- صدای پای عشق
- آدینه شبی بود که صدای پای عشق از کوچة خانمان میآمد، اکسیر آسمانی عشق، جلوهنمایی کرد. مردی در شبستان نیاز به کرشمه نشسته بود. نگاهش باران نیاز بود و ترنم مناجاتش، حدیث صبح ازل بود
- طلبة شهید: علی طالب
- راز خون را جز شهداء در نمی یابند. گردش خون در رگهای زندگی شیرین است، اما ریختن آن به پای محبوب شیرین تر است، راز خون در آنجاست که همه حیات به خون وابسته است. خون یعنی همه حیات و دشوارتر از ترک این وابستگی هیچ نیست،
- طلبه شهید سید باقرهاشمی
- در نفیرش عشق موج می زد . تاب ماندن در این خراب آباد را نداشت. دستانش به وسعت نیاز تا آسمان قد می کشید و از خدا طلب شهادت می کرد. سر انجام دعای او مقبول حضرت حق افتاد. در عملیات محرّم در ارتفاعات عین خوش شرکت کرد و در آن جا سرود جاویدانگی را با خون پاکش
- روحانی شهید احمد صالحی
- جاذبه خاک بر ماندن میخواند و آن عهد باطنی، به رفتن. عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن و این هر دو را خدا آفریده است تا وجود انسان، در آوارگی و حیرت میان عشق و عقل معنا شود
- طلبه شهید، حمید رهایی
- طلبه شهید، حمید رهایی
- روحانی شهید حسین رضایی
- وقتی خواست به جبهه برود از من اجازه خواست، من اجازه ندادم به یک طریقی اجازه نامه گرفت بعد فهمید که ما ناراحت شدیم گفت حالا که اجازه نمی دهید آن اجازه نامه را پاره کرد
- طلبه شهید شهید احمد ایزدی
- هنر آن بود که در رقص مرگ، قهقهة مستانه سر دهی، و در غیرت آسمانی و رزم بیامانت با لطافت روح، خدا را به نظاره بنشینی
- طلبه شهید رضا زمانی دره بیدی
- از غروبتان که نه، از طلوعتان مدّتهاست که میگذرد، چه زیبا طلوع کردید و چه زیبا اوج گرفتید؛ و چه زیبا به معبود رسیدید و چه زیبا بود آن هنگام که شهدی را چشیدید که لایق آن بودید. دوست دارم با شما درد دل کنم با شمایی که در قنوت نماز عشقتان، دیگر انتظار معنی
- طلبة شهید : غلامرضا محمدی
- یادت موج می شود و احساسم را به خود به کرانه های جنون می برد. وقتی یاد معصومیتت می افتم اشکهایم چون سیل بر گونه هایم جاری می شود. یادم آمد، آن روز که تو در مبارک ترین روز حیاتم قدم بر خانه نهادی می دانستم که قرار است فردایم با نور تو روشن شود دست های کوچکت
- شهید حسن منتظری
- آن سالها بود که فصل دیگری از زیستن آغاز کرد و آن نشستن بر سجّادة ایمان بودتا در بهاری ترین دوران زندگی اش خدا را عبادت کند
- خاطرات یک روحانی رزمی تبلیغی
- خاطرات یک روحانی رزمی تبلیغی، حجت الاسلام صادقی اگر اینجا شهید شوی جزوات درس آیت الله فلسفی چه می شود!
- این فصل ها را بامن بخوان ...عاشقانه است
- با توست که مفهوم عاشقی را درک کرده ام و فصل های نجابت انسانی را مرور کردم. خواندم داستان زندگیت را، و متحیّر ماندم که تو زیبا زیستن را چه خوب معنی بخشیدی.
- طلبه شهید مجتبی شاه نظری
- زندگینامه مختصر و چند خاطره از طلبه شهید مجتبی شاه نظری
- طلبه شهید علی خوشاوی
- زندگینامه مختصر و دو خاطره از طلبه شهید علی خوشاوی
- نامش محسن بود
- رفتی برای فنا شدن که تو را نه از برای فنا آفریده بودند که تو در فنا بقاء را می دیدی. رفتی تابسازی واژه ها ی ایثار را، تا بدانند مردمان کوچه بازار که آرامش فردا در گرو رزم دیروز تو بود
- روحانی شهید یدالله کاظمی
- نمی دانم جه شد آن روح که به آرامش خواب گل شب بو می ماند بی تاب شد. هوای جنون در سرت افتاد و تا پای به خاک جبهه گذاشتی آرام نشدی. پنج بار به جبهه رفتی.
- روحانی شهید مسلم خسروی
- شهید مسلم خسروی یکی از نمایندگان فرزند خاک است کـه سرّ خلیفة اللّهی انسان را برای ملکوتیان، در تاریخ 22 / 0 1 / 65 در کربلای 5 در سرزمین خونین شلمچه، فاش کرد
- طلبه شهید حسن وکیل آزاد
- خورشید عشق در کربلا تبلور یافت و خون حسین بن علی(ع) شناسنامة هویت شیعیان شد. هویتی سرخ که افق ابدیت عاشقان را روشن خواهد کرد.
- روحانی شهید محمود خسروی
- ای کاش می شد دوباره در منزل جانمان قدم گذارید تا از دم مسیحایی تان، حیاتی عاشقانه بیابیم! وقتی یادتان در باغچة دلمان گل میکند، رائحة از جنس حضور، به جانمان زندگی می بخشد.
- روحانی شهید:سیّد مرتضی حسینی
- دل، غبار کویش را بر توتیای چشم می نهد. آرام آرام راه خانه دلدار را میپیماید. اما به ناگاه جذبهای الهی بر جانش می نشیند و چون تندر، ره منزل جانان به یک شب میپیماید .
- روحانی شهید محمّد تقی ندافی
- پیرجماران در پیالة جان عشّاق از سبوی وصال، شربت گوارای شهادت را میریخت و به گوشة چشمش کیمیاگری میکرد و جان مریدان رادر طرب وصال میگداخت تا سینه چاک شوند برای امیر قافله عشق و فریاد زنند انا المجنون الحسین
- روحانی شهید علی اکبر مازنی
- خورشید در کمینگاه صبر، دامن طلائیاش را بر پهنة هستی می گستراند و زمین در چرخشی مستانه بر گرد خورشید، به زمان، هستی می بخشد و زمان در تکاپوست تا ازلیت را به ابدیت برساند
- «روحانی شهید سیّد مهدی سادات حسینی»
- بسیجی عاشق روح الله است، چرا که «عشق به خمینی عشق به همة خوبیهاست» و سیّد مهدی سادات حسینی، مرید پیر جماران بود
- طلبه شهید جمال لیوانی
- از قیل و قال رها شد و خاک گرم جبهه را توتیای جان کرد . 36 ماه بر سجادة ناز ، به راز و نیاز پرداخت و در صفیر هر گلوله ، « ندای ارجعی » میشنید .
- شهید سیدیوسف موسوی امیری
- كربلا تنها قطعهاي از خاك نيست، كربلا باران خون حسين بن علي -عليه السلام- است كه در هر كجا مهرش رسيده، دامن دامن لاله رويانده است. جبهه فريادي براي حسيني شدن است، آنجا وادي فضيلت است و يوسف آنجا تخريبچي بود.
- روحاني شهيد: عبد الجبار قليزاده
- جذبةحضرت روحالله باور سبز عبد الجبار را شكوفا كرد. شعاع وجود آن پير فرزانه، انقلابي پر شور در شريان وجودش ايجاد كرد و او سعي ميكرد سهمي از اين قيام سبز را داشته باشد
- روحانی شهید جواد رفیعی
- من براي سوريه و مكه ثبت نام كردهام، ان شاالله از اين دو سفر كه بازگشتم به جبهه ميروم. جواد با وجود اينكه سن كم داشت، درجواب پدر گفت: حاجي شما اگر به مكه بروي، خانه خدا را زيارت ميكني، ولي اگر به جبهه بروي خود خدا را زيارت خواهي كرد
- روحانی شهید ولی الله داوودی
- خدايا! من عاشقم، عاشق تو هستم و مي خواهم پل رسيدن من به تو، شهادت در راهت باشد؛
- روحاني شهيد: جابر شعبان پور آقا ملكي
- اين همه خوبي ارث بچههايي است كه با عشق زندگي كردند و خونشان آبروي خاك مجنون شد. و اين عشق بود كه به آنان حيات بخشيد، آبرو داد و آنان را آواره كرد و از خود بيخود ساخت، اين عشق بود كه در وجودشان شريان پيدا كرد. و من نيز همراه و همصدا با آناني كه تا ناكجا
- روحانی شهید عسگر نجفی
- پيکر مقدسش ده سال در خاك شلمچه بود و زائر آن قبر گمنام، فرشتگان بودند كه با ياس كبود هبوط ميكردند تا بر عشقش ارج نهند. آنجا بود كه ستارگان خنديدند و مرغان سپيد عشق، تا ايمان افق پريدند
- شهید اکبر اصغری
- زمين پاك ايران ، زادگاه سروهاي تناوري است كه قامت سبزشان در راه تداوم آرماني پاك ، به سان شمعي فروزان سوخت و تقديري زيباتر از برگ شقايق بر اين مرز و بوم رقم زد . اكبر اصغري جرعه نوشي ديگر از بادة «قالوا بلي» بود كه در سال 1345 در زاهد كلا از توابع بابل به
- شهید ابراهیم بیگی
- بارالها! عشق به تو و بشارت هايت وادارم كرد كه روحم توأم با وجدانم براي قرب به تو در بحر حكمت الهي پرواز كند
- روحانی شهید محمد علیزاده
- براي مثل تويي پيروزي افتخار است، اما شهادت پر افتخارتر. و صفير آن گلوله وعدهاي ازلي بود؛ وقتي خون از فوارة قلبت فوران كرد، همگان دانستند كه رسم عاشقان غلطيدن در خون است و خون، بهاي لقاست.
- زندگی نامه
- زندگی نامه شهید آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری
- روحانی شهید محمود کاکا
- خدايا … اينك دريافتم كه راه نجات از دنياي مادي پيوستن به توست و هيچ قطرهاي در مقياس حقيقت، نزد خدا از قطرة خوني كه در راه خدا ريخته شود بهتر نيست، و من ميخواهم با اين قطرات به معشوقم كه خداست برسم.
- روحانی شهید علی طالبی نتاج
- از همان كودكي آثار مردانگي و غيرت در چهرهاش نمودار بود. سيزده ساله بود كه عزم ميدان نبرد كرد و چون صدها حسين فهميدة اين مرز و بوم، جلوههاي نابي از رشادت فرزندان خميني را به تصوير كشيد.
- روحاني شهيد: رحمان اكبري
- شهادت، آرزوي ديرينهاي بود كه نوجوان شانزده سالة بابلي همراه با اشكهاي نياز خويش از خدا طلب ميكرد
- روحانی شهید محمدمهدي گدازگر
- سال ها از عروج خونين پرستوهاي مهاجر مي گذرد. آنان که جام شهادت را از ساقي آن، در بزم حضور گرفتند و جرعه نوش آن شهد گوارا شدند. آنان به هواي کوي جانان، از «صفا»ي جان تا «مروه» مراد را با پاي سر دويدند و از زمزم ايمان سيراب شدند.
- شهید روحانی حمید شامخی مقدم
- برادر! لحظهاي بينديش و به قبرستان برو و خود را در جاي يك مرده در قبرستان ببين و از آنها عبرت بگير، ببين آنها جز اعمال چه چيز با خود بردند. اي برادر! نكند كه از مرگت بيخبر باشي، بدان «الموت ياتي بغتتا» مرگ ناگهان به سراغ تو ميآيد و كسي جز خدا از مرگ مطّ
- روحاني شهيد: سيد سجاد حسيني
- من از ياران عاشق مي نويسم ز اسرار شقايق مي نويسم نه از شبنم، نه از ياران، نه از گُل من از داغ شقايق مي نويسم
- علامه شهید سید اسماعیل بلخی (قسمت دوم)
- بخش دوم زندگی نامه علامه شهید سید اسماعیل بلخی شاعر، عالم و مبارز افغان
- روحاني شهيد: جواد قاسمپور»
- سوسنگرد، هويزه، آبادان، گيلانغرب، سرپل ذهاب، خرمشهر و دهها منطقة عملياتي ديگر شاهد رزم دليرانة شيخ جواد در طول ساليان حضور در جبهه بودند
- طلبه شهید سید ابراهیم حسینی
- ناگهان وی بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیة سر به شدت مجروح شد و در حالی که در خون خود میغلتید ، اذان را قطع نکرد و در هنگام سر دادن آوای «أشهدأن علیاً ولی الله» به فیض عظمای شهادت نائل گردید .
- شهید سیدعلی اکبر علوی
- علی اکبرنمادی از عشقی آسمانی است که باید در کربلا تجلّی کرده و علی اکبرهای لب تشنه را در وادی آخرالزّمان به منزل جانان هدایت کند
- طلبةشهید : حسین جمال لیوانی
- سلام بر شهیدان که به مثابه ستارگان هستند که هر گاه به زمین میافتند هزاران شقایق سرخ میشوند و از زمین میرویند. آری، این خون رنگان تاریخ بفرموده استاد حکیم و شهید فرزانه مطهری عزیز، شمع فروزان محفل بشریت اند
- طلبه شهید محمد احمد عباسی
- شلمچه، مرز آفتابی بندگان خوب خداست. آن خاک سوخته از عشق، رازی از خون بر دل دارد که نشانی از سرمستی فرزندان آدم است
- طلبه شهید سید محمود حسینی کوهستانی
- از جادههای سرسبز و خرّم گلستان، نسیمی تو را به گلگشت سبزه و سوسن میبرد و جادهای پرپیچ وخم، ولی مهربان تو را آرام، آرام به روستایی نجیب میبرد که با چهرة سبز و آراستهای به استقبالت میآید
- شهید محمد مظفری
- برای عاشقی مثل تو، سکون و سکوت معنایی نداشت. تو نمی توانستی از عطری که حریم دلت را پر کرده و تو را مست و شیدا کرده است دم بر نیاوری. حرکت در جنبش انقلاب ثمرهاش بیداری دلهایی شد که در زیر خروارها غفلت به خواب رفته بودند
- طلبه شهید قدیر صابری
- خانهای گِلی، تجلّیگاه وعدة الهی شده بود. کودکی چشم به جهان می گشود که باید همراه با قافلة عشق از کوچه های تنگ دنیا عبور کند و در لاهوت جای بگیرد. قدیر یادگار غدیر است. او می آید تا غدیر، در گوشة تاریخ، خانه نشین نشود
- طلبه شهید عباس صداقتی
- «آن گلولهای را دوست میدارم که قلبم را سوراخ سوراخ میکند، آن ترکش خمپارهای را دوست میدارم که پیکرم را پاره پاره میکند، چرا که مرا از این خاکدان پست، رهایی می بخشدو به لقاء الله پیوند میزند.»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شـهــدا و ایــثــارگــران حـــوزوی
تاريخ : دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴ | 22:59 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |