آیتالله «آقا نجفی» سدی در برابر ظلم و ستم
Posted: 05 Feb 2016 01:08 AM PST

اگر کسی کارنامه سی ساله مبارزات آقانجفی را بررسی و کاوش کند مییابد که او در برخورد با حوادث و اشخاص مختلف، از شیوه و روش مشخصی پیروی میکرده و هدف او تنها ادای تکلیف و مبارزه با ...
ادامه مطلب
در ۲۲ ربیعالثانی سال ۱۲۶۲ قمری در شهر اصفهان در خانهی «شیخ محمدباقر نجفی» کودکی متولد شد که او را «محمدتقی» نامیدند. مادر او زمزم بیگم از فرزندان مرحوم آیتالله سید صدرالدین صدر از علما و مراجع بزرگ بود و به این ترتیب محمدتقی در یک خانواده مذهبی و اهل علم رشد و نمو یافت.
توسل به امام حسین(علیهالسلام)
مرحوم آقانجفی در ابتدای عمر، چندان رغبتی به تحصیل علم نداشته به حدی که مردم آینده خوبی برای او پیشبینی نمیکردند. به گفته خود ایشان در کتاب «مفتاح السعاده» در کسب دانش کُندذهن بوده و از تلاشهای علمی خود، کاری از پیش نمیبرده و چون از رسیدن به خواستهاش که فراگیری علم فقه و رسیدن به مقام اجتهاد بوده، ناامید شد به حضرت امام حسين(علیهالسلام) توسل میجوید و بعد از آن کمک و توسل، سخت به فکر تحصیل علم و معارف میافتد.[۱] ایشان مدتی به نجف نقل مکان میکنند و در سایه عنایت اهل بیت(علیهمالسلام) و تلاش و کوشش شبانهروزی به درجه اجتهاد نایل میشود.
بازگشت از عتبات
آقا نجفی در بازگشت از عتباب به اصفهان و پس از درگذشت پدر در سال ۱۳۰۱ هجری قمری به اقامه نماز در مسجد شاه اصفهان(مسجد امام خمینی) همچنین به تدریس فقه و اصول و تألیف و تصنیف و رسیدگی به امور دینی مردم میپردازد. وی در اصالت خانوادگی و لیاقت شخصی و نفوذ کلامی که داشت به مرور ایام به عنوان روحانی اول و مجتهد نامدار اصفهان مطرح شد. ایشان با توجه به شهامت و شجاعت و تدبیر؛ به ملجأ و پناهگاه ستمدیدگان و مدافع صمیمی اسلام و مسلمین و مبارز سرسخت ظالمان و زورگویان تبدیل شد.[۲]
دوران مرجعیت
آیتالله آقا نجفی در دوران مرجعیت خود در اصفهان، در کمک به مردم، رفع ستم از ایشان و تأمین وسایل آسایش آنان کوشا بود. ایشان حدود شرعی را اجرا میکرد و نسبت به حسن جریان زندگی و تحصیل طلاب علومِ دینی اهتمام میورزید.
آیتالله آقا نجفی به ناصرالدینشاه و دستگاه حکومت او بیاعتنا بود و با ظلالسلطان فرزند شاه و حاکم اصفهان که فردی بسیار ستمکار بود مبارزه میکرد. در واقع قدرت ایشان از قدرت حاکم اصفهان بیشتر بود و ظلالسلطان، آقانجفی را مانع تاخت و تاز، چپاول و تجاوز خود میدید. مأموران استعماری انگلستان نیز که برای تسلط دولت متبوع خود بر ایران، برنامههای گستردهای داشتند و قدرت اجتماعی آقانجفی را مانع اجرای نقشههای خویش مییافتند، از او بیمناک بودند. همه این کسان و عمّال آنها، در تضعیف وی بسیار کوشیدند و چون مردم به آیتالله آقا نجفی اقبال و علاقه داشتند، کاری از پیش نبردند.
سرانجام مخالفان آیتالله آقا نجفی توانستند با ترساندن ناصرالدینشاه، وی را متقاعد کنند که آقانجفی را به تهران تبعید کند؛ اما آقانجفی در تهران هم، علاوه بر دایر ساختن حوزه درسی، به مبارزه سیاسی و روشن ساختن ذهن مردم نسبت به فساد دربار و نظام حاکم و سرانجام مداخلات بیگانگان در امور کشور ادامه پرداخت. و چون خطر فعالیت وی در پایتخت برای رژیم بیشتر بود، او را به اصفهان باز گردادند. همانند این حادثه در ۱۳۲۱(ه.ق) در هنگام سلطنت مظفرالدینشاه نیز تکرار شد.[۳]
در نتیجه: اگر کسی کارنامه سی ساله مبارزات آقانجفی را بررسی و کاوش کند مییابد که او در برخورد با حوادث و اشخاص مختلف، از شیوه و روش مشخصی پیروی میکرده است. برای او فرق نمیکرد که طرف او، وابسته به کجا و به چه جریان است؛ گاهی با حاکم مستبدی چون ظل السلطان، که حتی ناصرالدینشاه نیز از قدرت روزافزون او میترسید، در میافتد و گاه در زمان قدرت مشروطه، با حاکم بختیاری مقابله میکرد. در مجموع میتوان گفت که هدف او تنها ادای تکلیف و مبارزه با جور و ستم ظالمان بود.[۴]
_______________________________
پینوشت
[۱]. پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیتالله العظمی بروجردی.
[۲]. پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیتالله العظمی بروجردی.
[۳]. کتابخانه مدرسه فقاهت.
[۴]. سراج نت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مطالب متفرقه حوزوی