بلاهای بعد از شهادت امام حسین : در پی شهادت امام حسین علیه‌السّلام، دنیا شاهد حوادث و رویدادهای سماوی و زمینی عجیب و شگفت انگیزی بود که می‌توان از آن تحت عنوان علائم و نشانه‌های خشم و غضب الهی یاد کرد. حوادث و وقایع خارق العاده بسیاری که پس از شهادت امام حسین (علیه‌ السّلام) در منابع معتبر شیعه و سنی گزارش شده، جای هیچ شک و شبهه و انکاری را در وقوع آن، برای کسی باقی نمی‌گذارد. این مقاله، تلاشی است برای بیان برخی از این علائم و نشانه‌های خشم الهی.

برخاستن غبار سیاه : نقل شده که پس از شهادت امام حسین (علیه ‌السّلام)، بادی سرخ وزیدن گرفت و غباری سیاه و غلیظ به آسمان برخاست؛ به واسطه شدت این گرد و غبارهمه جا تاریک شد آن چنان تاریک، که هیچ چیز کوچک و بزرگی دیده نمی‌شد، به گونه‌ای که مردم گمان کردند که قیامت بر پا شده و عذاب الهی نازل شده است. مدتی وضع بر این منوال بود تا اینکه به برکت وجود شریف امام سجاد علیه‌السّلام، هوا باز شد و گرد و غبار فرو نشست.[۱] [۲] [۳]

خورشید گرفتگی : روایت شده که پس از شهادت امام (علیه ‌السّلام) در روز عاشورا، آفتاب چنان گرفت که در نیمه‌ ی روز، ستاره‌ها در آسمان پدیدار شدند.[۴] [۵] [۶] [۷] . آن‌سان که حتی ستاره "جوزا" تاره جوزا، ستاره ‌ای است که شب هنگام و در وسط آسمان، ظاهر می‌شود. نیز در آسمان دیده شد.[۸] [۹] . طول این خورشید گرفتگی و تاریکی هوا، در برخی از منابع سه روز ذکر شده است. [۱۰] [۱۱]

سرخ شدن آسمان : زرارة بن اعین روایت کرده که امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: "آسمان در شهادت یحیی بن زکریا و امام حسین بن علی (علیه ‌السّلام) چهل روز گریست و جز بر این دو نفر، بر کسی دیگر نگریست. " زراره نقل کرده که به امام صادق علیه‌السّلام گفتم: "آسمان چگونه گریست؟ " فرمود: "خورشید در سرخی صبح طلوع می‌کرد و در سرخی غروب، غروب می‌کرد." [۱۲] . روایت مشابهی نیز از مسعودی نقل شده که در آن آمده آسمان تا چهارده روز بر امام حسین (علیه‌ السّلام) گریست؛ گریستن آسمان سرخی آن بود.[۱۳] . همچنین روایت شده که «چون امام (علیه ‌السّلام) به شهادت رسید سرخی‌ای از سمت مشرق برآمد و سرخی دیگری نیز از سمت مغرب برآمد و نزدیک بود میان آسمان به هم برسند این وضع تا شش ماه، ادامه داشت. [۱۴] [۱۵] [۱۶] .روایت مشابهی نیز، در برخی منابع نقل شده که در آن آمده: چون امام حسین (علیه‌ السّلام) به شهادت رسید تا شش ماه افقهای آسمان سرخ شده بود و پس از گذشت این مدت (شش ماه) هم سرخی آسمان کاملا محو نشد. [۱۷] [۱۸] [۱۹] . نقل است که سرخی آسمان در پیرامون خورشید، پس از شهادت امام حسین (علیه‌ السّلام) به مانند قبل از شهادت ایشان نبود؛[۲۰] [۲۱] [۲۲] [۲۳] . بلکه این مقدار از سرخی آسمان، که امروز شاهد آن هستیم بسیار بیشتر از زمان قبل از شهادت امام (علیه‌ السّلام) است.

خاکستر شدن دانه‌های ورس : روایت شده که قبل از شهادت سیدالشهداء، کاروانی از یمن به مقصد عراق حرکت کرد کالای این کاروان ورس (ورس دانه زردی است شبیه کنجد که برای رنگ کردن لباس و موی سر و نیز درمان به کار می‌رود و بوی خوشی دارد.) بود. این کاروان همزمان با شهادت امام حسین (علیه‌ السّلام) وارد کربلا شد؛ اما به ناگاه، تمام بارهایشان تبدیل به خاکستر شد.[۲۴] [۲۵] [۲۶]

تلخ شدن گوشت شتر : روایت شده که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) و در پی غارت خیمه‌ها و اموال اهل بیت علیه‌السّلام، شتری نیز به غنیمت سپاه عمر سعد در آمد. کسانی که این شتر را به غنیمت گرفته بودند میان فروش یا نحر آن، تصمیم گرفتند تا آن را نحر کنند پس از نحر شتر دیدند گوشت شتر مثل علقم (نام دیگر درخت حنظل است. درختی که در تلخی مثل عرب شده است.) تلخ شده است.[۲۷] [۲۸] [۲۹]

بارش خون از آسمان : در روایات بسیاری از علما و مورخان شیعه و سنی آمده که پس از شهادت امام حسین (علیه‌ السّلام)، از آسمان باران خون باریدن گرفت.[۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] . این باران که به نقل از برخی روایات تا چهل شب نیز ادامه داشت.[۳۴] . چنان بود که خانه‌ها و دیوارها به واسطه آن به رنگ سرخ در آمدند[۳۵] [۳۶] . و چاهها و خمره‌ها و ظرفها پر از خون شدند.[۳۷] . گفته شده ساکنان بصره و کوفه و شام و خراسان نیز شاهد باران خون در شهرهای خود بودند و آن چنان ترس و اضطرابی آنان را فرا گرفت که شک نداشتند به زودی بر آنها عذاب نازل می‌شود.[۳۸] [۳۹] [۴۰] . چنین بارشی در اروپا و از جمله در کشور انگلستان نیز از سوی مورخان این کشور گزارش شده است.(کتابthe anglo-saxon از مهمترین کتب تاریخی در دوران قرون وسطی است. این کتاب که به فرمان آلفرد کبیر پادشاه انگلستان در سال ۸۹۰ میلادی گردآوری شده است. مهمترین حوادث و رویدادهای تاریخ تا آن سال را در بر دارد. بعدها حوادث مهم هر سال تا قرن دوازدهم میلادی نیز بر آن افزوده شد. در این کتاب که مهمترین حوادث و وقایع هر سال در حد یک یا چند جمله ذکر گردیده است، درباره حوادث مهم اکتبر سال ۶۸۵ میلادی آمده: blood. And milk and. in this dear in Britain it rained در این گزارش آمده که در این سال در انگلستان باران خون باریده است. این تاریخ که مؤلف کتاب بدان اشاره داشته مطابق است با عاشورای سال شصت هجری. (این کتاب در ایران به چاپ نرسیده است. وصول به این مطلب از راه سرچ در اینترنت ممکن است. رجوع شود به آدرس اینترنتی: http://forums. Catholic. Com/ showthread. php? t=۳۳۱۰۸۷.) . در وصف این حالت در برخی از روایات آمده: «آسمان باران خون بارید و اثرش تا مدت‌ها درلباس‌ها باقی ماند، تا آن که قطع شد[۴۱] . و در بعضی دیگر از روایت نیز چنین آمده: "مه روزی آسمان بر پتوی سفیدی بارید نگاه کردیم خونین بود، شتران بر لب آب رفتند تا آب بنوشند آب خون شده بود بعدها معلوم شد که در آن روز امام حسین (علیه ‌السّلام) به شهادت رسیده بود."[۴۲] . بعضی دیگر از روایات هم گفته ‌اند: «آسمان پس از شهادت امام حسین علیه‌السّلام تا هفت روز هر گاه بر دیوارها می‌تابید از سرخی چون ملحفه قرمز به نظر می‌رسید و ستاره‌ها به یکدیگر برخورد می‌کردند. [۴۳] [۴۴] [۴۵] [۴۶] . برخی از منابع مدت این بارشها را دو یا سه ماه بیان کردند،[۴۷] ضمن اینکه در برخی از روایات به بارش خاک سرخ نیز اشاره شده است.[۴۸] [۴۹]

جوشش خون تازه از زیر سنگ‌ها : از نشانه‌های دیگر خشم الهی که پس از شهادت امام حسین (علیه‌ السّلام) ، در روی زمین آشکار گردید جوشیدن خون تازه از زیر سنگها بود. نقل شده چون امام حسین علیه‌ لسّلام به شهادت رسید سنگی در زمین یافت نشد، مگر آن که از زیرش خون تازه جاری بود.[۵۰] [۵۱] [۵۲] [۵۳] . از زید بن عمرو کندی روایت شده که می‌گفت: "ام حیا برایم نقل نمود که روز شهادت امام علیه السّلام سه روز دنیا تاریک شده بود و هیچ یک از آنها شام ننمودند، مگر آن که خیمه و خرگاهش سوخته شده بود و هیچ سنگی در بیت المقدس برداشته نمی‌شد، مگر این که خون غلیظی زیر آن سنگ ظاهر بود"[۵۴] . در کتاب کامل الزیارات از مردی از اهالی بیت المقدس روایت شده که می‌گفت: "به خدا سوگند، ما ساکنان بیت المقدس و اطراف آن، با همه دوری راه، شامگاهان، کشته شدن حسین (علیه‌السّلام) را فهمیدیم. " گفتم: "چنین چیزی چگونه ممکن است؟ " آن مرد گفت: "در بیت المقدس هیچ سنگ و شن و صخره‌ ای را بلند نکردیم، جز آن که در زیر آن خون تازه جوشیدن گرفت و دیوارها مانند خون بسته سرخ شده بودند؛ تا سه روز خون تازه بر ما بارید؛ همچنین، شنیدیم که منادی‌ای در دل شب ندا در می‌داد و ستارگان در هم رفتند و خورشید تا سه روز گرفت و سپس باز شد؛ فردای آن روز شایعه کشته شدنش منتشر شد طولی نکشید که خبر شهادت حسین (علیه‌ السّلام) به ما رسید[۵۵] . همچنین نقل شده که «زمانی که سر مطهر سیدالشهداء (علیه ‌السّلام) را به کوفه و منزل ابن زیاد بردند بر دیوارهای خانه‌اش خون روان شد[۵۶] [۵۷] [۵۸] . مسعودی نقل کرده است که این بارشها و نیز جوشش خون از زمین متوقف نشد تا اینکه مختار بن ابوعبید ثقفی قیام کرد و انتقام خون امام حسین (علیه‌ السّلام) را از قاتلین آن حضرت (علیه ‌السّلام) گرفت.[۵۹]

شب یازدهم : ۶۱ق. سر امام حسین ع در تنور خولی . ۶۱ق. شام غریبان کربلا. سر مطهر امام در منزل خولی . آتش زدن خیمه‌ گه بعد از آنکه دشمنان به دستور شمر بن ذی الجوشن خیمه‌ها را غارت کردند، از خیمه‌ها بیرون آمدند، [۴۰] . سپاه عمر بن سعد بعد از به شهادت رساندن امام حسین علیه السّلام، به خیمه‌ها حمله کردند، و خیمه‌ها را آتش زدند، و اموال و اثاث آنها را به غارت بردند. ابومخنف در این‌باره می‌نویسد: مردم به سوی زنان حسین علیه‌السّلام و اموال و اثاثش هجوم آوردند و لباس‌های فاخر و شتر(هایشان) را به غارت بردند، و چه بسا بین آنها بر سر پیراهن‌های موجود در خیمه‌ها کشمکش می‌شد و سرانجام، ماموران غالب می‌شدند و آن پیراهن‌ها را به یغما می‌بردند.[۱] . دشمنان همراه شمر آمدند و خیمه‌های خاندان حسینی را محاصره کردند. شمر بن ذی الجوشن، که خدا او را لعنت کند، جلو آمد تا نزدیک خیمه زن‌ها شد؛ سپس به یارانش گفت: داخل شوید و زینت زنان را تاراج کنید. سپس لشکر عمر سعد مشغول غارت خانواده و زنان حسین (علیه‌ السّلام) شدند تا آنجا که انگشتر از انگشتشان، گوشواره از گوششان و خلخال از پایشان ربودند....[۹] . آری آنان داخل شدند و هرچه در خیمه بود، گرفتند؛ حتی گوشواره‌ ای که در گوش‌ ام‌کلثوم بود، گرفتند و گوشش را شکافتند.[۱۰] [۱۱] . سپاه عمر سعد، شتران و باروبنه و اثاثیه حسین را نیز غارت کردند.[۱۲] . رحیل بن زهیر جعفی، جریر بن مسعود حضرمی و اسد بن مالک حضرمی، بیشتر زینت‌ها و.. . را غارت کردند و ابوالجنوب جعفی، شتر آب‌کش حضرت را ربود.[۱۵] .
رحیل بن حیثمه جعفی،‌ هانی بن شبیب حضرمی و جریر بن مسعود حضرمی، کمان و زینت‌ها را به یغما بردند. [۱۶] . حمید بن مسلم، خشم و اعتراض یکی از زنان قبیلهٔ بنی بکر را به رفتار سپاهیان عمر سعد، چنین گزارش کرده است: زنی از (طایفه) بنی بکر بن وائل با شوهرش در سپاه عمر بن سعد بود. چون دید لشکر به زن‌ها و خیمه‌های حسین حمله کرده و به غارت آنها مشغول‌اند، شمشیری به دست گرفت و به سوی خیمه‌ها آمد و گفت: ‌ای (طایفه) بکر بن وائل، آیا دختران پیامبر را غارت می‌کنید؟ لا حکم الا لله یا لثارات رسول الله؛ [۲۲] [۲۳] حکمی جز حکم خدا نیست، ‌ای خون‌خواهان رسول خدا . شوهر آن زن آمد، دست او را گرفت و به جایگاهش برگردانید. گفتنی است کتاب الفتوح ابن اعثم، کهن‌ترین منبع درباره آتش زدن خیمه‌هاست. و تصمیم گرفتند خیمه ها را به آتش بکشند. گویا از دیدن خیامی که تا چند لحظه پیش، محل استقرار امام و یاران و شیرمردان عرصهٔ کربلا بود وحشت داشتند. بنابر گزارش منابع تاریخی و مقاتل پس از شهادت امام حسین (علیه ‌السلام) و آتش زدن خیام آن حضرت، زنان سوگوار و غارت زده و پابرهنه و گريان را از كنار قتلگاه عبور دادند. هنگامى كه چشم زنان به كشتگان افتاد، شيون كردند وبر صورتشان زدند.[۲۶] [۲۷] [۲۸] . در این میان حضرت زینب (علیهاالسلام) فرياد مى زد: وا مُحَمَّداه! صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ، هذا حُسَینٌ بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ، مُقَطَّعٌ الاَعضاءِ، وا ثُکلاه! وبَناتُکَ سَبایا، الَی اللّه ِ المُشتَکی، والی محمّدٍ المُصطَفی، والی عَلِیٍّ المُرتَضی، والی فاطِمَةَ الزَّهراءِ، والی حَمزَةَ سَیِّدِ الشُّهَداءِ. وا مُحَمَّداه! وهذا حُسَینٌ بِالعَراءِ، تَسفی عَلَیهِ ریحُ الصَّبا، قَتیلُ اولادِ البَغایا، وَاحُزناه! واکَرباه عَلَیکَ یا ابا عَبدِ اللّه ِ! الیَومَ ماتَ جَدّی رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله، یا اصحابَ مُحَمَّدٍ، هؤُلاءِ ذُرِّیَّةُ المُصطَفی یُساقونَ سَوقَ السَّبایا. وا محمّدا! درودهای فرشتگان آسمان، بر تو باد! این، حسین است که آغشته به خون، در صحرا افتاده و قطعه قطعه شده است. وا مصیبتا! دختران تو، اسیر شده‌اند. به خدا و به محمّدِ مصطفی و به علیِ مرتضی و به فاطمه زهرا و به حمزه سیّد الشهدا، شِکوه می‌کنم. وا محمّدا! این، حسین است که در بیابان افتاده. باد صبا بر او می‌وزد و به دست زنازادگان، کشته شده است. چه غم جانکاهی و چه غصّه‌ای بر تو، ‌ای ابا عبد اللّه! امروز، جدّم پیامبر خدا، از دنیا رفت. ‌ای اصحاب محمّد! اینان، نسل مصطفایند که به اسیری برده می‌شوند . [۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] . مثیر الاحزان در این باره چنین می‌نویسد: مَرَرنَ عَلی جَسَدِ الحُسَینِ (علیه السّلام) وهُوَ مُعَفَّرٌ بِدِمائِهِ، مَفقودٌ مِن احِبّائِهِ، فَنَدَبَت عَلَیهِ زَینَبُ علیهاالسلام بِصَوتٍ مُشجٍ، وقَلبٍ مَقروحٍ: یا مُحَمَّداه! صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ، هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ، مُقَطَّعُ الاَعضاءِ، وبَناتُکَ سَبایا، الَی اللّه ِ المُشتَکی، والی عَلِیٍّ المُرتَضی، والی فاطِمَةَ الزَّهراءِ، والی حَمزَةَ سَیِّدِ الشُّهَداءِ، هذا حُسَینٌ بِالعَراءِ تَسفی عَلَیهِ الصَّبا، قَتیلُ اولادِ الاَدعِیاءِ، واحُزناه! واکَرباه! الیَومَ ماتَ جَدّی رَسولُ اللّه ِ، یا اصحابَ مُحَمَّداه، هذا ذُرِّیَّةُ المُصطَفی یُساقونَ سَوقَ السَّبایا، فَاَذابَتِ القُلوبَ القاسِیَةَ، وهَدَّتِ الجِبالَ الرّاسِیَةَ. زنان را، از کنار جنازه حسین علیه السّلام عبور دادند در حالی که در خون، غوطه ور بود ... زینب علیهاالسلام، با ناله ای شکسته و دلی زخمی، کنار جنازه حسین علیه‌السّلام صدا زد: وا محمّدا! درود فرشتگانِ آسمان بر تو! این، حسینِ در خون غوطه ور و قطعه قطعه شده است و دخترانت، اسیرند. به خدا و به علی مرتضی و به فاطمه زهرا و به حمزه سیّد الشهدا، شِکوه می‌کنیم. این، حسین است که در بیابان افتاده و باد صبا بر او می‌وزد و کشته شده به دست حرام زادگان است. چه‌اندوه جانکاهی! چه غصّه ‌ای! امروز، جدّم پیامبر خدا صلی ‌الله‌علیه ‌و‌آله ‌وسلّم در گذشت. ‌ای اصحاب محمّد! اینان، فرزندان مصطفایند که به اسارت برده می‌شوند. این سخنان زینب (علیهاالسلام) دل‌های پُر قساوت آنان را آب کرد و کوه‌های استوار را به لرزه در آورد. [۳۴] [۳۵] [۳۶] . ناله اُمّ كلثوم اقبَلَ فَرَسُ الحُسَینِ (علیه‌السّلام) حَتّی لَطَّخَ عُرفَهُ وناصِیَتَهُ بِدَمِ الحُسَینِ علیه السلام، وجَعَلَ یَرکُضُ ویَصهِلُ، فَسَمِعَت بَناتُ النَّبِیِّ (صلی‌ الله ‌علیه ‌و‌آله ‌وسلّم) صَهیلَهُ، فَخَرَجنَ فَاِذَا الفَرَسُ بِلا راکِبٍ، فَعَرَفنَ انَّ حُسَینا قَد قُتِلَ، وخَرَجَت اُمُّ کُلثومِ بِنتُ الحُسَینِ (علیه‌السّلام) واضِعَةً یَدَها عَلی رَاسِها، تَندُبُ وتَقولُ: وا مُحَمَّداه! هذَا الحُسَینُ بِالعَراءِ، قَد سُلِبَ العِمامَةَ وَالرِّداءَ . از امام صادق علیه ‌السّلام نقل است که: اسب حسین (علیه‌ السّلام) به سمت ایشان رفت تا این که یال و پیشانی اش را به خون حسین (علیه السّلام) خون آلود کرد و پا بر زمین کوبید و شیهه سر داد. دختران پیامبر (صلی‌ الله‌علیه‌ و‌آله و‌وسلّم)، شیهه اسب را شنیدند و بیرون آمدند. ناگهان، اسبِ بی سوار را دیدند و فهمیدند که حسین علیه‌السّلام کشته شده است. اُمّ کلثوم، دختر حسین (علیه‌ السّلام) بیرون آمد، در حالی که دستش را بر روی سر گذاشته بود و صدا می‌زد: وا محمّدا! این، حسین است که در بیابان افتاده و عمامه و رَدایش را برده‌ اند[۳۷] [۳۸] [۳۹] [۴۰] [۴۱] [۴۲] . بعد از آنکه دشمنان به دستور شمر بن ذی الجوشن خیمه‌ها را غارت کردند، از خیمه‌ها بیرون آمدند، [۴۰] . و تصمیم گرفتند خیمه‌ها را به آتش بکشند. گویا از دیدن خیامی که تا چند لحظه پیش، محل استقرار امام و یاران و شیرمردان عرصهٔ کربلا بود وحشت داشتند. سید بن طاووس در این‌باره می‌گوید: سپس دشمنان، زنان را از خیمه‌ها بیرون راندند و خیمه‌ها را به آتش کشیدند. در این هنگام، زنان با پاهای برهنه، در حالی که گریه و شیون می‌کردند (از خیمه ها) بیرون آمدند، [۴۱] [۴۲] . و افراد سپاه دشمن، خیمه ها را به آتش کشیدند و سوزاندند و دود از دودمان نبوت برآوردند.[۴۳] [۴۴] . زمانی که آتش در خیمه‌ها شعله‌ ورشد، دختران سرور پیامبران و نور چشم زهرا سلام‌الله‌علیها، از خیمه‌گاه بیرون آمدند و پا به فرار گذاشتند، در حالی که ناله و فریادشان بلند بود و بر پیر و جوان (از شهدا) می‌گریستند؛ [۴۵] و چنان‌که نگاشته شد، امام رضا (علیه السّلام) در روایتی در وصف ماه محرم می‌فرماید: ماه محرم، ماهی است که در آن، آتش در خیمه های ما فروزان شد (اضرمت النیران فی مضاربنا.[۴۶] [۴۷] [۴۸] . البته چنان‌که نگاشته شد، بر اساس گزارش ابومخنف، آتش زدن خیمه‌ها در روز عاشورا، هنگام حمله سپاه دشمن به سپاه امام حسین (علیه السّلام) نیز صورت گرفته است[۴۹] ؛


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، وقایع دهه دوم محرم

تاريخ : چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۴ | 20:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |