علم قرائت
علم قرائت، علم به کیفیت ادای کلمات قرآن و شناخت اختلاف آنها به حسب راویان است. با توجه به عللی، از جمله: اختلاف لهجههای قبایل گوناگون عرب و نبودن اعراب در خط عربی صدر اسلام، بعضی از واژه های قرآن به گونه های متفاوت خوانده شده است. از این رو، برخی از قرآن پژوهان در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم، به ثبت و ضبط قرائتها پرداختند و در قرن چهارم با توجه به بسیار شدن قرائتها از میان آنها ۷ قرائت به عنوان مرجع برگزیده شد. سند این قرائتها به صحابه پیامبر(ص) می رسد. بعدها سه قرائت دیگر نیز به اینها اضافه شد.
تعریف اصطلاحات
- علم قرائت: علم به کیفیت ادای کلمات قرآن و شناخت اختلاف آنها به حسب راویان است.[۱]
- مقری: کسی در کیفیت ادای کلمات قرآن دانشمند است و آن را به نحو شفاهی از سلسله استادان این علم شنیده است. و با توجه به اینکه در قرائتهای گوناگون قرآن برخی از امور جز با شنیدن لب به لب فهمیده نمی شود لذا خواندن کتابهای این علم برای مقری بودن کافی نیست.[۲]
- قاری مبتدی: قرائت شناسی است که شروع به یادگیری قرائتها کند تا اینکه سه قرائت را جداجدا بشناسد.[۳]
- قاری منتهی: قرائت شناسی است که بیشترین و مشهورترین قرائتها را بشناسد.[۴]
اختلافها و سبب آن
اختلاف قرائتها در سراسر قرآن مجید، طبق گفته برخی از مقریان در حدود 1100 مورد، اعم از مهم یا غیر مهم است که بیشتر از دو سوم آنها به ادغام یا اظهار یا حاضر/غایب خواندن صیغه مضارع (به اختلاف «ی» یا «ت» بر سر فعل مضارع) مربوط میشود.[۵] طبرسی در تفسیر مجمع البیان قبل از شروع در تفسیر هر آیه، اختلاف قرائتهای آن را (در صورت وجود اختلاف) به همراه توجیه لغوی و نحوی آنها بیان کرده است.[۶]
سبب اختلاف قرائتها
پدید آمدن لهجه و گویشها در درون هر زبان امری طبیعی و ناگزیر است و اختلاف قرائت در هر متنی، به ویژه در متون کهن پیش می آید. در قرآن مجید هم با وجود نهایت احتیاط و امانتداری در مشورت و دقت، اختلاف قرائات در راه یافت، و نمیشد راه نیابد. و در واقع از آن زاده شد. در حیات و حضور خود پیامبر(ص) نیز گاهی تفاوت دو تلفظ نزد ایشان مطرح میشد و حضرت یکی یا گاه هر دو را تصویب میکردند و حدیث سبعة اَحرُف (اینکه قرآن ۷ وجه مقبول دارد) ناظر به همین معناست. یعنی پیامبر(ص) برای رفع عسر و حرج، و تا زمانی که قرآن همهگیر شود و هیچ صاحب لهجهای خود را از آن یا آن را از خود بیگانه نیابد در این باب چندان سخت نمیگرفت، و اختلاف تلفظها را، تا حدی که مخل معنی نبود، خطیر یا خطرناک نمییافت. علل عمده اختلاف قرائات چند امر بود. از جمله:
- اختلاف لهجهها. چنانکه مثلاً تمیمیها به جای «حتی حین» «عتّی عین» میگفتند.
- نبودن اعراب در خط عربی و مصاحف امام؛ تا آنکه ابو اسود دوئلی به رهنمود امام علی(ع) اقداماتی در این باب صورت داد ولی کمال و تکمیل آن دو سه قرن به طول انجامید.
- نبودن اعجام یا نقطه و نشان در حروف. برای رفع این نقیصه در اواخر قرن اول، در عهد حجاج بن یوسف، کوششهایی به میان آمده ولی کمال و تکمیل آن نیز تا آخر قرن سوم طول کشیده است.
- اجتهادات فردی صحابه و قاریان و به طور کلی قرآن پژوهان که هر یک استنباط نحوی و معنایی و تفسیری خاصی از یک آیه و کلمات آن داشتهاند.
- دور بودن از عهد اول و مهد اول اسلام- مکه و مدینه.
- نبودن علائم سجاوندی و وقف و ابتدا و هرگونه فصل و وصلی که بعدها علم قرائت و تجوید عهدهدار تدارک آن شد. از اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم نهضت تدوین قرائات درگرفت و بسیاری از قرائت شناسان بر آن شدند که از میان انواع قرائات، صحیحترین آنها را برگزینند و ثبت کنند.[۷]
سند قرائتها و آراء فقهاء
قاریان دهگانه کسانی هستند که سند روایت آنان از طریق تابعینِ تابعین، به تابعین و از آن طریق به صحابه، اعم از کاتب وحی و حافظ قرآن یا دیگران، و سپس به رسول خدا(ص) می رسد. سند روایت بقیه قاریان به این روشنی نیست و یا در کتب معتبر مربوط به این علم ثبت نشده است.[۸] طبرسی در مجمع البیان، سند قاریان و راویانی را که قرائتهایشان را نقل کرده اند طبق شهرهای محل سکونت آنها یاد کرده است.[۹]
اختلاف است که آیا قرائتهای هفتگانه یا دهگانه متواتر است یا نه، که در ذیل بدین امر پرداخته میشود.
علامه حلی، قرائتهای هفتگانه را متواتر میداند و قرائت هر یک از آنها را در نماز جائز میداند ولی دیگر قرائتها را متواتر نمیداند و خواندن آنها را در نماز جائز نمیداند.[۱۰] شهید اول، قرائتهای دهگانه را متواتر میداند و از این رو، گفته است که می توان به هر یک از آنها در نماز عمل کرد.[۱۱] شهید ثانی می گوید مقصود از متواتر بودن این قرائتها این نیست که هر یک از اینها متواتر است بلکه مراد این است که تواتر اکنون منحصر در آن چیزی است که در این قرائتهاست چرا که برخی از آنچه از قرائتهای هفتگانه نقل می شود شاذ است چه برسد به غیر آنها.[۱۲]
اما به گفته آیت الله خوئی در میان شیعیان معروف آن است که این قرائات متواتر نیستند. برخی از این قرائتها اجتهاد قاری و برخی منقول به خبر واحد هستند. البته بین تواتر خود قرآن با تواتر قرائتها هیچ ملازمهای نیست. زیرا ادلۀ تواتر و ضرورت قرآن به هیچ وجه تواتر قرائتها را اثبات نمیکند، چنانکه دلایل نفی تواتر قرائتها به هیچ عنوان به خود قرآن سرایت نمیکند.[۱۳]
در میان علمای اهل سنت، بلقینی قرائتهای هفتگانه را متواتر و سه قرائت دیگر و قرائتهای صحابه را جزء خبرهای واحد میداند و قرائتهای تابعین مانند اعمش و یحیی بن وثاب و ابن جبیر را شاذ میداند. سیوطی گفته وی را نمی پذیرد و بهترین نظر را در این زمینه گفته ابن جزری میداند که:
- «هر قرائتی که ولو به یک وجه، با قواعد عربیت سازگار باشد و نیز با مصحفهای عثمانی ولو احتمالاً هماهنگ باشد، و به علاوه سندش صحیح باشد، قرائتی درست است و از حروف سبعه ای است که قرآن طبق آنها نازل شده است و واجب است مردم آن را بپذیرند، خواه قرائت قاریان هفتگانه باشد یا دهگانه یا دیگران قاریان پذیرفتهشده؛ و هرگاه یکی از شرطهای سه گانه مذکور یافت نشود، آن قرائت ضعیف یا شاذ یا باطل است، خواه از قاریان هفتگانه باشد یا برتر از آنها. این نظر درست نزد پیشوایان تحقیق از پیشینیان و پسینیان است که دانی، مکی، مهدوی و ابوشامه بدان تصریح کرده اند. و همین مذهب پیشینیان است که معلوم نیست کسی از آنها غیر از این گفته باشد.»[۱۴]
پانویس
- الجزری، منجد المقرئین، ص49.
- الجزری، منجد المقرئین، ص49.
- الجزری، منجد المقرئین، ص49.
- الجزری، منجد المقرئین، ص49.
- قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه: بهاءالدین خرمشاهی، ص658.
- الطبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج1، ص35.
- خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۶
- قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه: بهاءالدین خرمشاهی، ص658.
- الطبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج1، صص36-38
- الحلی، تذکرة الفقهاء، ج1، ص115.
- الشهيد الأول، ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة، ج3، ص305.
- الشهید الثانی، المقاصد العلیة فی شرح الرسالة الالفیة، ص245.
- الخوئی، ص۱۲۳ – ۱۲۴ (ترجمه با تلخیص)
- السیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج1، ص203.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه: بهاءالدین خرمشاهی، تهران: جامی، نیلوفر، ۱۳۷۶ش.
- الحلی، تذکرة الفقهاء، من منشورات المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفرية، طبعة حجریة (نسخه موجود در لوح فشرده مکتبة اهل البیت، نسخه دوم).
- الخوئی، سید ابوالقاسم الموسوی، البیان فی تفسیر القرآن، قم، دارالثقلین، ۱۴۱۸ق.
- الجزری، محمد بن محمد بن الجزری، منجد المقرئین و منشد الطالبین، اعتتنی به علی بن محمد العمران، بیجا، بیتا.
- السیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، تحقیق: سعید المندوب، لبنان: دارالفکر، 1416ق/1996م.
- الشهيد الأول، ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة، ج3، التحقيق: مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، قم: مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، 1419ق.
- الشهید الثانی، المقاصد العلیة فی شرح الرسالة الالفیة، تحقیق: مرکز الابحاث والدراسات الاسلامیة، محمد الحسون، قم: مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی، 1420ق/1378ش (نسخه موجود در لوح فشرده مکتبة اهل البیت، نسخه دوم).
- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاء الدین خرمشاهی، تهران: دوستان-ناهید، ۱۳۷۷.
- الطبرسی، تفسیر مجمع البیان، تحقیق وتعلیق: لجنة من العلماء والمحققین الاخصائین، تقدیم: السید محسن الامین العاملی، بیروت: 1415ق/1995م. (نسخه موجود در لوح فشرده مکتبة اهل البیت، نسخه دوم).
- میرمحمدی زرندی، سیدابوالفضل، تاریخ و علوم قرآن، قم: دفتر انتشارات اسلامی، بیتا.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قـــــرآن شـــــنـــــاســی