حوزه علمیه نجف

مجلس درس آخوند خراسانی

با حضور شیخ طوسی در حوزه علمیه نجف، نجف مرکزیت علمی و فکری جهان تشیع شد. اما در قرن ششم با ظهور محمدبن ادریس حلّی در حله حوزه علمیه نجف از رونق افتاد و مرکزیت علمی شیعه به حله انتقال یافت. حضور محقق اردبیلی در حوزه نجف بار دیگر به حوزه نجف رونق بخشید. از دهه چهارم قرن یازدهم حوزه علمیه نجف همانند دیگر حوزه‌های شیعه درگیر موضوع اخباری گری شد. از قرن سیزدهم با آغاز فعالیت علامه بحرالعلوم در نجف و شاگردان وحید بهبهانی، حوزه نجف عظمت و شکوه خود را بازیافت و از نو به مرکز علمی جهان تشیع تبدیل شد.

حوزه علمیه نجف، مجموعۀ دست‌اندرکاران، مدارس دینی و مراجع مذهبی در شهر نجف که آموزش، تربیت و پرورش طلاب علوم دینی شیعه و برخی وظایف دینی دیگر را بر عهده دارند. بسیاری از فقیهان و عالمان بزرگ شیعه در این حوزه پرورش یافته‌اند و بدین رو، حوزه نجف از اهمیت بالایی در کنار حوزه علمیه قم برخوردار است.
شیخ طوسی، علامه حلی، شیخ انصاری و در دوران معاصر، آیت الله خوئی و آیت الله سیستانی از پرورش‌یافتگان حوزه علمیه نجف‌اند. امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران، مدتی پس از تبعید از ایران به نجف رفت و در آنجا به تدریس پرداخت و مبارزه با حکومت شاه و برخی مباحث و آثار مهم خویش مانند حکومت اسلامی را در آنجا پی گرفت.

محتویات

تاریخچه

درباره تأسیس حوزه علمیه نجف دو نظر اساسی وجود دارد. گروه نخست بر این باورند که پس از هجرت شیخ طوسی در ۴۴۸ق از بغداد به نجف، وی حوزه علمیه را بنا نهاد. شماری دیگر معتقدند پیش از آمدن شیخ، در نجف حلقه‌های بحث و درس در جوار مرقد امیرمؤمنان علیه‌السلام برقرار و حوزه علمیه شکل گرفته بوده است.[۱] این عده شواهدی در اثبات مدعای خود ذکر می‌کنند؛ از جمله:

حوزه علمیه نجف پس از ورود شیخ طوسی تاریخ با فراز و نشیبی را سپری کرده است که مراحل آن عبارت‌اند از:

دوره تکوین و تثبیت

این دوره با حضور شیخ طوسی در نجف (۴۴۸ـ۴۶۰ق) مقارن است. وی که از شاگردانِ برجسته شیخ مفید (متوفی ۴۱۳) و سید مرتضی علم الهدی (متوفی ۴۳۶) بود، پس از وفات علم الهدی ریاست علمی شیعیان بغداد را برعهده گرفت. اندکی پس از ورود طغرل سلجوقی به بغداد، در ۴۴۹ خانه و کتابخانه او را در حالی که خود وی قبلا به نجف مهاجرت کرده بود آتش زدند. مدتی بعد، شیخ فعالیت علمی خود را در این شهر آغاز کرد و حوزه بزرگ نجف با تلاش‌های او پاگرفت. شیخ توانست اوضاع تحصیلی آشفته و نابسامان نجف را تحت نظم درآورد و حلقه‌های درسی را تشکل بخشد. عده‌ای اندک، از کسانی که همراه شیخ از بغداد به نجف رفته یا شهرتش را شنیده بودند، به او پیوستند و دیری نپایید که شهر نجف مرکزیت علمی و فکری تشیع را از آن خود کرد. کتاب امالی یا المجالس شیخ گواهِ انضباطی است که او در حوزه نو تأسیس نجف در انتقال علوم به شاگردانش برقرار کرده بود.[۹] کار سترگ دیگر شیخ، سوق دادن علما و شاگردان خود به فقه استدلالی و اجتهادی بود.

دوره تبعیت و رکود

این دوره طولانی با وفات شیخ طوسی آغاز شد و تا اوایل قرن دهم ادامه یافت. عوامل متعددی در ایجاد رکود پس از شیخ دخیل بودند.

  • نخست آنکه به رغم ابتکارات شگرف او در حوزه اصول، فقه و دفاعش از فقه تفریعی در حوزه شریعت و توفیقش در ترویج و تحکیم روش‌های استدلال و استنباط[۱۰] آرا و نظریات وی تا مدت‌ها به دلیل عظمت شخصیت او در مجامع علمی شیعه بدون معارض و نقدناپذیر رواج یافت و پیروانش بیش از یک قرن درصدد خرده‌گیری و نقد و بررسی نظریاتش برنیامدند. به تعبیر شهید ثانی[۱۱] و صاحب معالم، ابن شهید ثانی[۱۲] همه فقها تنها ناقل گفته‌های او بودند.
  • عامل دیگر این ایستایی، جوانی حوزه نجف بود که نمی‌توانست همپای مراکزی همچون حوزه علمیه بغداد، در برخورد با آرای گوناگون، پویایی داشته باشد، مخصوصاً آنکه هنگام مهاجرت شیخ از بغداد به نجف، تنها تعدادی کم شمار او را همراهی کرده بودند.[۱۳]
  • از میان رفتن قدرت آل بویه که پیوسته مراکز و شخصیت‌های علمی شیعه را تحت حمایت خود داشتند، عامل اثرگذار دیگری بر رکود بود و مخصوصاً از همان آغاز تصرف عراق به دست سلجوقیان، شیعه تحت فشارهای روزافزون قرار گرفت.
  • ظهور محمدبن ادریس حلّی (متوفی ۵۹۸ق) در حلّه رونق حوزه علمیه این شهر را به همراه داشت ولی همین مسئله به رکود حوزه علمیه نجف شتاب بیشتری بخشید. وی توانست به روحیه پیروی بی‌چون و چرای مشایخ امامیه که در برابر آرا و فتاوای شیخ طوسی تسلیم و منقاد بودند، پایان دهد و با نقادی آرا و برخی روش‌های شیخ، روح تحقیق و نقد و تجدیدنظر را به محافل علمی شیعه باز آوَرَد.

دانشمندان و آثار علمی آن‌ها در این دوره

با همه این احوال، در این دوره نیز حوزه نجف از تکاپوی علمی دور نماند. از ابوعلی طوسی، فرزند شیخ طوسی، (متوفی ۵۱۵) اثری چون المرشد الی سبیل المتعبد و الامالی به جای مانده است. وی نزد علمای شیعه باعنوان مفید ثانی شهرت دارد.[۱۴] ابن شهرآشوب مازندرانی، ابوعلی فضل بن حسن طبرِسی مؤلف مجمع البیان و ابوعبداللّه حسین بن احمدبن طحّال مقدادی تربیت یافتگان محضر اویند.[۱۵] همچنین شیخ ابوالوفاء عبدالجبار رازی، شیخ ابومحمدحسن بن بابویه قمی و شیخ ابوعبداللّه محمدبن هبةاللّه طرابلسی معاصران او و جملگی از شاگردان پدرش در حوزه علمیه نجف بوده‌اند.[۱۶] کتاب شرح کافیه ابن حاجب و شرح قصائد ابن ابی الحدید از نجم الائمة رضی الدین محمد استرآبادی (متوفی ۶۸۶)[۱۷] الایماقی فی شرح الایلاقی و شرح تعریب الزبدة در طب از عبدالرحمان بن عتائقی از علمای حلّه و بعد نجف اشرف[۱۸] و التنقیح الرایع فی شرح مختصرالشرایع مقداد بن عبداللّه سیوری مشهور به فاضل مقداد (متوفی ۸۲۶)[۱۹] از جمله آثار دانشمندانِ این دوره حوزه نجف است.

دوره محقق اردبیلی

از نیمه دوم قرن دهم رونق علمی به حوزه نجف بازگشت. اقدامات اثرگذاری چون آسان ساختن دسترسی به آب آشامیدنی از طریق حفر رودها توسط شاهان صفوی و ساخت قلعه‌های استوار و تأمین امنیت جانی ساکنان، به عنوان عوامل شکوفایی مجدد حوزه نجف شمرده شده است؛[۲۰] ولی بعید است چنین طرح‌هایی به تنهایی شکوفایی علمی را باز آورده باشد، چه پیش از صفویان، برخی فرمانروایان و امیران ایلخانی و جلایری با رویکردی سیاسی به احیای نجف شیعی در برابر بغداد سنّی به اقدامات مشابهی دست زده، اما توفیق چندانی کسب نکرده بودند.[۲۱]

نقش مولی احمد بن اردبیلی (متوفی ۹۹۳ق) مشهور به مقدس/ محقق اردبیلی در بازیابی رونق حوزه علمیه نجف در این دوره بسیار برجسته بود. حضور محقق اردبیلی در حوزه نجف و مقبول افتادن مکتب فقهی او، یعنی تتبع همه جانبه در احادیث و توجه به احادیث صحیح السند ـ که چه بسا مورد بی‌اعتنایی یا اعراض فقهای سَلَف قرار گرفته بودـ در برابر قول به پذیرش فتوای مشهور، پژوهشگران و طلاب بسیاری را در حلقات درس او حاضر ساخت.[۲۲] کسانی چون شمس الدین محمد بن علی عاملی، نوه شهید ثانی، صاحب مدارک الاحکام (متوفی ۱۰۰۹) و[[حسن بن زین الدین، فرزند شهیدثانی معروف به صاحب معالم(متوفی ۱۰۱۱) از تربیت شدگان بزرگ مکتبِ فقهی و اصولی او هستند.[۲۳] مقدمه کتاب معالم الدین و ملاذالمجتهدینِ حسن بن زین الدین در اصول فقه است و متن آن به فقه اختصاص دارد که ناقص مانده است. این مقدمه از زمان تألیف تا به امروز محلّ توجه فقهای اصولی بوده و جایگزین کتاب‌های سه گانه تعلیمی اصول فقه در حوزه‌های امامیه ـ یعنی الشرح العمیدی علی تهذیب العلامة، شرح العلامة علی مختصر ابن الحاجب و شرح العضُدی علی مختصر ابن الحاجب ـ شده و تا سالیانی قبل متداول‌ترین کتاب درسی مقدماتی اصول فقه در نظام تعلیمی شیعه به شمار می‌رفت.[۲۴]

دانشمندان و آثار علمی آن‌ها در این دوره

این دوره کوتاه از تاریخ حوزه نجف از حیث تعداد دانشمندان و نویسندگان، کم اهمیت نیست:

دوره اخباریان و افول آنان

از دهه چهارم قرن یازدهم حوزه علمیه نجف همانند دیگر حوزه‌های شیعه درگیر موضوع اخباری گری شد. بزرگترین تأثیر را در این بین محمدامین استرآبادی (متوفی ۱۰۳۳ق) داشت. وی که خود درس آموخته حوزه علمیه نجف بود و از صاحب معالم و صاحب مدارک اجازه روایت داشت. با تألیف کتاب الفوائد المدنیة در ۱۰۳۰، به نقادی سخت روش اصولی و فقهی مجتهدان شیعه، که میراث پربهای شیخ طوسی در حوزه علمیه نجف بود، پرداخت. او امثال ابن جنید، ابن ابی عقیل، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و از همه بیشتر علامه حلی را به انحراف از طریقت ائمه(ع) متهم می‌کرد و تکیه آنان به علم کلام و اصول فقهِ مبتنی بر افکار عقلی و اعتقاد به قیاس را بدعت می‌شمرد.[۲۹] مکتب اخباری، با شتاب، در نجف و دیگر مراکز علمی عراق و ایران و بحرین نفوذ و بیشتر فقیهان را به خود جذب کرد.[۳۰]

دانش اصولِ فقه و اصولیان از جنبش اخباری لطمات بسیار خوردند و حوزه علمیه نجف نیز از این آسیب‌ها مصون نماند،[۳۱] ولی از حرکت بازنایستاد و در این دوره نیز در نجف به نام دانشمندان یا آثار برجسته‌ای بر می‌خوریم. از میان آنها مجمع البحرین اثر شیخ فخرالدین بن محمدعلی طُرَیحی نجفی (متوفی ۱۰۸۵) از مهمترین آثار قلمداد می‌شود، که موضوع آن واژگان دشوار قرآن و حدیث است.[۳۲] فاضل شِروانی (متوفی ۱۰۹۸ یا ۱۰۹۹) از نویسندگان کثیرالتألیف این روزگار و از دانش آموختگان نجف بود که به اصفهان مهاجرت کرد و ضمن نوشتن کتاب‌هایی چون شرح الشرایع و حاشیه بر شرح تجرید قوشچی شاگردان بزرگی همچون میرزاعبداللّه افندی مؤلف ریاض العلماء، شیخ حسن بلاغی صاحب تنقیح المقال و مولی محمد اکمل اصفهانی پدر وحید بهبهانی[۳۳] پرورد.

درگیری‌های پیوسته صفویان و عثمانیان بر سر تسلط بر عراق، هراس مردم از مهاجرت به عراق، فشار بر علمای مذهبی شیعه پس از سلطه عثمانی‌ها و رویدادهای طبیعی چون وبا در افزایش رکود علمی در این دوره بی‌تأثیر نبودند.[۳۴] همین عوامل باعث شد تا پایان قرن یازدهم از آمد و شد طلاب و دانش پژوهان به نجف کاسته شود و حتی مرکزیت جهان تشیع به کربلا انتقال یابد.[۳۵]

نقش وحید بهبهانی در مبارزه با اخباری‌گری

محمدباقر بن محمد اکمل معروف به وحید بهبهانی (متوفی ۱۲۰۵ق) نقش مهمی در از میان بردن صولت و قدرت اخباریان داشت. به قول ابوعلی حائری (متوفی ۱۲۱۶)، شاگرد بهبهانی، عراق، خصوصا کربلا و نجف، پیش از آمدن بهبهانی آکنده از اخباریان بود تا آنجا که اگر کسی می‌خواست کتابی از آنِ فقهای اجتهادی را حمل کند، برای پرهیز از نجس شدن، آن را با دستمال به دست می‌گرفت.[۳۶] جنبشی که وحید بهبهانی در کربلا آغاز کرد، در نجف ثمر داد و با آمدن محمدمهدی بن مرتضی مشهور به بحرالعلوم (متوفی ۱۲۱۲)، از شاگردان وحید بهبهانی، حوزه نجف با پشت سر گذاشتن ناملایمات دوره اخباریگری، به دوره جدیدی گام نهاد.[۳۷] این واقعیت را نیز نباید از نظر دور داشت که مجموعه انتقادهای دانشمندان اخباری و نیز میراث علمی آنان، به ویژه تلاش‌های آخرین فقیه نامدار این جریان، شیخ یوسف بحرانی و کتاب مهم فقهی او، الحدائق الناضرة، در بالندگی و شکوفایی این دوره جدید، تأثیر در خورتوجهی داشته است.

عصر درخشش و کمال

دوره بعدی را که از قرن سیزدهم شروع می‌شود و تا زمان حال ادامه می‌یابد، می‌توان عصر کمال و اوج درخشش و زعامت علمی حوزه نجف دانست. با آغاز فعالیت علامه بحرالعلوم در نجف و عالمان و فقیهان بسیاری که به همت وحید بهبهانی تربیت شده بودند، حوزه نجف عظمت و شکوه خود را بازیافت و از نو به مرکز علمی جهان تشیع تبدیل شد. تلاش‌های شاگردان مستقیم و غیرمستقیم وحید بهبهانی معطوف مبارزه با اخباری گری و پاسخگویی به شبهات آنان و اثبات نیاز به قواعد اصولی در استنباط شد.[۳۸] این کوشش‌ها ثمربخش بود؛ علم اصول را به کمال رساند و در زمینه فقه به طور محسوسی باب بحث، نقد و تحلیل موضوعات و کاوش در آرای پیشینیان و ادلّه آنان گشوده شد[۳۹] و سرانجام آنکه جریان اخباری هر چند از میان نرفت، به شدت محدود شد.

در امتداد سبک علمی وحید بهبهانی کتاب‌های نفیسی در حوزه نجف به رشته تحریر درآمد.

جایگاه شیخ انصاری در حوزه نجف

شیخ انصاری از شاگردان سیدمحمد مجاهد و شیخ علی کاشف الغطاء و شیخ محمدحسن نجفی مشهور به صاحب جواهر در نجف بود و پس از وفات صاحب جواهر در ۱۲۶۶ق به مرجعیت شیعه نایل آمد.[۴۱] کتاب رسائل او از برترین نوشته‌های اصولی مذهب شیعه به شمار می‌رود؛ به ویژه طرح ابتکاری او در ساماندهی مباحث «حجّت»، افق‌هایی نو در برابر فقها و مجتهدان گشوده است. این کتاب از درسنامه‌های مهم حوزه‌های شیعی است که هم در مرتبه سطوح عالی تدریس می‌شود و هم بسیاری از استادان و مجتهدان حوزه‌های علمیه، دروس اجتهادی خود را در علم اصول، بر محور این کتاب ارائه می‌دهند.

فعالیت‌های میرزامحمد حسن شیرازی

مکتب فقهی ـ اصولی شیخ انصاری، با پیگیری جدّی چند تن از شاگردان برجسته او، و در رأس آنان میرزامحمد حسن شیرازی استقرار یافت. میرزای شیرازی، پس از شیخ انصاری به سامرا رفت و در آنجا حوزه درسی تأسیس کرد. به دعوت او شماری از مجتهدان و فضلای حوزه نجف نیز راهی سامرا شدند و با محوریت میرزای شیرازی، که مرجع علی الاطلاق شیعه بود، در تثبیت و تبیین آرای شیخ انصاری کوشیدند. درواقع، حوزه سامرا که نزدیک به نیم قرن پایید، بخشی از حوزه نجف بود و صرفاً با آن فاصله مکانی داشت.

تاثیر آخوند خراسانی بر حوزه نجف

با اینکه دانشمندان دیگری در حوزه نجف، پس از شیخ انصاری، دست به تألیف و تصنیف در علم اصول زدند، ولی هیچ یک به رتبه آخوند ملامحمدکاظم خراسانی (متوفی ۱۳۲۹ق) نرسیدند. وی از تربیت شدگان مکتب اصولی شیخ انصاری است، ولی آرای او در همه مباحث با نظریات شیخ انطباق ندارد.[۴۲] پس از شیخ انصاری، او بیشترین تأثیر را بر حوزه‌های علمی شیعی گذاشته است. کتاب کفایة الاصول او در بردارنده نظریات و بیان‌هایی ابداعی است و چون به طور موجز تألیف شده، شروح و تعلیقات و تقریرات بسیاری بر آن نوشته‌اند. این کتاب نیز به عنوان آخرین متن آموزشی علم اصول در سطح عالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. اغلب فقیهان برجسته اصولی قرن چهاردهم از پرورش یافتگان مکتب اصولی شیخ انصاری و شمار زیادی از آنان شاگردان آخوند خراسانی بوده‌اند. صدها تن محضر خراسانی را درک کردند و برخی چون شیخ محمد جواد بلاغی (متوفی ۱۳۵۲)، ابوالحسن مشکینی (متوفی ۱۳۵۸)، محمد حسین نائینی(متوفی ۱۳۵۶)، محمد حسین غروی اصفهانی (متوفی ۱۳۶۱)، آقا ضیاء الدین عراقی(متوفی ۱۳۶۱)، سید ابوالحسن اصفهانی (متوفی ۱۳۶۵)، شیخ محمدحسین آل کاشف الغطاء (متوفی ۱۳۷۳)، سیدعبدالحسین شرف الدین عاملی (متوفی ۱۳۷۷) و حاج آقا حسین بروجردی (متوفی ۱۳۸۰ق) به بالاترین مدارج اجتهاد و مرجعیت نایل آمدند.[۴۳]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حوزه علمیه قم ، مشهد ، اصفهان ، تهران ، ری ،نجف...

تاريخ : یکشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۴ | 18:49 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |