پیامک‌های تسلیت شهادت امام کاظم علیه السلام

پیامک هایی برای عرض تسلیت سالروز شهادت اسوه صبر و استقامت، حاجات خلق، حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام.

کتاب «عجایب و معجزات شگفت‌انگیزی از امام‌كاظم علیه‌‌السلام (اثبات حقانیت مذهب تشیع)»

هدف از گرد آوری مجموعه داستانهایی که در این کتاب آمده این است که تا حدودی هر چند ناچیز نسبت به مقام والا و عظیم اهل بیت علیهم السلام آشنا شویم و دیگران را نیز آشنا کنیم و فریاد بر آوریم که ای مسلمانان! ای شیعیان! امام خود را بشناسید و بیش از این در ظلمت ب

کریم‌ترین حکیم

همواره از خشیت الهی می گریست، تا آنکه محاسن او از اشک چشمانش تر می گشت. او بیش از همه مردم به خویشاوندان رسیدگی می نمود، و به هنگام شب، مستمندان شهر مدینه را مورد تفقّد قرار می داد، و زنبیلی از لوازم مورد نیاز فقرا مانند مواد غذایی را با خود حمل می کرد و

هم‌قسم سجده‌های طولانی

روزی موسی بن جعفر علیهماالسلام را دیدم كه داخل مجلس هارون شد در حالی كه صورتش از شدت عبادت و بیداری شب ، ورم كرده و زرد شده بود و عبادت آن قدر او را لاغر و رنجور نموده بود كه مانند مشكی پوسیده شده و سجده های بسیار ، بینی و صورت او را مجروح نموده بود ، ها

آنچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری

موسی بن جعفر (علیهما السلام) عابدترین مردم زمان خود بود. آن حضرت از صالحان، عابدان، سخاوت مندان و بردباران بود و شخصیتی بس بزرگ داشت.

یک مُشتِ پَر

بیهوده قفس را مگشایید پری نیست جز مُشتِ پری گوشه ی زندان اثری نیست در دل اثر از شادی و امّید مجویید از شاخه ی بشکسته ی امّید ثمری نیست

ولی نفرین نکرد

زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد روزهای تیره هریک شب‌تر از دیروز تار در میان دخمه ‌ای سر شد ولی نفرین نکرد

معجزه‌ی موسی

موسی شدی كه معجزه ای دست و پا كنی راهی برای رد شدن قوم، وا كنی زنجیر های زیر گلویت مزاحم اند فرصت نمی دهند خودت را دعا كنی

امروز باب حاجت خلقم به کاظمین

من کیستم ولی خداوند اکبرم آیینۀ تمام نمای پیمبرم آرام جان فاطمه و نجل حیدرم باب‌الحوائج همه موسی‌ بن ‌جعفرم

عبای فتاده به خاک

کسی کــــه بوسه زند عـــرش، آستانش را قضــــــا به گوشۀ زندان نهــــد مکــــانش را کسی که روح الامین است طایــــر حرمش هجـــــوم حادثــــه بر هــــــم زد آشیانش را

شهید مصلوب

خورشید كبود و نیلی و مخمل كوب دیدیم تو را چه دیر در سمت غروب در مغرب شانه های تركان سیاه بی غسل و كفن به روی یك تخته ی چوب

شریک غم مادر

رنج زندان بلا گر چه غمی سنگین است یاری شیعه ی من درد مرا تسکین است من به زنجیر شدم تا بشر آزاد شود هر که آزاد نشد زندگی اش ننگین است

عصاي پيامبر مهم است يا گوشت و پوست پيامبر؟

یک روز على بن یقطین، كسى را نزد ما فرستاد كه دو شتر تیزرو خریدارى كنید و از راه اصلى دور شوید و از بیراهه به مدینه بروید و اموال و نامه هایى به ما داد و گفت : اینها را به ابوالحسن موسى بن جعفر علیهماالسلام برسانى به طورى كه هیچ كس از كار شما آگاه نشود.

راهبي که دنبال اسم اعظم مي‌گشت

سه روز آنجا ماندم اما نه در را كوبيدم و نه كارى براى باز كردن آن كردم . روز چهارم خداوند در را گشود، چون ماده گاوى آمد كه بر پشت خود هيزم داشت و پستان بزرگش را مى كشيد و بزرگى پستان به حدى بود كه نزديك بود شيرش بيرون بزند، گاو به در فشار آورد در گشوده شد

هدیه تبیان به مناسبت میلاد امام کاظم - دانلود کتاب رایگان

به نام خداوند تبارک و تعالی کاربران و دوستان محترم سایت تبیان سلام میلاد حضرت موسی بن جعفر الکاظم علیه السلام بر شما مبارک باشد. به شاد باش این روز گرامی خواستم هدیه‌ای تقدیم شما کنم؛ یک دوست ! بله، یار مهربان و دانا و خوش بیان؛ کتاب. برای شم

آورده‌اند که... (بر بال خاطرات امام کاظم)

امام وقتی احساس کرد این نقشه برای اهانت به حجت خدا طراحی شده است، با صلابت و قاطعیت، سرش را بلند کرد و به عکس شیری که روی پرده کشیده شده بود، اشاره کرد. پس آن تصویر به صورت شیر درنده‌ای مجسم شد و در یک لحظه آن مرد ساحر را درید و به کام مرگ فرستاد. سپس به

کتابستان حضرت کاظم - کتابشناسی

درباره کرامات و فعالیت های هفتمین پیشوای شیعیان، امام موسی کاظم علیه‌السلام، در زمینه های گوناگون سیاسی، دینی و اعتقادی تألیفات بسیاری به ویژه در سال های اخیر به رشته تحریر درآمده که برخی از آنها عبارتند از:

یک جرعه آفتاب - احادیث حضرت کاظم

حکمت را به افراد نادان نیاموزید؛ زیرا به آن ستم می‌کنید و از اهلش دریغ ندارید که به آن ستم روا داشته‌اید

عیسای قرن - شعری برای حضرت کاظم

هفتم ماه صفر عید گل است بهترین آئینه چشم بلبل است صبح صادق در جهان تابان شده است هفتمین خورشید نورافشان شده است

داستان والی اهواز و نامه امام کاظم

گفت اجازه می‌دهید من خدمت دیگری هم به شما بکنم؟ گفتم بله. گفت من می‌خواهم هر چه دارایی دارم، امشب با تو نصف کنم، آنچه پول نقد دارم با تو نصف می‌کنم، آنچه هم که جنس است قیمت می‌کنم،نصفش را از من بپذیر.

مراحل زندگی امام کاظم علیه السلام

براساس طبیعت، محیط و شرایط زندگی امام کاظم علیه‌السلام بررسی زندگی آن حضرت به سه مرحله تقسیم می‌شود.

کاظم‌ترین بنده خدا - به مناسبت میلاد حضرت موسی بن جعفر

سلام بر تو که نور فروزان هدایتی. سلام بر تو؛ سلام بر شبی که قدم‌هایِ بهشتی‌ات را بر سنگ‌فرش کوچه‌های مدینه گذاشتی و با تبسم شیرینت، تمامِ «ابواء» را غرق در شادمانی کردی.

برای امت همیشه مظلوم عشق - به مناسبت میلاد امام کاظم علیه السلام

آرى ما امت همیشه مظلوم عشقیم، امت اشک و ناله، روضه و حوزه، اسلام و تشیع و در یک کلام ما شیعه موسى بن جعفریم. همو که تاریخ درباره او صادقانه شهادت داده است که: هرگاه زنجیر بر دستانى سنگینى مى کند، گویا که آسمان را به زنجیر کشیده‌اند.

ستاره درخشان - شعری نو برای امام کاظم

نیاز به روزنه‌ای نداشت او خود ستاره بود که گاهی باید از پس ابری می‌درخشید

سلام بر کاظم، فرزند نور - قطعه‌ای به یاد حضرت موسی کاظم

سلام بر فرزند کعبه و منا، سلام بر فرزند نور که هیچ زندانی فروغش را نکاست. سلام بر فرزند دانش و بینش که درایتش، رهبر مردم بود و سخنانش کلیدواژه‌های چگونه زیستن؛ سخنانی ‌که از تاریک‌ترین سیاه‌چال‌ها برمی‌آمد و تیرگی قلب‌ها را می‌زدود. سلام بر کسی که ب

سلام بر سجاده‌ای که از اشکهایت خیس شد - قطعه‌ای برای حضرت کاظم

ای کاظم آل محمّد! ای مهار حکمت و حلم، بر دهان کف آلود خشونت و خشم! غضب، از حلم تو خشمگین می‌شد، صبر از تو بی طاقت می‌گشت، و زندانبانان، اسیر صفا و عبّودیت تو می‌شدند و محبس به محبس، شب زنده داری تو را جابجا می‌کردند و زندان به زندان، ایمان ذکر

زنی خوش سرانجام - داستان سرگذشت مادر امام کاظم

مى شنود که: «تمام بردهها را فروختم. جز دو کنیز بیمار!» کنیز را نشان مى دهد و قیمت را هفتاد دینار اعلام مى کند. فرستاده امام تخفیف مى خواهد. برده فروش نمى پذیرد. فرستاده، کیسه را به او مى دهد و مى گوید: «جز این چیزى ندارم. نمى دانم چقدر است!»

رسیدن به خیر آقا - قطعه‌ای به میمنت تولد حضرت کاظم

سلام، کلید درهای بسته! سلام، اعتبار زندانهای بی گناه اسلام،آتشفشان صبر! سلام، آرامش خشمهای توفانی! سلام، باب الحوایج! سلام، آقا! رسیدن به خیر!

جام محبت - شعری در ثنای حضرت کاظم

هفتمین اختر تابان سماوات وجود متجلی شد و من پاک ز پندار شدم کنج زندان بلا خلوت اسرارش بود نوحه گر گشتم و هم لاعن جبار شدم

ماه شکرخند و شکر ریز و شکر نوش - مخمسی زیبا در ثنای حضرت کاظم

ای لعبت نسرین بدن لاله بنا گوش وای ماه شکرخند، شکر ریز، شکرنوش گر نیست تو را خاک ره، ای سرو قبا پوش باری است گران بودن این سر به سر دوش ای در خم چوگان تو سرها همه چون گو

در جست و جوی تو

لب به شکایت نگشودى و تنها پس از شهادت بى فریادت، دیده بودند که پیکر فرزند رسول، نیلگون به خاک سپرده شد... اما آن لبهاى زهر چشیده که همیشه قاریان توحید بودند، هرگز در حضور نخوت ستمکاران عباسى سر خم نکرد. تو را باید در مردان دلشده‌اى جست وجو کرد که د

بشارت هفتم - قطعه ای در میلاد امام کاظم

زمین در چرخش خویش، هفتمین بشارت را از آسمان برگرفت و رداى سبز امامت را به دوش غنچه اى دیگر از باغ امامت انداخت. و همان هنگام، علوم گذشتگان و آیندگان، بر سینه نورانى‌اش روانه شد؛ چونان که تصویر تمامى عالم در اقیانوس شفاف و زلالش نمایان شد. یا موساى

دعای عجیب امام کاظم برای شفای درد خلیفه

خلیفه پس از بهبودی، امام کاظم علیه السلام را به حق جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله قسم داد تا بداند آن حضرت چه دعایی برایش کرده است. امام فرمود: «گفتم خدایا! همان گونه که نتیجه ذلت بار گناه را به خلیفه نشان دادی، نتیجه عزت بخش اطاعت مرا نیز به او نشان بد

باب الجنة زمینیان - قطعه‌ای در ولادت امام کاظم

خشم از راهى رفت و موساى کاظم از راه دیگر؛ آن گاه، درها گشوده شد و بهارى به دنیا آمد که میان دو واژه «رضا» و «صادق»، جمع معانى شد؛ زاده صادق و پدر رضا، آن که با شکفتن خویش، آدمى را بر پلّکان هفتم از نردبان تکامل، به معبود نزدیک تر م

امیر دلها؛ امام کاظم علیه السلام

راجع به نهمین معصوم و هفتمین امام همام حضرت کاظم علیه السلام که در سال 128هجری قمری متولد شدند، و به ظاهر سی و پنج سال، از عمر پنجاه و پنج ساله شان را سکاندار قلوب بشر در راه مانده بودند، می‌توان از ابعاد مختلف سخن گفت

احوالی از امام کاظم نمی‌پرسی؟

از طرف من به او بگو: هر روز که از این روزهای سخت بر من می‌گذرد یکی از روزهای خوشی تو هم سپری می‌شود، تا آن روزی برسد که من و تو در یک جا به هم برسیم، آنجا که اهل باطل به زیانکاری خود واقف می‌شوند. دوران بقا چو باد صحرا بگذشت تلخی و خوشی و زشت

واپسین ارمغان تو - به یاد حضرت کاظم

این «آرامش» تو همواره «آسایش» را از دشمنان دین، سلب می‌کرد. «بخشش» تو حتی به آنان که «شایسته» نبودند، نیز! و سفارش هایت به «هشام» که گنجینه حکمت و درس زندگی است. و «نامه»هایت که اعجاز می‌کرد و از آینده خبر می‌داد. و «دانش» سرشارت که در کودکی، «اب

چشمها را باید شست - راه رسم رفتار با دیگران

اگر اهل این کار نباشید اما حتما دیده‌اید که بعضیها وقتی در برخورد با کسی که به قول خودمانی بی کلاس است یا پایین دستی است یا روستایی است و یا احیانا بیماری دارد، خودشان را کنار می‌کشند؟ توی تاکسی، اتوبوس، پیاده رو و... از این دست ماجراها فراوان است. و ت

تفسیر قرآن مجید از زبان امام کاظم علیه السلام

قرآن و اهل بیت دو ثقل و دو امانت گرانبهایی است که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله ) در بین مردم به ودیعه نهاده است و تا روز قیامت همراه یکدیگر بوده و جدا ناپذیرند. اهل بیت علیهم السلام قرآن ناطق اند و ریشه سخنانشان را در قرآن باید یافت.

چهار گل از گلستان مدرسه امام کاظم علیه السلام

چهار گل از گلستان مدرسه امام کاظم علیه السلام

کنیه ها و القاب امام کاظم علیه السلام

لقب و كنيه در زبان عربى نمايانگر نحوهء پذيرش جامعه و طرز تلقى آن از فرد مى باشد و هويت شخصى او را در زندگى روشن مى سازد، و تقريبا يك نوع تاريخ و سرگذشت متحركى است كه از شخص، ثابت مى ماند از اين رو گاهى يك فرد به تناسب شئون و خدمات و فعاليت‌ها يا خصائص و و

شناسنامه امام کاظم علیه السلام

نام مبارك: موسى (ع) كنيهء شريف: ابوالحسن القاب مبارك: كاظم نام پدر بزرگوار: جعفر نام مبارك مادر: حميده

ولادت با سعادت و گزينش نام امام موسی کاظم علیه السلام

نامى كه براى اين كودك انتخاب گرديد «موسى» بود كه تا آن روز در خاندان رسالت سابقه نداشت ولى در متن تاريخ دين، سابقهء ممتدى داشت، چون آن نام تجديد كنندهء و ياد آور مجاهدتها و تلاش‌ها و بت‌شكنى‌هاى موسى بن عمران (علیه السلام) پيامبر اولوالعزم و عاليقدرى بودک

ساغرستان (سخنان و رهنمودهای امام کاظم علیه السلام)

همیشه از فضایل امامان علیهم السلام شنیده ایم یکبار به کلامشان گوش دهیم

تربيت يافتگان مكتب تربيتى امام (عليه السلام)

تربيت شاگردان فاضل و دانشمند و پارسا يكى ديگر از آثار علمى درخشان آن بزرگوار است. با اينكه پس از پدر بزرگوارش در اثر حاكميت خفقان، و مقاومت و پايدارى سرسخت امام، اغلب در زندان‌ها و سلول‌هاى انفرادى به سر برده است در عين حال شاگردان فراوان و رجال علمى و فق

افول خورشید آسمان امامت و ولایت

روز 25 رجب ياد روز شهادت مردى است كه به قدرت مسلط زمانه اش «نه» گفت و تا به آنجا رفت كه رژيم طاغوتى هارون براى ادامه ى حيات ننگين خود همه عوامل و نيروهايش را به ستيزه با انسان آزادهء زمان بسيج كرد. يك كلمه «نه» به دستگاه فساد هارون گران تمام شد.

دست کارآمد امام کاظم علیه السلام در دربار عباسیان

خداوند متعال را در دستگاه‌هاى ظلم و ستم، اولياء و دوستانى هست كه خداوند به و سيله ى آنان، از دوستان خود، حمايت و دفاع مى نمايد

آراء و نظرات دیگران درباره امام

به عنوان آنكه فضيلت آنست كه ديگران اعتراف نمايند نه خود مدعى و اهل خانه، طبق معمول آراء و نظريات چند تن از دانشمندان اهل سنت اعم از رجال علم و درايت يا رجال سياست و اجتماعى را در مورد معرفى شخصيت آن بزرگوار از منابع معتبر خودشان، مى آوريم. خواننده گرامى ب

فضایل اخلاقی و معنوی امام کاظم علیه السلام

سرچشمه فضيلت پيشوايان معصوم (عليه السلام) هر كدام به نوبت خود منبع فضائل و مناقب و آموزگاران واقعی فضيلت و شرف و اصول انسانيت هستند، آنان پايه گذاران تمدن واقعی و پى افكنان اصول معاشرت و روابط صحيح و سالم اجتماعى مى باشند. همگان از يك نور سرچشمه گرفته‌اند

زمامداران خودسر عصر امام موسی کاظم علیه السلام

بنى عباس پس از آنكه با دستيارى علويان حكومت بنى اميه را ساقط كردند و خود بر اريكهء حكومت مسلط گرديدند به سوى خود بنى فاطمه برگشتند و با تمام نيرو براى از بين بردن خاندان رسالت كوشيدند عده اى را گردن زدند و جمعى را زنده به گور ساختند و دسته‌اى را در پايه‌ه

واقعه فاجعه‌ى فخ

هادى، گذشته از اخلاق سياسى، از جهت خصلت‌هاى فردى نيز مردى منحط، شرابخواره و خوشگذران بود. يك بار به يوسف صيقل به خاطر چند بيت شعر كه با آوايى خوش خوانده بود، به اندازه بار يك شتر درهم و دينار داد.

صلابت امام كاظم عليه السلام در مقابل هارون

روزى در كنار كعبه، هارون الرشيد حضرت كاظم(عليه‏السلام) را ملاقات نمود و در ضمن سخنانى به امام گفت: آيا تو هستى كه مردم مخفيانه با تو بيعت مى‏كنند و تو را به رهبرى

امام كاظم(عليه السلام) و احياى فرهنگ عاشورا

امام تمام آن تحفه‏ها را به آن پيرمرد شيعه كه زيباترين اشعار را در مرثيه امام حسين(عليه‏السلام) خوانده بود، بخشيد و او را تشويق نمود.

ظلم ستيزي امام کاظم عليه السلام

هارون الرشيد مرد ساحرى را دعوت كرده بود تا در جلسه‏اى با حضور خليفه و ديگران با كارهاى سحرآميز و خارق‏العاده خويش حضرت موسى بن جعفر(عليهماالسلام) را خوار و شرمنده سازد. هنگامى كه غذا را آوردند، آن مرد ساحر با طرفند خاص خويش جادويى را به كار برد كه

امام كاظم(عليه‌السلام) و مقابله با منكرات

كلمات حيات‏بخش امام آنچنان در اعماق قلب بُشر تأثير گذاشت كه با پاى برهنه بيرون دويد و خود را به امام رسانيده و از محضرش عذر خواسته، و به دست آن حضرت توبه كرد و بعد از آن، به بُشر حافى موسوم شد

امام كاظم(عليه السلام) در ادعيه و زيارات

شهادت مى‏دهم كه تو [اى امام هفتم] بر تمام آزارها در راه خدا صبر كردى و در راه خدا آنگونه كه سزاوارش بود كوشيدى.»

سوالات هارون از امام كاظم عليه السلام

هارون: پس چرا شما خود را ذريه رسول خدا مى‌دانيد و حال آن كه ذريه از سوى پسر است نه از سوى دختر؟

امام كاظم(عليه السلام) قهرمان صبر و استقامت در بند زندان

او همچون الماس در زندان تاريك بود، و هارون بر سرير سلطنت چون مُهره‏اي تيره و بي‏بها. زندگي قهرمانانه امام(عليه السلام) در زندان، حقيقت توحيد و ارتباط خالص با خداي بزرگ را نشان داد، و با صبر و مقاومتش بر ستمگران تاريخ آموخت كه با بند و زنجير، نمي‏توان

امام كاظم عليه السلام قهرمان صبر و استقامت در بند زندان

شمشير علي(عليه‌السلام) در دست داشت و فرياد فاطمه(سلام الله عليها) در حنجره، و خون حسين(عليه‌السلام) در رگ‌هايش جاري بود، او وجود عيني قرآن بود، حركت‌هاي پرصلابت، و واكنش قاطع او در برابر زورمندان زراندوز و تزويرگران سالوس صفت، چون طوفان كوبنده‌اي بود كه ر

دنيا مكاني براي آرامش شيعه

برخوردهاي اصلي امام كاظم(عليه‌السلام) با عباسيان در واقع در همين زمان روي‌ داد. در ابتدا هارون (193-170 ه.ق) چندان با شدت با امام برخورد نمي‌كرد. شيخ مفيد مي‌نويسد: چون حضرت را پيش هارون آوردند، به حضرت گفت: اين دنيا چيست؟ و براي چه كساني است؟ حضرت فرمود:

سوالي كه هارون از امام كاظم عليه السلام پرسيد

هارون، سلطان گردنکش و متکبری بود که خود را از همه چیز و همه کس بالاتر می‌دانست و حتی در خیال باطل خود بر ابرها می‌بالید و به وسعت حکومت خویش می‌نازید که: «ای ابرها! ببارید که هر کجا قطرات بارانتان ببارد، چه شرق و چه غرب بر زمین‌های تحت حکومت من خواهد باری

نحوه معرفي امام كاظم عليه السلام به امامت

پدرم امام صادق(عليه السلام) به گروهي از اصحاب و خواص خويش فرمود: سفارش مرا در مورد فرزندم موسي بپذيريد، زيرا او از همه فرزندان من و نيز از همه كساني كه از من به يادگار مي‌مانند، برتر است و جانشين من پس از من و حجت خداوند بر همه بندگان خدا خواهد بود.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: امام کاظم عليه السلام

تاريخ : دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ | 12:26 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |