعالیتهای ‌وکلای‌ وی‌ بسیار توسعه‌ یافته ‌بود [۳۲۹] تا جایی‌ که ‌امام‌جواد به ‌پیروان‌ خود در خراسان‌، که ‌در جنگ‌ خرمیه ‌شرکت کرده‌بودند، دستور داد خمس‌ را مستقیماً یا از طریق ‌وکلایش‌ به‌ وی ‌بپردازند. [۳۳۰] همچنین‌ امام ‌با شنیدن ‌فرمان‌ معتصم‌ در خصوص‌ احضارش‌ به ‌بغداد، از نماینده‌ خود، محمد بن ‌فرج خواست‌، تا خمس ‌را به ‌او بدهد. [۳۳۱] [۳۳۲]

مقام‌ علمی‌ امام امام جوادعلیه السلام

با اینکه ‌امام‌جواد علیه‌السلام ‌در خردسالی ‌به ‌امامت‌ رسید و مدت‌ امامتش‌ هم ‌کوتاه‌ بود، در منابع ‌شیعی ‌و شماری‌ از منابع ‌اهل‌سنّت‌ ، بیش ‌از دویست‌ حدیث‌ به‌ آن‌ حضرت‌ منسوب ‌است ‌که ‌نشان ‌از مقام‌ علمی‌ و احاطه ‌وی ‌بر مسائل ‌فقهی‌، تفسیری‌، اعتقادی ‌و اخلاقی ‌دارد. شرایط ‌دشوار سیاسی ‌باعث‌ شد که‌ حضرت‌ مدتی ‌امامت ‌خود را پنهان‌کند [۳۳۳] [۳۳۴] ؛ از این‌رو، ساده‌ترین‌ راه ‌ارتباط ‌شیعیان ‌با امام‌، نامه ‌نگاری‌بود .بسیاری‌ از معارف ‌و مطالبی ‌که ‌از آن‌ حضرت‌ باقی ‌مانده‌، در نامه‌های ‌وی‌ به‌ شیعیان ‌مندرج‌ است‌. [۳۳۵]

شیعیان ‌در نامه‌هایشان‌ سؤالات ‌خود را، که‌ بیش‌تر در مسائل‌ فقهی ‌بود، طرح‌ می‌کردند و امام‌ به ‌آنان‌ پاسخ‌ می‌داد. در اغلب‌ موارد نام ‌و نشان‌ کسی ‌که ‌امام ‌به ‌او نامه ‌نوشته‌، مشخص ‌است‌. [۳۳۶] [۳۳۷] [۳۳۸] [۳۳۹] [۳۴۰] [۳۴۱] [۳۴۲] [۳۴۳] [۳۴۴]

موسوعه ‌الامام ‌الجواد ،[۳۴۵]

به ‌جز پدر و پسر امام‌، نام‌ و نشان‌ شصت‌وسه ‌تن ‌از افرادی ‌که حضرت‌ با آنان‌ مکاتبه ‌داشته‌، از مجموع‌ منابع‌ حدیثی‌ و رجالیگرد آمده‌ است‌، البته ‌برخی‌ از نامه‌ها در پاسخ به‌ گروهی ‌از شیعیان ‌نگاشته‌ شده ‌است‌[۳۴۶] [۳۴۷] [۳۴۸] [۳۴۹] [۳۵۰] [۳۵۱] [۳۵۲] [۳۵۳] و در مواردی‌ هم‌ نویسنده‌ نامه‌ مشخص نیست‌. [۳۵۴]

مناظرات امام جوادعلیه السلام

از موضوعات قابل توجه در زندگی امام‌جواد (ع)، مناظرات آن حضرت به‌ویژه دربارهٔ مسائل امامت و احکام شرعی بوده‌است. ایشان دراین‌باره گفتگوهایی با شیعیان و نیز بزرگان دیگر مذاهب اسلامی انجام داده‌است؛ ازجمله مناظره با یحیی‌بن‌اکثم، دربارهٔ محرمات احرام در حج[۷۲] و نیز مناظره کلامی دربارهٔ روایات منسوب به پیامبر (ص) در فضایل خلفا که حضرت با استناد به قرآن و سنت مسلم پیامبر (ص)، تحریف و ساختگی‌بودن آن گزارش‌ها را اثبات کرد.[۷۳] امام‌خمینی دراین‌باره به استناد روایات[۷۴] یادآور شده‌است علمای دیگر مذاهب اسلامی بر آن بودند که مجازات سارق با قطع دست وی از مچ یا آرنج انجام می‌گیرد و امام‌جواد (ع) پاسخ داد که باید (در مرتبه اول) انگشتان وی از مفصل قطع شود. معتصم عباسی از دلیل آن پرسید و حضرت با استشهاد به آیه «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً»[۷۵] و اختصاص مواضع هفتگانه سجده به خدا و روایت «وجوب به‌زمین‌رسیدن هفت موضع در سجده»[۷۶] روشن ساخت که در صورت قطع دست از مچ یا آرنج یا بازو جایی برای به‌زمین‌رسیدن دست باقی نمی‌ماند؛ از این‌رو دست دزد نباید از مچ قطع شود.[۷۷]

مناظرات و احتجاجات امام امام جوادعلیه السلام

بخش ‌دیگری ‌از احادیث ‌روایت‌ شده ‌از آن‌ حضرت‌، متضمن ‌مناظرات ‌و احتجاجات ‌وی ‌در مسائل ‌فقهی‌ و کلامی‌است‌. امام‌جواد علیه‌السلام ‌از جانب ‌دو گروه‌ به‌ مناظره‌ خوانده‌شد: از سوی ‌برخی‌ شیعیان ‌به ‌دلیل‌ خردسالی‌اش‌، و از سوی ‌مأمون‌ و معتصم ‌، در اصل ‌برای ‌به ‌چالش‌کشیدن‌ مسئله‌ علم‌الاهیائمه ‌علیهم‌السلام‌، و در ظاهر به‌ سبب ‌علم ‌دوستی ‌و علاقه‌ به ‌امامان‌. [۳۸۳]

در این ‌میان‌ مناظره ‌امام‌جواد علیه‌ السلام ‌با یحیی‌ بن اکثم‌ در محضر مأمون‌، در باب ‌حکم صید در حرم ‌، مشهور است‌. در این ‌مناظره‌، امام‌ نخست‌ به‌ طرح‌ شقوق‌ مسئله‌ پرداخت‌ که‌ شگفتی ‌و حیرت ‌یحیی‌ و شادمانی ‌مأمون ‌را در پی‌داشت‌. [۳۸۴]

ابن ‌تیمیه‌ ، [۳۸۵] ضمن ‌تمجید از امام‌جواد علیه‌السلام‌، در صحت‌ این ‌گزارش‌ تردید کرده ‌و به ‌نقد محتوایی ‌آن‌ پرداخته ‌است‌. حسینی‌میلانی‌ [۳۸۶] نقد وی ‌را نارسا و نابجا دانسته‌، زیرا نقد ابن ‌تیمیه ‌بر صورت ‌مختصر این‌ خبر، که‌ علامه‌حلی ‌در منهاج‌الکرامه‌ [۳۸۷] روایت‌ کرده‌، وارد است‌، اما در روایت ‌کامل‌تری ‌کهشیخ‌مفید [۳۸۸] [۳۸۹] [۳۹۰] نقل ‌کرده‌، امام‌ به‌ خواهش ‌مأمون‌، پاسخ‌ یکایک ‌فروضی‌ را که‌ خود مطرح‌ کرده ‌بود، داد و در ادامه ‌از یحیی‌ بن ‌اکثم پرسشی‌کرد که ‌یحیی‌ در پاسخ‌ آن‌ درماند و امام‌ خود به ‌آن ‌پاسخ‌داد.

[۳۹۱]

مناظره‌ای ‌دیگر در حضور معتصم‌ در باره‌ حد سارق ‌رخ ‌داد که ‌پاسخ‌ امام‌ شگفتی ‌همگان ‌را برانگیخت‌. [۳۹۲] در این ‌روایت‌ آمده‌ كه‌ در نتیجه ‌همین ‌مناظره‌، معتصم‌ تصمیم‌ به ‌مسموم‌ كردن‌ امام ‌گرفت‌.

وقایع‌ زندگی‌ امام جوادعلیه السلام

امام‌ جواد علیه‌السلام ‌هفت ‌سال ‌و اندی‌ از عمر پدرش‌، امام ‌رضا علیه‌السلام‌، را درک ‌کرد [۱۱۵] [۱۱۶] [۱۱۷] و با دو خلیفه‌ عباسی‌، مأمونو معتصم‌، معاصر بود. [۱۱۸]

بنابراین‌، نقل ‌برخی ‌منابع ‌که ‌وی‌ در زمان ‌خلافت‌ واثق ‌عباسی (حک: ۲۲۷ـ۲۳۲) از دنیا رفته‌[۱۱۹] [۱۲۰] [۱۲۱] نادرست‌ است‌، زیرا واثق‌ در ۲۲۷، یعنی ‌سال‌ وفات‌ معتصم‌، به‌ خلافت‌ رسید. [۱۲۲] احتمالاً نماز خواندن ‌واثق ‌بر جنازه‌ آن‌ حضرت‌، منشأ این‌ اشتباه ‌بوده ‌است‌. [۱۲۳]

آگاهیهای‌ تاریخی‌ درباره‌ وقایع‌ زندگی‌ امام‌جواد علیه‌السلام ‌اندک ‌است‌. افزون ‌بر محدودیتهای ‌سیاسی‌، که‌ مانع‌ نشر اخبار راجع‌ به ‌امامان‌ می‌شد، کوتاهی‌ عمر آن‌ حضرت ‌نیز عامل ‌مؤثری ‌در نبود اخبار در منابع ‌تاریخی‌ است‌. به ‌علاوه‌، امام ‌بیش‌تر عمر خود را در مدینه‌، دور از مرکز خلافت‌، به‌ سر آورده‌ است‌. در سال‌۲۰۰، رجاء بن ‌ابی‌ضحاک‌ (از امرای‌ مأمون‌) به ‌دستور مأمون‌، امام رضا علیه‌السلام ‌را از مدینه ‌به ‌مرو فرستاد. [۱۲۴] [۱۲۵] [۱۲۶]

به ‌نوشته‌ بیهقیدر تاریخ ‌بیهق‌ ، [۱۲۷] امام‌ جواد در ۲۰۲، برای‌ زیارت‌ پدرش‌، از راه‌ بیهق ‌بهطوسرفت‌. گزارش ‌برخی ‌منابع ‌مبنی‌ بر اینکه ‌مأمون ‌در همان‌ سالدختر خود، ام‌حبیب‌، را بهعقد امام‌ رضا علیه‌السلام ‌و دختر دیگرش‌، ام‌فضل‌، را به‌ عقد امام‌ جواد علیه‌السلام ‌در آورد، می‌تواند قرینه‌ای ‌بر درستی گزارش ‌بیهقی‌ باشد همچنین بنابر پاره‌ایروایات ‌شیعی‌ ، امام‌جواد، که‌ در زمان‌ شهادت ‌پدرش ‌در سال‌۲۰۳، در مدینه‌ اقامت ‌داشت‌، برایغسل ‌دادنِ پدر و اقامه‌ نماز بر پیکر او، بهطوسرفت‌. [۱۲۸] [۱۲۹] [۱۳۰]

مواضع سیاسی امام جوادعلیه السلام

امام‌جواد (ع) همانند دیگر ائمه(ع) و پیروان آنان امامت و رهبری و خلافت از پیامبر(ص) را حق امام‌معصوم(ع) می‌دانست و دیگر حاکمان را نامشروع می‌شمرد[۷۸] و همواره در راه معرفی ائمه (ع) به مردم و احقاق حقوق آنان تلاش می‌کرد[۷۹] ایشان درخواست کرد شیعیان واجبات مالی ازجمله خمس را به ایشان بپردازند[۸۰] افزون بر آنکه خلفای عباسی قیام‌های پدید آمده در مناطق شیعه‌نشین چون قیام جعفربن‌داوود قمی در قم[۸۱] را بی‌ارتباط با امام‌جواد (ع) نمی‌دانستند؛ به‌ویژه که در میان کشته‌شدگان وکیل ایشان یحیی‌بن‌عمران نیز وجود داشت[۸۲] و قیام محمدبن‌قاسم در زمان امام‌جواد (ع) که در مرو از حمایت شیعیان برخوردار بود.[۸۳] مأمون عباسی از جایگاه امامت در میان شیعیان و جایگاه ویژه حضرت به عنوان جانشین امام‌رضا (ع) در میان پیروان اهل بیت (ع) آگاه بود؛ از این‌رو به اقتضای سیاست، به حمایت از آن حضرت تظاهر کرد. وی پس از شهادت امام‌رضا (ع)، امام‌جواد (ع) را در بغداد ساکن کرد و زیر نظر قرار داد[۸۴] و دخترش ام‌الفضل را به ازدواج ایشان درآورد؛[۸۵] اما امام‌جواد (ع) مرعوب وی نشد و با تحمل شرایط دشوار توانست نقاب تزویر را از چهره مأمون بزداید و ماهیت وی را برای مردم آشکار سازد.[۸۶] با همه امکانات ظاهری که برای حضرت در بغداد آماده شده بود، ایشان از فشارهای باطنی آنان رنج می‌برد و آرزو داشت به مدینه برگردد[۸۷] ایشان پس از مدتی از توقف در عراق، به سفر حج رفت و به مدینه بازگشت.[۸۸]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم یازدهم امام جوادع

تاريخ : جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ | 16:7 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |