1-   تحریم نماز در حال مستی : یعنی افراد مست نمی توانند مشغول ادای فریضه نماز شوند و نماز آنها در این حال باطل است فلسفه آن هم روشن است زیرا گفتگوی بنده و راز و نیاز او با خدا است و باید در نهایت هوشیاری انجام گیرد و افراد مست از این مرحله دور و بیگانه اند ، ممکن است در اینجا کسانی سئوال کنند که آیا مفهوم آیه فوق این نیست که نوشیدن مشروبات الکلی فقط در صورتی ممنوع است که مستی تا حال نماز باقی بماند و دلیل ضمنی برجواز آن در سایر حالات می باشد.

جواب این سئوال در قسمت های بعدی (در تفسیر آیه 90 و 91 سوره مائده) آمده. 

اما به طور خلاصه باید گفت که اصولاً‌ برای ریشه کن ساختن  یک مفسده اجتماعی و اخلاقی که محیط به طور عمیق به آن آلوده شده است راهی بهتر از این روش نیست که افراد را تدریجاً آماده کنند و سپس حکم نهایی اعلام گردد . ضمناً باید توجه داشت که آیه فوق به هیچ وجه دلالت بر اجازه نوشیدن خمر ندارد بلکه تنها درباره مستی در حال نماز سخن گفته و در مورد غیر نماز سکوت اختیار کرده تا مرحله نهایی حکم فرا برسد.

البته با توجه به اینکه اوقات پنجگانه نماز مخصوصاً‌در آن زمان که معمولاً‌ در پنج وقت انجام می شد فاصله چندانی با هم ندارند، خواندن نماز در حال هوشیاری لازمه اش این است که در فاصله اوقات نوشیدن مایعات مست کننده به طور کلی صرفنظر شود. زیرا غالباً مستی آن تا موقع نماز ادامه می یابد و حالت هوشیاری پیدا نمی شود، بنابراین حکم آیه فوق شبیه یک تحریم همیشگی و مستمر است [5]

لازم به ذکر است بعد از آیه 43 سوره نساء آیه 219 سوره بقره نه به صورت کنایه بلکه به صورت واضح مسئله شراب و قمار را مطرح می نماید [6]

 شأن نزول :

 گروهی از اصحاب خدمت پیغمبر آمدند، عرض کردند حکم شراب و قمار که عقل را زایل و مال را تباه می کند بیان فرمائید در این هنگام آیه فوق نازل شد .

تفسیر

خمر به معنی پوشش است و هر چیزیکه، چیز دیگر را بپوشاند و مخفی کند «خمار«می گویند ولی اصطلاح شرح به هر مایع مسکر (مست کننده) خمر گفته می شود، خواه از انگور گرفته شده باشد . یا از کشمش و یا خرما و هر نوع مشروبات الکلی ، البته استعمال واژه (خمر) برای مایعات مسکر بعلت تناسبی است که بین معنی لغوی آن (که پوشیدن باشد ) با این معنی وجود دارد ، زیرا این مایعات به جهت مستی که ایجاد می کنند روی عقل پرده ای می افکنند و نمی گذارند بد را از خوب و زشت را از زیبا تمیز دهند.

خداوند در این آیه حکم تحریم خمر را آمیخته با نرمش و مدارا بیان فرموده و به پیامبر خویش دستور می دهد درپاسخ آنها بگو: این دو گناهی است بزرگ اگر چه فایده هایی  هم برای مردم دارد ، اما نفع آندو در برابر زیان آن بسیار ناچیز و اندک است  و هیچ انسان عاقلی بخاطر آن نفع کم با این  همه زیان تن در نمی دهد .

اثم چیست ؟

«اثم» به آن حالتی گفته می شود که در روح  و عقل انسان بوجود می آید و او را از رسیدن به نیکیها و کمالات باز می دارد ، با توجه به این نکته معنی آیه چنین می شود که خمر و میسر باعث می شوند که ضررهای بسیار گرانی به جان و جسم انسان وارد شود [7]

تعبیر دیگر از اثم :

اثم با ذنب و امثال آن قریب المعنی است و آن حالتی است  در عقل یا در موجودی از موجودات خارجی که موجب عقب افتادگی انسان از رسیدن به خیرات می شود بنابراین اثم گناهی است که عواقب  سویی مربوط  به سایر جهات زندگی داشته و موجب محرومیت از سعا دتهای دیگر گردد .

میگساری که زیانهای بهداشتی و آثار سوء آن در معده ، روده ها ، جگر ، شش ، سلسله اعصاب ، شریانها ، قلب و حواس انسان  ] که بعداً در مضرات آن از نظر پزشکی ذکر خواهد گردید[

مانندقوه باصره وذائقه مسلم است واطباء حاذق از قدیم و جدید کتابهایی درباره آن تالیف کرده و آمارهای شگفت انگیزی از مبتلایان به امراضی که از این سم مهلک سرچشمه می گیرد تهیه نموده اند و همچنین مضرات اخلاقی آن مانند بدخلقی، بدزبانی انواع و اقسام جنایات و خونریزیها، افشاء‌اسرار، هتک حرمت ها، پشت پازدن به همه قوانین و نوامیسی که باید سعادت و مایه خوشبختی زندگی است و بخصوص بی عفتی نسبت به اعراض و اموال و نفوس ] که بعداً در مضرات اخلاقی و  خواهد آمد[ و روشن است که شخص مست فاقد نیروی خرد و قوه تمیز است و از اینرو مانع و زاجری از هیچ کار زشت و ناهنجاری ندارد و از این جنایاتی که جهانرا پر کرده و زندگی را در کام آدمیان تلخ نموده کمتر جنایتی است که مایه پلید بطور مستقیم و یا غیرمستقیم در آن تاثیر نداشته باشد.

و اما زیانهایی که نسبت به قوه عاقله و نیروی دراکه دارد و تصرفاتی که در افکار و اندیشه های انسان می نماید و مجرای ادراک را چه در حال مستی و چه بعد از آن منحرف می کند برای احدی قابل انکار نیست و این از بزرگترین فسادها و آثار شوم خمر است و همه مفاسد دیگر هم از همینجا سرچشمه می گیرد.

آئین اسلامی چنانچه نیز اشاره شده پایه احکام خود را بر نگهداری و تقویت عقل سلیم قرار داده و از هر چیزی که عمل آنرا باطل سازد مانند می، قمار، تقلب ، دروغ و غیره اکیداً منع نموده است و از چیزهایی که بیش از هر چیز با حکومت عقل سلیم و فرمانروایی مطلق آن مخالف است در بین افعال میگساری و بین اقوال دروغگویی می باشد[8].

حکم قطعی درباره شراب

بعد از آیاتی که در خصوص شراب به اختصار بیان شد، آیه آخری که بطور وضوح نهی از این عمل زشت را بطور قطعی اعلام نمود آیه 90 و 91سوره مائده بود.

 شأن نزول: 

در تفسیر درالمنثور از سعدبن وقاص چنین نقل شده که می گوید: مردی از انصار غذایی تهیه کرده بود ما را دعوت کرد، جمعی در مجلس میهمانی او شرکت کردند،‌و علاوه بر صرف غذا «شراب» نوشیدند (و این قبل از تحریم شراب در اسلام بود) هنگامی که مغز آنها از شراب گرم شد. شروع به ذکر افتخارات خود کردند، کم کم کار بالا گرفت و به اینجا رسید که یکی از آنها استخوان شتری را برداشت بر بینی من کوبید و آن را شکافت،‌پس خدمت پیامبر(ص) رسیدم و این جریان را عرض کردم در این موقع آیه فوق نازل شد.[9]

ابتدا طرح یک سؤال: چرا اسلام در نهی مشروبات الکلی از روش تدریجی استفاده نموده است؟

شرابخواری و میگساری در زمان جاهلیت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت و به صورت یک بلای عمومی درآمده بود، تا آنجا که بعضی مورخان می گویند عشق عرب جاهلی در سه چیز خلاصه می شد.

شعر و شراب و جنگ و نیز از روایات استفاده می شود که حتی بعد از تحریم شراب مساله ممنوعیت آن را برای بعضی از مسلمانان         فوق العاده سنگین و مشکل بود تا آنجا که می گفتند: هیچ حکمی بر ما سنگین تر از تحریم شراب نبود.

روشن است که اگر اسلام می خواست بدون رعایت اصول روانی و اجتماعی با این بلای بزرگ عمومی به مبارزه برخیزد ممکن نبود و لذا روش تحریم تدریجی و آماده ساختن افکار و اذهان برای ریشه کن کردن میگساری که به صورت یک عادت ثانوی در رگ و پوست آنها نفوذ کرده بود استفاده کرد. [10]

برای بهتر جا افتادن بحث  که چه اندازه در عرب آنزمان شرابخواری مرسوم بود به نقل یک رویداد می پردازم.

ابن هشام در سیره خود از خالدبن قره و دیگران از مشایخ بکربن وائل از اهل علم نقل کرده: که اعشی ابن قیس از قبیله خود به مقصد مکه و زیارت رسول(ص) و تشرف به اسلام بیرون آمد، در نزدیکی شهر مکه به بعضی از مشرکین قریش برخورد، مردمکی پرسید کجا؟ گفت:‌مکه،‌ پرسید به چه کار به مکه می روی؟ گفت می روم تا رسول(ص) را دیدار نموده و اسلام آورم مکی گفت: زنهار ای ابابصیر مبادا چنین کاری کنی که او زنا را تحریم می کند. اعشی گفت ,ولله قسم من بازنا سر و کاری نداشته از تحریم آن باکی ندارم، گفت:‌نه تنها زنا را تحریم می کند بلکه شراب را هم تحریم می کند، در اینجا اعشی در تصمیم خود قدری سست شده گفت:‌ داستان تحریم شراب کار مسلمان شدن را به تعویق می اندازد، زیرا هنوز در دل من محبت و علاقه به شراب بقایائی است که نمی توانم آنرا نادیده بگیرم، ناچار برمی گردم و سال دیگر می آیم. اعشی برگشت به مقصد اینکه سال دیگر مسلمان شود لکن اجل مهلتش نداد.[11]

 

 

درس تاریخی :

ازنقل این رویداد میتوان درس گرفت که انجام اعمال خیر را به تأخیر نبایستی انداخت چرا که اولاً ممکن است مرگ سلب توفیق را سبب گردد و یا شیطان انجام آن عمل را از یاد انسان ببرد زیرا که در روایات تأکید گردیده که در انجام اعمال خیر عجله کنید (فاستبقوا الخیرات) حال به بحث اصلی بر می گردیم .

یا ایها الذین ءامنوا انما الخمر و المیسر والانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون (90) انما یرید الشیطان أن یوقع بینکم العداوة و البغضاء فی الخمر و المیسر و یصدکم عن ذکر الله و عن الصلوة فهل انتم منتهون (91)[12]

جالب توجه اینکه در این آیه با تعبیرات گوناگون ممنوعیت این کار مورد تاکید قرار گرفته است.

1-  آیه با خطاب «یا ایهاالذین آمنوا» اشاره به اینکه مخالفت با این عمل با روح ایمان سازگار نیست.

2-   بعد از آن کلمه (انما) که برای حصر و تاکید است بکار رفته است.

3-  شراب و قمار هم ردیف «انصاب» (بتهایی که شکل مخصوصی نداشتند و تنها قطع سنگی بودند) ذکر شده است و نشان می هد خطر شراب و قمار به قدری زیاد است که در ردیف بت پرستی قرار گرفته، به ‌همین دلیل در روایتی از پیامبر (ص) می خوانیم شرابخوار همانند بت پرست است .

4-  شراب و قمار و همچنین بت پرستی و از لام (یکنوع بخت آزمایی) همگی به عنوان رجس و پلیدی شمرده شده اند.

5-   تمام این اعمال جزء اعمال شیطانی قلمداد شده است.

6-   سرانجام فرمان قاطع برای اجتناب از آنها را صادر کرده و می فرماید(فاجتنبوه)

ضمنا باید توجه داشت که اجتناب مفهومی رساتر از نهی دارد، زیرا معنی اجتناب فاصله گرفتن و دوری کردن است و نزدیک نشدن است که به مراتب از جمله ننوشید رساتر می باشد.

7-  در پایان این آیه می گوید: این دستورها به خاطر آن است که شما رستگار شوید. یعنی بدون آن رستگاری ممکن نیست.

8-  در آیه بعد به پاره ای از زیانهای آشکار شراب و قمار پرداخته نخست می گوید. شیطان می خواهد از طریق شراب و قمار در میان شما تخم عداوت و دشمنی بپاشد و از نماز و ذکر خدا باز دارد.

9-   در پایان این آیه به عنوان استفهام تقریری می گوید: آیا شما خودداری خواهید کرد؟

یعنی پس از اینهمه تأکید باز جای بهانه جویی یا شک و تردید در مورد ترک این دو گناه بزرگ باقی مانده است؟[13]

حال که مروری کلی بر روی دو آیه و مفاهیم آن شد کمی ریزتر و موشکافانه تر مسئله را بررسی می کنیم.

خمر عبارتند از:‌هر مایعی که در اثر تخمیر (ورآمدن) خاصیت مسکر و مستی بخود گرفته باشد و خوردنش عقل را تیره و بیهوده کند.[14]

رجس من عمل شیطان: رجس به کسر را بنا بر آنچه راغب در مفردات خود گفته مانند نجس هر چیز پلیدی را گویند[15]

حال که رجس را معنی نمودیم یک بحثی را تحت عنوان شناسایی شخصیت شیطان بررسی می کنیم.

شناخت و معرفی شخصیت شیطان از دیدگاه قرآن

در آیه 91 سوره مائده می خوانیم انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة و یعنی شیطان می خواهد بوسیله همین پلیدی ها ]مثل شراب[ بین شما دشمنی و کدورت بوجود آورده و مانع شما از ذکر خدا و نماز شود.

و نیز در آیات زیادی شیطان را برای انسان دشمن معرفی نموده که هیچگاه خیرآدمی را نمی خواهد و فرموده:

ان الشیطان للانسان عدومبین (سوره یوسف آیه 5) یعنی شیطان برای انسان دشمنی آشکار و نیز فرموده:

کتب علیه انه من تولاه فانه یضله (سوره حج آیه 4)در لوح محفوظ درباره شیطان چنین نوشته شده که هر کس او را دوست بدارد مسلماً او گمراهش می کند و نیز فرموده:

ان یدعون الا شیطاناً مریداً لعنة الله (سوره نساء‌آیه 118) نمی خواهند مگر شیطانی را که در کفر وعصیان شدید است، خداوند لعنتش کرده،‌ لعنت خود را بر او ثابت و او را از هر خیری طرد کرده است و از طرفی هم در آیات زیادی بیان فرموده که عملیات شیطان نظیر عملیات ما نیست،‌بلکه تمامش با انسان و عملیات انسان از راه لشویل و وسوسه است. یعنی در قلب او القآتی میکند و در نتیجه او را گمراه می سازد از آن جمله در آیه زیر از قول خود شیطان می فرماید:

قال رب بمآ اغویتنی لا زینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین(سوره حجر آیه 40-39 )

قال هذا صراط علی مستقیم  ـ ان عبادی لیس لکم علیهم سلطان الا من اتبعک من الغاوین (سوره حجر آیه 42)[16]

بندگان خدایرا با غواء و گمراه ساختن تهدید کرده و خدایتعالی هم در جوابش نفوذ و  قدرت وی را از بندگان خالص خود نفی کرده و فرموده: نفوذ تو تنها در گمراها نیست که تو را پیروی کنند و نیز پاره ای از کلمات او را که روز قیامت در خطاب به مردم می زند از او نقل کرده می فرماید:

ماکان لی علیکم من سلطان الا ان دعوتکم فاستجبتم لی (سوره ابراهیم آیه 22)

(شیطان گفت:‌ من شما را مجبور به گناه نکردم و جز این تقصیری ندارم که شما را به گناه دعوت کردم و شما به میل خود دعوتم را پذیرفتید) و درباره چگونگی دعوتش می فرماید: یا بنی آدم لایفننکم الشیطان تا آنجا که می فرماید: انه یراکم هو و قبیله من حیث لاترونهم [17]  یعنی هان ای بنی آدم زنهار که شیطان فریبتان ندهد چه او و نفرات او شما را می بینند از جایی که شما آنان را نمی بینید بیان فرموده است که دعوت او نظیر دعوت یک انسانی از دیگری بگفتن او و شنیدن آن دیگری نیست بلکه بطوریست که داعی (شیطان)  مدعو (انسان) را می بیند و لکن مدعو، داعی را نمی بیند و آیه شریفه و من شر الوسواس الخناس، الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنه والناس (سوره ناس آیه 5)

(پناه می برم به پروردگار مردم از شر شیطانی که دارای وسوسه ها است و به محضی که بندگان خدا از شرش به خدای خود پناه می برند می گریزد. همان شیطانی که در دلهای مردم وسوسه می کند پناه می بردم از شر شیطانهای انسی و جنی)

در حقیقت تفصیل آن اجمالی است که ما از آن آیات استفاده کردیم چه صریحا می فرماید:‌ عملیات شیطان بتصرف والقاء در دلها است از این راه است که انسان را به ضلالت دعوت می کند، پس از آنچه گفته شد این معنا بخوبی روشن گردید که:‌رجس و شیطانی بودن شراب و سایر مذکورات در آیه از این جهت است که اینها کار آدمی را به ارتکاب عملیات زشتی که مخصوص به شیطانست می کشانند و شیطانهم جز این کاری ندارد که وسوسه های خود را در دلها راه داده و دلها را گمراه کند. و از همین جهت در آیه مورد بحث آن عملیات را رجس نامیده چه در آیات دیگری هم گمراهی را رجس خوانده از آن جمله فرموده است.

و من یرد ان یضله یجعل صدره ضیفا حرجا کانما یصعد فی السماء کذلک یجعل الله الرجس علی الذین لایومنون و هذا صراط ربک مستقیما (سوره انعام آیه 126)

(‌و کسی را که خدا بخواهد گمراهش کند سینه اش را تنگ نموده و او را نسبت به ایمان و عمل صالح بی میل می سازد ، تو گویی تکلیف وی به ایمان و عمل صالح تکلیف به پرواز به آسمان است.

آری خداوند اینطور عذاب گمراهی را کیفر کفر کسانی قرار می دهد که ایمان نیاورند و این است راه پروردگار تو در حالی که مستقیم است) و آنگاه در آیه بعدی این معنا را که رجس بودن اینها ناشی از این است که عمل شیطانیست بیان نموده و می فرماید:

انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه والبغضاء‌فی الخمر و المیسر و یصدکم عن ذکر الله و عن الصلاه [18]

یعنی شیطان از دعوت به اینگونه عملیات جز شر شما را نمی خواهد، و لذا گفتیم رجس است.

از عملیات شیطانی خواهید گفت مخلص این بیان این شد که معنی رجس بودن شراب و امثال  آن اینست که ساختن و یا مثلا خوردن آن کار آدمی را به وسوسه های شیطانی و گمراهیش می کشاند و بس و حال آنکه از روایات زیادی استفاده می شود که شیطان خودش بصورت آدمی مجسم شده و طرز تهیه شراب را به انسانها یاد داده است. در جواب می گویم، آری درست است اینکه چنین اخباری داریم و اینکه گرچه اخبار در باب تجسم شیطان در ساختن شراب به حد تواتر نمی رسند و لکن در ابواب مختلفه مانند تجسم او برای انبیاء‌ و اولیاء و بعضی از افراد انسانی و مانند تجسم ملائکه و یاتجسم دنیا و یااعمال انسانی و امثال آن بسیار به چشم می خورند و نیز درست است که قرآن هم بعضی از این اخبار را تائید می کند[19]

در پایان این بحث بار دیگر به بحث رجس که در آیه 91  سوره مائده آمده است برمی گردیم.

رجس من عمل شیطان و معنایش این است که اینکه گفته شد این امور از عمل شیطانند یا هم رجس و هم از عمل شیطانند، برای این است که شیطان هیچ عرضی از این عملیات خود یعنی خمر و میسر ندارد مگر ایجاد عداوت و بغضا بین شما و اینکه به این وسیله شما را به تجاوز از حدود خدا و دشمنی با یکدیگر وادار کند و در نتیجه بوسیله همین شراب و قمار و از ذکر خدا و نماز باز بدارد و اینکه عداوت و بغضا را تنها از آثار شراب و قمار دانسته از این جهت است که این اثر در آندو ظاهر است چه معلوم است که نوشیدن شراب باعث تحریک سلسله اعصاب شده و عقل را تخدیر و عواطف عصبی را به هیجان در می آورد و این هیجان اعصاب اگر در راه خشم و غضب به کار رود معلوم است که چه ثمرات تلخی به بار می آورد، بزرگترین جنایت را حتی جنایاتی را که درندگان هم از ارتکاب آن شرم دارند برای شخص مست تجویز می کند و اگر در مسیر شهوت و بهیمیت قرار گیرد معلوم است که سر به رسوائی درآورده و هر فسق و فجوری را چه درباره مال و عرض خود و چه درباره دیگران در نظرش زینت داده او را به هتک جمیع مقدسات دینی و اجتماعی وا میدارد، دزدی ، خیانت و دریدن پرده محارم خود وفاش کردن اسرار و ورود به خطرناکترین ورطه های هلاکت و امثال آن را در نظرش ناچیز جلوه می دهد،‌ چنانکه احصائیه ممالک مترقی که نوشیدن مشروبات الکلی در بینشان رواج دارد ]در بحث شراب از دیدگان ادیان خواهد آمد[ نشان داده که درشترین ارقام جنایات و حوادث ناگوار و فسق و فجورهای شرم آور و ننگین در اثر نوشیدن این آب آتشین است[20]]که انشاءالله در بحث جداگانه با آمار و ارقام آورده خواهد شد[

ترک شرابخواری برای غیرخدا (برای حفظ جان) نیز پاداش دارد:

 پیامبر اکرم(ص) ای علی کسی که خمر و شراب را به خاطر خدا ترک گوید خداوند او را از شراب زلال در بسته مهر شده بهشتی سیراب می کند.

در حدیث دیگری از حضرت پیامبر(ص) می فرماید: که حتی اگر شراب دنیا را برای غیرخدا نیز ترک گوید خداوند او را از این شراب طهور می نوشاند علی (ع) می گوید: عرض کردم برای غیرخدا؟ فرمود: آری کسی که برای حفظ جان خود نیز از شراب دنیا چشم بپوشد خدا او را از رحیق مختوم سیراب می کند[21]

لازم است به این نکته توجه کرد که پرهیزکاران که در دنیا دل از لذات حرام از قبیل نوشیدن شراب امتناع کرده اند وعده هایی از شرابهای بهشتی به آنان داده شده است.

یسقون من رحیق مختوم (آیه 25 سوره مطففین ) کلمه رحیق به معنای شراب صافی و خالص از غش است به همین مناسبت آنرا بوصف مختوم توصیف کرده چون همواره چیزی را مهر و موم می کنند که نفیس و خالص از غش و خلط باشد. تا چیزی در آن نریزند و دچار ناخالصیش نکنند. ختامه مسک (آیه 26 سوره مطففین)

بعضی گفته اند کلمه (ختام) به معنای وسیله مهر زدن است می فرماید وسیله مهر زدن بر آن رحیق بجای گل و لاک و امثال آن که در دنیا بوسیله آنها،  آنها را مهر و موم می کنند مشک است. بعضی گفته اند منظور از ختام آخرین طعمی است که از شراب در دهان می ماند،‌ می فرماید آخرین طعم آن  بوی مشک است[22].

قسمتی از عذابهای اخروی شرابخواران:

شراب به تصریح قرآن اثم است و کسی که آنرا بنوشد اثم خواهد بود و در این آیات خوراک اثم بیان شده است که از درخت زقوم و مانند آهن گداخته است و در شکمها بسان آب جوش می جوشد و در آیه 36 از سوره الحاقه می فرماید: یعنی در دوزخ جز ازچرک نیست و در آیه 16 از سوره ابراهیم می فرماید:

یعنی از آبی که با چرک و خون آلوده است نوشانیده می شود و این نوشابه های جهنمی برای کسانی تهیه شده که در دنیا نافرمانی خدا کرده از نوشابه های حرام نوشیده باشند یا همان نوشابه های پلید است که در دوزخ به این صورت درمی آید.

همانادرخت زقوم خوراک گناهکار است که مانند آهن گداخته بوده و در شکمها همانند جوشیدن آب جوش می جوشد، بگیریدش و تا میان دوزخ بالایش برید، سپس روی سرش از عذاب آب جوشان بریزید، بچش که توئی عزتمند گرامی. [23]



[1] تفسیر نمونه جلد 11 صفحه 290

[2] متن عربی آیه : و من ثمرات النخیل و الاعناب تتخذون منه سکراً ورزقا : و هم از میوه های درخت خرما و انگور که از نوشابه های شیرین و رزق حلال نیکو به دست آرند (آیه 67 سوره نحل)

[3] تفسیر نمونه جلد 11 صفحات291 -290

[4] یأیها الذین ء امنو لاتقربوا الصلوة و انتم سکری : (ای اهل ایمان هرگز در حال مستی به نماز نیائید تا بدانید چه می گوئید و چه می کنید.

[5] تفسیر نمونه جلد 3 صفحات 396 - 395 

[6] یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما:(ای پیغمبر از تو از حکم شراب و قمار  می پرسند بگو:در این دو کار ، گناه بزرگی است و سودهایی ، ولی زیان  و گناه آن دو بیش از منفعت آن است )

[7] تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 74 -73

[8]  تفسیر المیزان جلد 2 صفحات274-273

[9] تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 69

[10] تفسیر نمونه جلد 5 صفحه 70

[11] تفسیر المیزان جلد 6 صفحه 198

[12] ای اهل ایمان ! شراب و قمار و بت پرستی و تیر های گروبندی (که رسمی بود در جاهلیت) همه اینها پلید و از عمل شیطان است ، از آن البته دوری کنید تا رستگار شوید . شیطان قصد آن دارد که بوسیله شراب و قمار ، میان شما عداوت و کینه بر انگیزد و شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد ، پس شما آیا از آن دست بر می دارید (تا به فتنه و فریب شیطان مبتلا به انواع بلا ها نشوید )

[13] - تفسیر نمونه جلد 5 صفحات 73-71

[14] - تفسیرالمیزان جلد 6 صفحه 185

[15] - تفسیرالمیزان جلد 6صفحه 188

[16]  ترجمه:گفت: پروردگار چون مرا از رحمت خود مأیوس و بی بهره کردی هر آینه در زمین گناه و باطل را در نظر بندگانت جلوه داده ، همه آنها را گمراه  می کنم، مگر بندگانی از آنان که تو را به خلوص عبادت می کنند ، خداوند متعال فرمود: این امری است که امضاء و اجرای آن از من است،‌بندگان من چنانند که برای تو سلطنتی بر آنان نیست مگر کسانی از گمراهان که به میل و اختیار خود پیروی تو کنند.

[17] - گرد آورنده - آیه 27 سوره اعراف

[18] -   سوره مائده آیه 91

[19] - تفسیرالمیزان جلد 6 صفحات 191 - 188

[20] - تفسیر المیزان جلد 6 صفحات 193-192

[21] تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 281

[22] - تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 569

[23] - تفسیر المیزان جلد2-پاورقی صفحات 285 - 284

این قسمتی از مطلب کتاب((شراب رهآوردی از طرف شیطان)) بود که توسط اینجانب در سال 81 مدون گردیده بود ولی هنوز با توجه به مشکلاتی موفق به چاپ آن نشدم.