اصحاب و وکلای امام کاظم علیه السلام

مقالهٔ اصلی: فهرست اصحاب امام کاظم(ع)

درباره اصحاب امام کاظم(ع) اطلاعات دقیقی در دست نیست و درباره تعداد آنها اختلاف وجود دارد. شیخ طوسی تعداد آنان را ۲۷۲ نفر، [۱۵۳] و برقی آنها را ۱۶۰ نفر شمرده است.[۱۵۴] باقر شریف قَرَشی صاحب کتاب حیات الامام موسی بن جعفر، سخن برقی که شمار آنان را ۱۶۰ تن ذکر کرده، مردود دانسته و خود از ۳۲۱ تن به عنوان اصحاب امام نام برده است.[۱۵۵] علی بن یقطین، هِشام بن حکم، هِشام بن سالم، محمد بن ابی‌عُمیر، حَمّاد بن عیسی، یونس بن عبدالرحمن، صفوان بن یحیی و صفوان جمال از اصحاب امام کاظم بودند،[۱۵۶] که برخی از آنان مانند صفوان بن یحیی[۱۵۷] و محمد بن ابی‌عمیر[۱۵۸] در شمار اصحاب اجماع ذکر شده‌اند. پس از شهادت امام کاظم، شماری از اصحاب او از جمله علی بن ابی‌حمزه بَطائنی، زیاد بن مروان و عثمان بن عیسی امامت علی بن موسی الرضا(ع) را نپذیرفتند و در امامت موسی بن جعفر توقف کردند.[۱۵۹] این گروه، با عنوان واقفیه مشهور شدند. البته بعدها برخی از آنان امامت حضرت رضا(ع) را پذیرفتند.[۱۶۰]

فهرست اصحاب امام کاظم علیه‌السلام کسانی هستند که در منابع شیعه از آنها به عنوان راوی، شاگرد، وکیل، نماینده و صحابی امام موسی بن جعفر یاد شده است. در منابع تعداد آنها از ۱۶۰ تا ۳۲۰ تن ذکر شده است.

درباره تعداد اصحاب امام کاظم آمار دقیقی در دست نیست و در این‌باره اختلاف نظر وجود دارد: شیخ طوسی تعداد آنان را ۲۷۲ نفر[۱] و برقی آن‌ها را ۱۶۰ نفر ذکر کرده است.[نیازمند منبع] قرشی سخن برقی را مردود دانسته[۲] و خود از ۳۲۰ تن به عنوان صحابه امام کاظم نام برده است.

سازمان وکالت

مقالهٔ اصلی: سازمان وکالت

امام کاظم(ع) برای ارتباط با شیعیان و تقویت توان اقتصادی آنان، سازمان وکالت را که در زمان امام صادق(ع) پایه‌گذاری شده بود، گسترش داد. او برخی از اصحاب خود را به عنوان وکیل، به مناطق مختلف می‌فرستاد. گفته شده در منابع به نام ۱۳ نفر از وکلای او اشاره شده است.[۱۶۱] بنابر برخی منابع، علی بن یقطین و مُفَضَّل بن عُمر در کوفه، عبدالرحمان بن حَجّاج در بغداد، زیاد بن مروان در قندهار، عثمان بن عیسی در مصر، ابراهیم بن سلام در نیشابور و عبدالله بن جُندَب در اهواز وکالت او را بر عهده داشتند.[۱۶۲]

گزارش‌های مختلفی در منابع آمده است که شیعیان خُمس خود را به امام کاظم یا نمایندگان او می‌رساندند. شیخ طوسی نیز دلیل پیوستن برخی از وکلای آن حضرت به واقفیه را، فریفته‌شدن به اموالی می‌داند که نزد آنان جمع شده بود.[۱۶۳] در گزارش علی بن اسماعیل بن جعفر به هارون که منجر به زندانی شدن امام کاظم شد، آمده است: «مال‌های فراوانی از شرق و غرب برای او فرستاده می‌شود و دارای بیت‌المال و خزانه‌ای است که سکه‌های مختلف به حجم بسیار در آن یافت می‌شود[۱۶۴]

نامه‌نگاری، شیوه دیگر ارتباط وی با شیعیان بود که در مورد مسائل فقهی، اعتقادی، وعظ و دعا و مسائل مربوط به وکلا انجام می‌گرفت؛ حتی نقل شده است که او از داخل زندان برای اصحاب خود نامه می‌نوشت[۱۶۵] و به مسائل آنان پاسخ می‌داد.[۱۶۶][۱۶۷]

اصحاب امام کاظم علیه‌السلام

از مشهورترین اصحاب امام کاظم (علیه السلام) می توان به افراد زیر اشاره کرد:

یونس بن عبدالرحمن - صفوان بن مهران‌ - محمد بن ابی عمیر - عبدالله بن مُغیره - حسن‌ بن‌ محبوب‌ - احمد بن‌ محمد بن‌ ابى‌ نصر بزنطى‌؛ (شش نفر مذکور، از اصحاب اجماع هستند)

علی بن یقطین - محمد بن خلاد - عبدالرحمن بجلی - علی بن جعفر - حسن بن علی بن فضال - داود بن کثیر رقّی - موسی بن بکیر - صفوان بن مهران

رویدادهای مهم عصر امام

شهادت امام جعفر صادق (علیه‌السّلام)، پدر ارجمند امام موسی کاظم (علیه‌السّلام)، به دست منصور دوانیقی، در سال ۱۴۸ هجری.

پیدایش انشعاباتی در مذهب شیعه، مانند: اسماعیلیه، اَفْطَحیه و ناووسیه، پس از شهادت امام صادق (علیه‌السّلام) و معارضه آنان با امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) در مسئله امامت.

ادعای امامت و جانشینی امام جعفر صادق (علیه‌السّلام)، توسط عبدالله اَفْطَحْ، برادر امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) و به وجود آوردن مذهب افطحیه در شیعه.

اعراض بیشتر اصحاب امام صادق (علیه‌السّلام) از عبدالله اَفْطَحْ، و گرایش آنان به امام‌ موسی کاظم (علیه‌السّلام).

مرگ منصور دوانیقی، در سال ۱۵۸ هجری، و به خلافت رسیدن ابوعبدالله مهدی عباسی، فرزند منصور.

احضار امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) به بغداد و زندانی نمودن ایشان در آن شهر، به دستور مهدی عباسی.

زندانی شدن امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) در بغداد، در دوران حکومت‌ هادی عباسی.

مبارزات منفیِ امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) با دستگاه حکومتیِ‌ هارون‌ الرشید، در مناسبت‌های گوناگون.

بدگویی و سعایت علی بن اسماعیل، برادرزاده امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) از آن حضرت، نزد‌ هارون الرشید با توطئه‌چینی یحیی برمکی، وزیر اعظم‌ هارون.

دستگیری امام کاظم (علیه‌السّلام) در مدینه و فرستادن آن حضرت به زندان عیسی بن جعفر در بصره، به دستور‌ هارون‌ الرشید، در سال ۱۷۹ هجری.

انتقال امام (علیه‌السّلام) از زندان بصره به زندان فضل بن ربیع در بغداد.

انتقال امام (علیه‌السّلام) از زندان فضل بن ربیع به زندان فضل بن یحیی برمکی.

مراعات کردن حال امام (علیه‌السّلام) در زندان، توسط فضل بن یحیی و عکس‌العمل شدید‌ هارون به این قضیه.

مضروب و مقهور شدن فضل بن یحیی، توسط‌ هارون، به خاطر مراعات حال امام (علیه‌السّلام) در زندان.

انتقال امام (علیه‌السّلام) از زندان فضل بن یحیی به زندان سندی بن شاهک.

مسموم کردن امام (علیه‌السّلام) با خرمای زهرآلود، توسط سندی بن شاهک در زندان.

شهادت امام کاظم (علیه‌السّلام) به خاطر مسمومیت در زندان سندی بن شاهک، در ۲۵ رجب سال ۱۸۳ هجری.

انتقال پیکر مطهر امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) به جِسر (پل) بغداد و فراخوانیِ مردم برای دیدن آن توسط ماموران‌ هارون‌ الرشید.

انزجار سلیمان بن جعفر بن منصور دوانیقی از تحقیر پیکر امام موسی کاظم (علیه‌السّلام)، توسط ماموران حکومتی، و دستور او به تجهیز و تکفین مناسب شان پیکر آن حضرت و به خاک‌سپاری در مقابر قریش بغداد.

دگرگونی کنیز زیبا چهره و مرگ او

روایت شده: هارون کنیزی خردمند و زیبا چهره و خوش اندام را (در ظاهر) برای خدمتگزاری به زندان نزد امام کاظم(ع) فرستاد و شخصی را مخفیانه مأمور کرد تا حال آن کنیز را برای او گزارش دهد، آن شخص دید: آن کنیز زیبا روی در زندان، به سجده افتاده و با سوز و گداز می‌گوید: قُدُّوسٌ، سُبْحانَکَ، سَبْحانَکَ، سَبْحانَکَ: ای خدای پاک و منزّه! تو از هر عیب و نقصی منزّه هستی، منزّه هستی، منزّه هستی! او را نزد هارون بردند در حالی که می‌لرزید و به آسمان نگاه می‌کرد، همانجا مشغول نماز شد، وقتی که از او پرسیدند: «این چه حالتی است که پیدا کرده‌ای؟ در پاسخ گفت: عبد صالح (امام کاظم(ع)) را دیدم که چنین بود. از معجزه‌ ای از امام کاظم(ع) که در زندان دیده بود برای هارون نقل کرد، هارون که بر اثر کینه و حسد به خشم آمده بود به یکی از مأمورینش گفت: «این زن ناپاک را تحت نظر بگیر تا این مطلب را به کسی نگوید.» آن کنیز همچنان مشغول عبادت بود تا این که قبل از شهادت امام کاظم(ع) از دنیا رفت.( اقتباس از مناقب آل ابیطالب، ج٤، ص٢٩٧)

سجده‌های طولانی امام در زندان

روزی هارون با ربیع دربان، به پشت بام زندان آمدند، هارون از سوراخ بام زندان به داخل زندان نگاه کرد و گفت: این جامه چیست که هر روز در اینجا می‌نگرم؟
ربیع: این جامه نیست، بلکه موسی بن جعفر(ع) است که هر روز از هنگام طلوع خورشید تا ظهر در حال سجده است. هارون: اِنَّ هذا مِنْ رُهْبانِ بَنِی هاشِمٍ: این شخص از راهبان بنی هاشم است. ربیع: پس چرا او را به زندان افکنده و بر او سخت گرفته ‌ای؟ هارون: «هَیْهات لابُدَّ مِنْ ذلِک: هیهات! این کار قطعاً باید انجام شود!( عیون اخبارالرّضا، ج١، ص٩٥)

تبعید و اسارت و شهادت

ایام امامت امام کاظم علیه‌السلام با خلافت چهار تن از خلفای عباسی (منصور، مهدی، هادی و هارون) معاصر بود. امام کاظم علیه‌السلام از سوی تمام خلفای مزبور در رنج و عذاب بود و چندین بار از سوی آنان دستگیر و زندانی گردید. تنها در دوران خلافت هارون الرشید به مدت چهار سال (از شوال سال ۱۷۹ تا زمان شهادتش در سال ۱۸۳ قمری) در حبس و شکنجه بود.[۱]

هارون الرشید (پنجمین خلیفه عباسی) که دشمنی و ناسازگاری غیرقابل انکاری با ذراری حضرت فاطمه سلام الله علیها و اولاد و احفاد امیرمومنان علیه‌السلام داشت، در آزار و شکنجه سادات علوی و منتسبین به خاندان امامت و ولایت، کوتاهی نمی‌کرد.

وی که از مستبدترین حاکمان عباسی و جنایت‌کارترین آن‌ها است، وجود شریف امام موسی‌کاظم علیه‌السلام و مقام و معنویت وی و احترام مردم نسبت به او را تحمل نمی‌کرد و از این بابت بسیار نارحت و عصبانی بود. سرانجام در رمضان سال ۱۷۹ قمری که برای مراسم عمره وارد مکه شد و سپس به مدینه رفته بود، در آن جا دستور داد امام موسی‌‌کاظم علیه‌السلام را دستگیر کنند.

مأموران هارون، امام موسی‌کاظم علیه‌السلام را در حالی که در کنار قبر جدش حضرت محمد )صلی الله علیه و آله) به نماز و نیایش اشتغال داشت، دستگیر کرده و به نزد هارون بردند. هارون دستور داد، وی را در غل و زنجیر کرده و به سوی عراق حرکت دهند. وی برای سردرگمی مردم و پیشگیری از عکس‌العمل‌های احتمالی مردمی، دو محمل ترتیب داد و یکی را به سوی بغداد و دیگری را به سوی بصره روان داشت و امام موسی‌کاظم علیه‌السلام را در محمل بصره قرار داد.

مأموران حکومتی، در هفتم ذی الحجه همان سال، امام موسی‌کاظم علیه‌السلام را تسلیم عیسی بن جعفر بن منصور دوانقی، پسرعموی هارون الرشید و حاکم وی در بصره نمودند. عیسی بن جعفر، آن حضرت را در یکی از حجره‌های خانه خویش محبوس کرد و در آغاز به وی سخت‌گیری نمود، ولی بعدها که عبادت و نیایش‌های درازمدت آن حضرت را از نزدیک مشاهده کرد، از سخت‌گیری خویش نسبت به آن حضرت کاهید و به هارون نامه نوشت که آن حضرت را از حبس خانه وی خارج کند؛ در غیر این صورت، وی خودش آن حضرت را آزاد می‌کند.

هارون، به ناچار امام موسی‌کاظم علیه‌السلام را از حبس بصره خارج کرد و وی را به بغداد منتقل نمود و در خانه فضل بن ربیع، زندانی کرد. در آن مدتی که امام علیه‌السلام در نزد فضل بن ربیع زندانی بود، چند بار هارون از فضل بن ربیع درخواست کرد که آن حضرت را به شهادت رساند، ولی وی امتناع کرد و از این امر سرباز زد.

هارون، بار دیگر آن امام همام را از زندان فضل ربیع به زندان فضل بن یحیی برمکی منتقل کرد و از وی درخواست نمود که آن حضرت را به شهادت برساند. ولی فضل بن یحیی نیز امتناع نمود و در مقابل بر اعزاز و اکرام آن حضرت افزود. هارون که از رفتار فضل بن یحیی به خشم آمده بود، دستور داد وی را دستگیر و یک صد تازیانه بر بدنش بزنند و از تمام مناصب و مقامات برکنارش کنند.

سرانجام هارون ملعون، امام موسی‌کاظم علیه‌السلام را به زندان "سندی بن شاهک" منتقل کرده و دستور داد در آن جا وی را شکنجه و آزار نمایند. سندی بن شاهک با قساوت قلب و سنگدلی تمام با آن حضرت رفتار می‌کرد و پس از چندی شکنجه و آزار طاقت‌فرسا به دستور هارون الرشید به آن حضرت، خرمای مسموم خورانید و وی را غریبانه و مظلومانه در ۲۵ رجب سال ۱۸۳ قمری به شهادت رسانید.

پس از شهادت امام کاظم علیه‌السلام، سندی بن شاهک در یک عمل فریب‌کارانه، فقها و بزرگان بغداد را حاضر ساخت و جسد مطهر امام علیه‌السلام را به آنان نشان داد و گفت: ببینید که وی بدون هیچ جراحت و زخمی و به اجل عادی از دنیا رفته است و کسی در رحلت وی، مقصر نبوده است. سپس جنازه مطهر امام علیه‌السلام را به مدت سه روز در جسر بغداد گذاشته و روی مبارکش را گشوده و مردم را ندا می‌کردند که این موسی بن جعفر علیه‌السلام است که از دنیا رفته و بیایید وی را مشاهده کنید. مردم دسته‌دسته می‌آمدند و آن حضرت را نگاه می‌کردند.

پس از آن، با همت والای سلیمان بن منصور عموی هارون الرشید که از اشراف و صاحب نفوذان عباسی بود، تشییع جنازه باشکوهی از جنازه امام موسی‌کاظم علیه‌السلام به عمل آمد و در مقابر قریش در بغداد به خاک سپرده شد.[۲]

قبر شریف امام موسی‌کاظم علیه‌السلام هم‌اکنون در کاظمین که عراقی‌ها آن را کاظمیه می‌گویند، قرار دارد و قبر فرزندزاده‌اش امام محمدتقی علیه‌السلام نیز در جوار وی می‌باشد و آنجا زیارتگاه شیعیان و شیفتگان مکتب اهل بیت علیهم‌السلام است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم نهم امام کاظم ع

تاريخ : شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳ | 10:4 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |