شهید باهنر و فعالیتهای پس از انقلاب
عضو گروه مأمور بازگشایی مدارس و تطبیق وضع آموزش و پرورش با مقتضیات پیروزی انقلاب اسلامی . همکاری با سید محمد حسینی بهشتی و چند نفر از روحانیان مبارز در تأسیس حزب جمهوری اسلامی . دبیر کلی حزب جمهوری اسلامی پس از شهادت آیت الله بهشتی در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی . عضو ستاد انقلاب فرهنگی . نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان قانون اساسی . مشارکت در تشکیل نهضت سوادآموزی . مشارکت در بنیانگذاری فعالیتهای موسوم به «امور تربیتی» با همکاری شهید رجایی . نماینده مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی . وزیر آموزش و پرورش در کابینه محمدعلی رجایی . آخرین سمت وی پیش از شهادت پست نخستوزیری در دولت محمدعلی رجایی[۵]
باهنر ازجمله افرادی بود که امامخمینی اعتماد کامل به او داشت.[۴۲] وی با حکم امام خمینی عضو شورای انقلاب شد.[۴۳] همچنین در ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ از سوی ایشان، عضو کمیته بازگشایی و مدیریت واحدهای آموزشی کشور گردید.[۴۴] یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همراه بهشتی و دیگر همفکران خود در اعلام تشکیل حزبِ جمهوری اسلامی مشارکت کرد. "ببینید: حزب جمهوری اسلامی"[۴۵] نقش باهنر در تهیه و تدوین اساسنامه حزب جمهوری اسلامی بسیار برجسته بود.[۴۶] وی سعی میکرد طیفهای روشنفکر، حزب اللهی، جوانان و دانشجویان را به حزب جمهوری اسلامی پیوند بدهد و حزب را جامعیت ببخشد.[۴۷] . او در خرداد ۱۳۵۸، از جانب مردم کرمان به نمایندگی مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی برگزیده شد.[۴۸] در سال ۱۳۵۹ نیز به نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد.[۴۹] . فعالیتهای مبارزاتی باهنر غالباً صبغه فرهنگی داشت؛ زیرا او به تحولات فرهنگی در عرصه های سیاسی معتقد بود.[۵۰] باهنر عشق و تلاش زیاد در احیای فرهنگ اسلام راستین داشت و معتقد بود تنها فرهنگ اصیل اسلام است که جوانان را به حرکت و رشد و کمال میرساند.[۵۱] او حتی در تشکیلات سیاسی یا گروههای مبارز میکوشید مسئولیت فرهنگی و فکری را بپذیرد. وی پس از پیروزی انقلاب نیز برای اسلامیکردن محیط آموزشی در دانشگاه و آموزش و پرورش و محوریشدنِ تزکیه و تربیت در این مراکز کوشید و معاونت امور تربیتی در وزارت آموزش و پرورش را بنیان گذاشت.[۵۲] با توجه به اختلاف شدید نیروهای مکتبی با ملیگرایان، وی با بردباری و منطق با مخالفان ازجمله سیدابوالحسن بنیصدر برخورد میکرد[۵۳] به همین دلیل مؤسسان حزب جمهوری اسلامی ازجمله باهنر نامه هایی به امام خمینی نوشته و از کارشکنی و برخورد بنیصدر شکایت کردهاند.[۵۴]
حجة الاسلام دکتر محمدجواد باهنر
عالم مجاهد شیعه معاصر و از شاگردان امام خمینی و علامه طباطبایی بود. او از اعضای اصلی شورای انقلاب اسلامی و دومین نخست وزیر ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. شهید باهنر به همراه شهید رجایی، در واقعه بمبگذاری هشتم شهریور سال ۱۳۶۰ توسط منافقین به شهادت رسید.
محمدجواد باهنر از روحانیون اندیشمند و مبارز و نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران. وی در 1312ش در خانواده ای کم بضاعت و پرعائله در کرمان متولد شد. تحصیلات خود را از مکتب خانه آغاز کرد و از یازده سالگی به طلبگی در مدرسه معصومیه پرداخت و به موازات آن در مدارس جدید نیز تحصیل میکرد. در 1332 برای ادامه تحصیلات دینی به قم عزیمت کرد و پس از تکمیل دروس سطح، در درس خارج فقه آیت الله العظمی بروجردی به مدت شش سال شرکت جست و شش سال نیز از درسهای فلسفه (اسفار) و تفسیر علامه سید محمدحسین طباطبائی بهره مند شد، مدتی نیز در حوزه نجف از درس استادان آن حوزه استفاده کرد. در قم تحصیلات دبیرستانی را نیز ادامه داد و به اخذ گواهینامه پایان تحصیلات دبیرستانی موفق شد. پس از آن در 1337 به دانشکده الهیات دانشگاه تهران راه یافت. دوره کارشناسی این دانشکده را به پایان رساند و به ادامه تحصیل در دوره دکتری همان دانشکده پرداخت. همچنین دوره کارشناسی ارشد علوم تربیتی را نیز در دانشگاه تهران با موفقیت گذراند. باهنر نه فقط به درسها، بحثها و مسائل حوزههای علمیه توجه و اهتمام داشت، بلکه به لزوم آشنایی طلاب با آموزشهای دبیرستانی و دانشگاهی نیز معتقد بود و خود عملاً به صورت یکی از روحانیانی درآمد که پیونددهنده حوزهها با مجامع فرهنگی و دانشگاهی بیرون از حوزهها بودند. او سعی داشت که مشکلات اعتقادی جوانانی را که در دبیرستانها و دانشگاهها تحصیل میکردند، بشناسد و این مشکلات و راهحل آنها را در حوزهها مطرح سازد. او توانست برای تفهیم حقایق و معارف اسلامی به جوانانی که با اصطلاحات و شیوههای حوزوی آشنا نبودند، زبان مناسبی پیدا کند و به همین سبب فعالیتهای اصلی او در طول زندگی، صبغه فرهنگی و تبلیغی داشت و عمدتاً از طریق انتشار کتاب و مقاله و ایراد سخنرانی بود. باهنردر همه فعالیتهای اجتماعی خود، با حکومت پهلوی و استبداد و استعمار در ستیز بود. پس از آنکه نهضت اسلامی در 1342 به رهبری امام خمینی آغاز شد، وی در مسیر این نهضت به تبلیغ و مبارزه پرداخت و با نزدیک شدن به تشکیلات هیئتهای مؤتلفه، در آموزش مبارزان جوان و ترویج اندیشههای متعلق به نهضت در میان توده مردم، نقش فعالی ایفا کرد. از 1341 تا 1357 علاوه بر فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی همراه با یاران روحانی و غیرروحانی همفکر خود به تأسیس مؤسساتی از قبیل مدرسه و بنگاه نشر و مساجد و کانونهای تبلیغ در تهران اقدام کرد و مخصوصاً توانست با همکاری آیتالله سید محمدحسین بهشتی و دیگران برنامه ریزی و تألیف کتابهای دینی مدارس را در وزارت آمورش و پرورش برعهده گیرد. با استفاده از این فرصت توانست افکار انقلاب اسلامی را در قالب این کتابها از سال اول ابتدایی تا پایان دورة متوسطه، و در دورههای تربیت معلم برای نسل جوان تنظیم و تحریر کند و البته یکی از منابع مهم آشنایی نسل جوان با مکتب اسلام همین کتابها بود که در مدارس تدریس میشد. باهنر از چندین سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تحت تعقیب و مراقبت پلیس وقت بود و چندین بار بازداشت شد و به زندان افتاد. در مبارزات سیاسی که در 1357 به اوج خود رسید از ارکان مبارزه محسوب میشد و از آغاز تشکیل شورای انقلاب در آن عضویت داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دستور امام خمینی در کمیته اعتصابات عضویت یافت و در روزهای اول پس از پیروزی همراه با عدهای دیگر از جمله محمدعلی رجایی، مأمور بازگشایی مدارس و تطبیق وضع آموزش و پرورش با مقتضیات پیروزی انقلاب اسلامی شد. علاوه بر این، در تأسیس حزب جمهوری اسلامی با بهشتی و تنی چند از روحانیون مبارز همکاری کرد و در این حزب از بدو تأسیس تا پایان حیات خویش حضور و فعالیت داشت و پس از واقعه 7 تیر 1360، سمت دبیرکلی این حزب را عهده دار شد. باهنر پس از پیروزی انقلاب اسلامی در صحنههای مختلف انقلاب اسلامی فعالانه حضور داشت. در اردیبهشت 1359 به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمد و در مجلس خبرگان قانون اساسی به نمایندگی مردم کرمان شرکت کرد و در تشکیل نهضت سوادآموزی و نیز در بنیانگذاری فعالیتهای موسوم به «امور تربیتی» (با همکاری شهید رجایی) سهم بسزایی داشت. در اولین دوره مجلس شورای اسلامی به نمایندگی مردم تهران به مجلس راه یافت. در مهر 1359 در دولت محمدعلی رجایی تصدی وزارت آموزش و پرورش را برعهده گرفت و پس از آنکه رجایی به ریاست جمهوری انتخاب شد در 15 مرداد 1360 به نخست وزیری منصوب گردید و در 8 شهریور همان سال در حالی که در جلسه شورای امنیت کشور شرکت کرده بود، بر اثر انفجاری که دشمنان انقلاب در اتاق شورا پدید آوردند، همراه با رجایی و چند تن دیگر به شهادت رسید. باهنرمردی خوش فکر، صبور، سلیم النفس، کمادعا و پرکار بود. آثار قلمی او متعدد است. اهمّ آنها آثار او عبارتند از: یک دوره تعلیمات دینی برای سالهای دوم، سوم، چهارم و پنجم ابتدایی؛ یک دوره تعلیمات دینی برای سالهای اول، دوم و سوم راهنمایی و دبیرستان؛ شناخت اسلام، یک دوره درسهایی از قرآن مجید، با ترجمه و شرح فارسی برای سالهای سوم تا ششم دبیرستان؛ یک دوره درس قرآن برای سالهای اول و دوم و سوم راهنمایی؛ تربیت و تعلیم دینی و روش تدریس قرآن و مسائل دینی، برای سال اول تربیت معلم دوره راهنمایی و تربیت معلم یک ساله و دانشسرای مقدماتی روستایی و عشایری؛ تعلیمات دینی و روش تدریس آن، برای دانشکده مکاتبهای، خداشناسی با همکاری علی گلزاده غفوری و سید رضا برقعی؛ مقاله «جهان در عصر بعثت» با همکاری اکبر هاشمی- رفسنجانی، در کتاب محمد خاتم پیامبران. پس از شهادت، بسیاری از مقالات و سخنرانیهای وی با نامهای «انسان و خودسازی»، «گفتارهای تربیتی»، «فرهنگ انقلاب اسلامی»، «اسلام برای نوجوانان»، «مواضع ما در ولایت رهبری» و «گذرگاههای الحاد» از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی در تهران به چاپ رسیده است. به نقل از دانشنامه جهان اسلام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شهیدان رجائی و باهنر