حضرت امام رضا( علیه السلام) می فرمایند : حق تعالی زینت داده مردان را بهریش و قرارداده ریش را فضیلتی برای مردان كه به آن امتیاز پیدا كنند اززنان 1
حضرت امام صادق( علیه السلام) فرموده اند: بیرون آمدن مو بر صورت باعث عزتاو (مرد) است زیرا بواسطه آن از حد كودك بودن و شباهت به زن داشتن بیرونمی آید 2
سوال: آیا قرآن اشاره ای به حرمت ریش تراشیدن كرده است؟
جواب: آری. در چند آیه از قرآن می رساند كه تراشیدن ریش حرام است.
سوره مبارکه بقره آیه 124
« و اذا ابتلی ابراهیم ربه بكلمات فاتمهن»
هنگامىكه خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود
در کتاب گرانسنگ و ارزشمند وسائل الشیعه از تفسیر علی بن ابراهیم قمی (ره)که در وثاقت و اعتبار او حرفی نیست در ذیل آیه ی شریفه از حضرت امام صادقعلیه السلام نقل شده است که فرمودند:
وقتی خداوند حضرت ابراهیم علیه السلام را خوب مورد امتحان قرار داد بهاینكه فرزندش اسماعیل را ذبح كند، حضرت ابراهیم علیه السلام پس از بیدارشدن تصمیم بر ذبح فرزند خویش گرفت و پروردگار هم به جهت پاداش حضرتابراهیم علیه السلام فرمود:
ما تو را امام بر مردم قرار دادیم و سپس «حنیفیت» یعنی پاكیزگی كه ده چیزپاك است را بر او نازل كرد، حضرت هم آنها را با خود آورد كه تاكنون نسخنشده و تا روز قیامت هم نسخ نخواهد شد كه پنجچیز آن راجع به سر می باشد و عبارت است از:
1- گرفتن شارب (سبیل) 2- ریش گذاشتن 3- تراشیدن موی سر در حج 4- مسواك كردن 5 - خلال نمودن.
و پنج چیز دیگر آن مربوط به بدن است كه عبارتند از:
1- تراشیدن موهای زائد بدن 2- ختنه كردن 3- ناخن گرفتن 4- غسل جنابت 5- طهارت با آب. 3
خسرو پرویز پادشاه ایران
خسرو پرویز پادشاه ایران برای باذان (پادشاه یمن) نامه نوشت كه دو نفر ازمردان دلیر خود را به مدینه بفرست تا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله رابه خدمت ما بیاورند، باذان دو نفر به نامهای (بانویه) و (خرخسك) را بهمدینه حضور پیامبر فرستاد.
این دو نفر وارد مدینه شده و حضور پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدندبانویه به عرض رساند كه پادشاه ایران (كسری) برای پادشاه یمن (باذان) نامهنوشته و فرمان داده دو نفر از مردان خود را به سوی شما فرستد شما را بهخدمتش ببرند، باذان هم ما را فرستاده تا با هم به حضور پادشاه ایران برویم،اگر این پیشنهاد را می پذیرید، من نامه ای برای سلطان ایران می نویسم و درآن نامه سفارش شما را می كنم كه اذیت و آزاری به شما نرساند. و الا خودتانمی دانید كه كسری شما را كشته و بلاد شما را نیز ویران می كند، این دو نفركه حضور پیامبر صلی الله علیه و آله رسیده بودند ریشهای خود را تراشیده وسبیل های خود را گذاشته بودند، حضرت از روی كراهت فرمودند: وای بر شما چهكسی شما را به این وضع امر كرده؟ گفتند: خدای ما كسری! پس حضرت فرمودند:
«امرنی ربی ان اعفی لحیتی و اقص شاربی»
خدایم به من دستور داده که ریش را بلند و شاربها را کوتاه سازم 4
شاهد روایت : ریش تراشیدن امری قبیح و مورد غضب پروردگار بوده که پیامبر ازدیدن آنها کراهت داشته اند و کلامشان را با کلمه ی ویل که نام وادی جهنماست شروع کرده اند، همین دو امر کفایت می کند بر اینکه ریش تراشی جایز نیستو لذا اگر کسی از روی عمد مرتکب شود محروم از بهشت و مستحق عقاب الهیخواهد بود
داستان حضرت آدم و طلب داشتن صورتی زیبا
عن النبی صلی الله علیه و آله : لَمَّا تَابَ اللَّهُ عَلَى آدَمَ علیهالسلام أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْكَ وَهُوَ یُقْرِئُكَ السَّلَامَ- وَ یَقُولُ یَا آدَمُ حَیَّاكَ اللَّهُ وَبَیَّاكَ- قَالَ أَمَّا حَیَّاكَ اللَّهُ و بَیَّاكَ الله- قَالَ فَسَجَدَآدَمُ علیه السلام فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ یَا رَبِّزِدْنِی جَمَالًا فَأَصْبَحَ وَ لَهُ لِحْیَةٌسَوْدَاءُ كَالْحُمَمِفَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَیْهَا- فَقَالَ یَا رَبِّ مَا هَذِهِ؟ فَقَالَهَذِهِ اللِّحْیَهُ زَیَّنْتُكَ بِهَا أَنْتَ وَ ذُكُورَ وُلْدِكَ إِلَىیَوْمِ الْقِیَامَه.
ابن مسعود از نبی اكرم صلی الله علیه و آله روایت كرده: چون خداوند توبهحضرت آدم علیه السلام را قبول كرد، جبرئیل نزد او آمد و گفت: من فرستاده یخدا به سوی تو هستم خدا به تو سلام می رساند بعد خود جبرئیل گفت: زندهبدارد تو را خدا و خندان سازد تو را خدا. پس حضرت آدم علیه السلام سجدهكرد، سپس سر از سجده برداشت و رو به طرف آسمان گفت: پروردگارا جمال مرازیاد كن، صبح كه شد ریش سیاهی در صورت او روئیده شده بود با دست آنها راگرفت و عرض كرد: پروردگارا این چیست؟ خطاب شد: این ریش است كه زینت دادم تورا و فرزندان پسر تو را به آن تا روز قیامت 5
منابع
1 ) منتهی الامال – فصل مربوط به معجزات امام زین العابدین (ع) در ادله عدم جواز ریش تراشیدن
2) منتهی الامال – فصل مربوط به معجزات امام زین العابدین (ع) در ادله عدم جواز ریش تراشیدن
3) بحار الانوار/ علامه محمد باقر مجلسی (ره)/ انتشارات دارلکتب الاسلامیه/ 110 جلدی
4) کامل ابن اثیر/ ج2/ ص 106، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام/آیت الله سبحانی/ ص 386.
5) بحار الانوار/ ج 73/ ص 110/ ح8، علل الشرایع/ ج2/ ص 380.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احــکــام مــتــفــرقــه مـذهـبـی