وجود و شهرت فراگیر این مزار در قرن دوم هجری، به اثبات رسیده است، چرا که در سال ١٩٣ق، بانو نفیسه، همسر اسحاق مؤتن، فرزند امام جعفر صادق (علیهالسّلام)، این مزار را زیارت کرد و کسانی که زندگینامه بانو نفیسه، (م ٣٠٨ق) در مصر را نوشتهاند، به این زیارت اشاره کردهاند. در اینجا ما اسامی مؤلفانی را ذکر میکنیم که به این موضوع اشاره کردهاند. مهم نیست که نظر این مؤلفان درباره کسی که در اینجا دفن شده است چیست، بلکه آنچه اینجا برایمان مهم است، شهرت این مزار است:
علی بن حسن بن هبةالله دمشقی (م ۵۶١ق)؛ کسی که در شرق قبر مدرک دفن شده است، همان بانو زینب (علیهاالسّلام) است که حورانی در «الاشارات» از آن حضرت با امکلثوم یاد کرده است. [۲۸۱]
ابوالحسن علی بن ابیبکر بن هروی (م ۶١١ق)؛ او زندگینامه آن بانو را در «کشف الظنون» «اللمعات البرقیه» آورده است. وی در کتاب «الاشارات» خود، این مزار را با نام امکلثوم ذکر کرده است. [۲۸۲] [۲۸۳]
ابوالحسین محمد بن احمد بن جبیر کنافی (م ۶١۴ق) در سفرنامهاش که در مصر چاپ شده است، از این مزار به اسم زینب و با کنیه امکلثوم یاد کرده است. وی روایت میکند: مزار در یک فرسخی شهر، در روستایی که معروف به راویه است، واقع شده است. بر روی این مزار، یک مسجد قرار گرفته است، و خارج از آن، منزلهایی وجود داشته و دارای موقوفاتی نیز میباشد.[۲۸۴] [۲۸۵] [۲۸۶] [۲۸۷]
شهابالدین ابوعبدالله یاقوت بن عبدالله حموی (م ۶۲۴ق) از این مزار در روستای راویه به اسم امکلثوم یاد کرده است. [۲۸۸]
یوسف بن قزاوغلی، معروف به سبط بن جوزی (م ۶۵۴ق) از این مزار در کتاب «المزار» خود، به اسم بانو زینب، با کنیه امکلثوم یاد کرده است. [۲۸۹] [۲۹۰]
عزالدین ابوعبدالله محمد بن علی بن ابراهیم بن شداد حلبی (م ۶۸۴ق) میگوید:
ابن فرات، وزیر مشیر بن شداد، شخصی فاضل و تاریخدان، از این مزار با کرامت در نسخهای از کتابش، به قبر «زینب کبری»، دختر امام علی (علیهالسّلام) از فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) و در نسخه دیگری از کتابش به «امکلثوم» یاد کرده است. [۲۹۱]
شمسالدین محمد بن احمد بن عثمان ذهبی دمشقی (م ۷۴۸ق)، ذکر کرده است که مزار زینب کبری (علیهاالسّلام)، همسر عبدالله بن جعفر، در دمشق است. [۲۹۲]
ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن بطوطه مغربی (م ٧٧٠ق)، از این مزار در روستای راویه، به اسم زینب و با کنیه امکلثوم از فاطمه زهرا (علیهاالسّلام)، و دختر علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) یاد کرده، و گفته است که رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به خاطر شباهت ایشان به خالهاش امکلثوم، این کنیه را به ایشان دادند. بر روی مزار ایشان، مسجدی بنا شده است و درآمدها و موقوفاتی نیز دارد. اهالی دمشق آن را «قبر الست» یا امکلثوم مینامند.[۲۹۳]
سید حسین موسی موسوی، از شخصیتهای بزرگ سادات موسوی در دمشق که از سال ۷۶۸ق صاحب موقوفات مزار بانوی خردمند، زینب است، در وقفنامه خود تصریح کرده است: «کسی که در روستای راویه مدفون است، همان امکلثوم، زینب کبری، دختر زهرا (علیهاالسّلام) و خواهر دو سبط پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، حسنین است.»
ابوالبقاء عبدالله بن محمد بدری ( م ۸۴۸ق)، گفته است: «کسی که در راویه مدفون است، همان زینب کبری، دختر امام علی بن ابیطالب (علیهالسّلام)، و خواهر همان امکلثومی است که با عمر ازدواج نمود». [۲۹۴]
برهانالدین ابواسحاق، ابراهیم بن محمد بن محمود حلبی شافعی، معروف به ناجی، شیخ و بزرگ محدثان زمان خویش، حافظ احادیث و انساب، فقیه و صاحب کرامات است در سال ۹۰۰ق در دمشق درگذشت. وی تصریح کرده است، کسی که در راویه مدفون است، همان زینب کبری، دختر علی بن ابیطالب است. [۲۹۵]
حافظ شمسالدین محمد بن علی بن محمد بن طولون صالحی دمشقی (م ۹۵۳ق) از بزرگترین حافظان دمشق بود. وی در رساله خود که درباره زندگینامه حضرت زینب (علیهاالسّلام) نوشته است، میگوید: «ایشان در روستای راویه مدفون است و در حادثه حره، به آنجا آمده است.» به نقل از کتاب خطی ایشان در گنجینه آل جوهری نابلس، این خبر آمده است. عدوی نیز در «الزیارات»، چاپ دمشق، از او روایت کرده است. [۲۹۶]
عثمان بن احمد بن محمد بن رجب بن سریح، معروف به ابن حورانی (م ۹۷۰ یا ۱۰۰۳ق) تصریح کرده است: «کسی که در روستای راویه مدفون است، همان خانم زینب، امکلثوم، دختر علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) است». او این خبر را از قول ابن عساکر و ناجی نیز نقل کرده است.
احمد بن محمد بصراوی (م ۱۰۰۳ق)، از این مزار با کرامت، به اسم خانم زینب (علیهاالسّلام)، در کتاب خود به نام «تحفة الانام»، در بخش چهارم، در لابهلای سخن گفتن درباره صحابه و تابعینی که در دمشق وفات یافتهاند، سخن به میان آورده است. این کتاب از نسخههای خطی شماره ۶۶۲۶، کتابخانه ظاهریه است.
در سالهای اخیر سنگنوشتهای از این مرقد شریف کشف شد، که روی آن چنین نوشته شده است: «هذا قبر السیدة زینب بنت علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) بنت الزهرا (سلاماللهعلیها) توفیت فی هذا المکان اقبرت فی رجوعها الثانی.»[۲۹۷]
در سال ۱۳۰۲ق، در زمان سلطان عبدالعزیز خان عثمانی کتیبهای توسط متولیان قبر شریف حضرت زینب (علیهاالسّلام) که برخی از آنان از سادات علوی خاندان سیدة بن زهرة، هستند کشف گردید.
ماجرا از این قرار بوده است که: گنبد مزار به خاطر قدمتش، روی قبر شریف فرو میریزد. سلطان عبدالعزیز خان عثمانی از این موضوع آگاه شد، بنابراین به والی شام دستور داد که مرقد مطهر را بازسازی کند. در هنگام بازسازی حرم مطهر، یک تخته سنگ به اندازه طول قامت یک انسان با خط کوفی قدیم در داخل قبر پیدا میشود، که نوشته موجود در دو خط اول آنکه به خاطر قدمت سنگ و پاک شدن عباراتش به زحمت خوانده شد. متن روی تخته سنگ، این بود: «هذا قبر السیدة زینب بنت علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) بنت الزهرا (سلاماللهعلیها) توفیت فی هذا المکان اقبرت فی رجوعها الثانی؛ این قبر بانو زینب، دختر علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) است. مادرش فاطمه بتول (سلاماللهعلیها) است که در این مکان بعد از بازگشت دومش وفات یافته و در اینجا دفن شده است.» در نتیجه آن کتیبه را بر روی قبر قرار میدهند.
این موضوع را مورخ نجفی، سید حسین براقی (م ۱۳۲۰ق)، از متولی پیشین روضه زینبیه، سید سلیم مرتضی که در سال ۱۳۰۲ق وارد نجف شد و این ماجرا را در محضر آیتالله محمدحسین کاظمی نقل کرده است در رساله خطی خود با عنوان «الثمر المجتنی»، ذکر کرده است. مورخ محقق، استاد صلاحالدین المنجد میگوید: نوشتههای موجود در سنگها، از مهمترین منابع تاریخ هستند و تمدن عربی ما، سنگنوشتههای بسیاری برای ما به جای گذاشته است که بیانگر مناطق مختلفی از گذشتههای دور است. این نوشتهها برای تایید و صحیح انستن بسیاری از معلوماتی که در تالیفات خطی مییابیم، مفید است. [۲۹۸]
یکی از سادات شریف و شخصیتهای بزرگ دمشق به نام سید حسین بن موسی موسوی همه داراییها و زمینها و باغهای خود در اطراف حرم شریف را وقف کرد تا منافع آن صرف مصالح تربت مطهر گردد. او در آخر ربیع الاول سال ۷۶۸ق وقفنامهای طولانی نوشت و بزرگانی از قاضیان شام اعم از بعلبک و دمشق را به عنوان شاهد برگرفت.
این وقفنامه در تاریخ ۹ ربیع الاول سال ۱۰۱۰ق به تایید قاضیان و دادگاه قانونی رسید. این وقفنامه که همچنان نزد متولیان حرم شریف در دمشق حفاظت میشود، بیانگر این حقیقت است که فرد مدفون در روستای راویه دمشق بدون شک همان زینب کبری (سلاماللهعلیها) مکنای به امکلثوم پاره تن حضرت علی (علیهالسّلام) و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و خواهر امام حسین (علیهالسّلام) است. در آن تصریح شده است، که بانوی دفنشده در راویه، بانو زینب کبری (سلاماللهعلیها)، خواهر دو سبط پیامبر، حسنین و پاره تن محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، و گوهر احمد، فاطمه (سلاماللهعلیها) و علی (علیهالسّلام)، امکلثوم، زینب کبری (سلاماللهعلیها)، دختر اسدالله الغالب، امام بزرگوار، امیرمؤمنان، ابیالحسنین، علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) است.
این سند گویای این حقیقت است که هیچکدام از آن قاضیان در قرن ۸ ه.ق تردیدی نداشتهاند که این مزار متعلق به زینب کبری (سلاماللهعلیها) است. در این سند وقفی، بارها تکرار شده بود که: «امکلثوم زینب الکبری (سلاماللهعلیها) بنت امیرمؤمنان (علیهالسّلام)، و بضعة الزهرا (سلاماللهعلیها) است». این مطلب، خود نشاندهنده این حقیقت است که کنیه امکلثوم، متعلق به زینب بوده، و ایشان از قدیم به این کنیه معروف بوده است.
بزرگان تاریخ و تحقیق از قدما مانند ذهبی، ابن بطوطه، ابوالبقاء بدری، ابوبکر موصلی... و بسیاری از علما و دانشمندان شیعی متاخر مانند شیخ حسن یزدی، میرزا علی کنی، مجدد شیرازی، براقی نجفی، محمدحسن آشتیانی، محمدحسین کاظمی، محمدحسن مراغی، حسین نوری طبرسی، حسن صدر کاظمی، سید حسن صدر، محمدحسین آل کاشف الغطاء، سید عبدالحسین شرفالدین، سید هبةالدین شهرستانی، شیخ عباس قمی... تصریح کردهاند، کسی که در روستای راویه مدفون است، زینب کبری، دختر امیرمؤمنان (علیهالسّلام) است و مادرش فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و دو برادرش، حسن و حسین (علیهالسّلام)، و همسرش، عبدالله بن جعفر است.[۲۹۹] [۳۰۰] [۳۰۱] [۳۰۲] [۳۰۳] [۳۰۴] [۳۰۵] [۳۰۶] [۳۰۷] [۳۰۸] [۳۰۹] [۳۱۰] [۳۱۱] [۳۱۲]
بنابر قول علما از آیتالله سید محمدحسین شیرازی (م ۱۳۱۲ق) ولیعصر بیان کردهاند کسی که در شام مدفون است همان زینب کبری (سلاماللهعلیها) میباشند. لذا سخن امام به انضمام تصریح علمای شیعه در این زمینه نه تنها حجت قاطع محسوب میشود بلکه بعید نیست که بتوان با آن ادعای اجماع نمود.
یکی دیگر از شواهد دال بر اینکه صاحب مقبره منوره دمشق، حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) میباشد، وجود قبر فضه، خادم حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در دمشق است. فضّه فرزند پادشاه هند بود که پس از اسارت به دست مسلمانان، توسّط پیغمبر
(صلیاللهعلیهوآله) به خدمت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در آمد. وی دارای فضائل و ارزشهای والایی است که در کتابهای تاریخی، تفسیری به آنها اشاره شد. [۳۱۳] [۳۱۴]
در شماری از منابع نام وی فضّه نوبیّه ثبت شده است. [۳۱۵] [۳۱۶]
هنگامی که زهرای مرضیه (سلاماللهعلیها) به شهادت رسیدند، فضه افتخار خدمتگذاری فرزندش زینب کبری (سلاماللهعلیها) را داشت و همراه ایشان به کربلا و از آنجا همراه بانو زینب (سلاماللهعلیها) و دیگر اسیران به اسارت گرفته شد، سپس به کوفه و شام و از آنجا به مدینه رفت. [۳۱۷] [۳۱۸] [۳۱۹] [۳۲۰]
فضّه در جریان اسارت خاندان پیامبر در هنگام سوار شدن آنها بر مرکب، دستان حضرت زینب (سلاماللهعلیها) را گرفت و او را کمک کرد تا آن بی بی سوار مرکب شود. [۳۲۱] [۳۲۲]
و خود فضّه هم جزء اسیران بود. [۳۲۳] [۳۲۴]
وی از خدمت به حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و دیگر زنان اهل بیت (علیهالسّلام) فاصله نگرفت تا اینکه درگذشت. هیچ اختلاف نظری در اینباره وجود ندارد که ایشان در دمشق نزدیک مزار عقیله بنیهاشم و در باب الصغیر دفن شده است.
اگر ایشان به هنگام سختترین بلاها و مصیبتها پیوسته همراه زینب بود و از ایشان جدا نشد پس چگونه میتوان باور کرد که وی از حضرت زینب (سلاماللهعلیها) جدا شده و به تنهایی از مدینه به شام رفته است؟ در بعضی از اخبار آمده است که ایشان بعد از وفات حضرت زینب (سلاماللهعلیها) پیوسته در مجاورت قبر مطهر بانوی خویش بود تا اینکه درگذشت.
بانو نفیسه همسر اسحاق موتمن فرزند امام جعفر صادق (علیهالسّلام) در سال ۱۹۳ق هنگام زیارت مرقد مطهر حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در روستای راویه در غوطه دمشق مقبره فضه را زیارت کرده است. [۳۲۵] [۳۲۶]
در ذیل به نام برخی از مورخانی که قبر فضه را در دمشق دانستهاند اشاره میکنیم:
یاقوت حموی، [۳۲۷] ابو الحسن علی بن ابیبکر هروی، [۳۲۸] ابن شداد حلبی، [۳۲۹] خلیل بن شاهین زاهری، [۳۳۰] [۳۳۱] [۳۳۲] شیخ عباس قمی، [۳۳۳] [۳۳۴] سید محمدصادق بحرالعلوم [۳۳۵] و ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حضرت زینب ع