سکر چیست :سکر اگر چه در لغت معانی مختلفی دارد ولی در اینجا به معنی مسکرات و مشروبات الکلی است و معنی مشهور همین است [1] اسلام برای پیاده کردن بسیاری از احکام خود از روش تدریجی استفاده کرده مثل موضوع تحریم مشروبات الکلی به طوری که نخست آن را به عنوان یک نوشیدنی نامطلوب در نقطه مقابل رزقاً حسنا مطرح نموده. [2] روشن است که قرآن در این آیه هرگز اجازه شرابسازی از خرما و انگور نداده بلکه با توجه به اینکه «مسکرات» را در مقابل «رزق حسن» قرار داده اشاره کوتاهی به تحریم خمر و نامطلوب بودن آن نموده است بنابراین نیاز به این نداریم این آیه قبل از نزول تحریم شراب نازل شده و اشاره به حلال بودن آن است بلکه بر عکس آیه ، اشاره به حرام بودن آن می کند ، و شاید اولین اخطار در زمینه تحریم خمر باشد، در حقیقت گوئی در یک جمله معترضه و در میان پرانتز قرآن مجید می خواهد ضمن بر شمردن نعمت های الهی به سوء استفاده از آن نیز اشاره کند [3] و سپس در آیه 43 سوره نساء بر طبق همان تدریجی نازل شدن حکم بیان می فرماید: در صورتی مستید نماز نخوانید[4]
1- تحریم نماز در حال مستی : یعنی افراد مست نمی توانند مشغول ادای فریضه نماز شوند و نماز آنها در این حال باطل است فلسفه آن هم روشن است زیرا گفتگوی بنده و راز و نیاز او با خدا است و باید در نهایت هوشیاری انجام گیرد و افراد مست از این مرحله دور و بیگانه اند ، ممکن است در اینجا کسانی سئوال کنند که آیا مفهوم آیه فوق این نیست که نوشیدن مشروبات الکلی فقط در صورتی ممنوع است که مستی تا حال نماز باقی بماند و دلیل ضمنی برجواز آن در سایر حالات می باشد.
جواب این سئوال در قسمت های بعدی (در تفسیر آیه 90 و 91 سوره مائده) آمده.
اما به طور خلاصه باید گفت که اصولاً برای ریشه کن ساختن یک مفسده اجتماعی و اخلاقی که محیط به طور عمیق به آن آلوده شده است راهی بهتر از این روش نیست که افراد را تدریجاً آماده کنند و سپس حکم نهایی اعلام گردد . ضمناً باید توجه داشت که آیه فوق به هیچ وجه دلالت بر اجازه نوشیدن خمر ندارد بلکه تنها درباره مستی در حال نماز سخن گفته و در مورد غیر نماز سکوت اختیار کرده تا مرحله نهایی حکم فرا برسد.
البته با توجه به اینکه اوقات پنجگانه نماز مخصوصاًدر آن زمان که معمولاً در پنج وقت انجام می شد فاصله چندانی با هم ندارند، خواندن نماز در حال هوشیاری لازمه اش این است که در فاصله اوقات نوشیدن مایعات مست کننده به طور کلی صرفنظر شود. زیرا غالباً مستی آن تا موقع نماز ادامه می یابد و حالت هوشیاری پیدا نمی شود، بنابراین حکم آیه فوق شبیه یک تحریم همیشگی و مستمر است [5]
لازم به ذکر است بعد از آیه 43 سوره نساء آیه 219 سوره بقره نه به صورت کنایه بلکه به صورت واضح مسئله شراب و قمار را مطرح می نماید [6]
شأن نزول :
گروهی از اصحاب خدمت پیغمبر آمدند، عرض کردند حکم شراب و قمار که عقل را زایل و مال را تباه می کند بیان فرمائید در این هنگام آیه فوق نازل شد .
تفسیر
خمر به معنی پوشش است و هر چیزیکه، چیز دیگر را بپوشاند و مخفی کند «خمار«می گویند ولی اصطلاح شرح به هر مایع مسکر (مست کننده) خمر گفته می شود، خواه از انگور گرفته شده باشد . یا از کشمش و یا خرما و هر نوع مشروبات الکلی ، البته استعمال واژه (خمر) برای مایعات مسکر بعلت تناسبی است که بین معنی لغوی آن (که پوشیدن باشد ) با این معنی وجود دارد ، زیرا این مایعات به جهت مستی که ایجاد می کنند روی عقل پرده ای می افکنند و نمی گذارند بد را از خوب و زشت را از زیبا تمیز دهند.
خداوند در این آیه حکم تحریم خمر را آمیخته با نرمش و مدارا بیان فرموده و به پیامبر خویش دستور می دهد درپاسخ آنها بگو: این دو گناهی است بزرگ اگر چه فایده هایی هم برای مردم دارد ، اما نفع آندو در برابر زیان آن بسیار ناچیز و اندک است و هیچ انسان عاقلی بخاطر آن نفع کم با این همه زیان تن در نمی دهد .
اثم چیست ؟
«اثم» به آن حالتی گفته می شود که در روح و عقل انسان بوجود می آید و او را از رسیدن به نیکیها و کمالات باز می دارد ، با توجه به این نکته معنی آیه چنین می شود که خمر و میسر باعث می شوند که ضررهای بسیار گرانی به جان و جسم انسان وارد شود [7]
تعبیر دیگر از اثم :
اثم با ذنب و امثال آن قریب المعنی است و آن حالتی است در عقل یا در موجودی از موجودات خارجی که موجب عقب افتادگی انسان از رسیدن به خیرات می شود بنابراین اثم گناهی است که عواقب سویی مربوط به سایر جهات زندگی داشته و موجب محرومیت از سعا دتهای دیگر گردد .
میگساری که زیانهای بهداشتی و آثار سوء آن در معده ، روده ها ، جگر ، شش ، سلسله اعصاب ، شریانها ، قلب و حواس انسان ] که بعداً در مضرات آن از نظر پزشکی ذکر خواهد گردید[
مانندقوه باصره وذائقه مسلم است واطباء حاذق از قدیم و جدید کتابهایی درباره آن تالیف کرده و آمارهای شگفت انگیزی از مبتلایان به امراضی که از این سم مهلک سرچشمه می گیرد تهیه نموده اند و همچنین مضرات اخلاقی آن مانند بدخلقی، بدزبانی انواع و اقسام جنایات و خونریزیها، افشاءاسرار، هتک حرمت ها، پشت پازدن به همه قوانین و نوامیسی که باید سعادت و مایه خوشبختی زندگی است و بخصوص بی عفتی نسبت به اعراض و اموال و نفوس ] که بعداً در مضرات اخلاقی و… خواهد آمد[ و روشن است که شخص مست فاقد نیروی خرد و قوه تمیز است و از اینرو مانع و زاجری از هیچ کار زشت و ناهنجاری ندارد و از این جنایاتی که جهانرا پر کرده و زندگی را در کام آدمیان تلخ نموده کمتر جنایتی است که مایه پلید بطور مستقیم و یا غیرمستقیم در آن تاثیر نداشته باشد.
و اما زیانهایی که نسبت به قوه عاقله و نیروی دراکه دارد و تصرفاتی که در افکار و اندیشه های انسان می نماید و مجرای ادراک را چه در حال مستی و چه بعد از آن منحرف می کند برای احدی قابل انکار نیست و این از بزرگترین فسادها و آثار شوم خمر است و همه مفاسد دیگر هم از همینجا سرچشمه می گیرد.
آئین اسلامی چنانچه نیز اشاره شده پایه احکام خود را بر نگهداری و تقویت عقل سلیم قرار داده و از هر چیزی که عمل آنرا باطل سازد مانند می، قمار، تقلب ، دروغ و غیره اکیداً منع نموده است و از چیزهایی که بیش از هر چیز با حکومت عقل سلیم و فرمانروایی مطلق آن مخالف است در بین افعال میگساری و بین اقوال دروغگویی می باشد[8].
حکم قطعی درباره شراب
بعد از آیاتی که در خصوص شراب به اختصار بیان شد، آیه آخری که بطور وضوح نهی از این عمل زشت را بطور قطعی اعلام نمود آیه 90 و 91سوره مائده بود.
شأن نزول:
در تفسیر درالمنثور از سعدبن وقاص چنین نقل شده که می گوید: مردی از انصار غذایی تهیه کرده بود ما را دعوت کرد، جمعی در مجلس میهمانی او شرکت کردند،و علاوه بر صرف غذا «شراب» نوشیدند (و این قبل از تحریم شراب در اسلام بود) هنگامی که مغز آنها از شراب گرم شد. شروع به ذکر افتخارات خود کردند، کم کم کار بالا گرفت و به اینجا رسید که یکی از آنها استخوان شتری را برداشت بر بینی من کوبید و آن را شکافت،پس خدمت پیامبر(ص) رسیدم و این جریان را عرض کردم در این موقع آیه فوق نازل شد.[9]
ابتدا طرح یک سؤال: چرا اسلام در نهی مشروبات الکلی از روش تدریجی استفاده نموده است؟
شرابخواری و میگساری در زمان جاهلیت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت و به صورت یک بلای عمومی درآمده بود، تا آنجا که بعضی مورخان می گویند عشق عرب جاهلی در سه چیز خلاصه می شد.
شعر و شراب و جنگ و نیز از روایات استفاده می شود که حتی بعد از تحریم شراب مساله ممنوعیت آن را برای بعضی از مسلمانان فوق العاده سنگین و مشکل بود تا آنجا که می گفتند: هیچ حکمی بر ما سنگین تر از تحریم شراب نبود.
روشن است که اگر اسلام می خواست بدون رعایت اصول روانی و اجتماعی با این بلای بزرگ عمومی به مبارزه برخیزد ممکن نبود و لذا روش تحریم تدریجی و آماده ساختن افکار و اذهان برای ریشه کن کردن میگساری که به صورت یک عادت ثانوی در رگ و پوست آنها نفوذ کرده بود استفاده کرد. [10]
برای بهتر جا افتادن بحث که چه اندازه در عرب آنزمان شرابخواری مرسوم بود به نقل یک رویداد می پردازم.
ابن هشام در سیره خود از خالدبن قره و دیگران از مشایخ بکربن وائل از اهل علم نقل کرده: که اعشی ابن قیس از قبیله خود به مقصد مکه و زیارت رسول(ص) و تشرف به اسلام بیرون آمد، در نزدیکی شهر مکه به بعضی از مشرکین قریش برخورد، مردمکی پرسید کجا؟ گفت:مکه، پرسید به چه کار به مکه می روی؟ گفت می روم تا رسول(ص) را دیدار نموده و اسلام آورم مکی گفت: زنهار ای ابابصیر مبادا چنین کاری کنی که او زنا را تحریم می کند. اعشی گفت ,ولله قسم من بازنا سر و کاری نداشته از تحریم آن باکی ندارم، گفت:نه تنها زنا را تحریم می کند بلکه شراب را هم تحریم می کند، در اینجا اعشی در تصمیم خود قدری سست شده گفت: داستان تحریم شراب کار مسلمان شدن را به تعویق می اندازد، زیرا هنوز در دل من محبت و علاقه به شراب بقایائی است که نمی توانم آنرا نادیده بگیرم، ناچار برمی گردم و سال دیگر می آیم. اعشی برگشت به مقصد اینکه سال دیگر مسلمان شود لکن اجل مهلتش نداد.[11]
درس تاریخی :
ازنقل این رویداد میتوان درس گرفت که انجام اعمال خیر را به تأخیر نبایستی انداخت چرا که اولاً ممکن است مرگ سلب توفیق را سبب گردد و یا شیطان انجام آن عمل را از یاد انسان ببرد زیرا که در روایات تأکید گردیده که در انجام اعمال خیر عجله کنید (فاستبقوا الخیرات) حال به بحث اصلی بر می گردیم .
یا ایها الذین ءامنوا انما الخمر و المیسر والانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون (90) انما یرید الشیطان أن یوقع بینکم العداوة و البغضاء فی الخمر و المیسر و یصدکم عن ذکر الله و عن الصلوة فهل انتم منتهون (91)[12]
جالب توجه اینکه در این آیه با تعبیرات گوناگون ممنوعیت این کار مورد تاکید قرار گرفته است.
1- آیه با خطاب «یا ایهاالذین آمنوا» اشاره به اینکه مخالفت با این عمل با روح ایمان سازگار نیست.
2- بعد از آن کلمه (انما) که برای حصر و تاکید است بکار رفته است.
3- شراب و قمار هم ردیف «انصاب» (بتهایی که شکل مخصوصی نداشتند و تنها قطع سنگی بودند) ذکر شده است و نشان می هد خطر شراب و قمار به قدری زیاد است که در ردیف بت پرستی قرار گرفته، به همین دلیل در روایتی از پیامبر (ص) می خوانیم شرابخوار همانند بت پرست است .
4- شراب و قمار و همچنین بت پرستی و از لام (یکنوع بخت آزمایی) همگی به عنوان رجس و پلیدی شمرده شده اند.
5- تمام این اعمال جزء اعمال شیطانی قلمداد شده است.
6- سرانجام فرمان قاطع برای اجتناب از آنها را صادر کرده و می فرماید(فاجتنبوه)
ضمنا باید توجه داشت که اجتناب مفهومی رساتر از نهی دارد، زیرا معنی اجتناب فاصله گرفتن و دوری کردن است و نزدیک نشدن است که به مراتب از جمله ننوشید رساتر می باشد.
7- در پایان این آیه می گوید: این دستورها به خاطر آن است که شما رستگار شوید. یعنی بدون آن رستگاری ممکن نیست.
8- در آیه بعد به پاره ای از زیانهای آشکار شراب و قمار پرداخته نخست می گوید. شیطان می خواهد از طریق شراب و قمار در میان شما تخم عداوت و دشمنی بپاشد و از نماز و ذکر خدا باز دارد.
9- در پایان این آیه به عنوان استفهام تقریری می گوید: آیا شما خودداری خواهید کرد؟
یعنی پس از اینهمه تأکید باز جای بهانه جویی یا شک و تردید در مورد ترک این دو گناه بزرگ باقی مانده است؟[13]
حال که مروری کلی بر روی دو آیه و مفاهیم آن شد کمی ریزتر و موشکافانه تر مسئله را بررسی می کنیم.
خمر عبارتند از:هر مایعی که در اثر تخمیر (ورآمدن) خاصیت مسکر و مستی بخود گرفته باشد و خوردنش عقل را تیره و بیهوده کند.[14]
رجس من عمل شیطان: رجس به کسر را بنا بر آنچه راغب در مفردات خود گفته مانند نجس هر چیز پلیدی را گویند[15]
حال که رجس را معنی نمودیم یک بحثی را تحت عنوان شناسایی شخصیت شیطان بررسی می کنیم.
شناخت و معرفی شخصیت شیطان از دیدگاه قرآن
در آیه 91 سوره مائده می خوانیم انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة و … یعنی شیطان می خواهد بوسیله همین پلیدی ها ]مثل شراب[ بین شما دشمنی و کدورت بوجود آورده و مانع شما از ذکر خدا و نماز شود.
و نیز در آیات زیادی شیطان را برای انسان دشمن معرفی نموده که هیچگاه خیرآدمی را نمی خواهد و فرموده:
ان الشیطان للانسان عدومبین (سوره یوسف آیه 5) یعنی شیطان برای انسان دشمنی آشکار و نیز فرموده:
کتب علیه انه من تولاه فانه یضله (سوره حج آیه 4)در لوح محفوظ درباره شیطان چنین نوشته شده که هر کس او را دوست بدارد مسلماً او گمراهش می کند و نیز فرموده:
ان یدعون الا شیطاناً مریداً لعنة الله (سوره نساءآیه 118) نمی خواهند مگر شیطانی را که در کفر وعصیان شدید است، خداوند لعنتش کرده، لعنت خود را بر او ثابت و او را از هر خیری طرد کرده است و از طرفی هم در آیات زیادی بیان فرموده که عملیات شیطان نظیر عملیات ما نیست،بلکه تمامش با انسان و عملیات انسان از راه لشویل و وسوسه است. یعنی در قلب او القآتی میکند و در نتیجه او را گمراه می سازد از آن جمله در آیه زیر از قول خود شیطان می فرماید:
قال رب بمآ اغویتنی لا زینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین(سوره حجر آیه 40-39 )
قال هذا صراط علی مستقیم ـ ان عبادی لیس لکم علیهم سلطان الا من اتبعک من الغاوین (سوره حجر آیه 42)[16]
بندگان خدایرا با غواء و گمراه ساختن تهدید کرده و خدایتعالی هم در جوابش نفوذ و قدرت وی را از بندگان خالص خود نفی کرده و فرموده: نفوذ تو تنها در گمراها نیست که تو را پیروی کنند و نیز پاره ای از کلمات او را که روز قیامت در خطاب به مردم می زند از او نقل کرده می فرماید:
ماکان لی علیکم من سلطان الا ان دعوتکم فاستجبتم لی (سوره ابراهیم آیه 22)
(شیطان گفت: من شما را مجبور به گناه نکردم و جز این تقصیری ندارم که شما را به گناه دعوت کردم و شما به میل خود دعوتم را پذیرفتید) و درباره چگونگی دعوتش می فرماید: یا بنی آدم لایفننکم الشیطان تا آنجا که می فرماید: انه یراکم هو و قبیله من حیث لاترونهم [17] یعنی هان ای بنی آدم زنهار که شیطان فریبتان ندهد چه او و نفرات او شما را می بینند از جایی که شما آنان را نمی بینید بیان فرموده است که دعوت او نظیر دعوت یک انسانی از دیگری بگفتن او و شنیدن آن دیگری نیست بلکه بطوریست که داعی (شیطان) مدعو (انسان) را می بیند و لکن مدعو، داعی را نمی بیند و آیه شریفه و من شر الوسواس الخناس، الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنه والناس (سوره ناس آیه 5)
(پناه می برم به پروردگار مردم از شر شیطانی که دارای وسوسه ها است و به محضی که بندگان خدا از شرش به خدای خود پناه می برند می گریزد. همان شیطانی که در دلهای مردم وسوسه می کند پناه می بردم از شر شیطانهای انسی و جنی)
در حقیقت تفصیل آن اجمالی است که ما از آن آیات استفاده کردیم چه صریحا می فرماید: عملیات شیطان بتصرف والقاء در دلها است از این راه است که انسان را به ضلالت دعوت می کند، پس از آنچه گفته شد این معنا بخوبی روشن گردید که:رجس و شیطانی بودن شراب و سایر مذکورات در آیه از این جهت است که اینها کار آدمی را به ارتکاب عملیات زشتی که مخصوص به شیطانست می کشانند و شیطانهم جز این کاری ندارد که وسوسه های خود را در دلها راه داده و دلها را گمراه کند. و از همین جهت در آیه مورد بحث آن عملیات را رجس نامیده چه در آیات دیگری هم گمراهی را رجس خوانده از آن جمله فرموده است.
و من یرد ان یضله یجعل صدره ضیفا حرجا کانما یصعد فی السماء کذلک یجعل الله الرجس علی الذین لایومنون و هذا صراط ربک مستقیما (سوره انعام آیه 126)
(و کسی را که خدا بخواهد گمراهش کند سینه اش را تنگ نموده و او را نسبت به ایمان و عمل صالح بی میل می سازد ، تو گویی تکلیف وی به ایمان و عمل صالح تکلیف به پرواز به آسمان است.
آری خداوند اینطور عذاب گمراهی را کیفر کفر کسانی قرار می دهد که ایمان نیاورند و این است راه پروردگار تو در حالی که مستقیم است) و آنگاه در آیه بعدی این معنا را که رجس بودن اینها ناشی از این است که عمل شیطانیست بیان نموده و می فرماید:
انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه والبغضاءفی الخمر و المیسر و یصدکم عن ذکر الله و عن الصلاه [18]
یعنی شیطان از دعوت به اینگونه عملیات جز شر شما را نمی خواهد، و لذا گفتیم رجس است.
از عملیات شیطانی خواهید گفت مخلص این بیان این شد که معنی رجس بودن شراب و امثال آن اینست که ساختن و یا مثلا خوردن آن کار آدمی را به وسوسه های شیطانی و گمراهیش می کشاند و بس و حال آنکه از روایات زیادی استفاده می شود که شیطان خودش بصورت آدمی مجسم شده و طرز تهیه شراب را به انسانها یاد داده است. در جواب می گویم، آری درست است اینکه چنین اخباری داریم و اینکه گرچه اخبار در باب تجسم شیطان در ساختن شراب به حد تواتر نمی رسند و لکن در ابواب مختلفه مانند تجسم او برای انبیاء و اولیاء و بعضی از افراد انسانی و مانند تجسم ملائکه و یاتجسم دنیا و یااعمال انسانی و امثال آن بسیار به چشم می خورند و نیز درست است که قرآن هم بعضی از این اخبار را تائید می کند[19]
در پایان این بحث بار دیگر به بحث رجس که در آیه 91 سوره مائده آمده است برمی گردیم.
رجس من عمل شیطان و معنایش این است که اینکه گفته شد این امور از عمل شیطانند یا هم رجس و هم از عمل شیطانند، برای این است که شیطان هیچ عرضی از این عملیات خود یعنی خمر و میسر ندارد مگر ایجاد عداوت و بغضا بین شما و اینکه به این وسیله شما را به تجاوز از حدود خدا و دشمنی با یکدیگر وادار کند و در نتیجه بوسیله همین شراب و قمار و … از ذکر خدا و نماز باز بدارد و اینکه عداوت و بغضا را تنها از آثار شراب و قمار دانسته از این جهت است که این اثر در آندو ظاهر است چه معلوم است که نوشیدن شراب باعث تحریک سلسله اعصاب شده و عقل را تخدیر و عواطف عصبی را به هیجان در می آورد و این هیجان اعصاب اگر در راه خشم و غضب به کار رود معلوم است که چه ثمرات تلخی به بار می آورد، بزرگترین جنایت را حتی جنایاتی را که درندگان هم از ارتکاب آن شرم دارند برای شخص مست تجویز می کند و اگر در مسیر شهوت و بهیمیت قرار گیرد معلوم است که سر به رسوائی درآورده و هر فسق و فجوری را چه درباره مال و عرض خود و چه درباره دیگران در نظرش زینت داده او را به هتک جمیع مقدسات دینی و اجتماعی وا میدارد، دزدی ، خیانت و دریدن پرده محارم خود وفاش کردن اسرار و ورود به خطرناکترین ورطه های هلاکت و امثال آن را در نظرش ناچیز جلوه می دهد، چنانکه احصائیه ممالک مترقی که نوشیدن مشروبات الکلی در بینشان رواج دارد ]در بحث شراب از دیدگان ادیان خواهد آمد[ نشان داده که درشترین ارقام جنایات و حوادث ناگوار و فسق و فجورهای شرم آور و ننگین در اثر نوشیدن این آب آتشین است[20]]که انشاءالله در بحث جداگانه با آمار و ارقام آورده خواهد شد[
ترک شرابخواری برای غیرخدا (برای حفظ جان) نیز پاداش دارد:
پیامبر اکرم(ص) ای علی کسی که خمر و شراب را به خاطر خدا ترک گوید خداوند او را از شراب زلال در بسته مهر شده بهشتی سیراب می کند.
در حدیث دیگری از حضرت پیامبر(ص) می فرماید: که حتی اگر شراب دنیا را برای غیرخدا نیز ترک گوید خداوند او را از این شراب طهور می نوشاند علی (ع) می گوید: عرض کردم برای غیرخدا؟ فرمود: آری کسی که برای حفظ جان خود نیز از شراب دنیا چشم بپوشد خدا او را از رحیق مختوم سیراب می کند[21]
لازم است به این نکته توجه کرد که پرهیزکاران که در دنیا دل از لذات حرام از قبیل نوشیدن شراب امتناع کرده اند وعده هایی از شرابهای بهشتی به آنان داده شده است.
یسقون من رحیق مختوم (آیه 25 سوره مطففین ) کلمه رحیق به معنای شراب صافی و خالص از غش است به همین مناسبت آنرا بوصف مختوم توصیف کرده چون همواره چیزی را مهر و موم می کنند که نفیس و خالص از غش و خلط باشد. تا چیزی در آن نریزند و دچار ناخالصیش نکنند. ختامه مسک (آیه 26 سوره مطففین)
بعضی گفته اند کلمه (ختام) به معنای وسیله مهر زدن است می فرماید وسیله مهر زدن بر آن رحیق بجای گل و لاک و امثال آن که در دنیا بوسیله آنها، آنها را مهر و موم می کنند مشک است. بعضی گفته اند منظور از ختام آخرین طعمی است که از شراب در دهان می ماند، می فرماید آخرین طعم آن بوی مشک است[22].
قسمتی از عذابهای اخروی شرابخواران:
شراب به تصریح قرآن اثم است و کسی که آنرا بنوشد اثم خواهد بود و در این آیات خوراک اثم بیان شده است که از درخت زقوم و مانند آهن گداخته است و در شکمها بسان آب جوش می جوشد و در آیه 36 از سوره الحاقه می فرماید: یعنی در دوزخ جز ازچرک نیست و در آیه 16 از سوره ابراهیم می فرماید:
یعنی از آبی که با چرک و خون آلوده است نوشانیده می شود و این نوشابه های جهنمی برای کسانی تهیه شده که در دنیا نافرمانی خدا کرده از نوشابه های حرام نوشیده باشند یا همان نوشابه های پلید است که در دوزخ به این صورت درمی آید.
همانادرخت زقوم خوراک گناهکار است که مانند آهن گداخته بوده و در شکمها همانند جوشیدن آب جوش می جوشد، بگیریدش و تا میان دوزخ بالایش برید، سپس روی سرش از عذاب آب جوشان بریزید، بچش که توئی عزتمند گرامی. [23]
[1] تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 290
[2] متن عربی آیه : و من ثمرات النخیل و الاعناب تتخذون منه سکراً ورزقا : و هم از میوه های درخت خرما و انگور که از نوشابه های شیرین و رزق حلال نیکو به دست آرند (آیه 67 سوره نحل)
[3] تفسیر نمونه جلد 11 صفحات291 -290
[4] یأیها الذین ء امنو لاتقربوا الصلوة و انتم سکری : (ای اهل ایمان هرگز در حال مستی به نماز نیائید تا بدانید چه می گوئید و چه می کنید.
[5] تفسیر نمونه جلد 3 صفحات 396 - 395
[6] یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما:(ای پیغمبر از تو از حکم شراب و قمار می پرسند بگو:در این دو کار ، گناه بزرگی است و سودهایی ، ولی زیان و گناه آن دو بیش از منفعت آن است )
[7] تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 74 -73
[8] تفسیر المیزان جلد 2 صفحات274-273
[9] تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 69
[10] تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 70
[11] تفسیر المیزان جلد 6 صفحه 198
[12] ای اهل ایمان ! شراب و قمار و بت پرستی و تیر های گروبندی (که رسمی بود در جاهلیت) همه اینها پلید و از عمل شیطان است ، از آن البته دوری کنید تا رستگار شوید . شیطان قصد آن دارد که بوسیله شراب و قمار ، میان شما عداوت و کینه بر انگیزد و شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد ، پس شما آیا از آن دست بر می دارید (تا به فتنه و فریب شیطان مبتلا به انواع بلا ها نشوید )
[13] - تفسیر نمونه جلد 5 صفحات 73-71
[14] - تفسیرالمیزان جلد 6 صفحه 185
[15] - تفسیرالمیزان جلد 6صفحه 188
[16] ترجمه:گفت: پروردگار چون مرا از رحمت خود مأیوس و بی بهره کردی هر آینه در زمین گناه و باطل را در نظر بندگانت جلوه داده ، همه آنها را گمراه می کنم، مگر بندگانی از آنان که تو را به خلوص عبادت می کنند ، خداوند متعال فرمود: این امری است که امضاء و اجرای آن از من است،بندگان من چنانند که برای تو سلطنتی بر آنان نیست مگر کسانی از گمراهان که به میل و اختیار خود پیروی تو کنند.
[17] - گرد آورنده - آیه 27 سوره اعراف
[18] - سوره مائده آیه 91
[19] - تفسیرالمیزان جلد 6 صفحات 191 - 188
[20] - تفسیر المیزان جلد 6 صفحات 193-192
[21] تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 281
[22] - تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 569
[23] - تفسیر المیزان جلد2-پاورقی صفحات 285 - 284
این قسمتی از مطلب کتاب((شراب رهآوردی از طرف شیطان)) بود که توسط اینجانب در سال 81 مدون گردیده بود ولی هنوز با توجه به مشکلاتی موفق به چاپ آن نشدم.
در رابطه با حرمت شراب گفتنی است که بیان احکام در صدر اسلام به صورت تدریجى بوده است. چون پذیرش لازم براى بیان دفعى وجود نداشته است. از همین رو در آیه 219 سوره بقره، «یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما و یسئلونک ما ذا ینفقون قل العفو کذلک یبین الله لکم الایات لعلکم تتفکرون» ابتدا نفع و ضررهاى مسکرات و این که مضار آن بیشتر از منافع آن است بیان گردیده ولى بعدا در آیه 90 سوره مائده حرمت آن به طور کلى بیان گردیده است.
در اینجا چند مسئله باید مورد توجه قرار گیرد:
الف. باید گفت که مسئله حرمت خمر و شراب، در همه ادیان الهی حرام بوده، و هیچ آیینی که از تحریف بشر مصون مانده باشد، شرب خمر را جایز نمیداند. روایتی از امام رضا علیه السلام نقل شده است که فرمودند: ما بعث الله نبیا الا بتحریم الخمر... (صدوق، التوحید) خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر آنکه شراب را در شریعت او حرام نمود. بنابراین تصور این که حرمت شراب فقط مربوط به دین اسلام است، تصوری نادرست میباشد و اینکه امروزه در برخی ادیان شرب خمر را حلال میشمارند، این خود یکی از نشانههای تحریفهایی است که در آیینهای الهی به دست بشر صورت گرفت (ر.ک: ذبیح الله محلاتی، ساحل نجات در مضرات شراب، تریاک، قمار، موسیقی، تهران، 1332) که نمونة بارز آن را میتوان در دین یهود، و همین طور در تحریفاتی که در دین مسیح توسط پولس قدیس صورت یافت، پیگرفت.
ب. باید دانست احکام الهی براساس مصالح و مفاسد است یعنی حلالیت نشانه مصلحت و فایده داشتن آن برای انسان است و حرمت نشانه مفسده و ضرری است که آن برای انسان دارد.
البته احکام الهی مورد وضعی است و ممکن است بنا بر مصالح مهمتر و یا به دلایل ویژه دیگری مدتی برای برخی مردم ابلاغ نشود و یا واجب نشود مانند ماهیگیری که کاری حلال است ولی روزهای شنبه برای یهودیان حرام شده است. اما این گونه موارد با حرمت ذاتی برخی چیزها مانند گوشت، خون و شراب فرق می کند.
ج. ضرر و زیان فردی و اجتماعی شراب بر کسی پوشیده نیست، هر چند ممکن است منافع زودگذر و اندکی داشته باشد چنان که قرآن کریم هم تصریح فرموده است: «یسئلونک عن الخمر والمیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما»؛ درباره شراب و قمار از تو می پرسند، بگو: در آن دو گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم است و گناهشان از سودشان بزرگتر است» (بقره، آیه 219).
و نیز در آیه 90 و 91 از سوره مائده، قمار بازی و می گساری اعمالی پلید و از ابزار شیطان معرفی شده است.
ضررهای بس گرانی که بر اثر شراب خواری بر روح و جسم انسان وارد می شود، به گونه ای: «انما الخمر والمیسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه...» است که فغان دانشمندان، روان شناسان و پزشکان جوامع غربی را درآورده است، در اینجا نظریه دانشمندان را در مورد زیان های شراب به طور فشرده بیان می کنیم:
1. اثر الکل در عمر انسان؛ یکی از دانشمندان مشهور غرب اظهار می دارد که هرگاه از جوانان 21 ساله تا 23 ساله معتاد به مشروبات الکلی، 51 نفر بمیرند، در مقابل از جوان های غیر معتاد، 10 نفر هم تلف نمی شوند.
دانشمند مشهور دیگری ثابت کرده است که جوان های 20 ساله، که انتظار می روند پنجاه سال عمر کنند در اثر نوشیدن الکل، بیشتر از 35 سال عمر نمی کنند.
2. اثر الکل در نسل بشر؛ دانشمندان به تجربه ثابت کرده اند، کسی که در حین انقاد نطفه مست است، 35 درصد از عوارض الکلیسم حاد را به فرزند خود منتقل می کند و اگر زن و مرد هر دو مست باشند، صد در صد عوارض حاد در بچه ظاهر می شود، براساس آماری که در این زمینه وجود دارد، کودکانی که زودتر از وقت طبیعی به دنیا آمده اند، از پدران و مادران الکلی 45 درصد و از مادران الکلی 31 درصد و از پدران الکلی 17 درصد بوده اند. کودکانی که هنگام تولد توانایی زندگی را ندارند، از پدران الکلی 6 درصد و از مادران الکلی 45 درصد و نیز کودکانی که فاقد نیروی کافی عقلایی و روحی بوده اند، از مادران الکلی 75 درصد و از پدران الکلی نیز 75 درصد بوده است.
3. اثر الکل در اخلاق؛ در شخص الکلی عاطفه خانوادگی و محبت نسبت به زن و فرزند ضعیف می شود، به طوری که مکرر دیده شده که پدرانی، فرزندان خود را با دست خود کشته اند.
4. زیان های اجتماعی الکل؛ طبق آماری که «انیستتوی» پزشکی قانونی شهر «نیون» در 1961 تهیه نموده است، جرایم اجتماعی الکلیست ها از این قرار است:
مرتکبین قتل های عمومی 50 درصد. ضرب و جرح ها در اثر نوشیدن الکل 8/77 درصد. سرقت های مربوط به الکلیست ها 5/88 درصد. جرایم جنسی مربوط به الکلیست ها 8/88 درصد می باشد. این آمار نشان می دهد که اکثریت قاطع جنایات و جرایم بزرگ در حال مستی روی می دهد. خلاصه ضررهای شراب آن قدر زیاد است که به گفته یکی از دانشمندان اگر دولت ها ضمانت کند درب نیمی از میخانه ها را ببندند، می توان ضمانت کرد که از نیمی از بیمارستان ها و تیمارستان ها بی نیاز شویم». (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 2، ص 74، تهران، دارالکتب، چاپ پانزدهم، 1362).
به خاطر همین آثار منفی و خانمانسوز شراب خواری است که اسلام آن را تحریم کرده و آیاتی بر مذمت میگساری نازل شده است.
اعلان تحریم و حد شرب خمر
آنگاه که آیه اخیر نازل شد، منادى رسول خدا میان مسلمانان ندا کرد: ایهاالناس بدانید که شراب به دستور خدا و رسول حرام شده و کسى حق شراب خوردن ندارد، انس بن مالک مى گوید: من درخانه ابوطلحه پیاله گردان قوم بودم و آنها شرب خرما مى خوردند، ناگاه ندایى به گوشم رسید که در بیرون خانه ندا مى کرد ابوطلحه گفت : برو ببین چه خبر است ؟ من چون بیرون آمدم منادى ندا مى کرد: الا ان الخمر قد حرمت بدانید که شراب حرام شده است . این مطلب در کوچه هاى مدینه شایع شد
ابوطلحه گفت : پس آن شراب را بریز، من آن را به زمین ریختم (1) آنگاه شرب خمر قدغن و مشروب فروشى ها تعطیل گردید، فقط بطور مخفى و گاه گاه توسط بدکاران عملى مى شد و شلاق مى خوردند، از رسول الله صلى الله علیه و آله در این رابطه دو مطلب به وقوع پیوست یکى وعده عذاب آخرت به شاربین خمر، دیگرى تشریع حد شرعى نسبت به کسى که شرب خمر کرده است .
امام صادق علیه السلام فرموده : رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:... پروردگارم قسم یاد کرده : هر بنده ام در دنیا خمر بیاشامد به همان مقدار از رحیم جهنم به او خواهد نوشانید اهل عذاب باشد یا اهل رحمت ، و اگر به بچه اش یابنده اش بخوراند همان مقدار از حمیم به او خواهم نوشانید معذب باشد یا بخشوده شده : قال رسول الله صلى الله علیه و آله اقسم ربى ان لایشرب عبد لى فى الدنیا خمرا الا سقیته مثل ما شرب منها من الحمیم یوم القیامة معذبا او مغفورا له و لا یسقیها عبدا لى صبیا صغیرا و مملوکا الا سقیة مثل ماسقاه من الحمیم یوم القیامه معذبا بعد او مغفورا له (2)
و نیز آن حضرت در خمر ده نفر از لعنت کرد: به خود خمر، به فشارنده انگور، محل فروشنده ، خریدار، ساقى ، خورنده پول آن ، شارب الخمر، حامل آن ، و کسى که به طرف او حمل شده است : عن زیدبن على عن ابائه ، علیهم السلام ، قال : لعن رسول الله صلى الله علیه و آله : الخمر و عاصرها و متصرها و بایعها و مشتریها و ساقیها و آکل ثمنها و شاربها و حاملها و المحمولة الیه (3)
تشریع حد شرب خمر
به احتمال نزدیک به یقین حد شرب خمر به دنبال تحریم آن تشریع شده است و آن هشتاد تازیانه است از روایات شیعه و اهل سنت معلوم مى شود که رسول الله صلى الله علیه و آله ابتدا شارب الخمر را با لنگه کفش مى زده ، و سپس به هشتاد ضربه منحصر کرده است .
بریدبن معاویه مى گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم مى فرمود: در کتاب على علیه السلام آمده : به شارب خمر و شارب نبیذ هشتاد تازیانه زده مى شود: سمعت ابا عبدالله علیه السلام یقول : ان فى کتاب على علیه السلام یضرب شارب الخمر ثمانین وشارب النبیذ ثمانین (4)
و ضمنا در روایات آمده که اگر کسى دو دفعه شرب خمر کند و حد زده شود، در دفعه سوم مجازاتش اعدام است عن ابى عبدالله علیه السلام قال : رسول الله صلى الله علیه و آله : من شرب الخمر فاجلدوه فان عاد الثالثة فاقتلوه (5) در روایات اهل سنت در دفعه چهارم کشته مى شود و نیز حکم همه گناهان کبیره همان است از امام کاظم علیه السلام نقل شده : قال : اصحاب الکبائر کلها اذا اقیم علیهم الحد مرتین ، قتلوا فى الثالثة (6)(*1)
شراب و به طور کلی«مسکرات»از بزرگترین بلاهای خانمان برانداز جامعه بشری بوده و هست.در نکوهش این سم مهلک،همین اندازه کافی است،که با بزرگترین سرمایه بشر و مایه امتیاز او از سایر جانداران،که همان«عقل و خرد»است،سر جنگ و مبارزه دارد.سعادت انسان در پرتو خرد تامین میگردد،فرق انسان با سائر جانداران در همان قوای فکری است،و«الکل»دشمن بزرگ آن به شمار میرود.از این نظر،جلوگیری از نوشیدن مشروبات الکلی یکی از برنامههای پیامبران آسمانی بوده است.همچنین شراب،در تمام شرایع آسمانی محکوم به تحریم بوده است. (7) در شبه جزیره عربستان، میخوارگی به صورت یک بلای عمومی،یک بیماری واگیر درآمده بود،که مبارزه قطعی و اصولی با آن نیاز به طول زمان داشت.امکانات محیط و شرائط و احوال عموم عرب نیز اجازه نمیداد که پیامبر خدا،بدون مقدمه آن را تحریم نماید،بلکه ناچار بود بسان یک طبیب،تدریجا مزاج جامعه را آماده سازد تا مبارزه قطعی و نهائی صورت پذیرد.
از این نظر آیههای چهارگانهای که پیرامون ابراز انزجار از شراب نازل گردیده استیکنواخت نیست،بلکه از مرحله ابتدائی شروع شده تا آنجا که به صورت قطعی تحریم آن را اعلام کرد.
دقت در این آیهها روش تبلیغی پیامبر خدا را به ما میآموزد.شایسته است گویندگان و نویسندگان زبردست از این شیوه پیروی نمایند،و مبارزه با آلودگیهای اجتماعی را از همین راه تعقیب کنند.
شرط اساسی مبارزه با یک کردار ناشایست،در مرحله نخستبیدار کردن افکار و توجه دادن جامعه به مضار و مفاسد آن است.تا آمادگی روحی و انگیزه باطنی در جامعه نباشد،مبارزه اصولی با یک کردار ناشایستبه طوری که خود مردم ضامن اجراء آن باشند امکانپذیر نیست.
از این نظر،قرآن در نخستین بار،در اجتماعی که میخوارگی جزء زندگی آنها بود. ساختن شراب از خرما و انگور را با«رزق حسن»(روزی نیکو)مخالف دانسته و از این طریق هشداری به افکار خفته داده است.چنانکه میفرماید:«و من ثمرات النخیل و الاعناب تتخذون منه سکرا و رزقا حسنا»: (8) «شما ای مردم!از خرما و انگورهم مایع مست کننده و هم رزق نیکو به دست میآورید».قرآن،برای نخستین بار گوشزد نمود که ساختن شراب از آنها،ارتزاق نیکو نیست،بلکه«ارتزاق حسن»آنست که آنها را به همان صورت انگور و خرما مصرف نمائید.
این آیه تکانی به افکار داد،و مزاج آلوده را آماده کرد که پیامبر بتواند پس از آن،لحن خود را شدیدتر کند و به وسیله آیه دیگر اعلام کند که نفع جزئی(مادی)شراب و قمار در برابر آن همه مضار ناچیز است.و این مطلب را با آیه یاد شده در زیر بیان نموده است:
«یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما» . (9)
«از حکم شراب و قمار از تو سئوال میکنند،در پاسخ آنها بگو که اگر چه در قمار و شراب استفاده جزئی مادی است ولی ضرر و گناه آنها بیشتر است»بدون شک،مقایسه سود و زیان از طریق برتری زیان بر سود،تنها برای مردم اندیشمند و آگاه،در ایجاد انزجار کافی است،ولی توده مردم تا نهی صریح نباشد با این شیوه از بیان،از ارتکاب عمل ناشایستخودداری نمینمایند.
حتی«عبد الرحمان عوف»،با اینکه آیه فوق نازل شده بود،ضیافتی ترتیب داد و شرابی سر سفره حاضر نمود.حضار پس از نوشیدن شراب به نماز ایستادند.یکی از آنها آیه را در نماز غلط خواند به طوری که معنی را دگرگون ساخت،یعنی بجای «لا اعبد ما تعبدون» که معنای آن اینست:که ای مشرکان من بتهای شما را نمیپرستم،چنین خواند که:«لا اعبد ما تعبدون» که مفاد آن،ضد آیه یاد شده است.
این جریانها مزاجها را آماده نمود تا شرایط و اوضاع اجازه دهد که شراب لااقل در شرائط و حالات خاصی تحریم گردد.از اینرو،صریحا اعلام گردید که هیچ فرد مسلمان حق ندارد که با حالت مستی نماز بگزارد،و این تشریع الهی با این آیه اعلام گردید: «لا تقربوا الصلوة و انتم سکاری حتی تعلموا ما تقولوا» (10) یعنی در حال مستی نماز نخوانید تا بدانید چه میگوئید.
تاثیر این آیه به حدی بود که گروهی،برای همیشه میخوارگی را ترک گفتند و منطق آنها این بود،که چیزی که به نمازتان زیان میرساند،باید مطلقا از برنامه زندگی حذف گردد.
ولی گروه دیگر همچنان دست از کردار خود برنداشته بودند،حتی یک نفر از«انصار»با توجه به آیه یاد شده،در ضیافتی که ترتیب داده بود،میهمانان پس از صرف شراب،به جان هم افتاده و سر و دست همدیگر را شکستند،سپس شکایتحضور رسول خدا آوردند.خلیفه دوم که تا آن روز شراب میخورد،به گمان اینکه آیات گذشته کافی برای تحریم قطعی شراب نیست،دستبه دعاء برداشت،و گفت«اللهم بین لنا بیانا شافیا فی الخمر»یعنی بارالها بیان صریح و قانعکنندهای برای ما نازل فرما.
ناگفته پیداست که این گونه پیشامدهای ناگوار،محیط را آماده پذیرش قطعی تحریم شراب ساخت.از اینرو،حکم صریح و نهائی حرمتشراب چنین نازل گردید:
«یا ایها الذین آمنوا انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون» (11)
ای افراد با ایمان!شراب و قمار و بتان و«ازلام»(یک نوع بختآزمائی بود)پلید و نجساند،همگی از آنها اجتناب ورزید شاید رستگار شوید.
این بیان بلیغ و اکید باعثشد که کسانی که تا آن روز به بهانه نبودن بیان قطعی،بادهگساری میکردند،از میخوارگی دوری جویند.در کتابهای سنی و شیعه وارد است که خلیفه دوم پس از استماع آیه فوق چنین گفت:«انتهینا یا رب»یعنی دوری و اجتناب خود را از این وقت!اعلام میداریم. (12)(*2)
پی نوشت
1- صحیح مسلم ، ج 2، ص 189، کاب الاشربة
2- افى ، ج 6، ص 396
3- کافى ، ج 6، ص 398
4- کافى ، ج 7، ص 214، هشتاد ضربه در سنن ترمذى نیز نقل شده است .
5- کافى ، ج 7 ص 218
6- کافى ج 7 ص 219
7. در سال 1339 هجری شمسی،آقای دکتر«آرشه تونک»،دبیر کل سازمان بین المللی مبارزه با الکل به ایران آمد،از اینکه آگاه شده بود که آئین اسلام صرف مشروبات الکلی را شدیدا ممنوع کرده استخوشحال بود.
وی برای آشنائی با نظر اسلام درباره مواد الکلی،مایل شده بود که با رئیس مذهب شیعه در آن وقتحضرت آیت الله العظمی آقای بروجردی قدس الله سره،در قم مصاحبهای برگزار نماید.از این نظر،به همراه یکی از پزشکان معروف تهران که از خانواده روحانی و مذهبی اصفهان است،به قم آمد و پس از کسب اجازه از محضر آیت الله بروجردی،جلسهای در منزل معظم له منعقد گردید.
در آن جلسه حضرت استاد علامه طباطبائی حضور داشت،و نگارنده و پدر بزرگوارم حضرت حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج میرزا محمد حسین خیابانی(دام ظله) نیز پیش از ورود آقایان برای زیارت حضرت آیت الله،شرفیاب شده بودیم و قهرا در جلسه شرکت نمودیم.
نخستین سؤال دکتر این بود که چرا اسلام،صرف مشروبات الکلی را ممنوع ساخته است.حضرت آیت الله،از میان علل و اسرار مختلفی که در تحریم شراب موجود است،فقط به این نکته تکیه کرد که:الکل نابود کننده عقل و خرد است،که مایه امتیاز انسان با دیگر موجودات است،چنانکه در بالا توضیح داده شده است.
8. سوره نحل/67.
9. سوره بقره/219.
10. سوره نساء/44،و نیز به«سنن ابی داود»،ج 2/128،مراجعه کنید.
11. سوره مائده/90.
12. «مستدرک»،ج 4/143،«روح المعانی»،ج 7/15
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قمار بازی ، شرب خمر و مضرات