عزاداری اهل بیت امام حسین علیه السلام بعد از واقعه کربلا

سوگواری‌ زنان اهل بیت در عزای امام حسین علیه ‌السّلام، یکی از اقدامات بسیار تأثیرگذاری بود که پس از حادثه دل ‌خراش کربلا از سوی زنان اهل بیت (علیهم ‌السلام) انجام گرفت، و تأثیر شگرفی در تداوم مبارزه، پاسداشت نهضت حسینی و بیداری عمومی ‌شهرهای اسلامی ‌داشت. این عزاداری‌ها که از آغازین دقائق شهادت امام (علیه‌ السلام) و با حضور زنان اهل بیت (علیهم ‌السلام) در کنار اجساد عزیزانشان آغاز شد، تا بازگشت اسرا به مدینه ادامه یافت و موجب شدند تا یاد و خاطره واقعه عاشورا و مصائب اهل بیت در تاریخ ثبت شود و راه و هدف امام حسین (علیه‌ السّلام) از تحریف و وارونه سازی محفوظ بماند و پیام آن به درستی به جامعه منتقل شود.

یکی از اقدامات کارساز و بسیار تأثیرگذاری که پس از واقعه کربلا از سوی زنان اهل بیت (علیهم ‌السلام) انجام گرفت، اقامه مجالس عزا بود که تأثیر شگرف آن در بیداری عمومی ‌جوامع اسلامی ‌رخ نمود. این عزاداری‌ها که از آغازین دقائق شهادت امام علیه ‌السلام و با حضور زنان اهل بیت علیهم ‌السلام در کنار اجساد عزیزانشان آغاز شد، [۱] [۲] [۳] [۴] [۵] [۶] [۷] . تا بازگشت اسرا به مدینه ادامه یافت. سوگواری‌های زنان اهل بیت آن چنان موثر بود که حتی در کاخ یزید، مجلس عزای حسینی به پا شد.[۸] [۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲] . پس از بازگشت کاروان اسرای کربلا به مدینه نیز، بانوان بنی‌هاشم برای زنده نگاه داشتن یاد شهدای کربلا، پیوسته در ماتم و عزا بودند. حضرت زینب سلام ‌الله‌علیها در عزای برادر و اهل بیت و فرزندان و اصحاب او مداوم گریه می‌کرد و این وضعیت برای ایشان بود تا پس از دو سال به ملکوت اعلی پیوست.[۱۳] . همسر امام حسین علیه ‌السّلام برای آن حضرت ماتم به پا کرد و گریست و زنان و خادمان نیز آنقدر گریه کردند که اشکهایشان تمام شد.[۱۴] . او پس از واقعه کربلا هرگز زیر سقفی ننشست و بعد از یک سال، از شدت حـزن و‌ اندوه در گذشت.[۱۵] [۱۶] [۱۷] [۱۸] [۱۹] [۲۰] [۲۱] . ‌ام البنین نیز پس از واقعه عاشورا، در خانه ‌اش با حضور زنان بنی‌هاشم مجلس سوگواری برپا می‌کرد.[۲۲] . و هر روز به بقیع می‌رفت و سروده‌هایی را که خود در رثای عباس سروده بود، می‌خواند و دردمندانه می‌گریست. [۲۳] [۲۴] [۲۵]

شیون در مجلس یزید

یکی از صحنه‌های دلخراش مجلس یزید، صحنه ‌ای بود که سر امام حسین علیه ‌السلام را در تشت طلا گذاشته بودند[۴۸] [۴۹] [۵۰] [۵۱] [۵۲] [۵۳] [۵۴] [۵۵] . و یزید در نهایت قساوت با چوب دستی به دندان‌های پیشین امام می‌زد[۵۶] [۵۷] [۵۸] [۵۹] [۶۰] . و سر و صورت او را وارسی می‌کرد.[۶۱] . منابع تاریخی در ادامه ماجرا چنین نوشته ‌اند: یزید زنان را در پشت سر خود قرار داد، و سکینه و فاطمه دختران امام حسین (علیه‌ السلام) از پشت سر یزید گردن می‌کشیدند تا شاید بتوانند سر پدر بزرگوارشان را ببینند؛ اما یزید سعی می‌کرد مانع دیدن آنان شود. وقتی آن دو دختر سر پدر را دیدند، فریادی کشیدند که در پی آن، زنان یزید و دختران معاویه صدا به شیون و زاری برآوردند.[۶۲] [۶۳] [۶۴] [۶۵] [۶۶] [۶۷] . در خبری آمده است که سکینه دختر حسین درباره یزید گفت: وَاللَّهِ ما رَأَيتُ أقسى‌ قَلباً مِن يَزيدَ، ولا رَأَيتُ كافِراً ولا مُشرِكاً شَرّاً مِنهُ ولا أجفى‌ مِنهُ ؛ به خدا قسم سنگدل ‌تر از یزید ندیدم و هیچ کافر و مشرکی بدتر از او نیافتم. [۶۸] . حضرت زینب کبری سلام ‌الله‌علیها نیز هنگامی که چشمش به سر افتاد، گریبان چاک کرد و با ناله‌ ای غم‌انگیز و جانسوز فریاد زد: ای حسین من! ‌ای حبیب رسول خدا! ‌ای زاده مکه و منا! ‌ ای پسر فاطمه زهرا سرور زنان! ‌ای فرزند دختر مصطفی! راوی می‌گوید: به خدا قسم از گریه حضرت زینب تمام حاضران جز یزید به گریه افتادند. [۶۹] [۷۰] [۷۱] . آنگاه یکی از زنان بنی‌هاشم که در خانه یزید زندگی می‌کرد برای امام حسین این‌گونه به مرثیه ‌خوانی پرداخت: يا حُسَيناه ! يا حَبيباه ! يا سَيِّداه ! يا سَيِّدَ أهلِ بَيتاه! يَابنَ مُحَمَّداه! يا رَبيعَ الأَرامِلِ وَاليَتامى‌! يا قَتيلَ أولادِ الأَدعِياءِ!؛ ‌آه ای حسین! وای‌ ای حبیب! آخ‌ ای مولا! ‌ای سرور اهل بیت! ‌ای پسر محمد! ‌ای پناه و امید پیرزنان و یتیمان! ‌ای کسی که به دست فرزندان انسان‌های پست کشته شدی![۷۲] [۷۳] [۷۴]

عزاداری در خرابه شام

محلّ اقامت زنان اهل بیت در شام، خرابه‌ ای بود که یزید به قصد زیر آوار ماندن و کشتن اهل‌ بیت (علیهم ‌السّلام)، آنان را در آن، جای داده بود.[۷۵] [۷۶] [۷۷] [۷۸] [۷۹] [۸۰] . شیخ صدوق می‌گوید: این بازداشتگاه، زندانی بود که اسیران، در آن از نظر سرما و گرما آزار می‌دیدند. به طوری که صورت‌هایشان پوست‌ انداخته بود.[۸۱] [۸۲] [۸۳] [۸۴] [۸۵][۸۶] [۸۷] [۸۸] . حضرت زینب کبری (سلام‌ الله‌علیها) و ام کلثوم (سلام ‌الله‌علیها) با تشکیل مجلس عزا در خرابه شام، جزئیات شهادت امام (علیه‌ السّلام) و مصایب دیگر وارد شده بر آن‌ها را در قالب نثر و نظم برای زنان شامی تشریح می‌کرد. کار مجلس عزاداری تا آنجا بالا گرفت که حتی زنان آل ابوسفیان از جمله هند، همسر یزید (در خرابه) به پیشواز اهل بیت (علیه ‌السّلام) رفتند و دست و پای دختران رسول خدا (صلی‌ الله‌علیه ‌و‌آله ‌وسلّم) را می‌بوسیدند و گریه و زاری می‌کردند. این برنامه بنابر نقلی هفت و به نقلی سه روز ادامه داشت. [۸۹] [۹۰] [۹۱] [۹۲] [۹۳] .

عزاداری در خانه یزید

بر اساس برخی گزارشات به دستور یزید زنان اهل بیت را به بخش زنانه ببرند و به زنان خاندان ابو سفیان، فرمان داد که برای حسین (علیه ‌السّلام) سه روز سوگواری کنند. ابن سعد در کتاب الطبقات الکبری در خبری می‌نویسد : امَرَ یَزیدُ بِالنِّساءِ، فَاُدخِلنَ عَلی نِسائِهِ، وامَرَ نِساءَ آلِ ابی سُفیانَ، فَاَقَمنَ المَاتَمَ عَلَی الحُسَینِ (علیه‌ السّلام) ثَلاثَةَ ایّامٍ، فَما بَقِیَت مِنهُنَّ امرَاَةٌ الّا تَلَقَّتنا تَبکی وتَنتَحِبُ، ونُحنَ عَلی حُسَینٍ (علیه‌ السّلام) ثَلاثا، وبَکَت اُمُّ کُلثومٍ بِنتُ عَبدِ اللّه ِ بنِ عامِرِ بنِ کُرَیزٍ عَلی حُسَینٍ علیه السلام، وهِیَ یَومَئِذٍ عِندَ یَزیدَ بنِ مُعاوِیَةَ. فَقالَ یَزیدُ: حُقَّ لَها ان تُعوِلَ عَلی کَبیرِ قُرَیشٍ وسَیِّدِها. یزید دستور داد که زنان را به بخش زنانه ببرند و به زنان خاندان ابو سفیان، فرمان داد که برای حسین (علیه ‌السّلام) سه روز سوگواری کنند. هیچ زنی از آنان نمانْد، مگر این که دیدم می‌گریست و شیون می‌کرد و برای حسین (علیه ‌السّلام) نوحه سرایی می‌نمود، تا سه روز. اُمّ کلثوم، دختر عبداللّه بن عامر بن کُرَیز ـ که در آن وقت، همسر یزید بود ـ بر حسین (علیه ‌السّلام) گریست. یزید گفت: حق دارد که بر بزرگ و سَرور قریش، مویه کند. [۹۴] [۹۵] [۹۶] [۹۷] . جالب این ‌که حتی زمانی هم که یزید مجبور به بازگشت اسرا به مدینه شد و حرم رسول خدا صلی ‌الله‌علیه ‌و‌آله ‌و‌سلم را فرا خواند و به آن‌ها گفت: «چه کاری را بیش‌تر دوست دارید، ماندن نزد من یا رفتن به مدینه؟» آنان تشکیل مجلس عزا را پیش کشیدند و گفتند: «پیش از هر چیز دوست داریم که برای حسین (علیه ‌السلام) نوحه ‌سرایی کنیم». یزید نیز دستور داد تا خانه‌ هایی را در دمشق برایشان خالی کردند و همه ‌هاشمیان و قریشیان برای حسین (علیه‌ السلام) جامه سیاه پوشیدند و بنا بر نقلی هفت روز عزاداری کردند.[۹۸][۹۹] [۱۰۰] . بر اساس گزارش طبری یزید فرمان داد که زنان اهل بیت به خانه‌ای جداگانه وارد شوند و هر چه لازمشان است، برایشان تهیّه کنند و برادرشان علی بن الحسین (زین العابدین) (علیه‌ السّلام) هم در همان خانه ‌ای که آنان هستند، همراهشان باشد. زنان، بیرون رفتند تا وارد خانه یزید شدند و هیچ زنی از خاندان معاویه نمانْد، مگر این که به استقبالشان آمد، در حالی که می‌گریست و بر حسین علیه‌ السّلام نوحه سرایی می‌کرد. آنان، سه روز، برای حسین علیه ‌السّلام به نوحه سرایی پرداختند . عن فاطمة بنت علیّ علیه‌ السّلام ـ فی ذِکرِ امرِ یَزیدَ بِتَجهیزِ السَّبایا ودُخول: قالَ یَزیدُ بنُ مُعاوِیَةَ: یا نُعمانَ بنَ بَشیرٍ، جَهِّزهُم بِما یُصلِحُهُم، وَابعَث مَعَهُم رَجُلاً مِن اهلِ الشّامِ امینا صالِحا، وَابعَث مَعَهُ خَیلاً واعوانا، فَیَسیرَ بِهِم الَی المَدینَةِ، ثُمَّ امَرَ بِالنِّسوَةِ ان یُنزَلنَ فی دارٍ عَلی حِدَةٍ، مَعَهُنَّ ما یُصلِحُهُنَّ، واخوهُنَّ مَعَهُنَّ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ (علیه‌ السّلام) فِی الدّارِ الَّتی هُنَّ فیها. قالَ: فَخَرَجنَ حَتّی دَخَلنَ دارَ یَزیدَ، فَلَم تَبقَ مِن آلِ مُعاوِیَةَ امرَاَةٌ الَا استَقبَلَتهُنَّ تَبکی وتَنوحُ عَلَی الحُسَینِ علیه السلام، فَاَقاموا عَلَیهِ المَناحَةَ ثَلاثا. [۱۰۱] [۱۰۲] [۱۰۳][۱۰۴] . کار به جایی کشیده شد که یزید نیز از روی ریا و به ناچار در برابر مردم برای شهادت امام (علیه ‌السلام) گریه می‌کرد و مردم نیز هم‌صدا با او می‌گریستند.[۱۰۵]

بر اساس برخی گزارشات به دستور یزید زنان اهل بیت را به بخش زنانه بردند و زنان خاندان ابو سفیان، برای حسین (علیه‌ السّلام) سه روز سوگواری کنند. ابن سعد در کتاب الطبقات الکبری در خبری می‌نویسد: امَرَ یَزیدُ بِالنِّساءِ، فَاُدخِلنَ عَلی نِسائِهِ، وامَرَ نِساءَ آلِ ابی سُفیانَ، فَاَقَمنَ المَاتَمَ عَلَی الحُسَینِ (علیه ‌السّلام) ثَلاثَةَ ایّامٍ، فَما بَقِیَت مِنهُنَّ امرَاَةٌ الّا تَلَقَّتنا تَبکی وتَنتَحِبُ، ونُحنَ عَلی حُسَینٍ (علیه‌ السّلام) ثَلاثا، وبَکَت اُمُّ کُلثومٍ بِنتُ عَبدِ اللّه ِ بنِ عامِرِ بنِ کُرَیزٍ عَلی حُسَینٍ علیه السلام، وهِیَ یَومَئِذٍ عِندَ یَزیدَ بنِ مُعاوِیَةَ. فَقالَ یَزیدُ: حُقَّ لَها ان تُعوِلَ عَلی کَبیرِ قُرَیشٍ وسَیِّدِها. یزید دستور داد که زنان را به بخش زنانه ببرند و به زنان خاندان ابو سفیان، فرمان داد که برای حسین (علیه‌ السّلام) سه روز سوگواری کنند. هیچ زنی از آنان نمانْد، مگر این که دیدم می‌گریست و شیون می‌کرد و برای حسین (علیه ‌السّلام) نوحه سرایی می‌نمود، تا سه روز. اُمّ کلثوم، دختر عبداللّه بن عامر بن کُرَیز ـ که در آن وقت، همسر یزید بود ـ بر حسین (علیه‌ السّلام) گریست. یزید گفت: حق دارد که بر بزرگ و سَرور قریش، مویه کند. [۱] [۲][۳] [۴] . جالب این‌که حتی زمانی هم که یزید مجبور به بازگشت اسرا به مدینه شد و حرم رسول خدا صلی ‌الله‌علیه ‌و‌آله ‌و‌سلم را فرا خواند و به آن‌ها گفت: چه کاری را بیش‌تر دوست دارید، ماندن نزد من یا رفتن به مدینه؟ آنان تشکیل مجلس عزا را پیش کشیدند و گفتند: پیش از هر چیز دوست داریم که برای حسین (علیه ‌السلام) نوحه ‌سرایی کنیم . یزید نیز دستور داد تا خانه‌هایی را در دمشق برایشان خالی کردند و همه ‌هاشمیان و قریشیان برای حسین (علیه ‌السلام) جامه سیاه پوشیدند و بنا بر نقلی هفت روز عزاداری کردند.[۵] [۶] [۷] . بر اساس گزارش طبری یزید فرمان داد که زنان اهل بیت به خانه ‌ای جداگانه وارد شوند و هر چه لازمشان است، برایشان تهیّه کنند و برادرشان علی بن الحسین علیه‌ السّلام هم در همان خانه ‌ای که آنان هستند، همراهشان باشد. زنان، بیرون رفتند تا وارد خانه یزید شدند و هیچ زنی از خاندان معاویه نمانْد، مگر این که به استقبالشان آمد، در حالی که می‌گریست و بر حسین علیه ‌السّلام نوحه سرایی می‌کرد. آنان، سه روز، برای حسین علیه ‌السّلام به نوحه سرایی پرداختند.
عن فاطمة بنت علیّ علیه ‌السّلام ـ فی ذِکرِ امرِ یَزیدَ بِتَجهیزِ السَّبایا ودُخول: قالَ یَزیدُ بنُ مُعاوِیَةَ: یا نُعمانَ بنَ بَشیرٍ، جَهِّزهُم بِما یُصلِحُهُم، وَابعَث مَعَهُم رَجُلاً مِن اهلِ الشّامِ امینا صالِحا، وَابعَث مَعَهُ خَیلاً واعوانا، فَیَسیرَ بِهِم الَی المَدینَةِ، ثُمَّ امَرَ بِالنِّسوَةِ ان یُنزَلنَ فی دارٍ عَلی حِدَةٍ، مَعَهُنَّ ما یُصلِحُهُنَّ، واخوهُنَّ مَعَهُنَّ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ (علیه ‌السّلام) فِی الدّارِ الَّتی هُنَّ فیها. قالَ: فَخَرَجنَ حَتّی دَخَلنَ دارَ یَزیدَ، فَلَم تَبقَ مِن آلِ مُعاوِیَةَ امرَاَةٌ الَا استَقبَلَتهُنَّ تَبکی وتَنوحُ عَلَی الحُسَینِ علیه السلام، فَاَقاموا عَلَیهِ المَناحَةَ ثَلاثا. [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] . کار به جایی کشیده شد که یزید نیز از روی ریا و به ناچار در برابر مردم برای شهادت امام (علیه ‌السلام) گریه می‌کرد و مردم نیز هم‌صدا با او می‌گریستند.[۱۲] . شیخ مفید می‌نویسد: یزید دستور داد زنان را در خانه ‌ای جداگانه در آورند و علی بن حسین (علیه‌ السّلام) نیز نزد ایشان باشد. پس خانه ‌ای چسبیده به خانه یزید برای ایشان خالی کردند و خاندان عصمت چند روزی در آنجا ماندند . [۱۳] . برخی دیگر از مورخان نوشته ‌اند: یزید اهل بیت را در خانه مخصوص همسرانش منـزل داد و به هنگام صرف غذا، علی بن حسین (علیه‌ السّلام) را نیز دعوت می‌کرد. [۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷] . ثُمَّ امَرَ بِالنِّسوَةِ ان یُنزَلنَ فی دارٍ عَلی‌ حِدَةٍ... فَاَقاموا عَلَیهِ المَناحَةَ ثَلاثاً . مدت اقامت ایشان در این منزل نیز سه روز بود و در این مدت آنها همواره مشغول عزاداری بودند.[۱۸] [۱۹] .

راوی گوید: هنگامی که زنان (امام) حسین، در مجلس عزایی که در کاخ یزید به پا شده بود، شرکت جستند، جمعی از زنان حرم سرای یزید، شیون سردادند: «وَ صِحْنَ نِساء مِنْ نِساءِ یَزِید وَ وَلْوَلَنَّ حِین اُدْخِلَ نِساءِ الْحُسَین عَلَیْهِنَّ وَ أَقَمْنَ عَلَی الْحُسَین ماتَماً». «آنگاه که زنان امام حسین وارد کاخ یزید شدند، زنی از زنان حرمسرای یزید فریادی برآورد و غلغله ای ایجاد شد و همگان محفل عزا به پا کردند.» گفتنی است در مجلس ماتم حسین (علیه السلام) همگان از جمله: آل معاویه و آل سفیان شرکت جستند و به گریه و زاری پرداختند.یزید نیز ریاکارانه برای امام اشک ریخت ؛ فَدَمعتْ عَیْنا یَزِید . و همواره می گفت: «لَعَنَ اللهُ بْنَ مَرْجانَه…»؛ «خداوند لعنت کند پسر مرجانه را، به خدا سوگند من اگر در کنارش بودم، او را عفو می کردم، خدا حسین را رحمت کند!» (فصول المهمه، ص ۱۹۴) ؛ بلاذری، ص ۲۱۲ و انساب الأشراف ص ۲۱۹ نیز چنین آورده اند: «لعن الله بن سمیّه، أما والله لوکنت أنا صاحبه لَعفوتُ عنه، رَحِمَ الله الحسین فقد قتله رجل قطع الرحم بینه وبینه قطعاً». گفتنی است همین یزید که اجازه داد تا در کاخ خود، محفل عزا برای امام حسین برگزار شود، دستور داده بود سرِ حسین (علیه السلام) را در بالای درِ ورودی کاخ بیاویزند (سیاست یک بام و دو هوا)، که این کار مورد سرزنش همسرش _ هنده _ قرار گرفت و فرمان داد تاسر آن حضرت را پایین بیاورند. (عوالم، ج امام حسین علیه السلام، ص۴۴۴).

تمام زنان قریشى و هاشمى که در شام زندگى مى کردند حتى زنان بنى امیه و خانواده یزید لباس سیاه پوشیدند و در عزاخانه حسینى شرکت کردند.[۱] . طبری می نویسد: هیچ زنی از آل ابوسفیان باقی نماند مگر این که نزد اسیران آمد و با آنان به ماتم سرایی مبادرت نمود.[۲] این عزاداری در خانه یزید و دارالاماره آنچنان اثر کرد که مردم تصمیم گرفتند به خانه یزید بریزند و او را به هلاکت برسانند.[۳] .

یکی از زنان بنی‌هاشم که در خانه یزید زندگی می‌کرد برای امام حسین این‌گونه به مرثیه‌خوانی پرداخت: یا حُسَیناه! یا حَبیباه! یا سَیِّداه! یا سَیِّدَ اهلِ بَیتاه! یَابنَ مُحَمَّداه! یا رَبیعَ الاَرامِلِ وَالیَتامی‌! یا قَتیلَ اولادِ الاَدعِیاءِ! ؛ ‌آه ‌ای حسین! وای‌ ای حبیب! آخ ‌ای مولا! ‌ای سرور اهل بیت! ‌ ای پسر محمد! ‌ای پناه و امید پیرزنان و یتیمان! ‌ای کسی که به دست فرزندان انسان‌های پست کشته شدی! [۲۴] [۲۵] [۲۶]

شیخ عباس قمی می گوید: پس از آن که یزید دریافت برنامه قتل حسین علیه السلام برخلاف تصورات قبلیش نتوانست محبت اهل بیت را از دلها خارج کند، و نه تنها حکومت اموى را مستحکم نساخت، بلکه با واکنش قتل حسین علیه السلام مواجه گردیده و حکومتش را متزلزل مى بیند، در مقام ترضیه خاطر اهل بیت حسین برآمد و آنان را در مجلسى خصوصى احضار کرد و گفت: شما دوست دارید در شام بمانید و معزّز و محترم زندگى کنید و همواره مشمول الطاف و جوائز حکومتى باشید یا به مدینه برگردید و سه حاجت شما برآورده گردد؟ اهل بیت گفتند : ما براى حسین عزادارى نکردیم، فعلا مى خواهیم عزادارى کنیم، یزید اجازه داد و خانه مجللى در اختیارشان قرار داد و هفت روز در دمشق پایتخت حکومت بنى امیه به عزادارى پرداختند، تمام زنان قریشى و هاشمى که در شام زندگى مى کردند حتى زنان بنى امیه و خانواده یزید لباس سیاه پوشیدند و در عزاخانه حسینى شرکت کردند.[۱] . طبری می نویسد: هیچ زنی از آل ابوسفیان باقی نماند مگر این که نزد اسیران آمد و با آنان به ماتم سرایی مبادرت نمود.[۲] این عزاداری در خانه یزید و دارالاماره آنچنان اثر کرد که مردم تصمیم گرفتند به خانه یزید بریزند و او را به هلاکت برسانند.[۳]

همسر یزید به نام هند ـ دختر عبدالله بن عامر ـ چون شنید سر امام حسین(علیه السلام) بر سر در خانه اش آویخته شد، پرده حرمسرا را پاره کرد و پریشان حال و بدون حجابِ کافی وارد مجلس یزیدشد. و رو به یزیدکرد و گفت: ای یزید! چرا سر فرزند فاطمه دختر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را بر سر در خانه من آویخته ای؟ یزید برخاست و او را پوشانید و گفت: آری! برای حسین ناله کنید و بر فرزند دختر پیامبر اشک بریزید که همه قریشیان بر او می گریند.)بحارالانوار، ج 45، ص 143. ( یزید برای کم کردن فشار افکار عمومی هنگام غذا خوردن امام سجّاد(علیه السلام) را بر سر سفره خود می نشاند! (بحارالانوار، ج 45، ص 143) و به زینب و زنان بنی هاشمی اجازه داد که برای امام حسین(علیه السلام) عزاداری نمایند و زینب کبری(علیها السلام) نیز به مدت هفت روز برای آن حضرت مراسم عزا برپا کرد و زنان شامی در آن مجلس حاضر شدند، تا آنجا که نزدیک بود مردم به قصر یزیدبریزند و او را بکشند که دستور داد آن مراسم را تعطیل نمایند (نفس المهموم، ص 262) و از آن پس یزیدسعی می کرد گناهرا بر عهده پسر مرجانه (ابن زیاد) بیندازد و او را متّهم اصلی چنین جنایتی معرّفی کند! (گرد آوری از کتاب: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، ص 612)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع دهه اول صفر

تاريخ : یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ | 14:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |